اداره زندگی

اراده ی اداره ی زندگیمو ندارم .......................

انجمن: 

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:


نقل قول:

سلام
یه دختر25ساله م.والدینم چندسالیست فوت کردن و با برادرم در یک خانه ایم.
مدت زیادیه تکالیفم رو درست انجام نمیدم.بیشتر روز رو خوابم.هرروز دارم از خدا دورتر میشم.
حتی غذا هم در خانه درست نمیکنم.وبرادرم هم چیزی نمیگوید.
عمرم داره به بطالت میگذره.میدونم راه حل ساده ای داره.اینکه برنامه بریزم و متعهد باشم.اما هیچ کششی برای اینکار ندارم.
میدانم درقیامت بازخواست میشوم.اما خیلی بهش فکر نمیکنم.نه اینکه بی اهمیت بدونم،نه.اما...نمیدونم چم شده.
سه سال عمرم با امکاناتش هدر رفته.ابتداش با این بود که از ازدواجم ناامید شدم.اما همه ش این نبود.
من توجیهی برای تنبلی هام ندارم.ومیدانم خدا با این شرایط مرا دوست ندارد.اما باز هم تا ظهر میخوابم...
فقط الان کلاس زبان میرم.میترسم اون رو هم ول کنم.تکالیفمم درست انجام نمیدم.
امروز صحبت آقای ماندگاری را اتفاقی دیدم.گفتند ما به اندازه توانایی مون بازخواست میشیم.وتوانایی مون بیش از اونیه که فکر میکنیم.نگران شدم.اما نمیدونم چکار کنم.
احساس میکنم. هرگز تغییر نمیکنم.

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol: