شهرت صحیح بخاری

تب‌های اولیه

133 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

خالد ابن ولید;494365 نوشت:
عزیزم اون چیزی که شما اسمش رو گذاشتی عدم نقل راوی میشه تدلیس اسناد.
در حالی که امام بخاری تدلیس شیوخ داشته است.

می دونی تدلیس شیوخ یعنی چی؟

به والله قسم می خورم اگر بدانی تدلیس شیوخ چیست.

دوست عزيز ايا شما زبان فارسي متوجه مي شويد؟

شما مدعي شده ايد كه بخاري تدليس شيوخ مي كرده است و اين نوع تدليس ضعف و جرح نيست حال اينكه اين اجتهادتان، يك اجتهاد شخصي هست و مندراوردي مي باشد تا از اين طريق بتوانيد از بطلان و دفاع از بخاري فرار كنيد اما ما اقوال علماي شما را اورديم كه گفته اند اگر كسي يكي از سه نوع تدليس را مرتكب شود مقام تليس و كذب و زنا بر او مترتب شده است شما چرا اقوال علماي خودتان را نمي اوريد ايا از رسوايي دل نكراني داريد؟

مطالب ذيل پيغامي هست كه بنده در كامنت شما 32 به شما ارجاع دادم

kheymegahabalfazl;494323 نوشت:
اما حضت عالي فرموديد كه بخاري و مسلم نوع تدليساش از نوع سوم بوده است فلذا چون از نوع سوم بوده هيچ نقصي بر انها نمي باشد حال انكه اين يك ادعاي باطل و بدون سند هست و خوداجتهادي بيش محسوب نمي شود و با قائده خود علماي اهل سنت هم در تقارن مي باشد و همان طور كه ما گفتيد طبق نظر علماي حديث اهل سنت تدليس را برادر كذب مي دانند و برادر زنا اما كسي نگفته است كه كدامين تدليس جز جرح هست و كدامين نيست و كدام يك برادر كذب هست و نيست فلذا جرح بر مدلس و كذاب بودنش بر هر سه نوع تدليس مترتب مي شود كما اينكه امام ابوبكر بغداي و امام مالك رئيس مذهب مالكي هاي افاضه داشته اند

خطیب بغدادی در باره انواع تدلیس می‌گوید :والتدلیس یشتمل على ثلاثة أحوال تقتضی ذم المدلس وتوهینه فأحدها
تدلیس در روایت سه حالت دارد که وجود هر یک از آن در مذمت شخص مدلس و بی ارزشی قدر ومنزلتش کافی است

حتي طبق اصول مالك بن أنس روايت مدلس مطلقاً حجت نيست . سخاوي در فتح المغيث مي‌نويسد :
وممن حكى هذا القول القاضي عبد الوهاب في الملخص فقال التدليس جرح فمن ثبت تدليسه لا يقبل حديثه مطلقا قال وهو الظاهر على أصول مالك .
تدليس ، اگر ثابت شود كه كسي آن را انجام داده است ، عيب است و هيچ‌ وجه روايت وي پذيرفته نمي‌شود . قاضي عبد الوهاب گفته است : اين مطلب با مبناي مالك بن أنس موافق است
فتح المغيث شرح الفية الحديث ، باب التدليس ، ج1 ،‌ ص203

پس جناب خالد اين ادعاي شما يك ادعاي باطل و بي اساس هست كه چون بخاري و مسلم تدليسششان از نوع سوم هست اشكال و ضعف بر انها وارد نيست در صورتي كه سخنان علماي اهل سنت خط بطلاني بر اجتهاد شما كشيده اند و بخاري را باطل نموده اند و ضمن اينكه بخاري باطل شد خودتان اقرار كرديد مسلم هم اهل تدليس بوده لذا نتنها بخاري بلكه ايضا مسلم هم به اقرار شما باطل هست حالا بيايد از هر دوي اينها دفاع كنيد

kheymegahabalfazl;494348 نوشت:
ننتنها تدليس شيوخ بر بخاري طبق اقوال علماي اهل سنت جرح هست بلكه بخاري در متون روايات و درايه الحديث هم دستبرد مي زد و

ابن حجر گفته است: «وأما تدليس الشيوخ فهو أن يصف شيخه بما لم يشتهر به من اسم أو لقب أو كنية أو نسبة؛ إيهاماً للتكثير غالباً، وقد يفعل ذلك لضعف شيخه، وهو خيانة ممن تعمده، كما إذا وقع ذلك في تدليس الإسناد والله المستعان
و اما تدليس شيوخ آن است كه كسي استاد خود را به اسم، لقب، كنيه و يا نسبتي كه به طور غالب براي بسياري مبهم است و موجب شامل شدن تعداد زيادي از افراد مي‌شود و اين كار، گاهي براي تضعيف استاد صورت مي‌گيرد، و اين نوعي خيانت است كه از روي تعمّد صورت مي‌گيرد، چنان كه اين تدليس گاهي در تدليس اسناد رُخ مي‌دهد.

خوب من از شما سوال مي كنم اگر بخاري عادل بوده است چرا اسم استادش را نمي اورده؟ پس مشخص هست رواياتي كه از استادش را اورده مورد ضعف هست و وقتي مشايخ او تضعيف شود روايت از درجه اعتبار مي افتد حال انكه عسقلاني از اين امر به عنوان يك خيانت ياد مي كند و بخاري را ادم خائن مي داند كه از روي جهد اين كار را انجام مي داده است

از ضعف و بطلان بخاري دفاع كنيد لطفا

شما چرا از كذاب بودن و ناصبي بودن و كافر بودن او دفاع نمي كنيد؟

شما چرا اينها را نمي خوانيد؟ بنده با مكتن عربي برايتان اورده ام ايا فارسي را هم متوجه نمي شويد؟

خالد ابن ولید;494365 نوشت:
اما اون چیزی که شما می گی و اتفاقا از زنا نیز بدتره یعنی اینکه اسم یک نفر رو که ضعیف الحدیث هست از وسط روایت بندازی تا روایت صحیح جلوه بده!


اين را كه گفته ايد را از قول كدام عالم اورده ايد؟ چه كسي همچنين مطلبي را منقول نموده است؟ حال انكه ما چنديد بار گفتيم و مي گويم علماي اهل سنت من جمله امام مالك و ابوبكر گفته اند كسي كه تدليس او ثابت شود مقام زنا و كذب بر او مترتب هست فلذا اين مقام بر بخاري منصوب مي شود شما اين اقوالتان را از كجا اورده ايد؟ مانند ابوهريره از جيبتان استخراج كرده ايد؟

سمعت الشافعی ، یقول : قال شعبة بن الحجاج : « التدلیس أخو الکذب »
شعبة بن حجاج می گوید : تدلیس ، برادر دروغ است .

سمعت شعبة ، یقول : « التدلیس فی الحدیث أشد من الزنا ولأن أسقط من السماء أحب إلی من أن أدلس »
از شعبه شنیدم که می‌گوید : تدلیس در حدیث بدتر از زنا است ، اگر من از آسمان سقوط کنم ، برایم بهتر است از این که تدلیس کنم .

سمعت المعافى ، یقول : سمعت شعبة ، یقول : « لأن أزنی أحب إلی من أن أدلس
از شعبه شنیدم که می‌گفت : اگر من زنا کنم ، برایم بهتر از این است که تدلیس کنم

سمعت أبا أسامة یقول : « خرب الله بیوت المدلسین ما هم عندی إلا کذابون »
از أبا اسامه شنیدم که می‌گفت : خدا خانه مدلیسن را خراب کند، آن‌ها در نزد من دروغگو یانی نیستند .
الکفایة فی علم الروایة ، ج3 ، ص287 ، شماره 1137 تا 1141

در اين اقوال به ما نشان دهيد كه علماي اهل سن گفته باشند تدليس شيوخ جز اينها و اينها نيست و اين مقامات بر او نسب نمي شود حال انه عسقلاني مي گويد كسي كه تدليس شيوخ كند تعمد خيانت كرده، امام ابوبكر مي گويد وقتي مقام تدليس نصب شود اين مقامات بر او مترتب هست و همين مطلب را امام مالك هم تصريح دارد از طرفي علماي شما گفته اند اين بخاري به خاطر همين تدليس هاي عادل نبوده لذا از او روايت نقل نكرده اند، اط طرفي ذهبي مي گويد از او ضعفا هست و به شدت تدليس مي كرده خوب جرات داري بيا اينها را هم بگو چرا فرار مي كني؟


خالد ابن ولید;494365 نوشت:
اتفاقا علمای شما اینکاره هستند. بنده نمونه ای برای شما می آورم.

مقام تدليس در مذهب اهل سنت يك رسم و سنت قديمي هست و اگر كسي اين كا را كند زنا كار هست مانند بخاري، شما مي خواهيد با حكم مذهب خودتان، علماي شيعه را محكوم كنيد؟

جالبه به جاي اينكه از زنا و كذاب بودن بخاري دفاع كنيد امده ايد با حكم مذهب خودتان علماي شيعه را مي خواهيد محكوم كنيد گويا شما هنوز اصول مناظره را هم بلد نيستيد بياييد به شما ياد بدهيم تا اينقدر مايه رسوايي اهل سنت نشويد

لا معنى لاحتجاجنا عليهم برواياتنا ، فهم لا يصدّقونها ، ولا معنى لاحتجاجهم علينا برواياتهم فنحن لا نصدّقها ، وإنّما يجب أن يحتجّ الخصوم بعضهم على بعض بما يصدقّه الذي تقام عليه الحجّة به»

معنا ندارد كه ما عليه شيعيان به روايات خودمان استدلال كنيم ؛ در حالي كه آنها قبول ندارند و نيز معنا ندارد كه آن‌ها به روايات خودشان عليه ما استناد كنند ؛ در حالي كه ما آن روايات را قبول نداريم . از اين رو لازم است كه در برابر خصم به چيزي استناد شود كه او قبول دارد و براي او حجت است .

علي بن أحمد بن سعيد بن حزم الطاهري أبو محمد الوفاة: 548 ، الفصل في الملل والأهواء والنحل ، مكتبة الخانجي - القاهرة ج 4 ص 78

خالد ابن ولید;494365 نوشت:
خوب حالا می بینیم که سند همین حدیث رو جناب آقای کلینی در اصول کافی با تدلیس در اسناد چنین می آورد:

شما نيازي نيست در مورد كليني سخن بگويد ، كليني جايگاه و منزلتش در نزد اهل سنت هم امري مبسوط هست

ذهبي در تاريخ اسلام گفته است: «محمد بن يعقوب أبو جعفر الكليني الرازي، شيخ فاضل شهير، من رؤوس الشيعة وفقهائهم
(محمد بن يعقوب ابوجعفر كليني رازي، بزرگ و دانشمند شهير، و از بزرگان و فقهاي شيعه است.)

جالبه ذهبي اين تعابير را در مورد كليني دارد اما وقتي به بخاري مي رسد مي گويد او اهل تدليس بوده و در كتاب ضعفايش نام او را مي اورد

خالد ابن ولید;494365 نوشت:
مثلا در مورد حدیث ثقلین:
محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيى عن أحمد بن محمد بن عيسى عن محمد بن سنان عن محمد بن خالد والحسين بن سعيد عن النضر بن سويد عن يحيى بن عمران الحلبي عن أيوب بن الحر وعمران بن علي الحلبي عن أبي بصير عن أبي عبد الله (عليه السلام) مثل ذلك
غاية المرام وحجة الخصام في تعيين الإمام (لـ هاشم البحراني الموسوي التوبلي) جلد دوم ص 253

خوب حالا می بینیم که سند همین حدیث رو جناب آقای کلینی در اصول کافی با تدلیس در اسناد چنین می آورد:
محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن محمد بن خالد والحسين بن سعيد، عن النضر بن سويد، عن يحيى بن عمران الحلبي، عن أيوب بن الحر وعمران بن علي الحلبي، عن أبي
اصول کافی جلد یک صفحه 288

خوب می بینیم که محمد بن سنان رو جناب آقای کلینی مدلس از این وسط قیچی فرموده اند!!!

حالا این محمد بن سنان کیه؟؟؟

(23 ) - 15 - مُحَمَّدُ بن سِنان، أبُو جَعْفَر، الهَمْدانيّ، مولاهم - هذا أصحّ ما يَنْتَسِبُ‏(47) إليه -.
ضَعِيْفٌ، غالٍ، يَضَعُ (الحديثَ)(48) لا يُلْتَفَتُ إليه.(49(
الرجال لابن غضائري
http://www.tebyan.net/index.aspx?PID...2&PageIndex=36

شیخ طوسی در رجال خود در مورد محمد بن سنان می گوید:
[ 5394 ] 7 - محمد بن سنان، ضعيف
رجال الطوسي- لشيخ الطائفة ابي جعفر الطوسي-باب المیم
ابن داوود حلی در رجالش ص 174 می گوید که او ضعیف است.
محمد بن سنان أبو جعفر الهمداني ضعيف غال) وسيأتي في الضعفاء.
http://www.yasoob.com/books/htm1/m020/23/no2329.html
455 - محمد بن سنان ين، م ضا، د (جخ) ضعيف (غض) غال (ست) قد طعن عليه، ضعيف، وروي عنه أنه قال عند موته. (لاتروواعني مما حدثت شيئا فانما هي كتب اشتريتها من السوق). والغالب على حديثه الفساد
http://www.yasoob.com/books/htm1/m020/23/no2329.html

پس دیدیم که جناب آقای کلینی با تدلیس در سند و حذف محمد بن سنان سعی کرده یکی از مهمترین احادیث اعتقادی شیعه رو صحیح نشون بده!!! و در مقابل این تدلیس در اسناد آقای کلینی دیدیم که امام بخاری تنها تدلیس شیوخ داشتند، یعنی همچون جناب کلینی راوی حذف نفرمودند، بلکه اسم یک راوی رو نه به صورت کامل، بلکه به صورت اسم کوچک که همان ابراهیم باشد اوره اند و نگفته اند این ابراهیم همون ایراهم نخعی هست!!! که صد البته علما آن را تصحیح کرده و در شارحین خود گفته اند که این ابراهیم کدام ابراهیم است.

جناب كذاب كه گويا در اين سيره و سنت تابع امثال بخاري و غيره هستيد، به جاي اينكه حكم مذهب خودتان يعني تدليس برابري با زنا مي كند را براي خودتان جعل ونصب نماييد زيرا اصلا محمد بن سنان در كتاب غايه المرام سيد بحراني موجود نيست اين هم لينكش

http://shiaonlinelibrary.com/%D8%A7%D9%84%D9%83%D8%AA%D8%A8/4032_%D8%BA%D8%A7%D9%8A%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%8A%D8%AF-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%8A-%D8%AC-%D9%A3/%D8%A7%D9%84%D8%B5%D9%81%D8%AD%D8%A9_188#top

الحديث الثالث: محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيى عن أحمد بن محمد بن عيسى عن محمد بن خالد والحسين بن سعيد عن النضر بن سويد عن يحيى بن عمران الحلبي عن أيوب بن الحر وعمران بن علي الحلبي عن أبي بصير عن أبي عبد الله (عليه السلام) مثل ذلك (2).
(٢) الكافي: ١ / ٢٨٨ ذيل ح ١.

شما تابعين سقيفه خجالت نمي كشيد براي جلوگيري و بطلان مذهبتان اينگونه تدليس مي كنيد؟

ضمن دفاع از تدليس هاي بخاري از تدليس خودت و بطلان خودت هم دفاع كن

خالد ابن ولید;494402 نوشت:
اما در این بین دوستان دیگر چون خیمه گاه ابوالفاضل سعی کردند موضوع را منحرف کنند و حرف هائی که هیچ ربطی به انتساب و شهرت صحیح بخاری ندارند و هرکدام موضوع خاص و تایپک خاص خود را می طلبند بیان نمودند که به فضل الله متعال از طریق کتب شیعه همه را به ایشان ثابت نمودم تا جای بحثی نباشد.

عموجان گويا فراموشتان شده است شما براي اينكه بخاري را از تدليس و زنا وكذبياتش مبرا نماييد امديد به حكم اهل سنت، علماي شيعه را منكوب كنيد انوقت مي گويد ما بحث را منحرف كرده ايم؟

حال انكه روسوايي شما رور به صعود هست كاسه چه كنم چه كنم گرفته ايد و گردن كج مي كنيد جناب فضانورد؟:khaneh:

شما بيايد از بطلان بخاري و تدليس و ناصبي بودنش و همچنين ضعيف بخاري دفاع كن، چه كسي گفته بياييد از كليني سخن بگويد كه بعد خودتان هم رسوا شويد و حكم تدليس شما هم صادر شود

همينه دیگه عزیزم...
مشکل اینجاست که روایات احمد بن محمد بن عیسی به صورت مستقیم به محمد بن خالد و حسین بن سعید نمی رسیده!!!

حالا این وسط کی بوده؟؟؟
محمد بن سنان!!!

چرا؟ به چه دلیل؟؟؟
سلمت عليه فذكر في صفوان و محمد بن سنان‏ و غیرهما...
رجال برقی ص 59

همین کتاب رجال برقی در مورد محمد بن خالد میگه:
حديثه يعرف و ينكر. يروي عن الضعفاء كثيرا و يعتمد المراسيل.

