عقاید من( غلامعلی نوری) [مهدویت...]

تب‌های اولیه

129 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

با سلام
آقای نوری خیلی
راجع بهعقل و تفکر صحبت میکنید !

عقل كاركردهاى متفاوت و مختلفى در زندگى بشر دارد،
كه یکی از عملكرد اساسى مهم عقل كنترل نيروى حس و خيال میباشد

که فکر کنم شما در این مورد کنترلی ندارید!!

حس و وهم و خيال، چونان مركبهايى راهوار، در خدمت انسان در آيند و عقل به انديشه می آموزد كه زانوى اين نيروهاى چموش و سركش را عقال كند، و از آن بهره عالمانه برد.
عقال كردن يعنى بستن زانوى جانور چموش، چنان‌كه عقل نيز زانوى جهل سركش را در بخش دانش و زانوى جهالت عنان كش را در بخش منش رام و تعديل و تنظيم مىنمايد

.مبناى رفتارهاى انسان تصميم است و اساس هر تصميم درست هم بر تفكر و تعقل سالم است.
دين به ما آموزش مى دهد كه چگونه تفكر سالم داشته باشيم و چگونه از اين تفكرات گزينش طريق كنيم. بررسى راههاى مختلف ارايه شده توسط فكر، ارزش گذارى آن راه‌ها و گزينش احسن، كار عقل است.
عاملى كه تصميم اتخاذ شده را به عرصه ظهور و محقق مى رساند (حوزه اجرا) عقل است.
اینجا شما خیلی مشکل دارید!! علاوه بر اين به دليل آن‌كه اساس ديانت بر "تعقل و تفكر" استوار است، سرنوشت انسان هم با "تعقل" رقم مىخورد.

وَ قالُوا لَوْ كُنّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ؛
مى گوید اگر ما گوش شنوا داشتيم يا تعقل مى كرديم، در ميان دوزخيان نبوديم.
آيه به خوبى نشان مي‌دهد كه نداشتن گوش شنوا و يا تعقل موجب جهنمى شدن فرد مى شود.مراقب باشید جناب نوری !!!
..

سلام
اقا رضا شما نوری رو دست کم نگیر دیشب یه خواب دیدم بهتره با نوری با احتیاط صحبت کنید احساس میکنم به یه جاهایی که عقل ماها قد نمیده وصله پس یه مقدار ملایمتر
نوری جان شما اصلا بدل نگیر بابا ، همون سوال این کمترین رو جواب بده البته اگه می تونی با یه زبونی که حقیر با همه بی سواتیم و بقیه جاهل های سایت هم بفهمند دلیل قرانی با تشکر اگه هم بلد نیستی لطفا نپیچون متشکرم.

celyanic;31117 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

خیلی با اطمینان از حق و حقیقت صحبت میکنی ، فقط یه کاری کن . . .

ما در عربی ( گ - چ - پ - ژ ) نداریم ، امام حسن عسکری علیه السلام درسته !

اینو گفتم یاد بگیری بعداً جایی نگی بهت بخندن !

در هر صورت بحث از ابتدا ، اگه خواستی در خدمتیم !

جناب celyanic

ما هم در فارسی celyanic نداریم یا اسمت را عوض یا کن یا برگرد اروپا !!!

در ضمن من امام زمانی فعلا غیر از قرآن صامت نمی شناسم اگر قرآن ناطقی پیدا شد مخلصش هم

هستم

ولی کو ؟؟ ؟؟؟؟؟

فعلا این نقد را می گیرم تا بعد ا" خدا کریمه

در پایان باید بگویم که من به مصلح آخر زمان معتقدم

سلام
خوشم امد داری راه میای:Gol:
باشه پس منظورت توحید نبوت و معاده دیگه
قبول میشه دلیل برای این حقیر بیاری که با چه دلیلی شما به وجود پیامبر ایمان اوردی مگه پیامبر رو دیدی که اینطور ازش دم میزنی؟یا اینجا رو چشم و گوش بسته قبول کردی ؟قبلا از اینکه جواب سوال این حقیر رو بی شیله پیله دادی متشکرم
.

مهربانی;31118 نوشت:
سلام
اونجا جواب حقیر رو ندادی پس ادعای روشن بودن نکن که هنوز اون پرونده بازه یادت باشه (کوثر رو خدا به کی داده؟)
بعد هم هیچ کی نمیفهمه شما چی میگی خودت هم فهمیدی اونقده سطح بالا حرف میزنی که خودتم هم از نظراتت شگفتزده میشی مگه نه؟چه برسه به ما بیسواتا
البته قصد جسالت نبود فردا نگی بچه بسیجیا بستنم به گلوله ها خوب ما بی ترمزیم
هیچی هم بی دلیل قبول نمیکنیم همینطور دوست نداریم کسی بی دلیل حرفمون رو قبول کنه پس از ما ناراحت نشو
نمیخوام دلتو بدست بیارم چون تا حالا فهمیدی حرفهام رو رک میزنم رک
ببین نوری میتونی به این کمترین بگی چه نیازی به وجود امام هست البته با دلیل ؟اگه نمی تونی خواهشا نپیچون

طبق قرآن هر کسی از جمله خود شما مهربانی بالقوه استعداد امام شدن رو داره

اما مراحلی رو باید بتونه طی کنه تا بالفعل بشه و بعد از طی کردن آن مراحل می تونه شایسته ی امامت بشه

[="blue"]در ضمن لطفا بحث متفرقه در این تا پیک ( مهدویت)نکنید مدیرا ناراحت می شن

تاپیک جدید بزنید
[/]

مهربانی;31123 نوشت:
سلام
اقا رضا شما نوری رو دست کم نگیر دیشب یه خواب دیدم بهتره با نوری با احتیاط صحبت کنید احساس میکنم به یه جاهایی که عقل ماها قد نمیده وصله پس یه مقدار ملایمتر
نوری جان شما اصلا بدل نگیر بابا ، همون سوال این کمترین رو جواب بده البته اگه می تونی با یه زبونی که حقیر با همه بی سواتیم و بقیه جاهل های سایت هم بفهمند دلیل قرانی با تشکر اگه هم بلد نیستی لطفا نپیچون متشکرم.

[="blue"][="red"] لطفا از ذکر مطالب غیر مربوط به تاپیک خود داری کنید در این صورت مدیرا حق دارند اخطار بدن یا حذف کنند[/] [/]

سلام
این تایپیک مخصوص نظرات ناب عقائدحقه شماست پس جواب مدیرا با این کمترین شما اگه دلیل واسه نبوت داری بفرما و اگه بی دلیل قبول کردی هم بگو بیخیال شیم

reza;31122 نوشت:
[=century gothic]

وَ قالُوا لَوْ كُنّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ؛
مى گوید اگر ما گوش شنوا داشتيم يا تعقل مى كرديم، در ميان دوزخيان نبوديم.
[=blue]آيه به خوبى نشان مي‌دهد كه نداشتن گوش شنوا و يا تعقل [="red"]موجب جهنمى شدن فرد[/] مى شود.مراقب [/]

[/]باشید جناب نوری !!!
..

ترسیدن ما چون که هم از بیم بلا بود
اکنون ز چه ترسیم که در عین بلاییم
ما را به تو سریست که کس محرم آن نیست
گر سر برود سر تو با کس نگشاییم

[="red"][="darkred"]ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است
بردار ز رخ پرده که مشتاق لقاییم
[/]
[/]

مهربانی;31131 نوشت:
سلام این تایپیک مخصوص نظرات ناب عقائدحقه شماست پس جواب مدیرا با این کمترین شما اگه دلیل واسه نبوت داری بفرما و اگه بی دلیل قبول کردی هم بگو بیخیال شیم
؟؟؟؟

غلامعلی نوری *;31132 نوشت:
ترسیدن ما چون که هم از بیم بلا بود
اکنون ز چه ترسیم که در عین بلاییم
ما را به تو سریست که کس محرم آن نیست
گر سر برود سر تو با کس نگشاییم

ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است
بردار ز رخ پرده که مشتاق لقاییم


كمال عقل مهم‌ترين ره آورد عصر ظهور آقای نوری
!!!
حضرت امام باقر(ع) فرموده است:
اذا قام قائمنا وضع الله يَدَه على رئوس العباد فجمع بها عقولهم و كملت بها احلامهم...؛

هنگامى كه قائم ما قيام مىكند، خداوند دست محبتش را به سر بندگان مىگذارد و عقول آنها را با آن كامل و افكارشان را پرورش داده تكميل مىكند.

در پرتو ارشاد و هدايت حضرت مهدى ) عقلها نيز رشد خود را به مرحلة كمال مىرسانند و عقول شكوفا مىگردد.
و آثار رشد عقلى كه بلندنظرى، افكارى باز، سينههاى گشاده، همتهاى والا است، ديدهاى وسيع در جامعه ايجاد و كوته بينىها، تنگ نظرىها و افكار ناپسند از جامعه رخت مى بندد
.

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر کاربر عزیز غلامعلی نوری

فکر نمی کنم جایی در تایپیک خود اسم مستعارم ( celyanic ) را مطرح کرده باشم که بخواهم جواب پس بدهم !

در ضمن جواب شما به این تذکر من از سر نادانی و نافهمی است ، چرا که یک انسان عاقل باید دارای سعه صدر و انتقاد پذیری باشد !

بنده یه اشکال علمی ادبیاتی به شما گرفتم و شما با این لحن جواب میدی ! از علما !!!! بیشتر انتظار میره !

در جواب بعضی از مسائل هم که از شر گفتن به شعر گفتن ارتقاء پیدا کردید ، پیشرفت قابل توجهیه !!!!! توفیقاتتون روز افزون !!!

در ضمن ، کجای قرآن گفته که هر کسی استعداد بالقوه امام شدن رو دازه ؟
لطفاً از دامن زدن به متشابهات ( تازه اگر آیه ای وجود داشته باشه ) بپرهیزید ، کتاب خدا را با رأی و نظر خود تاویل نکنید چرا که تاویل آنرا جز خدا و راسخان در علم نمی دانند !
حالا اگه جدیداً در علم رسوخ پیدا کردید یه بحث دیگه اس !

در ضمن بهتره به سوالاتی که مطرح میشه جواب بدید ، چرا که وقتی سوالی مطرح میشه که نمی تونید جواب بدید ، بحث رو به سمت مسائل انحرافی میکشونید ، دوستان هم که متوجه میشن ، گیر نمی دن که خدایی نکرده آبروی کسی نره ولی شما باز از رو نمی رید ، همه فهمیدن آ . . . !

آقای غلامعلی ، ایکاش غلام علی و اولاد علی بودید !

متأسفانه یا خوشبختانه باید برویم سر کار روزی خویش را دشت کنیم ، دوست داشیم در معیت جنابعالی به فیوضات کافی و وافی نائل شویم که گویا تقدیر چیزی جز این را رقم زده ، در هر صورت سر صبحی هدیه ای از سر خیر خواهی به همه دوستان میدهم امیدوارم که به بزرگی هدیه نه به کوچکی حقیر ، برایم دعا کنید :

قال الحسین علیه السلام :

الناسُ عَبیدُ الدُنیا و الدینُ لَعقٌ علی الَسِنَتِهِم یَحوطونَهُ ما دَرَّت مَعائِشُهُم فَاِذا مُحِّصوا بالبَلاء قَلَّ الدَّیانون

مردمان بنده دنیایند و دین آویزه زبان آنهاست ، گرد آنند تا آن زمان که معیشتشان تأمین باشد ، پس هنگامی که به بلا محاصره شوند دینداران اندک میگردند .

( منبعش الان دم دستم نیست ان شاء الله تو اولین فرصت دوباره به همراه حدیث مینویسم ! )

راستی اینو یادم رفت بگم

در مورد اون چند تا معمم که تحت تاثیر شما قرار گرفتن !

جداً براشون متأسفم ، امیدوارم خداوند هدایتشون کنه ، ببین چکار کرده بودن که خدا اینطوری گمراهشون کرده ؟؟؟؟

مگه نه ؟

راستی شما تو نهج البلاغه هم مطالب رو دستچین میخونید ؟
احتمالاً معتقدید امیرالمومنین علیه السلام تحت تأثیر مرحوم مجلسی و امثال مجلسی سخن گفتند ؟

آره ؟

. . . اَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ . . . ( بقره / 85 )

celyanic;31153 نوشت:
کجای قرآن گفته که هر کسی استعداد بالقوه امام شدن رو دازه ؟

سلام
این حرف حرف درستی چرا که بلقوه ما انسانها استعداد همه چیز داریم در قران هم
اینجا که می فرماد لکم فی رسول الله اسوه حسنه نشون میده ما میتونیم ولی به شرط اینکه پیرو باشیم یعنی مثل رسول متواضع و بی ادعا باشیم وگرنه کالانعام بل هم اضل هم در قران هست یعنی به القوه استعداد الاغ شدن هم داریم هرچی تو گوش ما بخونن باز حرف خودمون رو بزنیم تازه ادعای بزرگی هم بکنیم بگیم از همه عالمترم همه رو هم نادون بدونیم تازه میشیم الاغ از اون پاینتر هم داریم که اگه اوصافشو بگم صدای بعضیا در میاد
راستی شما هم شنیدید : ضمیر مرجع خودشو پیدا میکنه

celyanic;31153 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

در ضمن بهتره به سوالاتی که مطرح میشه جواب بدید ، چرا که وقتی سوالی مطرح میشه که نمی تونید جواب بدید ، بحث رو به سمت مسائل انحرافی میکشونید ، دوستان هم که متوجه میشن ، گیر نمی دن که خدایی نکرده آبروی کسی نره ولی شما باز از رو نمی رید ، همه فهمیدن آ . . . !

آقای غلامعلی ، ایکاش غلام علی و اولاد علی بودید !

