بندگی خدا

می خوام خدا رو حقیقتا بندگی کنم؛ از روی معرفت و یقین

انجمن: 

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام

چند روز گذشته با یک نفر همکلام شدم که بشدت منو از خودم و اعتقادات سستی که دارم ناامید کرده.

بحث بین ما رسیده بود به این موضوع که نظرتون در مورد سنی ها چیست؟ قبولشون دارید؟ من گفتم که اصلا باهاشون کاری ندارم هرکسی اعتقادات خودشو داره، ولی میدونم که کسی که ولایت امام علی رو قبول نداشته باشه هیچ یک از اعمالش پذیرفته نمیشه.

خلاصه بحث رسید به اینکه طرف مقابلم بهم گفتن که فرض رو بگیرید که من یک سنی هستم حالا شما اعتقاداتون رو برام شرح بدید... بگید ماجرای غدیر رو چجور برام اثبات میکنید؟بگید اصلا معصوم بودن امامت به چه کار تو میاد؟ خدا برات کافی نیست؟ اینکه امام زمان نیست با عدل خدا چجور جور در میاد؟ من میگم ابوبکر انسان خوبی بود، پیامبر عاشق عایشه بود، دو نفر از خلفای مورد قبول سنی ها از فرماندهان لشگر امام حسن و امام حسین بودند برای من تمام اینا رو ثابت کن که چرا پس الان شیعیان نظراتشون بد هست نسبت به این افراد؟ چرا؟استدلالت چیه که میگی ابوبکر بد بود؟... تعریفت از خدا چیه؟

میگفت الان اگر خدا مستقیم بهتون بگه که فرضا شوهرتو بکش میکشی؟ من گفتم بله می کشم! بهم خندیدن... گفتن واقعا میکنی؟ گفتم تو حرف که اینجور هستم تا تو عمل چجور باشم...گفتن الان خدا بگه شراب بخور میخوری نماز نخون نمیخونی؟ گفتم هرچی بگه انجام میدم..بهم گفتن پس شما عبادتتون به عبادت بردگان میمونه نه عبادت بنده ها... تو بندگی نمیکنی برده هستی...

بهم گفتن که تویی که اینهمه عبادت انجام میدی، تو و امثال تو که خیلی هم زیاد هستند، یعنی اکثر دینداران همینجور هستن، میدونستی که اگر امام زمان ظهور کنه همه تنهاش میزارن؟ میدونستی اکثر دینداران ما خودشون فکر میکنن دیندار هستن و واقعا هیچی نیستن..هیچکس خدا رو اونجور که باید نشناخته و عبادتش نمیکنه... تویی که اینهمه عبادت میکنی حتی نمیتونی از خدایی که به خیال خودت میپرستیش، دفاع کنی... ایمانت خیلی سسته جوری که من اگر حرفامو ادامه بدم شما به کفر هم میرسی اما ادامه نمیدم...

ایشون خودشون یک بار به حد کفر رسیده بودند بخاطر مشکلات زیادی که داشتن و به یک باره خدا یک دری براش باز میکنه و چیزایی نشونش میده و بسیار بسیار اعتقاد قوی پیدا میکنه جوری که از منی که اعمال بیشتری انجام میدم خیلی خیلی خیلی بیشتر ایمان داره...

حالا من میخوام نجاتم بدید واقعا به ناامیدی رسیدم.... احساس میکنم هیچی نیستم خالی و پوچم... اون دنیا همه اعمالم بخاطر سستی و بی پایه بودنشون از بین میره...


من نمیخوام بردگی کنم... من چرا نباید بتونم از خدای خودم دفاع کنم؟ چرا نباید بتونم حق بودن ولایت امام علی رو ثابت کنم؟ خواهش میکنم کمکم کنید...من خدا رو نشناختم فقط و فقط از بچگی بهم گفتن نماز بخون خوب باش بدی نکن منم گفتم باشه اما واقعا اعتقاداتم سست هست... من باید چیکار کنم؟

من میخوام خدا رو حقیقتا بندگی کنم...از روی معرفت از روی یقین...

