ازدواج با مرد متاهل، ازدواجی موفق؟

تب‌های اولیه

270 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

הנביא מוחמד;623477 نوشت:
صد تا که نه ولی 2 تا چرا البته با رضایت همسر اول

تعارف میکنی؟
دخترای مذهبی زیادن ها هر چند تا دوست داری بردار

ღ✿ღ Parisa ღ✿ღ;623723 نوشت:
تعارف میکنی؟
دخترای مذهبی زیادن ها هر چند تا دوست داری بردار

کلیو چنده؟من 5 کیلو میخوام:Khandidan!:
یعنی اگر یه خانواده ای باشه زن اول راضی زن دوم هم راضی خدا هم راضی شما ناراضی هستید؟!
یا حق

neg@r;623686 نوشت:
صیغه و تعدد زوجات هم شده دستمایه طنز و شوخیتون !!!!!!

پ ن پ مواد لازم برای پخت قیمه بادمجون رو دستمایه طنز خودمون کنیم!
neg@r;623686 نوشت:
سیستان و بلوچستان که وضعش مشخصه، تعداد زنانشون نشانه فقر فرهنگی منطقه است مایه افتخار هم نیست که مثال زدی

هرکس نظر شما رو قبول نکنه بی فرهنگه!!!
neg@r;623686 نوشت:
ضریب هوشیم از شما بیشتره شک نکن

مطمئنی؟ یک بار دیگه دقت کن !
یا حق

سلام

کاربران بزرگوار لطف کنند خودشان زحمت بکشند پستهای نامربوط به تاپیک را که قرار داده اند حذف نمایند و لطفا به مکالمات دو نفره به این صورت ادامه ندهند( لطف کنید ادامه اش را ببرید در پروفایل یاپیام خصوصی) و از این پست بنده حقیر به بعد هم پستهای دو نفره نامربوط قرار ندهید تا اگر کسی چنین سوالی داشت و خواست تاپیک را دنبال کند بتواند به نتیجه گیری مناسبی برسد

لطفا اگر راهنمایی در خصوص اصل بحث دارید بفرماییدتا هم من و هم بقیه استفاده نماییم

باتشکر
یاحق

:Gol:سلام دوستان عزیز و بزرگوار و سلام شخص مطرح کننده ی سوال:Gol:

:Gol:میلاد رسول مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی:sallallah: و امام صادق

:alayhe: رو خدمت همه ی شما عزیزان تبریک می گم:Gol:
:fireworks::roz:یا محمد:roz::fireworks:

ان شا الله که به حق این شب عزیز و به حق صاحب این شب بهترین ها برای همتون رقم بخوره
اینقدر هم با کلنگ تو سر و کله ی هم نزنید
:_loool: با بالشت بزنید مهربون تره:shookhi:

ان شا الله که همه ی حوائج شرعی برآورده به خیر بشه، در صدر حوائج ظهور :Gol:مهدی فاطمه:Gol: و بعدشم اسفناج(ببخشید ازدواج) جوونا

یا علی، مدد از تو می جویم

میگم حالا این شخصی که جناب مطلع فجر میگه شخص رویاهامه چه ویژگی هایی داره
یعنی چه خصوصیاتی داره که ایشان عاشقش شدن؟
ببخشید استارتر من فرصت نکردم اولین پست شما رو بخونم میشه خلاصه وار بگید

הנביא מוחמד;623735 نوشت:
پ ن پ مواد لازم برای پخت قیمه بادمجون رو دستمایه طنز خودمون کنیم!

به من ربطی نداره بشینید تمسخر کنید ولی میگفتند گناه داره با احکام شوخی کنیم :Gig:

הנביא מוחמד;623735 نوشت:
هرکس نظر شما رو قبول نکنه بی فرهنگه!!!

چه ربطی به قبول داشتن نظر من داشت در سیستان و بلوچستان وضع منطقه ایی و سطح تحصیلات و متاسفانه فقر و بیکاری این استان مشخصه
در ضمن چند درصد زنان تحصیلکرده با خانواده های بافرهنگ تن به چنین ازدواج های میدن !!!!!!!!!
اکثرا فقر باعث میشه زنی به همسری دوم و سوم مردی در بیاد فقر هم فرهنگ بدنبال نداره بی فرهنگی به دنبال داره
شما واقعا کشورهای اروپایی رو میتونید با کشورهای عربی و صد البته شهرهای خودمون مقایسه کنید فرهنگ اونا کجا فرهنگ ما کجا !!!!!!!!!!!!!

הנביא מוחמד;623735 نوشت:
مطمئنی؟ یک بار دیگه دقت کن !

آره واقعا تابلو بود که هوش من بیشتره
استاتر ببخشید این اخرین پست بی ربط بود

Ruhollah;623536 نوشت:
تا آنجاکه من میدانم در احادیث داریم که غیرت مرد از ایمان و غیرت زن از کفر است (نقل به مضمون)

1-غيرت يك حالت طبيعي در وجود مرد و زن است و اسلام بخاطر شعور و احساسات فرد، كسي را محاسبه نميكند ولي زماني كه اين احساسات بر رفتار و كردار انسان اثر بگذارد وي در مورد اين رفتار مثبت يا منفي ، مسئول خواهد بود .
2- ايمان و كفر به دو مرحله اعتقادي و عملي تقسيم ميشود ، ممكن است فردي به لحاظ اعتقادي ، مطلبي را پذيرفته باشد اما به جهت عملي به لوازم آن پايبند نباشد لذا در اينجا دچار كفر عملي خواهد شد كه اين كفر به معني كفر اعتقادي نيست اما انسان مومن و مسلمان ملزم است كه ميان اعتقاد و عمل ، ملازمه ايجاد كند .
3- غيرت زن نيز هميشه كفر آور نيست همانگونه كه غيرت مرد هميشه ايمان نيست - همانطور كه توضيحش كذشت - غيرتي كه منجر به كفر مي شود آن است كه رفتار حاصل از آن به انكار آنچه خداوند تشريع كرده برگردديا باعث شود طرف مقابل به رفتار منحرفانه اي سوق يابد .
4- در روايات مواردي از حساسيتهاي زن نسبت به همسرش بيان شده كه الحاق به محبت زن نسبت به همسر شده است نه غيرت او نسبت به همسرش .

حكم چند همسري و تعدد زوجات در مرد كه در قران كريم بيان شده است ، با توجه به شروط و ويژگيهايي است كه در همان آيه تبيين گرديده و اين حكم از واجبات نيست بلكه جواز آن در قران كريم بيان شده است و صراحتا بدنبال اين حكم از تعدد زوجات مرداني كه شرايط مطروحه در آيه را ندارند ، پرهيز داده شده است .

به نقل از پایگاه پرسمان قرآن

neɠïn;623771 نوشت:
جناب مطلع فجر

به قول "بچه محله امام رضا" :vamonde:خسته شدیم اینقدر از بچه های اسک دین سوتی گرفتیم:vamonde:

یه برنامه طنزی بودش می گفت: مجید جان دلبندم اون سرکاره، سرکار

شب:tavallod:صرفا برای :shadi:دوستان بود

یا محمد

سلام بر همگي
عيدتان مبارك
ماشاالله ماشاالله كمي كنجد ببخشيد كمي اسفند براتون دود كنم چشم نخوريد عجب سرعتي داره اين تاپيك كمي آهسته من را هم با خودتان ببريد:Nishkhand:
از همگي شما كه اصول بحث را رعايت كرده ايد متشكرم
خب طبيعي است بحث است و هركسي براساس اطلاعات و ذوقيات و علائق و... نظرش را مي گويد.
من وقتي ورقه امتحاني تصحيح مي كنم اگر سؤال چيزي باشد و پاسخ ها چيز ديگر
يك تير انداز مي كشم يك سيبل هم مقابلش كه او پيوسته تيرها را به اطراف خال سياه مي زند.
ميدون تير كه رفته ايد. نشانه، نوك مگسك، زير خال سياه ...................آتش
چرا برخي حاشيه مي روند
بابا اين خواهر محترم شرايطش را بيان كرده و نگفته است كه مي خواهم با مردان متأهل ازدواج كنم. مي گويد من نه وسواس به خرج داده ام، نه دنبال ثروت و خانه شغل خواستگار بوده ام و....فقط كفويت ايماني برايم مهم بوده با توجه به خواستگاراني كه داشته ام با مشورت ها با خانواده و تحقيقاتي كه داشته ايم مورد مناسب نداشته ام. با توجه به اين كه شهرستاني هستم و در شهرستان اين سن نگران كننده است برخلاف شهرهاي بزرگ چه كنم؟
بازم صبر كنم
يا ازدواج كنم با مردي كه هم كفو است و متأهل
آيا خيانت است؟
چه كنم؟
...........
خب اول شرايط ايشان را تصور كنيد
احتمالات ديگر نسازيد و آنها را جواب بدهيد
پاسخ خودتان را صريح بدهيد
مثلا
پاسخ 1
صبر كنيد چون......
پاسخ 2
از ازدواج مصرف شويد به دليل...
پاسخ 3
.....
...

neɠïn;623771 نوشت:
میگم حالا این شخصی که جناب مطلع فجر میگه شخص رویاهامه چه ویژگی هایی داره
یعنی چه خصوصیاتی داره که ایشان عاشقش شدن؟
ببخشید استارتر من فرصت نکردم اولین پست شما رو بخونم میشه خلاصه وار بگید

سلام

تا حالا شاید بغضی ضرب المثل هارا زیاد شنیده ایم ،مثلا از کاه کوه ساختن،یک کلاغ چهل کلاغ و غیره.. اگر کمی دقت کنیم میتوانیم نمونه های کوچکش را در مکالمات روز مره امان ببینیم نمونه اش مشهود در این تاپیک دارد اتفاق می افتد!

مطلبی که من گفتم این بود

طاهر;622496 نوشت:
خب بعضی از این آقایون از من برای ازدواج دائم خواستگاری نمودند!! اولش اصلا فکر هم نمیکردم و سریع میگفتم نه!!تا اینکه مواردی جدیدا آمدند که با این که متاهل هستند اما میتوانم بگویم تمام ملاکهای من حتی بیشتر از آن را دارند !و من واقعا الان نمیدانم چکار کنم ....

حالا کجا ی این جمله یا در طول تاپیک من گفتم ایشان مرد رویاهایم هستند!!! یا اینکه گفته ام عاشق شده ام نمیدانم!!! یکی دیگر از بزرگوران هم فرموده بودند شیفته و شیدا شدم!!!
تا جایی که من از دل خودم خبر دارم نه عاشق شده ام نه شیدا!! من حتی تا جایی که بشود اجازه نمیدهم به خودم به نامحرم فکر هم بکنم چه رسد به اینکه عاشق و شیفته و شیدا شوم!!! (البته نفسم را مبری از خطا نمیدانم و از ضعف نفس به خداپناه میبرم که قطعا اگر خداوند لحظه ای مرا به حال خودم رها کند بیچاره میشوم)

یک بار دیگر میگویم من نه عاشق شده ام ،نه شیفته نه شیدا !!
مثل همه دختران که خواستگار برایشان می آید وقتی طرف ملاکهایشان را دارد اما مانعی وجود دارد(مثلا مادر آقا پسر ناراضی است) دختر خانم میماند چه انجام دهد می آید می پرسد چکار کنم،حالا هیچکس میگوید این دختر خانم عاشق شده !!
من هم بعضی از موردهایی که برایم آمده یا مطرح شده ملاکهایم را دارند اما متاهل هستند،!خب به دلایلی که گفتم تا حالا به این قضیه(ازدواج با مرد متاهل) اصلا به عنوان یک مسیر پیش رو فکر نمیکردم ،اما این بار تصمیم گرفتم این را هم به عنوان مسیر پیش رو مورد ارزیابی قرار دهم
اگر کمی پست های مرا بخوانید متوجه خواهید شد
یاحق

پرسشگر گرامی از آنجایی که به خواجه حافظ شیرازی علاقه ی زیادی دارم، و معمولا بیشتر اوقات زده تو خال و بهم آرامش داده پس به نیابت شما یه فال گرفتم،
اولش که نرم افزار رو باز کردم غزل 166 اومد ولی دوباره نیت کردم و فال گرفتم که غزل 370 اومد،

width: 539 align: center

[TD="width: 21"][/TD]
[TD="width: 278"]صلاح از ما چه می‌جويی که مستان را صلا گفتيم[/TD]
[TD="width: 238"]به دور نرگس مستت سلامت را دعا گفتيم[/TD]
[TD="width: 21"][/TD]
[TD="width: 278"]در ميخانه‌ام بگشا که هيچ از خانقه نگشود[/TD]
[TD="width: 238"]گرت باور بود ور نه سخن اين بود و ما گفتيم[/TD]
[TD="width: 21"][/TD]
[TD="width: 278"]من از چشم تو ای ساقی خراب افتاده‌ام ليکن[/TD]
[TD="width: 238"]بلايی کز حبيب آيد هزارش مرحبا گفتيم[/TD]
[TD="width: 21"][/TD]
[TD="width: 278"]اگر بر من نبخشايی پشيمانی خوری آخر[/TD]
[TD="width: 238"]به خاطر دار اين معنی که در خدمت کجا گفتيم[/TD]
[TD="width: 21"][/TD]
[TD="width: 278"]قدت گفتم که شمشاد است بس خجلت به بار آورد[/TD]
[TD="width: 238"]که اين نسبت چرا کرديم و اين بهتان چرا گفتيم[/TD]
[TD="width: 21"][/TD]
[TD="width: 278"]جگر چون نافه‌ام خون گشت کم زينم نمی‌بايد[/TD]
[TD="width: 238"]جزای آن که با زلفت سخن از چين خطا گفتيم[/TD]
[TD="width: 21"][/TD]
[TD="width: 278"]تو آتش گشتی ای حافظ ولی با يار درنگرفت[/TD]
[TD="width: 238"]ز بدعهدی گل گويی حکايت با صبا گفتيم[/TD]

