کی به داد ازدواج جوونا میرسه؟

تب‌های اولیه

465 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Purple"]

mehrant;705201 نوشت:
من دانشجوی پزشکی هستم ترم آخر و ماه آخرمه
من اصلا نمیخوام همسرم پزشک یا پرستار باشه. ...نمیخوام شغل شیفت دار داشته باشه که اونم مثل خودم وقتش درگیر باشه. ..هدف از ازدواج طبق قرآن رسبدن به آرامشه و اگه همسر پزشک یا پرستار داشته باشم نمیتونم باهاش به آرام برسم وقتی که بیام خونه نباشه و شیفت باشه یا خسته از شیفت شب برگرده...
مساله بعدی اینه که پدر و مادرم بارها گفتن که هیچوقت به خواستگاری دختری که خودم انتخاب کرده باشم نمیرن....حتی چندبار شده دوستانم بهم گفتن مادرشون مورد خوب میشناسه و اگه مادر من به مادرشون زنگ بزنه حاضرن مورد معرفی کنن...ولی هرچه صحبت کردم پدر و مادرم قبول نکردن زنگ بزنن
بزرگان فامیل زیاد با پدر و مادرم صحبت کردن ولی از یه سری باورهاشون دست برنداشتن

پس بااین حساب زیاد نباید روشون حساب کنید...
به نظر من برین مسجد محل تون و با حاج آقایی که امام جماعت ن صحبت کنید حتما مورد خوبی براتون پیدا میکنن...[/]

[="Purple"]

Im_Masoud.Freeman;705160 نوشت:
من به سهم خودم عاجزانه و از صمیم قلبم از ایجاد کننده تاپیک حلالیت می خوام.

تا حالا سفر زیارتی خارج از کشور نرفتم و نمی دونم هزینه ی سفر زیارت به کربلا . سوریه . مکه . چقدر میشه.

ولی اگر هر سفر پانصد هزار تومن باشه.

به جای اینکه کارشناسان و کاربران این سایت برن کربلا و جاهای دیگه . هر دفعه دو نفر سه نفر . هزینه اش رو بزارن روی هم بدن به یه کاربر تا ازدواج کنه و شهد شیرین زندگی و ازدواج و لذت حلال رو بچشه.
:geryeh:


همه مشکلات که مالی نیست ...
ولی خب اگه هرکسی یکمی از خودخواهی هاش کم میکرد دنیامون بهتر از این میشد...

سوالات.;705081 نوشت:
آره ما میتونیم اینجوری خودمونو گول بزنیم،یه خورده تسکین می ده
اما شما میدونید،من الان نمیتونم درس بخونم،چون فکر و خیال دست از سرم برنمیداره؟بعضی موقع ها که احساس نیاز می کنم ،فقط میشینم گریه می کنم،اصلا نمیتونم درس بخونم،دوهفته پیشم امتحانمو افتضاح دادم به خاطر همین چیزا،اهل گناهم نیستم که خودمو اینطوری راحت کنم
ولی مگه من،واونایی که مثل منن آدم نیستن

سلامو عرض ادب

منم مثل شما دخترم و اهل دوستی و رفاقت نیستم

ولی گرچه هیچ خواستگاری ندارم در مقابل خیلی هم خوشحالم چون زندگی متاهلین رو میبینم که چقدر بدبختن و خدارو شکر میکنم

به نظرم هر چقدر که فکرتون رو مشغول موضوع خاصی کنید شمارو اون فکر بیشتر اذیت خواهد کرد

میتونید کتاب های بسیار زیبای حکایت افراد بزرگ مثل مولانارو بخرید و بخونید ... شاید توی اون کتابها جواب سوالاتتون رو بگیرید:Gol:

برید نفستون رو قوی کنید و ... نفستون رو در مقابل ادمهای پستی که معلوم نیست مقبل درگاه خداوند هستن یا نه حقیر نشمارید

حضرت مریم هم ازدواج نکرد مگه چی شد ؟

mehrant;705201 نوشت:
من دانشجوی پزشکی هستم ترم آخر و ماه آخرمه
من اصلا نمیخوام همسرم پزشک یا پرستار باشه. ...نمیخوام شغل شیفت دار داشته باشه که اونم مثل خودم وقتش درگیر باشه. ..هدف از ازدواج طبق قرآن رسبدن به آرامشه و اگه همسر پزشک یا پرستار داشته باشم نمیتونم باهاش به آرام برسم وقتی که بیام خونه نباشه و شیفت باشه یا خسته از شیفت شب برگرده...
مساله بعدی اینه که پدر و مادرم بارها گفتن که هیچوقت به خواستگاری دختری که خودم انتخاب کرده باشم نمیرن....حتی چندبار شده دوستانم بهم گفتن مادرشون مورد خوب میشناسه و اگه مادر من به مادرشون زنگ بزنه حاضرن مورد معرفی کنن...ولی هرچه صحبت کردم پدر و مادرم قبول نکردن زنگ بزنن
بزرگان فامیل زیاد با پدر و مادرم صحبت کردن ولی از یه سری باورهاشون دست برنداشتن

خدا به دادتون برسه :Moteajeb!:

Reza-D;705158 نوشت:
اما هر وقت تلویزیون رو روشن میکنی یه روحانی داره میگه:
خب جوان عزیز ، اگر والدین توی دهنت لجن ریختن ، سعی کن اون لجن رو با لذت بخوری و از طعم بدش چهرت تغییر نکنه ، چون ممکنه یه وقت دل والدینت بشکنه!!! خب انتظار دارید این والدین متوجه کم کاری های خودشون بشن؟! نه تنها نمیشن ، بلکه فکر میکنن دارن خیلی کار خوبی انجام میدن

حالا چرا روحانی ها حاضر نیستن اشکالات پدر و مادرها رو بگن؟ چون به جوان ها هیچ اعتمادی ندارن! (بر خلاف ادعایی که میکنن و مدام جوان جوان میکنن)
فکر میکنن اگر با خطاهای والدین برخورد بشه ، دیگه جوان ها (که از نظر این عزیزان موجوداتی بی ظرفیت هستن) از فرداش از پدر و مادر بردگی میکشن!
(دقیقاً همین تفکر تو بحث انذار و تبشیر هم وجود داره ولی چون موضوع تاپیک نیست بهش نمی پردازم)

سلام
با سخنان شما موافقم مگر اين چند مورد
ببينيد عزيز دل برادر
متدينان ما خيلي ها شون تا آن جايي روحانيون را قبول دارند كه از آنها دفاع كنند اگر خواستيد مواردي جمع اوري مي كنم كه روحانيون و كارشناسان مذهبي به پدران توصيه مي كنند كه رعايت حال جوانان را بكنند و براي ازدواجشان اقدام كنند ولي اينجا كاري به روحاني ندارند
نمونه اش داستان الاغ لاغر مردني بود كه حكايت از داستان هاي واقعي دارد.
خيلي ها هم وقتي روحاني توي رسانه مي بينند انگاري جن ديده اند مي زنند شبكه ديگه. مگر اين كه يك روحاني تو يك سريال باشد كه اين روزها باب شده و مد كه هر ننه قمري تو فيلم معمم شود و كارگران ها فعلا اين گزينه بكر را دارند كه تو فيلم بكشانند

اين هم سخنراني دكتر رفيعي در برنامه سمت خدا


سوال – من بعنوان یک جوان معتقد به اسلام این سوال برایم پیش آمده است . اینکه اسلام برای جلوگیری از گناه تنها ازدواج را پیشنهاد می کند و تنها راه حل آن همین است ، آیا این نشانه ی ضعف دین نیست ؟ چون جوانی که از هفده سالگی احتیاج به غرایز جنسی دارد و تا بیست و هفت سالگی هم نمی تواند ازدواج بکند ، معلوم است که به گناه می افتد . از نظراسلام چه راه حلی جز ازدواج وجود دارد ؟

