روح چیست؟

تب‌های اولیه

141 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

جوادی;217588 نوشت:
خیر دوست عزیز.من که به شخصه نمی پذیرم.شما (درد) را برای من توصیف کن.سیگنالهای انتقال دهنده اطلاعات درد را نمی گم.خود درد را.به من ثابت کن یک رباط (درد) را مثل ما تجربه می کند.نه اینکه صرفا بهش دیکته شده باشد اگر فلان حادثه را دیدی فلان عکس العمل را نشان بده.نه.ثابت کن این تجربه ناخوشایند را مثل انسان (حس) میکند.
شما فقط اوت پوت بیرونی یا رفتار یک رباط را می بینی.اما حس درونی اورا هرگز نمی فهمی و نمی توانی هم ثابت کنی مگر اینکه جای او باشی!
مطمئن باش اصلا وجود ندارد.چون رباط یک ماشین است با برنا مه ای که ما بهش داده ایم.در مقابل یک حادثه معین با برداشت معین یک عکس العمل معین انجام می دهد.همین.در حالات پیشرفته اش مقداری هم محاسبه می کند.هرگز (حس) یک موجود زنده حتی ابتدایی ترین موجود زنده را تجربه نمی کند.درست مثل کامپیوتر.مثل ماشین حساب و....
همینطور هم خودآگاهی.اصلا خودت می گی (هوش مصنوعی)!
پس فرقی هست بین هوش مصنوعی وطبیعی.

جوادی;217588 نوشت:

بروز پدیده درد از برخی تبادلات شیمیایی و تغییرات ناشی می‌شود که نتیجه واکنش سه بخش عمده در بدن است. این نواحی شامل اعصاب محیطی ،نخاع و مغز است که هر یک نقش عمده‌ای در پیدایش درد دارند.
در یک احساس ناخوشایند در انسان است.احساس حاصل پردازش اصلاعات حسی است.این فرایند در شبکه های عصبی مصنوعی هم به کار می رود.همانطور که گفتم روبات ناءو به گفته سازندگانش قادر به درک احساسات است مگر اینکه آن ها دروغ گفته باشند.

بنام خدا.
سلام.

bertrand-russell;217668 نوشت:
بروز پدیده درد از برخی تبادلات شیمیایی و تغییرات ناشی می‌شود که نتیجه واکنش سه بخش عمده در بدن است. این نواحی شامل اعصاب محیطی ،نخاع و مغز است که هر یک نقش عمده‌ای در پیدایش درد دارند.
در یک احساس ناخوشایند در انسان است.احساس حاصل پردازش اصلاعات حسی است.این فرایند در شبکه های عصبی مصنوعی هم به کار می رود.همانطور که گفتم روبات ناءو به گفته سازندگانش قادر به درک احساسات است مگر اینکه آن ها دروغ گفته باشند.

یه سوال....
چطور یه انسان مرده را هرچه میزنیم درد نمی کشد؟و عکسلعملی از خود نشان نمی دهد؟

عــــلی;217731 نوشت:
بنام خدا.
سلام.

یه سوال....
چطور یه انسان مرده را هرچه میزنیم درد نمی کشد؟و عکسلعملی از خود نشان نمی دهد؟


عــــلی;217731 نوشت:

این دیگه چه سوالی بود.بسیار آشکار است چرا.فردی که مرده دیگه زنده نیست که بتونه به محرک ها پاسخ بده.حتی فردی که بی هوش هست هم همینطور است.شما چطور انتظار دارید زنده باشید وقتی همه چیز هایی که شما رو زنده نگه داشته اند از کار افتادند.

بنام خدا.
سلام.

bertrand-russell;217768 نوشت:
این دیگه چه سوالی بود.بسیار آشکار است چرا.فردی که مرده دیگه زنده نیست که بتونه به محرک ها پاسخ بده.حتی فردی که بی هوش هست هم همینطور است.شما چطور انتظار دارید زنده باشید وقتی همه چیز هایی که شما رو زنده نگه داشته اند از کار افتادند.

احسنت.پس قبول دارید چیزی که باعث زنده بودن یک موجود زنده میشه ترکیبات شیمیایی نیست،درسته؟یه چیزی فراتر از اون هست(روح).
:Gol:

عــــلی;217770 نوشت:
بنام خدا.
سلام.

احسنت.پس قبول دارید چیزی که باعث زنده بودن یک موجود زنده میشه ترکیبات شیمیایی نیست،درسته؟یه چیزی فراتر از اون هست(روح).
:gol:


عــــلی;217770 نوشت:

آقا چرا شما سخن من را اشتباهی تفسیر می کنی.دقیقا چیزی که باعث زنده موندن یک موجود میشه فعل و انفعالات بسیار پیچیده شیمیایی است.

بنام خدا.
سلام.

bertrand-russell;217786 نوشت:
آقا چرا شما سخن من را اشتباهی تفسیر می کنی.دقیقا چیزی که باعث زنده موندن یک موجود میشه فعل و انفعالات بسیار پیچیده شیمیایی است.

چطور شما توی حرفاتون تناقص وجود داره اما نمی خواهید وجود روح رو قبول کنید؟
اگه میگید فعل و انفعالات پیچیده است.پس چطور میشه که این فعل و انفعالات بهم میریزه و انسان میمیره؟
اصلاً چرا باید بهم بریزه اونم یکدفعه؟چطور میشه که یه گلوگه توی مغر میخوره انسان میمیره؟اما همین انسان قلبشم وایسه میمیره.خفشم کنی میمیره.نصفشم کنی میمیره.خون ازش بره میمیره.
ولی چرا نمیشه که زنده بشه؟جواب این سوال رو داری؟وجود خودتو احساس میکنی؟بخاطر چیه؟مواد شیمیاییه؟چه چیز باعث میشه که انسان بمیره؟

ای بابا دوست عزیز حالا یه مقاله خوندی حالا باید زمین و زمان رو به هم برسونی که روح وجود نداره!
اگه اینجوری که شما میگی باید ایران هم بشه مثل سویس که اگه فردی کسی رو کشت بعد از 21 سال باید آزاد بشه چون تمام سلولهای بدنش تغییر کرده و قبلیا که ادم کشتن ، از بین رفتن!!!!
حتما جن هم که دیگه اصلا قبول نداری نه!!!

عــــلی;217791 نوشت:
بنام خدا.
سلام.

چطور شما توی حرفاتون تناقص وجود داره اما نمی خواهید وجود روح رو قبول کنید؟
اگه میگید فعل و انفعالات پیچیده است.پس چطور میشه که این فعل و انفعالات بهم میریزه و انسان میمیره؟
اصلاً چرا باید بهم بریزه اونم یکدفعه؟چطور میشه که یه گلوگه توی مغر میخوره انسان میمیره؟اما همین انسان قلبشم وایسه میمیره.خفشم کنی میمیره.نصفشم کنی میمیره.خون ازش بره میمیره.
ولی چرا نمیشه که زنده بشه؟جواب این سوال رو داری؟وجود خودتو احساس میکنی؟بخاطر چیه؟مواد شیمیاییه؟چه چیز باعث میشه که انسان بمیره؟


عــــلی;217791 نوشت:

چه تناقضی وقتی عملکرد های زیستی در انسان متوقف شوند.انسان مرده است ولی دینداران می گن یه بعد دیگه ایی وجود داره که بعد از مرگ از بین نمی رود.ولی همه آن چیز هایی که به آن بعد غیرمادی نسبت می دهند با پیشرفت علم عصب شناسی و فیزولوژی ثابت شده که توسط مغز انجام می گیرد پس ما بعد از مرگ دیگر زنده نیستیم.دلایله زیادی باعث میشه عملکرد های زیستی متوقف شوند.تعریف مرگ هم همین است پایان همیشگی عملکرد های زیستی.به همین خاطر دیگه فرد زنده نمی شه.اگر مغز فرد از کار بیوفته هم فرد مرده است چون مغز دیگر ریبوت نمی شود ولی اگر قلب از کار بیوفته میشه فرد را به زندگی برگردوند.
اینکه من و شما وجود خودمون را احساس می کنیم به خاطر خودآگاهی است. و اینکه ما خودآگاهی داریم بخاطر فعالیت های الکتروشیمیایی سلول های عصبی است.

reza.ali202000;217867 نوشت:
ای بابا دوست عزیز حالا یه مقاله خوندی حالا باید زمین و زمان رو به هم برسونی که روح وجود نداره!
اگه اینجوری که شما میگی باید ایران هم بشه مثل سویس که اگه فردی کسی رو کشت بعد از 21 سال باید آزاد بشه چون تمام سلولهای بدنش تغییر کرده و قبلیا که ادم کشتن ، از بین رفتن!!!!
حتما جن هم که دیگه اصلا قبول نداری نه!!!

reza.ali202000;217867 نوشت:

درست است که سلول های بدن تغییر می کنند.ولی این نکته را توجه داشته باشید که سلول های دختر هیچ فرقی با سلول های مادر ندارتد و سلول های عصبی مغز و نخاع تقسیم نمی شوند.و اینکه شخصیت و خود فرد ثابت نیست شما همونی نیستی که در چهار سالگی بودی و مسلما رفتارهایی که در گذشته مرتکب می شدی را الان انجام نمی دی
نه جن یک افسانه است و وجود خارجی ندارد.

بنام خدا.
سلام.

bertrand-russell;217895 نوشت:
چه تناقضی وقتی عملکرد های زیستی در انسان متوقف شوند.انسان مرده است ولی دینداران می گن یه بعد دیگه ایی وجود داره که بعد از مرگ از بین نمی رود.ولی همه آن چیز هایی که به آن بعد غیرمادی نسبت می دهند با پیشرفت علم عصب شناسی و فیزولوژی ثابت شده که توسط مغز انجام می گیرد پس ما بعد از مرگ دیگر زنده نیستیم.دلایله زیادی باعث میشه عملکرد های زیستی متوقف شوند.تعریف مرگ هم همین است پایان همیشگی عملکرد های زیستی.به همین خاطر دیگه فرد زنده نمی شه.اگر مغز فرد از کار بیوفته هم فرد مرده است چون مغز دیگر ریبوت نمی شود ولی اگر قلب از کار بیوفته میشه فرد را به زندگی برگردوند. اینکه من و شما وجود خودمون را احساس می کنیم به خاطر خودآگاهی است. و اینکه ما خودآگاهی داریم بخاطر فعالیت های الکتروشیمیایی سلول های عصبی است.

من جواب سوالمو نگرفتم.چطور نمیشه که انسان دوباره زنده بشه؟مگه نگفتید ترکیبات شیمیایی هست؟توی شیمی مگه نخوندید هر ترکیب شیمیایی از ترکیب چند ماده فیزیکی یا شیمیایی بدست میاد؟پس چرا ما با اینهمه ترکیبات شیمیایی که انجام میدیم حتی قادر نیستیم یه پشه رو زنده کنیم؟
ولی همون رباتی که شما میگید رو اگه خوردشم کنید دوباره میتونیم به حالت اولش برگردونیم.
چه چیز باعث میشه که ما نتونیم یه سلول رو زنده کنیم ولی قادریم روبات به اون گندگی رو زنده کنیم؟
تفسیر شما از زنده شدن چیه؟آیا هرچیزی که حرکت کنه زندست؟من الان اون توپ رو شوت بزنم چون حرکت کرده زنده شده؟

عــــلی;217898 نوشت:
بنام خدا.
سلام.