قال الحسین علیه السلام :

الناسُ عَبیدُ الدُنیا و الدینُ لَعقٌ علی الَسِنَتِهِم یَحوطونَهُ ما دَرَّت مَعائِشُهُم فَاِذا مُحِّصوا بالبَلاء قَلَّ الدَّیانون

[="blue"]مردمان بنده دنیایند و دین آویزه زبان آنهاست ، گرد آنند تا آن زمان که معیشتشان تأمین باشد ، پس هنگامی که به بلا محاصره شوند دینداران اندک میگردند .[/]

( منبعش الان دم دستم نیست ان شاء الله تو اولین فرصت دوباره به همراه حدیث مینویسم ! )

من کوچه پس کوچه های این مراحلی که شما میگین همه رو گذرونده ام

خدا خودش می دونه که من مثل بعضی ها از راه دین ارتزاق نمی کنم نان عرق ریختن و زحمات شبانه روزی همت خود را می خورم
و بارها شده که مردم ( زن ومرد) از صمیم قلب برای کاری مهم وعملی که برایشان انجام داده ام دستم را که دست خدا بالای آن است بوسیده اند
همین دعاهای صمیمانه ی آنها برای اجر دنیوی من کافی است

و او را را سپاس که خداوند جسم وجانی سالم داده که دل مردم را حقیقتا"شاد کنم

همین مرا بس است صحبت صغیر وکبیر

وخدا خودش می دونه ذره ای هدفم مال دنیا واشرافی گری نیستم در صورتیکه براحتی با ثروتم

می توانم اشراف مآبانه زندگی کنم اما در ساده زیستی لذتی هست که در اشرافی گری نیست

[="red"]وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ(ص/86)

إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ(ص/87)

وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ(ص/88)
[/]

نکته ی آخر اینکه بدانید و بدانید من فقط وفقط در برابر مذهبیون مغرورم

ومتکبر م چرا که اکنون شرائط طوری اقتضاء می کند که فقط با اینها باید

سخن درشت گفت و دشمن بود و رجز خوانی کرد

اگر نه در برابر باقی مردم خاکسارم

به نام خدا
جناب نوری بالاخره با چه روش استدلال میکنید و چه چیزی را میپذیرید.اگر قران را می پذیرید .سطحی نگری نسبت به قران عواقب بسیار خطرناکی دارد چنانچه در طول تاریخ بعض مسلمانان سطحی نگر که فقط ظاهر قران را اخذ کردند به دام ضلالت و گمراهی افتادند.
تفسیر به رآی نیز از آفات دیگری است که متآسفانه روش شما به ان منجر خواهد شد.
اگر واقعا بحث قرآنی را می پسندید چرا از تفاسیر مهم استفاده نمی کنید و دائما نظر خود را به قرآن تحمیل میکنید.

توهین به این و آن نشانه عجز شما در نقد کلام مخاطب است اگر می توانید سخن آنان را نقد کنید با دلیل محکم نه این که اهانت کنید.

در مسائل قرآنی نباید نومن ببعض و نکفر ببعض باشید ولی متآسفانه شما چنین هستید

در ادله نقلی اگر سخن پیامبر اکرم صلی الله علیه واله را قبول دارید چرا نمیپذیرید و اگر قبول ندارید خب مسآله ای دیگر است.

آنچه من پستهای شما را خواندم یک تفکر التقاطی از اندیشه ها و مذاهب مختلف در ذهن دارید که نمی تواند شما را در رسیدن به حقیقت کمک کند . در ابتدا باید یک نظام خاصی به ذهن و انذیشه خود بدهید و نسبت به قران و اهل بیت علیهم السلام موضع صریح و روشن ارائه دهید .از پستهایتان معلوم است ذهن به هم ریخته ای دارید.

انشاالله در رسیدن به حقیقت کوشا باشیم.

سلام
با تشکر از مدیریت سایت منتظر نظرات ناب شما در مورد نبوت و معاد همچنان هستیم اقای خاکی

با سلام

جناب نوري عقايد شما در باب مهدويت نيمه كاره مانده نمي خواهيد تكميل كنييد و مباحث را ادامه دهيد

طاها;31793 نوشت:
با سلام

جناب نوري عقايد شما در باب مهدويت نيمه كاره مانده نمي خواهيد تكميل كنييد و مباحث را ادامه دهيد

باسلام
چرا میخام ولی خودتون میدونین که الان در شرق آفریقا در طور سینین بین درختان انجیر و زیتون دارم

دنبال بلد امین می گردم

از فردا هم که میرم طی الارض وفکر می کنم اگر این تاپیک الان بالا بیاد دوباره از فردا به ناچار

نیمه کاره و تعطیل میشه

بهر حال خود دانی میخای حالا شروع کن ولی از فردا تا هفته ی بعد آتش بس اجباریه

غلامعلی نوری *;31187 نوشت:

نکته ی آخر اینکه بدانید و بدانید من فقط وفقط در برابر مذهبیون مغرورم

ومتکبر م چرا که اکنون شرائط طوری اقتضاء می کند که فقط با اینها باید سخن درشت گفت و دشمن بود و رجز خوانی کرد

اگر نه در برابر باقی مردم خاکسارم

همین متن بالا را اگر آقای غلامعلی نوری نوشته است ، ( که مشخصا نوشته و من از او نقل قول کرده ام ) برای هشدار دادن به او کافی است چون رویه اش بر خلاف نص صریح قرآن است . به صراحت قرآن بنگرید :

محمد رسول الله ، والذین معه ، اشدآء علی الکفار ، رحمآء بینهم ! - محمد ص رسول خدا ، و آنان که با اویند ( به اسلام گرویده اند ) ، بر کافران سخت گیر ، و بر هم کیشان خود رئوف اند .

آقای غلامعلی نوری ، اگر مسلمین را کافر می دانید ، که خود اهل کفر و نفاقید !

اگر ایشان را مسلمان می دانید ، پس خود کافرید که با مسلمانان سر ستیزه و دشمنی دارید !

حالا بروید و دوباره ترهات و توجیهات صد من یک غاز بیاورید قربان ! موفق باشید !

والسلام

netuser;31809 نوشت:

آقای غلامعلی نوری ، اگر مسلمین را کافر می دانید ، که خود اهل کفر و نفاقید !

اگر ایشان را مسلمان می دانید ، پس خود کافرید که با مسلمانان سر ستیزه و دشمنی دارید !

حالا بروید و دوباره ترهات و توجیهات صد من یک غاز بیاورید قربان ! موفق باشید !

والسلام

[="red"] وعباد الرحمن ...... قالوا سلاما [/]

سلاما

[="blue"]قال رَبِّ احْكُمْ بِالْحَقِّ وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ[/](الأنبياء/112)

[="black"]کفر چون منی گزاف وآسان نبود

محکمتر از ایمان من ایمان نبود

در همه دهر چون من یکی آن هم کافر

پس در همه دهر یک مسلمان نبود
[/]

غلامعلی نوری *;31825 نوشت:
وعباد الرحمن ...... قالوا سلاما

سلاما

قال رَبِّ احْكُمْ بِالْحَقِّ وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ(الأنبياء/112)

کفر چون منی گزاف وآسان نبود

محکمتر از ایمان من ایمان نبود

در همه دهر چون من یکی آن هم کافر

پس در همه دهر یک مسلمان نبود

ما تضاد با قرآن را نشان دادیم ، آقا برایمان رجز می خواند !

وقت ما را با این شعارها تلف نکن آقا ... شما خودت تصریح کردی که دشمن مذهبیون هستی ، و به مقتضای صریح قرآن داری با کلام خدا مخالفت می کنی ... داغان تر از ایمان ِ تو ایمان نبود !!

نقل قول:
...من از این تفاوت فاحش سیاق کلام صرف نظر می کنم و دوباره می پرسم:
نقل قول:

اگه ما در بستر شیعی از احادیث معتبر شیعی(معتبر با متد شیعی) برای مقصودمون استدلال کنیم قبول می کنید یا نه؟
با توجه به توضیحات شما در طول این سوال و جواب ها نه تنها نباید با چنین چیزی مشکلی داشته باشین بلکه باید التزام به اونو ضروری هم بدونین(من فعلا و در این مرحله به بحث تشرفات نمی پردازم)، اما شما می دونین که شیعه برای اعتقادات خودش در باب مهدی(عج) احادیث معتبر فراوانی داره که نه به هیچ عنوان با قرآن کریم منافاتی داره و نه عقل، پس مشکل کار کجاست؟
غلامعلی نوری *;30997 نوشت:
[=13]من ابتدا از پیگیری منطقی شما تشکر می کنم واز اینکه می بینم یکی پیدا شد که

نسبت به بقیه هدفمند تر وعالمانه تر قضیه را دنبال می کنه خوشحالم

اما جناب سید ، شما و علمای حدیثی بزرگ دیگر یک چیزی را فراموش کرده اید باید بدانید در چیزی که

شیعه ادعا می کند الان زنده است به هیچ وجه حدیث کفایت نمی کنددر این مورد خاص وزنده تئوری و حرف

و حدیث نمی تواند جوابگو باشه باید این انسان ارجمند راعینا" دید وحرفهایش را شنید تا اثبات بشودکه

وجود دارد حرف و حدیث از اثبات عملی وجود وی بی نیاز نمی کند

حدیث خودتان می دانید که یک تئوری و یک گفته است و این موضوع زنده ی خاص نیازبه اثبات عملی داره

با صرف تئوری اثبات نمی شود با این ادعا ی صرف که وی الان وجود دارد نمی توان دیگران را قانع کرد که

وجود دارد

شما الان ادعا می کنید که اوجود دارد پس باید علاوه بر حرف عملا وعینا" ثابت کنید که هست

آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است

مثالی می زنم

به فرض الان یکی به من می گوید که مرحوم سعدی الان زنده است چونکه خودش طبق تئوری گفته

است مرد نکونام نمیرد هر گز پس الان یک جایی روی کره ی زمین زندگی می کنه !

مسلما تا وقتی که من به عین الیقین سعدی را نبینم حرف وحدیث تئوری طرف را به هیچ وجه نمی پذیرم

چرا که زنده بودن شخص یعنی اینکه به عینه او را دیدن در غیر این صورت حرف زدن خالی و طول وعرض دادن

ذهنی به او از حق و یقین بی نیاز نمی کند

یا مثلا از میان دو رشته سیم یکی به من با تئوری و با حرف بگوید همین الان این یکی برق داردو دیگری

برق ندارد

خوب مسلما تا وقتی که اینجانب چراغ روشن شده فاز متر را نبینم نمی توانم ادعای تئوری طرف را باور کنم

وحق دارم که باورنکنم چون از کجا معلوم که شوخی نکند وسر کاری نباشد

شما شاید بگویید نه ! هر کسی او را نمی بیند فقط صالحان او را می بینند

اما ای عزیزان آیا این ادعای شما دقیق مثل داستان پر مغز

لباس پادشاه نوشته ی هانس کریستیان آندرسن نیست که می گفتند فقط

آدمای خوب و صالح آن لباس را می بینند ؟؟؟؟

خوب از طرف دیگر حالا یک درجه تخفیف میدهم و

من یک نکته ی مسلم دیگری را یاد آوری کنم[/size]:

بهترین و قابل اعتماد ترین دلیل برای اثبات ایشان این است که از جانشین وی سوال بپرسیم که آیا وی را

دیده اید یا نه !

امام خمینی و مقام معظم رهبری جانشین وی محسوب شده اند. آیا این عزیزان ما فوق خود و کسی که

جانشینی وی را به عهده دارند اصلا دیده اند ؟؟؟؟

عجیب است آخر جانشین فرد با عظمتی باشی ولی اصلا او را ندیده باشی وحرف او را نشنیده باشی و

اگر از تو بپرسند که الان ما فوقت کجاست نتوانی جواب بگویی ؟

عزیزان من به خدا قسم می خورم من نیتی جز حقیقت ندارم اما جاهلان بی فکر تحمل مرا ندارند !

پس باز اگر کسی ایشان را به من نمایاند به خدا قسم در راه وی این قطره ی جان خود را نثار می کنم

بدانید که من غلامعلی نوری ام و قرار نیست از کسی بترسم و یا با استهزا بی خردان عقب نشینی کنم

معاذ الله

و خدا مرا حفظ خواهد کرد تا زمانی که حقیقت را بر پا کنم إِنَّا كَفَينَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ(الحجر/95)

و من کسی نیستم که از بیان حقیقت خدایی به جان خود بترسم هیهات هیهات

اینجانب فقط می خواهم شما فارغ از هر گونه ترس و ذهنیات ارثی آزادانه فکر کنید وبیندیشید و سپس

به حقیقت ایمان بیاورید

کسی چه می داند شاید من همان کودکی باشم که با سماجت تمام فریاد می زد:

آی مردم باور کنید به خدا قسم پادشاه لباس ندارد !

در پایان به زودی نظریه ی جدیدی در مورد انسانی با اوصاف امام زمان ارئه میدهم که حقیقت چیست ؟

با سلام
بابت تاخیر عذر می خوام
دوستان لطفا بدون حاشیه (خودستایی های عریض و طویل و توهین و ...)معطوف به مهدویت بحث کنید
جناب نوری شما نمی تونید مطلبی رو بپذیرید ولی لوازم اون رو نپذیرید، طرد لوازم یه مطلب مستلزم طرد اون مطلبه، علی رغم مطالبی که در طول سوال و جوابهای حقیر آوردین و برخلاف اونا، برداشت من از مطالب شما اینه که شما نه تنها به هیچ عنوان برداشت درستی از جایگاه حدیث در منظومه ی معارف دینی ندارین بلکه اصلا اعتقادی به حدیث شیعه ندارین، چیزی که بدون اون این بحث ما کاملا عقیمه. در نگاه شیعی اِخبار معصوم(ع) (که بری از اشتباه و گناه به معنای کلامی اونه) درباره ی مهدی(عج) بواسطه ی این حجم از احادیث متواتر و معتبر یقینا علم آوره...

نقل این مطلب از تاپیک "نقد یک سخن: ردی بر دلایل شیعه درباره مهدی[عج]" هم خالی از فایده نیست:
این مطلبی از شما درباره ی مهدی(عج) است:

نقل قول:
طول عمربی پایان !
بحث دیگر در مورد طول عمر آن حضرت است میگویند: تا به حال بیش از هزار سال است كه زنده است وغایب وممكن است تا صد هزار سال دیگر هم زنده ولی از نظر ها پنهان باشد. وبعدا قیا م نماید. ( به نقل از كتاب ولایت فقیه، نوشته ی خمینی چاپ 13 صفحه ی 27 )آیا به نظر شما این زنده پنداری وپاینده انگاری برای یك بشر مردنی زاده شده و پوست واستخوانی كه پیامبر گفته من هم بشری (مردنی) مثل شمایم و در63 سالگی وفات نمود ، شریك آوردن نیست برای خدایی كه خودش را طبق قرآن( سوره ی فرقان آیه ی 58 ) حی وقیوم (زنده وقائم به ذات خويش) دانسته است ؟ اگر الوهیت نیست پس چیست؟
مقایسه ی او با نوح
علماء شیعه می گویند اگر شما قران را قبول دارید طول عمر حضرت نوح هم در قرآن آمده پس طول عمر حضرت مهدی را نیز باید قبول داشته باشی! اینجانب با همین استدلال خودشان جواب می دهم. بله مثل شما ؟! قران را قبول دارم. مطابق قرآن مجید( به عنوان صحیح ترین شناسنامه وسند مكتوب) طول عمر نوح قرونسال را می پذیرم با توجه به آیه (فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا) (عنكبوت/14) نوح حدود 1000 سال زیسته وآنچه كه بیش از این در روایات واحادیث برای او نقل كرده اند دلیل قرآنی ندارد وچیزی كه دلیل قرانی نداشته باشد تعصب و حمیت جاهلی است و باید زنگار آن را از ذهن زدود وبه دور ریخت.پس با شرح فوق، آنها كه طول عمر مهدی را با طول عمر حضرت نوح توجیه می كنید، ندانسته خود را محكوم كرده اند! چرا؟ تا بگویم: اولا نوح لبث فیهم بوده یعنی در میان قومش آشكارا زندگی می كرده است نه اینکه خودش را از قوم غایب کند! دوماً نوح 1000 سال زیسته و بعد فوت كرده پس درقیاس خودشا ن باید بفهمند كه امام مهدی هم اگر عمر نوح داشته ، 175 سال پیش درسن 1000 سالگی در غربت فوت نموده وبنده خدا الان دیگر زنده نیست كه گفتگوی ما رابشنود ! محاسبه ی مذکور هم براساس سال قمری چنین است 1175=255-1430
بعضی از ساده لوحان شیعه چون پی برده اند که با این دلیل مقایسه سِنی به بن بست می رسند می گویند: نه ! در روایت واحادیث داریم که عمر نوح 2500 سال بوده است ! باید به اینان گفت : (أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ) ﴿الرحمن: ٨﴾! افزون بر سن قرآنی را می خواهید به نوح بچسبانید؟