پاسخ – اسلام دین کاملی است و همه ی جوانب را دیده است . اینکه گفته تنها راه ارضای غرایز ازدواج است دلیلش این است که کانون خانواده متزلزل نشود . اگر قرار باشد که هر دختری با هر پسری بدون حدود با هم ارتباط داشته باشند چه اتفاقی در جامعه می افتد ؟ به مراتب فساد بیشترمی شود ، تولدهای حرام ، عدم شانس ازدواج برای دختر خانمی که بی مبالاتی کرده و ... که قوام زندگی را بهم می ریزد . ازدواج تنهاترین راه نیست کامل ترین و زیباترین راه است . توصیه ی اسلام ازدواج در سن کم است . در سن نوزده سالگی باید شرایط جامعه را آماده کرده تا پسر ازدواج بکند . اسلام نمی گذارد که جوان و خانواده ها به معصیت کشیده بشوند . در اینجا راه کاری وجود دارد . بحث ازدواج موقت مطرح است ولی این انگیزه ای برای همسردارهای ما شده است . نمی خواهم بگویم که این کار اشکالی دارد ولی اسلام این بحث را برای مجردها در نظر گرفته است. در این بحث برای پسر اشکالی وجود ندارد ولی بعضی مراجع برای دختر اذن پدر را لازم می دانند .
عقل حکم می کند که دختر بگوید که این باید شرایط ازدواج ما بشود و با خانواده ها صحبت کنند. این بیشتر برای افرادی است که زمینه ی ازدواج را ندارند یا وقت ازدواج آنها گذشته است . ما خانم های جوانی داریم که یا طلاق گرفته اند یا شوهر از دست داده اند و پنج درصد آنها زمینه ی ازدواج دائم را دارند . این خانم می تواند با یک دانشجو با همه ی ضوابط و با اطلاع خانواده اش ، چند سال ازدواج موقت داشته باشد . ما شرع را فدای عرف می کنیم. چرا ما چیزی را که شرع مجاز دانسته ، عرفا آنرا حرام بکنیم ؟ بعضی از خانم ها حاضرند که بدون صیغه با مردی ارتباط داشته باشند در حالیکه این گناه است .
در واقع ما ترویج ربا را می کنیم برای اینکه یک بیع شرعی انجام نشود .
پس اسلام بن بست ندارد و راه کار اسلام در این موارد ازدواج موقت است . این راه کار برای بولهوسی مردان نیست وباری پاسخ دادن به نیاز این افراد است . بعضی ها می گویند که اگر پدرم بفهمد ناراحت می شود پس این کار خلاف است .شما که با این پسر پارک می روی ، به منزلش می روی و همه نوع ارتباطی داری آیا این حرام نیست ؟
شهید مطهری نظرش این بود که این باید نهادینه بشود تا جوانان در هنگام تحصیل دچار این آسیب ها نشوند . آقایی به من می گفت که ما در غرب مشکل غرایز جنسی را حل کرده ایم و ازدواج نداریم مگر در وقتی که سن ما بالا برود . در اسلام شما راه را بسته اید. آیا واقعا غرب با این راه حل به نتیجه رسیده است ؟ آیا مراکز فساد ، فرزندهای حرام ، قتل و غارت کم شده است؟
اسلام می فرماید که جوان ازدواج کند و الا عفت بورزد و خودش را کنترل کند . اگر به کسی فشار می آید ، اسلام راه کار ازدواج موقت را در نظر گرفته است. باید کارشناسان به این بحث در صدا و سیما بپردازند و از آن نترسند . آنرا مطرح و نهادینه کنند.
زنی پیش پیامبر آمد و گفت که یا رسول الله من همسر می خواهم. حضرت فرمود: چه کسی حاضر است که با او ازداوج کند؟
فردی گفت من و مهریه ای هم برای او در نظر گرفت. ما کار را سخت کرده ایم. ما از حلال الهی دوری کرده ایم و به حرام الهی پرداخته ایم . اگر بچه ی ما دوست دختر داشته باشد هیچ اشکالی ندارد ولی اگر با فردی دو سال ازواج موقت داشته باشد که یا مقدمه ی ازدواج دائم بشود یا نشود و گناه نکند، به این کار زشت می گوییم.
حضرت علی (ع) در نهج البلاغه می فرماید: زمانی می رسد که مردم بیع را گناه و ربا را خوب می شمارند . با شبهات به گناه رنگ و لعاب می دهند . الان در مراکز غربی به اینکار عنوان هم خانه یا شریک خانه داده اند.

[="Purple"]

*شیوا*;705214 نوشت:
سلامو عرض ادب

منم مثل شما دخترم و اهل دوستی و رفاقت نیستم

ولی گرچه هیچ خواستگاری ندارم در مقابل خیلی هم خوشحالم چون زندگی متاهلین رو میبینم که چقدر بدبختن و خدارو شکر میکنم

به نظرم هر چقدر که فکرتون رو مشغول موضوع خاصی کنید شمارو اون فکر بیشتر اذیت خواهد کرد

میتونید کتاب های بسیار زیبای حکایت افراد بزرگ مثل مولانارو بخرید و بخونید ... شاید توی اون کتابها جواب سوالاتتون رو بگیرید:Gol:

برید نفستون رو قوی کنید و ... نفستون رو در مقابل ادمهای پستی که معلوم نیست مقبل درگاه خداوند هستن یا نه حقیر نشمارید

حضرت مریم هم ازدواج نکرد مگه چی شد ؟


عجب نتیجه گیری ای...
شاید همه مث شما نتونن فکر کنن....
تقدیر الهی واسه ایشون اینطور رقم خورده بود...
چرا خودمون با حضرت فاطمه مقایسه نکنیم که عشقی مثل حضرت علی (ع) داشتند؟؟؟
درثانی مگه این که بقیه توی زندگیشون شکست خوردن دلیلی میشه بر شکست خوردن ما؟؟؟
مگه امتحان کردن بقیه دلیلی میشه واسه اینکه ما دیگه امتحان نکنیم و منصرف بشیم؟؟؟
منم خیلی از اطرافیانم متاسفانه توی زندگی متاهلی شون به دربسته خوردن و کاخ آرزوهاشون رو سرشون خراب شد
بااینکه اکثرشون با آدمایی از هر لحاظ تکمیل ازدواج کردن و واقعا چیزی کم نداشت طرفشون ...
ولی این دلیل نمیشه کلا آدم عقب نشینی کنه فقط باید بیشتر احتیاط کنه ... به قول معروف قبل ازدواج چشاتو بازکن و بعدش ببند...
باید بگردین ببینین چی باعث شکستشون شد نه اینکه کلا قید ازدواجو بزنین...
من تو همه این ازدواجا به این نتیجه رسیدم اطرافیانم به همه چیز دقت کردن جز به ایمان طرف...
و فهمیدم ملاک اول فقط باید ایمان و اخلاق باشه هرچیزی رو غیر این ملاک قرار بدی باختی ...[/]

*شیوا*;705214 نوشت:
در مقابل خیلی هم خوشحالم چون زندگی متاهلین رو میبینم که چقدر بدبختن و خدارو شکر میکنم

سلام
البته ما هم برای اینکه ازدواج نکردیم فعلا از این حرف ها می زنیم که بیشتر همون ضرب المثلیه که بلانسبت جمع میگه گربه دستش به گوشت نمی رسید می گفت بو میده :Nishkhand:

*شیوا*;705214 نوشت:
حضرت مریم هم ازدواج نکرد مگه چی شد ؟

البته طبق برخی منابع حضرت مریم با یوسف نجار ازدواج کرد در تاریخ طبری و انجیل برنابا و دیگر منابع به این اشاره شده که مریم پس از تولد پس از تولد حضرت عيسی با يوسف نجار ازدواج كرد.

rainygirl;705225 نوشت:
ولی این دلیل نمیشه کلا آدم عقب نشینی کنه

من که والا حاضر نیستم خودمو بندازم وسط برای شوهر کردن ... اونی که عرضه داره خودش باید بیاد دخترهای خوب رو پیدا کنه

در ضمن شما یه پسر مثل حضرت علی پیدا کن من خودم جلوتر شماهارو شوهر میدم:ok:

اگرچه الان مجردم ولی قیل و قال های زندگی مشترک اذیتم نمیکنه .... مسخره بازی های شوهر و مادر شوهر که ادم رو پیر کنه

طرز تفکر بنده با همه فرق میکنه معذرت میخوام که اومدم و وقتتون رو گرفتم

در پناه حق و حقیقت.