من جواب سوالمو نگرفتم.چطور نمیشه که انسان دوباره زنده بشه؟مگه نگفتید ترکیبات شیمیایی هست؟توی شیمی مگه نخوندید هر ترکیب شیمیایی از ترکیب چند ماده فیزیکی یا شیمیایی بدست میاد؟پس چرا ما با اینهمه ترکیبات شیمیایی که انجام میدیم حتی قادر نیستیم یه پشه رو زنده کنیم؟
ولی همون رباتی که شما میگید رو اگه خوردشم کنید دوباره میتونیم به حالت اولش برگردونیم.
چه چیز باعث میشه که ما نتونیم یه سلول رو زنده کنیم ولی قادریم روبات به اون گندگی رو زنده کنیم؟
تفسیر شما از زنده شدن چیه؟آیا هرچیزی که حرکت کنه زندست؟من الان اون توپ رو شوت بزنم چون حرکت کرده زنده شده؟


عــــلی;217898 نوشت:

ترکیبات فوق العاده پیچیده شیمیایی نه ترکیباتی که از چند تا مولکول بدست بیاید.
قطعات روبات را می توان عوض کرد ولی انسان را نه.اگر cpu کاپیوتر شما سوخت باید عوضش کنید.
چند ویژگی است که باعث میشه ما یک موجود را زنده بدانیم.این ویژگی ها عبارت اند از متابولیسم،تولید مثل،پاسخ به محرک ها و غیره.یک مثال برای شما می زنم.ویروس را که می شناسید به عقیده زیست شناسان ویروس هم یک موجود زنده است و هم غیر زنده چرا چون فقط وقتی فعالیت می کند که وارد سلولی باشد و در صورت نبودن در سلول غیرفعال هستند.

بنام خدا.
سلام.

bertrand-russell;217910 نوشت:
ترکیبات فوق العاده پیچیده شیمیایی نه ترکیباتی که از چند تا مولکول بدست بیاید.
قطعات روبات را می توان عوض کرد ولی انسان را نه.اگر cpu کاپیوتر شما سوخت باید عوضش کنید.
چند ویژگی است که باعث میشه ما یک موجود را زنده بدانیم.این ویژگی ها عبارت اند از متابولیسم،تولید مثل،پاسخ به محرک ها و غیره.یک مثال برای شما می زنم.ویروس را که می شناسید به عقیده زیست شناسان ویروس هم یک موجود زنده است و هم غیر زنده چرا چون فقط وقتی فعالیت می کند که وارد سلولی باشد و در صورت نبودن در سلول غیرفعال هستند.

آها جالب شد.
پس شما برای اثبات کردن حرفتون ترکیب کردن دو ماده شیمیایی رو خیلی ساده میدونید؟اگر خیلی سادست و از ترکیب چندتا ملکول بدست میاد.آیا میتونید اونارو از هم جدا کنید؟
یک سلول که زندست مگه چندتا بیچاره ترکبیب داره که کسی نمیتونه اونو زنده کنه؟
بنده 6 ساله برنامه نویسم و 4 سال پیش بازی ای طراحی کردم که از هوش شما هم بهتر بازی میکرد و شما هرگز قادر به بردن بازی نبودین.اما برنامه نویسی ای که من کردم میدونم اون یک موجود زنده نیست بلکه چیزی هست که من براش نوشتم و خیلی هم جالب به نظر میاد.
اما طبیعیه که یکی مثل شما با دیدن رباطی ساخته دست انسان خودشو ببازه و بگه ایشون دارای خود اگاهی هست.چون هیچ اطلاعاتی در مورد هوش مصنوعی و برنامه نویسی ندارید.توی کامپیوتر همه چیز ولتاژ هست میدونی یعنی چی؟یعنی یا ولتاژ زیاده (یکه) یا خاموشه (صفره) و این عملیات اونقدر سریع انجام میشه که شما قادر به مشاهده و جداسازی اون نیستید.وهیچ چیزی خارج از این دو نیست.روبات گاک هم همینه عزیزم.اونقدر ولتاژهاش سریع کم و زیاد میشن که شما باورت شده طرف زندست.
این حرفارو اگه به یه آدم بی ایمان و بی خدا هم بزنی ولی اگه یه خورده از برنامه نویی اطلاعات داشته باشه میفهمه که دنیای کامپیوتر و هوش مصنوعی و رباط و ... یعنی 0 و 1 یعنی ولتاژ کم و ولتاژ زیاد.
بهتره خودتو زیاد مشغول دنیا نکنی چون بانگی که برای همه سر داده برای ما هم سر میده.اونوقت اگه دیر بشه راه برگشتی نیست.اونوقت با خودت میگی شیطان برای بازی دادن انسان ها چقدر تلاش کرده:ok:.
یا علی:Gol:.

bertrand-russell;217668 نوشت:
روبات ناءو به گفته سازندگانش قادر به درک احساسات است مگر اینکه آن ها دروغ گفته باشند.

عزیز دل ما که از یکی از اعضای تیم رباطیک ایران(می دانی که رباطیک ایران بسیار قوی است) پرسیدیم گفتند فقط می توان به رباط برنامه داد که در مقابل فلان پدیده فلان عکس العمل را نشان دهد.مثل هر ماشین دیگری.هرکسی که ادعا می کند رباط دردی مثل موجودات زنده را احساس می کند باید بتواند برود داخل آن !!! وحس اورا بفهمد.درد یک مفهوم غیر مادی است فقط می تواند توسط ابزاری به نام مغز به (خود) انسان که قطعا غیر مادی است فهمانده شود.اگر غیر مادی نبود که نمی فهمید.همینطور است غم و شادی وعشق و...این کلام شما از هرکسی که نقل قول شده گزاف وغیر قابل اثبات است.اگر دانشمند رباطیکی قادر است چنین ادعاهایی بکند دانشمندان زیست شناس هم قادرند تفاوت موجود زنده وغیرزنده وهوش طبیعی ومصنوعی را اثبات کنند.جای بسی تعجب است که کار ماتریالیستها به جایی رسیده که منکر بدهییات عقل انسانی شوند واحساسات را از جنس ماده بدانند.مثل چوب وآهن وخاک!
هرچندمن هنوزهم اینها رابه طور قطع به روح نسبت نمی دهم اما همین جواب در مورد احساسات نشان از گزاف بودن ادعاهای اینچنینی دارد.


عــــلی;217916 نوشت:
بنام خدا.
سلام.

آها جالب شد.
پس شما برای اثبات کردن حرفتون ترکیب کردن دو ماده شیمیایی رو خیلی ساده میدونید؟اگر خیلی سادست و از ترکیب چندتا ملکول بدست میاد.آیا میتونید اونارو از هم جدا کنید؟
یک سلول که زندست مگه چندتا بیچاره ترکبیب داره که کسی نمیتونه اونو زنده کنه؟
بنده 6 ساله برنامه نویسم و 4 سال پیش بازی ای طراحی کردم که از هوش شما هم بهتر بازی میکرد و شما هرگز قادر به بردن بازی نبودین.اما برنامه نویسی ای که من کردم میدونم اون یک موجود زنده نیست بلکه چیزی هست که من براش نوشتم و خیلی هم جالب به نظر میاد.
اما طبیعیه که یکی مثل شما با دیدن رباطی ساخته دست انسان خودشو ببازه و بگه ایشون دارای خود اگاهی هست.چون هیچ اطلاعاتی در مورد هوش مصنوعی و برنامه نویسی ندارید.توی کامپیوتر همه چیز ولتاژ هست میدونی یعنی چی؟یعنی یا ولتاژ زیاده (یکه) یا خاموشه (صفره) و این عملیات اونقدر سریع انجام میشه که شما قادر به مشاهده و جداسازی اون نیستید.وهیچ چیزی خارج از این دو نیست.روبات گاک هم همینه عزیزم.اونقدر ولتاژهاش سریع کم و زیاد میشن که شما باورت شده طرف زندست.
این حرفارو اگه به یه آدم بی ایمان و بی خدا هم بزنی ولی اگه یه خورده از برنامه نویی اطلاعات داشته باشه میفهمه که دنیای کامپیوتر و هوش مصنوعی و رباط و ... یعنی 0 و 1 یعنی ولتاژ کم و ولتاژ زیاد.
بهتره خودتو زیاد مشغول دنیا نکنی چون بانگی که برای همه سر داده برای ما هم سر میده.اونوقت اگه دیر بشه راه برگشتی نیست.اونوقت با خودت میگی شیطان برای بازی دادن انسان ها چقدر تلاش کرده:ok:.
یا علی:gol:.


عــــلی;217916 نوشت:

بازم چرا اشتباهی فهمیدی شما می دونید چقدر پروتیین ها و دی ان ای پیچیده اند.شما می دونید چندین میلیون نوع پروتیین وجود دارد.همین جوری حرف نزنید.دلیل اینکه آن بازی که ساختید بهتر از من کار می کرد این است که سرعت پردازش اطلاعات در رایانه بیشتر از مغز است.مغز هم ولتاژ دارد.نورون‌ها یا سلول ‌های تخصص‌ یافته مغز می ‌‌توانند در غشای پوشاننده بیرونی خود تکانه‌های الکتریکی کم‌ ولتاژی ایجاد کنند. در واقع اگر کل قدرت الکتریکی سلول‌‌های مغز را جمع کنید می‌ توانید تنها  یک لامپ 10 وات را روشن کنید!
یک لامپ 10 وات را روشن کنید!
این ضربان‌های الکتریکی در طول دنباله‌ های رشته ‌مانند تخصص‌ یافته این سلول‌ ها که آکسون نام دارند، حرکت می کنند و در انتهای آن ها باعث رها شدن مواد شیمیایی می‌ شوند که پیام را به سایر بخش‌های مغز منتقل می کنند.
به نظر می ‌رسد که همین ضربان‌های الکتریکی که ماهیتی دوتایی "همه یا هیچ" دارند، اطلاعات درباره دنیای خارج را حمل می ‌کنند: این که من چه چیزی را می ‌بینم؟ این که گرسنه هستم یا نه؟ این که به کدام مسیری باید حرکت کنم؟

bertrand-russell;217910 نوشت:
قطعات روبات را می توان عوض کرد ولی انسان را نه

یادتان که نرفته انسان قادر است ترکیبات بسیار پیچیده درست کند.
در ضمن دوست عزیز با بیان جزییات فیزیولوزی بدن انسان نمی توانید به مطا لب اصلیتان جامه حقانیت بپوشانید.
من خودم متخصص یکی از رشته های پزشکی هستم وتمام این دروس را گذرانده ام.بیان این جزییات اصل مطلب را عوض نمی کند.