من خودم به شخصه جز دعای خیر کار دیگه ای از دستم بر نمیاد، چون واقعا جرات اظهار نظر در مورد زندگی کس دیگه ای رو ندارم، یه چیزی که می خوام بگم اینه که تو این 17 صفحه بحث با اینکه فقط صفحه ی اول و آخرشو خوندم احساس میکنم بعضی از دوستان خودشونو جای شما نمی ذارن و دارن از دریچه ی خودشون به دنیا نگاه می کنن، من که خیلی از معنی غزل ها سر در نمیارم ولی احساس می کنم مشورت حافظ شیرازی خیلی عالی بود،
ان شا الله بهترین ها براتون رقم بخوره
ضمنا خرافاتی هم نیستم ولی واقعا حافظ آرامش میده

یا محمد

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

مطلع الفجر;623842 نوشت:
حالا کجا ی این جمله یا در طول تاپیک من گفتم ایشان مرد رویاهایم هستند!!! یا اینکه گفته ام عاشق شده ام نمیدانم!!! یکی دیگر از بزرگوران هم فرموده بودند شیفته و شیدا شدم!!!
تا جایی که من از دل خودم خبر دارم نه عاشق شده ام نه شیدا!! من حتی تا جایی که بشود اجازه نمیدهم به خودم به نامحرم فکر هم بکنم چه رسد به اینکه عاشق و شیفته و شیدا شوم!!! (البته نفسم را مبری از خطا نمیدانم و از ضعف نفس به خداپناه میبرم که قطعا اگر خداوند لحظه ای مرا به حال خودم رها کند بیچاره میشوم)

یک بار دیگر میگویم من نه عاشق شده ام ،نه شیفته نه شیدا !!
مثل همه دختران که خواستگار برایشان می آید وقتی طرف ملاکهایشان را دارد اما مانعی وجود دارد(مثلا مادر آقا پسر ناراضی است) دختر خانم میماند چه انجام دهد می آید می پرسد چکار کنم،حالا هیچکس میگوید این دختر خانم عاشق شده !!
من هم بعضی از موردهایی که برایم آمده یا مطرح شده ملاکهایم را دارند اما متاهل هستند،!خب به دلایلی که گفتم تا حالا به این قضیه(ازدواج با مرد متاهل) اصلا به عنوان یک مسیر پیش رو فکر نمیکردم ،اما این بار تصمیم گرفتم این را هم به عنوان مسیر پیش رو مورد ارزیابی قرار دهم
اگر کمی پست های مرا بخوانید متوجه خواهید شد
یاحق


بله من هم در چند پست قبل به دوستان بزرگوار تذكر دادم كه براساس واقعيت موجود نظرات بيان شود نه براساس احتمالات ذهني خودتان[/]

حامی;623837 نوشت:
بابا اين خواهر محترم شرايطش را بيان كرده و نگفته است كه مي خواهم با مردان متأهل ازدواج كرده ام مي گويد من نه وسواس به خرج داده ام، نه دنبال ثروت و خانه شغل خواستگار بوده ام و....فقط كفويت ايماني برايم مهم بوده با توجه به خواستگاراني كه داشته ام با مشورت ها با خانواده و تحقيقاتي كه داشته ايم مورد مناسب نداشته ام. با توجه به اين كه شهرستاني هستم و در شهرستان اين سن نگران كننده است برخلاف شهرهاي بزرگ چه كنم؟
بازم صبر كنم
يا ازدواج كنم با مردي كه هم كفو است و متأهل
آيا خيانت است؟
چه كنم؟
...........
خب اول شرايط ايشان را تصور كنيد
احتمالات ديگر نسازيد و آنها را جواب بدهيد
پاسخ خودتان را صريح بدهيد
مثلا
پاسخ 1
صبر كنيد چون......
پاسخ 2
از ازدواج مصرف شويد به دليل...
پاسخ 3
.....
...

سلام
از شما استاد گرامی نهایت تشکر و سپاس را دارم
خدا شما را حفظ کند که توضیح دادید،بله اگر دقیقا افراد لطف بفرمایند اینگونه من را راهنمایی کنند من هم بهتر میتوانم نتیجه مطلوبی از این بحث به دست آورم ان شاءالله


الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

به خاطر تمام زحمات خالصانه ای که در امر مشاوره متقبل میشوید از خداوند میخواهم به شما تقوا،علم، بصیرت،صبر، حکمت ،ولایتمداری ،روزی فراوان مادی و معنوی،عاقبت به خیری ،شهادت در رکاب امام عصر(ع) ،رضایتمندی پیامبر (ص) و معصومین در این دنیا و همنشینی با آنان در آخرت را روزی و قسمت شما بگرداند ان شا ءالله

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

یاحق

[="Tahoma"][="DarkGreen"]برخي از اوقات شون تلخ شده اين را بشنويد روحيه تازه كنيد
راستي
عيدتان مبارك:Gol::Gol::Gol:
http://www.askdin.com/thread27205-10.html#post623901
[/]

والا به خدا ،
خوبه مردم روشون می شه این آواتارای ضایع رو انتخاب کنن
چه جلافتا
آواتار اینقد ضایع
آدم روش نمیشه صلوات بزنه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اوصیکم و نفسی به صلوات فرستادن در این تاپیک
:Gol:( http://www.askdin.com/thread3266-6.html ):Gol:

مطلع الفجر;623060 نوشت:
من همان خانمی هستم که این سوال را مطرح کرده است،دیدم شاید لازم باشد برای اینکه به نتیجه برسم خودم وارد بحث شوم،چونکه نمیخواستم شناخته شوم مجبور شدم یک آی دی جدید بسازم و خودم هم وارد بحث بشوم
از اینکه من را در این موضوع راهنمایی میکنید ممنونم
سعی میکنم در حد توانم به سوالاتی که پرسیدید پاسخ دهم
از استاد حامی گرامی و جناب طاهرمحترم هم به خاطر اینکه سوال مرا بدون نام (طبق درخواست خودم) درج نمودند خیلی متشکرم

سلام

ببین دوست من اگر تو زن دوم این مرد شدی
انگاه این اقا بعد از تو بخواد باز همسر دیگری اختیار کنه چکار می کنی ؟
ایا رضایت می دهی ؟
این احتمال رو هم بده زیرا مردی که با داشتن زن و فرزند به خواستگاری تو امده شاید بعد از تو باز هم به خواستگاری فرد دیگری برود
از نظر من اینگونه مردان از عشق بویی نبرده اند و فقط به رابطه جنسی فکر می کنند

خب هرچن سن من کمه اما خوب گفتم بیام تجربه هامو در اختیار دوستان بزارم:khandeh!:
اول از اینکه عزیزم تو هنوز 30 سالته خیلی از خانم ها تازه تو این سن میفتن به فکر راه دادن خواستگار (اصولا تا تموم شدن درسشون البته سطح دکترا)
پس سنتون اوکی هست
بعدشم اگه ولایت مداری و... واستون مهمه موردی که نداره یه سر برید حوزه علمیه یه جوری بگید قصد ازدواج دارید چیزی که زیاده مرده مجــــــــــــــــــــــــرد!ولایت مدار و دین دار غیر از اینه؟اگه شما فقط دین براتون مهمه یقینا کیس مناسبتون رو اونجا یافت میکنید و نیازی نیست آوار شید رو زندگی کسی
تو ای جامعه هرچه رو به جلو میره دید نسبت به زن دوم و بچه های زندوم بهتر نمیشه که هیچ بدترم میشه
از هر مرد یا زنی جلوشو بگیر تو خیابون بگو نظرت راجع به زن دوم چیه؟مودبانه ترین لطفظ خونه خراب کن هر....و...و....و....کسی به اینا خوب نمیگه
جدای از خانواده شوهر حتی خانواده خودشونم طردشون میکنن و چون اون شخص از نظرشون یه خونه خراب کنه دفع خطر احتمالی هم لازم!دوری میکنند
حتی اگه شما خواهر مجرد کوچیکتر داشته باشید خواهرتونم طرد میشه تازه بیشترم چون حالا شما ازدواج کردید و زیاد برفرض اطرافیان نمیتونید شوهرشون رو از راه به در کنید اما خواهرتون که مجرده میشه علامت خطر!!!میگن اینم خواهر اونه دیگه...
البته امیدوارم برداشت بد نکنید من دارم دید جامعه رو میگم چیزی که قطعا خودتون هم دید
بچه های شما هم حتی با رضایت کامل زن اول همیشه از طرف بچه های زن اول اون اقا و جامعه تحقیر میشن
من به شخصه اگه بدونم حتی دوست چندین و چند ساله ام مادرش زن دومه باهاش بهم میزنم چون اونم شاید مثل مادرش فکر کنه و یه روزی باعث خراب شدن زندگی من بشه
گلم تو تو ایران زندگی میکنی نه کشور های عربی قضیه اونا فرق داره با اینکار فقط و فقط خودت و در اینده بچه ات تحقیر میشین تازه فرض محال بچه ای در کار باشه چون یه مرد مخصوصا اگه بچه داشته باشه خیلی راحت میتونه طلاقتون بده اگه بچه اش 24 ساعته بره رو اعابش به خاطر شما چون رک بگم شما انتخاب عاشقانه و ... اش نیستی 99/99%مردا ازدواج دوم فقط برای رفع نیازشون به تنوعه
بعدشم کلی میگم تمامی دوستانی که از این قصدا دارن بترسین از اه مظلوم که بدجور خفتتون میکنه
راستی اگه تو شرایط ضمن هقد خانم تاکید کنه اجازه ازدواج نمیده مرد اجازه ازدواج مجدد نداره و اون باطله مگه زنش رضایت بده
بعدشم اگه فکر میکنی با مرد متاهل ازدواج کنی میری میشینی سر خونه زندگی که زن بدبختش ذزه ذره جمع کرده در اشتباهی چون ازدواج مجدد مرد یعنی مرد توانایی کامل پرداخت مهریه زن اولشو داره و قانون کل مهریه رو یه جا میگیره نه قسطی بعدشم نفقه و حق شیر بچه و...و... است که ازدواجشونم بیشتر از 15 سال باشه نصف هرچی که داره مال زن اوله(جدا از مهر و نفقه)پس زندگی رویایی که هیچ بخور نمیر نصیب میشه مگه طرفتوون فوق پولدار باشه

حامی;623890 نوشت:
بله من هم در چند پست قبل به دوستان بزرگوار تذكر دادم كه براساس واقعيت موجود نظرات بيان شود نه براساس احتمالات ذهني خودتان

این که خودمون رو جای پرسشگر محترم بزاریم خیلی سخته. من به شخصه خیلی نمیتونم این شرایط رو تصور کنم چون یقین دارم هیچ وقت حتی اگه تا آخر عمر مجرد میموندم به زن دوم شدن فکر نمیکردم!!
در مورد سن ایشون ،توی فامیلمون بوده خانومایی که تا سن 34-35 سالگی ازدواج کردن با یه آقای مجرد و خدارو شکر الان هم زندگیشون رو دارند. برای همین اصلا سن ایشون رو بحرانی نمیدونم برای ازدواج!
ولی حتی اگه در نظر بگیریم که سن ایشون بحرانیه باز خیلی فرهنگ ها باهم متفاوته. توی خانواده و حتی میتونم بگم توی شهر ما اصلا و ابدا نه دید مثبتی نسبت به آقایی که تعدد زوجات میکنه هست نه نسبت به زن دوم!( اتفاقا یک موردی بود همین 1-2 سال پیش که بعد از فوت آقا زن اول متوجه شد که این آقا زن دوم گرفته و3 تا هم بچه داره ازش! زندگی هم دختر و هم پسری که از زن اول داشت منجر به طلاق شد سر همین قضیه! هنوز هم که هنوزه از اون خدا بیامرز به عنوان یه الگوی منفی یاد میشه!! )حالا درست و غلطش بودنش بماند! به هرحال بخواهیم نخواهیم عرف اینجوریه! الان هم از نظر من شرایط اجتماعی و فرهنگی جوری نیست که مثلا مردا از سر تکلیف بخوان تعدد زوجات بکنن. برای همین من از نظر خودم میگم زن دوم شدن توی این شرایط غلط ترین راه ممکنه!

به جای این ایشون دعا کنند نذر کنند از خدا بخوان که مورد مناسب رو سر راهشون قرار بده!همون کاری که خیلیا انجام میدن و جواب میگیرن!مثل خود من که از ختم واقعه جواب گرفتم برای ازدواجم!

ولی باز به قول دوستان! مثلا توی سیستان بلوچستان(من ندیدم همینجا شنیدم) تعدد زوجات یه چیز عادیه! ولی برعکس اینطرفا یه چیز مذمومه! ایشون اگه منطقه ای زندگی میکنه که کار عادی هست میتونه بهش فکر کنه!وگرنه زندگی خودش و یه زن دیگه رو تلخ نکنه، نمی ارزه اصلا!