ساختن مسجد جمکران
همه می دانیم كه شیعیان بعد از فوت ائمه خود (توجه کنید، نه هنگام زندگی آنها ) بارگاه ، ،مسجد یا مرقدی را به عنوان یاد بود برای زیارت مردم می سازند ودلیل مجوز ساخت وساز را هم آيه (ابْنُوا عَلَيْهِم بُنْيَانًا )( كهف 21) « بر روى آنها بنايى برآوريد» گرفته اند ومی گویند بعد از مرگ اصحاب كهف بارگاه آیا مرقد ومسجدی بر آنها ویا بیاد آنها ساخته اند بهر حال تا ا ینجای موضوع طبق قرآن ایرادی به شیعه نیست امابا همین استدلال خودشان با آنها بالتی هی احسن بحث می كنیم در سال 373 ه .ق فردی بنام شیخ حسن از اهالی جمكران قم به خواب می بیند كه امام مهدی پسر امام حسن عسگری به او می گوید در جمكران مسجدی برای من بساز....
اگرما این داستان را باور كنیم، این احتمال منطقی وعقلانی را هم با ید بپذیریم كه همان شبی كه امام به خواب شیخ حسن آمده شب وفات یا بعد از وفاتش بوده است! این بعد از مرگ، به خواب دیگران رفتن و درخواست انجام عملی را از فردی خوابیده داشتن حتی امروزه هم هر از چند گاهی برای بعضی افراد اتفاق می افتد وعجیب هم نیست. پس آن عزیز سفر كرده با مجوز آیه ی فوق به شیخ گفته: در جمكران مسجدی بنا كن (یاد بود)! واین در خواست به هیچ وجه غیر منطقی هم نیست
طبق این داستان، امام مهدی پسر امام حسن عسگری به هنگام فوت در سال 373 چند ساله بوده است.؟ محاسبه می کنیم : سال تولد وی را 255 ه ق می گویند پس 118 = 255 - 373 یعنی 118 سال قمری یا حدود 114. سال شمسی كه سن غیر قابل با وری هم به نظر نمی رسد .
سخنان پایانی
در پایان این مقاله بعضی از آیات را می آورم و نظر خود را با توجه به عنوان بحث بیان می كنم
1- به نظر اینجانب کتاب مبین در ِآیه ی: (وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ) ( نمل 75)«هیچ پوشیده و پنهانی در آسمان و زمین وجود ندارد مگر آنکه در کتابی روشن است»با توجه به انطباق تمام و کمال کتاب وقرآن بدون ایراد خاصی به راحتی می تواند به قرآن مبین تبدیل شود پس مفهوم آیه این است هیچ غایبی در آسمان و زمین نیست مگر اینكه در قرآن اشاره شده باشد پس نتیجه می گیریم كه امام غایب(تعریف شیعه) وجود خارجی ندارد چرا كه در قرآن اشاره ای واسمی از آن امام غایب نیست و اینان به جای اینكه از محكمات پیروی كنند به متشابهات وتعبیر خواب واحادیث وروایات جعلی وبی پایه روی آورده اند. در ضمن بر اساس ریشه لغوی: امام كسی است كه در اَمام باشد در جلو و پیشاپیش مردم باشد پیشِ روی مردم باشد نه اینكه خودش را غایب كند !
پس با مفاد این آیه غیر واقعی بودن غیبت امام مهدی را نیز از طریقی دیگر پاسخ دادیم
2- طبق آیه ی: (وَمَا يُعَمَّرُ مِن مُّعَمَّرٍ وَلَا يُنقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتَابٍ)( فاطر/11) « و هیچ کس عمر طولانی نمی‌کند، یا از عمرش کاسته نمی‌شود مگر اینکه در کتاب ثبت است»
باز با مقدمات گفته شده متوجه می شویم كه هیچ معمر و قرونسالی وجود ندارد مگر اینكه در كتاب قرآن(مثل نوح ) از و اسمی برده شده باشد. وچون در قرآن به اما م مُعمَر وقرونسال اشاره نشده پس ایشان اصلا وجود ندارد
3- آیه ی: (وَمَن نُّعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ ۖ أَفَلَا يَعْقِلُونَ) ( یس 68) « هر کس را طول عمر دهیم، در آفرینش واژگونه‌اش می‌کنیم ؛ آیا اندیشه نمی‌کنند؟!» را هم همه می دانند یعنی فرسایش قوای روحی وجسمی در كهنسالی . اما هیچ قرینه ای در این آیه وجود ندارد كه فرد خاصی را مثلا امام مهدی را از این قانون فرسودگی مستثنی كرده باشد. در صورتی كه شیعیان می گویند وی هنگام ظهور فردی 40 ساله به نظرمی رسد! قرونسالی او را باور كنیم یا جوانی اش را!( أَفَلَا يَعْقِلُونَ) !!
پس با این دلایل فوق شیعیان اگر به راستی به قرآن معتقدند و(وَلَن تَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَدًا)(كهف 27) « هرگز جز او ملجأ و پناهی نخواهی یافت» را قبول داشته به دستگیره ی محكم قرآن تمسك جسته، پس این حقایق آراسته به اسناد قرآنی را بپذیرند و در مورد آنها تفكر كنند وهر چه حدیث ساختگی و بی ارزش را كه مخالف قرآن است زیر پا له كنند. آیا این شهامت خداپسندانه را دارند یا اینكه باز اسیر احساسات بی ریشه وارثی آبا و اجداد خود ومصداقی از آیه ی شریفه ی (وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ) ﴿البقرة: ١٧٠﴾ « و هنگامی که به آنها گفته شود: «از آنچه خدا نازل کرده است، پیروی کنید!» می‌گویند: «نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی می‌نماییم.» آیا اگر پدران آنها، چیزی نمی‌فهمیدند و هدایت نیافتند (باز از آنها پیروی خواهند کرد)؟! غلامعلی نوری خرداد 88

...

و این هم نقد جناب کاوه است:

نقل قول:
[=tahoma]بسم الله الرحمن الرحیم
[=&quot]بهترین دلیل بر امکان چیزی وقوع آن است ؛ و بر اساس منابع دینی حضرت خضر(ع) از زمان حضرت موسی یا قبل از آن ، و حضرت عیسی و ادریس بنابر روایات زیادی از طریق شیعه و سنی،شخصی به نام« دجال »، و بنابر روایت کتاب ینابیع الموده ،خضر و ذوالقرنین از افراد زنده هستند.[=&quot][1][/] [/][=&quot] در تاریخ هم نمونه های زیادی از معمرین بوده اند که کتابهای مفصلی درباره ایشان نوشته بود. نمونه آن ابی الدنیا علی بن عثمان مغربی است که زمان رحلت پیامبر سیصد سال داشته و تا زمان مقتدر عباسی ، طبق اسناد تاریخی زنده بوده است. [/][=&quot]اما اگر به سراغ قرآن برویم و بخواهیم دلایلی بر طول عمر ، همانند آنچه شیعیان معتقدند در قرآن بیابیم، علاوه بر سوره عنکبوت آیه 14، ( فلبث فیهم الف سنة الا خمسین عاما) ( نوح در بین قوم خود 950 سال اقامت نمود)[/][=&quot].می توان دلایل دیگر هم پیدا کرد که ، به انها نیز اشاره می کنیم. دقت در این نکته لازم است که این آیه تنها به دوران زندگی حضرت نوح در بین قومش اشاره دارد و به دوران پس از طوفان اشاره نمی کند. آن حضرت در مدت 950 سال پیامبری توانست جماعت محدودی به شماره 80 نفر را تحت انقیاد خود درآورده و با ایشان از عذاب الهی که همان طوفان بود به سلامت بر کوه جودی استوار شود. در [/][=&quot]منابع تاریخی که نویسندگانش از اهل سنت[/][=&quot] هستند به عمر نوح علیه السلام اشاره شده و زمان حیات ایشان پس از طوفان را ذکر کرده اند. مقدسی می گوید : آن حضرت پس از طوفان، 350 سال زندگی کرد. ابن اسحاق می گوید : اهل تورات معتقدند نوح علیه السلام در چهار صد و شصت سالگی مبعوث شده و بعد از طوفان 70 سال زندگی کرد[=&quot][2][/]. اما اینکه آقای نوری می گوید: شیعیان معتقدند حضرت مهدی ممکن است تا سالیان سال در پس پرده غیبت باشد و همچنان زنده باشد، واین مطلب با حی و قیوم بودن خداوند ناسازگار است و نوعی الوهیت محسوب می شود. سخنی است برنتافتنی و گفتاری غیرمحققانه !!. چه آنکه عمر طولانی افراد هرگز الوهیت ایشان را ثابت نمی کند و الا لازم بود در این صورت، شیطان که عمری دراز دارد و درخواست کرد تا یوم یبعثون زنده بماند ، جایگاه الوهیتی داشته باشد. در حالی که با مراجه به قرآن ، بطلان این سخن آشکار می شود . پس طول عمر و مانگاری زیاد در دنیا هرگز به معنی الوهیت پذیری برای آن شخص زنده نیست. در قسمت دیگر ایشان سن حضرت مهدی (عج) را با عمر نوح مقایسه کرده و نتیجه می گیرد، چون این زمان بیشتر از زمان زندگانی حضرت نوح است و امام مانند نوح علیه السلام د ربین مردم زندگی نکرده بلکه در غیبت بوده ، پس سخن شیعیان باطل است. حا ل آنکه اثبات طول عمر نوح علیه السلام در واقع اثبات توانایی خداوند در بخشیدن طول عمر زیاد به افراد است ( به هر کسی که پروردگار متعال بخواهد عمر زیاد می بخشد) . در این صورت حال که قرار شد انسانی بتواند هزار سال عمر کند ،همین کسی که او را هزار سال زنده نگاه داشته، می تواند انسان دیگری را هزار و پانصد سال و حتی بیشتر زنده نگاه بدارد. یک دقت دیگر است که خداوند در قرآن نسبت به حضرت یونس می فرماید: (فلولا انه کان من المسبحین ، للبث فی بطنه الی یوم یبعثون) صافات آیه 142 و 143 . یعنی « اگر یونس در در شکم نهنگ از تسبیح کنندگان نمی بود ، به یقین تا روز قیامت در شکم ماهی، [لبث: به صورت زنده] می ماند » .این آیه نشان می دهد خداوند می توانست حضرت یونس را تا روز قیامت در شکم نهنگ زنده نگه بدارد . این نکته در واقع دلیلی بسیار مناسب برای امکان وقوع طول عمر پایدار در دستگاه آفرینش خداوندی است. و هیچ منافاتی با حی و قیوم بودن خداوند ندارد. گر چه شیعه هرگز نگفته است امامش تا قیامت زنده خواهد بود. رد دیگر بر این استدلال آقای نوری ، جوان ماندن اصحاب کهف ، پس از خواب سیصد ساله در غار ا ست که ، وقتی بیدار شدند به خود می گفتند شاید نصفه روزی خوابیده باشیم. در حالی که سیصد سال خوابیده بودند و هرگز اثری از پیری در وجود ایشان نبود.و این هیچ تضادی با آیه 68 سوره یس ندارد که می فرماید: « هر کسی را عمر زیاد دادیم آفرینش او را دگرگون کردیم» .و البته نمی توان گفت خواب جزو عمر محسوب نمی شود. چرا که ما معمولا یک سوم شبانه روز را می خوابیم و آن را جزو زندگی خود حساب می کنیم . پس چه شد که اصحاب کهف و حضرت عزیر پیامبر هر کدام مدت مدیدی را خوابیدند، اما اثری از پیری و فرتوتی در ایشان دیده نشد؟ پاسخ آن است که تمامی کلیاتی که قران می فرماید تخصیص بردار است و خود قران نیز به آنها اشاره کرده است. نمونه آن در آیه 34 لقمان است که می فرماید:« و ما تدری نفس ما تکسب غدا و ما تدری نفس بای ارض تموت» . طبق این آیه:« کسی نمی داند فردا چه اتفاقی برایش می افتد و کسی نمی داند کجا می میرد». در حالی که ما نمونه های فراوانی را در تاریخ داریم که به محل مرگ فرد اشاره شده است. مثلا پیامبر به ابوذر فرمود : تو تنها از دنیا خواهی رفت و به دست طائفه ای از مومنان به خاک سپرده می شوی. که همین طور هم شد و مالک ا شتر و همراهانش جسد او را در بیابان ربذه به خاک سپردند. یا نمونه دیگر اشاره پیامبر به چگونگی شهادت عمار یاسر است که پیامبر می فرماید تو را گروه طغاینگر و سرکش به شهادت می رسانند.حتی در روزگار ما، افرادی را خود به عینه شاهد بودیم که در جنگ تحمیلی از محل شهادت و کیفیت شهادت خود خبر دادند. بعضی موارد ، با مطالعه وصیتنامه هایشان معلوم شده که او می دانسته کجا و چگونه شهید می شود و این مطلب را در وصیت نامه اش آورده بوده است. نکته آخر اینکه : تاریخ تاسیس مسجد جمکران سال 373 قمری نیست بلکه سال 293 قمری است . ما در این باره در همین سایت به طور مفصل بحث کرده ایم . کافی است که با کلمه جمکران در جستجوی سایت، بگردند و پاسخ را ببینند. [/][=&quot]پس نتیجه این می شود که امام علیه سلام در سال 293 در حالی که سی و هشت بهار را گذرانده بوده اند( 38 =255- 293 )در عالم مکاشفه به حسن بن مثله جمکرانی دستور ساخت مسجد را می دهند نه در سال 373 قمری.[/]
[=&quot]چند دقیقه از دوستی دانا:1- [/][=&quot]اساساً بود و نبود مسجد جمکران، در اصل و فرع مسأله ی غیبت کمترین اثری ندارد.[/]
[=&quot]2-[/][=&quot] آیه 75 نمل هیچ ربطی به موضوع ندارد! تبدیل کلمه «غائبة» به «غائب» برای ترجمه به نحو دلخواه، قابل توجه است[/][=&quot].[/]
[=&quot]3- معنای «کتاب» در آیه 11 سوره فاطر، قرآن نیست، لوح محفوظ است[/][=&quot].[/]
[=&quot]4-درباب اسامی، اشاره ی آیه 23 سوره نجم، به نامهای اصنام است و ربطی به موضوع ندارد[/][=&quot].[/]
[=&quot]5- مسأله ی «عمر طولانی» با «نامیرایی» ملازمت ندارد. ضمن اینکه شیعه، اعتقاد به نامیرایی مهدی ندارد[/][=&quot].[/]