حالا این ضعفا کیا هستند؟؟؟ یکی از اینها محمد بن سنان است.

پس دیدید که اینجا عده ای تدلیس گر نام محمد بن سنان رو حذف کرده اند تا سعی کنند حدیث صحیح نشان دهد. در حالی که هستند عده ای اهل علم که این تدلیس رو کشف کرده و در تصحیح خود این خیانت علمی بعضی ها را خنثی کرده اند.

استاد کدوم بن سنان استاد یک ذره هنگ نکن مطالب فضایی شما که ما استفاده کردیم ابن سنانی که امام صادق نقل بکنه عبدالله نه محمد
اصلا کسی به این روایت استدلال نکرد که شما پریدید و عکس برداری هم از تصاویر کتاب کردم و ثابت شد که هنوز با ادبیات اشنا نیستید عجب ادمیه ها علامت[[] اصلا متن نویسنده نیست داره رسوایی زیاد میشه یک ذره از فضا بیرون بیا
اصلا روایت مرسل کک ما که نمی گزه شما تدلیس کاری کردید ما اصلا به این روایت احتجاج نکردیم اصلا روایت حعلی نه جواب بده چرا تدلیس کاری کردید شاید از عمو بخاری یاد گرفتی
:Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!::Khandidan!:
:khandeh!:

kheymegahabalfazl;494414 نوشت:
سمعت شعبة ، یقول : « التدلیس فی الحدیث أشد من الزنا ولأن أسقط من السماء أحب إلی من أن أدلس »
از شعبه شنیدم که می‌گوید : تدلیس در حدیث بدتر از زنا است ، اگر من از آسمان سقوط کنم ، برایم بهتر است از این که تدلیس کنم .

برادر نکته مهمی که هست در این سخن زیبایتان می گم اگر من تدلیس کنم فلان ذمی هست بر من حال شعبه از شیوخ بوده است یا خیر می شود بفرمایید اقای خالد

جناب خالد ببينيد خودتان متوجه شده ايد چه نوشته ايد؟

خالد ابن ولید;494392 نوشت:
اما آنچه که شما دوست عزیز آوردید نقل قول ابوزرعه عراقی از قول امام بخاری بوده است، و نه نقل قول خود امام بخاری!!!

اينكه بخاري اين راوي را جز ضعفا اورده است سخن من نيست بلكه دو عالم معتبر رجالي اهل سنت يعني حافظ علي الطلاق عسقلاني و همچنين امام جرح و تعديل يعني ذهبي نيز همين قول را نوشته اند

و ذكره البخارى فى " الضعفاء " و لم يذكر فيه قدحا ، بل ساق حديث شعبة عن الحكم

قال الحافظ في تهذيب التهذيب 10 / 289 :

" والعجب أن البخاري أخرج له في صحيحه وذكره في كتاب الضعفاء"
( تعجب از بخاری است که در صحیح خود از او روایت نقل کرده است و نام او را در کتاب ضعفا آورده است)
" ميزان الاعتدال في نقد الرجال ، ج 6 ص 508 ،اسم المؤلف: شمس الدين محمد بن أحمد الذهبي الوفاة: 748 ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1995 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : الشيخ علي محمد معوض والشيخ عادل أحمد عبدالموجود "

اما دوستان جالب هست كه همين اقا در صفحه 3 مطلب جالبي را درباره قول بخاري اورده است


خالد ابن ولید;494183 نوشت:
تقصیری نداری عزیزم، شما هنوز معنی کلمه شرط بخاری رو نمی دونی!!!
وقتی نمی دونی منظور از شرط بخاری چیه دیگه این ها رو ننویس که باعث خنده ی مسلمین میشی عزیزم.

به ما بفرما، شما كه ادعاي شرط بخاري مي كردي و معلوم نيست اصلا چه ربطي دارد به ضعف او و الان مي گوي او را تضعيف نكرده، يا تو دروغ مي گويد يا ذهبي و عسقلاني دوم اينكه اين ظرط بخاري چيست و از كجا اورده ايد قول بخاري در مورد شرط بخاري را به ما نشان دهيد

علاوه بر اين مسئله طائون بر رجال بخاري مسئله اي بوده كه در نزد بزرگان اهل سنت به اجماع رسيده است

الف- تاریخ الاسلام
وقال البخاري : سمع من عمر ، والبخاري ليس بالخبير برجال الشام ، وهذه من أوهامه .
تاريخ الإسلام، الذهبي، ج 7 ص 354

وذكر البخاري في تاريخه : أنه سمع عليا وابن مسعود ، فوهم .
تاريخ الإسلام، الذهبي، ج 7 ص 450

وقد ذكر البخاري أنه بغدادي فوهم .
تاريخ الإسلام، الذهبي، ج 16 ص 364

وهم البخاري في أسمه .
تاريخ الإسلام، الذهبي، ج 20 ص 454

ب- سیر اعلام النبلاء
ذكر البخاري في " تاريخه " أنه سمع عليا وابن مسعود ، وهذا من وهم البخاري .
سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج 5 ص 194

وقد وهم البخاري ، فقال : إنه من بني عبد الدار .
سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج 5 ص 318

وقال البخاري فوهم رحمه الله : مات سنة أربع عشرة ومئتين في آخرها .
سير أعلام النبلاء، الذهبي، ج 9 ص 484

ج- میزان الاعتدال
الحكم بن عتيبة بن نهاس ، وقد جعل البخاري هذا والحكم بن عتيبة الامام المشهور واحدا ، فعد من أوهام البخاري .
ميزان الاعتدال، الذهبي، ج 1 ص 577

د- الکاشف
وهم البخاري في اسمه .
الكاشف في معرفة من له رواية في كتب الستة، الذهبي، ج 1 ص 193

قال البخاري : " له صحبة " فوهم .
الكاشف في معرفة من له رواية في كتب الستة، الذهبي، ج 2 ص 390

گويا بخاري شما هم از فضا نوردان بوده است كه زياد وهم مي زده است

و همچنين تدليس روات

بی در " میزان الاعتدال " در ترجمه " محمد بن سعید المصلوب الشامی " که متهم به زندقه می باشد می گوید :

"و قد غیروا اسمه علی وجوه سترا له و تدلیسا لضعفه .... قلت وقد أخرجه البخاری فی مواضع وظنه جماعة "

(- برخی روات و علما - نام این راوی را برای مخفی نگه داشتن ضعف او تغییر می دادند ... از جمله بخاری در مواضعی از او روایت کرده و فکر کرده که افراد دیگری هستند !! )

" میزان الاعتدال فی نقد الرجال ج6 ص 166 ، اسم المؤلف: شمس الدین محمد بن أحمد الذهبی ، دار النشر : دار الکتب العلمیة - بیروت - 1995 ، الطبعة : الأولى ، تحقیق : الشیخ علی محمد معوض والشیخ عادل أحمد عبدالموجود "

از اين رسوايي هاي بخاري لطفا دفاع كنيد

ammarshia;494428 نوشت:
برادر نکته مهمی که هست در این سخن زیبایتان می گم اگر من تدلیس کنم فلان ذمی هست بر من حال شعبه از شیوخ بوده است یا خیر می شود بفرمایید اقای خالد

بخاري نتنها در روايت و شيوخ تدليس مي كرده بلكه در درايه الحديث هم ادم با اعتمادي نبوده است و تدليس مي كرده مانند حديث فرايتماني كاذبا اثما و غيره را تبديل به كذا و كذا كرده است

اين خالد نتنها نمي تواند از بطلان شخصيت علمي بخاري دفاع كند بلكه حتي نمي تواند صحت صحيحين را ثابت كند گرچه خودش اقرار به بطلان انها كرد مانند تدليس و وجود اسرائيليات در صحيحين

خالد ابن ولید;494418 نوشت:
حالا این ضعفا کیا هستند؟؟؟ یکی از اینها محمد بن سنان است.

در اينكه شيخ ثقه الاسلام كليني در نزد شيعه داراي مراتب علمي مي باشد و از كبار علماي شيعه هست شكي نيست كما اينكه ما اقرار ذذهبي را اورديم، حالا شما بفرما كليني چه ارتباطي با كفر و ناصبي و كذاب بودن بخاري دارد شما از بخاريتان و ضعيف بخاري دفاع كنيد چرا فرار مي كنيد؟

برادر عمار شيعه حواستان باشد اين شخص بدنبال فرار از بحث بوده و تا كنون پاسخ يكم سوال ما را نداده است

خالد ابن ولید;494418 نوشت:
حالا این وسط کی بوده؟؟؟

احمد بن عيسي متولد قرن سوم هجري بوده است و شما الان در قرن 14 هجري هستيد حضرت عالي با كدام تلسكوپ و دوربين فهميديد كه بي احمد بن عيسي و محمد بن خالد بايد يك راوي باشد؟ حال انكه اين راوي در كتاب كليني هم نيست؟

از تلسكوپ تاريخ پيما استفاده مي كنيد؟ زومش چقدره؟ چندمگاپيكسل هست؟:khaneh:

kheymegahabalfazl;494414 نوشت:
شما چرا اينها را نمي خوانيد؟ بنده با مكتن عربي برايتان اورده ام ايا فارسي را هم متوجه نمي شويد؟

دلیلش اینه که اینقدر چرت و پرت می نویسی که بجز مطالب رفرنس دار مربوط به بحث هیچ کدام از مطالب دیگر شما را نمی خوانم. زیرا خیلی در حاشیه هستید و اصلا به اصل موضوع نمی پردازید.

مثلا می گوئید:
ابن حجر گفته است: «وأما تدليس الشيوخ فهو أن يصف شيخه بما لم يشتهر به من اسم أو لقب أو كنية أو نسبة؛ إيهاماً للتكثير غالباً، وقد يفعل ذلك لضعف شيخه، وهو خيانة ممن تعمده، كما إذا وقع ذلك في تدليس الإسناد والله المستعان
و اما تدليس شيوخ آن است كه كسي استاد خود را به اسم، لقب، كنيه و يا نسبتي كه به طور غالب براي بسياري مبهم است و موجب شامل شدن تعداد زيادي از افراد مي‌شود و اين كار، گاهي براي تضعيف استاد صورت مي‌گيرد، و اين نوعي خيانت است كه از روي تعمّد صورت مي‌گيرد، چنان كه اين تدليس گاهي در تدليس اسناد رُخ مي‌دهد.

می بینید که ابن حجر چند شرط گذاشته است:
1- اینکه نام شخص بسیار مبهم شود، در حالی که برای اسناد امام بخاری چنین نیست، زیرا به راحتی اهل علم آن شخص را مشخص کرده اند و بین اهل علم هیچ اختلافی نیست که در بین روات بخاری به خاطر عدم درج نام کامل کسی را با کسی دیگر اشتباه بگیرند.
2- اینکه به خاطر تضعیف اسناد این کار انجام شود، درست مانند کار آقای کلینی در اصول کافی! نه اینکه وقتی یک فرد ثقه چون امام بخاری از دو راوی ثقه دیگر دارد روایت می کند. در واقع امام بخاری نام یک شخص ثقه را نه تنها حذف نکرده اند بلکه فقط اسم معمول ان شخص را نوشته اند.
3- سخن آخر ابن حزم در اینکه این تدلیس گاهی در تدلیس اسناد رخ می دهد خود گواه بر معمول بودن این امر است. باید توجه داشت که دو شرط اول را امام بخاری نداشتند پس نمی توان این ایراد را بر ایشان وارد کرد.

kheymegahabalfazl;494414 نوشت:
سمعت الشافعی ، یقول : قال شعبة بن الحجاج : « التدلیس أخو الکذب »
شعبة بن حجاج می گوید : تدلیس ، برادر دروغ است .

سمعت شعبة ، یقول : « التدلیس فی الحدیث أشد من الزنا ولأن أسقط من السماء أحب إلی من أن أدلس »
از شعبه شنیدم که می‌گوید : تدلیس در حدیث بدتر از زنا است ، اگر من از آسمان سقوط کنم ، برایم بهتر است از این که تدلیس کنم .

سمعت المعافى ، یقول : سمعت شعبة ، یقول : « لأن أزنی أحب إلی من أن أدلس
از شعبه شنیدم که می‌گفت : اگر من زنا کنم ، برایم بهتر از این است که تدلیس کنم

سمعت أبا أسامة یقول : « خرب الله بیوت المدلسین ما هم عندی إلا کذابون »
از أبا اسامه شنیدم که می‌گفت : خدا خانه مدلیسن را خراب کند، آن‌ها در نزد من دروغگو یانی نیستند .
الکفایة فی علم الروایة ، ج3 ، ص287 ، شماره 1137 تا 1141

خوب خطیب بغدادی در کتاب الکفایه فی علم الروایه مبحثی را دارد تحت عنوان:
بَابُ الْكَلَامِ فِي التَّدْلِيسِ وَأَحْكَامِهِ التَّدْلِيسُ لِلْحَدِيثِ مَكْرُوهٌ عِنْدَ أَكْثَرِ أَهْلِ الْعِلْمِ , وَقَدْ عَظَّمَ بَعْضُهُمُ الشَّأْنَ فِي ذَمِّهِ , وَتَبَجَّحَ بَعْضُهُمْ بِالْبَرَاءَةِ مِنْهُ , فَمِمَّا حَفِظْنَا عَمَّنْ كَانَ يَكْرَهُهُ وَيَذُمُّهُ

و در اینجا از کراهت تدلیس و ذم بعضی ها در مورد تدلیس سخن می گوید و جالب است كه ايشان نوع تدلیس را هم مشخص نموده است اما شما با بی شرمی تمام آن را درج نمی کنید تا خواننده را گمراه کنید.

وَمَنْ رَأَى التَّدْلِيسَ مِنْهُمْ فَإِنَّمَا يُجَوِّزُهُ عَنِ الرَّجُلِ الَّذِي قَدْ سَمِعَ مِنْهُ فَيَسْمَعُ مِنْ غَيْرِهِ عَنْهُ مَا لَمْ يَسْمَعْهُ مِنْهُ، فَيُدَلِّسُهُ يُرِي أَنَّهُ قَدْ سَمِعَهُ مِنْهُ، وَلَا يَكُونُ ذَلِكَ أَيْضًا عِنْدَهُمْ إِلَّا عَنْ ثِقَةٍ فَأَمَّا مَنْ دَلَّسَ عَنْ غَيْرِ ثِقَةٍ وَعَمَّنْ لَمْ يَسْمَعْ هُوَ مِنْهُ فَقَدْ جَاوَزَ حَدَّ التَّدْلِيسِ الَّذِي رَخَّصَ فِيهِ مَنْ رَخَّصَ مِنَ الْعُلَمَاءِ "

پس می بینید منظور از ان تدلیسی که بدتر از زنا و برادر دروغ است تدلیسی است که چنین باشد، از کسی روایت شود که از او این روایت را نشنیده ای و و غیر ثقه ای را ثقه جا بزنی...

جالب آنکه چنان فرق بین این تدلیس ها را روشن می کند که شما می ترسید از بیان آن:
فَإِنْ كَانَ تَدْلِيسًا عَنْ ثِقَةٍ لَمْ يَحْتَجْ أَنْ يُوقَفَ عَلَى شَيْءٍ وَقُبِلَ مِنْهُ , وَمَنْ كَانَ يُدَلِّسُ عَنْ غَيْرِ ثِقَةٍ لَمْ يُقْبَلْ مِنْهُ الْحَدِيثُ إِذَا أَرْسَلَهُ حَتَّى يَقُولَ: حَدَّثَنِي فُلَانٌ , أَوْ سَمِعْتُ , فَنَحْنُ نَقْبَلُ تَدْلِيسَ ابْنِ عُيَيْنَةَ وَنُظَرَائِهِ لِأَنَّهُ يُحِيلُ عَلَى مَلِيءٍ ثِقَةٍ , وَلَا نَقْبَلُ مِنَ الْأَعْمَشِ تَدْلِيسَهُ لِأَنَّهُ يُحِيلُ عَلَى غَيْرِ مَلِيءٍ , وَالْأَعْمَشُ إِذَا سَأَلْتَهُ: عَمَّنْ هَذَا؟ قَالَ: عَنْ مُوسَى بْنِ طَرِيفٍ , وَعَبَايَةَ بْنِ رِبْعِيٍّ , وَابْنُ عُيَيْنَةَ , إِذَا وَقَّفْتَهُ , قَالَ: عَنِ ابْنِ جُرَيْجٍ , وَمَعْمَرٍ , وَنُظَرَائِهِمَا , فَهَذَا الْفَرْقُ بَيْنَ التَّدْلِيسَيْنِ "

kheymegahabalfazl;494414 نوشت:
لا معنى لاحتجاجنا عليهم برواياتنا ، فهم لا يصدّقونها ، ولا معنى لاحتجاجهم علينا برواياتهم فنحن لا نصدّقها ، وإنّما يجب أن يحتجّ الخصوم بعضهم على بعض بما يصدقّه الذي تقام عليه الحجّة به»

معنا ندارد كه ما عليه شيعيان به روايات خودمان استدلال كنيم ؛ در حالي كه آنها قبول ندارند و نيز معنا ندارد كه آن‌ها به روايات خودشان عليه ما استناد كنند ؛ در حالي كه ما آن روايات را قبول نداريم . از اين رو لازم است كه در برابر خصم به چيزي استناد شود كه او قبول دارد و براي او حجت است .