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

*یا زهرا*;623925 نوشت:
این که خودمون رو جای پرسشگر محترم بزاریم خیلی سخته. من به شخصه خیلی نمیتونم این شرایط رو تصور کنم چون یقین دارم هیچ وقت حتی اگه تا آخر عمر مجرد میموندم به زن دوم شدن فکر نمیکردم!!
در مورد سن ایشون ،توی فامیلمون بوده خانومایی که تا سن 34-35 سالگی ازدواج کردن با یه آقای مجرد و خدارو شکر الان هم زندگیشون رو دارند. برای همین اصلا سن ایشون رو بحرانی نمیدونم برای ازدواج!
ولی حتی اگه در نظر بگیریم که سن ایشون بحرانیه باز خیلی فرهنگ ها باهم متفاوته. توی خانواده و حتی میتونم بگم توی شهر ما اصلا و ابدا نه دید مثبتی نسبت به آقایی که تعدد زوجات میکنه هست نه نسبت به زن دوم!( اتفاقا یک موردی بود همین 1-2 سال پیش که بعد از فوت آقا زن اول متوجه شد که این آقا زن دوم گرفته و3 تا هم بچه داره ازش! زندگی هم دختر و هم پسری که از زن اول داشت منجر به طلاق شد سر همین قضیه! هنوز هم که هنوزه از اون خدا بیامرز به عنوان یه الگوی منفی یاد میشه!! )حالا درست و غلطش بودنش بماند! به هرحال بخواهیم نخواهیم عرف اینجوریه! الان هم از نظر من شرایط اجتماعی و فرهنگی جوری نیست که مثلا مردا از سر تکلیف بخوان تعدد زوجات بکنن. برای همین من از نظر خودم میگم زن دوم شدن توی این شرایط غلط ترین راه ممکنه!

به جای این ایشون دعا کنند نذر کنند از خدا بخوان که مورد مناسب رو سر راهشون قرار بده!همون کاری که خیلیا انجام میدن و جواب میگیرن!مثل خود من که از ختم واقعه جواب گرفتم برای ازدواجم!

ولی باز به قول دوستان! مثلا توی سیستان بلوچستان(من ندیدم همینجا شنیدم) تعدد زوجات یه چیز عادیه! ولی برعکس اینطرفا یه چیز مذمومه! ایشون اگه منطقه ای زندگی میکنه که کار عادی هست میتونه بهش فکر کنه!وگرنه زندگی خودش و یه زن دیگه رو تلخ نکنه، نمی ارزه اصلا!

سلام بر شما
خيلي خوب نظرتان را گفتيد بدون اين كه با كسي جر و بحث كنيد و البته نكات خوبي هم بيان كرديد[/]

سلام برهمه دوستان
از آنجایی که برخی دوستان متن های طولانی را نمی خوانند مجبورم من هم به صورت تکه ای مطلبی بگویم اگرچه می دانم کتابهای کوتاه فقط کتاب داستان بچه ها و کتابهای رنگ آمیزی آنهاست . وکتابهای علمی به درد بخور همه قطور و حجیم هستند.
در اینجا فقط این را بگویم که خانم ها همه می گویند که اگر زن دوم شوید در حق زن اول ظلم کرده اید. ولی باید گفت ظلم زمانی صورت می پذیرد که شما حقی را پایمال کرده باشید اینجا که حقی پایمال نشده ضمنا آیا پیامبر که اینهمه زن داشتند و ائمه هدی همینطور آیا حق زنانشان را ضایع کردند؟وآیا شما که یک مرد را از حق مسلم خود منع می کنید آیا ظالم نیستید؟

سلام

باتشکر از همه بزرگورانی که تا اینجای بحث شرکت کردند
خب تااینجا نظرات اینگونه بوده است
الف- اصل ازدواج با فرد متاهل مشکلی ندارد(این را همه اتفاق نظر داشتند)
ب- درمورد من نظرات اینگونه بوده است:
1-با توجه به موقعیتی که شرح دادم ازدواج متعدد آخرین راه برای من نیست (یعنی اگر موقعیتم به گونه ای دیگر بود اشکال نداشت اما با این موقعیت میتوانم ازدواج بافرد مجردهم کفو را داشته باشم)
2- سن من برای همسر دوم شدن زود است(یعنی فرض شاید اگر 40 سال به بعد داشتم افراد میگفتند اشکال ندارد)
3-با غیر همکفو ازدواج کنم
4- کوچ کنم
5- اگر شرایط را پذیرفتم ازدواج کنم ( همسر اول راضی باشد،بدانم خیلی وقتها تنها میشوم وغیره)
6- حتی اگر هیچ مشکلی هم نباشد فرزندان همسر اول ممکن است ناراضی باشند
7- موقعیت منطقه خودمان را درنظر بگیرم
8-مجرد ماندن بهتر از همسر دوم شدن است
9-اگر میتوانم با سختی هایش کنار بیایم قبول کنم خوب است
10-چند مورد هم در پیام خصوصی به من شماره و ایمیل و.. سایت های همسریابی را دادند(که من قصد ندارم از این طریق اقدام کنم)
11- فرمودن دعاکنم خواستگار بیاید (البته من در سوال گفتم خواستگار زیاد دارم که یکی از علتهایش این است که برخلاف میلم که با شغل خانمها در بیرون خانه مخالفم به دلایل غیر مالی فعلا در یک مرکز آموزشی که کاملا خانم ها هستند(به جز اساتیدش که آقایان هم هستند) مشغول به تحصیل و کار هستم و از طرفی به لطف الهی خانواده خوبی دارم و خواستگاران هم بیشتر به خاطر کارم و خانواده ام می آیند تا تدین و غیره...پس خواستگار زیاد دارم اما اختلاف فکر داریم و هم کفو نیستند )
12- دعاکنم خواستگار هم کفو برایم بیاید و تا آن موقع صبرکنم(که امکان دارد هم اصلا به مصلحت نباشد و نیاید)

منتظر ادامه نظرات بزرگواران،"البته طبق روشی که استاد حامی محترم فرمودند هستم

حامی;623837 نوشت:
بازم صبر كنم
يا ازدواج كنم با مردي كه هم كفو است و متأهل
آيا خيانت است؟
چه كنم؟
...........
خب اول شرايط ايشان را تصور كنيد
احتمالات ديگر نسازيد و آنها را جواب بدهيد
پاسخ خودتان را صريح بدهيد
مثلا
پاسخ 1
صبر كنيد چون......
پاسخ 2
از ازدواج منصرف شويد به دليل...
پاسخ 3
.....

باتشکر
یاحق

با سلام

آيا كسانيكه در اين تاپيك شما را راهنمايي ميكنند، با شما هم عقيده اند؟
شما كه در امر ازدواج به دنبال فردي با تقوا و ولايتي بوده ايد، بايد نظرات افراد هم عقيده با خودتان را هم جويا شويد و الا سر در گم تر ميشويد.
رسيدن به جواب درست، با پرسش خصوصي اين سوال از افراد متخصص، معقول تر است تا مطرح كردن آن در يك تاپيك عمومي كه هر كسي تجربه شخصي خود را بگونه اي در ذهن شما القا ميكند.
خداوند شما را ياري كند

سلام
مطلع الفجر عزیز من چند صفحه اول و یک صفحه آخر را خواندم از خواندن بقیه مطالب دوستان منصرف شدم! [SPOILER]عجب صبری شما داری!![/SPOILER]

اول به دوستانی که این عزیز را سرزنش می کنند و یا توهین و یا ... دوستان پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
هر کس برادر [دینى] خود را به گناهى سرزنش کند، نمیرد، مگر آن‏که مرتکب آن شود.
این بنده خدا که حتی گناهی هم مرتکب نشدند! سؤالی داشتند و آمده اند مطرح کرده اند! بترسید از روزی که خدای نکرده این سؤال برای خود شما مطرح شود!!
بماند!

بعد اینکه خواهرم شرایط شما را درک می کنم و میتوانم تصور کنم چه تفکراتی دارید! اما همان طور که خودتان گفتید باید به چند نکته توجه کنید:

اول اینکه شما در سنی هستید که هنوز فرصت دارید برای ازدواج مناسب تر پس نگران نباشید و خیلی فکر خود را درگیر این خواستگارهایتان نکنید! اصلا آمدن اینها را به فال نیک بگیرید!! چطور؟ تا حالا جوانان مجرد اما بدون شرایط شما می آمدند[SPOILER] که خود دردی بزرگ است! Smile [/SPOILER] اما الان افرادی می آیند که ملاکهای دیگر شما را دارند، اما بعضی ویژگیهای دیگری که شما تا کنون به آنها توجه نداشتید را دارند که میتواند مانع باشد! ان شاء الله به زودی افرادی که تمامی ملاکها و نیز ویژگیهای متناسب با شما را دارند به سراغتان خواهند آمد!!

دوم اینکه بازهم بجای اینکه به این موارد فکر کنید به این فکر کنید که چه چیزی باعث شده این افراد برای شما قدم جلو بگذارند؟!

تصور من این است که (باتوجه به گفته های خودتان) به دلیل اینکه این افراد متأهل بوده اند ، و نیز شما اصلا به فکر ازدواج با فرد متأهل نبوده اید؛ در نتیجه در برخورد با این افراد حاشیه امنی برای خود تصور کرده اید و ناخودآگاه آن گارد دفاعی! خود در مواجهه با دیگران را از آنان برداشته اید!

منظورم چیست؟ یعنی شما اگر با جوانان مجرد و هم سن و سال خودتان برخورد سرد و شاید خشن و بی توجه، داشتید؛ اما با این افراد به جهت اطمینان خاطری که برایتان بوجود آمده بود، از آن خشونت و سردی خود در روابطتان کاسته اید، در نتیجه فرصتی برای این افراد ایجاد شده تا بسیاری از ویژگیهای خاص و ناب و عالی شما را بشناسند آنچنان که برای خواستگاری از شما پا پیش گذاشته اند!

به نظر من شما از این به بعد روال رفتاری خود را تغییر دهید. چطور؟
به این شکل که از این به بعد بجای فکر کردن به این افراد؛ با همان غرور و متانت و سنگینی سابق خود اما بدون خشونت و سردی با دیگران [SPOILER](منظورم جوانان مجرد و متعهد و مؤمن است!) [/SPOILER] برخورد کنید؛ اجازه بدهید آنان نیز فرصت شناخت شما و جسارت جلو آمدن برای خواستگاری را بدست آورند.
[SPOILER]لطفا دوستان جبهه نگیرند؛ باتوجه به خصوصیاتی که از میان کلام خواهرمان متوجه شدم، میدانم که هرگز ایشان حدود شرعی را زیرپا نخواهند گذاشت! ان شاء الله [/SPOILER]
مطمئن باشید اگر افراد متأهل متناسب با ملاکهای شما وجود دارد، جوانان متعهد و مؤمن و مجرد نیز در شهر شما وجود دارد؛ فقط به نظر می رسد شما تا کنون این فرصت را در اختیار آنها نگذاشته اید!

ادامه دارد!

سوم اینکه اگر فکر می کنید در شهر شما این چنین افرادی نیستند واقعا سعی کنید مهاجرت ولو چند ساله ای را به یک شهر دیگر تجربه کنید! [SPOILER](تازه از ثواب مهاجرین هم در نزد خدا بهره مند میشوید!)[/SPOILER]

چهارم اینکه اگر به هر دلیلی امکان هیچکدام اینها نیست به نظر من برای ازدواج با این افراد باید توجه کنید که چون تا حالا تصور شما این بوده که با فردی مجرد ازدواج می کنید ملاکها و معیارهایی برای خود داشته اید؛ اما از این به بعد باید توجه کنید که شما دیگر نه با یک فرد مجرد که با یک خانواده (یک مرد و یک زن که همسر اوست) میخواهید زندگی کنید! پس باید ملاکها و معیارهای خود را تعدیل نمایید و تغییراتی در آن ایجاد نمایید.

چه تغییراتی؟
برای مثال تا کنون فقط ایمان و اخلاق و تعهد و ولایتمداری همسرتان برایتان مهم بوده؛ حال باید ملاکهای دیگری هم به اینها اضافه کنید که شامل خصوصیات همسر وی می باشد. [SPOILER]بهرحال شما قرار است همسرتان را با او شریک باشید؛ پس ویژگیهای او هم برای شما باید مهم باشد![/SPOILER]

بطور مثال چه ویژگیهایی؟!!
مثلا همسرشان باید فردی با ایمان باشد، اخلاق بسیااااار خوبی داشته باشد، بسیاااار صبور باشد، فرد بد دهن و یا بدبین و یا دهن بینی نباشد! و ... تا بعدها با ایشان دچار مشکل و گرفتاری نشوید! این طوری میتوانید به آینده زندگی امیدوارتر باشید!
[SPOILER]فرصت نیست وگرنه داستان واقعی زنی را برایتان تعریف می کردم که هوویش زنی بددهن، حسود، و بداخلاق و ... بود! (البته منظور من همسر دوم است!) و چه بلایی بر سر مرد و همسر دیگرش آورد! [/SPOILER]

در آخر برایتان دعا می کنم خدا در این شب عزیز و به برکت دو مولود این روز عزیز بهترینها را برایتان رقم زند (البته به زودی) هم در دنیا و هم در آخرت و سعادت و خوشبختی نصیب شما شود. الهی آمین

قدری طولانی شد از این بابت از شما و دوستان عذر خواهی می کنم!