[/]
[=tahoma][=&quot][1][/] [=&quot]- ینابیع الموده ، ج 3 ، ص 347.[/][/]


[=tahoma][=&quot][2][/] [=&quot]- البدء و التاریخ ، ج 3 ، ص 19.[/][/]

سلام به بچه حزب اللهی ها
دلتون نلرزه مذهب ما دوازده امام معصوم داره و رئیسش هم اقا امام صادقه که امروز روز شهادت پسر عزیزشه
ما در تمام کارهامون به الگوی خودمون رسول الله نگاه میکنیم
سوال میکنم مگه رسول الله با همه قدیمی ها بعلت قدیمی بودنشون مبارزه کرد؟ مگه همین پیامبر که سرامد همه پیفمبرا بود خودش رو تابع حضرت ابراهیم جد بزرگوارش نمیدونه؟
اثلا مگه قران ما رو به تبعیت از حضرت ابراهیم امر نمیکنه؟جالب اینجاست که به کسی که از ابراهیم خلیل تبعیت نکنه سفیه لقب داده
ومَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهيمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَه ... 130
بقره
بعضی افراد معلوم الحال که غرب زده هستند می خوان همون جریان رنسانس دینی رو در اینجا هم ایجاد کنند
فکر میکنن تمام بد بختیها از این وابستگی به دین سرچشمه میگیره و دنبال تعبیر جدیدی در حوزه مذهب هستند تا با رویکردی دوباره مذهب رو پایه ریزی کنند غافل از اینکه این مذهب با مذاهب دیگه فرق داره.
مذهبی که اساسش تعقل و تکیه بر عقل و استدلال و دوری از قیاس و تمثیل باشه هیچ وقت ازبین رفتنی نیست و این امر در چهارده قرن خودشو نشون داده مذهبی که دنیای استکباری تاب تحملش رو ندشته ونداره و با تمام توان سعی در تخریبش داشته و از هر دشمنی با اون خودداری نکرده و نمیکنه
از نوع مذاهبی که در عربستان ،کویت .... و قطره نیست شما میبینید با همچین مذهبی از نوع عربستانیش مخالف که نیستند هیچ ازش حمایت هم میکنن ولی با مذهب تشیع از همون روز اول تا الان در گیر و کینه خودشون رو نشون دادند
پس انسان عاقل و منصف به صحت و سلامت مذهب تشیع از همین علامات هم میتونه پی ببره چه برسه به اینکه در اون غور هم بکنه وخودش رو اهل علم هم بدونه پس

اي مگس عرصه سيمرغ نه جولانگه تست . عرض خود مي بري و زحمت ما مي داري

غلامعلی نوری *;31114 نوشت:
باز شما مرزها رو درهم بر هم ریختید

شما هر وقت در توجیه اوصاف خارق العاده ای که برای حضرت مهدی ساخته اید کم می آرید دست به

دامن اوصاف پیامبران می شوید

نمی دانم شما چرا هروقت در تشریح وتوجیه اوصاف عجیب وغریبی که برای مهدی بیان می کنید

کم می آورین دست به دامان معجزات و صفات پیامبران قبل از حضرت محمد می شوید؟؟؟

و او را با آنها مقایسه می کنید ؟؟؟ غافلید و فراموش می کنید که بابا آنها پیامبر بوده و معجزه داشته اند و

بعد از حضرت محمد که پیامبری وجود ندارد که معجزه داشته باشد

ه؟؟

وقتی که می گوییم مگر می شود بشری ضعیف و مردنی 1200سال عمر کند می گویید مگر نوح بیش از

1000 سال عمر نکرد؟؟؟

[=b lotus]برای بررسی و تبیین مسئله طول عمر امام زمان (عج) باید پیرامون دو مسئله بحث شود :
[=b lotus]اول اینکه آیا ممکن است انسانی سالها و قرنها، که از حد معمول عمر همه انسانها متجاوز است عمر کند؟
[=b lotus]دوم انکه به فرض امکان آیا این مسئله مصداق خارجی دارد؟

[=b lotus]بررسی علمی مسئله طول عمر نشان می دهددانشمندان عمر طولانی را با حفظ نیروی جوانی و شادابی یک امری کاملا ممکن می دانند اگرچه این امر امکان علمی است و هنوز به مرحله عمل نرسیده (که به انجام آن مبادرت شود )اما در آستان دانش و در برابر علم نمی توانیم دلیلی بیاوریم که امکان وقوع آنرا نفی کنیم درست است که علم پزشکی هنوز فرمول آنرا کشف نکرده است اما خداوند بر همه چیز قادر و تواناست.

[=b lotus]پرفسور اسمیس ،استاد دانشگاه کلمبیا می گوید همان گونه که سر انجام دیوار صوتی شکسته شده و وسایل نقلیه ای با سرعت مافوق صوت بوجود آمده یک روز دیوار سن انسان هم شکسته خواهد شد.
[=b lotus]در ثانی مسئله داشتن عمر طولانی طبق دلایل قرآنی و عمر برخی از پیغمبران را که شما معجزه ای منحصر به خود آنها و غیر قابل تعمیم به امام زمان می دانستید!!!!!
[=b lotus]اما توجه به نقلهای تاریخی شاید این امر بعید را برایتان قریب نماید .
[=b lotus]در طول تاریخ انسانهای بسیاری را با نام «معمّرین » معرفی نموده اند یعنی انسانهایی که عمر طولانی داشته اند از جمله :
[=b lotus]1-دجال ؛ از عصر پیامبر وجود داشت و تا زمانی که قیام کند باقی خواهد بود در حالیکه دشمن خداست
[=b lotus]پس چگونه این امر برای ولی خدا ممکن نباشد ؟!
[=b lotus]2- لقمان بن عاد ؛ طولانی ترین عمر را داشته گویند به عمر هفت عقاب زندگی کرده (3500سال)
[=b lotus]3- ربیع بن ضبع 340 سال
[=b lotus]4-سلمان فارسی 500 سال
[=b lotus]5- اکثم بن صیفی 330 سال
[=b lotus]6- محصن بن غسان 256 سال
[=b lotus]7- عبدالمسیح بن بقیله عسانی 350 سال
[=b lotus]پس معلوم می شود مسئله طول عمر نه تنها ممکن بلکه در طول تاریخ هم به وقوع پیوسته است
[=b lotus]با وجود این همه انسان با عمرهای طولانی چگونه گفته می شود طولانی بودن عمر امام زمان امری غیر ممکن است ؟!

غلامعلی نوری *;30997 نوشت:
شما الان ادعا می کنید که اوجود دارد پس باید علاوه بر حرف عملا وعینا" ثابت کنید که هست چرا که زنده بودن شخص یعنی اینکه به عینه او را دیدن در غیر این صورت حرف زدن خالی و طول وعرض دادن ذهنی به او از حق و یقین بی نیاز نمی کند یا مثلا از میان دو رشته سیم یکی به من با تئوری و با حرف بگوید همین الان این یکی برق داردو دیگری برق ندارد خوب مسلما تا وقتی که اینجانب چراغ روشن شده فاز متر را نبینم نمی توانم ادعای تئوری طرف را باور کنم وحق دارم که باورنکنم چون از کجا معلوم که شوخی نکند وسر کاری نباشد

ادعاهای نوری
از حرفهایش چنین استفاده میشه که جون هیج کس عقل ایشان را نمی بیند پس ایشان عقل ندارد . چون با ادعای بی دلیل که نمی توان به عقل ایشان پی برد .
می گوید تا من لامپ روشن نبینم باور نمی کنم که برق هست .
باید پرسید اگر یک بچه بگوید این سیم برق دارد باز هم شما حاضرید دست به سیم بزنید؟؟؟
هر کس اندک عقلی داشته باشد با اینکه لامپ روشن هم ندیده و فازمترهم نداره باز هم دست نمیزنه ؛ شما رو نمی دونم .
بعضی از نماینده های امام که گفتند ما امام رو دیدیم شما اونا رو محکوم به شیزوفرنی کردید بازهم می گید اگه امام خمینی بگه من دیدم قبول می کنید .
نوری !!! دوستان با وقار این سایت تا کی باید حرفهای بی پایه و اساس تو رو تحمل کنند.
می دانم که نیازمند توجه هستی و با این حرفهات به خواسته ات می رسی اما توجه داشته باشید که وقت خودتان و کارشناسان و کاربران را تباه می کنید.

فعلا خداحافظ:Mohabbat:


به نام خدا و سلام بر دوستان، و درود بر دوست گرامی جناب آقای نوری

نکته 1):

«سوره مبارکه قدر»

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ«1»
ما آن [= قرآن ] را در شب قدر نازل کردیم!

وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَیلَةُ الْقَدْرِ«2»
و تو چه می دانی شب قدر چیست؟!

لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ«3»
شب قدر بهتر از هزار ماه است!

تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ«4»
فرشتگان و «روح» در آن شب به اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کاری نازل می شوند.

سَلَامٌ هِی حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ«5»
شبی است سرشار از سلامت (و برکت و رحمت) تا طلوع سپیده!

نکته 2):

«سوره مبارکه دخان»

إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِینَ«3»
که ما آن را در شبی پر برکت نازل کردیم؛ ما همواره انذارکننده بوده ایم!

فِیهَا یفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِیمٍ«4»
در آن شب هر امری بر اساس حکمت (الهی) تدبیر و جدا می گردد.

نکته 3):

بين «أَنْزَلْنا» با «نَزَّلْنا» تفاوت وجود دارد. «نَزَّلْنا» يعني کم کم فرستاديم. «أَنْزَلْنا» يعني يکباره فرستاديم. قرآن نمي گويد: «إِنَّا نَزَّلْنا» مي گويد: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ» يعني ما در شب قدر قرآن را يکباره بر قلب پيغمبر فرستاديم. بعد هم آيات را از اول روز بعثت تا پايان رسالت بر او نازل كرديم. يعني در طول بيست و سه سال، آيات يكي يكي نازل شد. (البته این نکته ارتباطی به بحث حاضر ندارد. فقط به عنوان یادآوری عرض کردم.)

نکته 4):

این امر كه در زمان رسول خدا به آن حضرت نازل می شده است، و در هر شب قدر دیگر، باید بر كسی نازل و تبیین و تحكیم یا كشف شود كه به افق نبوت نزدیك و پیوسته باشد.

در واقع قبول اصل وصایت رسول اكرم صلی الله علیه و آله و امامت، ناشی از این معنی و مبتنی بر همین اساس است.

زیرا:

هیأت نحوی باب «تفعّل» دلالت بر پذیرش یا تكلف یا هر دو می نماید. ظاهر این فعل ها، خبر از تفریق و تنزل امر در لیلةالقدرهای آینده می دهد. چون فعل مضارع «تنّزل» دلالت بر تكرار و بقاء «لیلةالقدر» دارد.

پس:

فیها یفرَق كلّ أمرٍ حكیم؛ (در آن شب، هر فرمانی، بر حسب حكمت صادر می شود)؛ دلالت بر تجدد و دوام دارد.

به این معنا كه آن شب، فرشتگان و روح، در هر سال، دائماً نازل می شوند؛ پس باید به طور مدام شخصی به عنوان «ولیِّّ» این امر باشد كه به سوی او نازل و ارسال گردند كه او همان ولیّ جهان و جهانیان خواهد بود؛ و هم اوست كه اطاعتش بر همگان واجب است.

نتیجه اینکه:

«تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ»، «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ» شب قدر همه فرشته ها همراه با فرشته بزرگي به نام روح بر زمين مي آیند. زمان پيغمبر خدمت پيغمبر مي رسيدند. بعد از پيغمبر بايد خدمت کسي برسند که جانشین پيغمبر باشد.

ما به این فرد می گوییم: امام زمان ارواحنا فداه

اگر این فرد را قبول ندارید، فرشتگان شب قدر هر سال بر چه کسی فرود می آیند؟
چون این امر طبق آیاتی که عرض شد، دائما در حال تکرار است.

.

بسم الله الرحمن الرحیم
کاملا مشخصه که ندیدن دلیل بر نبودن نیست و این مطلب رو جناب نوری خوب میدونه شما برای نبودن امام زمان علیه السلام دلیل بیار. شما ادعا میکنی که نیست چیزی که به اتفاق و اجماع سند مستدل داریم که هست . در این باره پست هم زیاد زده شده لذا دیگر من اشاره نمیکنم .به چیزی که در پست شما آمده و پاسخ داده نشده اشاره میکنم

