اشتباه ، دعا ، یا حمید

کیفیت دعا کردن و محل گفتن آمین

با سلام

یکی از اشتباهاتی که بتدریج شایع شده هنگام دعا کردن است که مردم بعد از داعی هنگام توصیف خدای سبحان به : یا حمید بحق محمد و... آمین میگویند در حالیکه باید بعد از این توصیفات ودعا آمین بگویند .



وروى صاحب الدر الثمين في تفسير قوله تعالى: " فتلقى آدم من ربه كلمات " أنه رأى ساق العرش وأسماء النبي والأئمة عليهم السلام فلقنه جبرئيل قل: يا حميد بحق محمد، يا عالي بحق علي، يا فاطر بحق فاطمة، يا محسن بحق الحسن والحسين ومنك الإحسان. فلما ذكر الحسين سالت دموعه وانخشع قلبه، وقال: يا أخي جبرئيل في ذكر الخامس ينكسر قلبي وتسيل عبرتي ؟ قال جبرئيل: ولدك هذا يصاب بمصيبة تصغر عندها المصائب، فقال: يا أخي وما هي ؟ قال: يقتل عطشانا غريبا وحيدا فريدا ليس له ناصر ولا معين، ولو تراه يا آدم وهو يقول: واعطشاه واقلة ناصراه، حتى يحول العطش بينه وبين السماء كالدخان، فلم يجبه أحد إلا بالسيوف، وشرب الحتوف، فيذبح ذبح الشاة من قفاه، وينهب رحله أعداؤه وتشهر رؤسهم هو وأنصاره في البلدان، ومعهم النسوان، كذلك سبق في علم الواحد المنان، فبكى آدم وجبرئيل بكاء الثكلى. بحار الانوار

حضرت آدم (ع) به ساق عرش واسماء نبی وائمه علیهم السلام نگریست، جبرئیل او را بیاموخت كه بدان كلمات كه اسماء پیغمبر و آل پیغمبر بود پناهنده شود و بدین گونه سخن كند:

قال: "یا حمید بحق محمد، یا عالی بحق علی، یا فاطر بحق فاطمه، یا محسن بحق الحسن و الحسین و منك الاحسان."
خدا را بدین كلمات سوگند داد، چون به نام حسین(ع) رسید آتش از قلبش برانگیخت و اشک از چشمش بریخت. گفت: ای جبرئیل، چه شد كه در ذكر پنجم قلب من بشكافت و اشک من جاری شد؟
جبرئیل گفت: این فرزند تو به مصیبتی بزرگ مبتلا شود كه همه مصیبت‌ها در نزد او كوچك باشد. گفت ای برادر آن چه مصیبتی است؟

گفت: كشته می شود در حالتی كه تشنه باشد و بی كس باشد و تنها و فرید باشد و او را ناصری و معینی نباشد. ای آدم، اگر او را ببینی در حالتی كه می گوید: "وا عطشاه وا قله ناصراه" تا گاهی كه از تشنگی چشمش چنان تاریك می شود كه آسمان را نتواند دید و هیچ كس او را جواب نگوید الا با زبان شمشیر و شراب مرگ . پس، او را می‌كشند چنانكه گوسفند را از قفا سر میبرند، و احمال و اثقال او را دشمنان او به نهب و غارت می برند و سر او و اصحاب او را بر سنان‌ - نیزه‌ها - می كنند و در شهرها می گردانند و اهل‌بیت او را اسیر می گیرند. و این صورتی است كه از پیش به علم خداوند واحد برگذشته است.

چون این سخن به پایان رفت آدم و جبرئیل چون زن بچه مرده گریستند.




امید واریم که وعاظ ومردم این موضوع را رعایت کنند .