سلام
من هم نظرمو میگم.
اول اینکه شاید لازم باشه روی ملاکاتون تجدید نظر بکنید. چون شما الان خیلی کلی می گید واجبات و محرمات، اخلاق، ولایتمداری [SPOILER]هرچند که سن هم بود و احتمالا اگه ریز بشید ملاکای دیگه ای هم خواهد بود[/SPOILER] ولی اینکه چقدر توی این موارد انعطاف دارید، خط قرمزاتون چی هست رو مشخص نکردید. ولی اصلا دور از ذهن نیست که کسی ملاکای معقولی داشته باشه ولی خواستگار مناسب نداشته باشه و قادر به کوتاه اومدن از اون ملاک ها هم نباشه (با ادبیات شما میشه ظرفیت زندگی با یه آدم پایین تر از خودش رو نداره)
فکر می کنم لازم نباشه نظرمو درباره ازدواج با مرد متاهل بگم (هرچند که موضوع تاپیک همینه)
به نظر من باید ارتباطاتتون رو گسترش بدید، به خصوص با همسر همین همکاران متاهل که اهل شهر شما نیستن. نمی تونم کوچ رو پیشنهاد بدم چون مشکلات خودش رو داره. ولی اگر بتونید بدون اینکه ترک وطن کنید در شهرهای دیگه هم فعالیت داشته باشید، مثلا چند روز در هفته در یک شهر دیگه تحصیل یا تدریس یا... داشته باشید جایگزین کوچ میشه و ممکنه مورد مناسبی پیدا بشه

راستش رو بخواید من اصلا متوجه نشدم شما برای چی می خواهید ازدواج کنید. به همین خاطر جوابی که نوشتم درباره یه دختر معمولیه که نیاز به ازدواج داره و از بالا رفتن سنش نگرانه و مختص شرایط و شخصیت شما نیست. درباره شخص شما اگه بخوام نظر بدم، روی نکته دوم سرکار شیرین بانو تاکید می کنم

توكل;624009 نوشت:
با سلام

آيا كسانيكه در اين تاپيك شما را راهنمايي ميكنند، با شما هم عقيده اند؟
شما كه در امر ازدواج به دنبال فردي با تقوا و ولايتي بوده ايد، بايد نظرات افراد هم عقيده با خودتان را هم جويا شويد و الا سر در گم تر ميشويد.
رسيدن به جواب درست، با پرسش خصوصي اين سوال از افراد متخصص، معقول تر است تا مطرح كردن آن در يك تاپيك عمومي كه هر كسي تجربه شخصي خود را بگونه اي در ذهن شما القا ميكند.
خداوند شما را ياري كند


سلام بر شما
واقعا برخي از پرسش ها با نظرات مختلف فرد را متحيرتر مي كند
گل گفتيد و دُر سُفتيد
:Kaf:

[="Tahoma"][="DarkGreen"]اين هم نظر يكي از كاربران كه تمايل نداشتند آي دي شان مشخص شود:

............. نوشت:
با نام و یاد خدای بزرگ و سلام
عیدتون هم مبارک باشه انشاءالله
تاپیک ازدواج با مرد متاهل رو دیدم دلم آتیش گرفت ولی نمی دونم چرا نتونستم جرات کنم با آی دی خودم پست زنم!
بعضی چیزا رو دوست ندارم بگم ولی اگه صلاح می دونین تو تاپیک بذارین انشاءالله مفید باشه.
پدر بزرگ مادری ام از مال دنیا و ایمان به خدا هیچ چی کم نداره، همه ی شهر به سرش قسم می خورن، الانم ماشاءالله حدود نود سالشه.
بابابزرگ بیست و چند سالشون بوده که به اصرار پدرشون با یه خانومی ازدواج می کنن، شب عروسی متوجه می شن این خانوم جدی جدی اثری از زیبایی نداره، ولی به اعتبار اسم و رسم خونواده لام تا کام چیزی نمی گه و توکل می کنه، بعدها مشکلات مهمتر دیگه ای پیش میاد که دیگه قیافه و این صحبتا فراموش میشه. بابابزرگ با مناسبات دینی، رضایت این خانوم رو می گیره تا بره مجددا زن بگیره که میاد و با مادربزرگ من ازدواج می کنه.
شرایط و اعتبار مذهبی خونواده ی بابابزرگ طوریه که وقتی تعهدی رو بدن دیگه کسی لحظه ای هم شک نمی کنه ممکنه محقق نشه. اون موقع هم وقتی توی جمع ریش سفیدها تعهد میده که تا آخرین لحظه ی عمرش عدالت رو بین زن هاش مراعات خواهد کرد و دلایلش رو توضیح میده دیگه هم خانوم اولش با رضایت سکوت می کنه هم خونواده ی مادربزرگ من راضی میشن، در کنار همه ی این ها کلی موارد دیگه هم بود که باعث میشد مادربزرگم با یه پشت گرمی خاصی وارد این زندگی بشه.
الان بالای پنجاه سال از این ازدواج مجدد می گذره، پدر بزرگم کماکان با اعتبار همیشگی اش همراه با دو همسر محترم شون توی دو تا خونه ی کنار هم دارن زندگی می کنن و شونصد تا نوه و نتیجه و... دورشون رو گرفتن. از طرف همسر اول هرگز مشکلی نبود. همین الانش هم دو تا خانوما با هم مسافرت میرن و کلی هم پشت هم هستن، بابابزرگ توی ریزترین مسائل عدالت رو بین شون رعایت می کنه طوری که تو همه ی شهر رفتاراش زبانزده. ولی دو تا از بچه های خانوم اول، چنان آرامشی از لحظه لحظه ی زندگی مادرم و خواهر و برادرش سلب کردن که اون سرش ناپیدا...
من از وقتی بزرگ شدم آشناییت سطحی با خواهر و برادرای ناتنی مادرم پیدا کردم و سالی یکی دو بار بیشتر نمی بینم شون، اونم تو مراسمای رسمی. قبلا از وجودشون اطلاعی نداشتم یعنی پدر و مادرم این طور خواسته بودن. اما خدا می دونه همین الانش هم پدر و مادرم دارن منو با چه ترس و واهمه ای بزرگ می کنن مبادا از طرف اون دو برادر ناتنی خطری متوجه ام بشه. فیلم پس از باران رو که مادرم می بینه دیگه کسی نمی تونه جلوی گریه اش رو بگیره. ظاهر قضیه هم جز احترام چیز دیگه ای وجود نداره!!! البته خواهر و برادرای دیگه شون واقعا آدمای باخدایی هستن.
از بیرون همه ی ملت انگشت به دهن هستن که حاج آقا عجب جبروتی داره! بچه هاش تنی و ناتنی با هم خوبن و مشکلی نیست، ظاهرا هم همین طوره، خدایی اش روابط محترمانه ای داریم ولی استاد! غرامت همچین ازدواج هایی گاها به سلب آرامش نسل های بعدی منجر میشه...
البته در این مورد بخصوص قبول دارم که باید کفش دیگران رو به پا کرد و بعد در مورد لنگیدن شون قضاوت کرد، اما از دلم نیومد این تجربه ی تلخ رو نگم.

[/]

یچی میخوام بگم فقط نریزید سرم

بخدا اصلا قصدم توهین و کنایه و زیر سوال بردن حکم الهی نیس

فقط حس خودمه

وقتی میگید باید این همسر دوم باب شه و قضیه حل شه برای خانوما

انگار مثلا بگیم چون ما پول نداریم... باید دزدی جابیوفته برای مردم و دست تو جیب همدیگه کردن حل شده باشه از نظر همه

Fool

ازدواج دوم ....یجور شوهر دزدیه خب دیگه Fool

Miss Chadoriii;624202 نوشت:
یچی میخوام بگم فقط نریزید سرم

بخدا اصلا قصدم توهین و کنایه و زیر سوال بردن حکم الهی نیس

فقط حس خودمه

وقتی میگید باید این همسر دوم باب شه و قضیه حل شه برای خانوما

انگار مثلا بگیم چون ما پول نداریم... باید دزدی جابیوفته برای مردم و دست تو جیب همدیگه کردن حل شده باشه از نظر همه

Fool

ازدواج دوم ....یجور شوهر دزدیه خب دیگه :|

با سلام به همه
دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم این پست ننویسم، لا اله الا الله، لعنت بر دل سیاه شیطان خناس که می خواست باعث شه یک حرف هایی بزنم که ... بعد گفتن ذکر خدا جلوی خودمو گرفتم.

اما در جواب شروع کننده تاپیک

خواهر محترم، همسر دوم مردی شدن به خودی خود بد نیست اما دقت زیادی می خواهد باید همسر اول مرد و مرد مورد نظر شما ظرفیت بالایی داشته باشن،
به نظر خودتون به خوبی نظریات رو جمع بندی کردین،
به ترتیب اهمیت با توجه عقیده من
اول مورد 2 رو انجام بدین بعد مورد 3 با این اصلاح که در هم کفو بودن کلیت در نظر بگیرین نه جزئیاتو فکر کنم نظر اسلام هم همینه، مورد 12 و بعد 35 سالگی مورد 9

به نظر من کمال یک زن در مادر شدن هستف البته اگر از نظر جسمی مشکلی نداشته باشد.

در پناه حق باشین

سلام
از راهنماییتان متشکرم

vahid.q;624279 نوشت:
در هم کفو بودن کلیت در نظر بگیرین نه جزئیاتو فکر کنم نظر اسلام هم همینه،

میشه لطف کنید مصداقی بفرمایید ،مثلا انجام واجبات وترک محرمات کلی نگریش چگونه است جزئی نگریش چگونه ؟

vahid.q;624279 نوشت:
به نظر من کمال یک زن در مادر شدن هستف البته اگر از نظر جسمی مشکلی نداشته باشد.

یکی از اهداف من برای ازدواج دقیقا ازدیاد نسل شیعه و تربیت فرزندانی صالح است (ان شاءالله) و دقیقا یکی از دلایلی که باعث شد به ازدواج متعدد فکر کنم همین موضوع بوده است!! و دقیقا یکی از دلایلی که در پستهای قبلیم بیان کردم که به هیچ وجه نمیتوانم با فردی که همفکر نیست ازدواج کنم همین موضوع است ! و حتی یکی از دلالیل ملاکهایم برای گزینش طرف مقابل همین است!!

یاحق

سلام
باتشکر از راهنماییتان

توكل;624009 نوشت:
آيا كسانيكه در اين تاپيك شما را راهنمايي ميكنند، با شما هم عقيده اند؟

از چه نظر هم عقیده باشند؟ ازنظر قبول داشتند ازدواج مجدد یا چیزهای دیگر؟

توكل;624009 نوشت:
شما كه در امر ازدواج به دنبال فردي با تقوا و ولايتي بوده ايد، بايد نظرات افراد هم عقيده با خودتان را هم جويا شويد و الا سر در گم تر ميشويد.

ببخشید من منظورتان را از هم عقیده بودن متوجه نمیشوم،! یعنی از افرادی که ازدواج مجدد را قبول دارند بپرسم این کار را انجام بدهم یانه ؟،یااز افرادی که ملاکهایشان مثل من تقوا و ولایتمداری و غیره است باید سوال کنم و راهنمایی بگیرم؟

توكل;624009 نوشت:
رسيدن به جواب درست، با پرسش خصوصي اين سوال از افراد متخصص، معقول تر است تا مطرح كردن آن در يك تاپيك عمومي كه هر كسي تجربه شخصي خود را بگونه اي در ذهن شما القا ميكند.

افراد متخصص یعنی چه کسانی؟ منظورتان کسانی است که در دین تخصص دارند یا کسانی که تجربه ازدواج مجدد را دارند؟ از خانمها بپرسم یا از آقایان؟
پاسخ سوالاتی که پرسیدم خیلی میتواند در تصمیم گیری به من کمک کند ،پس درصورت امکان کامل تر بنده را راهنمایی بفرمایید

یاحق

سلام
نمیدانم چرا دارم این مطالب را مینویسم ،شاید جایی بهتر از اینجا پیدا نکردم، شایدهم اصلا جای گفتنش همین جا باشد... راستش وقتی بعضی حرفها را میشنوم گاهی با خودم میگویم خب وقتی کسی چیزی نمیداند حق دارد آنگونه که میبیند برداشت کند ،وقتی افراد میگفتند عاشق شده ای ،شیدا شده ای و غیره ...وقتی افراد فکر میکردند حالا چون سنم بالا رفته نگرانم دیگر نتوانم ازدواج کنم و غیره با خودم میگویم همه این بند گان خدا حق دارند چون هیچکس در د ل وذهن من نیست...
من هم مانند هر دختر دیگری سرشار از احساس و عاطفه هستم و قطعا به ازدواج نیاز دارم و سر سوزنی منکر آن نیستم ، اما نیازهای من تنها دلیل یا اصلی ترین دلیل برای فکر کردن به ازدواج با مرد متاهل نیست...
راستش را بخواهید یکی از دلائل خیلی خیلی مهمی که به فکر ازداوج با فرد متاهل افتادم فرزند آوری است...باخودم گفتم حالا که خداوند لطف کرده ،عنایت فرموده به من گنه کار توفیق توان تربیت فرزند را داده این جفا است که بیشتر از این صبر کنم ...این که اینقدر اصرار دارم طرف ملاکها را داشته باشد که برخی بزرگواران پای خودخواهی من گذاشتند یکی از دلایلش فرزندان آینده ام است(ان شاءالله) فرزندانی که نسبت به تربیت آنها مدیونم...نسبت به پدر و محیطی که برای پرورش آنان انتخاب میکنم میونم....نسبت به آخرت آنان مدیونم...من نگرانم سنم هستم چون برای یک خانم تا یک سنی امکان فرزند آوری وجود دارد...
خب قبلا در مورد ازدواج با غیر هم کفو زیاد با افراد مشورت کرده ام و به این نتیجه رسیده ام این کار صحیح نیست ،میماند دو راه 1- مجردی و صبر ،2- ازدواج با متاهل هم کفو...
با خودم فکر کردم دیدم بالا رفتن سن من شاید برای خودم قابل تحمل باشد اما هرچه بیشتر صبرکنم و دیرتر ازدواج کنم برای فرزند آوریم مشکل ساز خواهد شد...این بار وقتی موقعیتش پیش آمدبا خودم گفتم شاید بد نباشد به ازدواج با فرد متاهل هم فکر کنم...درست است سختی دارد،خیلی متفاوت با ازدواج با فرد مجرد است ،باید از خیلی چیزها بگذرم اما اگر طرف مقابل ملاکها را داشته باشد و بتواند در تربیت فرزندان مرا یاری کند زودتر رسالت خودم را انجام داده ام و...