پرسیده بودید چرا نام ائمه در قران نیامده ؟باید بگویم شیوه قران در رابطه با امامان معصوم به ویژه امیر مومنان علیه السلام و فرزندانش ،معرفی شخصیت ایشان است و نه شخص ایشان که آن نیز بنا به حکمتهایی است که به جنبه اعجاز قران بر میگردد.
چگونگی معرفی شخصیت؛
قران به امتیازات ویژه علی علیه السلام می پردازد.
_ و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا؛ انسان،9.
به خاطر دوستی خدا به فقیر اسیر و یتیم طعام می دهند.
مفسرین بزرگ شیعه و سنی قائلند این آیه در شان علی ابن ابی طالب علیه السلام و اهل بیت ایشان است. که جریان روزه داری اعضای خانواده آن حضرت و افطار دادن آنهاست.که به طور متواتر نقل شده است.
_ انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا؛احزاب،33.
همانا خدا می خواهد که هر رجس و آلایشی را از شما خاندان نبوت دور سازد و شمار ا از هر عیب پاک و منزه سازد
در اینکه آیه شامل حضرت علی علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها و حسن و حسین علیهما السلام است نزد شیعه و سنی اختلافی نیست و فقط اختلاف دراین است که سرایت آیه به همسران است یا خیر ؟که با ادله متعددی علماء شیعه و برخی از اهل سنت مانند امام شافعی شمول آیه نسبت به همسران پیامبر(ص) را رد کرده اند.
_ انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یوتون الذکوة و هم راکعون؛ مائده،55.
همانا ولی و سرپرست شما خدا و رسول او و مومنانی هستند که نماز به پا داشته و در حال رکوع صدقه می دهند.
شأن نزول این آیه نیز در تفاسیر معتبر شیعه و سنی در رابطه با حضرت علی علیه السلام است.البته آیات دیگری نیز وجود دارد که به همین اندک بسنده میکنم.
حکمت روش قرآن به شیوه ذکر شده؛
_انگشت گذاشتن روی اشخاص در مواردی چندان نقش روشنگری ندارد بلکه در نهایت به تقلید کورکورانه می انجامد. البته این مانع نیست که در موارد بایسته افراد معرفی شوند.ولی معرفی شخصیت ،معرفی الگوهاست که در نتیجه جامعه را به جای گرایشهای تعصب امیز جاهلانه به سمت تعقل و توجه به ملاکها و امتیازات واقعی سوق می دهد.
_ معرفی شخصیت زمینه ساز پذیرش معقول است. این روش در شرایطی که شخص از جهاتی تحت تبلیغات سوء قرار گرفته و یا جامعه به هر دلیلی آمادگی پذیرش وی را ندارد بهترین روش است که درباره حضرت علی علیه السلام دقیقاَ این مسئله وجود داشت.
دلایل این مطلب را می توان چنین مطرح کرد:
1-بسیاری از مخالفان حضرت تا چندی پیش در صف معارضان اسلام بودند.
2-حاکمیت تفکرات و سنتهای غلط جاهلی مانند گرایشهای قبیله ای و مسئله سن و...
3-تبلیغ یک تفکر خطرناک ،که پیامبر صلی الله علیه واله خویشان خود را برای همیشه بر مسند قدرت و حکومت بنشاند.ر.ک. الغدیر،ج1،ص239-246.
در چنین شرایطی تا چه اندازه صلاح بود نام آن حضرت و یا ائمه (ع)پس از ایشان در قران ذکر شود.شاید کسی بگوید اگر نام حضرت در قران برده می شد ریشه اختلافات کنده می شد باید گفت هرگز چنین نیست بلکه اگر چنین میشد خطر از بین رفتن اساس اسلام ،دین اسلام را تهدید میکرد.وقایع تاریخی موید این مطلب است.
مورخان برجسته حدیث قلم و دوات را قائلند .اینکه پیامبر صلی الله علیه واله در اخریت لحظات عمر مبارکش در خواست قلم و لوحی نمودند تا سندی باشد تا امت دچار انحراف و گمراه نگردد ولی خلیفه دوم بانگ براورد ؛ان الرجل لیهجر؛همانا این مرد بر اثر شدت تب هذیان می گوید. عبد الحمن احمد البکری ،من حیاته الخلیفه عمربن خطاب ،صص101-107.
شگفتا مگر قران نفرموده :وماینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی؛ و هرگز از روی هوی و هوس سخن می گوید و سخن او چیزی جز وحی نیست؛ نجم،3و4.
چرا پیامبر صلی الله علیه واله در نزد بهترین حامیانش مورد جسارت خلیف دوم قرار میگیرد .آیا اگر نام ائمه(ع)در قران نیز می امد انها می پذیرفتند .آنها که پیام آور وحی را در قید حیات مبارکش چنین جسارت می کنند آیا نمی توانند به خود وحی .... .
در عین حال در آیه ولایت به وضوح هر چه تمامتر ولایت علی علیه السلام در آیه ولایت (55 مائده) آمده است
سوال دیگر اینکه قران در سوره حجر ،9چنین امده ؛انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون؛همانا ما ذکر(قران)را فرو فرستادیم و کا همواره آن را نگاهبانیم؛
با توجه به این آیه چه باکی از آن خطرات است؟پاسخ این است که حافظ بودن خداوند برای قران ، از راه اسباب و علل خاص آن استو یکی از آنها بکار پیری همین شیوه است که انگیزه کنار زدن قرآن را به جهت اهداف خاص سیاسی از بین میبرد.
ر.ک.عباس نیکزاد،پرسشها و پاسخها در باب امامت حضرت علی علیه السلام،صص10-11.

parsa;32543 نوشت:

به نام خدا و سلام بر دوستان، و درود بر دوست گرامی جناب آقای نوری

نکته 1):

«سوره مبارکه قدر»

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ«1»
ما آن [= قرآن ] را در شب قدر نازل کردیم!

وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَیلَةُ الْقَدْرِ«2»
و تو چه می دانی شب قدر چیست؟!

لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ«3»
شب قدر بهتر از هزار ماه است!

تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ«4»
فرشتگان و «روح» در آن شب به اذن پروردگارشان برای (تقدیر) هر کاری نازل می شوند.

سَلَامٌ هِی حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ«5»
شبی است سرشار از سلامت (و برکت و رحمت) تا طلوع سپیده!

نکته 2):

«سوره مبارکه دخان»

إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِینَ«3»
که ما آن را در شبی پر برکت نازل کردیم؛ ما همواره انذارکننده بوده ایم!

فِیهَا یفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِیمٍ«4»
در آن شب هر امری بر اساس حکمت (الهی) تدبیر و جدا می گردد.

نکته 3):

بين «أَنْزَلْنا» با «نَزَّلْنا» تفاوت وجود دارد. «نَزَّلْنا» يعني کم کم فرستاديم. «أَنْزَلْنا» يعني يکباره فرستاديم. قرآن نمي گويد: «إِنَّا نَزَّلْنا» مي گويد: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ» يعني ما در شب قدر قرآن را يکباره بر قلب پيغمبر فرستاديم. بعد هم آيات را از اول روز بعثت تا پايان رسالت بر او نازل كرديم. يعني در طول بيست و سه سال، آيات يكي يكي نازل شد. (البته این نکته ارتباطی به بحث حاضر ندارد. فقط به عنوان یادآوری عرض کردم.)

نکته 4):

این امر كه در زمان رسول خدا به آن حضرت نازل می شده است، و در هر شب قدر دیگر، باید بر كسی نازل و تبیین و تحكیم یا كشف شود كه به افق نبوت نزدیك و پیوسته باشد.

در واقع قبول اصل وصایت رسول اكرم صلی الله علیه و آله و امامت، ناشی از این معنی و مبتنی بر همین اساس است.

زیرا:

هیأت نحوی باب «تفعّل» دلالت بر پذیرش یا تكلف یا هر دو می نماید. ظاهر این فعل ها، خبر از تفریق و تنزل امر در لیلةالقدرهای آینده می دهد. چون فعل مضارع «تنّزل» دلالت بر تكرار و بقاء «لیلةالقدر» دارد.

پس:

فیها یفرَق كلّ أمرٍ حكیم؛ (در آن شب، هر فرمانی، بر حسب حكمت صادر می شود)؛ دلالت بر تجدد و دوام دارد.

به این معنا كه آن شب، فرشتگان و روح، در هر سال، دائماً نازل می شوند؛ پس باید به طور مدام شخصی به عنوان «ولیِّّ» این امر باشد كه به سوی او نازل و ارسال گردند كه او همان ولیّ جهان و جهانیان خواهد بود؛ و هم اوست كه اطاعتش بر همگان واجب است.

نتیجه اینکه:

«تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ»، «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ» شب قدر همه فرشته ها همراه با فرشته بزرگي به نام روح بر زمين مي آیند. زمان پيغمبر خدمت پيغمبر مي رسيدند. بعد از پيغمبر بايد خدمت کسي برسند که جانشین پيغمبر باشد.

ما به این فرد می گوییم: امام زمان ارواحنا فداه

اگر این فرد را قبول ندارید، فرشتگان شب قدر هر سال بر چه کسی فرود می آیند؟
چون این امر طبق آیاتی که عرض شد، دائما در حال تکرار است.

.

با سلام خدمت دوستان و دوست قدیمی حجت الاسلام پارسای عزیز

من از همه ی پستهای دوستان فعلا پست شما را بخاطر اهمیت و ظرافتی که دارد جواب می دهم

شما با نقل قول از بعضی تفاسیر می خواهید بگویید که بعد از فوت پیامبر هم فرشتگان برائمه نازل شده

ومقدرات مردم و دیگر موجودات را بر آنها عرضه کرده اند چون فعل مضارع تنزل آمده است و دلیل بر استمرار

است !

پس اینجانب با چند دلیل این برداشت [="red"]بعضی از مفسران[/] را جواب می دهم

[="red"]اولا" [/]

طبق خطبه ی 235 نهج البلاغه [="red"]بعد از فوت پیامبر [/] نزول و دریافت اخبار

آسمانی قطع شده است و هیچ کس دیگری با اخبار و مقدرات غیبی ارتباط نداشته و ندارد

[="red"]دوم [/]

من یک سوالی از شما دوست خوب بپرسم

بعضی مفسران آورده اند که هرسال شب قدر فرشته ها وروح مقدرات موجود ات دیگر را به امام عرضه می

کنند

خوب با تعریفی که شما از شب قدر ارائه داده اید و تداوم واستمرار تنزل را آورده اید به ما بگویید که

قبل از دین اسلام آیا شب قدری وجود داشته یا نه تا استمرار و تداوم آن شب قدر از شب قدر زمان ظهور

اسلام گسسته وقطع نشود ؟

اگر قبلا" شب قدری وجود نداشته وبعد از ظهور اسلام این شب پدید آمده است که

[="red"]بحث جدایی[/] است اگر خواستید پیگیری می کنیم !!!

اما اگر قبل از اسلام و وجود پیامبر اسلام هم شب قدر وجود داشته وبا اسلام هم استمرار یافته پس

ملائکه قبل از پیامبر ما بر چه کسانی مقدرات را عرضه می کرده اند؟؟؟؟ بر کدام امام؟؟؟

شاید بگویید بر پیامبران پیشین !!! خوب به فرض درست

اما مگر بین ظهور حضرت عیسی و حضرت محمد [="red"]دوره ی فترت [/]نبوده است؟؟

در طول این چند قر ن [="red"]دوره ی فترت که نه امامی بوده نه پیامبری[/]

پس مقدرات مردم آن قرون بر کی نازل می شده است ؟؟؟؟ در آن چند قرن مردم و مقدرات ول معطل

مانده بودند؟؟

[="red"] امام زمان [/]دوره ی فترت رسل ( از عیسی تا محمد ) کی بوده است که

فرشته ها و روح در شب قدر بر او نازل شود دوست من ؟؟

يا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يبَينُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ(المائدة/19)
اي اهل کتاب پيامبر ما به سوي شما آمده که در دوران [="red"]فترت رسولان[/] [حقايق را] براي شما بيان مي‏کند تا مبادا [روز قيامت] بگوييد براي ما بشارتگر و هشداردهنده‏اي نيامد پس قطعا براي شما بشارتگر و هشداردهنده‏اي آمده است و خدا بر هر چيزي تواناست

[="red"]اما در مورد فعل مضارع تنزل که استمرار می آورد [/]

خود خوب می دانید که در عرب گاهی فعل مضارع به جای ماضی و برعکس می آید ( به تاپیک اینجانب

با عنوان[="red"] قرآن و زبان عربی [/] زیر بحث تتلوا الشیاطین آیه 102 بقره مراجعه نمایید )

بنا براین ممکن است که منظور از مضارع ماضی باشد پس دیگر نشانی از استمرار ندارد!!

علاوه بر این اگر هم تنزل را همان مضارع بگیریم استمرار باز شامل بعد از فوت پیامبر نمی شود

[="red"]چرا؟؟ تا بگویم [/]

چونکه همانطوریکه می دانید سوره ی قدر سوره ای مکی است و در سال 4 بعثت فرود آمده است و فعل

مضارع آن برای تکرار و استمرار در سالهای بعدی در حیات خود پیامبر بوده است است ( که تا 19 سال بعد

از نزول سوره هم استمرار داشته است ) نه بعد از فوت پیامبر که اخبار آسمانی قطع شد !

بنا براین با مجموع ادله ی فوق بعد از فوت پیامبر مقدرات موجودات و عالم تکوین توسط فرشته ها بر هیچ بشر

ی با ویزگی منحصر به فرد خاص فرود نیامده است بلکه عام است یا بحثی دیگر غیر از آنچه برخی مفسران

در بعضی از اقوال خود آورده اند

[="blue"]و این جوابی بود به بعضی مفسران تا بعدا ببینم از من چه خواسته می شود وسلام [/]

نقل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نوشته اصلی توسط : زمزم

[="blue"]کاملا مشخصه که ندیدن دلیل بر نبودن نیست و این مطلب رو جناب نوری خوب میدونه شما برای نبودن امام زمان علیه السلام دلیل بیار. شما ادعا میکنی که نیست چیزی که به اتفاق و اجماع سند مستدل داریم که هست . در این باره پست هم زیاد زده شده لذا دیگر من اشاره نمیکنم .به چیزی که در پست شما آمده و پاسخ داده نشده اشاره میکنم [/]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زمزم جان باز مثل دیگران مرز ها ی شفاف و واضح را بهم ریختید

مرز وحدود اجسام و ماده را که با چشم می توان دید با غیر ماده که نامریی هست قاطی کرده اید !!!!

آن ندیدنی که می فرمایید که ندیدن دلیل بر نبودن نیست مربوط می شود به امور ی که با چشم واقعا نمی توان دید

مربوط می شود به امور غیر مادی مثل خدا و جریان برق و غیره که با چشم نمی توان دید

در این نمونه ها ندیدن با چشم دلیل بر نبودن آنها نیست

اما مثل اینکه فراموش کرده اید که امام زمان هم مانند ما یک بشر زاده شده ی پوست و استخوانی است با جسم

قابل رویت مادی مثل بقیه ی مردم

او که غیر ماده و از جنس جریان برق وروح و فرشته که نیست تا بگوییم ندیدنش دلیل بر نبودن نیست !!

او مانند بقیه بشر است و باید دیده شود تا اثبات شود که هست

[="blue"]امر دین و هدایت مردم قایم موشک بازی بچه ها که نیست که خود را از چشم بقیه پنهان کند که بله

آی مردم بیایید ومن را پیدا کنید !!!!![/]

اینجا بحث بحث مهم دین وهدایت است

اگر واقعا هست و می خواهد دیگران به وجودش ایمان بیاورند و هدایت شوند حتما و قطعا باید خود را نشان

داده و معرفی کند

اگر نیست و یا نیاید حجت بر مردم تمام نشده وهیچ مسولیتی در قبال او برای مردم وجود ندارد

من قبلا و باز برای بارها با صداقت به شما و واو تکرار می کنم به خدایی که جان من در دست اوست اگر

این امام زمانی که شما می گویید آمدمن از اولین گواهی دهندگان باشم .

اما حالا کو؟؟؟؟

[="red"] ای امام زمان[/]

اگر هستی خود را به من مرده دل!!! واقعا بنمایان تا هدایت شوم واز یاران جان بر کفت باشم

که قرآن گفته هرکس حتی اگر یک مرده را زنده کند مثل این است که تمام مردم را زنده کرده باشد

[="red"]ای امام زمان[/]

به خدا قسم حیف است یاری چون مرا از دست دهی که از عالمترین افراد زمان و جان برکف ترین ها هستم

پس بیا و خود را به من بنمایان تا به تو ایمان بیاورم و حجت بر من تمام شود

غلامعلی نوری *;30637 نوشت:
بنام خدا

زندگی تکراری وپرگار وار ما بی ارزش تر از آن است که فرصت محدود

خود را صرف انجام پندارهای پوچ پیشینیان کنیم

ریشه ی تمام تعدی ها و اختلافات بشر مذهب است اگر انسان می خواهد

به رفاه وسعادت برسد بایدتمام مذاهب از روی کره ی زمین ریشه کن شود وهیچ

چاره ای جز این وجود ندارد

آدمی در عالم خاکی نمی آید بدست
عالمی دیگر باید ساخت واز نو آدمی

هیچ انسان مطلقا" معصومی در دنیا وجود نداشته وندارد معصومیت همواره نسبی است

گناه و اشتباه درسرشت تمام نوع انسان نهادینه شده است واستثناء ندارد

ولی بعضی خیلی بیشتر انجام می دهند و بعضی خیلی کمتر

آنها که خیلی کمتر انجام می دهند الگو نیکی و آنها که بیشتر انجام می دهند

الگوی بدی می شوند

تا بشری با اوصاف امام زمان شیعه راخود نبینم و حرفهایش را نشنوم هیچ اعتقادی

به او در غیبت ندارم و تکلیفی برای ایمان به وی در خود احساس نمی کنم

و بعد از ظهور ودیدن وی وشنیدن ازاو ایمان می آورم الان ایشان برای من ثابت نشده است

که به او ایمان داشته باشم

ما در زندگی کوتاه وتکراری دنیوی فرصت چندانی نداریم که وقت خود را برای کسی

بگذاریم که وجودش برایمان اثبات نشده است

هر چه که خدا گفته من انجام داده ام و هر چه من می گویم خدا انجام می دهد

سلام و با احترام...