[="Purple"]

*شیوا*;705231 نوشت:
من که والا حاضر نیستم خودمو بندازم وسط برای شوهر کردن ... اونی که عرضه داره خودش باید بیاد دخترهای خوب رو پیدا کنه

در ضمن شما یه پسر مثل حضرت علی پیدا کن من خودم جلوتر شماهارو شوهر میدم:ok:

اگرچه الان مجردم ولی قیل و قال های زندگی مشترک اذیتم نمیکنه .... مسخره بازی های شوهر و مادر شوهر که ادم رو پیر کنه

طرز تفکر بنده با همه فرق میکنه معذرت میخوام که اومدم و وقتتون رو گرفتم

در پناه حق و حقیقت.


هستن ... فقط بدی ش اینه گیر ماها نمیاد:Cheshmak:
بله... هرکسی عقیده و نظری داره و عقاید همه قابل احترامه حتی اگه مخالفمون باشه:Gol:[/]

حامی;705217 نوشت:
متدينان ما خيلي ها شون تا آن جايي روحانيون را قبول دارند كه از آنها دفاع كنند اگر خواستيد مواردي جمع اوري مي كنم كه روحانيون و كارشناسان مذهبي به پدران توصيه مي كنند كه رعايت حال جوانان را بكنند و براي ازدواجشان اقدام كنند ولي اينجا كاري به روحاني ندارند

سلام به شما
قبول دارم استاد گرامی. من هم نگفتم مطلقاً نمیگن. چرا میگن ، اما هم کم میگن و هم درست نمیگن. اولین مشکل من با اون بخضی هست که بولد کردم. توصیه می کنند..... بنده هم عرض کردم توضیه اصلاً کافی نیست

وقتی میخوان به فرزندان گوشزد کنن چطور گوشزد میکنن؟ جهنم رو به یادش میارن ، از خشم خداوند میگن ، از زیان های بی احترامی به والدین در دنیا و آخرت میگن و......
و همچنین گاهی با حالت تشر و کمی تند میگن (که درست هم هست). یعنی جوری میگن که جوان تکون بخوره و به خودش بیاد و احساس کنه که وظایفش از اوجب واجباته

اما درمورد والدین و وظایفشون ، بیشتر فقط در حد توضیه گفته میشه. نه حرفی از خشم الهی هست ، نه حرفی از جهنم. نه شدتی در بیان و نه هشداری در گفتار. اونقدر سرد ، ساده و کم اهمیت گفته میشه که والدین خیال میکنن اگر انجام بدن که لطف کردن (در حالیکه وظیفشونه) و اگر هم انجام ندن اتفاق خاصی نمیفته. یعنی جوری وظایف والدین گفته میشه که انگار وظایف اونها نه تنها واجب نیست ، بلکه مستحب و حتی مباحه!!

چند وقت پیش ماجرای ازدواج خودم رو نقل کردم که پدر همسرم به دلایلی مخالف بود و در این مخالفت مقداری تفکر سنتی هم وجود داشت (دختر چندان حق انتخاب نداره)
خانمم میگفت یه روز تلویزیون نگاه میکردم یه روحانی در همین مورد حرف میزد و میگفت اگر دخترتون رو به زور شوهر بدید دچار خشم الهی میشید و باید اون دنیا پاسخگو باشید (دقت کنید اون روحانی توصیه نکرد ، بلکه اخطار و هشدار داد). همسرم میگفت بعدش پدرم رفت و از روحانی محل پرسید و اون هم تایید کرد. بعد از اون پدرم یه روزی داشت فکر میکرد و در نهایت اومد گفت: بابا من کمکت میکنم ، اما خودت همسرت رو انتخاب کن

حالا حرف من اینه:
1 - اگر تعداد بیشتری از روحانیون و کارشناسان (لازم نیست حتماً روحانی باشن) این هشدارها رو بدن ، تعداد بیشتری از والدین بیدار میشن
2 - اینکه پدرخانمم رفت از روحانی محل پرسید ، معنیش اینه که اون روحانی روی منبر مسجد محل این وظایف رو به والدین نگفته بود. یا لااقل با این جدیت نگفته بود

حامی;705138 نوشت:

راه ازدواج آسان از بت شكني مي گذرد


سلام جناب حامی

باور کنید درد جوانان همین است

اولین بت هایی که باید روبرویشان بایستند یا سرشان را ( اگر بتوانند ) شیره بمالند ! همین پدر و مادر و خانواده است.

دلیل بسیاری از توجیهات هم به یک کلمه ختم میشود : آبرو و شان

یعنی همه چیزی را وصله پینه کرده اند به آبرو.

وقتی فرهنگ دست و پا گیر کشورمان را با فرهنگ آمریکایی و اروپایی می سنجم

متوجه می شوم که آنجا خیلی راحت تر می توان اسلامی زندگی کرد

حامی;705217 نوشت:
اين هم سخنراني دكتر رفيعي در برنامه سمت خدا

و دقیقاً در یک تاپیک که سخنران ها رو نقد کردم ، گفتم که نمونه ای که میتونم از نوع مثبت مثال بزنم دکتر رفیعی هستن
استاد حامی ، اصلاً ایشون رو با کسایی مثل پناهیان یا ماندگاری یا.... مقایسه نکنید (کنترلم کنید استاد حامی الانه که از کنترل خارج بشم :Nishkhand:)

خرافه ستیز;705196 نوشت:
[=Lucida Console]

چند وقت پیش تو اینترنت به یه موضوعی برخورد کردم در مورد ماجراهای آشنایی
از زبان دخترها
چند صفحه شو خوندم برام جالب بود
لینکشو میزارم:

http://www.nowaroos.com/Thread-%DA%86%D8%B7%D9%88%D8%B1-%D9%88-%DA%A9%D8%AC%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%B1%D8%AA-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7-%D8%B4%D8%AF%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%A8--201

lمن خودم به غیر از حرف بعضی از کاربرای اسک دین به حرف کاربرای بقیه سایت ها اعتماد ندارم.این لینکی که گذاشتین من فقط صفحه اولشو خوندم.همسر هایی که ما میخاییم باید خونواده دار و با اصل باشن.کسی که اینترنتی دوست میشه و تو خیابون به درد امثال ما نمیخوره.وگرنه بله دختر اینجوری که تو خیابون ریخته .الان اینایی که نوشتن این حرفها چجوری میشه بهشون اعتماد کرد که دروغ نگفتن!و الان زندگی خوبی دارن؟اصلا چند وقته که از ازدواجشون گذشته!توی دنیای واقعی که اینجور ازدواج ها را میبینم زیاد دووم نمیاره بعد چجوری به تراوشات ذهن بیماره اون سایت اعتماد کنم!!!

بلا;705128 نوشت:
سلام طاعات قبول حق

حقیقتش زیاد درک نمیکنمتون....
بنده دیدم تو بستگان همچین مواردی و ازدواج های زود هنگام ....خوب اکثر فامیلی بوده...ولی خیلی جالبه که بقیه ی فامیل بیشتر از اون شخص دنبال نشون دادن این کمبود هستن....
و با فخر فروشی خونواده رو اذیت میکنن و خونواده تصمیم میگرن تا برای اون شخص یک دختر و یا برای دخترشون با کم کردن توقعات مراسم خواستگاری و ازدواج رو فراهم کنن
ولی بنده شخصا مخالفم...چون تا شخصی به بلوغ فکری نرسیده نباید ازدواج کنه ...چون همون مدلی تا تهش میمونه....درسته که بلوغ جنسی مهمه ولی مهمتر از اون اینه که ازدواج فقط لاو ترکوندن نیست ...خیلی خیلی مسئولیت داره....به اون مسئولیت ها هم فکر کنین.....
البته نظر شخصی بنده هست....
هر کسی یه مشکلی داره
ان شاءالله که سریعتر مشکلتون رفع بشه


سلام و طاعات قبول

ولی بنده شخصا و عرفا و قانونا با شما مخالفم!
ما حق نداریم نباید بگذاریم.
این نباید ها، آجر و پیِ ِ یک سدی است که یک زمانی کل جوانان را قربانی می کند.
زمانی که این سد بشکند یا زمانی که کسی جرئت نمی کند فکر سعود و گذشتن از این سد را از نظر بگذراند.