نمیدانم ،واقعا نمیدانم ...الان وقتی بعضی مطالب را خواندم مردد شدم ،با خودم میگویم نکند این کار من به ضررر فرزندانم شود و نتوانم فرزندانی صالح تربیت کنم و...
بزرگوران محترم ،من نگران این نیستم که فردا باید نصف عشق همسرم برای من باشد،من نگران این نیستم که فردا همسرم در کنار یک نفر دیگر هم خواهد بود،من نگران این نیستم که با این کار سرزنش میشوم،من نگران این نیستم که ... هرچند تمام اینهایی که شما ها متذکر شدید سخت باشد اما من نگران هیچکدام از این ها برای خودم نیستم ،من نگرانم آیا اگر ازدواج با فرد متاهل هم کفو داشته باشم میتوانم فرزندانم را آنگونه که میخواهم تربیت کنم یا نه...آیا دید جامعه بر روی فرزندانم اثر نمیگذارد؟ آیا...

حالا واقعا مردد شده ام که چکار کنم،.....

یاحق

مطلع الفجر;624401 نوشت:
سلام
نمیدانم چرا دارم این مطالب را مینویسم ،شاید جایی بهتر از اینجا پیدا نکردم، شایدهم اصلا جای گفتنش همین جا باشد... راستش وقتی بعضی حرفها را میشنوم گاهی با خودم میگویم خب وقتی کسی چیزی نمیداند حق دارد آنگونه که میبیند برداشت کند ،وقتی افراد میگفتند عاشق شده ای ،شیدا شده ای و غیره ...وقتی افراد فکر میکردند حالا چون سنم بالا رفته نگرانم دیگر نتوانم ازدواج کنم و غیره با خودم میگویم همه این بند گان خدا حق دارند چون هیچکس در د ل وذهن من نیست...
من هم مانند هر دختر دیگری سرشار از احساس و عاطفه هستم و قطعا به ازدواج نیاز دارم و سر سوزنی منکر آن نیستم ، اما نیازهای من تنها دلیل یا اصلی ترین دلیل برای فکر کردن به ازدواج با مرد متاهل نیست...
راستش را بخواهید یکی از دلائل خیلی خیلی مهمی که به فکر ازداوج با فرد متاهل افتادم فرزند آوری است...باخودم گفتم حالا که خداوند لطف کرده ،عنایت فرموده به من گنه کار توفیق توان تربیت فرزند را داده این جفا است که بیشتر از این صبر کنم ...این که اینقدر اصرار دارم طرف ملاکها را داشته باشد که برخی بزرگواران پای خودخواهی من گذاشتند یکی از دلایلش فرزندان آینده ام است(ان شاءالله) فرزندانی که نسبت به تربیت آنها مدیونم...نسبت به پدر و محیطی که برای پرورش آنان انتخاب میکنم میونم....نسبت به آخرت آنان مدیونم...من نگرانم سنم هستم چون برای یک خانم تا یک سنی امکان فرزند آوری وجود دارد...
خب قبلا در مورد ازدواج با غیر هم کفو زیاد با افراد مشورت کرده ام و به این نتیجه رسیده ام این کار صحیح نیست ،میماند دو راه 1- مجردی و صبر ،2- ازدواج با متاهل هم کفو...
با خودم فکر کردم دیدم بالا رفتن سن من شاید برای خودم قابل تحمل باشد اما هرچه بیشتر صبرکنم و دیرتر ازدواج کنم برای فرزند آوریم مشکل ساز خواهد شد...این بار وقتی موقعیتش پیش آمدبا خودم گفتم شاید بد نباشد به ازدواج با فرد متاهل هم فکر کنم...درست است سختی دارد،خیلی متفاوت با ازدواج با فرد مجرد است ،باید از خیلی چیزها بگذرم اما اگر طرف مقابل ملاکها را داشته باشد و بتواند در تربیت فرزندان مرا یاری کند زودتر رسالت خودم را انجام داده ام و...

نمیدانم ،واقعا نمیدانم ...الان وقتی بعضی مطالب را خواندم مردد شدم ،با خودم میگویم نکند این کار من به ضررر فرزندانم شود و نتوانم فرزندانی صالح تربیت کنم و...
بزرگوران محترم ،من نگران این نیستم که فردا باید نصف عشق همسرم برای من باشد،من نگران این نیستم که فردا همسرم در کنار یک نفر دیگر هم خواهد بود،من نگران این نیستم که با این کار سرزنش میشوم،من نگران این نیستم که ... هرچند تمام اینهایی که شما ها متذکر شدید سخت باشد اما من نگران هیچکدام از این ها برای خودم نیستم ،من نگرانم آیا اگر ازدواج با فرد متاهل هم کفو داشته باشم میتوانم فرزندانم را آنگونه که میخواهم تربیت کنم یا نه...آیا دید جامعه بر روی فرزندانم اثر نمیگذارد؟ آیا...

حالا واقعا مردد شده ام که چکار کنم،.....

یاحق



سلام
اینهمه بچه بی سرپرست و بدون پدر و مادر تو این کشور وجود داره
هیچ کس رو هم ندارند
یکی از همین ها رو به فرزند خوندگی قبول کنید
هم اونها صاحب خانواده و مادر میشن که بهشون محبت کنه هم مشکل شما حل خواهد شد
و در ازدواج شما با افراد متاهل هم تاثیری نخواهد داشت اگر اونها واقعا میخواستند شما رو به خاطر خدا و انجام تکلیف بگیرند
****************
راستی همین جا برام یک سوال پیش اومد
این مردان متاهل که اینقدر به اصطلاح خودشون به فکر زنان بیچاره هستند و میخواند با اونها ازدواج کنند که خرجشون رو بدن یا نیازهاشون رو برطرف کنند
چرا در برابر این همه بچه بی سرپرست که تو مملکت اسلامی وجود داره احساس تکلیفشون گل نمیکنه
چرا نمیرند یکی از این بچه ها رو بیارن تو جمع خانوادگیشون به خاطر خدا؟

چگونه میشود این موضوع را فرهنگ سازی کرد که ازدواج مجدد و موقت برای افراد قابل پذیرش شود؟

سلام در پاسخ به سوال بالاتون نظر من اینه که شما فکر نمیکنید جای فرهنگ سازی ازدواج موقت که خودش کلی مساله داره و ممکنه ضربه های زیادی بزنه به اسلام همون واجبات رو رواج بدن بهتر باشه؟
فعلا تو حداقل واجبات هم موندن چه برسه به این چیزا
مثال بارزش وضع حجاب و چیزایی که تو روز روشن تو خیابون میبینیم
در ضمن خودتون هم تو جواب سوالتون گفتید اگه یه زن ذره ای انصاف داشته باشه نمیره خراب شه رو زندگی یکی دیگه

مطلع الفجر;624401 نوشت:
سلام
نمیدانم چرا دارم این مطالب را مینویسم ،شاید جایی بهتر از اینجا پیدا نکردم، شایدهم اصلا جای گفتنش همین جا باشد... راستش وقتی بعضی حرفها را میشنوم گاهی با خودم میگویم خب وقتی کسی چیزی نمیداند حق دارد آنگونه که میبیند برداشت کند ،وقتی افراد میگفتند عاشق شده ای ،شیدا شده ای و غیره ...وقتی افراد فکر میکردند حالا چون سنم بالا رفته نگرانم دیگر نتوانم ازدواج کنم و غیره با خودم میگویم همه این بند گان خدا حق دارند چون هیچکس در د ل وذهن من نیست...
من هم مانند هر دختر دیگری سرشار از احساس و عاطفه هستم و قطعا به ازدواج نیاز دارم و سر سوزنی منکر آن نیستم ، اما نیازهای من تنها دلیل یا اصلی ترین دلیل برای فکر کردن به ازدواج با مرد متاهل نیست...
راستش را بخواهید یکی از دلائل خیلی خیلی مهمی که به فکر ازداوج با فرد متاهل افتادم فرزند آوری است...باخودم گفتم حالا که خداوند لطف کرده ،عنایت فرموده به من گنه کار توفیق توان تربیت فرزند را داده این جفا است که بیشتر از این صبر کنم ...این که اینقدر اصرار دارم طرف ملاکها را داشته باشد که برخی بزرگواران پای خودخواهی من گذاشتند یکی از دلایلش فرزندان آینده ام است(ان شاءالله) فرزندانی که نسبت به تربیت آنها مدیونم...نسبت به پدر و محیطی که برای پرورش آنان انتخاب میکنم میونم....نسبت به آخرت آنان مدیونم...من نگرانم سنم هستم چون برای یک خانم تا یک سنی امکان فرزند آوری وجود دارد...
خب قبلا در مورد ازدواج با غیر هم کفو زیاد با افراد مشورت کرده ام و به این نتیجه رسیده ام این کار صحیح نیست ،میماند دو راه 1- مجردی و صبر ،2- ازدواج با متاهل هم کفو...
با خودم فکر کردم دیدم بالا رفتن سن من شاید برای خودم قابل تحمل باشد اما هرچه بیشتر صبرکنم و دیرتر ازدواج کنم برای فرزند آوریم مشکل ساز خواهد شد...این بار وقتی موقعیتش پیش آمدبا خودم گفتم شاید بد نباشد به ازدواج با فرد متاهل هم فکر کنم...درست است سختی دارد،خیلی متفاوت با ازدواج با فرد مجرد است ،باید از خیلی چیزها بگذرم اما اگر طرف مقابل ملاکها را داشته باشد و بتواند در تربیت فرزندان مرا یاری کند زودتر رسالت خودم را انجام داده ام و...

نمیدانم ،واقعا نمیدانم ...الان وقتی بعضی مطالب را خواندم مردد شدم ،با خودم میگویم نکند این کار من به ضررر فرزندانم شود و نتوانم فرزندانی صالح تربیت کنم و...
بزرگوران محترم ،من نگران این نیستم که فردا باید نصف عشق همسرم برای من باشد،من نگران این نیستم که فردا همسرم در کنار یک نفر دیگر هم خواهد بود،من نگران این نیستم که با این کار سرزنش میشوم،من نگران این نیستم که ... هرچند تمام اینهایی که شما ها متذکر شدید سخت باشد اما من نگران هیچکدام از این ها برای خودم نیستم ،من نگرانم آیا اگر ازدواج با فرد متاهل هم کفو داشته باشم میتوانم فرزندانم را آنگونه که میخواهم تربیت کنم یا نه...آیا دید جامعه بر روی فرزندانم اثر نمیگذارد؟ آیا...

حالا واقعا مردد شده ام که چکار کنم،.....

یاحق


یعنی الان خدا شما رو خلق کرده تا تحت هر شرایطی فرزند تربیت کنید و پرورش بدید؟ هدف خلقتتون اینه؟
کی از فردای خودش خبر داره؟
شما سنی هم ندارید الان سن ازدواج رفته بالا
از کجا میدونید صبر کنید یه مورد مجرد هم کفو خودتون پیدا نشه و به همه ابعاد زندگیتون برسید؟
چرا اینقدر ناامیدید
ولی من اکه جای شما بودم اکه همه مردای مجرد عالم تموم میشدن باز نمیرفتم تو زندگی یکی دیگه ترجیح میدادم تا آخر عمرم مجرد باشم
واقعا ظلم به زن اول اون مرده بیچاره واقعا جیگرم براش کباب شد خدا نصیب کافر هم نکنه همچین شوهری که به گفته شما متدینه ولی واسه ازدواج مجدد میره سراغ دختر 30 ساله
ان شاالله خدا از همه دور کنه همچین افرادی رو

مطلع الفجر;624401 نوشت:
سلام
نمیدانم چرا دارم این مطالب را مینویسم ،شاید جایی بهتر از اینجا پیدا نکردم، شایدهم اصلا جای گفتنش همین جا باشد... راستش وقتی بعضی حرفها را میشنوم گاهی با خودم میگویم خب وقتی کسی چیزی نمیداند حق دارد آنگونه که میبیند برداشت کند ،وقتی افراد میگفتند عاشق شده ای ،شیدا شده ای و غیره ...وقتی افراد فکر میکردند حالا چون سنم بالا رفته نگرانم دیگر نتوانم ازدواج کنم و غیره با خودم میگویم همه این بند گان خدا حق دارند چون هیچکس در د ل وذهن من نیست...
من هم مانند هر دختر دیگری سرشار از احساس و عاطفه هستم و قطعا به ازدواج نیاز دارم و سر سوزنی منکر آن نیستم ، اما نیازهای من تنها دلیل یا اصلی ترین دلیل برای فکر کردن به ازدواج با مرد متاهل نیست...
راستش را بخواهید یکی از دلائل خیلی خیلی مهمی که به فکر ازداوج با فرد متاهل افتادم فرزند آوری است...باخودم گفتم حالا که خداوند لطف کرده ،عنایت فرموده به من گنه کار توفیق توان تربیت فرزند را داده این جفا است که بیشتر از این صبر کنم ...این که اینقدر اصرار دارم طرف ملاکها را داشته باشد که برخی بزرگواران پای خودخواهی من گذاشتند یکی از دلایلش فرزندان آینده ام است(ان شاءالله) فرزندانی که نسبت به تربیت آنها مدیونم...نسبت به پدر و محیطی که برای پرورش آنان انتخاب میکنم میونم....نسبت به آخرت آنان مدیونم...من نگرانم سنم هستم چون برای یک خانم تا یک سنی امکان فرزند آوری وجود دارد...
خب قبلا در مورد ازدواج با غیر هم کفو زیاد با افراد مشورت کرده ام و به این نتیجه رسیده ام این کار صحیح نیست ،میماند دو راه 1- مجردی و صبر ،2- ازدواج با متاهل هم کفو...
با خودم فکر کردم دیدم بالا رفتن سن من شاید برای خودم قابل تحمل باشد اما هرچه بیشتر صبرکنم و دیرتر ازدواج کنم برای فرزند آوریم مشکل ساز خواهد شد...این بار وقتی موقعیتش پیش آمدبا خودم گفتم شاید بد نباشد به ازدواج با فرد متاهل هم فکر کنم...درست است سختی دارد،خیلی متفاوت با ازدواج با فرد مجرد است ،باید از خیلی چیزها بگذرم اما اگر طرف مقابل ملاکها را داشته باشد و بتواند در تربیت فرزندان مرا یاری کند زودتر رسالت خودم را انجام داده ام و...