جناب غلامعلی نوری

اگر شما و هر فرد دیگری نتواند آن چیزی را که هست ببیند دلیلی نیست که آن چیز نباشد

مثلا اگر شما نمی توانید ببینید که امام زمان هست دلیلی نیست بر اینکه نباشد

و یا اگر در قدیم مردم قاره امریکا را نمی دیدند دلیلی بر ان نبوده که قاره امریکا نبوده

اما میتونیم قطعی نظر ندیم و یا سکوت کنیم

ای امام زمان

به خدا قسم حیف است یاری چون مرا از دست دهی که از عالمترین افراد زمان و جان برکف ترین ها هستم

پس بیا و خود را به من بنمایان تا به تو ایمان بیاورم و حجت بر من تمام شود

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پاسخ:

عملت را بزرگ مشمار

و در زمین با غرور راه مرو(قرآن)

اولین فردی هستید از گروه عالمان که می بینم میگید عالمم :Labkhand:

و التبه جناب غلامعلی نوری

طبق ایات قرآن: محمد آخرین فرستاده است و سرنوشت هیچ قوم و ملتی عوض نخواهد شد مگر ان ملت بخواهند

به نظر من هر فردی میتونه امام زمان باشه و دنیارو پر از عدل و داد کنه

به نظر من میشه یک فردی به قدرت و اراده هیتلر بیاد اما در مسیر پاکی و خوبی قدم بردارد و امر محالی نیست

این فرد کاری ندارم زنده است و یا می خواهد در اینده به دنیا بیاید ولی هر که باشد و سخن حق بگوید من از او دفاع خواهم کرد

امیر بهرامی;33874 نوشت:
ای امام زمان

به خدا قسم حیف است یاری چون مرا از دست دهی که از عالمترین افراد زمان و جان برکف ترین ها هستم

پس بیا و خود را به من بنمایان تا به تو ایمان بیاورم و حجت بر من تمام شود

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پاسخ:

عملت را بزرگ مشمار

و در زمین با غرور راه مرو(قرآن)

اولین فردی هستید از گروه عالمان که می بینم [="red"]میگید عالمم[/] :labkhand:

بهرامی عزیز تا جان در بدن دارم می گویم

به قول سعدی که می می فرماید

[="red"]گویم و بعد از من گویند به دورانها[/]

اعتراض شما ظاهرا درست است شاید از نظر ظاهری این ادعای من درست نباشد اما من وظیفه ای جز

تحدی در مقابل مذهبیون ندارم

چرا که این بیان نوعی بیان از آن بیان است که گفت

[="red"]سلونی قبل ان تفقدونی [/]

واز آن بیان که گفت

[="red"]انا الحق [/]

و از آن بیان که گفت

[="red"]ليس في جبتي سوي الله[/]

این گفته های من دقیقا بیان همان گفته ها ست ولی به نوع دیگر

من همانانم و آنان هم من

اما در گردابهای دوّار تاریخ مثل ادورار گذشته تا زنده ای هیچکس قَدرت را نمی داندوحتی با انواع و

اقسام تهمت و توهین تا مرگ بدرقه ات می کنند اما بعد که مُردی از تو بتی می سازند سخت تر از قلب

یزید

اما من نمی خواهم تاریخ تکرار شود یا بگذرم یا بشکند کشتی در این گردابها

من نمی خواهم بعد از مرگ بت شوم و قبله ی مداحی احمقان دیروز

دریغا که قدر رندان تشنه لب تاریخ رادر زندگیشان کس ندانست و بعد از اینکه به عالم عرش عروج کردند ارج

و جایشان جلیل ومعلوم وه که چقدر جایشان خالی شد

پس ولی شناسان کجایند؟؟؟

دوست داشتم علیی پیدا می شد یا حسینی ، اویسی از قرن، منصوری ،بایزیدی یا رجل رشیدی

تا با خون فشانی خود شمشیر های عالم را به تمسخر بگیریم

شیر خدا و رستم دستانم آرزوست

من فقط چون این افرادی را دوست دارم که زبان مرا بهتر از شما درک می کنند

پس از شما ها انتظار ی ندارم جز ........

امیر بهرامی;33873 نوشت:
سلام و با احترام...

جناب غلامعلی نوری

اگر شما و هر فرد دیگری نتواند آن چیزی را که هست ببیند دلیلی نیست که آن چیز نباشد

مثلا اگر شما نمی توانید ببینید که امام زمان هست دلیلی نیست بر اینکه نباشد

و یا اگر در قدیم مردم قاره امریکا را نمی دیدند دلیلی بر ان نبوده که قاره امریکا نبوده

اما میتونیم قطعی نظر ندیم و یا سکوت کنیم

....... قَدْ أُوتِيتَ سُؤْلَكَ .......(طه/36)

...[="blue"] ( جواب)سوالت به تو ( قبلا)داده شد[/]......

سلام و درود بر امیر بهرامی عزیز

بسیار سپاسگذارم از این بابت که نقدی بجا که تماما صلاح آقای نوری در آن نهفته است را بدون هیچگونه غرض شخصی بیان نمودید.

در ارتباط با نوع و طرزتفکر آقای نوری اگر حوصله دوستان اجازه بدهد توضیحاتی عرض می کنم تا که نه با غلامعلی نوری بلکه با تفکر نوریها و امثال ایشان بیشتر آشنا گردید.

ما اینجا جمع شدیم که علمی را بیاموزیم و نه غلامعلی نوری را بشناسیم ولی لازم است که نوع تفکر امثال ایشان را بنده اینجا تشریح کنم تا ببینیم آیا نوری عالم هست یا خیر و اینکه نوری و امثال نوری می توانند بهترین بشوند یا خیر.

تفاوت تفکر نوریها با دیگران در این است که اگر نوری شیعه شود شیعه واقعی است اگر سنی گردد سنی واقعی و اگر بودائی شود بودائی واقعی میگردد چرا ؟

او برعکس خیلی ها که دین و مذهبشان ارثا بدانها رسیده و چون مثلا بهائی زاده اند پس بهائی می شوند نیست.

او هر مطلبی را که می خواند و می شنود عمل مقدسی را انجام می دهد که من برای روشنتر شدن این مطلب برای حداقل خود آقای نوری این اتفاق مقدس را تشریح می کنم.

در عالم معنی سیر الی الله تعالی با طلب آغاز و با نفس مطمئنه و فنای فی الله خاتمه می یابد .
برای اینکه شخص این مراتب را طی کند نباید شیعه یا سنی ای باشد که هرچه دیگران گفتند چشم و گوش بسته بپذیرد و حتی شک هم بدل راه ندند که ممکن است این کلام اشتباه باشد یا حتی اشتباه برداشت شده باشد و این مسئله اسف بار است.
در قرآن کریم بارها این مطلب ذکر گردیده که آیا تعقل نمی کنید ؟
آیا تفکر نمی کنید ؟
افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت آیا نمی بینید ؟

این تفکر و تعقل مقدس سیری اینچنینی دارد.

1- طلب مقدس : طلب دانستن و تعالی بواسطه دانستن
2- شک مقدس : با دید تحلیل و شک با مسائل برخوردکردن در عین حال شنیدن آراء عالمان فن و یا غیر عالمان فن
3- جستجوی مقدس : این جستجو مراحلی است که برای یافتن حقایق صورتمی گیرد و هرچه این جستجو عمیقتر ووسیعتر باشد نتایج حاصله بسیار مفیذتر خواهد بود.
4- معرفت مقدس : پس از شک و جستجو انسان با فضل خداوند متعال به معارفی دست پیدا می کند.
5- عشق مقدس : این عشق همان عشق به خالق است که از معرفتی عمیق حاصل گردیده
و .....

حال به نظر شما اگر کسی ارثا و میراثا دین و مذهبی را بپذیرد و به خودش این زحمت را ندهد که ببیند آیا تفکرات پدر و آباء و اجدادش درست است یا نه این سیر کمال را طی خواهد کرد ؟

هرگز این شخص همانطوریکه آبکی آن دین را پذیرفته به همان آبکی از دست می دهد.

ما خیلی ها را داریم که آبکی شیعه شدند و در مقاطعی از زمان مورد تحسین بودند ولی سرانجام شدند کدیور عبدالکریم سروش مهاجرانی و .....
عبدالکریم سروش را خیلی ها هنوز بزرگ می دارندش و در دید خیلی ها این شخص که کوپن یقینش را خرج تفکر سقراط و افلاطون و در کل فلسفه غرب کرده عالم است.

ولی به نظر من اینها که دین آبکی داشته و دارند عالم نیستند.
عالم واقعی تنها از جمع نوریها پدید می آید.
غلامعلی نوری شاید از لحاظ علوم دینی قهار روزگار نباشد ولی اگر دوصفت ناپسند را از خود دور کند ( که یکی اش را شما اشاره نمودید) بدون شک یکی از بهترینها خواهد شد انشاالله تعالی.

حتی در حال حاضر من او را از عبدالکریم سروش بیشتر قبوال دارم.

آقای نوری
بزرگترین علما این کلام پیامبر را به یقین پذیرفته بودند که
اطلبوالعلم من المهد الی اللحد
شاگردی کنید و همچون شاگرد علم را طلب کنید از زمانی ک در گهواره اید تا زمانیکه سنگ لحدش را می گذارند.
باید در ذهن داشته باشی که عالم نیستی و خودت را عالم ندانی
اگر اینطور بدانی از علم و آگاهی دور میشوی

افتادگی آموز اگر طالب فیضی ****** هرگز نخورد آب زمینی که بلند است

دوم علم را برای جاه و مقامیکه اهل دنیا به شما تعارف می کنند نخواهید اگر واقعا طالب بهترینهای علوم الهی هستید آنرا برای اله بخواهید برای وصل به خدا حال این وصل می خواهد خواه مطلوب یا مطرود جمیع عالم ماده باشد.

و من الله التوفیق

یاحق

bina88;33990 نوشت:
سلام و درود بر امیر بهرامی عزیز

بسیار سپاسگذارم از این بابت که نقدی بجا که تماما صلاح آقای نوری در آن نهفته است را بدون هیچگونه غرض شخصی بیان نمودید.

در ارتباط با نوع و طرزتفکر آقای نوری اگر حوصله دوستان اجازه بدهد توضیحاتی عرض می کنم تا که نه با غلامعلی نوری بلکه با تفکر نوریها و امثال ایشان بیشتر آشنا گردید.

ما اینجا جمع شدیم که علمی را بیاموزیم و نه غلامعلی نوری را بشناسیم ولی لازم است که نوع تفکر امثال ایشان را بنده اینجا تشریح کنم تا ببینیم آیا نوری عالم هست یا خیر و اینکه نوری و امثال نوری می توانند بهترین بشوند یا خیر.

تفاوت تفکر نوریها با دیگران در این است که اگر نوری شیعه شود شیعه واقعی است اگر سنی گردد سنی واقعی و اگر بودائی شود بودائی واقعی میگردد چرا ؟

او برعکس خیلی ها که دین و مذهبشان ارثا بدانها رسیده و چون مثلا بهائی زاده اند پس بهائی می شوند نیست.

او هر مطلبی را که می خواند و می شنود عمل مقدسی را انجام می دهد که من برای روشنتر شدن این مطلب برای حداقل خود آقای نوری این اتفاق مقدس را تشریح می کنم.

در عالم معنی سیر الی الله تعالی با طلب آغاز و با نفس مطمئنه و فنای فی الله خاتمه می یابد .
برای اینکه شخص این مراتب را طی کند نباید شیعه یا سنی ای باشد که هرچه دیگران گفتند چشم و گوش بسته بپذیرد و حتی شک هم بدل راه ندند که ممکن است این کلام اشتباه باشد یا حتی اشتباه برداشت شده باشد و این مسئله اسف بار است.
در قرآن کریم بارها این مطلب ذکر گردیده که آیا تعقل نمی کنید ؟
آیا تفکر نمی کنید ؟
افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت آیا نمی بینید ؟

این تفکر و تعقل مقدس سیری اینچنینی دارد.

1- طلب مقدس : طلب دانستن و تعالی بواسطه دانستن
2- شک مقدس : با دید تحلیل و شک با مسائل برخوردکردن در عین حال شنیدن آراء عالمان فن و یا غیر عالمان فن
3- جستجوی مقدس : این جستجو مراحلی است که برای یافتن حقایق صورتمی گیرد و هرچه این جستجو عمیقتر ووسیعتر باشد نتایج حاصله بسیار مفیذتر خواهد بود.
4- معرفت مقدس : پس از شک و جستجو انسان با فضل خداوند متعال به معارفی دست پیدا می کند.
5- عشق مقدس : این عشق همان عشق به خالق است که از معرفتی عمیق حاصل گردیده
و .....

حال به نظر شما اگر کسی ارثا و میراثا دین و مذهبی را بپذیرد و به خودش این زحمت را ندهد که ببیند آیا تفکرات پدر و آباء و اجدادش درست است یا نه این سیر کمال را طی خواهد کرد ؟

هرگز این شخص همانطوریکه آبکی آن دین را پذیرفته به همان آبکی از دست می دهد.

ما خیلی ها را داریم که آبکی شیعه شدند و در مقاطعی از زمان مورد تحسین بودند ولی سرانجام شدند کدیور عبدالکریم سروش مهاجرانی و .....
عبدالکریم سروش را خیلی ها هنوز بزرگ می دارندش و در دید خیلی ها این شخص که کوپن یقینش را خرج تفکر سقراط و افلاطون و در کل فلسفه غرب کرده عالم است.

ولی به نظر من اینها که دین آبکی داشته و دارند عالم نیستند.
عالم واقعی تنها از جمع نوریها پدید می آید.
غلامعلی نوری شاید از لحاظ علوم دینی قهار روزگار نباشد ولی اگر دوصفت ناپسند را از خود دور کند ( که یکی اش را شما اشاره نمودید) بدون شک یکی از بهترینها خواهد شد انشاالله تعالی.

حتی در حال حاضر من او را از عبدالکریم سروش بیشتر قبوال دارم.