اصل این است که هر جوانی که به سن بلوغ رسید و خود را نیازمند احساس می کند نیک این است که ازدواج کند. حال اگر ازدواج نمی کند کار از یک جایی می لنگد.

بله خیلی از جوان ها ممکن است بالغ شوند و احساس نیاز پیدا نکنند.

متاسفانه این نگاه ها خلاف نگاه قران است.

انکجو الایامی ( ایامی ایامی ایامی ) :Narahat az:

*شیوا*;705231 نوشت:
طرز تفکر بنده با همه فرق میکنه معذرت میخوام که اومدم و وقتتون رو گرفتم

طرز تفکر شما تا زمانی که همراه با ادب باشه قابل احترامه (که همیشه هم مودب و محترمانه نظر دادید. بجز یکی دو مورد که یکم زدید خاکی :Nishkhand:)
همسر خوبه ، خیلی خوب. فقط قدرش رو زمانی میدونیم که: اول داشته باشیمش ، بعد یه مدت از ما دور باشه (شرایط الان من :Ghamgin:)

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Reza-D;705237 نوشت:
سلام به شما
قبول دارم استاد گرامی. من هم نگفتم مطلقاً نمیگن. چرا میگن ، اما هم کم میگن و هم درست نمیگن. اولین مشکل من با اون بخضی هست که بولد کردم. توصیه می کنند..... بنده هم عرض کردم توضیه اصلاً کافی نیست

وقتی میخوان به فرزندان گوشزد کنن چطور گوشزد میکنن؟ جهنم رو به یادش میارن ، از خشم خداوند میگن ، از زیان های بی احترامی به والدین در دنیا و آخرت میگن و......
و همچنین گاهی با حالت تشر و کمی تند میگن (که درست هم هست). یعنی جوری میگن که جوان تکون بخوره و به خودش بیاد و احساس کنه که وظایفش از اوجب واجباته

اما درمورد والدین و وظایفشون ، بیشتر فقط در حد توضیه گفته میشه. نه حرفی از خشم الهی هست ، نه حرفی از جهنم. نه شدتی در بیان و نه هشداری در گفتار. اونقدر سرد ، ساده و کم اهمیت گفته میشه که والدین خیال میکنن اگر انجام بدن که لطف کردن (در حالیکه وظیفشونه) و اگر هم انجام ندن اتفاق خاصی نمیفته. یعنی جوری وظایف والدین گفته میشه که انگار وظایف اونها نه تنها واجب نیست ، بلکه مستحب و حتی مباحه!!

چند وقت پیش ماجرای ازدواج خودم رو نقل کردم که پدر همسرم به دلایلی مخالف بود و در این مخالفت مقداری تفکر سنتی هم وجود داشت (دختر چندان حق انتخاب نداره)
خانمم میگفت یه روز تلویزیون نگاه میکردم یه روحانی در همین مورد حرف میزد و میگفت اگر دخترتون رو به زور شوهر بدید دچار خشم الهی میشید و باید اون دنیا پاسخگو باشید (دقت کنید اون روحانی توصیه نکرد ، بلکه اخطار و هشدار داد). همسرم میگفت بعدش پدرم رفت و از روحانی محل پرسید و اون هم تایید کرد. بعد از اون پدرم یه روزی داشت فکر میکرد و در نهایت اومد گفت: بابا من کمکت میکنم ، اما خودت همسرت رو انتخاب کن

حالا حرف من اینه:
1 - اگر تعداد بیشتری از روحانیون و کارشناسان (لازم نیست حتماً روحانی باشن) این هشدارها رو بدن ، تعداد بیشتری از والدین بیدار میشن
2 - اینکه پدرخانمم رفت از روحانی محل پرسید ، معنیش اینه که اون روحانی روی منبر مسجد محل این وظایف رو به والدین نگفته بود. یا لااقل با این جدیت نگفته بود

شما برگرديد لطفا سخنراني دكتر رفيعي را در پست قبلي گوش كنيد
صدا و سيما خير سرش اومده سخنراني را سانسور كرده
سريال هايي كه رسما رابطه دختر و پسر را در 50 قسمت ترويج مي كند سانسور نمي شود ولي متن سخنراني را سانسور كرده اند[/]

حامی;705238 نوشت:
راه ازدواج آسان از بت شكني مي گذرد

و طاها;705238 نوشت:
اولین بت هایی که باید روبرویشان بایستند همین پدر و مادر و خانواده است

نتیجه گیری:
ازدواج سخت شده
راه ازدواج آسان از بت شکنی میگذه
مهمترین بت های روبروی ازدواج پدر و مادر هستن
پدر و مادر رو هم که یه اف نمیتونی بهشون بگی!
نیاز به ازدواج هم داری
ازدواج هم که سخت شده
راه ازدواج آسان هم که از بت شکنی میگذره
مهمترین بت های روبرو هم که پدر و مادر هستن
پدر و مادر رو هم که یه اف نمیتونی بهشون بگی
نیاز به ازدواج هم داری
ازدواج هم که سخته
.
.
.

Reza-D;705254 نوشت:
نتیجه گیری:
ازدواج سخت شده
راه ازدواج آسان از بت شکنی میگذه
مهمترین بت های روبروی ازدواج پدر و مادر هستن
پدر و مادر رو هم که یه اف نمیتونی بهشون بگی!
نیاز به ازدواج هم داری
ازدواج هم که سخت شده
راه ازدواج آسان هم که از بت شکنی میگذره
مهمترین بت های روبرو هم که پدر و مادر هستن
پدر و مادر رو هم که یه اف نمیتونی بهشون بگی
نیاز به ازدواج هم داری
ازدواج هم که سخته
.
.
.

سلام

همینجاست که میگویند اطاعت از پدر و مادر واجب نیست !!!

میگویند می توان سرشان را شیره مالید !!!

فقط باید زبان داشت و آنها را مطیع و پیرو کرد ( وای مگه میییییییششششه !!!! )

خلاصه یک راه حل ساده که خیلی از مشاور ها می گویند : این راه حل اشتباه است.

و آن راه چیست ؟ :hamdel: ....

فرار.

گاهی اوقات راه حل مشکلات فرار از مشکلات است.

باید از پدر و مادر دور شد و سر به بیابان و شهرستان و کارهای دور و زندگی مستقل و جداگانه .... :khaneh:

حامی;705217 نوشت:
عقل حکم می کند که دختر بگوید که این باید شرایط ازدواج ما بشود و با خانواده ها صحبت کنند. این بیشتر برای افرادی است که زمینه ی ازدواج را ندارند یا وقت ازدواج آنها گذشته است . ما خانم های جوانی داریم که یا طلاق گرفته اند یا شوهر از دست داده اند و پنج درصد آنها زمینه ی ازدواج دائم را دارند . این خانم می تواند با یک دانشجو با همه ی ضوابط و با اطلاع خانواده اش ، چند سال ازدواج موقت داشته باشد . ما شرع را فدای عرف می کنیم. چرا ما چیزی را که شرع مجاز دانسته ، عرفا آنرا حرام بکنیم ؟ بعضی از خانم ها حاضرند که بدون صیغه با مردی ارتباط داشته باشند در حالیکه این گناه است

حامی;705250 نوشت:
شما برگرديد لطفا سخنراني دكتر رفيعي را در پست قبلي گوش كنيد
صدا و سيما خير سرش اومده سخنراني را سانسور كرده
سريال هايي كه رسما رابطه دختر و پسر را در 50 قسمت ترويج مي كند سانسور نمي شود ولي متن سخنراني را سانسور كرده اند

منظورتون همون بخشی هست که قرمز کردید؟ اون بخش سانسور شده؟
چی بگم استاد ، چی بگم. حرف بزنم الان خانمها بهم حمله میکنن.......