نمیدانم ،واقعا نمیدانم ...الان وقتی بعضی مطالب را خواندم مردد شدم ،با خودم میگویم نکند این کار من به ضررر فرزندانم شود و نتوانم فرزندانی صالح تربیت کنم و...
بزرگوران محترم ،من نگران این نیستم که فردا باید نصف عشق همسرم برای من باشد،من نگران این نیستم که فردا همسرم در کنار یک نفر دیگر هم خواهد بود،من نگران این نیستم که با این کار سرزنش میشوم،من نگران این نیستم که ... هرچند تمام اینهایی که شما ها متذکر شدید سخت باشد اما من نگران هیچکدام از این ها برای خودم نیستم ،من نگرانم آیا اگر ازدواج با فرد متاهل هم کفو داشته باشم میتوانم فرزندانم را آنگونه که میخواهم تربیت کنم یا نه...آیا دید جامعه بر روی فرزندانم اثر نمیگذارد؟ آیا...

حالا واقعا مردد شده ام که چکار کنم،.....

یاحق


سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،
اتفاقا خیلی خوب شد که این پست را نوشتید چون پست قبلی‌اتان را که خواندم نفهمیدم یعنی چی که برای فرزندآوری می‌خواهید با یک مرد متأهل ازدواج کنید، به قول خانمم مرد مجرد بدون بچه که قاعدتاً تمایل بیشتری به فرزندآوری خواهد داشت تا مردی که همین الآن هم از همسر اولش شاید چند فرزند داشته باشد، ولی الآن فهمیدم که منظور شما تأکید بر روی متأهل بودن ایشان نبوده و فقط بخاطر نگرانی از گذر زمان در یافتن فرد هم‌کفو خود هستید که آن مطلب را فرموده‌اید ... شاید خیلی هم فرمایش به جایی باشد ...
ان شاء الله که از این گفته‌ام مغرور نشوید و آن را از یک گوش داخل کنید و از گوش دیگر بیرون کنید ... راستش این است که ایمان شما خیلی بیشتر از حدیه که حقیر بتوانم خودم را جای شما بگذارم و نظر بدهم که اگر به جایتان بودم چه می‌کردم ... در بحث‌هایم با دیگران خیلی به عنوان مثال مجانبی (Asymptotic Solution: یک روش است برای بررسی مسائل پیچده که یک مسأله با شرایط افراطی را حل می‌کنند تا تخمینی از حل مسأله در شرایط معمولی را به دست بیاورند) ازدواج فرضی پیامبران را مثال می‌زدم و یک آزمایش ذهنی ترتیب می‌دادم تا اهمیت نسبی برخی معیارها را برای ازدواج نشان بدهم، ولی فکر کنم ازدواج شما بتواند یک مثال زنده و معاصر و حقیقی برای چنین بحث‌هایی بشود ... درکش برای خودم سخته که یک نفر هدفش از زندگی تنها و تنها بندگی کردن باشد ... ما این حرفها را می‌زنیم و به آن اعتقاد داریم ولی در عمل کمیت خیلی از ما لنگ است ... اگر شما حقیقتا در عالم حقیقت به جایی رسیده‌اید که برای وظیفه ازدواج کنید و از همه چیز بگذرید تنها برای اینکه برای امام غریبمان سرباز لشگر جمع نمایید ... زهی سعادت برای شما و خوشا بحال هر مردی که همسرتان شود و خوشابحال نسلی که از شما باقی بماند ... تابحال تنها یک نمونه زن مثل شما در برنامه‌ای دیدم که صرفاً برای بندگی خدا و ادای دین به جانبازان با یک جانباز با درصد جانبازی بالا ازدواج کرده بودند و هدفشان نوکری برای ایشان بود ... آدم فقط می‌توانست به حالات این زن غبطه بخورد ... شاید حتی بیش از غبطه‌ای که به شوهر جانبازشان می‌توانست بخورد ... حقیر به شخصه چون ایمانم خیلی دست و پا شکسته است خیلی احتیاط می‌کنم که خودم را زیاد وارد آزمایشی از آزمایش‌های خداوند تبارک و تعالی نکنم که مطمئن نیستم از پس آن بر بیایم ... ولی به قول فرمایش مولا علیه‌آلاف‌التحیة‌والسلام مؤمن خود را در آغوش مشکلات می‌اندازد ... ان شاء الله کسانی مانند شما همیشه الگوی ما اهل غفلت و سست در ایمان عملی باشید و بمانید ... هر انتخابی که کردید ان شاء الله خداوند را همیشه در کنار خود حاضر ببینید ... اگر دیدید هیچ سختی که به شما برسد بزرگتر از سختی که در روز عاشورا به امام شهیدمان علیه‌السلام رسید که نخواهد بود، ایشان هم می‌فرمودند که خدایا چون می‌دانم تو شاهدم هستی تحمل همه‌ی این سختی‌ها برایم ساده است ... آنها الگوی شما هستند و شما الگوی ما ... انتخاب با خودتان است ... لااقل حقیر در جایگاهی نیستم که بتوانم شما را راهنمایی کنم ... به راستی هم خواص از یاران امام زمان علیه‌السلام از مادرانی چون شما متولد خواهند شد، ان شاء الله و ما شاء الله و هو فعال لما یشاء ...

در پناه خداوند باشید ان شاء الله
یا علی علیه‌السلام

عاشق امام خامنه ای;624409 نوشت:
یعنی الان خدا شما رو خلق کرده تا تحت هر شرایطی فرزند تربیت کنید و پرورش بدید؟ هدف خلقتتون اینه؟
کی از فردای خودش خبر داره؟
شما سنی هم ندارید الان سن ازدواج رفته بالا
از کجا میدونید صبر کنید یه مورد مجرد هم کفو خودتون پیدا نشه و به همه ابعاد زندگیتون برسید؟
چرا اینقدر ناامیدید


سلام
خواهر خوبم ،من سر سوزنی ناامید نیستم!!! وقتی خدایی داریم که توانای محض است جای ناامیدی نمیماند!!
من به عنوان بده حقیر خدا موظف هستم در هر مرحله از زندگی به مسیر های پیش رو فکر کنم،ما مولا داریم ،صاحب امر داریم باید کاری کنیم که مرضی امام عصر (روحی و ارواحنافداه) باشد ،الان دغدغه رهبری (حفظه الله) هم تحدید نسل است
یکی از اهداف خداوند از ازواج انسانها تولید نسل است،پیامبر (ص) فرمودند که به زیادی نسلشان در آخرت افتخار میکنند!!
من باید به تمام مسیرهای شرعی و عرفی پیش رویم فکر کنم! ما باید به ازدواج و زندگی تک بعدی نگاه نکنیم..باید به تمام ابعادش نگاه کنیم،ازداج راهی برای تکامل و به سعات رسیدن انسان است...

اما نمیدانم ،شاید نبایدآن مطالب را میگفتم هرچند در گفتنش هم تردید داشت،چون ممکن است کسی متوجه نشود چه دارم میگویم ....بماند...

یاحق

بهسا;624403 نوشت:

سلام
اینهمه بچه بی سرپرست و بدون پدر و مادر تو این کشور وجود داره
هیچ کس رو هم ندارند
یکی از همین ها رو به فرزند خوندگی قبول کنید
هم اونها صاحب خانواده و مادر میشن که بهشون محبت کنه هم مشکل شما حل خواهد شد
و در ازدواج شما با افراد متاهل هم تاثیری نخواهد داشت اگر اونها واقعا میخواستند شما رو به خاطر خدا و انجام تکلیف بگیرند
****************
راستی همین جا برام یک سوال پیش اومد
این مردان متاهل که اینقدر به اصطلاح خودشون به فکر زنان بیچاره هستند و میخواند با اونها ازدواج کنند که خرجشون رو بدن یا نیازهاشون رو برطرف کنند
چرا در برابر این همه بچه بی سرپرست که تو مملکت اسلامی وجود داره احساس تکلیفشون گل نمیکنه
چرا نمیرند یکی از این بچه ها رو بیارن تو جمع خانوادگیشون به خاطر خدا؟

سلام علیکم و رحمة الله،
ما هم تعداد بچه‌های زیادی می‌خواستیم که احتمالاً در عمل به دلایلی بیش از یک حدّی نتوانیم، خانمم پیشنهادی مشابه پیشنهاد شما دادند که از پرورشگاه بچه بگیریم ولی شرایط آنها طوری بود که از نظر مالی متأسفانه استطاعتش را نداشتیم ...
اما یک مطلب را هم در نظر بگیرید ... تربیت بچه یک بحث است و توالد بچه مسأله‌ی دیگری است ... فقط یک نمونه بهتان بگویم و آن اینکه بچه اگر از نسل خود انسان باشد والدین تا چهل نسل از کارهای آن کودک تأثیر می‌پذیرند ... اگر کسی بچه‌ی دیگری را بزرگ کند این بچه هم می‌تواند منشأ بسیاری از حسنات ما تأخر برای او بشود ولی این قضیه دیگر خیلی راحت نیست که تا ۴۰ نسل هم ادامه پیدا کند ... تمام اینها علاوه بر حقوقی است که پدر و مادر بر عهده‌ی فرزندشان دارند که ازجمله‌ی آنهاست دعا کردن برای ایشان بعد از مرگشان ... بزرگی نقل روایت می‌کردند که فرمودند بسیاری هستند که تا والدینشان در قید حیات بودند بسیار از ایشان که فرزندشان بوده‌اند راضی بوده‌اند ولی باز در قیامت خود را در صف کسانی که عاقّ شده‌اند می‌یابند! می‌پرسند که چرا؟ می‌گویند چون بعد از مرگ والدینتان ایشان را فراموش کردید و ایشان به شما نیاز داشتند ... پس از شما ناراضی بودند و از همان برزخ شما را عاق کردند ...
در هر صورت پیشنهاد شما هم پیشنهاد خیلی خوبی است ولی منافاتی با فرزندآوری مؤمنین نیست ... خصوصا که وقتی بحث تربیت مطرح باشد تنها یک بخش از این تربیت مربوط به رفتار و سکنات خانواده است و بخش دیگری از آن مربوط به مسائل قبل از زناشویی و حین مقاربت و در دوران حاملگی مادر و پدری است که هرگز ایشان را نمی‌شناسیم و البته حتماً می‌دانید که بسیاری از کودکان پرورشگاه لزوماً یتیم نیستند و مثلاً بدسرپرست هستند (البته اشتباه نکنم ایشان را نمی‌توانم هم به فرزندی قبول کرد) یا پدران و مادرانشان در همان نوزادی با بزرگتر رهایشان کرده‌اند که در این دو صورت بسیار محتمل است که آن والدین اصلاً آدم‌های موجهی نبوده باشند ... مثل آن نوزادی که پناه می‌برم به خدا در سرمای آذرماه دم صبح او را عریان در سطل آشغال رهایش کرده بودند تا بمیرد و پیدایش کردند و به شیرخوارگاه بردندش در حالیکه ما در آن سرما با لباس‌های گرم سردمان بود و ... امان امان امان از روابط حرام که از انسان‌ها چه وحشی‌هایی که درنیاورده است و بعد زنان متفکر ما با متعه مخالفت می‌کنند و نگران حقوق خودشان هستند و اگر متعه بود و پذیرفته شده بود چنین وحشی های دوپایی اینقدر در لابلای ما زیاد نبودند ...
خداوند همه‌ی ما را هدایت کند که گاهی چه دور از هدایت خدا هستیم
... وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ‌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى ۚ أُولَـٰئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ [فصلّت، ۴۴]
... و كسانى كه ايمان نمى‌آورند در گوشهايشان سنگينى است و قرآن برايشان نامفهوم است، و [گويى‌] آنان را از جايى دور ندا مى‌دهند!
یا علی علیه‌السلام

عاشق امام خامنه ای;624406 نوشت:
چگونه میشود این موضوع را فرهنگ سازی کرد که ازدواج مجدد و موقت برای افراد قابل پذیرش شود؟

سلام در پاسخ به سوال بالاتون نظر من اینه که شما فکر نمیکنید جای فرهنگ سازی ازدواج موقت که خودش کلی مساله داره و ممکنه ضربه های زیادی بزنه به اسلام همون واجبات رو رواج بدن بهتر باشه؟
فعلا تو حداقل واجبات هم موندن چه برسه به این چیزا
مثال بارزش وضع حجاب و چیزایی که تو روز روشن تو خیابون میبینیم
در ضمن خودتون هم تو جواب سوالتون گفتید اگه یه زن ذره ای انصاف داشته باشه نمیره خراب شه رو زندگی یکی دیگه


میدونید چیه اصولا یک عده یک چیزهایی رو دوست دارن فرهنگ سازی کنند که به نفعشون باشه
منظورم این خانم نیست ها ..اصلا
چه بسا این خانم هم تحت تاثیر قرار گرفته
منظورم اون کسایی هست که واقعا از این داستان نفع میبرن
تو تالار های گفتگو نگاه کنید ببینید چقدر یک عده رو تعدد زوجات و صیغه مانور میدن
والا آرزو به دلمون موند .....حداقل تو یک تالار مذهبی ........نمیدونم چرا روی مسائلی مثل صداقت و محبت و کمک به همنوع و فروتنی و .... اینقدر سینه چاک پیدا نمیشه برای دفاع از دین که تو این صیغه و تعدد زوجات سینه چاک پیدا میشه؟
یک تاپیکی بود قبلا بستنش به سلامتی . دعوام شد اونجا با یک نفر ... نمیدونم دیدید یا نه. آقا اعلام کرده بود تعدد زوجات جزء ضروریاته دینه و میخواست اثبات کنه هر کس قبول نداره مرتده!!!!!