علي بن أحمد بن سعيد بن حزم الطاهري أبو محمد الوفاة: 548 ، الفصل في الملل والأهواء والنحل ، مكتبة الخانجي - القاهرة ج 4 ص 78

خوب دیگه من برای شمای شیعه از کتب شیعه مطلب آوردم و اتفاقا از کتب اهل سنت نیز برای اهل سنت مطلب اوردم تا هم خواننده شیعه به مقصود برسد و هم خواننده اهل سنت.

kheymegahabalfazl;494414 نوشت:
زيرا اصلا محمد بن سنان در كتاب غايه المرام سيد بحراني موجود نيست

تصویر و دلایلش را قرار دادم

kheymegahabalfazl;494433 نوشت:
برادر عمار شيعه حواستان باشد اين شخص بدنبال فرار از بحث بوده و تا كنون پاسخ يكم سوال ما را نداده است

kheymegahabalfazl;494433 نوشت:
احمد بن عيسي متولد قرن سوم هجري بوده است و شما الان در قرن 14 هجري هستيد حضرت عالي با كدام تلسكوپ و دوربين فهميديد كه بي احمد بن عيسي و محمد بن خالد بايد يك راوي باشد؟ حال انكه اين راوي در كتاب كليني هم نيست؟

از تلسكوپ تاريخ پيما استفاده مي كنيد؟ زومش چقدره؟ چندمگاپيكسل هست؟


ههههههههههه
داداش اکسیژن فکر کنم در فضا تموم شده کسی که ما را فضایی می دونست الان گیر کرده تنفس مصنوعی بدین کمک
از فنون جناب عمر استفاده کردند برادر در سایت خیمه گاه بحث کردیم واشنگتن دنبال تاکتیک های جناب عمر است در مورد یا ساری الجبل و سونوگرافی فکر کنم جناب خالد زودتر کشفش کرده است و پیش بینی کرده است
:khandeh!:
وای بدبخت شدیم:Nishkhand::ok::ok::ok::ok::ok:

خالد ابن ولید;494435 نوشت:
تصویر و دلایلش را قرار دادم

معلومه اصلا پست ها رو نگاه نمی کنید بابا اصلا محمد بن سنان نمی تونه باشه و اگر باشه مرسل می شه و عبدالله بن سنان است !!!!

ammarshia;494423 نوشت:
استاد کدوم بن سنان استاد یک ذره هنگ نکن مطالب فضایی شما که ما استفاده کردیم ابن سنانی که امام صادق نقل بکنه عبدالله نه محمد
اصلا کسی به این روایت استدلال نکرد که شما پریدید و عکس برداری هم از تصاویر کتاب کردم و ثابت شد که هنوز با ادبیات اشنا نیستید عجب ادمیه ها علامت[[] اصلا متن نویسنده نیست داره رسوایی زیاد میشه یک ذره از فضا بیرون بیا
اصلا روایت مرسل کک ما که نمی گزه شما تدلیس کاری کردید ما اصلا به این روایت احتجاج نکردیم اصلا روایت حعلی نه جواب بده چرا تدلیس کاری کردید شاید از عمو بخاری یاد گرفتی

عزیز من تدلیس رو آقای کلینی کرده که محمد بن سنان رو حذف کرده، برو سر قبرش از خودش بپرس! شما که اعتقاد دارین جواب میده بهتون هههه

(23 ) - 15 - مُحَمَّدُ بن سِنان، أبُو جَعْفَر، الهَمْدانيّ، مولاهم - هذا أصحّ ما يَنْتَسِبُ‏(47) إليه -.
ضَعِيْفٌ، غالٍ، يَضَعُ (الحديثَ)(48) لا يُلْتَفَتُ إليه.(49(
الرجال لابن غضائري
http://www.tebyan.net/index.aspx?PID=31143&BOOKID=107645&PageSize=1&LANGUAGE=2&PageIndex=36

شیخ طوسی در رجال خود در مورد محمد بن سنان می گوید:
[ 5394 ] 7 - محمد بن سنان، ضعيف
رجال الطوسي- لشيخ الطائفة ابي جعفر الطوسي-باب المیم
ابن داوود حلی در رجالش ص 174 می گوید که او ضعیف است.
محمد بن سنان أبو جعفر الهمداني ضعيف غال) وسيأتي في الضعفاء.
http://www.yasoob.com/books/htm1/m020/23/no2329.html
455 - محمد بن سنان ين، م ضا، د (جخ) ضعيف (غض) غال (ست) قد طعن عليه، ضعيف، وروي عنه أنه قال عند موته. (لاتروواعني مما حدثت شيئا فانما هي كتب اشتريتها من السوق). والغالب على حديثه الفساد
http://www.yasoob.com/books/htm1/m020/23/no2329.html

رو که نیست، سیمائی آشکار از تقیه هست هههههههه

خالد ابن ولید;494439 نوشت:
عزیز من تدلیس رو آقای کلینی کرده که محمد بن سنان رو حذف کرده، برو سر قبرش از خودش بپرس! شما که اعتقاد دارین جواب میده بهتون هههه

(23 ) - 15 - مُحَمَّدُ بن سِنان، أبُو جَعْفَر، الهَمْدانيّ، مولاهم - هذا أصحّ ما يَنْتَسِبُ‏(47) إليه -.
ضَعِيْفٌ، غالٍ، يَضَعُ (الحديثَ)(48) لا يُلْتَفَتُ إليه.(49(
الرجال لابن غضائري
http://www.tebyan.net/index.aspx?PID...2&PageIndex=36

شیخ طوسی در رجال خود در مورد محمد بن سنان می گوید:
[ 5394 ] 7 - محمد بن سنان، ضعيف
رجال الطوسي- لشيخ الطائفة ابي جعفر الطوسي-باب المیم
ابن داوود حلی در رجالش ص 174 می گوید که او ضعیف است.
محمد بن سنان أبو جعفر الهمداني ضعيف غال) وسيأتي في الضعفاء.
http://www.yasoob.com/books/htm1/m020/23/no2329.html
455 - محمد بن سنان ين، م ضا، د (جخ) ضعيف (غض) غال (ست) قد طعن عليه، ضعيف، وروي عنه أنه قال عند موته. (لاتروواعني مما حدثت شيئا فانما هي كتب اشتريتها من السوق). والغالب على حديثه الفساد
http://www.yasoob.com/books/htm1/m020/23/no2329.html

رو که نیست، سیمائی آشکار از تقیه هست هههههههه


بابا ادم عاقل اصلا پست ها را نگاه می کنید کور هستید ؟؟؟یا بینا ؟؟!!!
بابا یک ذره نگاه کن زبونمون در اورد تو اول ثابت کن که محمد بن سنان را اورده بعد بگو و سوال کن تصویر از کتاب اوردم که این تدلیس شماست و سایت عقائد هم نمی دانم چرا اورده است !!!با سایت که نمیشه مناظره و بحث کرد
بابا عبدالله باید باشه محمد اصلا نمی تونه باشه همانطور که از مرجوم خوئی زدم و بابا روایت مرسل است مرسل ما ککمون نمی گزه چرا این می خوای بپری

خالد ابن ولید;494369 نوشت:
عزیز من شما باید این ایراد رو از آقای مجلسی بگیرید، شما که دینتون رو از امثال مجلسی میگیرید، خود مجلسی یه باب زده و واسه اون باب هم یه حدیث آورده و آن هم همین حدیث است!!!


ما كه مثل شما دينمان را از صحابي نمي گيريم كه كافر باشند، بلكه دينمان زا از دو ثقل قران و عترت مي گيريم

نكته دوم گويا شما هم مانند ابن تيميه داراي علم غيب هستيد و يا مانند عمر علم غيب داريد كه از دل علامه مجلسي اخباري را اورده ايد و مي گويد به اين روايت اعتماد داشته است ضمن اينكه اين روايت مرسل هست بلكه راوي ان ابوهريره هست و او هم در نزد شيعه و اهل سنت باطل هست اما باز هم بخاري دچار اوهام شد و 464 روايت خود را به او اختصاص داد و هم سبب بطلان صحييش شد و صحيح را تبديل به ضعيف كرد و هم كار ما را راحت نمود شما بيايد از باطل بو.دن بخاري دفاع كنيد چرا فرار مي كنيد؟

خالد ابن ولید;494369 نوشت:
دقت کن عزیزم و سر لج بازی با اهل سنت تمام کتاب های خودتون رو بر باد نده عزیزم.

شما مرحمت بفرمايد از بطلان ضعيف بخاري و خود بخاري كه خودتان اقرار بر تدليس و مملو بودن اسرائيليات كتابش دفاع كنيد ضمن اينكه گو شما دنبال اين هستيد با تصحيح ابوهريره از بر باد رفتن بخاري با 464 روايت ابوهريره جلوگيري كنيد درست مي گويد برادرم؟:khaneh:

خالد ابن ولید;494369 نوشت:
عزیزم دعوا سر ثقه بودن نیست؛ ثقه بودن یا نبودن مطرح نیست اینکه به نام یه روای 1700 حدیث جرح بشه مهمه عزیزم.

عمو زنجيرباف، بنده حقير هم همين را مي گويم در نزد بخاري 464 روايت به ابوهريره تخصيص زده كه اساس كتابش بر باطل هست حال انكه جابر از اجلا روات شيعه هست و نزد اهل سنت هم وثاقتش مبرهن مي باشد فلذا شما بيايد از جرح بخاري دفاع كنيد

خالد ابن ولید;494369 نوشت:
البته خوب دیگه در مذهب شما اصحاب امام بر اصحاب نبی برتری دارند!!!

اينها ارتباطي بع موضوع بحث ندارد در اينكه صحابي پيغمبر كافر هستند قول عايشه هست لما قبض رسول الله ارتد العرب، اما از منظر من حقير صحابي رسول الله جز برترين افراد هستند اما اگر شما مي خواهيد بگويد عمر و ابوبكر جز صحابي هست طبق قران اينها از صحابي نيستند

خالد ابن ولید;494369 نوشت:
لطفا قول یکی از علمای حدیث، جرح و یا تعدیل و یا تراجم را بیاورید که ایشان را مجروح دانسته باشند و آن جرح نیز مفسر باشد.

يعني اقوال عمر بن خطاب به اندازه يك عالم هم در نزد شما ارزشي ندارد؟ يعني شما عمر بن خطاب را هم مانند عبد الرزاق انوك مي دانيد؟

خوب شما كه عمر را برتر از عالمان خودتان نمي دانيد از ما انتظار داريد به او برتري دهيم؟ هههههههههه

قال شيخ الإسلام السرخسي في ( كتاب الأصول 1 / 341 ) : « لما بلغ عمر أنّ أبا هريرة يروي بعض ما لا يعرف قال : لتكفّن عن هذا أو لألحقنّك بجبال دوس » .

جناب عمر ابوهريره را نتنها از دشمنان خدا مي دانست بلكه مي گفت اگر حديثي بگويد او را مي فرستد پيش ميمون ها خخخخخخخخخخخخخخخخخ

عجب ادم فاضلي كه حتي عمر هم براي او به خاطر چرندياتش قبول نداشت يا مثلا قول عايشه چطوره كه به ابوهريره را دروغ گو مي داند اينها در نزد شما عالم نيستند؟ هههههههههههههههههه


خالد ابن ولید;494369 نوشت:
عزیزم شما راست میگی نقص نیست، فاجعه هست!!!

پس قبول داريد كه ضعيف بخاري در نزد شما يك فاجعه هست

خالد ابن ولید;494369 نوشت:
مثلا یه یهودی تازه مسلمان شده که اتفاقا شیعه هم هست میره سراغ کتاب بحار الانوار یا اصول کافی

اين كه اين همه هياهو ندارد در كتب شيعه هم احاديث صحيح هست و هم ضعيف اين روايت ها از احاديث ضعيفند حال نقصش چيست؟ شما برو از بخاريت دفاع كن كه استادش يك يهودي و مسيحي بوده
شما برو از صحيحين دفاع كن كه خودت تصريح بر مملو بودن اسرائيليات كردي ههههههههههههههه

خالد ابن ولید;494369 نوشت:
بعد می بینه اونجا نوشته که حضرت علی از یه مرد شیر می خورد

اولا اين روايت ضعيف هست دوما ادم از يك مرد شير بخورد كمااينكه عالمان شما مرد بودند و شير مي دادند، اما مانند عايشه به مردان نامحرم شير ندهد كه عالمان شما به ان تصريح داشته اند

عالم اهل سنت شیر میدهد

توهين به عايشه از منظر شيعه و سني

خالد ابن ولید;494369 نوشت:
یا نوشته که از قول امام معصوم زراره ملعون است و...

اين روايت هم از باب تقيه وارد شده است زيرا خود امام ان را تصريح نموده اند

براي رسوايي خودتان و عقايدتان اين را هم مي نويسم تا اينقدر بل بل زباني نكنيد

«اقرأ منّي على والدك السلام، وقل له إنّي إنّما أعيبك؛ دفاعاً منّي عنك، فإنّ الناس والعدوّ يسارعون إلى كلّ من قرّبناه وحمدنا مكانه؛ لإدخال الأذى فيمن نحبّه ونقرّبه»
(سلام مرا به پدرت برسان و به او بگو من در پاره‌اي اوقات از تو عيب‌جويي مي‌كنم و اين به خاطر محافظت از جان توست؛ چرا كه مردم و دشمنان به هرچه ما توجه كرده و از آن تعريف و تمجيد كنيم حساس مي‌شوند و كسي را كه ما دوست بداريم و از مقرّبان خود بدانيم مورد اذيت و آزار قرار مي‌دهند.)
رجال الكشّي: 138 رقم221.

خالد ابن ولید;494369 نوشت:
خوب این بدبختی که علم رجال هم نداره از کجا بدونه کدومش صحیح است و کدومش غلط؟

شما فعلا بيا از همين بدبختي هايي را كه كاشتي رو برداشت و دفاع كن تا بقيه جاي خود دارد، بهتر است بيش تز از اين روسا نكني خودت را اولا بيا از كفر بحاري و ناصبي بودن و بطلان ضعيف بخاري دفاع كن بعد بيا در مورد رجال شيعه سخن بگو ههههههههههههههه :khaneh::khandeh!::ok:

خالد ابن ولید;494369 نوشت:
شکر خداوند متعال که تا این لحظه هم صحت بخاری رو برای شما ثابت کردم و هم ثابت کردم تدلیس را آقای کلینی انجام میداده است.

در وثاقت ثقه الاسلام كليني همين بس كه امام ذهبي تصريح نموده و بطلان تدليست را هم با لينيكي كه داديم ثابت نموديم شما بيا از رسوايي هاي خودذتان دفاع كنيد خخخخخخخخخخ

خالد ابن ولید;494369 نوشت:
این هم ضربه علمی دوم من به شخص شما جناب خیمه گاه.

به ياد نداريم اربابانتان به كفار ضربه كاري زده باشند و همه به بالاي كوه فرار مي كردند انوقت تابعينش مي خواهند به ما ضربه بزنند حزب الله الغالبون

ما همچنان منتظر مي مانيم تا از رسوايي خودتان، بخاري و مسلم دفاع كنيد

خالد ابن ولید;494369 نوشت:
پس فعلا هروله رفتن خداوند و بند تنبان خداوند و خنده خداوند و ندلیس کلینی رو در کیسه خود داشته باشید تا بعد.

پاسخ اينها هم داده شد جرات كرديد برويد نقد كنيد خخخخخخخخخخخخخ

شما از بنده تمبان خداي بخاري دفاع كن

خالد ابن ولید;494439 نوشت:
عزیز من تدلیس رو آقای کلینی کرده که محمد بن سنان رو حذف کرده، برو سر قبرش از خودش بپرس! شما که اعتقاد دارین جواب میده بهتون هههه


اتفاقا عايشه هم به قبر متوسل مي شده است اگر توانستيد برويد از عايشه بخواهيد كه از شيخ كليني سوال كند ضمن اينكه نفرموديد از كجا فهميديد بين احمد و محد يك سنان هم بايد وجود داشته باشد؟ شما كه تلسكوپ تاريخ يما داريد يك دست خط از كليني هم برايمان بياوريد تا با هم بحث كنيم

اقا اين ها چه ربطي به كفر و ناصبي بودن بخاري دارد شما چرا از بحث اصلي فرار مي كنيد؟ چرا به سنت عمر عمل مي كنيد؟ شما بيا از بخاري دفاع كن مگر نگفتي بايد در طول همين تاپيك بحث شود بيا از مدلس بودن بخاري و كذبياتش دفاع كن

kheymegahabalfazl;494429 نوشت:
و ذكره البخارى فى " الضعفاء " و لم يذكر فيه قدحا ، بل ساق حديث شعبة عن الحكم

خوب دیگه این خو خود امام بخاری گفته است یا دیگران؟؟؟
اگر این حرف، حرف بخاری است لطفا در کتاب بخاری نشانش دهید.

kheymegahabalfazl;494429 نوشت:
بی در " میزان الاعتدال " در ترجمه " محمد بن سعید المصلوب الشامی " که متهم به زندقه می باشد می گوید :

"و قد غیروا اسمه علی وجوه سترا له و تدلیسا لضعفه .... قلت وقد أخرجه البخاری فی مواضع وظنه جماعة "

(- برخی روات و علما - نام این راوی را برای مخفی نگه داشتن ضعف او تغییر می دادند ... از جمله بخاری در مواضعی از او روایت کرده و فکر کرده که افراد دیگری هستند !! )

" میزان الاعتدال فی نقد الرجال ج6 ص 166 ، اسم المؤلف: شمس الدین محمد بن أحمد الذهبی ، دار النشر : دار الکتب العلمیة - بیروت - 1995 ، الطبعة : الأولى ، تحقیق : الشیخ علی محمد معوض والشیخ عادل أحمد عبدالموجود "

واقعا حرف هایتان به یک جوج شبهه هست!!!
عزیز من ایشان دارد در میزان اعتدال در مورد یک راوی سخن می گوید که ایشان را خیلی ها اشتباه گرفته اند.