آقای نوری
بزرگترین علما این کلام پیامبر را به یقین پذیرفته بودند که
اطلبوالعلم من المهد الی اللحد
شاگردی کنید و همچون شاگرد علم را طلب کنید از زمانی ک در گهواره اید تا زمانیکه سنگ لحدش را می گذارند.
باید در ذهن داشته باشی که عالم نیستی و خودت را عالم ندانی
اگر اینطور بدانی از علم و آگاهی دور میشوی

افتادگی آموز اگر طالب فیضی ****** هرگز نخورد آب زمینی که بلند است

دوم علم را برای جاه و مقامیکه اهل دنیا به شما تعارف می کنند نخواهید اگر واقعا طالب بهترینهای علوم الهی هستید آنرا برای اله بخواهید برای وصل به خدا حال این وصل می خواهد خواه مطلوب یا مطرود جمیع عالم ماده باشد.

و من الله التوفیق

یاحق

من کوچکتر از آنم که بزرگ شمارندم و بزرگتر از آنم که کوچک شمارندش همین

غلامعلی نوری *;33984 نوشت:
تحدی در مقابل مذهبیون ندارم چرا که این بیان نوعی بیان از آن بیان است که گفت سلونی قبل ان تفقدونی واز آن بیان که گفت انا الحق

جناب غلامعلي تو غلام شيطوني و شيطون تو جلدت رفته و مصداق آيه قرآن كه ميفرمايد (وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ). بقره ، 11 هستي و نيز آيه 18 سوره بقره كه ميفرمايد :
(صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ). قرار گرفتي .
همش ادعا خوب اين كه كار آساني هستش من هم ميگم نعوذ بالله پيامبرم ، امام زمان هستم ، اصلا عالمترينم و از شما هم عالمترم به ملا نصر الدين گفتند وسط زمين كجاست گفت همين جا كه من ايستادم گفتند دليلت چيه ؟ گفت اگر قبول نداري مساحتشو متر كن :Gig:
برادر من ميدوني درخت هر چي ثمرش بيشتر باشه شاخه هاش رو به زمين و افتادگي پيش ميگيره
همين ادعا ها نشانه پوكي و خالي بودن شما و نشانه جهل مركب شماست .
آخه عالم واقعي كه اين همه تكبر و خودبرتر بيني و انر انر نبايد داشته باشه

شاهده;34010 نوشت:
جناب غلامعلي تو غلام شيطوني و شيطون تو جلدت رفته و مصداق آيه قرآن كه ميفرمايد (وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ). بقره ، 11 هستي و نيز آيه 18 سوره بقره كه ميفرمايد :
(صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ). قرار گرفتي .
همش ادعا خوب اين كه كار آساني هستش من هم ميگم نعوذ بالله پيامبرم ، امام زمان هستم ، اصلا عالمترينم و از شما هم عالمترم به ملا نصر الدين گفتند وسط زمين كجاست گفت همين جا كه من ايستادم گفتند دليلت چيه ؟ گفت اگر قبول نداري مساحتشو متر كن :gig:
برادر من ميدوني درخت هر چي ثمرش بيشتر باشه شاخه هاش رو به زمين و افتادگي پيش ميگيره
همين ادعا ها نشانه پوكي و خالي بودن شما و نشانه جهل مركب شماست .
آخه عالم واقعي كه اين همه تكبر و خودبرتر بيني و انر انر نبايد داشته باشه

واقعا از این حرفای شما متوجه می شم که چقدر خدا منو دوست داره و مقامم را بلند قرار
داده است

از شما بسیار متشکرم شاهده خانم که مرا بیشتر به خود ووعده ی خدایی مطمئن ساختی

[="red"]خدایا چه نیک است آن شهری که من شیطانش باشم!!! [/][="blue"]آنم آرزوست [/]

غلامعلی نوری *;34014 نوشت:
خدایا چه نیک است آن شهری که من شیطانش باشم!!!

به نظر من هر انساني به راحتي ميتونه شيطان بشه و حتي از شيطان هم وسوسه گر تر هم بشه
بنابر اين بر اساس آموزه هاي قرآن شيطان بودن نه تنها افتخاري نيست بلكه شيطان رانده در گاه خدا و پست ترين موجودات است (وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ). ؛ " و از گامهاى شيطان پيروى نكنيد، كه او دشمن آشكار شما است"بقره ، 168

غلامعلی نوری *;33984 نوشت:
بهرامی عزیز تا جان در بدن دارم می گویم

به قول سعدی که می می فرماید

گویم و بعد از من گویند به دورانها

اعتراض شما ظاهرا درست است شاید از نظر ظاهری این ادعای من درست نباشد اما من وظیفه ای جز

تحدی در مقابل مذهبیون ندارم

چرا که این بیان نوعی بیان از آن بیان است که گفت

سلونی قبل ان تفقدونی

واز آن بیان که گفت

انا الحق

و از آن بیان که گفت

ليس في جبتي سوي الله

این گفته های من دقیقا بیان همان گفته ها ست ولی به نوع دیگر

من همانانم و آنان هم من

اما در گردابهای دوّار تاریخ مثل ادورار گذشته تا زنده ای هیچکس قَدرت را نمی داندوحتی با انواع و

اقسام تهمت و توهین تا مرگ بدرقه ات می کنند اما بعد که مُردی از تو بتی می سازند سخت تر از قلب

یزید

اما من نمی خواهم تاریخ تکرار شود یا بگذرم یا بشکند کشتی در این گردابها

من نمی خواهم بعد از مرگ بت شوم و قبله ی مداحی احمقان دیروز

دریغا که قدر رندان تشنه لب تاریخ رادر زندگیشان کس ندانست و بعد از اینکه به عالم عرش عروج کردند ارج

و جایشان جلیل ومعلوم وه که چقدر جایشان خالی شد

پس ولی شناسان کجایند؟؟؟

دوست داشتم علیی پیدا می شد یا حسینی ، اویسی از قرن، منصوری ،بایزیدی یا رجل رشیدی

تا با خون فشانی خود شمشیر های عالم را به تمسخر بگیریم

شیر خدا و رستم دستانم آرزوست

من فقط چون این افرادی را دوست دارم که زبان مرا بهتر از شما درک می کنند

پس از شما ها انتظار ی ندارم جز ........

من کار ندارم شما ظاهری عمل می کنید یا باطنی

بنده نقدی کردم به سخن شما

و بنده به کسی که عربی سخن بگوید جواب نخواهم داد زیرا عربی بلد نیستم

حالا اگر میل دارید ادامه بدید و هی بگید من یکی از عالمترین افراد و جان بر کفترین ادم ها هستم عیبی نداره

شما موجودی با اختیار هستید :Gol:

غلامعلی نوری *;34014 نوشت:
واقعا از این حرفای شما متوجه می شم که چقدر خدا منو دوست داره و مقامم را بلند قرار
داده است

از شما بسیار متشکرم شاهده خانم که مرا بیشتر به خود ووعده ی خدایی مطمئن ساختی

خدایا چه نیک است آن شهری که من شیطانش باشم!!! آنم آرزوست

ارزو بر جوانان عیب نیست

و مانند آن کسانی نباشید که با ارزوهای طول و دراز و امید به توبه زندگی می کنند(امام علی)

شاهده;34020 نوشت:
به نظر من هر انساني به راحتي ميتونه شيطان بشه و حتي از شيطان هم وسوسه گر تر هم بشه
بنابر اين بر اساس آموزه هاي قرآن شيطان بودن نه تنها افتخاري نيست بلكه شيطان رانده در گاه خدا و پست ترين موجودات است (وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ). ؛ " و از گامهاى شيطان پيروى نكنيد، كه او دشمن آشكار شما است"بقره ، 168

ذره ای انصاف داشته باشید عزیزان من

شما پست های مرا از اول بخوان تا بدانی چقدر در را بیان معارف و نکته های قرآنی زحمت کشیده ام

شما هم خود را عالمترین فرد بدانید چه عیبی دارد ؟؟؟ اگر توانستی ثابت کنی اینجانب در برابر خدا شهادت می دهم که شما عالم ترینی

مهم این است که در مقابل خوانندگان عادل بیطرف و با انصاف و عالم آن را اثبات نمایید

من گفته ام و می گویم من در مجموع عالمترین فردزمان خود در تمام علوم سودمند بشری هستم

شما کافی است نام مرا و مقالات مرا در اینترنت بجویی اگر علم و انصافت ثابت نمود که من دروغ گفته ام

پس به گزافه گویی خود اعتراف می کنم علم شما در مورد قضاوت در باره من بسیار اندک است

وقتی که می گویم هستم واقعا هم پایش هستم

شما علمتان محدود وتنگ است اگر قدرت علمی مرا در تمام دانشهای بشری نمی بینید گناه من چیست ؟؟؟

اینجا یک سایت دینی و در چار چوب مسائل مطروحه ی محدود دینی است

من نمی توانم هر نکته ی علمی خود را در این سایت محدود بگذارم یا باز گو کنم

در بعضی از علوم صاحب نظر در بعضی متخصص در بعضی کارشناس ودر بعضی از علوم کاربردی و

سودمند دیگر کاردان هستم

من نمی توانم که بحر علم خود را تنها در کوزه ی کوچک این سایت بریزم

انصاف داشته باشید و اگر می خواهید به من لقب دروغگو بچسیانید باید اول تمام پستهای اینترنتی مرا

خوانده ودرک کرده و بعد با ذکر دلیل بهتر از آن را گفته و بعد به من بگویید دروغ میگویی وآن وقت

شما عالم تر از من هستید

من چون کوهی سر افرازم از دور حقیر به نظر می رسد اما چون به آن نزدیک شدی ودردامنه ی آن قرار

گرفتی آن وقت است که پی به حقارت خویش می بری شما از من دورید و من هم فقط

به مقتضای مطالب سایت تاپیک میزنم و پست می نویسم

انصاف وعدل را فراموش نکنید و فقط کف نبینید بلکه آب حیات را در زیر آن مشاهده کنید

[="red"]پس اگر مرد رهی نخست برو مطالب بی شمار مرا در سایت های علمی و جسمی مطالعه [="blue"]وبا [/]

[="blue"]علم بسیار محدود خودت مقایسه [/] وبعد بیا در مورد من قضاوت کن[/]

غلامعلی نوری *;34030 نوشت:
من گفته ام و می گویم من در مجموع عالمترین فردزمان خود در تمام علوم سودمند بشری هستم

كي بره اين همه راه
مطالب شما را هم در اينترنت ديدم و چندين مقاله و نوشته ديدم كه سرشار از همين ادعا ها و انر انر ها بود
جناب علامه ي دهر في العالمين في الگذشته و الحال و الاآينده بهتره ادعاي هاي خيلي بزرگ نكني .
چندين مطلب از شما و چند مطلب از نقد كاربران و كارشناسان همين سايت را ميخواندم كه ديدم شما از زير باران سئوالات فرار كرديد و احاله به بعد داديد و به بسياري از سئوالات اساسي پاسخ نداديد .
شما بسيار نامنظم و جسته و گريخته و پراكنده بحث ميكنيد و از شاخه اي به شاخه ديگر بحث ميكني .
شما اساسا قانون و قواعد مناظره را نميداني . در بسياري از موارد خلاف عقل و اجماع سخن ميگويي

غلامعلی نوری *;34030 نوشت:
من چون کوهی سر افرازم از دور حقیر به نظر می رسد اما چون به آن نزدیک شدی ودردامنه ی آن قرار گرفتی آن وقت است که پی به حقارت خویش می بری شما از من دورید و من هم فقط به مقتضای مطالب سایت تاپیک میزنم و پست می نویسم

جناب كوه علم !!!
كسي كه اين همه داراي فضل و عظمت باشه خوب بايد آثار علمي و مراتب برتري علمي حتما داشته باشه

ميشه لطفا چندين جلد از آثار منتشر شده خودت را براي ما كاربران نام ببري ؟
يا عنوان هاي علمي خودت را براي ما تشريح كني
اين جوري كه شما ادعا كردي بايد آوازه شهرت شما بر هر كوچه و برزن پيچيده باشه


نقل قول:
هر چه که خدا گفته من انجام داده ام و هر چه من می گویم خدا انجام می دهد

نقل قول:
بهرامی عزیز تا جان در بدن دارم می گویم

به قول سعدی که می می فرماید

گویم و بعد از من گویند به دورانها

اعتراض شما ظاهرا درست است شاید از نظر ظاهری این ادعای من درست نباشد اما من وظیفه ای جز

تحدی در مقابل مذهبیون ندارم

چرا که این بیان نوعی بیان از آن بیان است که گفت

سلونی قبل ان تفقدونی

واز آن بیان که گفت

انا الحق

و از آن بیان که گفت

ليس في جبتي سوي الله

این گفته های من دقیقا بیان همان گفته ها ست ولی به نوع دیگر

من همانانم و آنان هم من

اما در گردابهای دوّار تاریخ مثل ادورار گذشته تا زنده ای هیچکس قَدرت را نمی داندوحتی با انواع و

اقسام تهمت و توهین تا مرگ بدرقه ات می کنند اما بعد که مُردی از تو بتی می سازند سخت تر از قلب

یزید

اما من نمی خواهم تاریخ تکرار شود یا بگذرم یا بشکند کشتی در این گردابها

من نمی خواهم بعد از مرگ بت شوم و قبله ی مداحی احمقان دیروز

دریغا که قدر رندان تشنه لب تاریخ رادر زندگیشان کس ندانست و بعد از اینکه به عالم عرش عروج کردند ارج

و جایشان جلیل ومعلوم وه که چقدر جایشان خالی شد

پس ولی شناسان کجایند؟؟؟

دوست داشتم علیی پیدا می شد یا حسینی ، اویسی از قرن، منصوری ،بایزیدی یا رجل رشیدی

تا با خون فشانی خود شمشیر های عالم را به تمسخر بگیریم

شیر خدا و رستم دستانم آرزوست

من فقط چون این افرادی را دوست دارم که زبان مرا بهتر از شما درک می کنند

پس از شما ها انتظار ی ندارم جز ........