سلام علیکم و رحمة الله،

عاشق امام خامنه ای;624406 نوشت:

در ضمن خودتون هم تو جواب سوالتون گفتید اگه یه زن ذره ای انصاف داشته باشه نمیره خراب شه رو زندگی یکی دیگه


باید قبل از محاکمه‌ی ایشان خدا را محاکمه کرد که چرا یک ذره انصاف نداشت و این کار را حرام نکرد ... سبحان الله
عاشق امام خامنه ای;624409 نوشت:
واقعا ظلم به زن اول اون مرده بیچاره واقعا جیگرم براش کباب شد خدا نصیب کافر هم نکنه همچین شوهری که به گفته شما متدینه ولی واسه ازدواج مجدد میره سراغ دختر 30 ساله

و باز باید خداوند را محاکمه کرد که چرا اجازه‌ی ظلم را داده است بعد از آنکه فرمود «إِنَّ اللَّـهَ يَأْمُرُ‌ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْ‌بَىٰ وَيَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ‌ وَالْبَغْيِ ۚ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُ‌ونَ» ... یا خدا حرف خودش را قبول ندارد و یا ما متوجه نیستیم که چه می‌گوییم ... آن آقا باید به دین شما باشند تا گفته شود که متدین هستند یا به دین خدا؟
عاشق امام خامنه ای;624409 نوشت:
ان شاالله خدا از همه دور کنه همچین افرادی رو

خداوند از کسانی که هم‌کفو ایشان نباشد دورشان کند ان شاء الله
[SPOILER][SPOILER][SPOILER][SPOILER][SPOILER]راستی شما که عاشق امام خامنه‌ای حفظه‌الله هستید آیا نظر ایشان را در مورد چندهمسری می‌دانید؟ نظر امام رضا علیه‌آلسلام که همه مشتاق زیارتشان هستیم را می‌دانید؟ نظر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را می‌دانید؟ فکر کنم در موردش سؤال هم نکنید برایتان بهتر باشد ... اگرچه جامعه‌ی متدین ما نیاز دارد که یک بلوغ قابل قبول برسد اگر قرار است منتظر امام غریب این عصر و زمان باشد و بگوید اللهم عجل لولیک الفرج :Gol:[/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER]
یا علی علیه‌السلام

باء;624413 نوشت:
ان شاء الله که از این گفته‌ام مغرور نشوید و آن را از یک گوش داخل کنید و از گوش دیگر بیرون کنید ..

سلام علیکم
از لطف شما سپاسگزارم اما بنده هیچکدام از اینهایی که فرمودید نیستم!!!
در مورد غرور هم مطلبی را خدمت شریفتان عرض کنم
تا حالا شده خیلی بدبخت بیچاره باشید برای حفظ آبرویتان لباس کسی را امانت بگیرید و با آن بروید مهمانی؟! حالا در مهمانی چقدر میتوانید با لیاس قرضی پز بدهید؟ همه هم بگویند به به چه چه خودتان که میدانید قرضی است!! حالا اگر هی اطرافیان گفتند آفرین عجب لباسی بعد خودتان کم کم باورتان شد لباس مال خودتان است یک دفعه وسط کار صاحبش آمد از شما گرفت چه حسی پیدا میکنید؟!!

حکایت ما بنده هام همین است ،ما یک مشت بدبخت بیچاره ایم(فقط شخص خودم را میگویم) که خدا منت گذاشته ،آبرو داری کرده مارا در نظر دیگران خوب جلو میدهد ،برادر بزرگوار من بیچاره چی از خودم دارم ؟کدام از این نسبتهایی که فرمودید در خد من است؟

اَنَا اَعْلَمُ بِنَفْسى مِنْ غَيْرى، وَ رَبّى اَعْلَمُ بى مِنّى
بِنَفْسى; اللّهُمَّ لاتُؤاخِذْنى بِما يَقُولُونَ، وَاجْعَلْنى اَفْضَلَ مِمّا
يَظُنُّـونَ، وَ اغْفِرْ لى ما لايَعْلَمُـونَ.

با تمام احترامی که برایتان قائل هستم لطف کنید هرچه سریعتر تا دیگران ندیده اند پستتان را پاک بفرمایید

یاحق

باء;624415 نوشت:

خداوند همه‌ی ما را هدایت کند که گاهی چه دور از هدایت خدا هستیم
... وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ‌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى ۚ أُولَـٰئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ [فصلّت، ۴۴]
... و كسانى كه ايمان نمى‌آورند در گوشهايشان سنگينى است و قرآن برايشان نامفهوم است، و [گويى‌] آنان را از جايى دور ندا مى‌دهند!
یا علی علیه‌السلام

سلام
اصلا به گفته شما و در نگاه شما من گوشهام برای شنیدن حق سنگینه ویا به قول اون اقا تو اون تاپیکی که توضیحش رو دادم من مرتدم ...خلاص
شما ازادید هر چی دوست دارید به من بگید.....
اما
شما خودتون حاضر شدید بعد از تاهل تمام کارهای خونه رو خودتون انجام بدید چون میدونید که زن هیچ وظیفه ای برای کار کردن خونه شوهر ندارد؟
شما خودتون حاضر شدید تمام وسایل خونتون رو خودتون تهیه کنید چون زن وظیفه شرعی برای خرید جهیزیه و وسایل مسکن همسر ندارد؟

باء;624417 نوشت:
سلام علیکم و رحمة الله،

باید قبل از محاکمه‌ی ایشان خدا را محاکمه کرد که چرا یک ذره انصاف نداشت و این کار را حرام نکرد ... سبحان الله

و باز باید خداوند را محاکمه کرد که چرا اجازه‌ی ظلم را داده است بعد از آنکه فرمود «إِنَّ اللَّـهَ يَأْمُرُ‌ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْ‌بَىٰ وَيَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ‌ وَالْبَغْيِ ۚ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُ‌ونَ» ... یا خدا حرف خودش را قبول ندارد و یا ما متوجه نیستیم که چه می‌گوییم ... آن آقا باید به دین شما باشند تا گفته شود که متدین هستند یا به دین خدا؟

خداوند از کسانی که هم‌کفو ایشان نباشد دورشان کند ان شاء الله
[SPOILER][SPOILER][SPOILER][SPOILER][SPOILER]راستی شما که عاشق امام خامنه‌ای حفظه‌الله هستید آیا نظر ایشان را در مورد چندهمسری می‌دانید؟ نظر امام رضا علیه‌آلسلام که همه مشتاق زیارتشان هستیم را می‌دانید؟ نظر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را می‌دانید؟ فکر کنم در موردش سؤال هم نکنید برایتان بهتر باشد ... اگرچه جامعه‌ی متدین ما نیاز دارد که یک بلوغ قابل قبول برسد اگر قرار است منتظر امام غریب این عصر و زمان باشد و بگوید اللهم عجل لولیک الفرج :Gol:[/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER][/SPOILER]
یا علی علیه‌السلام


سلام
من این بحث چند همسری رو تو یکی از تاپیکا دنبال میکردم و چند روز پیش برای اولین بار فهمیدم که بدون رضایت زن اول هم حلاله و واقعا حالم بهم ریخته بود دنبال جواب سوالم هم رفتم که جناب استاد سعید فرمودند که در اسلام اول تک همسریه و بعد در شرایط خاص مثل جنگ و تهدید نسل تعدد زوجات گذاشته شده
جناب باء به قول یکی از دوستان اگر تاکید میکنم رواج تعدد زوجات در زمان ما خیلی کار پسندیده ایه پرا مراجع خودشون تک همسری رو اختیار کردن؟
چرا امام خمینی(ره) تو دوران جنگ یعنی بدترین شرایطی که تعداد مردان به دلیل جنگ کم شده بود نرفتند دوباره ازدواج کنند؟؟؟
در مورد به کار بردن لفظ بی انصاف هم چون ایشون خانم بودن اینجوری نوشتم چون گفتم خودشون خانمن و درک میکنن چی میگم و بهتر از یه اقا درک میکنن که حال زن اول اون آقا چیه مگر اینکه زن اول اون آقا هم مثل ایشون فکر کنن و تفکرشون مثل ایشون باشه اگه یه آقا بودند که تکلیفشون مشخص بود

بهسا;624420 نوشت:
سلام
اصلا به گفته شما و در نگاه شما من گوشهام برای شنیدن حق سنگینه ویا به قول اون اقا تو اون تاپیکی که توضیحش رو دادم من مرتدم ...خلاص
شما ازادید هر چی دوست دارید به من بگید.....
اما
شما خودتون حاضر شدید بعد از تاهل تمام کارهای خونه رو خودتون انجام بدید چون میدونید که زن هیچ وظیفه ای برای کار کردن خونه شوهر ندارد؟
شما خودتون حاضر شدید تمام وسایل خونتون رو خودتون تهیه کنید چون زن وظیفه شرعی برای خرید جهیزیه و وسایل مسکن همسر ندارد؟

سلام علیکم خواهر گرامی و رحمة الله و برکاته،
دچار سوء تفاهم شدید، آن آیه را اگر دقت کنید بعد از آوردن ذکر کسانی آوردم که جنایتشان را توصیف کردم و گفتم اگر متعه حلال بود و پذیرفته بود چنین جنایت‌هایی کمیاب می‌شد اگر نایاب نمی‌شد ... اگرچه طرف صحبتم خانم‌هایی که متعه را برای شأن خودشان دوست دارند قبیح جلوه دهند هم بود ولی آنها از حکمت‌های خداوند در آزاد کردن این احکام آگاه نیستند و در نتیجه ایشان را و از جمله‌ی ایشان شما را مقصر نمی‌دانم بخاطر طرز فکری که الآن دارید، این طرز فکری است که به همه‌ی ما تلقین شده بوده است، برخی از آن رهیده‌ایم و برخی اصرار داریم که درست است، حالا تشخیصش با خدا که چه کسی در این زیر بار دستورات شرع نرفتن قاصر است و چه کسی مقصر ... اگر هم حقیر مقصر هستم دعا می‌کنم و شما هم دعا کنید که خداوند عالم هدایتم کند که حتماً خداوند بیش از بنده‌ی گناهکار دور از خودش مشتاق هدایت شدن اوست
منت همسرم به سرم است که با اینکه می‌داند وظیفه‌ای در خانه بیش از حقیر ندارد باز کارهای منزل را انجام می‌دهد و این تنها موردی نیست که ایشان بر سر حقیر منت دارند ... اگر فقط همین یک ویژگی را داشتند که با دیدن ایشان متذکر خدا بشوم باز همیشه مدیونشان بودم
یا علی علیه‌السلام

باء;624422 نوشت:

سلام علیکم خواهر گرامی و رحمة الله و برکاته،
دچار سوء تفاهم شدید، آن آیه را اگر دقت کنید بعد از آوردن ذکر کسانی آوردم که جنایتشان را توصیف کردم و گفتم اگر متعه حلال بود و پذیرفته بود چنین جنایت‌هایی کمیاب می‌شد اگر نایاب نمی‌شد ... اگرچه طرف صحبتم خانم‌هایی که متعه را برای شأن خودشان دوست دارند قبیح جلوه دهند هم بود ولی آنها از حکمت‌های خداوند در آزاد کردن این احکام آگاه نیستند و در نتیجه ایشان را و از جمله‌ی ایشان شما را مقصر نمی‌دانم بخاطر طرز فکری که الآن دارید، این طرز فکری است که به همه‌ی ما تلقین شده بوده است، برخی از آن رهیده‌ایم و برخی اصرار داریم که درست است، حالا تشخیصش با خدا که چه کسی در این زیر بار دستورات شرع نرفتن قاصر است و چه کسی مقصر ... اگر هم حقیر مقصر هستم دعا می‌کنم و شما هم دعا کنید که خداوند عالم هدایتم کند که حتماً خداوند بیش از بنده‌ی گناهکار دور از خودش مشتاق هدایت شدن اوست
منت همسرم به سرم است که با اینکه می‌داند وظیفه‌ای در خانه بیش از حقیر ندارد باز کارهای منزل را انجام می‌دهد و این تنها موردی نیست که ایشان بر سر حقیر منت دارند ... اگر فقط همین یک ویژگی را داشتند که با دیدن ایشان متذکر خدا بشوم باز همیشه مدیونشان بودم
یا علی علیه‌السلام