تسلط هوش مصنوعی بر هوش انسان
براساس گزارش گیزمودو یک دانشمند آمریکایی پیش بینی کرده است که تا 10 سال آینده هوش مصنوعی از هوش انسان فراتر خواهد رفت و بنابراین تا سال 2020 رایانه ها ارباب انسان خواهند شد.
ری کورزویل" که از دیرباز به عنوان یک دانشمند "آینده بین" شناخته می شود در سال 2005 در کتابی با عنوان "یکتایی نزدیک است" (The Singularity is Near) پیش بینی کرده بود که در سال 2045 هوش مصنوعی بر هوش انسان تسلط پیدا خواهد کرد اما اکنون در تازه ترین اظهارات خود بیان داشته است که به دلیل شتاب توسعه رایانه ها این تاریخ از 2045 به 2020 خواهد رسید.
این دانشمند در این خصوص توضیح داد: "نقدی که به مفهوم یکتایی (Singularity) یا همان لحظه عبور هوش مصنوعی از هوش انسان وارد می شود این است که ذهن انسان بسیار پیچیده تر و جادویی تر از آن چیزی است که بتواند بر روی یک صفحه کوچک تراشه کپی برداری شود. این درحالی است که با مطالعه بر روی رفتار مغز می توان فهمید که موقعیت فناوری با شتاب چشمگیری درحال جهش است."
به اعتقاد "ری کورزویل" که مهمترین فعال موسسه "یکتایی" در سانفرانسیسکو است، بازسازی عملکردهای ذهن پس از حرکت از "یک نقطه ورود به یک تفکر واحد" بسیار آسان خواهد بود.
وی در این خصوص افزود: "برای دستیابی به هوش مصنوعی پیشرفته ما درحال رمزگشایی کورتکس مغز هستیم که در آن 22 میلیارد نورون و 220 تیلیارد سیناپس وجود دارد. زمانی که بتوانیم تمام این بخشها را رمزگشایی کنیم می توانیم به ابر رایانه مجهز به نرم افزاری برسیم که قادر است تمام برهانها و استدلالها را شبیه سازی کند."
هرچند که هنوز این برنامه وجود ندارد اما "کورزویل" معتقد است که ما به این هدف بسیار نزدیک هستیم.
"دارمندرا مدا" محققی که برنامه رایانه سازی شناختی "آی. بی. ام" را در مرکز تحقیقات "آلمادن" در سن خوزه هدایت می کند نیز در خصوص ابررایانه Sequoia "آی. بی. ام" و نقش آن در شتاب بخشیدن به رمزگشایی مغز توضیح داد: "برای رساندن این ابررایانه به سرعت 20 پنتافلاپ بر ثانیه دو سال زمان نیاز داریم. پس از رسیدن به این سرعت می توانیم بازسازی برهان و استدلال مغز انسان را شتاب بخشیم."
"تری سنینوسکی" رئیس لابراتور نوروبیولوژی موسسه "سالک" در ساندیگو نیز در این خصوص توضیح داد: "کورزویل در تائید اینکه یک کد حدود یک میلیون خط می تواند برای شبیه سازی فعالیتهای مغز انسان کافی باشد کاملا حق دارد."
به اعتقاد کورزویل راه برای رسیدن به "یکتایی" از ریاضی و رایانه ها عبور می کند. وی در این باره توضیح داد: "طرح مغز در ژنوم وجود دارد و قبل از فشرده شدن دارای 6 میلیون بیت یا حدود 800 میلیون بایت است اما این میزان می تواند به حدود 50 میلیون بایت کاهش یابد. این بدین معنی است که نصف مغز از 25 میلیون بایت یا یک کد یک میلیون خطی تشکیل شده است. بنابراین ظرف دو تا سه سال آینده می توان به این کد دست یافت اما این معنی رسیدن به یکتایی نیست و یکتایی زمانی حاصل می شود که بتوانیم هوش مصنوعی را به سطحی از آزموش و آگاهی برسانیم."
براساس گزارش گیزمودو، به گفته این دانشمند آینده بین پس از رسیدن به این کد یک میلیون خطی به حدود 7، 8 سال زمان نیاز است که هوش مصنوعی را آموزش داد و بنابراین لحظه تاریخی که هوش مصنوعی از هوش انسان فراتر می رود می تواند سال 2020 باشد.
وی در این خصوص گفت: "بنابراین لحظه تصمیم گیری زمانی خواهد بود که درک کنیم مغز چگونه عمل می کند و از آن لحظه به بعد می توانیم هوش مصنوعی را به مرزهای فراتر از هوش انسان هدایت کنیم."

جوادی;217939 نوشت:
یادتان که نرفته انسان قادر است ترکیبات بسیار پیچیده درست کند.
در ضمن دوست عزیز با بیان جزییات فیزیولوزی بدن انسان نمی توانید به مطا لب اصلیتان جامه حقانیت بپوشانید.
من خودم متخصص یکی از رشته های پزشکی هستم وتمام این دروس را گذرانده ام.بیان این جزییات اصل مطلب را عوض نمی کند.

جوادی;217939 نوشت:

هر موجود زنده ای قادر به ساختن مواد پیچیده شیمیایی است.ولی آیا انسان می تواند دست قطع شده خود را ترمیم کند و یا اعضای فرسوده ی خود را باز سازی کند

در علم پزشکی همیشه باید درد را وصف کرد. اما حالا وقت اش رسیده است که بتوان درد را هم دید. محققانی که روی این موضوع کار می کردند می گویند حالا می توانند درد را از بیرون اندازه گیری کنند. ادعای بزرگی که می تواند دریچه جدیدی در دنیای پزشکی باشد. تصورش را بکنید با این روش می توان فهمید که یک نوزاد تازه متولد شده که قادر به حرف زدن نیست درد دارد یا نه؟ یا می توان از درد فردی که قادر به ارتباط کلامی با محیط خارج نیست مطلع شد. ‏
به گزارش خبرنامه کامپیوتر و وب www.PcWebPaper.comازدنیای دانش، در روش جدید محققان کالج سلطنتی لندن با متدی به نام ASL- Arterial Spin Labelling به بررسی اسکن های Functional MRI گروهی از داوطلبان پرداخته اند. این روش قبلا هم به کار می رفته است. اما تا به حال برای بررسی میزان درد در بیماران مورد کاربرد قرار نگرفته بود. ‏
تحقیق جدید نشان داد که میزان خون اشباع از اکسیژن در محل هایی از مغز که مسوول حس درد هستند ارتباط مستقیمی با میزان دردی دارند که بیمار حس می کنند. بنابراین با اندازه گیری آن می توان مقدار درد بیمار را محاسبه کرد. ‏
در حال حاضر پزشکان برای تخفیف درد بیماران با مشکلات متعددی روبرو هستند. از آنجایی که هر کسی درد را از زبان خودش وصف می کند نمی توان برای آن یک معیار قایل شد بنابراین در تجویز دارو و دوز مناسب باید بر اساس تخمین عمل کرد. از طرف دیگر برخی بیماران مانند افرادی که به مواد مخدر اعتیاد دارند تظاهر به درد می کنند تا بتوانند داروهای مسکن از نوع مخدر را دریافت کنند. ‏
تا به حال برایتان پیش آمده که بخواهید میزان دردتان را به کسی نشان بدهید؟ شاید در آینده نزدیک بتوانید بگویید که امروز ۱۵ واحد درد داشتم. با این روش احتمالا پیدا کردن همدرد هم کار سختی نخواهد بود.

بنام خدا.
سلام.

bertrand-russell;217936 نوشت:
بازم چرا اشتباهی فهمیدی شما می دونید چقدر پروتیین ها و دی ان ای پیچیده اند.شما می دونید چندین میلیون نوع پروتیین وجود دارد.همین جوری حرف نزنید.دلیل اینکه آن بازی که ساختید بهتر از من کار می کرد این است که سرعت پردازش اطلاعات در رایانه بیشتر از مغز است.مغز هم ولتاژ دارد.نورون‌ها یا سلول ‌های تخصص‌ یافته مغز می ‌‌توانند در غشای پوشاننده بیرونی خود تکانه‌های الکتریکی کم‌ ولتاژی ایجاد کنند. در واقع اگر کل قدرت الکتریکی سلول‌‌های مغز را جمع کنید می‌ توانید تنها یک لامپ 10 وات را روشن کنید!
یک لامپ 10 وات را روشن کنید!
این ضربان‌های الکتریکی در طول دنباله‌ های رشته ‌مانند تخصص‌ یافته این سلول‌ ها که آکسون نام دارند، حرکت می کنند و در انتهای آن ها باعث رها شدن مواد شیمیایی می‌ شوند که پیام را به سایر بخش‌های مغز منتقل می کنند.
به نظر می ‌رسد که همین ضربان‌های الکتریکی که ماهیتی دوتایی "همه یا هیچ" دارند، اطلاعات درباره دنیای خارج را حمل می ‌کنند: این که من چه چیزی را می ‌بینم؟ این که گرسنه هستم یا نه؟ این که به کدام مسیری باید حرکت کنم؟

:khaneh:.
من خوب افرادی مثل شمارا میشناسم که چرا برای اثبات حرف خود به پیشانی دیگران برگه نفهمیدن میزنند.
شما خودت داری میگی مغز انسان دارای بار الکتریکی است(چیزی که دارای الکتریسیته باشه میشه با ولتاژ کم کنترلش کرد یعنی میشه سلول ها رو دوباره زنده کرد)پس چرا نمیتونن زندش کنن؟.ضمن اینکه جواب سوالای منو نمیدید چون قادر به پاسخش نیستید و علمش رو ندارید:ok:.
هیچ دانشمندی و هیچ برنامه نویس رباطیکی حرفای شمارو تعیید نخواهد کرد.چون شما فقط مثل یک گوش شنیده اید و حرف افراد با تجربه را هم قبول نخواهی کرد به قول معروف توی گوشتون پنبه گذاشتین.
درضمن مطالبی که بیان میکنید فقط نظریه هستند.متاسفانه شما نظریه رو با یک علم اثبات شده مقایسه میکنید.چرا که بسیاری از نظریه ها بعد از اثبات غلط از آب در اومدن.
راحت تر بگم شما مثل یه شاعر میمونید که یک سنگ رو زنده میکنه و خودش رو جای سنگ میذاره و با طبیعت حرف میزنه.یعنی به سنگ وجود میده.
بیچاره کارشناسان ما باید با چه کسایی سرو کله بزنن:khaneh:.یا علی:Gol:

سه بخش عمده در انسان مسءول ایجاد احساس درد هستند.این سه بخش اعصاب درد،نخاع و مغز هستند.امروزه با پیشرفت در زمینه ی سنسور ها و شبکه های عصبی مصنوعی می توان چنین چیزی را در روبات ها بوجود آورد.آقای جوادی آن کسی که شما از او سوال کردید فقط در زمینه برنامه نویسی اطلاعات دارد.درحالی که هوش مصنوعی فراتر از برنامه نویسی است و شامل علومی چون عصب شناسی،علوم شناختی،فلسفه هوش مصنوعی،فلسفه ذهن و غیره می باشد.
درضمن درست است که علم روباتیک در ایران پیشرفت کرده است ولی پیشرفته تر از ژاپن و دیگر کشورها نیست

عــــلی;217959 نوشت:
بنام خدا.
سلام.