حالا من نمی دونم دلیل این قیچی و تدلیس شما چیه که دو صفحه برش داده اید و جمله ای از صفحه 561 و جمله ای دیگر از صفحه 563 را آورده اید!!! تا بلکه نیت شوم خود را پیاده کنید یا...
وقد غيروا اسمه على وجوه سترا له وتدليسا لضعفه،
فقيل: محمد بن حسان فنسب إلى جده.
وقيل: محمد بن أبي قيس.
وقيل: محمد بن أبي حسان.
وقيل: محمد بن أبي سهل.
وقيل: محمد بن الطبري.
وقيل: محمد مولى بني هاشم.
وقيل:محمد الأردني.
وقيل: محمد الشامي.
می بینیم که این راوی به این همه اسم شهره شده است!!!

وقال بعضهم: محمد بن أبي زينب.
وقال آخر: محمد بن أبي زكريا.
وقال آخر: محمد بن أبي الحسن.

همین طور که دیدید عده ای ایشان را محمد بن الطبري می دانند! یکی از این ها امام بخاری است:
وقال البخاري: المصلوب يقال له ابن الطبري

و این مطلب در مورد اقوال مختلف این شخط به جائی می رسد که نویسنده می گوید:
قال عبد الله بن أحمد بن سوادة: قلبوا اسمه على مائة اسم وزيادة، قد جمعتها في كتاب.
قلت: وقد أخرجه البخاري في مواضع وظنه جماعة.

پس دیدیم که امام بخاری این شخص را در میان این همه اشخاصی که به آن شهره بوده با اسم محمد بن طبری شناخته است.

در ضمن عزیزم آن محمد بن سعیدی که بخاری در صحیح خودش آورده محمد بن سعد الزهري هست و نه محمد بن الطبری!!! امام بخاری کتابهای دیگری هم داشته است اما هیچ کدام زا بجز صحیح بخاری ما صحیح نمی دانیم و اصلا این راوی در صحیح بخاری وجود ندارد (من که ندیدم)

پس اینکه امام بخاری کسی را با کسی دیگر اشتباه بگیرد، آن هم نه در کتاب صحیح خودش بلکه در کتب دیگرش هیچ ایرادی ندارد زیرا اولا نه ایشان معصوم هستند و دوما خدشه ای به صحیح بخاری وارد نمی کند زیرا این مطلب در کتابی دیگر است.

kheymegahabalfazl;494430 نوشت:
بخاري نتنها در روايت و شيوخ تدليس مي كرده بلكه در درايه الحديث هم ادم با اعتمادي نبوده است و تدليس مي كرده مانند حديث فرايتماني كاذبا اثما و غيره را تبديل به كذا و كذا كرده است

اين خالد نتنها نمي تواند از بطلان شخصيت علمي بخاري دفاع كند بلكه حتي نمي تواند صحت صحيحين را ثابت كند گرچه خودش اقرار به بطلان انها كرد مانند تدليس و وجود اسرائيليات در صحيحين

خوب دیگه شما واقعا دست هر مدلسی رو از پشت بستی و فکر کردی همه باید غلام حلقه به گوشت باشن، نه عزیزم، هر کسی که اندکی مطالعه داشته باشه خوب می خنده به این حرف هات.

سند صحیح بخاری:حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ يُوسُفَ، حَدَّثَنَا اللَّيْثُ، حَدَّثَنِي عُقَيْلٌ، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ، قَالَ: أَخْبَرَنِي مَالِكُ بْنُ أَوْسٍ النَّصْرِيُّ
سند امام مسلم: وحَدَّثَنِي عَبْدُ اللهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْمَاءَ الضُّبَعِيُّ، حَدَّثَنَا جُوَيْرِيَةُ، عَنْ مَالِكٍ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، أَنَّ مَالِكَ بْنَ أَوْسٍ،

خوب هر آدم عاقلی می دونه این حدیث از دو منبع مختلف اومده اگر هر دو حدیث یه سند روائی داشت حرف شما قبول، اما سندهای روائی مختلفی داره...

واقعا این اسرائیلیات در کتب شما مملوء هست، انشاء الله به وقتش چنین تایپکی خواهیم زد.

خالد ابن ولید;494435 نوشت:
دلیلش اینه که اینقدر چرت و پرت می نویسی

مخازن علميتان تمام شده از ادبيات عمري استفاده مي كنيد؟

ادبیات عمری(عمر بن خطاب) چگونه است+صوت

خالد ابن ولید;494435 نوشت:
می بینید که ابن حجر چند شرط گذاشته است:

جناب خالد در اينكه ديگر به تپ و تاپ افتاده ايد شكي نيست اما اگر چشمهايتان را باز كنيد مي بينيد كه ابن حجر مي ايد تدليس شيخ را توضيح مي دهد همان عملكردي كه از تخصص هاي خود بخاري هست

دوستان دقت كنند همين جناب خالد اقرار كردند تدليس بخاري و مسلم از نوع شيخ بوده هست حالا امام عسقلاني دارد توضيح مي دهد

خالد ابن ولید;494175 نوشت:
تدلیس بخاری در واقع تدلیس شیوخ است

خالد ابن ولید;494365 نوشت:
می دونی تدلیس شیوخ یعنی چی؟

به والله قسم می خورم اگر بدانی تدلیس شیوخ چیست.

ابن حجر گفته است: «وأما تدليس الشيوخ فهو أن يصف شيخه بما لم يشتهر به من اسم أو لقب أو كنية أو نسبة؛ إيهاماً للتكثير غالباً، وقد يفعل ذلك لضعف شيخه، وهو خيانة ممن تعمده، كما إذا وقع ذلك في تدليس الإسناد والله المستعان
و اما تدليس شيوخ آن است كه كسي استاد خود را به اسم، لقب، كنيه و يا نسبتي كه به طور غالب براي بسياري مبهم است و موجب شامل شدن تعداد زيادي از افراد مي‌شود و اين كار، گاهي براي تضعيف استاد صورت مي‌گيرد، و اين نوعي خيانت است كه از روي تعمّد صورت مي‌گيرد، چنان كه اين تدليس گاهي در تدليس اسناد رُخ مي‌دهد.

خوب چرا نمي ايد از خيانت هاي جناب بخاري دفاع كنيد؟ جناب ابن حجر ابتدا مي ايد تفرد مي زند و با موضوع تدليس شيوخ شروع مي كند و انرا توضيح مي دهد، حال انكه شمايي كه ادعا مي كنيد و قسم جلاله مي خورد تدليس شيخ را مي دانيد حال انكه به اين موضوع هم جهل داريد وقتي به تعريف ابن حجر مي رسيد از ترس فرار مي كنيد و براي خودتان ديالوگ مي گويد بيايد از خيانت بخاري دفاع كنيد اگر جرات داريد


خالد ابن ولید;494435 نوشت:
اینکه نام شخص بسیار مبهم شود، در حالی که برای اسناد امام بخاری چنین نیست،

اولا امام عسقلاني مي گويد ::: و اما تدليس شيوخ آن است كه كسي استاد خود را به اسم، لقب، كنيه و يا نسبتي كه به طور غالب براي بسياري مبهم است

ايشان مي گويد يا بايد نام استادش را مبهم بگويد و يا اينكه با لقب بگويد حال انكه بخاري به زعم و اقرار خود شما هر دو را داشته است

ابتدا ما تعريف خودتان در مورد تدليس شيخ را مي اوريم

خالد ابن ولید;494175 نوشت:
3- تدليس شيوخ: راوي حديث، شيخ خود را با نام و لقب و کنيه اي ذکر مي کند که معمولا با آن اوصاف و القاب معروف نبوده تا چنين وهم شود که آن فردي که از او حديث را شنيده، شيخش نبوده و از شخص ديگري شنيده است حال علت اين عمل وي بدين دليل است تا چنين ابراز دارد که اساتيد زيادي داشته است يا بدلايل اهداف ديگري

و سپس در پايان مي گويد

خالد ابن ولید;494175 نوشت:
تدلیس بخاری در واقع تدلیس شیوخ است

يعني طبق تعريف شما بخاري تدليس شيخ داشته هم نوع اول و هم نوع دوم مضاف بر اينكه نتنها اين مسئله را شما هم قبول داريد بلكه علماي شما نيز به ان تصريح نموده اند

ز موارد ديگر تدليس بخاري تدليس وي درباره استادش محمد بن يحيى ذهلي نيشابوري است كه همان طور كه قبلاً گذشت بيشترين عيب و ايراد را وي در باره شخصيت استادش وارد ساخته است؛ چنان‌كه ذهبي در سير أعلام النبلاء به هنگام بيان شرح حال ذهلي گفته است: «روى عنه خلائق، منهم: ... ومحمد بن إسماعيل البخاري ويدلسه كثيراً، لا يقول محمد بن يحيى، بل يقول محمد فقط، أو محمد بن خالد، أو محمد بن عبد الله وينسبه إلى الجد، ويعمي اسمه، لمكان الواقع بينهما، غفر الله لهما»
(گروه فراواني از ذهلي روايت نقل كرده‌اند، از جمله: ... محمد بن اسماعيل بخاري كه در بسياري از موارد، استاد خود را مورد تدليس قرار داده و نگفته است محمد بن يحيى، بلكه از بيان اسم او خودداري كرده و فقط گفته است: محمد يا محمد بن خالد و يا محمد بن عبد الله تا آن احاديث را به جد خود نسبت دهد و اين همه به خاطر مشكلي بوده است كه بين اين دو ايجاد شده بوده است.)

دوستان دقت كنند كه ذهبي مي گويد در بعضي مواقع از بيان اسم او خوداري كرده يعني تا در حال مبهم بماند و در بعظي مواقع از كنيه و القاب هم استفاده كرده است فلذا او هر دو شرط را دارد شما بيا از كذاب، زنا كار و ناصبي و كافر بودنش دفاع كن

و همچنين عدّه‌اي از علما از جمله ابن حجر در طبقات المدلّسين به آن تصريح نموده و گفته است: وصفه بذلك أبو عبد الله بن مندة في كلام له، فقال فيه: أخرج البخاري، قال: فلان، وقال: أخبرنا فلان، وهو تدليس»
( و اين وصف را ابو عبد الله بن منده در مطلبي كه درباره او بيان داشته به او داده و گفته: اين روايت را بخاري نقل كرده اما او كلمه «فلان» را گفته است: فلان شخص براي ما روايت نموده است و اين خود نوعي تدليس در روايت است.)

اين كلمه فلان همان شكل مبهم را دارد علي ايحال خود عسقلاني در تعريف تدليس از نوع شيوخ مي گوي كسي چه مبهم بگويد و چه از القاب استفاده كند خيانت كار هست حال انكه بخاري هر دو مورد را داراست ضمن اينكه تدليس روات هم دارد كه قبلا عارض شديم

جناب خالد اتفاقا حضرت عالي نيز بر اين مسئله تصريح نموده ايد كه تدليس بخاري از اين نوع هست

خالد ابن ولید;494435 نوشت:
باید توجه داشت که دو شرط اول را امام بخاری نداشتند

جناب خالد اينجا بايد گفت الحمد الله الذي جعل اعدائنا من الحمقا و جهلا زيرا عسقلاني در تدليس شيخ دو شرط مي گذارد كه هر كدام را داشته باشد خانت كار هست و به ان مي گويند تدليس از نوع شيخ، انوقت شما مدعي شده ايد بخاري تدليس از نوع شيخ هم داشته است الان مي گويد هيچ كدام را نداشته است ماشا الله رو نيست سنگ پايه خدمتي هست:khaneh:

خالد ابن ولید;494175 نوشت:
3- تدليس شيوخ: راوي حديث، شيخ خود را با نام و لقب و کنيه اي ذکر مي کند که معمولا با آن اوصاف و القاب معروف نبوده تا چنين وهم شود که آن فردي که از او حديث را شنيده، شيخش نبوده و از شخص ديگري شنيده است حال علت اين عمل وي بدين دليل است تا چنين ابراز دارد که اساتيد زيادي داشته است يا بدلايل اهداف ديگري

و سپس در پايان مي گويد

خالد ابن ولید;494175 نوشت:
تدلیس بخاری در واقع تدلیس شیوخ است

شا چرا نمي ايد از طائون رجالش و همچنين ضعفش و تدليسش دفاع كنيد؟ علماي اهل سنت اصلا او را مورد اعتماد نمي دانستند و از او روايت نقل نمي كردند شما چرا اينها را نمي گويد؟

خالد ابن ولید;494435 نوشت:
اما شما با بی شرمی تمام آن را درج نمی کنید تا خواننده را گمراه کنید.

باز هم از شما سپاس گذاريم كه عاملي براي رسوايي خودتان شده ايد

حال ما سخنان كامل ايشان را از ابتدا مي اوريم تا ببينيم كه رسوا مي شود

خطیب بغدادی در باره انواع تدلیس می‌گوید :والتدلیس یشتمل على ثلاثة أحوال تقتضی ذم المدلس وتوهینه فأحدها ... والثالثة أن المدلس إنما لم یبین من بینه وبین من روى عنه لعلمه بأنه لو ذکره لم یکن مرضیا مقبولا عند أهل النقل فلذلک عدل عن ذکره ، وفیه أیضا أنه إنما لا یذکر من بینه وبین من دلس عنه طلبا لتوهیم علو الإسناد والأنفة من الروایة عمن حدثه وذلک خلاف موجب العدالة ومقتضى الدیانة من التواضع فی طلب العلم وترک الحمیة فی الإخبار بأخذ العلم عمن أخذه ، والمرسل المبین بریء من جمیع ذلک » .
تدلیس در روایت سه حالت دارد که وجود هر یک از آن در مذمت شخص مدلس و بی ارزشی قدر ومنزلتش کافی است... سومین حالت تدلیس این است که : شخص مدلس افرادی را که بین او و کسی که از وی نقل حدیث می کند ذکر نکند ؛ چون می داند که وجود چنین شخصی در سند سبب بی اعتمادی به آن حدیث می شود . یا این که عدم ذکر نام موجب شود تا شنونده توهم کند که این حدیث از سند بلند بالائی بر خورداراست که این خود خلاف عدالت ودینداری راوی واهداف علم آموزی است.
الکفایة فی علم الروایة ، ج3 ، ص287 ، شماره 1146 ، باب الکلام فی التدلیس و أحکامه

دوستان خوب دقت كنند ايشان در ابتدا مي فرمايد تدليس سه حالت دارد كه وجود هر كدام براي بي ارزشي و منزلت شخص كفايت مي كند، اما اين جناب كذاب مدلس امده است اخر را اول مي خواند و اول را اخر بعد مي گويد ما روايت و سخن را قيچي كرده ايم

جناب خالد اگر مردي و جرات داري اين جمله را معني كن

والتدلیس یشتمل على ثلاثة أحوال تقتضی ذم المدلس وتوهینه فأحدها

نكته بعدي فرموديد:

خالد ابن ولید;494435 نوشت:
فَهَذَا الْفَرْقُ بَيْنَ التَّدْلِيسَيْنِ "

بله ما هم قائل هستيم بين تدليس ها فرق هست يعني چه فرق هست يعني نوع و كيفيت تدليس فرق دارد و همان طور كه خود ايشان در ابتدا فرمودند والتدليس يشتمل علي ثلاثه، خوب وقتي سه نوع عمل وجود داشته باشد ايا نمي خواهيد با هم تفاوت و فرق داشته باشند؟ اما انچيزي كه مهم هست اين مي باشد مقام كذب و زنا بر هر سه نوع حمل و مترتب مي شود كما اينكه ايشان در ابتداي سخنش انرا اعلام كردند

والتدلیس یشتمل على ثلاثة أحوال تقتضی ذم المدلس وتوهینه فأحدها

مضاف بر اينكه خود امام مالك نيز همين عقيده را دارد

وممن حكى هذا القول القاضي عبد الوهاب في الملخص فقال التدليس جرح فمن ثبت تدليسه لا يقبل حديثه مطلقا قال وهو الظاهر على أصول مالك .
تدليس ، اگر ثابت شود كه كسي آن را انجام داده است ، عيب است و هيچ‌ وجه روايت وي پذيرفته نمي‌شود . قاضي عبد الوهاب گفته است : اين مطلب با مبناي مالك بن أنس موافق است

وقتي ثابت شده او تدليس كرده ديگر بطلانش ثابته پس ايشان اصلا قائل بر تفريق نيستند همان گونه كه عسقلاني و امام ابوبكر نبودند

باز منتظر مي مانيم از تدليس هاي بخاري دفاع كنيد ضمن اينكه بخاري علاوه بر تدليس در روات در روايت هم تدليس مي كرده حال بماند مسئله كفر و ناصبي بودنش

ضمن اينكه شعبه در هيج جا نگفته است كه فلان نوع تدليس بايد بشود تا مقام كذب و زنا بر او نصب شود بلكه او مي گويد وقتي تدليس شد از زنا بدتره و او كذاب هست شما جرات داري اين نوعش را ثابت كن چرا فرار مي كنيد؟


خالد ابن ولید;494435 نوشت:
خوب دیگه من برای شمای شیعه از کتب شیعه مطلب آوردم و اتفاقا از کتب اهل سنت نیز برای اهل سنت مطلب اوردم تا هم خواننده شیعه به مقصود برسد و هم خواننده اهل سنت.