کاش میشد اون دو سه تاپیک که گفتم رو مطالعه میکردید که ببینید دقیقاً همین حرفها رو گفتم
گفتم که عرف رو بر دین مقدم کردیم. گفتم که سن ازدواج باید پایین بیاد و در عوض روی بلوغ فرزندان کار کنیم و......

اما استاد با وجود تمام این محدودیت هایی که فرمودید و من هم قبول دارم ، هنوز هم میگم که جا برای کار بیشتر هست
ضمن اینکه اون نکاتی که درمورد روش بیان وظایف والدین گفتم ، میشه گفت یه بحث جداست و اتفاقاً روشنفکرای امروزی از این بحث ها خوششونم میاد و بعیده که جلوش موضع بگیرن

پیغمبر اکرم رد می‌شدند و بچه‌ها بازی می‌کردند و پیغمبر اکرم یک نگاه حسرت آمیزی به بچه‌ها کردند و رو کردند به امت و فرمودند وای به بچه‌های دوره آخرالزمان از دست پدر و مادرهایشان.
گفتند یا رسول الله! پدر و مادرشان کافرند و این بچه‌ها در اثر کفر پدر و مادر کافر می‌شوند؟!
فرمود: نه، مسلمان هستند و به فکر دنیای بچه‌هایشان هستند اما به فکر آخرت بچه‌هایشان نیستند.

آیت الله مظاهری گفت: «پدر و مادرها درباره جوانان بی تفاوتند. اینقدر که به فکر دختر هستند در جهیزیه و در انتخاب شوهر و شوهری که بیکار نباشد و کار داشته باشد؛ اما یک دهم به فکر دین بچه‌ها نیستند

rainygirl;705207 نوشت:
[="Purple"]
پس بااین حساب زیاد نباید روشون حساب کنید...
به نظر من برین مسجد محل تون و با حاج آقایی که امام جماعت ن صحبت کنید حتما مورد خوبی براتون پیدا میکنن...
[/]

به اونها یکساله که گفتیم
ولی موردی پیدا نکردن

و طاها;705256 نوشت:
گاهی اوقات راه حل مشکلات فرار از مشکلات است.
باید از پدر و مادر دور شد و سر به بیابان و شهرستان و کارهای دور و زندگی مستقل و جداگانه ....

نه ، راهش اینه:
کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من

باید خودمون تلاش کنیم که زودتر به شرایط مطلوب برسیم. پدر و مادر من هم کاملاً بیخیال بودن برای ازدواج من. تقریباً تا 32 سالگی مجرد بودم!!!
تا اینکه خودم تلاش کردم و همه چیزم رو خودم جور کردم ، یه روزم خودم (با یکی از اقوام) رفتم خواستگاری. دختر رو که پسندیدم اومدم به خونواده گفتم من یکی رو پسندیدم تایید خونوادش رو هم گرفتم. برید برای بقیهء کارها. اگر بخاطر عرف و رسم و رسومات معمول ازدواج نبود همین رو هم خودم انجام میدادم! خرج ازدواجم رو خودم دادم ، خونه رو با پول خودم گرفتم و..... پدر و مادرم فقط کمی از اساس خونه رو بهم دادن که بازم دستشون درد نکنه

اگر میدونستم عاقبتم این میشه ، خیلی زودتر از اینها از پدر و مادر قطع امید میکردم و خودم اقدام میکردم. الان بخاطر دیر ازدواج کردن هزارتا گرفتاری برام پیش اومده. از کم حوصلگی بگیرید تا فاصلهء سنی زیاد با پسرم. از شاداب نبودن در زندگی بگیرید تا مشکلات دیگه. حتی همینجا از همین استاد حامی بزرگوار مشاوره گرفتم برای مشکلاتم. من کاری باهاشون ندارم و بخاطر زحماتی که برام کشیدن شکایتی هم ازشون ندارم و همیشه دعاشون میکنم. اما تمام رویاهام نابود شد....

بگذریم....

دوستان کاری که خودم کردم رو به هیچکس توصیه نمیکنم. به هیچ وجه
خدایی نکرده شما هوس تنهایی خواستگاری رفتن و این چیزا به سرتون نزنه!
حرف من فقط اینه که بخش مهمی از زندگی رو خودتون به عهده بگیرید و مدام منتظر کمک دیگران نباشید

Reza-D;705260 نوشت:

گفتم که عرف رو بر دین مقدم کردیم. گفتم که سن ازدواج باید پایین بیاد و در عوض روی بلوغ فرزندان کار کنیم و......

جالبه تو دنیایی هستیم که کشورها، دارند روی تربیت جنسی کودکان دبستانی برنامه ریزی می کنند ما به جوان بیست ساله می گوییم ازدواج نکن. :Khandidan!:
یا دوست داریم همه چشم و گوش بسته بمانند.
دیگر کودکان دبستانی ما از جوانان دهه شصتی ما بیشتر چشم و گوششان باز شده است.
خود شاهد بودم که چگونه چندین کودک دبستانی در مورد دوست دختر صحبت می کردند و به هم مشورت می دادند ! :Moteajeb!:
جالب است که گذشتگان ما، کودکان را به عقد هم در می آوردند و در اوایل بلوغ به فکر ازدواج فرزندان بودند
اما اینک فرهنگ گذشتگان ، برای ما عار و ننگ است و جلوه بدی پیدا کرده است. گویی هر کسی به خاطر بلوغش و نیازش ازدواج کند شهوت پرست و لاابالی و تازه به دوران رسیده و ... است :khandeh!:

در گذشته عرف در خدمت دین بود
اکنون عرف شده است مانع دین داری

اگر کسی از کارشناسان یا کاربران راهی به ذهنش میرسه که مشکل ازدواج من حل بشه بفرمایید...من هر راهی که به ذهنم میرسید رو انجام دادم

mohsen1990;705244 نوشت:
lمن خودم به غیر از حرف بعضی از کاربرای اسک دین به حرف کاربرای بقیه سایت ها اعتماد ندارم.این لینکی که گذاشتین من فقط صفحه اولشو خوندم.همسر هایی که ما میخاییم باید خونواده دار و با اصل باشن.کسی که اینترنتی دوست میشه و تو خیابون به درد امثال ما نمیخوره.وگرنه بله دختر اینجوری که تو خیابون ریخته .الان اینایی که نوشتن این حرفها چجوری میشه بهشون اعتماد کرد که دروغ نگفتن!و الان زندگی خوبی دارن؟اصلا چند وقته که از ازدواجشون گذشته!توی دنیای واقعی که اینجور ازدواج ها را میبینم زیاد دووم نمیاره بعد چجوری به تراوشات ذهن بیماره اون سایت اعتماد کنم!!!