:khaneh:.
من خوب افرادی مثل شمارا میشناسم که چرا برای اثبات حرف خود به پیشانی دیگران برگه نفهمیدن میزنند.
شما خودت داری میگی مغز انسان دارای بار الکتریکی است(چیزی که دارای الکتریسیته باشه میشه با ولتاژ کم کنترلش کرد یعنی میشه سلول ها رو دوباره زنده کرد)پس چرا نمیتونن زندش کنن؟.ضمن اینکه جواب سوالای منو نمیدید چون قادر به پاسخش نیستید و علمش رو ندارید:ok:.
هیچ دانشمندی و هیچ برنامه نویس رباطیکی حرفای شمارو تعیید نخواهد کرد.چون شما فقط مثل یک گوش شنیده اید و حرف افراد با تجربه را هم قبول نخواهی کرد به قول معروف توی گوشتون پنبه گذاشتین.
درضمن مطالبی که بیان میکنید فقط نظریه هستند.متاسفانه شما نظریه رو با یک علم اثبات شده مقایسه میکنید.چرا که بسیاری از نظریه ها بعد از اثبات غلط از آب در اومدن.
راحت تر بگم شما مثل یه شاعر میمونید که یک سنگ رو زنده میکنه و خودش رو جای سنگ میذاره و با طبیعت حرف میزنه.یعنی به سنگ وجود میده.
بیچاره کارشناسان ما باید با چه کسایی سرو کله بزنن:khaneh:.یا علی:gol:


عــــلی;217959 نوشت:

اگر سی پی یو کامپیوتر هم بسوزه هر چقدر ولتاژ بدید بازم کار نمی کنه.
نظریه فرضیه اثبات شده است.
بنده خودم رشته ام تجربی است و نیاز ندارم شما بیایی به من چیزی یاد بدی.در ضمن اون برنامه نویسی که حرف من رو نمی پذیره از علوم شناختی و عصب شناسی و دیگر علوم آگاهی داره که حرف های مرا رد می کنه

بنام خدا.
سلام.

bertrand-russell;217962 نوشت:
درحالی که هوش مصنوعی فراتر از برنامه نویسی است و شامل علومی چون عصب شناسی،علوم شناختی،فلسفه هوش مصنوعی،فلسفه ذهن و غیره می باشد.

شما بدون برنامه نویسی قادر نیستید هیچکاری کنید.وعلوم هوش مصنوعیتون به هیچ دردی نمیخوره.اون کسی که الگوریتم ها رو پیاده میکنه خود برنامه نویس هست.
یک برنامه نویس برای اینکه بتونه برنامه نویسی کنه باید از تمامی اطلاعات سر در بیاره و بدونه که باید چی بنویسه پس یک برنامه نویس از تمامی علومی که گفتید باید دانایی داشته باشه.
در اصل برنامه نویس یعنی کسی که از ابتدا همه چیز رو بلد بوده و تونسته انها رو پیاده سازی کنه.

بنام خدا.
سلام.

bertrand-russell;217966 نوشت:
اگر سی پی یو کامپیوتر هم بسوزه هر چقدر ولتاژ بدید بازم کار نمی کنه.

توی کامپیوتر چون یک ماده شیمیایی مثل سی پی یو بعد از سوختن به یک ماده شیمیایی دیگه تبدیل میشه باید اون قطعه رو عوض کنید.اما در سلول اینطور نیست.وماده در اصل تبدیل نشده و همون ماده است اما جانش رو از دست داده.یعنی چی؟این همون چیزیه که شما قبولش ندارید.
bertrand-russell;217966 نوشت:
نظریه فرضیه اثبات شده است.

شما رشتتون تجربیه؟پس باید ادبیات فارسیتون عالی باشه.
نظریه وزن چه کلمه ایه؟نظر، درسته؟کسی که نظر میده یعنی چی یعنی اثبات شده؟آیا من هر نظری در مورد هر چیزی بدم درست از اب در میاد؟فرضیه هم یعنی اینکه ما فرض بر این بگیریم که این اتفاق بیوفته آن اتفاق خواهد افتاد.اینارو شماکه رشته تجربی هستید باید بگید نه من.
نظریه انیشتن که در مورد سرعت نور گفته رو که میدونید؟آیا اثبات شده؟نه.

bertrand-russell;217897 نوشت:
درست است که سلول های بدن تغییر می کنند.ولی این نکته را توجه داشته باشید که سلول های دختر هیچ فرقی با سلول های مادر ندارتد و سلول های عصبی مغز و نخاع تقسیم نمی شوند.و اینکه شخصیت و خود فرد ثابت نیست شما همونی نیستی که در چهار سالگی بودی و مسلما رفتارهایی که در گذشته مرتکب می شدی را الان انجام نمی دی
نه جن یک افسانه است و وجود خارجی ندارد.

اینجوری که بوش در میاد خدا هم افسانه هس نه!
نیگا کن یه مقاله خوندی نمیدونی چکار کنیا!
اگه یه روز یه ربات تونست به جای جواب سلام بگه خداحافظ اونموقع میتونی این حرف رو بزنی!
ربات محکومه به انجام الگوریتم! حالا اگه میتونی یه مثال بزن که فرا تر از یک الگوریتم عمل کنه!

ربات سریع هس ولی خلاقیت ندارد!!!!!!!!

راستی در مورد جن اگه خواستی بگو به چند نفر معرفیت کنم که با جن در ارتباطن ببین افسانه هس یا واقعیت.

عــــلی;217967 نوشت:
بنام خدا.
سلام.

شما بدون برنامه نویسی قادر نیستید هیچکاری کنید.وعلوم هوش مصنوعیتون به هیچ دردی نمیخوره.اون کسی که الگوریتم ها رو پیاده میکنه خود برنامه نویس هست.
یک برنامه نویس برای اینکه بتونه برنامه نویسی کنه باید از تمامی اطلاعات سر در بیاره و بدونه که باید چی بنویسه پس یک برنامه نویس از تمامی علومی که گفتید باید دانایی داشته باشه.
در اصل برنامه نویس یعنی کسی که از ابتدا همه چیز رو بلد بوده و تونسته انها رو پیاده سازی کنه.


عــــلی;217967 نوشت:

مباحث مرتبط با هوش مصنوعی در عصر حاضر اساساً مبتنی است بر تلفیقی از برنامه نویسی کامپیوتر، روباتیک، ریاضیات، عصب شناسی، روانشناسی و زبان شناسی،علوم ارتباطات و فلسفه. ورود همزمان به تمامی این زمینه ها فوق العاده دشوار است و شاید هر کسی نهایتاً بتواند تنها در برخی از این علوم متخصص بشود.

بنام خدا.
سلام.

bertrand-russell;217989 نوشت:
مباحث مرتبط با هوش مصنوعی در عصر حاضر اساساً مبتنی است بر تلفیقی از برنامه نویسی کامپیوتر، روباتیک، ریاضیات، عصب شناسی، روانشناسی و زبان شناسی،علوم ارتباطات و فلسفه. ورود همزمان به تمامی این زمینه ها فوق العاده دشوار است و شاید هر کسی نهایتاً بتواند تنها در برخی از این علوم متخصص بشود.

بله.
اما کسی که بخواهد برنامه ای تحت این موضوع بنویسد باید از تمام علوم سر در بیارد.این علومی که گفتید شاید فقط خواندنی باشند برای کسی میخواهد در مورد آن اطلاعات کسب کند.اما یک برنامه نویس آنرا لمس میکند.
شما گفتید که هوش مصنوعی فراتر از برنامه نویسی است.در صورتی که خروجی هوش مصنوعی را یک برنامه نویس باید بنویسد و آن برنامه نویس هم باید از تمامی علوم هوش مصنوعی سر در بیارد بداند که چه چیز بنویسید.
برای برنامه نویسی هوش مصنوعی شما ابتدا باید اطلاعاتی در مورد هوش مصنوعی داشته باشید تا بتوانید برنامه ای را تحت ان توسعه دهید.پس برنامه نویسی هوش مصنوعی فراتر از خود علوم هوش مصنوعی است.
یا علی

عــــلی;217971 نوشت:
بنام خدا.
سلام.

توی کامپیوتر چون یک ماده شیمیایی مثل سی پی یو بعد از سوختن به یک ماده شیمیایی دیگه تبدیل میشه باید اون قطعه رو عوض کنید.اما در سلول اینطور نیست.وماده در اصل تبدیل نشده و همون ماده است اما جانش رو از دست داده.یعنی چی؟این همون چیزیه که شما قبولش ندارید.

شما رشتتون تجربیه؟پس باید ادبیات فارسیتون عالی باشه.
نظریه وزن چه کلمه ایه؟نظر، درسته؟کسی که نظر میده یعنی چی یعنی اثبات شده؟آیا من هر نظری در مورد هر چیزی بدم درست از اب در میاد؟فرضیه هم یعنی اینکه ما فرض بر این بگیریم که این اتفاق بیوفته آن اتفاق خواهد افتاد.اینارو شماکه رشته تجربی هستید باید بگید نه من.
نظریه انیشتن که در مورد سرعت نور گفته رو که میدونید؟آیا اثبات شده؟نه.


عــــلی;217971 نوشت:

ضربان‌های الکتریکی در طول دنباله‌ های رشته ‌مانند تخصص‌ یافته این سلول‌ ها که آکسون نام دارند، حرکت می کنند و در انتهای آن ها باعث رها شدن مواد شیمیایی می‌ شوند که پیام را به سایر بخش‌های مغز منتقل می کنند.بعد از مرگ دیگر پیام های الکتروشیمیایی رد و بدل نمی شود تازه بعد مرگ دیگر شخص تنفس نمی کند.که اکسیژن بگیرد و به دی اکسید تبدیل کند این یعنی تغییر ماده که بعد از مرگ رخ نمی دهد یا مثلا تغییر ماده در بدن به دلیل خوردن سم.یا مثلا سکته قلبی و مغزی به علت فرسودگی قلب و مغز که باز هم یعنی تغییر
این دیگه اقا نوبرش بود کسی باید ادبیاتش خوب باشه که رشته اش انسانی باشه نه من تجربی من باید زیست شناسی ام خوب باشه.
شما معنی لغوی نظریه و فرضیه را گفتید و ممکن است معنی لغوی تءوری که معادل نظریه است فرق داشته باشد.شما باید تعریف آن را بدانید.نظریه توضیحی است برای پدیده هایی که اتفاق می افته مثل نظریه فرگشت.در مورد نظریه نسبیت آره این قضیه که نور سرعت مطلق است رد شده است.

عــــلی;217995 نوشت:
بنام خدا.
سلام.