احاديثتان از كمتب شيعه، ضعيف، مرسل و باطل بوده و بعضي ها اقوال علماي خودتان بوده و هيچ مطلبي را هم از كتب خودتان براي دفاع از منكرات بخاري نياورده ايد و از او تاكنون هيچ دفاعي نكرده ايد جز مهملات

نكته دوم ما در مورد تدليس بخاري سخخن مي گويم و نه كليني حال انكه تدليس كليني را هم نتوانسته ايد ثابت كنيد و ضمن اينكه بنده اين سخن ابن حزم را اوردم تا به شما بفهمانم با حكم خودتان نمي توانيد به مذهب ديگر عنگ وارد كنيد اما گويا شما هنوز اصول و مباني بحث را نمي دانيد چيست

خالد ابن ولید;494435 نوشت:
تصویر و دلایلش را قرار دادم


http://shiaonlinelibrary.com/%D8%A7%...%D8%A9_188#top

الحديث الثالث: محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيى عن أحمد بن محمد بن عيسى عن محمد بن خالد والحسين بن سعيد عن النضر بن سويد عن يحيى بن عمران الحلبي عن أيوب بن الحر وعمران بن علي الحلبي عن أبي بصير عن أبي عبد الله (عليه السلام) مثل ذلك (2).
(٢) الكافي: ١ / ٢٨٨ ذيل ح ١.

لطفا ادعايتان را به ما نشان دهيد ضمن اينكه برادر عمار شيعه عكس نرم افزار را هم اوردند

خالد ابن ولید;494459 نوشت:
خوب دیگه این خو خود امام بخاری گفته است یا دیگران؟؟؟
اگر این حرف، حرف بخاری است لطفا در کتاب بخاری نشانش دهید.

اين قول بزگان شما هست شما بايد پاسخ گوئ باشيد ما بايد براي شما دليل بياوريم؟ خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

اينقدر به مشاهير خود توهين نكنيد ضمن اينكه ذهبي و عسقلاني هم افرادي نيستند مانند شما ديمي سخن بگويند

خالد ابن ولید;494459 نوشت:
حالا من نمی دونم دلیل این قیچی و تدلیس شما چیه که دو صفحه برش داده اید و جمله ای از صفحه 561 و جمله ای دیگر از صفحه 563 را آورده اید!!! تا بلکه نیت شوم خود را پیاده کنید یا...

جناب خالد وقتي نمي توانيد بحث علمي كنيد لا اقال انچه لايق خودتان و علمايتان هست به ديگران نسبت ندهيد چشمهايت را باز كن صفحه مطلب من به شرح ذيل مي باشد

میزان الاعتدال فی نقد الرجال ج6 ص 166 چه ارتباطي به ص 561 و 563 دارد، جناب خالد فرار از بحث و واهمه داشتن از كفتن حقيقت در ادبيات نوشتاريتان بسيار مشخص هست ما از كدام صفحه شخن مي گويم و شما رفته ايد به كدام صفحه، گويا به قول برادرمان شما الان در فضا هستيد :khaneh:

خالد ابن ولید;494459 نوشت:
عزیز من ایشان دارد در میزان اعتدال در مورد یک راوی سخن می گوید که ایشان را خیلی ها اشتباه گرفته اند.

عمو زنجير باف بنده به يقين رسيده ام شما حتي فارسي هم بلد نيستيد بخوانيد چه برسد عربي چشمهايتان را با كنيد و خوب بخوانيد زيرا بحث بر اشتباه گكرفتن روات نيست بلكه علما براي اينكه يك روايت را تصحيح كنند مي امدند نا ان راوي كه مورد جرح شديد و مفسر بوده را تغيير مي دادند لطفا بفهميد اينجا در مورد اشتپ زدن نيست بلكه تدليس علما و در راس انها بخاري هست

و قد غیروا اسمه علی وجوه سترا له و تدلیسا لضعفه .... قلت وقد أخرجه البخاری فی مواضع وظنه جماعة "

(- برخی روات و علما - نام این راوی را برای مخفی نگه داشتن ضعف او تغییر می دادند ... از جمله بخاری در مواضعی از او روایت کرده و فکر کرده که افراد دیگری هستند !! )

" میزان الاعتدال فی نقد الرجال ج6 ص 166 ، اسم المؤلف: شمس الدین محمد بن أحمد الذهبی ، دار النشر : دار الکتب العلمیة - بیروت - 1995 ، الطبعة : الأولى ، تحقیق : الشیخ علی محمد معوض والشیخ عادل أحمد عبدالموجود "

نكند در روات زير هم مسئله اشتباه گرفتن بوده است

" أبو زکریا یحیى بن عبد الله بن بکیر بضم الباء الموحدة القرشی المخزومی المصری نسبه البخاری إلى جده یدلسه"

( ابوزکریا یحیی بن عبدالله بن بکیر – به ضم باء – الموحده قرشی مخزومی مصری ؛ بخاری او را منتسب به جدش نام می برد و نامش را تدلیس می کند )

عمدة القاری شرح صحیح البخاری ، ج 1 ص 47 ، اسم المؤلف: بدر الدین محمود بن أحمد العینی ، دار النشر : دار إحیاء التراث العربی – بیروت

خالد ابن ولید;494459 نوشت:
همین طور که دیدید عده ای ایشان را محمد بن الطبري می دانند! یکی از این ها امام بخاری است:

بله بخاري او را طبري مي دانست چون علتش اين بوده و خود ذهبي انرا توضيح داده است كه علتش:

رخی روات و علما - نام این راوی را برای مخفی نگه داشتن ضعف او تغییر می دادند

حالا فهميديد چرا هركسي او را با يك نام تغيير داده بوده، ما شا الله قدرت فهم شما هم بسيار بالا هست

خالد ابن ولید;494459 نوشت:
اما هیچ کدام زا بجز صحیح بخاری ما صحیح نمی دانیم

اول شما بيا از تدليس و بطلان ضعيف بخاري دفاع بكن بعد ادعاي صحت كن ضمن اينكه ما هدفمان ثابت كردن اين هست بخاري ادم باطلي بوده كما اينكه علماي اهل سنت به ان اقرار كرده اند دوم اينكه خود عسقلاني اقرار دارد كه در تدليس شيخ تعمد و خيانت هست يعني عمل از روي عمد هست و نه سهو كه بگويم ايشان معصوم هست يا نه، مضاف بر اينكه وقتي شما نتواني عدالت بخاري را ثابت كنيد خود مهر بطلاني بر كتابش هست كه چرا شما دينتان را از كسي ممي گيريد كه كذاب، مدلس و زنا كار بوده است و از ضعفا مي باشد و علماي رذجال به او اعتماد نداشتند

خالد ابن ولید;494467 نوشت:
خوب دیگه شما واقعا دست هر مدلسی رو از پشت بستی و فکر کردی همه باید غلام حلقه به گوشت باشن، نه عزیزم، هر کسی که اندکی مطالعه داشته باشه خوب می خنده به این حرف هات.

جناب خالد براي بار هخزارم مي گويم چشمهايتان را خوب باز كنيد ناقل اين روايت يك نفر هست

الَ: أَخْبَرَنِي مَالِكُ بْنُ أَوْسٍ النَّصْرِيُّ
أَنَّ مَالِكَ بْنَ أَوْسٍ

در هر دو كتاب ناقل اين روايت يك نفر هست و خبر ان واحد هست

خالد ابن ولید;494467 نوشت:
واقعا این اسرائیلیات در کتب شما مملوء هست، انشاء الله به وقتش چنین تایپکی خواهیم زد.

اگر جرات كرديد ما در خدمت شما هستيم

شما فعلا از بطلان كتابي كه ادعاي غربال مي كنيد دفاع كنيد كه در ان اسرائيليات مملو هست، بعد انشا الله به كتب شيعه هم مي رسيم، شما فعلا از ضعيف بخاري و مدلس بودن بخاري دفاع كنيد

خالد ابن ولید;494435 نوشت:
ابن حجر گفته است: «وأما تدليس الشيوخ فهو أن يصف شيخه بما لم يشتهر به من اسم أو لقب أو كنية أو نسبة؛ إيهاماً للتكثير غالباً، وقد يفعل ذلك لضعف شيخه، وهو خيانة ممن تعمده، كما إذا وقع ذلك في تدليس الإسناد والله المستعان
و اما تدليس شيوخ آن است كه كسي استاد خود را به اسم، لقب، كنيه و يا نسبتي كه به طور غالب براي بسياري مبهم است و موجب شامل شدن تعداد زيادي از افراد مي‌شود و اين كار، گاهي براي تضعيف استاد صورت مي‌گيرد، و اين نوعي خيانت است كه از روي تعمّد صورت مي‌گيرد، چنان كه اين تدليس گاهي در تدليس اسناد رُخ مي‌دهد.

خالد ابن ولید;494435 نوشت:
باید توجه داشت که دو شرط اول را امام بخاری نداشتند

حالا ببنيم ايشان دو شرط را داشته يا نه؟

خالد ابن ولید;494365 نوشت:
من برای نمونه، یکی از تدلیس های شیوخ بخاری رو میارم تا بلکه شما درسی یاد بگیرید و دیگر اینقدر گاف ندهی.
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ كَثِيرٍ، أَخْبَرَنَا سُفْيَانُ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ يَزِيدَ، قَالَ: " رَمَى عَبْدُ اللَّهِ مِنْ بَطْنِ الْوَادِي، فَقُلْتُ: يَا أَبَا عَبْدِ الرَّحْمَنِ، إِنَّ نَاسًا يَرْمُونَهَا مِنْ فَوْقِهَا، فَقَالَ: وَالَّذِي لَا إِلَهَ غَيْرُهُ، هَذَا مَقَامُ الَّذِي أُنْزِلَتْ عَلَيْهِ سُورَةُ الْبَقَرَةِ
خوب در این حدیث شخصی به نام ابراهیم ذکر شده است.
حالا این ابراهیم کیه؟؟؟
علما می گویند إبراهيم بن يزيد بن قيس بن الأسود بن عمرو بن ربيعة هست یا همون ابراهیم نخعی معروف.

این که امام بخاری فقط نوشته ابراهیم و گفته کدوم ابراهیم در واقع تدلیس شیوخ نامیده میشه.

همان طور كه امام عسقلاني گفتند يكي از شرايط تدليس شيخ يعني كه كسي استاد خود را به اسم نام ببرد

خوب جناب خالد شما به ما بفرما كه چگونه مي شود در يك كامنت بخاري از منظر شما تدليس شيخ داشته است و در كامتي ندارد؟

اما جالب اينجا هست شما نتنها باز هم عاملي براي اثبات كردن تدليس بخاري شد بلكه پاسخ گوي تحدي خودتان نيز بوده ايد

خالد ابن ولید;494183 نوشت:
حالا یه تحدی می کنم برای شما!!!

فقط و فقط یک تدلیس بجز تدلیس شیوخ از امام بخاری در کتاب صحیح بخاری بیاورید.

اين تدليس نتنها از نوع تدليس شيخ نيست بلكه از عجايب تدليس هاي اقاي بخاري هيست زيرا تدليس شيخ بايد بر مشايخ خود صورت بگيرد زيرا تدليس شيخ يعني طبق منقول امام عسقلاني مربوط به استاد مي شود اما من از شما سوال مي كنم بين ابراهيم تا بخاري چند قرن فاصله هست؟ فلذا ابراهيم از مشايخ بخاري به حساب نمي ايد و حالا زحمتي بكشيد از كفر، تدليس، زنا، ناصبي بودن و كذاب بودن او دفاع كنيد و بفرمايد اين از چه نوعي تدليسي بوده كه بخاري داشته است؟ نومع چندم هست كه او خلق نموده؟

دوستان عزيزمان با ما باشيد تا بارديگر انونسي ببينيم از رسوايي هاي جناب خالد بن وليد

خالد ابن ولید;494439 نوشت:
عزیز من تدلیس رو آقای کلینی کرده که محمد بن سنان رو حذف کرده،

حال مي خواهيم برويم كتاب خود سيد هاشم بحراني را ببينيم و يقين حاصل كنيم كه چقدر جناب خالد در نشر اكاذيب بمثل و مانند بخاري هست و همان طور كه بخاري روات را يا حذف و اضافه مي كرد باز هم ايشان به مطالب شاذ متوسل شده است تا از دفاع بطلان بخاري فرار كند



اين هم لينك اينترنتي اين حديث


http://shiaonlinelibrary.com/%D8%A7%...%D8%A9_188#top

الحديث الثالث: محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيى عن أحمد بن محمد بن عيسى عن محمد بن خالد والحسين بن سعيد عن النضر بن سويد عن يحيى بن عمران الحلبي عن أيوب بن الحر وعمران بن علي الحلبي عن أبي بصير عن أبي عبد الله (عليه السلام) مثل ذلك (2).
(٢) الكافي: ١ / ٢٨٨ ذيل ح ١.

وهمچنين برادر و استاد عزيز جناب عمار شيعه از نرم افزار هم عكسي گرفتند و ارائه دادند

ammarshia;494384 نوشت:
متاسفانه با تمام احترام خیلی کار زشتی انجام دادید یا از سایتی کپی کردید و با این کار ها ما شاء الله ذهن مردم را مشوش می کنید خیلی خوبه!!!??

اینم تصویر کتاب اصول کافی::

جناب خالد ما منتظر مي مانيم تا از رسوايي و تدليس هايتان دفاع كنيد

خالد ابن ولید;494365 نوشت:
مُحَمَّدُ بن سِنان، أبُو جَعْفَر، الهَمْدانيّ،

اصلا اين شخص ربطي به بحث ما ندارم اما از انجايي كه شما علاقه به رسوايي خودتان داريد و براي اينكه وجنات علمي شما براي دوستان هم رو شود براي دستگرمي بدك نيست دوستان بدانند اين شخص از اصحاب امام صادق بوده و مورد وثوق امام نيز بوده اند كما اينكه سيد خوئي در معجم الحديثشان در ترجمه 10938: محمد بن سنان أبو جعفر الزاهرى مي فرمايند:

(2) (عن أبي طالب عبد اللّه بن الصلت القمّى، قال: دخلت على أبي جعفر الثاني عليه السلام في آخر عمره، فسمعته يقول: جزى اللّه صفوان بن يحيى، ومحمد بن سنان، وزكريّا بن آدم عني خيراً، فقد وفوا لى، ولم يذكر سعد بن سعد، قال: فخرجت فلقيت موفقاً، فقلت له: إنّ مولاي ذكر صفوان، ومحمد بن سنان وزكريّا بن آدم، وجزاهم خيراً ولم يذكر سعد بن سعد؟ قال: فعدت إليه، فقال: جزى اللّه صفوان بن يحيى، ومحمد بن سنان، وزكريّا بن آدم، وسعد بن سعد عني خيراً، فقد وفوا لى).
أقول: الرواية صحيحة.
3: حدّثني محمد بن قولويه، قال: حدّثني سعد، عن أحمد بن هلال، عن محمد بن إسماعيل بن بزيع، أنّ أبا جعفر عليه السلام كان يخبرني بلعن صفوان ابن يحيى، ومحمد بن سنان، فقال: إنهما خالفا أمرى، وقال: فلما كان من قابل، قال أبو جعفر عليه السلام لمحمد بن سهل البحرانى: تولّ صفوان بن يحيى، ومحمد بن سنان، فقد رضيت عنهما.
أقول: الرواية صحيحة على الاظهر.