خب داداش خیابون دختر خوبم هست دیگه!
ی دختر ببین نمیخوای باهاش اگه دوس شی!
برو خواستگاریش شاید خوب بود......
حتما نباید پدر بزرگش خان فلان محله یا ریش سفید و حاج اکبر اینا باشه:Nishkhand:

mehrant;705271 نوشت:
اگر کسی از کارشناسان یا کاربران راهی به ذهنش میرسه که مشکل ازدواج من حل بشه بفرمایید...من هر راهی که به ذهنم میرسید رو انجام دادم

سلام

از شما سوالی دارم

آیا به ذهن شما نرسیده است که قبد پدر و مادر را بزنید ؟

آیا به این فکر نکردید که اگر به شیوه ی خودتان عمل کنید، پدر و مادر شما را عاق کنند ؟

حامی;705217 نوشت:


سلام

از کارشناس محترم سوال می کنم

اگر امر دایر شود بین صبر کردن (به تاخیر انداختن ازدواج) و عاق شدن، کدام یک مقدم است ؟ :Cheshmak:

اگر امر دایر شود بین صبر کردن بر گناه ( و شاید توبه و باز گناه ) و عاق شدن، کدام یک ؟

mehrant;705271 نوشت:
اگر کسی از کارشناسان یا کاربران راهی به ذهنش میرسه که مشکل ازدواج من حل بشه بفرمایید...من هر راهی که به ذهنم میرسید رو انجام دادم

سلام
اقای دکتر اگه همه راهها رو رفتین ونشده بدونید شاید هنوز وقتش نرسیده:Moshtagh:
ما که دختریم دلمون به همین حرفا خوش کرده بودیم از یه زمانی قسمت نیست، خدا نخواست، وقتش نشده،حکمتی داشته، هر چی خودش بخواد ووووووووووووو........
وخلاصه سر خودمون با همین چیزا شیره مالیدیم الان که گذشته و واقعیت قبول کردیم فقط میگیم صبر کن بزار این چند روز دنیا هم تموم بشه بره چیزی نمونده چون خیری ازش ندیدم شاید اونطرف یه چیزی قسمت ما شد شاید شاید شاید.....

ولی شما ناامید نشین هنوز وقت دارین هر چی باشه پسرین فرصتهای زیادی پیش رو دارین تا هر وقت بخواین باز هم صبور باشین.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Reza-D;705260 نوشت:
منظورتون همون بخشی هست که قرمز کردید؟ اون بخش سانسور شده؟
چی بگم استاد ، چی بگم. حرف بزنم الان خانمها بهم حمله میکنن.......

کاش میشد اون دو سه تاپیک که گفتم رو مطالعه میکردید که ببینید دقیقاً همین حرفها رو گفتم
گفتم که عرف رو بر دین مقدم کردیم. گفتم که سن ازدواج باید پایین بیاد و در عوض روی بلوغ فرزندان کار کنیم و......

اما استاد با وجود تمام این محدودیت هایی که فرمودید و من هم قبول دارم ، هنوز هم میگم که جا برای کار بیشتر هست
ضمن اینکه اون نکاتی که درمورد روش بیان وظایف والدین گفتم ، میشه گفت یه بحث جداست و اتفاقاً روشنفکرای امروزی از این بحث ها خوششونم میاد و بعیده که جلوش موضع بگیرن


به قول داش مشتي ها دارمت
درست مي فرماييد
دكتر رفيعي هم اتفاقا گفتند كارشناسان نترسند
ولي مشكل ما يكي دو تا نيست كارشناسان برجسته را كه دعوت نمي كنند يك جوجه روحاني را يك ماه دعوت مي كنند تو رسانه ولي اساتيدي كه استخوان خرد كرده اند در استنباط احكام دين را دعوت نمي كنند
مصيبت است كه در خانواده هاي مذهبي هم سخنراني آيت الله مكارم شيرازي را هنگام افطار گوش نمي دهند ولي سريال ها را تكرار را هم مي بينند و بعد در ايسناگرام و ...دنبال ديدن تصاوير ننه جون هنرپيشه ها هم مي رويم[/]

سوالات.;705081 نوشت:
اما شما میدونید،من الان نمیتونم درس بخونم،چون فکر و خیال دست از سرم برنمیداره؟بعضی موقع ها که احساس نیاز می کنم ،فقط میشینم گریه می کنم،اصلا نمیتونم درس بخونم،دوهفته پیشم امتحانمو افتضاح دادم به خاطر همین چیزا،اهل گناهم نیستم که خودمو اینطوری راحت کنم
ولی مگه من،واونایی که مثل منن آدم نیستن

سوالات.;705084 نوشت:
من دیگه تمرکز درس خوندن ندارم،حتی کار خونه هم حوصله ندارم انجام بدم،همشم توخونه بهم میگن چرا اینطوری شدی،چرا مثل افسرده هایی،من تا چند وقت پیش خیلی نشاط داشتم،شوخ بودم،کل فامیل عاشق اخلاقم بودن،ولی چند وقته همه میگن،چرا یه مدته تو لکی
نمی دونن من حالم اصلا خوب نیست،من نیاز عاطفی دارم،حتی فیلم تلوزیونم نگا می کنم گریم میگیره،دو نفر تو خیابون عشقولانه می بینم دلم می خواد

با سلام و عرض ادب

خواهر گرامی وضعیتی که دارید برای ما کاملا قابل درکه آنهم به این خاطر که غالب ما مبتلا بهمین وضعیم و شما تنها از این موضوع رنج نمیبرید، کافیه نگاهی به مطالب کاربران همین سایت بیندازید.
نیاز عاطفی-جنسی در دختر خانم ها و نیاز جنسی در پسرها بعد از نیاز به تنفس، غذا و آب جزو ابتدایی ترین نیازهای انسانه (مطابق هرم نیازهای آبراهام مازلو)
حال اگر ملتی در برآورده کردن نیازهای ابتدایی خودشان مانده باشند آیا توقع حرکتِ بسمت پیشرفت از یک چنین ملتی یک انتظارِ بیجا نیست؟

چهارده و نیم میلیون ایرانی مجردند لینک
"سازمان ثبت احوال کشور می‌گوید تعداد مجردان در سن ازدواج در کشور افزایش داشته است.
بنا به آخرین آمار ۴۸ درصد زنان و ۴۶ درصد مردان در سن ازدواج هرگز ازدواج نکردند. نرخ طلاق نیز همچنان رو به گسترش است"

[b]content[/b]

حالا نتیجه ی این وضعیت کجا نمود پیدا میکنه بعنوان یک نمونه میتوان اثر یک چنین وضعی را در کم شدن اخلاقیات در جامعه و آمار بالای درگیری و نزاع های خیابانی مشاهده کرد
.

ثبت رکورد هر دقیقه یک نزاع در پزشکی قانونی ایران لینک
"براساس آمارهای پزشکی قانونی کشور روزانه یک هزار و 600 پرونده نزاع منجر به جرح در این سازمان تشکیل می شود
که این آمار نگران کننده به گفته کارشناسان دلایل اجتماعی، روانی، فرهنگی و اقتصادی دارد"

البته ناگفته نماند تعداد زیادی از اونایی که ازدواج میکنند هم بخاطر نداشتن مهارت های ارتباطی اعم از کلامی و جنسی از همدیگه طلاق میگیرند

هر ساعت 18 زوج طلاق میگیرند لینک



.

.

ما نسل سوخته ای که فقط زنده ایم ، زندگی نمیکنیم



.

سوالات.;702495 نوشت:
کی به داد ازدواج جوونا میرسه؟

می خواهی کی به داد جوونها برسه؟
تا وقتی که عرف و آداب و رسوم دست و پاگیر فدای شرع و دین میشه باید وضع به همین صورت باشه خداوند هیچ تغییری ایجاد نمی کنه مگه اینکه خود ما انسانها تحولی ایجاد کنیم در خودمون
إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ

مثلا اسلام میگه اول ازدواج بعدا خدا پول میده ما میگیم اول پول بعد ازدواج!

حامی عزیز چه کنم چاره‌ای نیست ، کار هست خانه هست ولی هیچ اقدامی نیست ... منتظرم ببینم بعد از سربازی خبری می شه یا نه ولی خیلی سخت گذشته برام 2 3 سال اخیر ، وقتی دوستان رو می‌بینم که میرن فشار بیشتر می شه امیدوارم همه عاقبت به خیر بشن انشا الله

mohsen1990;705140 نوشت:
برای اینکه فرد مناسب را پیدا کنه فقط عاقل بودن مهمه.فعلا پیدا میکنه طرفو.نامزد و عقد میکنه و بعد از یه مدتی کم کم میره سر خونه زندگی.همون اول نمیخاد بیافته تو مشکلات و مسئولیت ها کم کم شروع میکنه.ادم باید خودشو در موقعیت قرار بده خودشو وفق میده با محیط.وگرنه دست دست کردن کاری از پیش نمیبره.