بله.
اما کسی که بخواهد برنامه ای تحت این موضوع بنویسد باید از تمام علوم سر در بیارد.این علومی که گفتید شاید فقط خواندنی باشند برای کسی میخواهد در مورد آن اطلاعات کسب کند.اما یک برنامه نویس آنرا لمس میکند.
شما گفتید که هوش مصنوعی فراتر از برنامه نویسی است.در صورتی که خروجی هوش مصنوعی را یک برنامه نویس باید بنویسد و آن برنامه نویس هم باید از تمامی علوم هوش مصنوعی سر در بیارد بداند که چه چیز بنویسید.
برای برنامه نویسی هوش مصنوعی شما ابتدا باید اطلاعاتی در مورد هوش مصنوعی داشته باشید تا بتوانید برنامه ای را تحت ان توسعه دهید.پس برنامه نویسی هوش مصنوعی فراتر از خود علوم هوش مصنوعی است.
یا علی


عــــلی;217995 نوشت:

درست است به همین خاطر آن را اول آوردم.ولی یک برنامه نویس بدون آگاهی از علوم دیگر نمی تواند کاری بکند.

عــــلی;217995 نوشت:
بنام خدا.
سلام.

بله.
اما کسی که بخواهد برنامه ای تحت این موضوع بنویسد باید از تمام علوم سر در بیارد.این علومی که گفتید شاید فقط خواندنی باشند برای کسی میخواهد در مورد آن اطلاعات کسب کند.اما یک برنامه نویس آنرا لمس میکند.
شما گفتید که هوش مصنوعی فراتر از برنامه نویسی است.در صورتی که خروجی هوش مصنوعی را یک برنامه نویس باید بنویسد و آن برنامه نویس هم باید از تمامی علوم هوش مصنوعی سر در بیارد بداند که چه چیز بنویسید.
برای برنامه نویسی هوش مصنوعی شما ابتدا باید اطلاعاتی در مورد هوش مصنوعی داشته باشید تا بتوانید برنامه ای را تحت ان توسعه دهید.پس برنامه نویسی هوش مصنوعی فراتر از خود علوم هوش مصنوعی است.
یا علی


عــــلی;217995 نوشت:

درست است به همین خاطر آن را اول آوردم.ولی یک برنامه نویس بدون آگاهی از علوم دیگر نمی تواند کاری بکند.

بنام خدا.
سلام.

bertrand-russell;218000 نوشت:
درست است به همین خاطر آن را اول آوردم.ولی یک برنامه نویس بدون آگاهی از علوم دیگر نمی تواند کاری بکند.

بله که نمیتواند.به خاطر همین است که برنامه نویسی به عنوان سخت ترین شغل دنیا معرفی شده است.چون ابتدا باید علم به برنامه نویسی داشته باشد.

bertrand-russell;217998 نوشت:
شما معنی لغوی نظریه و فرضیه را گفتید و ممکن است معنی لغوی تءوری که معادل نظریه است فرق داشته باشد.شما باید تعریف آن را بدانید.نظریه توضیحی است برای پدیده هایی که اتفاق می افته مثل نظریه فرگشت.در مورد نظریه نسبیت آره این قضیه که نور سرعت مطلق است رد شده است.

من شرمنده ام که اینجا باید درس زبان فارسی بدم.
اینجا را بخوانید.
علومی که اثبات شده باشند هرگز رد نمیشوند چون از نظر علمی تست شده و ثابت شده اند مثل جواب 1 + 1 میباشد.در اصل علومی که بر پایه نظریه و فرضیه باشند رد میشوند.
bertrand-russell;217998 نوشت:
ضربان‌های الکتریکی در طول دنباله‌ های رشته ‌مانند تخصص‌ یافته این سلول‌ ها که آکسون نام دارند، حرکت می کنند و در انتهای آن ها باعث رها شدن مواد شیمیایی می‌ شوند که پیام را به سایر بخش‌های مغز منتقل می کنند.بعد از مرگ دیگر پیام های الکتروشیمیایی رد و بدل نمی شود تازه بعد مرگ دیگر شخص تنفس نمی کند.که اکسیژن بگیرد و به دی اکسید تبدیل کند این یعنی تغییر ماده که بعد از مرگ رخ نمی دهد یا مثلا تغییر ماده در بدن به دلیل خوردن سم.یا مثلا سکته قلبی و مغزی به علت فرسودگی قلب و مغز که باز هم یعنی تغییر

ببینید من باید دوباره حرف خودم رو تکرار کنم.منم میدونم که کلی ترکیبات شیمیایی رخ میده.اما بعد از مرگ آیا سلول مثل سی پی یو از یه ماده به ماده دیگری تبدیل میشه؟
سی پی رو بهش برق نرسونی کار نمیکنه مثل خاموش و روشن شدن کامپیوتر.سلول هم بهش اکسیژن نرسه کار نمیکنه و میمیره.اما سی پی یو بسوزه به یه چیز دیگه تبدیل شده و قابل بازگشت نیست.وسلول که بمیره فقط عملیاتش متوقف میشه مثل اینکه بهش اکسیژن نرسیده باشه.نتیجه میگیریم که سلول یک موجود جاندار و وابسته به روح است که وقتی بهش برق نرسه دیگه دوباره بهش برق بدی کار نمیکنه اما سی پی یو اینطور نیست هروقت بخوای برق بده هر وقت هم نخواستی نده بازم برات کار میکنه تا زمانی که ماده ای که اونو سالم نگه میداره سالم مونده باشه(نسوخته باشه).

reza.ali202000;217972 نوشت:
اینجوری که بوش در میاد خدا هم افسانه هس نه!
نیگا کن یه مقاله خوندی نمیدونی چکار کنیا!
اگه یه روز یه ربات تونست به جای جواب سلام بگه خداحافظ اونموقع میتونی این حرف رو بزنی!
ربات محکومه به انجام الگوریتم! حالا اگه میتونی یه مثال بزن که فرا تر از یک الگوریتم عمل کنه!

ربات سریع هس ولی خلاقیت ندارد!!!!!!!!

راستی در مورد جن اگه خواستی بگو به چند نفر معرفیت کنم که با جن در ارتباطن ببین افسانه هس یا واقعیت.


reza.ali202000;217972 نوشت:

روبات هایی دارای توانایی حل مساله هستند.حل مساله یعنی مثلا شما در یک موقعیتی قرار میگیری که اصلا تجربه آن را قبلا نداشتی ولی با بهره گیری از هوش خود آن مشکل را حل می کنی.و به نظر من خلاقیت یعنی حل مشکل به بهترین روش

عــــلی;218003 نوشت:
بنام خدا.
سلام.

بله که نمیتواند.به خاطر همین است که برنامه نویسی به عنوان سخت ترین شغل دنیا معرفی شده است.چون ابتدا باید علم به برنامه نویسی داشته باشد.

من شرمنده ام که اینجا باید درس زبان فارسی بدم.
اینجا را بخوانید.
علومی که اثبات شده باشند هرگز رد نمیشوند چون از نظر علمی تست شده و ثابت شده اند مثل جواب 1 + 1 میباشد.در اصل علومی که بر پایه نظریه و فرضیه باشند رد میشوند.

ببینید من باید دوباره حرف خودم رو تکرار کنم.منم میدونم که کلی ترکیبات شیمیایی رخ میده.اما بعد از مرگ آیا سلول مثل سی پی یو از یه ماده به ماده دیگری تبدیل میشه؟
سی پی رو بهش برق نرسونی کار نمیکنه مثل خاموش و روشن شدن کامپیوتر.سلول هم بهش اکسیژن نرسه کار نمیکنه و میمیره.اما سی پی یو بسوزه به یه چیز دیگه تبدیل شده و قابل بازگشت نیست.وسلول که بمیره فقط عملیاتش متوقف میشه مثل اینکه بهش اکسیژن نرسیده باشه.نتیجه میگیریم که سلول یک موجود جاندار و وابسته به روح است که وقتی بهش برق نرسه دیگه دوباره بهش برق بدی کار نمیکنه اما سی پی یو اینطور نیست هروقت بخوای برق بده هر وقت هم نخواستی نده بازم برات کار میکنه تا زمانی که ماده ای که اونو سالم نگه میداره سالم مونده باشه(نسوخته باشه).


عــــلی;218003 نوشت:

لازم نیست شرمنده باشی.لغات در موقعیت های مختلف معانی مختلفی دارند.اصلا این قضیه ربطی به زبان فارسی ندارد.مربوط به علم است.یکی از ویژگی های علم ابطال پذیر بودن آن است.درواقع این خاصیت سلول های عصبی است که اگر به آن ها اکسیژن و گلوکز نرسد و یا ارتباطات عصبی شان از کار بیفتد از بین می روند و من نفهمیدم چه ربطی به روح داشت.اگر قلب از کار بیفتد دوباره آن را می توان به فعالیت وا داشت.و به شما گفتم که ویروس های زیستی زمانی که در سلول هستند فعالند و در خارج از آن هیچ فعالیتی ندارد.
بعد از مرگ تغییرات زیادی در بدن رخ می دهد.باکتری های داخل بدن شروع به تجزیه سلول ها می کنند.سلول ها فاسد می شوند.جسد بو می گیرد.

بنام خدا.
سلام.

bertrand-russell;218055 نوشت:
لازم نیست شرمنده باشی.لغات در موقعیت های مختلف معانی مختلفی دارند.

فکر کنم باید تعریف نظریه رو بخونید.
نظریه:
هدف اساسی علم ، تدوین نظریه است . (( یک نظریه مجموعه ای از سازه ها ( مفاهیم ) ، تعاریف و گزاره های به هم مرتبط است که از طریق مشخص ساختن روابط بین متغیرها ، با هدف تبیین و پیش بینی پدیده ها ، دید نظام یافته ای از پدیده ها ارائه می کند ( کرلینجر ،1374 :29 ) .
نظریه هرگز نمیتونه قطعی بشه مگر اینکه اثبات شده باشه.
bertrand-russell;218055 نوشت:
یکی از ویژگی های علم ابطال پذیر بودن آن است.

علمی که اثبات بشه باطل نمیشه.شما میتونی 1 + 1 رو بکنی 10؟
اون نظریه و فرضیه هست که باطل میشه.
bertrand-russell;218055 نوشت:
خاصیت سلول های عصبی است که اگر به آن ها اکسیژن و گلوکز نرسد و یا ارتباطات عصبی شان از کار بیفتد از بین می روند و من نفهمیدم چه ربطی به روح داشت

خوب میشه بمن بگید چرا وقتی دوباره بهش گلوکز و اکسیژن برسونیم دیگه زنده نمیشن؟؟؟
bertrand-russell;218055 نوشت:
اگر قلب از کار بیفتد دوباره آن را می توان به فعالیت وا داشت.

قلب تا زمانی که نمیره و سلولهاش زنده باشن میشه دوباره بکارش انداخت.
bertrand-russell;218055 نوشت:
بعد از مرگ تغییرات زیادی در بدن رخ می دهد.باکتری های داخل بدن شروع به تجزیه سلول ها می کنند.سلول ها فاسد می شوند.جسد بو می گیرد.