مضاف بر اينكه شيخ مفيد نيز ايشان را ثقه مي دانستند چنانچه كه علامه حلي در الخلاصه خود ص 251 فرمودند: قد اختلف علماؤنا في شأنه فالشيخ المفيد ره قال إنه ثقة ايشان فرمودند در مورد محمد بن سنان اختلاف هست اما شيخ مفيد ايشان را ثقه مي دانند

[="Navy"]

خالد ابن ولید;494365 نوشت:
حالا این محمد بن سنان کیه؟؟؟

(23 ) - 15 - مُحَمَّدُ بن سِنان، أبُو جَعْفَر، الهَمْدانيّ، مولاهم - هذا أصحّ ما يَنْتَسِبُ‏(47) إليه -.
ضَعِيْفٌ، غالٍ، يَضَعُ (الحديثَ)(48) لا يُلْتَفَتُ إليه.(49(
الرجال لابن غضائري
http://www.tebyan.net/index.aspx?PID...2&PageIndex=36

شیخ طوسی در رجال خود در مورد محمد بن سنان می گوید:
[ 5394 ] 7 - محمد بن سنان، ضعيف
رجال الطوسي- لشيخ الطائفة ابي جعفر الطوسي-باب المیم
ابن داوود حلی در رجالش ص 174 می گوید که او ضعیف است.
محمد بن سنان أبو جعفر الهمداني ضعيف غال) وسيأتي في الضعفاء.
http://www.yasoob.com/books/htm1/m020/23/no2329.html
455 - محمد بن سنان ين، م ضا، د (جخ) ضعيف (غض) غال (ست) قد طعن عليه، ضعيف، وروي عنه أنه قال عند موته. (لاتروواعني مما حدثت شيئا فانما هي كتب اشتريتها من السوق). والغالب على حديثه الفساد
http://www.yasoob.com/books/htm1/m020/23/no2329.html


سلام
قبلا وثاقت محمد بن سنان را ثابت نمودیم به تاپیک زیر رجوع کنید:
http://www.askdin.com/thread35635.html[/]

نقل قول:
حالا این محمد بن سنان کیه؟؟؟

(23 ) - 15 - مُحَمَّدُ بن سِنان، أبُو جَعْفَر، الهَمْدانيّ، مولاهم - هذا أصحّ ما يَنْتَسِبُ‏(47) إليه -.
ضَعِيْفٌ، غالٍ، يَضَعُ (الحديثَ)(48) لا يُلْتَفَتُ إليه.(49(
الرجال لابن غضائري


استدلالات مافوق زیر زمینی !!!:ok:
هر جا می ریم از ابن غضائری سخن است والله بالله
بايد توجه داشت كه ابن غضائري (معاصر با شيخ طوسي متوفاي 460) گرچه از شخصيتهاي علمي به شمار مي رود ولي كتاب رجالي كه به نام وي مشهور است از جمله كتابهايي است كه در ميان علما و دانشمندان مورد بحث وسيع و محل ايراد و اشكال فراوان قرار گرفته است و درباره ي اين كه مؤلف اين كتاب واقعاً ابن غضائري است و يا افراد مخالف بنابر اغراض و اهداف خاصي و براي وارد ساختن ضربه ي فرهنگي به متون احاديث و روايات شيعه اين كتاب را پرداخته و به اين شخصيت بزرگ علمي منتسب ساخته اند سخن بسيار گفته شده است زيرا اين كتاب از لحاظ جرح روايات حديث آن چنان معروف، و در طعن و تضعيف افراد موثق و مطمئن آن چنان مشهور است كه گفته اند از راويان موثق و مورد اطمينان كمتر كسي را مي توان يافت كه از جرح و طعن ابن غضائري نجات پيدا كند [1] . و لذا مرحوم مامقاني پس از بحث مفصل درباره ي شخصيت سليم و صحت متن و اسناد كتاب او مي گويد: «وليكن ابن غضائري بنا بر عادت مردودش! در مورد سليم و كتاب او مناقشه و ايراد نموده است» سپس به رد اشكال ابن غضائري و تصحيح كتاب سليم مي پردازد [2] .

و همچنين آيت اللَّه العظمي خوئي پس از بحث مشبع درباره ي شخصيت سليم بن قيس و در تأييد و تصحيح كتاب او و در پاسخ به ابن غضائري و امثال وي چنين مي گويد:«اشتمال كتابي بر يك يا دو مطلب ضعيف دليل بر جعلي بودن آن كتاب نيست زيرا چنين وضع در اكثر كتابهاي حديثي و حتي در كتاب كافي كه اتقن و امتن كتابهاي حديثي است وجود دارد» [3] .

و در مورد كتاب رجال منتسب به ابن غضائري مي گويد: «انتساب اين كتاب به ابن غضائري ثابت نيست بلكه بعضي از علما با قاطعيت اظهار نموده اند كه اين كتاب ساخته و پرداخته ي بعضي از مخالفان است كه به ابن غضائري منتسب گرديده است» آن گاه خود ايشان با ذكر دلايلي، ساختگي بودن رجال ابن غضائري را تأييد و تأكيد مي كند. [4] .

[1] هدية الاحباب، ص 226.

[2] تنقيح المقال، ج 2، ص 225.

[3] معجم رجال الحديث، ج 8، ص 225.

[4] معجم رجال الحديث، ج 1، ص 102.
منبع سايت ولي عصر
خبر در نزد شیعه معتبر می شه !!!!با اینکه صحیح باید باشه

نمی دانم چرا سایت العقائد این محمد بن سنان را اورده است به احتمال اقوی از محقق است که سخن محقق حجت نیست ::
چون این جا باید عبدالله بن سنان باشه نه محمد

: إن السيد الخوئي ( قدس سره ) يقول في بيان المقصود من ( ابن سنان ) عند الاطلاق : ( ابن سنان قد يطلق على عبد الله بن سنان ، وقد يطلق على محمد بن سنان ، والتمييز بينهما إنما يكون بملاحظة الطبقة ، فما كان في هذه الروايات عن الباقر أو عن الصادق ، أو من كان في طبقتهما ، فالمراد به عبد الله بن سنان . كما إن من كان فيها عن أبي الحسن الرضا ، ومن بعده فهو محمد بن سنان . وما كان عن أبي الحسن موسى عليه السلام ومن في طبقته فهو مشترك فيه ، وقد يتعين ذلك بالراوي ، فان كان الرواي لم يدرك أبا الحسن عليه السلام وكان متأخرا عنه ، فالمراد بابن سنان في ذلك المورد هو محمد بن سنان ) ( معجم رجال الحديث : ج 22 ، ص 190 ) . وعبد الله بن سنان يعد من أصحاب الامام الصادق عليه السلام وقد عاش في زمن الامام الكاظم عليه السلام بل وروي عنه أيضا ، ومحمد بن سنان يعد من أصحاب الامام الكاظم والرضا والجواد عليهم السلام ، وعبد الرحمن بن أبي نجران يعد من أصحاب الامام الرضا والجواد عليهم السلام ، وبناء على ذلك وبملاحظة الطبقة لابد من حمل من روى عنه عبد الرحمن على محمد بن سنان ، فنحكم بضعف الرواية . إنه يرد على ذلك أن هنا خصوصيه
خوب : خلاصه این که عبدالله بن سنان از اصحاب امام صادق است و مدتی امام کاظم اما محمد بن سنان از اصحاب امام کاظم و رضا و جواد است در این روایت معلوم است که عبدالله بن سنان است چون از امام صادق ع نقل شده است
منبع خیمه گاه ابوالفضل

kheymegahabalfazl;494452 نوشت:
علم غيب داريد كه از دل علامه مجلسي اخباري را اورده ايد و مي گويد به اين روايت اعتماد داشته است

خود مجلسی گفته است که کتابش صحیح است و روایاتش ایرادی ندارد.

kheymegahabalfazl;494452 نوشت:
راوي ان ابوهريره هست و او هم در نزد شيعه و اهل سنت باطل هست

یه نقل قول بیار که حضرت ابوهریره رو ضعیف بدونه. فعلا که شما حدیث دارید در قوت حافظه این بزرگوار

kheymegahabalfazl;494493 نوشت:
گر جرات كرديد ما در خدمت شما هستيم

من در این مدت کم تقاضای دو تایپک داده ام که یکی تائید نشده و دیگری تائید شده اما هنوز راه اندازی نشده، شما اگر مرد علم هستید تایپک را راه بندازید تا در انجا اسرائلیات مذهبتان را نشان دهم

kheymegahabalfazl;494525 نوشت:
حال مي خواهيم برويم كتاب خود سيد هاشم بحراني را ببينيم و يقين حاصل كنيم كه چقدر جناب خالد در نشر اكاذيب بمثل و مانند بخاري هست و همان طور كه بخاري روات را يا حذف و اضافه مي كرد باز هم ايشان به مطالب شاذ متوسل شده است تا از دفاع بطلان بخاري فرار كند

عزیزم سایت عقیده که سایت خودتونه نه سایت ما!!!
حتما یه خبری داشتن که این رو نوشتند، علمای رجال هم می گویند که احمد بن محمد بن عیسی از طریق محمد بن سنان حدیثش گذشته!!!

شما علماتون مدلس هستند می خواهید چاپخونه هاتون نباشن؟
اتفاقا این ها همه سنده که شما حتی در چاپ کتاب هاتون هم تدلیس می کنید!!!

kheymegahabalfazl;494525 نوشت:
جناب خالد ما منتظر مي مانيم تا از رسوايي و تدليس هايتان دفاع كنيد

این تدلیس علمای شما هست که اسم راوی رو حذف کردن و یه سایت مثل عقیده که نویسنده اش بی شک شیر پاک خورده بوده این تدلیس رو رو کرده

این لینک ثابت می کنه که محمد بن سنان در این روایت بوده، پس یا باید یه نامه رسمی از این سایت بیارین که اشتباه کرده، یا باید قبول کنید علمای شما دارن با تدلیس این خیانت بزرگ علمی رو مخفی می کنند.

kheymegahabalfazl;494530 نوشت:
مضاف بر اينكه شيخ مفيد نيز ايشان را ثقه مي دانستند چنانچه كه علامه حلي در الخلاصه خود ص 251 فرمودند: قد اختلف علماؤنا في شأنه فالشيخ المفيد ره قال إنه ثقة ايشان فرمودند در مورد محمد بن سنان اختلاف هست اما شيخ مفيد ايشان را ثقه مي دانند

خوبه پس شما اعتراف کردید که علمای شما در جهل و نادانی هستند که ایشان را رد کرده اند!!!
خودت گفتی من نگفتما


(23 ) - 15 - مُحَمَّدُ بن سِنان، أبُو جَعْفَر، الهَمْدانيّ، مولاهم - هذا أصحّ ما يَنْتَسِبُ‏(47) إليه -.
ضَعِيْفٌ، غالٍ، يَضَعُ (الحديثَ)(48) لا يُلْتَفَتُ إليه.(49(
الرجال لابن غضائري
http://www.tebyan.net/index.aspx?PID...2&PageIndex=36

شیخ طوسی در رجال خود در مورد محمد بن سنان می گوید:
[ 5394 ] 7 - محمد بن سنان، ضعيف
رجال الطوسي- لشيخ الطائفة ابي جعفر الطوسي-باب المیم
ابن داوود حلی در رجالش ص 174 می گوید که او ضعیف است.
محمد بن سنان أبو جعفر الهمداني ضعيف غال) وسيأتي في الضعفاء.
http://www.yasoob.com/books/htm1/m020/23/no2329.html
455 - محمد بن سنان ين، م ضا، د (جخ) ضعيف (غض) غال (ست) قد طعن عليه، ضعيف، وروي عنه أنه قال عند موته. (لاتروواعني مما حدثت شيئا فانما هي كتب اشتريتها من السوق). والغالب على حديثه الفساد
http://www.yasoob.com/books/htm1/m020/23/no2329.html

ammarshia;494544 نوشت:
نمی دانم چرا سایت العقائد این محمد بن سنان را اورده است به احتمال اقوی از محقق است که سخن محقق حجت نیست ::

عزیز من حالا که آورده!
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها!!!

حتما یک جا بوده که آورده دیگه!!!

الان یا شما باید یه نامه رسمی از این سایت مبنی بر اشتباهش بیارین یا باید قبول کنید که علمای شما مدلس هستند

خالد ابن ولید;494599 نوشت:
خوبه پس شما اعتراف کردید که علمای شما در جهل و نادانی هستند که ایشان را رد کرده اند!!!

جناب خالد بن وليد، من نمي دانم شما در فهم و درك مباني و مسائدل علمي شما به عمر رفته ايد يا عمر به شما رفته است زيرا او خودش را هم نماد جهل و ناداني مي دانست

قال عمر كل ناس افقه من عمر

واقعا شما نفهميده ايد كه اصلا محمد بن سنان ربطي به كفر و ناصبي و زناكار بودن و كذاب بودن بخاري ندارد؟ محمد سنان چه ارتباطي با بخاري دارد؟ براي چه مانند عمر از بحث فرار مي كنيد؟ چرا از بخاري كه موضوع تاپيك هست سخن نمي گويد؟ اينقدر بالاي كوه رفته ايد خسته نشده ايد برادرم؟

دوم ما گفتيم محمد بن سنان ثقه هست و ائمه نيز به ان تصريح نموده اند شما هم اگر مي خواهي حاهلان را بشناسي به من بگو تا به شما بگويم از منظر اهل سنت عمر بن خطاب انوك و احمق بوده است

شما از كفر بخاري دفاع كن گويا ديگر مطالبي براي دفاعش نداري اينگونه فرار كرده ايد

خالد ابن ولید;494601 نوشت:
عزیز من حالا که آورده!
تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها!!!

حتما یک جا بوده که آورده دیگه!!!

الان یا شما باید یه نامه رسمی از این سایت مبنی بر اشتباهش بیارین یا باید قبول کنید که علمای شما مدلس هستند

خالد ابن ولید;494597 نوشت:
عزیزم سایت عقیده که سایت خودتونه نه سایت ما!!!
حتما یه خبری داشتن که این رو نوشتند، علمای رجال هم می گویند که احمد بن محمد بن عیسی از طریق محمد بن سنان حدیثش گذشته!!!

شما علماتون مدلس هستند می خواهید چاپخونه هاتون نباشن؟
اتفاقا این ها همه سنده که شما حتی در چاپ کتاب هاتون هم تدلیس می کنید!!!



جناب خالد، تدليس اساس مذهب شما هست كه شعبه مي گويد روات هاي شما به جز دو نفر همه گي اهل تدليس بوده اند حال بماند اهل تدليس بودن خلفاي ثلاثه خودتان و همچنين عايشه كه بنده حاضر به بحث در اين مورد هم هستم

اما انچه كه مورد حجت و احتجاج هست كتاب سيد بحراني هست كه چنين چيي در ان وجود ندارد فلذا سايت براي ما حجت نمي باشد كما اينكه ممكن هست مشكل نواشتاري در ان پي آيد

حالا چشمهايتان را خوب باز كنيد و بيايد از كفر بخاري و زناكار بودنش دفاع كنيد


ما منتظر مي مانيم تا از كفر، زنا، تدليس كذاب، باطل بودن صحيحن دفاع كنيد

خالد ابن ولید;494593 نوشت:
خود مجلسی گفته است که کتابش صحیح است و روایاتش ایرادی ندارد.

اگر مردي و غيرت داري قول علامه را بياور كه مي گويد كل كتابش صحيح هست، تدليس در مذهب شما اول و اخر ندارد وقتي اربابتان عمر كذاب باشد و در نزد مولا علي اهل خيانت باشد از تابعينش انتظار نشر اكاذيب نيست 1ضمن اينكه روايت هم ضعيف مي باشد

خالد ابن ولید;494593 نوشت:
یه نقل قول بیار که حضرت ابوهریره رو ضعیف بدونه. فعلا که شما حدیث دارید در قوت حافظه این بزرگوار

يا شما عمر را مانند خودش احمق و جاهل و نادان مي داني كه قولش را نمي پذيري و يا اينكه مشكل از جايه ديگر هست ضمن اينكه عايشه هم از منظر شما متهم در جهل عقايد مي شود زيرا او هم ابوهريره را كذاب مي داند

قال شيخ الإسلام السرخسي في ( كتاب الأصول 1 / 341 ) : « لما بلغ عمر أنّ أبا هريرة يروي بعض ما لا يعرف قال : لتكفّن عن هذا أو لألحقنّك بجبال دوس » .

ضمن اينكه اين روايت مرسل و باطل هست علاوه بر اين روايت از خود ابوهريره صادر شده باز قابل پذيرش نيست اضفه اينكه خود ابوهريره در نزد اهل سنت اصلا مقامي ندارد كه شيعه بخواهد براي او ارزش قائل شود

خالد ابن ولید;494593 نوشت:
من در این مدت کم تقاضای دو تایپک داده ام که یکی تائید نشده و دیگری تائید شده اما هنوز راه اندازی نشده، شما اگر مرد علم هستید تایپک را راه بندازید تا در انجا اسرائلیات مذهبتان را نشان دهم

تو اگر وجودش را داشتي از كفر بخاري دفاع مي كردي

حالا هم مي گويم اگر جرات و غيرت داري بيا سايت من مناضره كنيم

http://kheyme133.ir

ضمن اينكه اينجا ما منتظر دفاع شما از كفر بخاري هستيم بي صبرانه منتظريم بيايد در سايت ما براي مناظره اگر غيرت و جرات داريد بياييد

http://kheyme133.ir

kheymegahabalfazl;494605 نوشت:
واقعا شما نفهميده ايد كه اصلا محمد بن سنان ربطي به كفر و ناصبي و زناكار بودن و كذاب بودن بخاري ندارد؟

جناب آقای مدعی محترم، شما اومدید از تدلیس شیوخ امام بخاری رحمه الله خار چشم تشیع و مشرکین ایراد گرفتید، بنده نمونه ای از تدلیس های جناب آقای کلینی در مورد محمد بن سنان را آوردم تا دیگر دهن خود را به این الفاظ مخدوش نفرمائید و یادتان باشد مدلسین و کفار و ناصبی ها و کذاب ها علمای مذهب شما هستند و نه علمای جلیل القدر مذهب اهل سنت.