بنده هم با این قضیه موافقم.....چون شغلم 2.3 سال دیگه معلوم میشه آیندش.......بالاخره از گشنگیم نمیمیره آدم معلومم نشه یجا دست ب کار میشم با توجه به توانایی هام.....
خب چرا عقد نکنم؟ قرار شده ی مدت نامزد و عقد کنیم یه 2 سالی عقد بمونیم خونه هامونم جدا:ok:
نمیدونم چرا باید هفته بعد عقد برن سر خونه زندگیشون؟
ی بنده خدا 5 سال بود عقد بود...
امسال ازدواج کردند:khaneh:
اتفاقا وقتی عقد کنی سختی رو شرایطو درک میکنی میری سریع ی کاری دستو پا میکنی واسه خودت!
البته پدر مادر هم مهمهن!
نگن که این زندگیش رو هواس با وعده وعید نمیشه زن داد!
خصوصا دانشجوی رشته های خوب....خب این شخص اینده شغلیش معلومه! چرا زن ندن بهش؟

monji-sec;705283 نوشت:
خب داداش خیابون دختر خوبم هست دیگه!
ی دختر ببین نمیخوای باهاش اگه دوس شی!
برو خواستگاریش شاید خوب بود......
حتما نباید پدر بزرگش خان فلان محله یا ریش سفید و حاج اکبر اینا باشه:Nishkhand:
فعل جمله دوم به قرینه لفظی حذف شده .دقت کن:"کسی که اینترنتی دوست میشه و تو خیابون " = "کسی که اینترنتی و تو خیابون دوست میشه" -نگفتم: هر کی تو خیابونه بده---گفتم :هر کی تو خیابون دوست میشه بده.این راهکار تعقیب و پیدا کردن خونه دختر یا گرفتن شماره خونشون خوبه به نظر خودم حالا یه تاپیک زدم راجبش نظر دوستانم بدونم.دختری که تو خیابون دوست بشه معلوم نیست قبلش چه کارا که نکرده.و با چه کسایی که نبوده!!!

سوالات.;705084 نوشت:
من نیاز عاطفی دارم،حتی فیلم تلوزیونم نگا می کنم گریم میگیره،دو نفر تو خیابون عشقولانه می بینم دلم می خواد

:Ghamgin: خدایا خودت زمینه ی ازدواج جوانان رو فراهم کن:Doaa:

mohsen1990;705309 نوشت:
فعل جمله دوم به قرینه لفظی حذف شده .دقت کن:"کسی که اینترنتی دوست میشه و تو خیابون " = "کسی که اینترنتی و تو خیابون دوست میشه" -نگفتم: هر کی تو خیابونه بده---گفتم :هر کی تو خیابون دوست میشه بده.این راهکار تعقیب و پیدا کردن خونه دختر یا گرفتن شماره خونشون خوبه به نظر خودم حالا یه تاپیک زدم راجبش نظر دوستانم بدونم.دختری که تو خیابون دوست بشه معلوم نیست قبلش چه کارا که نکرده.و با چه کسایی که نبوده!!!

اون که نه...خب میری خیابون شماره میدی!اون تفریحه معلومه عاقبتش!
خوده شخصم قصدش ازدواج نیست!
من ندیدم کسی بره شماره بده خیابون واسه ازدواج!واسه تفریح و عشق حال میرن!
ولی مثلا ی خانمی رو تو خیابون پیاده میری از محل کار هرروز میبینی نجیبه ازش خوشت میاد اینا......خب میشه تحقیق کرد در موردش یا حتی باهاش دوست شد واسه ازدواج....
دلیلی نداره چون با شما دوست شده با همه باشه!
خیلی مواقع ممکنه خانم متقابلا از شما خوشش اومده باشه و منتظر شروع از سمت شما باشه به خاطر حیاش........
همین دانشگاه جای خیلی خوبی واسه همسریابیه!:Nishkhand:دخترو پسر بد که مشخصا انگشت نمان! از بین خوبا و نجیبا راحت میشه ازدواج کرد........

و طاها;705269 نوشت:

جالب است که گذشتگان ما، کودکان را به عقد هم در می آوردند و در اوایل بلوغ به فکر ازدواج فرزندان بودند
اما اینک فرهنگ گذشتگان ، برای ما عار و ننگ است و جلوه بدی پیدا کرده است.

اون دیدگاه هم افراطی بود.کودکان اخه!!! نه مثل الان که تفریطه نه مثل اون موقع...

mohsen1990;705244 نوشت:
lمن خودم به غیر از حرف بعضی از کاربرای اسک دین به حرف کاربرای بقیه سایت ها اعتماد ندارم.این لینکی که گذاشتین من فقط صفحه اولشو خوندم.همسر هایی که ما میخاییم باید خونواده دار و با اصل باشن.کسی که اینترنتی دوست میشه و تو خیابون به درد امثال ما نمیخوره.وگرنه بله دختر اینجوری که تو خیابون ریخته .الان اینایی که نوشتن این حرفها چجوری میشه بهشون اعتماد کرد که دروغ نگفتن!و الان زندگی خوبی دارن؟اصلا چند وقته که از ازدواجشون گذشته!توی دنیای واقعی که اینجور ازدواج ها را میبینم زیاد دووم نمیاره بعد چجوری به تراوشات ذهن بیماره اون سایت اعتماد کنم!!!

بله دقیقا:ok:

monji-sec;705317 نوشت:
ا
خیلی مواقع ممکنه خانم متقابلا از شما خوشش اومده باشه و منتظر شروع از سمت شما باشه به خاطر حیاش........
همین دانشگاه جای خیلی خوبی واسه همسریابیه!:Nishkhand:دخترو پسر بد که مشخصا انگشت نمان! از بین خوبا و نجیبا راحت میشه ازدواج کرد........
دست رو دلم نزار دانشگامم تموم شده.نمیتونم ازونجا هم انتخاب کنم.تا اون موقع که میرفتم دانشگاه و میخاستیم موقعیتش نبود الان که تموم شده درسمون موقعیتش جور شده.دختر حیا داشته باشه دوست نمیشه.میگه بیا این شماره خونمون بزنگ اونجا.

*شیوا*;705214 نوشت:
ولی گرچه هیچ خواستگاری ندارم در مقابل خیلی هم خوشحالم چون زندگی متاهلین رو میبینم که چقدر بدبختن و خدارو شکر میکنم

به نظرم هر چقدر که فکرتون رو مشغول موضوع خاصی کنید شمارو اون فکر بیشتر اذیت خواهد کرد

میتونید کتاب های بسیار زیبای حکایت افراد بزرگ مثل مولانارو بخرید و بخونید ... شاید توی اون کتابها جواب سوالاتتون رو بگیرید

برید نفستون رو قوی کنید و ... نفستون رو در مقابل ادمهای پستی که معلوم نیست مقبل درگاه خداوند هستن یا نه حقیر نشمارید

حضرت مریم هم ازدواج نکرد مگه چی شد ؟

شما دیگه از شدت ریاضت به درجاتی از عرفان رسیدین :Nishkhand:
البته خود منم دیگه نزدیکه به مقامات حضرتعالی برسم

و طاها;705285 نوشت:
سلام

از شما سوالی دارم

آیا به ذهن شما نرسیده است که قبد پدر و مادر را بزنید ؟

آیا به این فکر نکردید که اگر به شیوه ی خودتان عمل کنید، پدر و مادر شما را عاق کنند ؟

سلام

از کارشناس محترم سوال می کنم

اگر امر دایر شود بین صبر کردن (به تاخیر انداختن ازدواج) و عاق شدن، کدام یک مقدم است ؟ :Cheshmak:

اگر امر دایر شود بین صبر کردن بر گناه ( و شاید توبه و باز گناه ) و عاق شدن، کدام یک ؟


اینجوری که اصلا محاله
به فرض هم که کنار گذاشتن پدر و مادر اشکالی نداشته باشه. ..کدوم خانواده حاضر میشه دخترشو به پسری بده که تنهایی اومده خواستگاری و خانوادش مخالفن؟

*آبی بیکران*;705288 نوشت:
سلام
اقای دکتر اگه همه راهها رو رفتین ونشده بدونید شاید هنوز وقتش نرسیده:Moshtagh:
ما که دختریم دلمون به همین حرفا خوش کرده بودیم از یه زمانی قسمت نیست، خدا نخواست، وقتش نشده،حکمتی داشته، هر چی خودش بخواد ووووووووووووو........
وخلاصه سر خودمون با همین چیزا شیره مالیدیم الان که گذشته و واقعیت قبول کردیم فقط میگیم صبر کن بزار این چند روز دنیا هم تموم بشه بره چیزی نمونده چون خیری ازش ندیدم شاید اونطرف یه چیزی قسمت ما شد شاید شاید شاید.....