جواب سوالای مارو بدید.ما این علوم رو توی دوران ابندایی خوندیم.
-------
راستی الان این کیبردی که داری روش تایپ میکنی چقدر احساس درد میکنه؟میتونید برام توصیفش کنید؟

bertrand-russell;218006 نوشت:
روبات هایی دارای توانایی حل مساله هستند.حل مساله یعنی مثلا شما در یک موقعیتی قرار میگیری که اصلا تجربه آن را قبلا نداشتی ولی با بهره گیری از هوش خود آن مشکل را حل می کنی.و به نظر من خلاقیت یعنی حل مشکل به بهترین روش

حل مسئله با حل مشکل فرق میکند!
مسئله جوابی دارد ولی مشکل همیشه جواب ندارد!!!
مثلا 2*2 رو نمیدونه میاد از طریق 2+2 حل میکند این مسئله هس که حل میکند ولی مشکلی مثل این رو نمیتونه حل کنه!2*2=5

bertrand-russell;217953 نوشت:
درد را از بیرون اندازه گیری کنند. ادعای بزرگی که می تواند دریچه جدیدی در دنیای پزشکی باشد. تصورش را بکنید با این روش می توان فهمید که یک نوزاد تازه متولد شده که قادر به حرف زدن نیست درد دارد یا نه؟

مطمئن باشید درد یا هرمفهوم غیر مادی دیگری را نمی توان دید.اولا ما که خودمان پزشک هستیم مطالعاتمان حاکی از این است که نه تنها درد قابل اندازه کیری نیست بلکه حتی نشان دهنده شدت بیماری یا علت آن نیست.
میزان دردی که بیمار احساس می کند رابطه مستقیمی با شدت بیماری او ندارد و از لحاظ پزشکی معیار معتبری نیست.چون فقط بستگی به میزان پاتولوزی اندام ندارد بلکه کاملا بستگی به شخصیت بیمار وحالت روحی او وعوامل محیطی او نیز دارد.درد مولکول وسنگ وچوب نیست که بتوان خود آن را اندازه گرفت.بلکه فقط می توان اظهارت بیمار وشدت ناراحتی او ومیزان آسیب بافتی را اندازه گزفت.اصولا از نظر منطق پزشکی اندازه گیری درد اظهارشده جز برای کنترل علایم بیرونی نمی باشد.
به نظر بنده شما علائم وراههای فیزیکی را با خود مفاهیم اشتباه می گیرید.
یعنی در واقع اوت پوت را با این پوت.توجه کنید اوت پوت درد قابل اندازه گیری است.راههای انتقال درد قابل تقلید است اما لمس جسمانی یا دیدن آن خیر واین کاملا بدیهی است.یا همینطور هوش.راههای انتقال آن قابل تقلید است واوت پوت آن را که در کامپیوتر یا ماشین حساب یا ربط می بینیم اما خود آن قابل دیدن نیست.بسیاری از پدیده های زندگی ما همین هستند.این پدیده ها وجود دارند اما مادی وقابل لمس با حواس ظاهری نیستند.حرف ما این است که روح هم هر چه که هست از جنس مادی نیست وبنا بر این رفتارش مثل ماده نیست یا قابل دیدن یا اندازه گیری نیست.ببینید خودش نه اوت پوتش.

به شیوه مباحثه خودت دقت کن.ما می گیم درد رابه ما نشان بده.می گی مشکل است اما دانشمندان دارند روش کار می کنند وبه زودی می رسند!
(وعده سر خرمن)
می گیم مرده را زنده کن.می گی مشکل است(من خودم دنباله اش را می گم:)اما دانشمندان دارند روش کار می کنندو بزودی شاهد خواهید بود!
خودت قضاوت کن.اگر شما به من بگی:خدا را به من نشان بده ومن در جواب بگم علما دارند روش کار می کنند.درآینده نزدیک خواهیم دید واقعا تو این جواب را می پذیری؟!
یا شما باید بتوانی همین حالا درخواستهای ما را نشان بدهی یا در همان آینده ای که ازش صحبت می کنی بحث را ادامه می دهیم.

جوادی;218206 نوشت:

مطمئن باشید درد یا هرمفهوم غیر مادی دیگری را نمی توان دید.اولا ما که خودمان پزشک هستیم مطالعاتمان حاکی از این است که نه تنها درد قابل اندازه کیری نیست بلکه حتی نشان دهنده شدت بیماری یا علت آن نیست.
میزان دردی که بیمار احساس می کند رابطه مستقیمی با شدت بیماری او ندارد و از لحاظ پزشکی معیار معتبری نیست.چون فقط بستگی به میزان پاتولوزی اندام ندارد بلکه کاملا بستگی به شخصیت بیمار وحالت روحی او وعوامل محیطی او نیز دارد.درد مولکول وسنگ وچوب نیست که بتوان خود آن را اندازه گرفت.بلکه فقط می توان اظهارت بیمار وشدت ناراحتی او ومیزان آسیب بافتی را اندازه گزفت.اصولا از نظر منطق پزشکی اندازه گیری درد اظهارشده جز برای کنترل علایم بیرونی نمی باشد.
به نظر بنده شما علائم وراههای فیزیکی را با خود مفاهیم اشتباه می گیرید.
یعنی در واقع اوت پوت را با این پوت.توجه کنید اوت پوت درد قابل اندازه گیری است.راههای انتقال درد قابل تقلید است اما لمس جسمانی یا دیدن آن خیر واین کاملا بدیهی است.یا همینطور هوش.راههای انتقال آن قابل تقلید است واوت پوت آن را که در کامپیوتر یا ماشین حساب یا ربط می بینیم اما خود آن قابل دیدن نیست.بسیاری از پدیده های زندگی ما همین هستند.این پدیده ها وجود دارند اما مادی وقابل لمس با حواس ظاهری نیستند.حرف ما این است که روح هم هر چه که هست از جنس مادی نیست وبنا بر این رفتارش مثل ماده نیست یا قابل دیدن یا اندازه گیری نیست.ببینید خودش نه اوت پوتش.

جوادی;218206 نوشت:

این که درد قابل اندازه گیری نیست نظر شماست شما چیزی از روش های نوین عکسبرداری از مغز مانند اف ام آر آی می دانید.
اینکه درد با بیماری رابطه مستقیم ندارد خود مقاله گفته است.در مورد مراحل درد من نه این پوت را میگم و نه اوت پوت من کار به مرحله وسطیش دارم که همون پردازش است.پردازش احساس درد در لب پیشانی صورت می گیرد که موقع احساس درد جریان خون در آن شدید تر است.درد به شخصیت و خلق و خوی فرد بستگی دارد مثلا طی تحقیقاتی که روی کسانی که مدیتیشن کار می کردند انجام دادند لب پیشانی آن ها چین خوردگی بیشتری پیدا کرد و تحمل درد در آن ها بالا رفته بود.

جوادی;218275 نوشت:
به شیوه مباحثه خودت دقت کن.ما می گیم درد رابه ما نشان بده.می گی مشکل است اما دانشمندان دارند روش کار می کنند وبه زودی می رسند!
(وعده سر خرمن)
می گیم مرده را زنده کن.می گی مشکل است(من خودم دنباله اش را می گم:)اما دانشمندان دارند روش کار می کنندو بزودی شاهد خواهید بود!
خودت قضاوت کن.اگر شما به من بگی:خدا را به من نشان بده ومن در جواب بگم علما دارند روش کار می کنند.درآینده نزدیک خواهیم دید واقعا تو این جواب را می پذیری؟!
یا شما باید بتوانی همین حالا درخواستهای ما را نشان بدهی یا در همان آینده ای که ازش صحبت می کنی بحث را ادامه می دهیم.

جوادی;218275 نوشت:

اگر منظور شما از درد پردازش آن است شما به وسیله دستگاه های عکس برداری پیشرفته می توانید آن را ببینید.همانطور که اگر از یک متخصص کامپیوتر بخوایید جایگاه تصویر روی مانیتور را در سی پی یو به من نشان بده او می آیدمراحل پردازش تصویر و کد آن را به شما می گوید.
یعنی اگر تونستند مرده ها را زنده کنند شما قبول می کنی روح نیست هر چند که نمی تونید اثباتش کنید.
در مورد دیدن خدا که اصلا علاقه ای به دیدن خدا ندارم.من خیلی وقته که اصلا به خدا فکر هم نکردم و بکلی اونو فراموش کردم.چون دلم از روزگار خیلی پره

reza.ali202000;218119 نوشت:
حل مسئله با حل مشکل فرق میکند!
مسئله جوابی دارد ولی مشکل همیشه جواب ندارد!!!
مثلا 2*2 رو نمیدونه میاد از طریق 2+2 حل میکند این مسئله هس که حل میکند ولی مشکلی مثل این رو نمیتونه حل کنه!2*2=5

reza.ali202000;218119 نوشت:

آقا مشکل با مساله چه فرقی داره در انگلیسی هردو میشه یک کلمه
در ضمن حل مساله فقط مربوط به ریاضی نیست یک توانایی هوشی است.

مرگ مغزی بر اثر تصادف، ضربه، سقوط از ارتفاع و یا بر اثر پارگی عروق مغزی یا تومور مغزی ایجاد می‌شود و در نتیجه فشار داخل مغز افزایش می‌یابد و عروقی كه خون را از گردن به داخل مغز می‌رسانند بسته می‌شوند؛ چرا كه در یك فضای استخوانی سفت و محكم، جایی برای اتساع وجود ندارد. به علت ایجاد اختلال در خون‌رسانی پس از گذشت 6 تا 8 دقیقه كلیه سلول‌های مغزی همزمان تخریب می‌شوند و می‌میرند.

سلام
اگر جناب برتراند نخواد کاسه از آش داغتر بشه به حرف سازنده های نائو توجه کنه من رنگیش می کنم :
موضوع مطلب: روبات بااحساس!
دانشمندان اروپایی برای اولین بار در جهان روباتی ابداع کرده اند که در صورت ناراحت کردنش یا باید به سرعت او را دوباره شاد کنید و یا باید شاهد غصه خوردنش باشید زیرا "نائو" به خوبی می داند چگونه احساساتش را نمایان کند.

به گزارش مهر، "نائو" روبات انسان نمایی است که اگر دلش را بشکنید شانه هایش را آویزان کرده و غوز می کند و اگر شادش کنید بازوهایش را از هم باز کرده و شما را در آغوش می کشد.

این روبات با هدف تقلید توانایی های احساسی کودکی یک ساله طراحی و ساخته شده است و می تواند با انسانهایی که با او به مهربانی رفتار می کنند به خوبی ارتباط برقرار کند.

در واقع یکسری از نشانه های غیر کلامی از قبیل زبان بدن و حالتهای چهره است که به "نائو" کمک می کند احساسات انسان را ردیابی و تقلید کند و با طولانی تر شدن روابط با انسان توانایی و مهارتش در خواندن احساسات فرد افزایش پیدا می کند.

چشمهای "نائو" دوربینهای تصویربرداری هستند که می توانند فاصله افراد را از خود تشخیص دهند و حسگرهایی میزان حس لامسه انسانها را برای او تعریف می کنند.