در ادامه ی تدلیس ها و تحریفات آقای کلینی چند مطلب دیگر هم می دهم تا دیگر جرات جسارت به امام بخاری رحمه الله را در ذهن بیمارت راه ندهی.

تعجبت كثيرا من تحامل وظلم ( بعض ) الكتاب في منتديات المخالفين هداهم الله , فلا يقعون على أدنى تغير في السند أو المتن إلا ويبادرون بشتم العلماء الأكابر والتشكيك في أمانتهم وعدالتهم ورميهم بالخيانة والتزوير , وإذا قيل لهم هذا ( تصحيف ) أو ( اختلاف نسخ ) أو ( كتابة النساخ ) أو . . فإنهم لا يقبلون ويرفضون إلا أن تسئ الظن مثلهم . . كنفس مبدأ الخوارج مع أمير المؤمنين علي عليه السلام , . . , بينما إن طبقت قواعدهم على كتبهم وتراثهم فالأمر يختلف والموازين تنقلب ! وحسبك ما سنذكره من أمثلة مختصرة لترى كيف توجه الأعذار والكلمات اللطيفة . . .
,,
مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج 2، ص: 40
قوله عليه السلام: استولى.... أقول: الظاهر أنه سقط من الخبر شيء، لأنه مأخوذ من كتاب البرقي و روي في المحاسن بهذا السند بعينه... وهذا من الكليني غريب و لعله من النساخ. أ.هـ
مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج 17، ص: 119
الأول: أن يكون وجه التخصيص أنهم العاملون و المنتفعون بها، فصارت لهم خلقا و سجية، و يؤيده أنه روى علي بن إبراهيم لهذا الخبر تتمة،
وهذا الاختصار المخل من المصنف (ره) غريب إلا أن يقال رواه علي بن إبراهيم على الوجهين. . . أ.هـ
مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج 11، ص: 350

kheymegahabalfazl;494611 نوشت:
ما منتظر مي مانيم تا از كفر، زنا، تدليس كذاب، باطل بودن صحيحن دفاع كنيد

آن کس که باید از کفر و تدلیس و کذبیات و اباطیل علمابش دفاع کند شما هستید جناب خیمه...
اگر بخواهی دوباره توهینی به علمای اهل سنت بکنی اینقدر از کفریات و تدلیس ها و کذبیات علمایت بیان می کنم که از فعالیت مذهبی پشیمان بشوی.
وسلام

kheymegahabalfazl;494618 نوشت:
اگر مردي و غيرت داري قول علامه را بياور كه مي گويد كل كتابش صحيح هست، تدليس در مذهب شما اول و اخر ندارد وقتي اربابتان عمر كذاب باشد و در نزد مولا علي اهل خيانت باشد از تابعينش انتظار نشر اكاذيب نيست 1ضمن اينكه روايت هم ضعيف مي باشد

الثاني: افتاء جمع من الأخباريين - كان صدوقين ومحمد بن يعقوب الكليني، بل الشيخ الطوسي أيضا فإنه منهم عند التحقيق وإن زعم العلامة أنه ليس منهم - بحكم لم يظهر فيه نص عندنا ولا خلاف يعادله
الفوائد المدنية والشواهد المكية - محمد أمين الإسترآبادي ، السيد نور الدين العاملي - الصفحة ٢٦٨
همچنین شیخ صدوق در مقدمه من لایهذر الفقیه می گوید:
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=41130
هدف از نگارش این كتاب را بر این اساس قرار دادم كه آن دسته از روایاتی را نقل نمایم كه به صحت آنها و صحت صدور آنها از معصومین علیه السلام وثوق و اطمینان كامل دارم.
کسی که این را می گوید یعنی اخباری است.
بررسى اعتبار كتب اربعه از ديدگاه آيت اللّه‏ نمازى شاهرودى ص 53
http://lib.hadith.ac.ir/n2015-e25179-p53.html

پس با این حساب کلینی و صدوق و طوسی هر سه اخباری هستند و بر هیچ کسی پوشیده نیست که اخباریون قائل به این هستند که تمام اخبار رسیده از معصومین صحیح است و چیزی تحت عنوان حدیث ضعیف ندارند.

در ضمن در دیدگاه اخباریون اصول کافی کاملا صحیح است، نمونه اش جناب آقای الله یاری

kheymegahabalfazl;494618 نوشت:
ابوهريره صادر شده باز قابل پذيرش نيست اضفه اينكه خود ابوهريره در نزد اهل سنت اصلا مقامي ندارد كه شيعه بخواهد براي او ارزش قائل شود

حالا دیدی که علمای شیعه روی قول ابوهریره رفتند یه باب باز کردن.

البته تقصیر شما نیست، علمای صدر اسلام حب شیخین و اصحاب رو داشتند.
اما شما بر خلاف علمای خود هستید و نه تنها حب شیخین رو ندارید بلکه سعی می کنید آنان را هم تخریب کنید.

متقدمین شیعه و حب خلفای راشدین:
ومن هنا يعلم: ان الذين قتلوا مع امير المؤمنين (عليه السلام) في الحروب الثلاثة كانوا شهداء وفيهم كثير ممن كانوا يتولونهما (2)
خاتمة المستدرك الميرزا النوري ج 5 ص 18
جاء في الحاشية :
(2) :أي ممن كانوا يتولون الخلفيتن: الاول، والثاني كما يظهر من السياق المتقدم .

تمام این ها رو می نویسم تا بدونی اگر یک بار دیگر به بزرگان اهل سنت جسارت کنی بدجوری ضربه فنی می شوی

kheymegahabalfazl;494618 نوشت:
تو اگر وجودش را داشتي از كفر بخاري دفاع مي كردي

حالا هم مي گويم اگر جرات و غيرت داري بيا سايت من مناضره كنيم

مرد مناظره هستم نه در سایتی که به راحتی توی اون آی پی من رو در بیاری و بخواهی آدم رو کله پا کنند، از شما اطلاعاتی ها همه چیز بر میاد.

بنده در پالتالک در خدمت شما هستم برای مناظره

دوست داشتی آی دی پالتالک میدم و شما هم بده تا با هم دیگر در یک روم بی طرف و به صورت صوتی مناظره کنیم.

DR Abdollah
آی دی منه در پالتالک

خالد ابن ولید;494655 نوشت:
جناب آقای مدعی محترم، شما اومدید از تدلیس شیوخ امام بخاری رحمه الله خار چشم تشیع و مشرکین ایراد گرفتید،

يعني شما مي خواهيد بگويد عايشه از مشركين بوده كه بخاري از او مي گويد به پيغمبر گفته لا تستحي؟

خالد ابن ولید;494655 نوشت:
بنده نمونه ای از تدلیس های جناب آقای کلینی در مورد محمد بن سنان را آوردم

بنده با تصوير كتاب شما را رسوا نمودم كه اين مطلب در كتاب ثقه الاسلام نبوده است اگر جرات داشتيد و مرد بوديد ثابت مي كرديد از خود كتاب، اما چون شجاعت شما به عمر رفته است مانند او به بالاي كوه رفتيد تا بتوانيد ازتدليس خودتان و بخاري فرار كنيد و تنها راه دفاع از كفر بخاري را افترا زدن به ثقه الاسلامي زديد كه ذهبي در مورد او نيكو سخن گفته است حال انكه در مورد بخاري او را از مدلسي و ضعفا مي داند
كليني چه ربطي به بخاري دارد شماره عينكتان را عوض كنيد زيرا موضوع تاپيك بخاري هست

خالد ابن ولید;494655 نوشت:
تا دیگر دهن خود را به این الفاظ مخدوش نفرمائید و یادتان باشد

ضمن اينكه بنده نه بلكه بنده اقوال كبار علماي اهل سنت را در مورد ناصبي بودن و كافر بودن بحاري اوردم اما شما نتواسنيتد از او دفاع كنيد و الان هم نمي توانيد دفاع كنيد

خالد ابن ولید;494655 نوشت:
مدلسین و کفار و ناصبی ها و کذاب ها علمای مذهب شما هستند و نه علمای جلیل القدر مذهب اهل سنت.

در مورد كفار كه ثابت هست در نزد عايشه خلفاي ثلاثه از كفارند در مورد مدلسي هم به زعم شعبه كل محدثين شما به جز دو نفر همه تدليس كار هستند در مورد ناصبي هم بايد بگويم از اوصافات ارباب شما ابوبكر و بعد هم عمر و الي اخر تا معاويه هست اگر نيازي باشد در اين مورد هم مناظره مي كنيم اگر جراتش را داشتيد خخخخخخخخخخخخ

در مورد كدابين هم قول ابن معين را مي اورم كه سرلوجه اي باشد براي شما

وأي صاحب حديث لا يكتب عن كذاب ألف حديث
همه محدثينتان از كذابان روايت نقل كرده اند، اين مذهب هست يا كارگاه كذابين؟

علماي اهل سنت از منظر خود بزرگان اهل سنت به شدت مجروح هستند ضمن اينكه خود شما هم امام حنبل را مجروح كرديد، شما كه اين را تضعيف نموده ايد بهتر است زياد گشاده رويي نكنيد زيرا خودتان باعث رسوايي خودتان شده ايد

خالد ابن ولید;494655 نوشت:
تعجبت كثيرا من تحامل وظلم ( بعض ) الكتاب في منتديات المخالفين هداهم الله , فلا يقعون على أدنى تغير في السند أو المتن إلا ويبادرون بشتم العلماء الأكابر والتشكيك في أمانتهم وعدالتهم ورميهم بالخيانة والتزوير , وإذا قيل لهم هذا ( تصحيف ) أو ( اختلاف نسخ ) أو ( كتابة النساخ ) أو . . فإنهم لا يقبلون ويرفضون إلا أن تسئ الظن مثلهم . . كنفس مبدأ الخوارج مع أمير المؤمنين علي عليه السلام , . . , بينما إن طبقت قواعدهم على كتبهم وتراثهم فالأمر يختلف والموازين تنقلب ! وحسبك ما سنذكره من أمثلة مختصرة لترى كيف توجه الأعذار والكلمات اللطيفة . . .
,,
مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج 2، ص: 40
قوله عليه السلام: استولى.... أقول: الظاهر أنه سقط من الخبر شيء، لأنه مأخوذ من كتاب البرقي و روي في المحاسن بهذا السند بعينه... وهذا من الكليني غريب و لعله من النساخ. أ.هـ
مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج 17، ص: 119
الأول: أن يكون وجه التخصيص أنهم العاملون و المنتفعون بها، فصارت لهم خلقا و سجية، و يؤيده أنه روى علي بن إبراهيم لهذا الخبر تتمة،
وهذا الاختصار المخل من المصنف (ره) غريب إلا أن يقال رواه علي بن إبراهيم على الوجهين. . . أ.هـ
مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج 11، ص: 350

من و بقيه دوستان منتظر مي مانيم تا اينها را ترجمه كنيد تا هم خودتان بيشتر رسوا شويد و هم مهر تاييد براي رسوايتان به واسطه خودتان بزنيم

خالد ابن ولید;494655 نوشت:
در ادامه ی تدلیس ها و تحریفات آقای کلینی چند مطلب دیگر هم می دهم تا دیگر جرات جسارت به امام بخاری رحمه الله را در ذهن بیمارت راه ندهی.

البته به اشان نگويد رحمت الله بلكه بايد بگويد لعنت الله زيرا اما حنبل فرمودند اگر كسي خلافت علي را قبول نكند اضل من حمار اهله هست و بخاري از كساني بود كه خلافت مولا را فتنه مي دانست اخيييييييييي اضل من حمار شد واقعا امام حنبل چه جملات تابناكي در حق ايشان فرموده اند

از مدلس و ناصبي و زنا كار بودن او دفاع كن، را نمي توانيد از او دفاع كنيد؟

خالد ابن ولید;494656 نوشت:
آن کس که باید از کفر و تدلیس و کذبیات و اباطیل علمابش دفاع کند شما هستید جناب خیمه...
اگر بخواهی دوباره توهینی به علمای اهل سنت بکنی اینقدر از کفریات و تدلیس ها و کذبیات علمایت بیان می کنم که از فعالیت مذهبی پشیمان بشوی.
وسلام

ما منتظر مي مانيم تا از كفر، زنا، تدليس كذاب، باطل بودن صحيحن دفاع كنيد

در اينكه او مدلس هست فرمايش من نيست بلكه ذهبي و بقيه بزرگان هست و در اين كه او كذاب و كافر و ناصبي و زناكار هست هم اقرار شعبه و خودش و بقيه علما من جمله حنبل هست

چرا از حقيقت مذهبتان فرار مي كنيد؟ گويا شخنان دلنشين كبار و اجلا اهل سنت به كام شما وهابيون خوش ننشسته است خخخخخخخخخخ :khaneh:

خالد ابن ولید;494665 نوشت:
لثاني: افتاء جمع من الأخباريين - كان صدوقين ومحمد بن يعقوب الكليني، بل الشيخ الطوسي أيضا فإنه منهم عند التحقيق وإن زعم العلامة أنه ليس منهم - بحكم لم يظهر فيه نص عندنا ولا خلاف يعادله
الفوائد المدنية والشواهد المكية - محمد أمين الإسترآبادي ، السيد نور الدين العاملي - الصفحة ٢٦٨
همچنین شیخ صدوق در مقدمه من لایهذر الفقیه می گوید:
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=41130
هدف از نگارش این كتاب را بر این اساس قرار دادم كه آن دسته از روایاتی را نقل نمایم كه به صحت آنها و صحت صدور آنها از معصومین علیه السلام وثوق و اطمینان كامل دارم.
کسی که این را می گوید یعنی اخباری است.
بررسى اعتبار كتب اربعه از ديدگاه آيت اللّه‏ نمازى شاهرودى ص 53
http://lib.hadith.ac.ir/n2015-e25179-p53.html

ما گفتيم اگر غيرت داريد و مرد هستيد قول علامه را بياوريد كه كتابش صحيح هست گويا در اين امر عاجز مانده ايد پس قبل از اينكه فرمايشات ما بر شما مترتب شود مطالبات ما را ارائه كنيد

خالد ابن ولید;494593 نوشت:
خود مجلسی گفته است که کتابش صحیح است و روایاتش ایرادی ندارد.

اگر مردي و غيرت داري قول علامه را بياور كه مي گويد كل كتابش صحيح هست، تدليس در مذهب شما اول و اخر ندارد وقتي اربابتان عمر كذاب باشد و در نزد مولا علي اهل خيانت باشد از تابعينش انتظار نشر اكاذيب نيست ضمن اينكه روايت هم ضعيف مي باشد


خالد ابن ولید;494665 نوشت:
س با این حساب کلینی و صدوق و طوسی هر سه اخباری هستند

خوب چشمت را باز كن كه سواد ترجمه كردن عربي هم نداري جناب بي سواد البته تقصير نداريد امامتان هم اينگكونه بوده است

خالد ابن ولید;494665 نوشت:
وإن زعم العلامة أنه ليس منهم

مي گويد به زعم علامه اينها از اخباريون نيستند ضمن اينكه اين چه ربطي دارد به اينكه علامه گفته باشد كتاب من صحيح هست؟

خالد ابن ولید;494665 نوشت:
در ضمن در دیدگاه اخباریون اصول کافی کاملا صحیح است، نمونه اش جناب آقای الله یاری

پس از منظر شما شيعه كتاب صحيح دارد، حالا شما بيا از رسوايي خودت هم دفاع كن كه مي گويي شيعه كتاب صحيح ندارد

خالد ابن ولید;494665 نوشت:
حالا دیدی که علمای شیعه روی قول ابوهریره رفتند یه باب باز کردن.

علامه مجلسي فقط روايت را اورده است و روايت هم گفتيم مرسل و ضعيف هست

شما نگفتي ايا عمر و عايشه در نزد شما از جاهلان بودند كه اقوال انها براي شما ارزشي نداشته؟

خالد ابن ولید;494665 نوشت:
البته تقصیر شما نیست، علمای صدر اسلام حب شیخین و اصحاب رو داشتند.