یک دنیا ممنونم


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

:Gol:

راه صحیح زندگی کدام است؟

سلام

راه صحیح زندگی از نظراسلام بندگی خدا و پیروی ازاولیاء الهی است.
قرآن مى‏فرماید: "و من یطع اللَّه و الرسول، کسى که خدا و پیامبر را اطاعت کند (در روز رستاخیز) همنشین کسانى ‏خواهد بود که خدا نعمت خود را بر آن‏ها تمام کرده(و آن‏ها عبارتند) از: پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان و آن‏ها رفیقان خوبى هستند"(1). این آیه با صراحت مى‏گوید: کسانى که در عمل از خدا و پیامبرش اطاعت کنند و واجبات الهى را انجام دهند و از محرّمات دورى کنند، سعادتمند هستند. و در قیامت و بهشت همنشین پیامبران الهى خواهند بود.
درشان نزول این آیه آمده است: یکى از صحابه پیامبر (ص) به نام "ثوبان" که نسبت به حضرت محبت و علاقه شدیدى داشت، روزى با حال پریشان خدمتش رسید، بر حضرت محمد(ص) از سبب ناراحتى او پرسید، عرض کرد: زمانى که از شما دور مى‏شوم و شما را نمى‏بینم، ناراحت مى‏شوم. امروز در این فکر فرو رفته بودم که فرداى قیامت اگر اهل بهشت باشم، مسلّماً در مقام و جایگاه شما نخواهم بود، بنابراین شما را هرگز نخواهم دید، اما اگر اهل بهشت نباشم تکلیفم روشن است بنابر این در هر حال از درک حضور شما محروم خواهم شد. با این حال چرا افسرده نباشم. در این حال آیه بالا نازل شد و به این گونه اشخاص بشارت داد که افراد مطیع پروردگار، در بهشت همنشین پیامبران و بزرگان خدا خواهند بود. (2) چنان که امام حسین(ع) در روز عاشورإ؛ به عمرو بن قرظه فرمود: "تو پیش از من به بهشت مى‏روى، سلامم را به رسول خدا (ص) برسان"(3)
رستگارى حقیقى و همنشینى با پیامبر اسلام (ص) براى هر کسى میسر است و هر فرد حتى بى سواد و روستایى مى‏تواند به این مقام برسد، فقط یک شرط دارد و آن با تقوا شدن است. تقوا عبارت است از این که: انسان از گناهان دورى کند و واجبات را انجام دهد، گر چه حتى یک نماز مستحبى نخوانده باشد و یک ذکر و وِردى هم نگفته باشد. مى‏توانید فقط با انجام واجبات و ترک گناهان همان چیزى که خود را بر آن قادر مى‏دانیم به مقامات عالى دست یابید و از افراد مورد نظر نیز بالاتر بروید، و در سرای آخرت همنشین رسول گرامى اسلام باشید. انشاء اللَّه.
قرآن در آیه دیگر رعایت تقوا را منشأ رستگارى و فوز عظیم دانسته و فرمود: "اى مؤمنان، با تقوا باشید و همیشه سخن حق گویید، تا خدا اعمال شما را به لطف خود اصلاح فرماید و از گناهان شما در گذرد و هر که خدا و رسول را اطاعت کند، البته به سعادت و پیروزى بزرگ نایل گردیده است".(4)
تقوا مایه سعادت انسان است و قرآن و نهج البلاغه و ائمه اطهار (ع) روى آن تاکید فروان کرده‏اند، از حضرت صادق(ع) در مورد تقوا پرسیدند، حضرت فرمود: "تقوا و عبادت از این است که خداوند در جاهایى که امر کرده، تو را گم نکند (یعنى واجبات را انجام دهى )و تو را نبیند در جاهایى که نهى کرده (یعنى گناهان را ترک کنى).(5)
على (ع)فرمود: "المتقى من التقى الذنوب که متقى کسى است که از گناهان پرهیز کند."(6)
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی‌نوشت‌ها:
1 - نساء (4)، آیه 69.
2 - تفسیر نمونه، ج 3، ص 459.
3 - بحارالانوار، ج 45، ص 23.
4 - احزاب (33) آیه 71.
5 و 6 - محمد محمدى رى شهرى، میزان الحکمه، واژه تقوا، شماره 22470 -22472