مغز "نائو" به گونه ای مداربندی شده تا به شبکه عصبی مغز انسان شباهت داشته باشد و به این شکل نائو همیشه به یاد خواهد داشت که با چه افرادی تعامل داشته و چهره آنها را به خاطر خواهد سپرد.

با کمک این قدرت درک و قوانین ابتدایی درباره درک خوب بودن و بد بودن رویدادها، نائو می تواند شادی و ناراحتی را درک کند. حرکات بدن وی در برابر هر یک از احساسات برنامه ریزی شده هستند اما این روبات خود تصمیم می گیرد چه احساسی را باید نشان دهد.

دلداری دادن "نائوی" غمگین

"لولا کانامرو" از دانشگاه هرتفورد شایر می گوید: "ما سال اول زندگی انسان را در این روبات شبیه سازی کرده ایم. اکنون در حال تکمیل اشاره های غیر کلامی او هستیم و احساسات نائو بیشتر از طریق ژستها و حالات فیزیکی بدنش نمایان می شوند تا حالات چهره اش."

وی معتقد است "نائو" در آینده می تواند به عنوان دوست در کنار انسانها زندگی کند. "نائو" در بخشی از پروژه ای به نام Feelix Growing ساخته شده است. پروژه ای که تحت پشتیبانی کمیسیون اروپا قرار دارد.

بر اساس گزارش گاردین، در حالی که برخی از دانشمندان چنین روباتهایی را برای کمک در کارهای منزل و مراقبت از افراد سالخورده کارآمد می بینند اما برخی نیز باور دارند روباتهای انسان نما ممکن است روزی از کنترل خارج شده و به مالکان خود حمله کنند.
بابا چند بار بگیم قصه آش رو خودتون درست کردین دیگه چرا شورش می کنین .
موفق در اندیشه

امام حسن علیه السلام :

علم در سه گام است

گام اول عدم پذیرش (حق) و غرور است

گام دوم دانایی و فروتنی ( در مقابل حق ) است

گام سوم اعتراف به نادانی ( در مقابل بیکران در بیکران حقایق هستی ) است

علی علیه السلام:

علم دو نوع است

علم فطری و علم نقلی

و تا وقتی علم نقلی مطابق علم فطری نباشد نفعی ندارد

آقای حامد شما فقط قسمت هایی را که دوست داشتی علامت زدی.یه جور شبیه مغلطه نقل قول ناقصه

در واقع مغز ما هم همانند روبات برنانه ریزی شده است.روبات های توسط ما و ما توسط فرگشت یا همون تکامل.

یک جراح استخوان می گوید: به نظر من یک سری اعمال و حرکات وجود دارد که مغز انسان قادر به انجام نیست و یا اینکه برای آنها برنامه ریزی نشده است. تست زیر این نکته را ثابت‌می‌کند. تست زیر نمونه‌ی از حرکاتی است که با انجام آن مغز درگیر و گیج می‌شود. حتی اگر بارها و بارها این عمل را انجام دهید، مغز با سردر گمی زیاد همان نتیجه را نشان خواهد داد و‌ هیچ تغییری بوجود نخواهد آمد. یعنی شما نمی‌توانید، با سعی و تمرین مداوم پای تان را با هوش کنید. چرا که مغز شما از قبل برنامه ریزی شده است. این تست بسیار هیجان انگیز تنها چند ثانیه طول می‌کشد. باور کردنی نیست، ولی کاملا صحت دارد.
همین حالا آن را امتحان کنید. در حالیکه مقابل مانیتورتان نشستید (هر جای دیگر مانند؛ صندلی، مبل...) پای راستتان را کمی بالا آورید و در جهت عقربه‌های ساعت بچرخانید. در همین حال با دست راست شماره ۶ را در هوا بنویسید(عدد ۶ را از بالایش شروع کنید یعنی حرکتی در خلاف عقربه های ساعت) مسیر چرخش پای شما تغییر کرد نه؟!! یعنی پای شما خلاف عقربه‌هایساعت شروع به چرخیدن کرد. درسته؟ هنوز دانشمندان علتی برای این عکس العمل مغزپیدا نکرده‌اند. در نتیجه هیچ‌کاری برای تغییر آن نمی‌توان انجام داد. جالب بود نه؟!!.... شما می‌توانید بارها و بارها این آزمایش را انجام دهید و بارها و بارها همان نتیجه را مشاهده کنید

بنام خدا.
سلام.
ضمن اینکه من جواب سوالامو از جناب برتراند نگرفتم.سوالات جدیدی ازش میپرسم!!!(من خسته نمیشم)

bertrand-russell;218672 نوشت:
در واقع مغز ما هم همانند روبات برنانه ریزی شده است.روبات های توسط ما و ما توسط فرگشت یا همون تکامل.

اگه برنامه ریزی شده.میشه به من بگی چرا وقتی انسان مریض میشه مغضش معیوب میشه؟چرا رباط مریض نمیشه؟میشه به من بگید برنامه ریزی یعنی چی؟چه کسی این برنامه ریزی ای که شما میگید رو انجام داده؟
چرا یه سری انسان ها دیوونه و مغزشون عیب داره؟ایا ربات میتونه این چنین باشه؟
لطفاً پاسخ همه سوالات رو بدید و مثل نخود کیشمیش جدا نکنید هرکدوم رو دلتون خواست جواب بدید.
bertrand-russell;218672 نوشت:
یک جراح استخوان می گوید: به نظر من یک سری اعمال و حرکات وجود دارد که مغز انسان قادر به انجام نیست و یا اینکه برای آنها برنامه ریزی نشده است. تست زیر این نکته را ثابت‌می‌کند. تست زیر نمونه‌ی از حرکاتی است که با انجام آن مغز درگیر و گیج می‌شود. حتی اگر بارها و بارها این عمل را انجام دهید، مغز با سردر گمی زیاد همان نتیجه را نشان خواهد داد و‌ هیچ تغییری بوجود نخواهد آمد. یعنی شما نمی‌توانید، با سعی و تمرین مداوم پای تان را با هوش کنید. چرا که مغز شما از قبل برنامه ریزی شده است. این تست بسیار هیجان انگیز تنها چند ثانیه طول می‌کشد. باور کردنی نیست، ولی کاملا صحت دارد. همین حالا آن را امتحان کنید. در حالیکه مقابل مانیتورتان نشستید (هر جای دیگر مانند؛ صندلی، مبل...) پای راستتان را کمی بالا آورید و در جهت عقربه‌های ساعت بچرخانید. در همین حال با دست راست شماره ۶ را در هوا بنویسید(عدد ۶ را از بالایش شروع کنید یعنی حرکتی در خلاف عقربه های ساعت) مسیر چرخش پای شما تغییر کرد نه؟!! یعنی پای شما خلاف عقربه‌هایساعت شروع به چرخیدن کرد. درسته؟ هنوز دانشمندان علتی برای این عکس العمل مغزپیدا نکرده‌اند. در نتیجه هیچ‌کاری برای تغییر آن نمی‌توان انجام داد. جالب بود نه؟!!.... شما می‌توانید بارها و بارها این آزمایش را انجام دهید و بارها و بارها همان نتیجه را مشاهده کنید

حرکت جالبی بود.میدونی چرا؟
اخه من همون دور اول تونستم اینکارو انجام بدم:khaneh:.آروم هم تست کردم حتی پامو سمت عقربه های ساعت چرخودندم و دستمو برعکسچرخش دادم!!!ولی اصلاً حرف شما و دانشمنداتون صحت نداشت.
به دانشمندانتون بگید وقتی توی خونه بشینن و فقط فکر کنن و ورزش نکنن مغزشون از پس چرخوندن پا و نوشتن عدد 6 هم بر نمیاد.
من هنوز در عجبم که شما برای اثبات کردن حرفاتون دست به چه کار ها که نمیزنن.
الان میشه به من بگید چرخوندن پا چه ربطی به وجود داشتن یا نداشتن روح داره؟
من نمیدونم شما حرف چندتا برنامه نویس رو قبول نمیکنی حرف کارشناس حرف دکتر رو قبول نمیکنی.با خودت کمی فکر کردی چرا نمیخوای حرف حق رو بپذیری؟
حالا میفهمم چرا جناب حامد اون پست هارو ارسال میکرد.

هشام;216350 نوشت:
جناب برتراند راسل، مایی که از حقیقت علم و آگاهی و شعور و عشق و...می توانیم بحث کنیم، به جهت این است که تجربه شخصی به نحوعلم حضوری از این سنخ حقایق داریم، پس، ماها می توانیم به عنوان یک حقایق بدیهی که در خودمان داریم، سخن بگوییم. من حقیقتا با علم حضوری می یابم که موجودی آگاه و عالم و دارای حس و شعور هستم، شما هم در خودتان این حقیقت را می یابید، دیگری هم می یابد و...، اگر چنین اصلی را در خودمان نمی یافتیم، مسأله علم و آگاهی و توضیح آن غیر ممکن بود، پس، حقیقت سنخ وجودی آگاهی و شعور و عشق و ترس و شجاعت و...، از ناحیه انسان هایی مطرح می شود که به این سنخ حقایق علم حضوری دارند، و الا اگر این حقایق نزد مایی که آگاهیم، حاضر نبود، اساسا مفهومی هم از این حقایق بین ماها مطرح نمی شد. منی که می توانم، حقیقت آگاهی و شعور و عشق و...، را توضیح بدهم، از همین واقعیات بدیهی، مفهوم گیری می کنم، و شما هم که این حقایق را متوجه می شوید، به جهت این است که در خودتان این سنخ حقایق را تجربه می کنید و... حال شما از کجا دانسته اید که در این روبات ها، آگاهی وجود دارد؟ یا در روبات عشق وجود دارد یا ...؟ حال فرض کنیم شخصی ادعا می کند که من، آگاهی را در این بخش فیزیکی مغز پیدا کردم، و با انگشت اشاره بگوید، این همان آگاهی است، آیا شما خودتان می پذیرید که بزرگ شدن یا کوچگ شدن یا تغییر کردن یک سلول، آگاهی یا علم یا شعور یا عشق یا ترس یا...، باشد؟ بله تمام این تغییرات یک فرایندی است که در سلول ها در اثر آگاهی یا عشق یا ترس یا...، نمایان می شود، یعنی نشانه ای از آن حقایق در فلان سلول خودش را نشان می دهد، اما این ها نشانه های آگاهی و علم و عشق و...، هستند نه خود آنها، بنده نمی دانم چرا باید در مورد این مسأله واضح و روشن، اینقدر توضیح بدهیم.

[=arial]باسمه تعالی، سلام بر شما

[=arial]جناب برتراند راسل، شما مدتی است که برای رد حقیقت روح مطالبی را دایما تکرار می کنید و از شباهت ها و عکس العمل های ظاهری فیزیکی آن حقیقت معنوی و روحی، آن حقیقت را به تمام موارد مشابه، سرایت می دهید، مانند حرکت ظاهری یک روبات یا عکس العمل های ظاهری و...، این یعنی مغالطه و سفسطه آشکار.