ولی شما ناامید نشین هنوز وقت دارین هر چی باشه پسرین فرصتهای زیادی پیش رو دارین تا هر وقت بخواین باز هم صبور باشین.


با این حرفها و صحبتها که به قول شما سرم رو نمیتونم شیره بمالم...
اوضاع خیلی جدی تر از این حرفهاست

حس میکنم تمام درها به روی من بسته شده:Ghamgin:

من خسته شدم و خیلی غصه میخورم از اینکه این همه تلاشی که کردم و این همه دعای هر روز و هرشب هیچ تاثیری نداشته.....خواهش میکنم اگر کسی راه حل به ذهنش میرسه در اینجا یا خصوصی بهم بگه

بحث رو خیلی باریک کردید دوستان ، اشکم در اومد مشکلات شمارو می‌بینم انگار دارم تو آینه، آینده بعد از سربازی خودم رو می‌بینم ... امام مسجد ما چند باری مسئله رو مطرح کردند و تشر زده ولی تنها چیزی که عاید ما شده: (نری سایت های فلان ، نری فلان جا نکنی اینکارو و ...) خسته شدمممممممممممممممممممممممممممممم خدایااااا

بر سر آتش تو سوختم و دود نکرد ، آب بر آتش تو ریختم و سود نکرد
آزمودم دل خود را به هزاران شیوه ، هیچ چیزش بجز از وصل تو خشنود نکرد

[="Lucida Console"]

mohsen1990;705244 نوشت:
lمن خودم به غیر از حرف بعضی از کاربرای اسک دین به حرف کاربرای بقیه سایت ها اعتماد ندارم.این لینکی که گذاشتین من فقط صفحه اولشو خوندم.همسر هایی که ما میخاییم باید خونواده دار و با اصل باشن.کسی که اینترنتی دوست میشه و تو خیابون به درد امثال ما نمیخوره.وگرنه بله دختر اینجوری که تو خیابون ریخته .الان اینایی که نوشتن این حرفها چجوری میشه بهشون اعتماد کرد که دروغ نگفتن!و الان زندگی خوبی دارن؟اصلا چند وقته که از ازدواجشون گذشته!توی دنیای واقعی که اینجور ازدواج ها را میبینم زیاد دووم نمیاره بعد چجوری به تراوشات ذهن بیماره اون سایت اعتماد کنم!!!

ببین این سایتی که معرفی کردم سایت نوعروسه
سایت عروس های ایرانی
همه نوع عروسی توش پیدا میشه
نجیب نانجیب
باسواد بی سواد
شیعه سنی
چاق لاغر
کردی بندری ترکی بلوچی سیستانی شمالی
الی آخر
...:khandeh!:

--------------------

خوب حالا که اینهمه استقبال کردید
یه نکته دیگه هم میگم مخصوص برادران اسک دینی
اگه بیوه خواستید
برید مهد کودک ها
خانومایی که با کالسکه میان بیرون
دست چپشون رو نگاه کنید
اگه حلقه نبود مطمئنا بیوه است

تا برنامه های بعد و نکات آموزنده دیگر
شمارو به خداوند منان می سپارم.

mehrant;705345 نوشت:
من خسته شدم و خیلی غصه میخورم از اینکه این همه تلاشی که کردم و این همه دعای هر روز و هرشب هیچ تاثیری نداشته.....خواهش میکنم اگر کسی راه حل به ذهنش میرسه در اینجا یا خصوصی بهم بگه

حامی;705122 نوشت:
پول نداره چون مي گويد من بايد مطرب بياورم

جناب حامی مطرب کجا بود؟ ملت تو کرایه خونه موندن!
میدونید هزینه کرایه یه واحد نقلی در تهران چقدر درمیاد؟؟
(میدونم که میدونید، محض یادآوری گفتم چون به نظر میرسه همه اصل قضیه رو فراموش کردن به فرع گیر دادن)

mehrant;705167 نوشت:
چون چندماه پیش بود تو ماه محرم بود که من اون موقع در تاپیکهای ازدواج از فراهم نشدن ازدواجم میگفتم و ناراحت بودم...ایشون تازه عضو شده بودن و ایشونم از ازدواج نکردن ناراحت بودن....
الان چندماه میگذره و ایشون متاهل شدن و در تاپیکها هم اینو میگن اونوقت من از همون موقع تا الان هیچگونه تغییری در اوضاعم ایجاد نشده

یعنی دااااغون شدم، له له شدم

mohsen1990;705318 نوشت:
اون دیدگاه هم افراطی بود.کودکان اخه!!! نه مثل الان که تفریطه نه مثل اون موقع...

راجع به کودکان نظری ندارم

اما باید بررسی بیشتری داشته باشیم.

مطمئنا عقد کردن کودکان به معنای ازدواج بزرگسالان نبوده است.

اما در مورد جوان بالغی که احساس نیاز دارد حتما کار نیک و فرهنگ درستی است.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

Reza-D;705162 نوشت:
استاد "حامی" انشاالله هر چی درد و بلا داری بخوره تو سر من
خدا حفظت کنه برادر
نه بخاطر اینکه از صیغه گفتید (که البته این هم هست)
نه چون از ازدواج گفتید (که البته این هم هست)
به این دلیل که سر حرفها و اعتقادات خودتون محکم می ایستید و اجازه نمی دید موج عرف جامعه شما رو همراه کنه
و همچنین اینکه واقعاً دل برای جوان ها می سوزونید

الهي دردهاي من و شما و همه اسك ديني ها و ايراني ها بخوره تو سر آل صعود بي شرف
بخوره تو سر داعش بي شرف تر از يهود
بخوره تو سر آمريكا كه اين عروسك هاي خيمه شب بازي ها را عَلَم كرده اند
به دمكراسي توي سوريه گير مي دهند از ديكتاتوري عربستان دفاع مي كنند اون وقت عده اي بي خبر ميگن امريكا كاري با ما نداره.

دعا كنيد اين شب ها كه چنان كه مي نمايم باشيم بدون دعاي شما كارت شارژ معنوي ما خالي است واقعا
گفتا شیخ هر آنچه
گویی هستم
اما تو چنان که می نمایی هستی ؟[/]

mehrant;705340 نوشت:
اینجوری که اصلا محاله
به فرض هم که کنار گذاشتن پدر و مادر اشکالی نداشته باشه. ..کدوم خانواده حاضر میشه دخترشو به پسری بده که تنهایی اومده خواستگاری و خانوادش مخالفن؟

حرف شما درست. اما سوالی بود که به ذهنم رسید.

آنچه از خاطرات ازدواج می خوانیم نشان داده که بسیاری از خانواده ها با ازدواج مخالف بوده اند. اما آن دو ازدواج کرده اند.

نمی دانم عاق شدن را باید چگونه تعریف کرد ؟

مخالفت داریم تا مخالفت :ok:

منتظرم استاد حامی راهنمایی بفرمایند :Gol:

موضوع قفل شده است