بله شما راست مي گويد اما اگر منظروتان از علماب صدر اسلام صحتابي هستند كه بايد بگويم عايشه به عنوان يك عالم خلفاي ثلاث را كافر مي دانست خخخخخخخخخخخ حال بماند كه معاصرين عمر را منافق، و اتباع تابعين هم عمر را انوك و احمق مي دانستند

خالد ابن ولید;494665 نوشت:
اما شما بر خلاف علمای خود هستید و نه تنها حب شیخین رو ندارید بلکه سعی می کنید آنان را هم تخریب کنید.

بنده نتنها بغض شيخين را دارم بلكه قائل بر كفر انها هم هستم و با عايشه در اين مقوله هم نوا هستم و انها را لعن مي كنم كما اينكه پيغمبر لعن كردند

كفر عایشه، ابوبكر، عثمان از زبان علمای اهل سنت

اثبات منافق بودن عمر بن خطاب از لسان مولانا گرگیج

خالد ابن ولید;494665 نوشت:
ومن هنا يعلم: ان الذين قتلوا مع امير المؤمنين (عليه السلام) في الحروب الثلاثة كانوا شهداء وفيهم كثير ممن كانوا يتولونهما (2)

بنده تحدي مي كنم در اين جمله حب شيخين را ثابت كنيد و بگويد اين قول براي كيست؟ و ضمن اينكه جمله را هم معنا كنيد تا ممنون شما شويم ههههههههههههههههههههههههه

اما اگر منظورتان اينكه علماي تشيع حب خلفاي راشد را دارد در اين شكي نيست زيرا خلفاي راشد از منظر تشيع همان 12 معصوم هستند و نه غاصبان و كافران

خالد ابن ولید;494665 نوشت:
تمام این ها رو می نویسم تا بدونی اگر یک بار دیگر به بزرگان اهل سنت جسارت کنی بدجوری ضربه فنی می شوی


تمام اينهايي را كه نوشته ايد باعث رسوايي خودتان شه است و تا كنون نتنها نتوانسته ايد از كفر و ناصبي بودن بخاري دفاع كنيد بلكه مهر بطلان بر ضعيف بخاري هم زده ايد، واقعا به شما حق مي دهد الان در سرشاخ طوري فيتيله پيچ شده ايد كه از كفر بخاري به كفر شيخين رسيده ايد :khaneh:

خالد ابن ولید;494669 نوشت:
مرد مناظره هستم نه در سایتی که به راحتی توی اون آی پی من رو در بیاری و بخواهی آدم رو کله پا کنند، از شما اطلاعاتی ها همه چیز بر میاد.

احتمالا عمر هم از افشاي آي پي خود در نزد اطلاعاتي هاي كفار مي ترسيد كه به بالاي كوه فرار كرده است :khaneh:

جرات مناظره نداريد چرا دنبال راه فرار هستي؟ يعني من به عنوان اطلاعاتي نمي توانم امارت را از اين سيات در بياورم؟ يعني اين سايت نمي تواند ايپي شما را بدست اورد؟ يعني من از چت در پالتاك نمي توانم از داس ايپيت را در بياورم؟ عمو تو هنوز نمي تواني از كفر بخاري دفاع كني انوقت صحبت از پروتكل هاي شبكه سايبر مي كني؟ ههههههههههه:khaneh::khandeh!::Khandidan!:

خالد ابن ولید;494669 نوشت:
بنده در پالتالک در خدمت شما هستم برای مناظره

دوست داشتی آی دی پالتالک میدم و شما هم بده تا با هم دیگر در یک روم بی طرف و به صورت صوتی مناظره کنیم.

DR Abdollah
آی دی منه در پالتالک

شما هر وقت جرات پيدا كرديد بيايد به سايت ما خوشحال مي شويم هههههههههههههههههه

ما منتظر مي مانيم تا از كفر، زنا، تدليس كذاب، باطل بودن صحيحن دفاع كنيد

اقا خالد سلام
در پالتاک بله بیاید اگر مرد مناظره هستید بیاید در روم ندای شیعه مناظره با دانش آموختگان البته اگر از قبل مناظره با برادر صاعقه الحیدری نکردی :ok:و اگر دوباره می خوای ببینی چند چنده بیا هر عالمی را میارری بیا آل شیخ را بیار برای مناظره ما اضلا پول می دیم به شما ولی قاعدتا اگر از قدیمی ها پالتاک هستید ب احتمال زیاد مناظره کردید و حالا به صورت صوتی یا با تکس؟؟
اصلا همین جا چطوره خوبه ؟؟با ادمین حرف می زنیم اگر اجازه داد حالا طرفین بحث را باز می کنند ولی اگر در قضیه شهادت حضرت زهرا س باشه همه دوستان سود می برند با یک داور بی طرف

خالد ابن ولید;494597 نوشت:
عزیزم سایت عقیده که سایت خودتونه نه سایت ما!!!
حتما یه خبری داشتن که این رو نوشتند، علمای رجال هم می گویند که احمد بن محمد بن عیسی از طریق محمد بن سنان حدیثش گذشته!!!

شما علماتون مدلس هستند می خواهید چاپخونه هاتون نباشن؟
اتفاقا این ها همه سنده که شما حتی در چاپ کتاب هاتون هم تدلیس می کنید!!!

این تدلیس علمای شما هست که اسم راوی رو حذف کردن و یه سایت مثل عقیده که نویسنده اش بی شک شیر پاک خورده بوده این تدلیس رو رو کرده

این لینک ثابت می کنه که محمد بن سنان در این روایت بوده، پس یا باید یه نامه رسمی از این سایت بیارین که اشتباه کرده، یا باید قبول کنید علمای شما دارن با تدلیس این خیانت بزرگ علمی رو مخفی می کنند.

بابا اسم سایتو نمی دونی همینطوری می گی سایت العقائد است نه عقیده عقیده سایت وهابیت است
اما یک نکته است در این گونه مطالب ::
من و برادر خیمه گاه تصاویری که ارائه دادیم بدون محقق یعنی سید علی عاشور بود ولی من دو تا چاپ از این محقق را دیدم هر دو محمد بن سنان را اورده است ، نتیجه ای که گرفته می شود این که این مطلب را محقق جای داده است وهمانطور که گفتم مقداری ادبیات بیاموزدید علامت []در زبان نشانه افزایشی است و مطلب نویسنده نیست
اسم : قلاب
کاربرد: افزایشی
افرایش کلمه یا عبارتی به متن اصلی
منبع کتاب چهل درس در قلمرو ادبیات فارسی و ایین نگارش ص 209 انتشارات ظفر سال چاپ 1380 نویسنده سید حسینی

حالا شما بچه امارات هستید ما دیگه کاری نداریم وقتی با فرهنگ ادبیات اشنا نیستی
برای دو چاپ
به سایت نور مراجعه کنید و سایت العقائد هر دو محقق علی عاشور است و حال سخن محقق بر ما حجت نیست و تحریفاتی عجیب اندر عجیب صورت می گیرد ::

ومن البين والواضح أن أمر الإمامة لو أجري بالشكل الذي أمر الله به ، وبالشكل الذي بلغه الرسول وبذل في ذلك سعيه ، لم تكن تحدث كل هذه الإختلافات في الدول الإسلامية والحروب وإراقة الدماء ، ولم يقع كل هذه الإختلافات في دين الله بدءاً بالأصول وانتهاء بالفروع.
یعنی از اوضحات است که اگر امامت به شکلی که پیامبر امر کرده و به شکلی که پیامبر ابلاغ کرده است این قدر در امم ها اختلاف نداشتیم

ظهرت في العديد من البلدان العربيه منذ إنتصار الثوره الإسلاميه في إيران ، بعض الكتب الفكريه والثقافيه المترجمه اللغه الفارسيه تضمنت تشويهاً كبيراً عما هي عليه في نسخها الأصليه ، ومن أولي هذه الكتب وأخطرها ، الترجمه العربيه لكتاب ( كشف الأسرار ) الذي ألّفه الإمام ( الخميني الراحل ) (قد) في أوائل الأربعينيات ، الذي صدر بالأردن عام ( 1987م ) عن ( دار عمار للطباعه والنشر ) في ( 314 ) صفحه ، وعليه ثلاث تسميات عربيه ترتبط بالترجمه :الأولي : ( محمد البنداري ) الذي يحمل لقب دكتور وهو صاحب الترجمه من الفارسيه إلي العربيه.الثاني : من التسميات العربيه ( سليم الهلالي ) وهو الذي قام بالتعليق في مواضع متفرقه من الترجمه.الثالث : صاحب تسميته ( محمد أحمد الخطيب ) الذي يحمل أيضاًًً لقب دكتور ثم أستاذ للشريعه الإسلاميه.
معنی الدكتور إبراهيم الدسوقي شتا:می گوید که کتبی که به زبان های دیگر بوده است ترجمه شده است به زبان عربی علیه نسخه اصلی ان
یعنی این قدر تحریفات زیاد بوده است

ما یک نمونه از تحریفات محقق را در مورد امام خمینی و سخنان حضرت امام اورده ایم و جواب داده ایم رجوع کنید چاپ عمان است ولی چاپ های صحیح چاپ قم است و جاهای دیگر

شبهه:
وقتی امام خمینی به پیامبر ص توهین می کند!!!

ammarshia;494737 نوشت:
سایت العقائد است نه عقیده عقیده سایت وهابیت است

بنده دو رفرنس اوردم يكي از سايتي كه پيوند به موسسه ايت الله ميلاني هست يعني كتابخانه انلاين شيعه و دومي هم متن تصوير كتاب سيد بحراني اين چرا جرات ندارد اينها را جواب دهد، سايت كه نزد هيچ احدي حجت نيست دوم اينكه اگر ان سايت درست نوشته چرا در كتابش موجود نيست سوم اينكه بيايد ثابت كند سابت شيعي هست



اين هم لينك اينترنتي اين حديث


http://shiaonlinelibrary.com/%D8%A7%...%D8%A9_188#top

الحديث الثالث: محمد بن يعقوب عن محمد بن يحيى عن أحمد بن محمد بن عيسى عن محمد بن خالد والحسين بن سعيد عن النضر بن سويد عن يحيى بن عمران الحلبي عن أيوب بن الحر وعمران بن علي الحلبي عن أبي بصير عن أبي عبد الله (عليه السلام) مثل ذلك (2).
(٢) الكافي: ١ / ٢٨٨ ذيل ح ١.

اصلام اينها چه ربطي به كفر و ناصبي بودن بخاري دارد كه اين اقا از پاسخ فرار مي كند؟

داداش من نامه زدم به سایت العقائد حالا ببینم جواب چی میدند
داداش من هر چی چاپ که داخلش سید علی عاشور بود رفتم نگاه کردم همشون محمد بن سنان داشت سایت نور و من جمله سایت عقیده و از خود نویسنده نیست چون محقق هم از علامت []استفاده کرده است یعنی مطلب از من محقق است مگر این که مرحوم سید هاشم بحرانی زنده شده است !!!که دور از واقعیت است..

ولی زیر بار نمی رند !!!

خوب ما اينجا سوال مي كنيم اگر اين عقيده سيد هاشم بحراني هست چرا در كتابش وارد نكرده؟ ثانيا ايشان امده اند استناد كرده اند به كتاب كافي، حال در كتاب كافي هم وجود ندارد، حالا ما سوال مي كنيم اين محمد بن سنان از كجا امده است؟ و اگر هم كسي اضافه كرده است بايد به ما بگويد از كجا اورده دوربين تاريخ پيما داشته و يا اينكه مانند عمر بن خطاب علم غيب داشته و يا مانند عيشه به قبر كليني متوسل شده اند كه فهميده اند حال انكه نه در كتاب كافي امده و نه در كتاب بحراني و هر كسي هم كه نام را اضافه كرده بايد دليل بياورد كه نمي تواند ادله مبرهن را اقامه نمايد پس ادعايي باطل هست

مجدد مي گويم اينها نتنها رسوئايي خالد را بيشتر مي كند بلكه به ما كمك مي كند تا اثبات كنيم فرار خالد از دفاع كفر و مدلس و كذاب بودن بخاري خود مويد تمامي اين مقام ها و جعل و نصب ان بر بخاري هست زيرا نتنها از او دفاع نمي كند بلكه فرار هم مي كند

kheymegahabalfazl;494705 نوشت:
بنده با تصوير كتاب شما را رسوا نمودم كه اين مطلب در كتاب ثقه الاسلام نبوده است

زحمت کشیدید!!!
دقیقا دعوا اینه که تین ثقه الاسلام شما مطلب رو سانسور کرده حاجی هههههههههههههههههه

دیدی که سایت عقیده این مطلب رو با ذر نام محمد بن سنان آورده.

حال که ابن عیسی نمی توانسته از ابن ولید روایت داشته باشد، چه کسی ان وسط بوده که مدلس ثقه ی شما آن شخص رو قیچی کرده؟

مرد باش و جواب بده آقا مدلس، نکند به سبک اربابان علمی خود قیچی تدلیس رو رها نمی کنی؟

تعجبت كثيرا من تحامل وظلم ( بعض ) الكتاب في منتديات المخالفين هداهم الله , فلا يقعون على أدنى تغير في السند أو المتن إلا ويبادرون بشتم العلماء الأكابر والتشكيك في أمانتهم وعدالتهم ورميهم بالخيانة والتزوير , وإذا قيل لهم هذا ( تصحيف ) أو ( اختلاف نسخ ) أو ( كتابة النساخ ) أو . . فإنهم لا يقبلون ويرفضون إلا أن تسئ الظن مثلهم . . كنفس مبدأ الخوارج مع أمير المؤمنين علي عليه السلام , . . , بينما إن طبقت قواعدهم على كتبهم وتراثهم فالأمر يختلف والموازين تنقلب ! وحسبك ما سنذكره من أمثلة مختصرة لترى كيف توجه الأعذار والكلمات اللطيفة . . .
مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج 2، ص:
40
قوله عليه السلام: استولى.... أقول: الظاهر أنه سقط من الخبر شيء، لأنه مأخوذ من كتاب البرقي و روي في المحاسن بهذا السند بعينه... وهذا من الكليني غريب و لعله من النساخ. أ.هـ
مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج 17، ص: 119

الأول: أن يكون وجه التخصيص أنهم العاملون و المنتفعون بها، فصارت لهم خلقا و سجية، و يؤيده أنه روى علي بن إبراهيم لهذا الخبر تتمة،
وهذا الاختصار المخل من المصنف (ره) غريب إلا أن يقال رواه علي بن إبراهيم على الوجهين. . . أ.هـ
مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج 11، ص:

kheymegahabalfazl;494705 نوشت:
البته به اشان نگويد رحمت الله بلكه بايد بگويد لعنت الله


از ادب مکتب شخص شما چیزی بجز توهین و تهمت و افترا انتظاری نیست، داد بزن عزیزم، بیشتر بگو تا بیبشتر رسوا بشه ادب مکتب توهین آمیزت... آفرین، آفرین، آفرین...
خدایا ایشان را به راه راست هدایت بفرما، اللهم آمین

kheymegahabalfazl;494705 نوشت:
از مدلس و ناصبي و زنا كار بودن او دفاع كن، را نمي توانيد از او دفاع كنيد؟

فعلا انکه محتاج دفاع از بزرگان مدلس و ناصبی و کذاب مذهبش هست تو هستی جناب خیمه ی خیمده!!!

نوشته اصلی توسط kheymegahabalfazl تو اگر وجودش را داشتي از كفر بخاري دفاع مي كردي

حالا هم مي گويم اگر جرات و غيرت داري بيا سايت من مناضره كنيم
مرد مناظره هستم نه در سایتی که به راحتی توی اون آی پی من رو در بیاری و بخواهی آدم رو کله پا کنند، از شما اطلاعاتی ها همه چیز بر میاد.

بنده در پالتالک در خدمت شما هستم برای مناظره

دوست داشتی آی دی پالتالک میدم و شما هم بده تا با هم دیگر در یک روم بی طرف و به صورت صوتی مناظره کنیم.

DR Abdollah
آی دی منه در پالتالک

kheymegahabalfazl;494714 نوشت:
احتمالا عمر هم از افشاي آي پي خود در نزد اطلاعاتي هاي كفار مي ترسيد كه به بالاي كوه فرار كرده است

جرات مناظره نداريد چرا دنبال راه فرار هستي؟ يعني من به عنوان اطلاعاتي نمي توانم امارت را از اين سيات در بياورم؟ يعني اين سايت نمي تواند ايپي شما را بدست اورد؟ يعني من از چت در پالتاك نمي توانم از داس ايپيت را در بياورم؟ عمو تو هنوز نمي تواني از كفر بخاري دفاع كني انوقت صحبت از پروتكل هاي شبكه سايبر مي كني؟ ههههههههههه

بنده به مدیریت این سایت اطمینان کامل دارم اما به شخص شما هیچ اطمینانی ندارم؛ اگر مرد هستی، غیرت دارم، حضرت فاطمه زهرا را به عنوان ناموس خود قبول داری، تشریف بیار پالتالک تا در مورد توهینات تشیع به حضرت فاطمه زهرا رض مناظره کنیم. اگر هم بی غیرتی و ناموس حضرت فاطمه زهرا برایت ارزشی ندارد لطفا ساکت باش و حرف از مناظره نزن.

در ضمن مناظره فقط و فقط به صورت صوتی

موضوع قفل شده است