[=arial]اینکه هوش مصنوعی را از هوش طبیعی بازسازی کرده باشند و شباهت های ظاهری را به دست آورده باشند که حقیقت علم و آگاهی و امورات معنوی نمی شود، ما دایما تکرار کرده و می کنیم که علامت ها و نشانه ها غیر از خود آن حقایق است، خود آن حقایق علمی و معنایی در نفس انسان و موجود زنده وجود دارد و هر موجودی برای خودش تجربه حضوری دارد و تجربه حضوری هر شخص هم غیر از تجربه حضوری شخص دیگر است، ما به جهت علم حضوری و تجربه این نمونه ها، می توانیم از مفاهیم آنها آگاه بشویم، شما در پاسخ مطالب ما نوشته اید:

bertrand-russell;216981 نوشت:
این احتمال هست که گاک به خودآگاهی رسیده در مورد هاد لیپسون او ادعا کرده که چنین روبات های ساخته در مغز انسان جاي به‌عنوان حافظه براي ثبت اطلاعاتي مشخص وجودندارد!» حتما مي‌پرسيد پس چگونه ما چيزها را به‌خاطر مي‌سپاريم و آن را به‌ياد مي‌آوريم؟! پاسخ در ماهيت سلولهاي عصبي و شبکه اين اعصاب نهفته است.در مغز هيچ نورون مسووليت نگهداري هيچ اطلاعات به‌خصوصي را بر عهده ندارد، بلکه همه نورون‌ها همه اطلاعات و امور پردازشي و تصميم‌گيري را انجام مي‌دهند. به‌عبارت ديگر، نورون‌ها تفاوت چنداني با هم ندارند و پردازش در مغز به‌صورت توزيع‌شده ‌انجام مي‌شود. البته مشاهدات علمي نشان داده که بخش‌هايي از مغز بيشتر روي برخي از اعمال تمرکز دارند.در مورد آگاهی و خودآگاهی نیز همین طور است. در مورد درک احساس در روبات ها باید بگم هدف هوش مصنوعی دادن توانایی ادراک یادگیری و استدلال به روبات ها است. آیا حالا قبول کردید که احساسات و عواطف مادی هستند یعنی از مواد شیمیایی خاص چون با ساخت آن ها و تزریق آن به بدن همان حالات پدید می آید. عواطف در واقع یک تجربه پیچیده فیزیولوژی روانی است و دو عامل درونی مانند شخصیت،مواد شیمیایی و بیرونی مانند محیط در بروز عواطف تاثیر دارند. و بهتر است بگوییم نشانه های وجود آگاهی و عواطف

[=arial]لطفا با دقت مطالب خودتان را با توجه به عبارات رنگی شده بخوانید.

[=arial]بسیار خوب، شما در توضیح این فرایند، همان مطالب ما را که مسأله تأثیر گذاری مواد شیمایی و...در بروز عواطف و نشانه های وجود آگاهی و عواطف را تأیید کرده اید.

[=arial]مسأله حقیقت روح واحد و فعل و انفعالات ظاهری و باطنی همان نفس واحد انسانی، غیر از خود تأثیرات و نشانه های ظاهری آن است، شما در توضیح فرایند درد نوشته اید:

bertrand-russell;217668 نوشت:
بروز پدیده درد از برخی تبادلات شیمیایی و تغییرات ناشی می‌شود که نتیجه واکنش سه بخش عمده در بدن است. این نواحی شامل اعصاب محیطی ،نخاع و مغز است که هر یک نقش عمده‌ای در پیدایش درد دارند. در یک احساس ناخوشایند در انسان است.احساس حاصل پردازش اصلاعات حسی است.این فرایند در شبکه های عصبی مصنوعی هم به کار می رود.همانطور که گفتم روبات ناءو به گفته سازندگانش قادر به درک احساسات است مگر اینکه آن ها دروغ گفته باشند.

[=arial]عجبا، بروز پدیده درد از برخی تبادلات شیمایی ناشی می شود قطعا غیر از این است که بروز تبادلات شیمایی مساوی با درد و خود درد باشد.

[=arial]دوست عزیز، از کجای این مطالب، وجود حقیقت درد را (که از امورات روحی و معنایی با فعل و انفعالات عصبی و...)، منکر می شوید؟

[=arial]اولا، تمام مطالب شما به نقل قول های تجربی افراد دیگر، ختم می شود(که در خصوص میزان قطعیت علم تجربی و میزان اثبات پذیری و قطعیت گزاره های تجربی نزد دانشمندان غربی و شرقی، بحث زیاد است.) پس، مطالب شما اول نقل قول است، دوم، گزاره های تجربی.

[=arial]ثانیا ما با همان حقایق بدیهی که امکان حس آن در وجود خود ما وجود دارد استدلال می کنیم، شما به وجود احساسات در روبات ها به گفته سازندگان آن استناد می کنید، که مثلا فلان روبات دارای احساسات است، به دلیل اینکه عکس العمل های مشابه دارد.

[=arial]تمام سخنان دانشمندان تجربی به مطالعه همان ظواهر و عکس العمل های فیزیکی ختم می شود نه غیر آن، اما بحث ما در مورد حقیقت دیگری به نام روح است، آن روحی که در وجود تک تک ماها وجود دارد، آن حقیقت علم و آگاهی که در تک تک ماها وجود دارد.

[=arial]سوال، آیا شما نمی توانید، یک وجودی را فرض کنید که عکس العمل های حرکتی و علامت های ظاهری یک موجود زنده را داشته باشد، اما زنده نباشد؟

[=arial]شما می گویید روبات نایو، به گفته سازندگانش قادر به درک احساسات است، مگر اینکه آنها دروغ گفته باشند، درست؟

[=arial]پس، نتیجه این مطلب شما، دقیقا این می شود که روبات نایو، که نشانه ها و حرکت های احساسی را از خودش بروز می دهد، ممکن است دارای احساسات باشد، ممکن است نباشد، یعنی ممکن است از سنخ همان احساساتی که ما نمونه آن را حضورا در خودمان داریم را داشته باشد و ممکن است نداشته باشد.

[=arial]این مطلب یعنی اصل احساسات و حقیقت احساسات از نوع یک درکی است که مربوط به حقیقت روح است و ما نشانه های ظاهری و تشابه های ظاهری و فیزیکی را می توانیم در یک فرض عقلی، هم با احساسات و درک داشته باشیم و هم بدون آن، و در نهایت نتیجه قطعی این مطلب این می شود که عکس العمل های فیزیکی و تشابه های نشانه های فیزیکی یک موجود زنده دارای روح، با احساسات روحی و خود روح موجود زنده مساوی نیست، بلکه غیر آن است.(دقت کنید)

bertrand-russell;218672 نوشت:
در واقع مغز ما هم همانند روبات برنانه ریزی شده است.روبات های توسط ما و ما توسط فرگشت یا همون تکامل.

احسنت، این هم یک کشف جدید و قطعی و خدشه ناپذیر، یعنی رابطه مسأله روبات به جریان فرگشت.
:Kaf::Kaf:

عــــلی;218739 نوشت:
بنام خدا.
سلام.
ضمن اینکه من جواب سوالامو از جناب برتراند نگرفتم.سوالات جدیدی ازش میپرسم!!!(من خسته نمیشم)

اگه برنامه ریزی شده.میشه به من بگی چرا وقتی انسان مریض میشه مغضش معیوب میشه؟چرا رباط مریض نمیشه؟میشه به من بگید برنامه ریزی یعنی چی؟چه کسی این برنامه ریزی ای که شما میگید رو انجام داده؟
چرا یه سری انسان ها دیوونه و مغزشون عیب داره؟ایا ربات میتونه این چنین باشه؟
لطفاً پاسخ همه سوالات رو بدید و مثل نخود کیشمیش جدا نکنید هرکدوم رو دلتون خواست جواب بدید.

حرکت جالبی بود.میدونی چرا؟
اخه من همون دور اول تونستم اینکارو انجام بدم:khaneh:.آروم هم تست کردم حتی پامو سمت عقربه های ساعت چرخودندم و دستمو برعکسچرخش دادم!!!ولی اصلاً حرف شما و دانشمنداتون صحت نداشت.
به دانشمندانتون بگید وقتی توی خونه بشینن و فقط فکر کنن و ورزش نکنن مغزشون از پس چرخوندن پا و نوشتن عدد 6 هم بر نمیاد.
من هنوز در عجبم که شما برای اثبات کردن حرفاتون دست به چه کار ها که نمیزنن.
الان میشه به من بگید چرخوندن پا چه ربطی به وجود داشتن یا نداشتن روح داره؟
من نمیدونم شما حرف چندتا برنامه نویس رو قبول نمیکنی حرف کارشناس حرف دکتر رو قبول نمیکنی.با خودت کمی فکر کردی چرا نمیخوای حرف حق رو بپذیری؟
حالا میفهمم چرا جناب حامد اون پست هارو ارسال میکرد.


عــــلی;218739 نوشت:

روبات هم ممکنه خراب بشه این دیگه چه حرفی بود.شما چیزی درباره ی ویروس های کامپیوتری شنیدی!
من حدس میزنم شما عمدا گفتید این کار را کردم که بگی علم غلط میگه.

مسلم است که روبات نایو نمی تواند مانند یک انسان احساسات و عواطف را درک کند. چون او فاقد دستگاه هورمونی و اعضایی مانند قلب و غیره است.انسان هایی هم که قلب خود را از دست داده و قلب مصنوعی برای آن ها گذاشته اند احساسات و عواطفشان تغییر کرده است.من نگفتم چون عکس العمل انسان و روبات یک جور است پس او هم احساس دارد.شما می دانید که فرایند دارای سه مرحله ورودی،پردازش و خروجی است.نایو حسگر های دارد که حس لامسه را برای او تعریف می کند.مغز او مانند مغز یک کودک یک ساله طراحی شده است.و در انتها او می تواند آنچه را که درک کرده بروز کند.
اینکه شما می گید نشانه ها و علایم ظاهری یعنی چیزی از مکانیزم و عملکرد مغز نمی دانید.
احساس درد حاصل پردازش اطلاعات حسی از اعصاب درد می باشد.
شما از مکانیزم داروهای مسکن و ضد درد چیزی می دانید.این دارو ها از تبادل شیمیایی در مناطق و اعصابی که باعث ایجاد درد می شوند جلوگیری می کنند.
و در آخر شما هیچ اثباتی را برای وجود روح نیاوردید.
در ضمن اون مثال فرگشتی را برای روبوت نیاوردم برای این آوردم که بگم ما هم برنامه ریزی شده ایم توسط چی ژن ها، ژن ها چطور توسط فرگشت

بزار زیر دیپلمی صحبت کنم شما دیدی موقع فوتبال بازی اگر صدمه ببینی درد داری ولی کمه اما بعدا بیشتر میشه چرا چون هنگام ورزش کردن ماده ای به نام آندورفین در مغز ترشح میشه که آرامش بخش و ضد درده

موضوع قفل شده است