نقل قول:
واقعا از این حرفای شما متوجه می شم که چقدر خدا منو دوست داره و مقامم را بلند قرار
داده است

از شما بسیار متشکرم شاهده خانم که مرا بیشتر به خود ووعده ی خدایی مطمئن ساختی

خدایا چه نیک است آن شهری که من شیطانش باشم!!! آنم آرزوست

نقل قول:
ذره ای انصاف داشته باشید عزیزان من

شما پست های مرا از اول بخوان تا بدانی چقدر در را بیان معارف و نکته های قرآنی زحمت کشیده ام

شما هم خود را عالمترین فرد بدانید چه عیبی دارد ؟؟؟ اگر توانستی ثابت کنی اینجانب در برابر خدا شهادت می دهم که شما عالم ترینی

مهم این است که در مقابل خوانندگان عادل بیطرف و با انصاف و عالم آن را اثبات نمایید

من گفته ام و می گویم من در مجموع عالمترین فردزمان خود در تمام علوم سودمند بشری هستم

شما کافی است نام مرا و مقالات مرا در اینترنت بجویی اگر علم و انصافت ثابت نمود که من دروغ گفته ام

پس به گزافه گویی خود اعتراف می کنم علم شما در مورد قضاوت در باره من بسیار اندک است

وقتی که می گویم هستم واقعا هم پایش هستم

شما علمتان محدود وتنگ است اگر قدرت علمی مرا در تمام دانشهای بشری نمی بینید گناه من چیست ؟؟؟

اینجا یک سایت دینی و در چار چوب مسائل مطروحه ی محدود دینی است

من نمی توانم هر نکته ی علمی خود را در این سایت محدود بگذارم یا باز گو کنم

در بعضی از علوم صاحب نظر در بعضی متخصص در بعضی کارشناس ودر بعضی از علوم کاربردی و

سودمند دیگر کاردان هستم

من نمی توانم که بحر علم خود را تنها در کوزه ی کوچک این سایت بریزم

انصاف داشته باشید و اگر می خواهید به من لقب دروغگو بچسیانید باید اول تمام پستهای اینترنتی مرا

خوانده ودرک کرده و بعد با ذکر دلیل بهتر از آن را گفته و بعد به من بگویید دروغ میگویی وآن وقت

شما عالم تر از من هستید

من چون کوهی سر افرازم از دور حقیر به نظر می رسد اما چون به آن نزدیک شدی ودردامنه ی آن قرار

گرفتی آن وقت است که پی به حقارت خویش می بری شما از من دورید و من هم فقط

به مقتضای مطالب سایت تاپیک میزنم و پست می نویسم

انصاف وعدل را فراموش نکنید و فقط کف نبینید بلکه آب حیات را در زیر آن مشاهده کنید

پس اگر مرد رهی نخست برو مطالب بی شمار مرا در سایت های علمی و جسمی مطالعه وبا

علم بسیار محدود خودت مقایسه وبعد بیا در مورد من قضاوت کن


جناب نوری، اینجا چه خبره؟، در اینجا قراره شما از عقایدتون در باب مهدویت دفاع کنید یا به این خودستایی های تهوع آور و بیمارگونه بپردازید؟ البته من این [...] شما رو پاک نمی کنم چون قضاوت رو برای دوستان خیلی آسونتر می کنه، ولی از این به بعد اگه در پستهاتون به این خودستایی های عریض و طویل و هر نوع حاشیه ی دیگه بپردازید اون پست رو حذف خواهم کرد، بجای این خودستایی ها و حاشیه های دیگه بطور دقیق و مستند به مطالب دوستان پاسخ بدین، دوستان هم توجه کنن که در این تاپیک قراره راجع به عقاید آی دی نوری در باب مهدویت بحث بشه، بنابراین برای جلوگیری از انحراف تاپیک مطالب خارج از این چارچوب رو در اینجا مطرح نکنن
...
این پستهای من منتظر پاسخ شماست
:

http://www.askdin.com/showpost.php?p=32313&postcount=73
http://www.askdin.com/showpost.php?p=32314&postcount=74
http://www.askdin.com/showpost.php?p=32315&postcount=75

seyedziya;32313 نوشت:
با سلام
بابت تاخیر عذر می خوام
دوستان لطفا بدون حاشیه (خودستایی های عریض و طویل و توهین و ...)معطوف به مهدویت بحث کنید
جناب نوری شما نمی تونید مطلبی رو بپذیرید ولی لوازم اون رو نپذیرید، طرد لوازم یه مطلب مستلزم طرد اون مطلبه، علی رغم مطالبی که در طول سوال و جوابهای حقیر آوردین و برخلاف اونا، برداشت من از مطالب شما اینه که شما نه تنها به هیچ عنوان برداشت درستی از جایگاه حدیث در منظومه ی معارف دینی ندارین بلکه اصلا اعتقادی به حدیث شیعه ندارین، چیزی که بدون اون این بحث ما کاملا عقیمه. در نگاه شیعی اِخبار معصوم(ع) (که بری از اشتباه و گناه به معنای کلامی اونه) درباره ی مهدی(عج) بواسطه ی این حجم از احادیث متواتر و معتبر یقینا علم آوره...

با سلام
خواهش می کنم سید

کلا در پیروی ار پیامبر آیاتی هست

خداوند متعال اطاعت از پیغمبر (ص) را باعث خشنودی و محبّت خود و بخشودگی گناه قرار داده است:
(قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْکُمُ اللّهُ وَیغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ) آل عمران: 31
« بگو : اگر خدا را دوست می‌دارید، از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشاید.»
خداوند پیغمبر (ص) را به عنوان نمونه کامل انسانیّت معرفی می¬کند و می¬فرماید کسانی که خدا را می¬خواهند باید از پیغمبر (ص) پیروی نماید:
(لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن کَانَ یرْجُو اللَّهَ وَالْیوْمَ الْآخِرَ) احزاب: 21

بنا براین نفی سنت پیامبر غیر منطقی و غیر قابل قبول است و حتی نفی آیات قرآن است

اما از طرفی می دانیم که بسیاری از احادیث منسوب به ایشان که بعد از 1400 سال رسیده جعلی هست

پس آن ها را به قرآن عرضه می کنیم اگر موافق نص آشکار بود می پذیریم اگر نبود نه

پس قبول کردن حدیث صحیح مشروط به نص واضح قرآن در واقع قبول قرآن نیز هست

و منافاتی با ادعای قرآنی بودن شخص ندارد

من که می گویم فقط قرآن را قبول دارم حدیث با شرط فوق را نیز نا گفته قبول دارم

چون آیات فوق در قرآن است و بر جواز آن دلالت دارد
امضاء » غلامعلی نوری *

کلا" احادیث منسوب به پیامبر و امامان را به دو دسته تقسیم می کنم

یکدسته آنکه در قرآن شواهد آشکارا و مستقیم و روشنی برای تایید آن وجود داشته باشد

مثل حدیث
:أوصیکم بالجار ( نهج الفصاحه)
که در آیه ی زیر تایید و به نیکی در موردهمسایه سفارش شده است

وَبِالْوَالِدَينِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ

( پس مضمون حدیث تایید شدد)

امادسته دوم حدیث ها یی هستند که مستقیما شواهد تاییدی در قرآن ظاهرا" ندارند اما با قرآن هم ناسازگار نیستند

مثل النظافه من الایمان اینها را به عقل و مقتضیات مکان وزمان

ارجاع میدیم و در صورت سازگاری با این دو اجرا می شوند

وَالَّذِينَ يمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ(الأعراف/170)

و کساني که به کتاب تمسک می جویند و نماز برپا داشته‏اند [بدانند که] ما اجر

درستکاران را تباه نخواهيم کرد

پس کلا در هر صورت در مجموع ، مضمون ومفهوم احادیث

باید ازسه خوان بگذرد تا پذیرفته شود :

قرآن، عقل ، و مقتضیات زمان ومکان

اما جناب سید ، شما و علمای حدیثی بزرگ دیگر یک چیزی را فراموش کرده اید باید بدانید در چیزی که

شیعه ادعا می کند الان زنده است به هیچ وجه حدیث کفایت نمی کنددر این مورد خاص وزنده تئوری و حرف

و حدیث نمی تواند جوابگو باشه باید این انسان ارجمند راعینا" دید وحرفهایش را شنید تا اثبات بشودکه

وجود دارد حرف و حدیث از اثبات عملی وجود وی بی نیاز نمی کند

حدیث خودتان می دانید که یک تئوری و یک گفته است و این موضوع زنده ی خاص نیازبه اثبات عملی داره

با صرف تئوری اثبات نمی شود با این ادعا ی صرف که وی الان وجود دارد نمی توان دیگران را قانع کرد که

وجود دارد

شما الان ادعا می کنید که اوجود دارد پس باید علاوه بر حرف عملا وعینا" ثابت کنید که هست

آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است

مثالی می زنم

به فرض الان یکی به من می گوید که مرحوم سعدی الان زنده است چونکه خودش طبق تئوری گفته

است مرد نکونام نمیرد هر گز پس الان یک جایی روی کره ی زمین زندگی می کنه !

مسلما تا وقتی که من به عین الیقین سعدی را نبینم حرف وحدیث تئوری طرف را به هیچ وجه نمی پذیرم

چرا که زنده بودن شخص یعنی اینکه به عینه او را دیدن در غیر این صورت حرف زدن خالی و طول وعرض دادن

ذهنی به او از حق و یقین بی نیاز نمی کند

یا مثلا از میان دو رشته سیم یکی به من با تئوری و با حرف بگوید همین الان این یکی برق داردو دیگری

برق ندارد

خوب مسلما تا وقتی که اینجانب چراغ روشن شده فاز متر را نبینم نمی توانم ادعای تئوری طرف را باور کنم

وحق دارم که باورنکنم چون از کجا معلوم که شوخی نکند وسر کاری نباشد

شما شاید بگویید نه ! هر کسی او را نمی بیند فقط صالحان او را می بینند

اما ای عزیزان آیا این ادعای شما دقیق مثل داستان پر مغز

لباس پادشاه نوشته ی هانس کریستیان آندرسن نیست که می گفتند فقط

آدمای خوب و صالح آن لباس را می بینند ؟؟؟؟

خوب از طرف دیگر حالا یک درجه تخفیف میدهم و

من یک نکته ی مسلم دیگری را یاد آوری کنم[/]:

بهترین و قابل اعتماد ترین دلیل برای اثبات ایشان این است که از جانشین وی سوال بپرسیم که آیا وی را

دیده اید یا نه !

امام خمینی و مقام معظم رهبری جانشین وی محسوب شده اند. آیا این عزیزان ما فوق خود و کسی که

جانشینی وی را به عهده دارند اصلا دیده اند ؟؟؟؟

عجیب است آخر جانشین فرد با عظمتی باشی ولی اصلا او را ندیده باشی وحرف او را نشنیده باشی و

اگر از تو بپرسند که الان ما فوقت کجاست نتوانی جواب بگویی ؟

عزیزان من به خدا قسم می خورم من نیتی جز حقیقت ندارم اما جاهلان بی فکر تحمل مرا ندارند !

پس باز اگر کسی ایشان را به من نمایاند به خدا قسم در راه وی این قطره ی جان خود را نثار می کنم

بدانید که من غلامعلی نوری ام و قرار نیست از کسی بترسم و یا با استهزا بی خردان عقب نشینی کنم

معاذ الله

و خدا مرا حفظ خواهد کرد تا زمانی که حقیقت را بر پا کنم إِنَّا كَفَينَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ(الحجر/95)

و من کسی نیستم که از بیان حقیقت خدایی به جان خود بترسم هیهات هیهات

اینجانب فقط می خواهم شما فارغ از هر گونه ترس و ذهنیات ارثی آزادانه فکر کنید وبیندیشید و سپس

به حقیقت ایمان بیاورید

کسی چه می داند شاید من همان کودکی باشم که با سماجت تمام فریاد می زد:

آی مردم باور کنید به خدا قسم پادشاه لباس ندارد !

در پایان به زودی نظریه ی جدیدی در مورد انسانی با اوصاف امام زمان ارئه میدهم که حقیقت چیست ؟

seyedziya;32314 نوشت:
نقل این مطلب از تاپیک "نقد یک سخن: ردی بر دلایل شیعه درباره مهدی[عج]" هم خالی از فایده نیست:
این مطلبی از شما درباره ی مهدی(عج) است:

...

سلام سید

پست های قبلی منو خوب بخون تا متوجه بشی که چقدر اصرار داشته ام که ایشون را ببینم ؟ ولی واقعی

نه مثل شما ها با خیالات و بافته های ذهنی !

لازم نیست خدا بشری را تا حتی صد هزار سال !!!! زنده نگه داره تا بعد بیاد !

عزیزان من شما مثل اینکه معنی امام زمان را هنوز بعد از قرنها نمی دونید

انسانی با تعریف امام زمان امام یک برهه ی زمانی محدوده نه امام تمام زمانها
[="red"]او امام زمانه نه امام ازمنه[/]

متاسفانه شماها دست خدا رو بسته میدونید که فکر می کنین خدا از این 7 میلیارد نفر روی کره ی زمین آدم قحطیه که یکی رو به عنوان امام زمان که مقتضیات وشرایط رو می دونه انتخاب نمی کنه ومی ره سراغ 1200 سال قبل و دوران عصر حجر واز انباری تاریک تاریخ دست یک نفرو می گیره و می آره !!!
شما دست خدا رو بسته می دونین وفکر می کنین که اون دیگه قادر نیست انسان اصلح ومصلح بسازه
[="red"]یک بارشانسی !!ساخته و دیگه فوت وفن انسان اصلح سازی از یادش رفته[/] ودیگه نمی تونه بسازه بناچار فکر می کنین باید بره از انبار فرسوده ی 1200 سال قبل یکنفر رو با شمشیر پوسیده ای پیداکنه
این شمایید که دست خدا را بسته می دانید یا من که به[="red"] کل یوم هو فی شان[/] اعتقاد دارم
شاید شما فکر می کنین خلاقیت خدا مُرده؟؟؟ چونکه دیگه نمی تونه انسان کاملی را بعد از صدر اسلام خلق
کنه !!!

شما هیچ وقت نمی تونین منو متقاعدکنین چون نمی توانید دلیل عقلی و خدایی برای تصورات خودتون ارائه بدین با حرف خالی و حلوا حلوا که دهن کسی شیرین نمی شه
ا[="red"]اما در آینده ای نزدیک [/]وقتی تار وپود مذهب از هم پاشید اون وقت متوجه حرفای من می شید من ازقبل هم گفته ام برای آینده کار می کنم والان هیچ انتظار پذیرشی افکارم رو ندارم فقط بیان می کنم

رحمت للعالمین وصاحب علم کتاب فوت کرده و نبوت هم ختم شده اما شما طبق رفتار معروفتون
مرزها را قاطی می کنین گویی اعتقاد ندارین که نبوت به پیامبر ختم شده است ودیگر معجزه ای ووحی نخواهد بود
اما شما هنوز اوصاف واعجاز پیامبران را و خاتم نبیین را دوباره بر قامت مهدی دوخته اید گویی آیات قرآ ن را در ختم نبوت و اعجاز قبول ندارید
مگر در خطبه ی 235 نخوانده اید که بعد از فوت پیامبر وحی و اخبار آسمانی قطع شد دیگر کسی غیب نمی داند دیگر کسی به دنیا رجعت نمی کند

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و وقت بخیر خدمت همه دوستان گرامی

جناب اقای غلامعلی نوری

راستش وقتی چندین ادعا یا بهتر بگم چند پرسش همزمان مطرح میشه؛ خب هر کسی میاد به یکیش جواب میده یا یکیشو مورد بررسی قرار میده بعد هم میشه همین اش و همین کاسه که می بینید.

اگه از ادامه این بحث خسته شدید که هیچ؛ خسته نباشید.

ولی اگر همچنان مایلید مباحثتان پیگیری و ادامه یابد بهتر است از اینجا به بعد ادعا ها یا سوالاتتون رو یکی یکی طرح کنید. تا هم زیاد حرف تو حرف نیاد و هم رفقا بدونن چکار باید کنن.

ممنون

موضوع قفل شده است