من از شما که یک مرد مزهبی هستید سوال میکنم
چرا اینقدر که برای حقوق مردان تبلیغات میکنید برای حقوق زنان تبلیغات نمیکند ؟
اینقدر زنهای ما ( البته بیشتری هاشون چون بعضی هاشون هم اینطوری نیستند)حفظ زندگی مشترک براشون اهمیت داشته و براش سرمایه گذاری کردند و از حقوقشون گذشتند که حق و حقوقشون فراموش شده
طوری که یک عده اصلا فکر هم نمیکنند زن هم حق و حقوقی در اسلام داشته و دارد
چقدر از مردهای متدین ما از زن جهیزیه نمیخوان...یا برای کارهای خونه به همسرشون حقوقی میدن یا خودشون کارها رو انجام میدن
چرا در این موارد سکوت میکنند....مکر اینها جزء دین نیست
چرا هر قسمت در روابط زوجین در دین رو که به نفعشونه بلد میکنند
بنده گلایه ام از نفس چند همسری و صیغه نبود
از جهت گیری افراطی یک عده است.... طوری که فکر میکنی یک عده ای از این مردهای مذهبی ( البته نه تمام مردان که بعضی هاشون واقعا جوانمردند)جز به شهوت به چه چیز دیگری فکر میکنند؟؟؟؟؟؟؟؟؟

عاشق امام خامنه ای;624421 نوشت:
سلام
من این بحث چند همسری رو تو یکی از تاپیکا دنبال میکردم و چند روز پیش برای اولین بار فهمیدم که بدون رضایت زن اول هم حلاله و واقعا حالم بهم ریخته بود دنبال جواب سوالم هم رفتم که جناب استاد سعید فرمودند که در اسلام اول تک همسریه و بعد در شرایط خاص مثل جنگ و تهدید نسل تعدد زوجات گذاشته شده

سلام علیکم و رحمة‌الله‌وبرکاته،
ان شاء الله این پست حقیر منجر به انحراف تاپیک از بحث اصلی نشود ...
حقیر مطابق با امضایم تخصصی در دین ندارم و به عنوان یک کاربر معمولی در این تاپیک فعال هستم، مثل شما و البته شاید هم کم‌بهر‌ه‌تر از شما از علم و تقوا، رویکرد حقیر در این تاپیک را به حساب سایت نگذارید و حتی بسیاری دیگر از دوستان فعال علمشان بسیار بیشتر از حقیر است تا چه برسد که به کارشناسان محترم سایت ...
با این حساب این نظر شخصی‌ام است که می‌گویم و شما هم تنها با نگاه نقادانه آنرا بخوانید ...
در روایت مبارکه آمده که ۳۱۳ نفر یار امام زمان علیه‌السلام از ذخایر خداوند بر زمین هستند و ایشان همان‌هایی هستند که خداوند آنها را برای قیام قائم نگاه داشته است ... همانهایی که حضرت لوط علیه‌السلام وقتی پشت درب نگران مهمان‌هایشان بودند فرمودند که ای کاش آنها یاورانم بودند ... ایشان پس شأنشان نزد خداوند خیلی بالاست ... اما با این حال در روایتی داریم که وقتی امام علیه‌السلام ظهور کردند و یارانشان دور ایشان حلقه زدند امام در خلوت خود با ایشان مطلبی را می‌گویند که بر ایشان سنگین می‌آید ... آنقدر سنگین که نمی‌توانند تحمل کنند و بجز کمتر از انگشتان دست باقی امام را ترک می‌کنند :Moteajeb!: ایشان می‌روند تا اینکه زمین با تمام فراخی‌اش بر ایشان تنگ می‌شود و به خود رجوع می‌کنند و می‌گویند که از خدا و خلیفه‌ی خدا به چه کسی جز خود ایشان می‌توانم پناه ببرم ... بعد به سمت امام علیه‌السلام برمی‌گردند ... ازمایش‌های خداوند ساده نیست ... هر کسی به چیزی آزمایش می‌شود ... حالا شما متوجه شدید که حکم خداوند چنان است، به هم ریختید قبول، به دنبال جواب گشتید کار خوبی کردید، ولی آیا نباید دلتان را برای خدا صاف کنید و هر چه گفت بپذیرید؟ اسلام اولش گفتن شهادتین و تسلیم زبانی است بعد کم‌کم در قلب جوانه می‌زند و این اولین مرتبه‌ی ایمان خواهد بود ... اقرار زبانی در مورد هر چیزی که خدا یا خلیفه‌ی خدا بگوید اولین قدم برای رسیدن به درجات بالاتر ایمان و یقین است ... قدم اول این نیست که حکمت یک حکم را بفهمیم تا قدم دوم تسلیم شدن زبانی باشد، بلکه قدم اول تسلیم شدن زبانی است و قدم‌های بعدی در راستای کسب معرفت بیشتر و قوی‌تر کردن درجه‌ی ایمان است ...
در مورد اینکه آیا اصل بر تک‌همسری است یا چند همسری هم حقیر علم کارشناس محترم را ندارم ولی دیده‌ام که گاهی نظرات برخی از بزرگان در این زمینه کمی متفاوت است، شاید هم حقیر اشتباه برداشت کرده‌ام یا اشتباهی در ذهنم مانده است، خودم هم زمانی سؤالی از قرآن در همین سایت پرسیدم که متأسفانه به بیراهه کشید و عاقبت متوجه پاسخ نشدم و وقتی هم که تاپیک به علت ناراحتی‌های که ایجاد کرد بسته شد دیگر دنبال باز شدنش را نگرفتم چون به نظرم رسید جنبه‌ی فهمیدن پاسخ آن شاید فعلاً در سایت نباشد و اگر به طور شخصی پاسخ گرفتنم را دنبال کنم کمتر تلفات داشته باشد
عاشق امام خامنه ای;624421 نوشت:
جناب باء به قول یکی از دوستان اگر تاکید میکنم رواج تعدد زوجات در زمان ما خیلی کار پسندیده ایه پرا مراجع خودشون تک همسری رو اختیار کردن؟
چرا امام خمینی(ره) تو دوران جنگ یعنی بدترین شرایطی که تعداد مردان به دلیل جنگ کم شده بود نرفتند ازدواج کنند؟؟؟

در این مورد چندین بار بحث شده است ... برخی کارها را باید برخی بزرگان انجام دهند تا برای سایرین الگو شود ولی گاهی آن بزرگان آنقدر جایگاهشان در نظر مردم متزلزل شده است که اگر ایشان بخواهند به سنت تعطیل شده‌ای حیات جدید ببخشند به جای آنکه آن سنت تعطیل شده احیاء شود خود آن بزرگان از چشم مردم افتاده و سنت‌های باقی‌مانده هم تعطیل می‌شوند ... مثال تاریخی‌اش هم این است که گاهی می‌پرسند مگر امیر مؤمنان علیه‌السلام بعد از اولی و دومی به خلافت نرسید؟ می‌گوییم چرا! می‌گویند پس اگر اولی و دومی بدعت گذاشتند چرا ایشان آن بدعت‌ها را حذف نکردند؟ پاسخش هم از خطبه‌ای معلوم می‌شود که امام علیه‌آلسلام بعد از خلافتشان به بالای منبر رفتند که ای مردم نماز را اینطور بخوانید و مردم به جای آنکه بگویند او برادر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌واله بوده است حداقلش هم این است که الآن هم مثل دو خلیفه‌ی اول خلیفه شده است فریاد زدند که وا عمرا! علی می‌خواهد سنت‌های عمر را تغییر دهد! امام علیه‌السلام هم دیگر حرفی نزدند تا اصل اسلام حفظ شود ...
برخی سنت‌ها را مذهبی‌های از عوام‌الناس باید احیاء کنند ... مهم این است که دین خدا را یاد بگیریم و احکام آن را بشناسیم و به علم و حکمت و خیرخواهی خداوند اعتماد داشته باشیم و به دستوراتش افتخار کنیم و به آنها عمل کنیم و دیگران را هم تشویق به آن کنیم ... نه اینکه از آنها خجالت بکشیم و بگوییم که اسلام همه چیزش خوب است ولی ای کاش این یک حکم را نداشت یا ای کاش این حکمش مقید به فلان شرایط شده بود تا عمومیت نداشته باشد و غیره ... ما اگر مسلمانیم جایگاهمان باید نسبت به خداوند جایگاه تسلیم باشد ... حداقل تسلیم هم تسلیم زبانی است ... بالاترین حدّ تسلیم هم این است که شخص با تمام وجود تسلیم امر خدا و حتی توصیه‌های خدا باشد ...
یا علی علیه‌السلام

بهسا;624416 نوشت:
میدونید چیه اصولا یک عده یک چیزهایی رو دوست دارن فرهنگ سازی کنند که به نفعشون باشه
منظورم این خانم نیست ها ..اصلا
چه بسا این خانم هم تحت تاثیر قرار گرفته
منظورم اون کسایی هست که واقعا از این داستان نفع میبرن
تو تالار های گفتگو نگاه کنید ببینید چقدر یک عده رو تعدد زوجات و صیغه مانور میدن
والا آرزو به دلمون موند .....حداقل تو یک تالار مذهبی ........نمیدونم چرا روی مسائلی مثل صداقت و محبت و کمک به همنوع و فروتنی و .... اینقدر سینه چاک پیدا نمیشه برای دفاع از دین که تو این صیغه و تعدد زوجات سینه چاک پیدا میشه؟
یک تاپیکی بود قبلا بستنش به سلامتی . دعوام شد اونجا با یک نفر ... نمیدونم دیدید یا نه. آقا اعلام کرده بود تعدد زوجات جزء ضروریاته دینه و میخواست اثبات کنه هر کس قبول نداره مرتده!!!!!

نه متاسفانه تاپیکی که شما گفتینو ندیدم ولی تو یکی از تاپیکا همین بلا سر خودمم اومد دقیقا اونم میخواستم همینو اثبات کنه که از ظروریات دینه
یه عده که با بی بصیرتی فقط میان چهره دینو خراب کنن و کارشون نتیجه دیگه ای نداره
واقعا نمیدونم اینا افراد دارن تو این جامعه تو این دنیا زندگی میکنن یا نه؟
آخه کدوم منطقی میگه با این شرایط موجود تو جامعه یه مسلمون بیاد حرف از ترویج چند همسری و تاکید شدید روی استحبابش بزته؟؟بعضیا روی نماز و روزه اینقدر تاکید نمیکنن که روی این مسائل سینه سپر میکنن

مطلع الفجر;624418 نوشت:
سلام علیکم
از لطف شما سپاسگزارم اما بنده هیچکدام از اینهایی که فرمودید نیستم!!!
در مورد غرور هم مطلبی را خدمت شریفتان عرض کنم
تا حالا شده خیلی بدبخت بیچاره باشید برای حفظ آبرویتان لباس کسی را امانت بگیرید و با آن بروید مهمانی؟! حالا در مهمانی چقدر میتوانید با لیاس قرضی پز بدهید؟ همه هم بگویند به به چه چه خودتان که میدانید قرضی است!! حالا اگر هی اطرافیان گفتند آفرین عجب لباسی بعد خودتان کم کم باورتان شد لباس مال خودتان است یک دفعه وسط کار صاحبش آمد از شما گرفت چه حسی پیدا میکنید؟!!

حکایت ما بنده هام همین است ،ما یک مشت بدبخت بیچاره ایم(فقط شخص خودم را میگویم) که خدا منت گذاشته ،آبرو داری کرده مارا در نظر دیگران خوب جلو میدهد ،برادر بزرگوار من بیچاره چی از خودم دارم ؟کدام از این نسبتهایی که فرمودید در خد من است؟

اَنَا اَعْلَمُ بِنَفْسى مِنْ غَيْرى، وَ رَبّى اَعْلَمُ بى مِنّى
بِنَفْسى; اللّهُمَّ لاتُؤاخِذْنى بِما يَقُولُونَ، وَاجْعَلْنى اَفْضَلَ مِمّا
يَظُنُّـونَ، وَ اغْفِرْ لى ما لايَعْلَمُـونَ.

با تمام احترامی که برایتان قائل هستم لطف کنید هرچه سریعتر تا دیگران ندیده اند پستتان را پاک بفرمایید

یاحق


سلام علیکم و رحمة الله و برکاته،
نگرانی حقیر از درج آن مطالب این بود که شما مغرور نشوید و اگر نمی‌شوید دیگر نگرانی ندارم و صرفاً ضرورتی می‌بینم که آن نکات در تاپیک باشند ...
با عرض معذرت با آنکه هیچ دوست ندارم اوامر و فرمایشات شما را نادیده بگیرم در این مورد دستور عقلم بر نافرمانی و تمرد از امر شماست
در پناه خداوند باشید و همواره متذکر بر اذکاری که غفلت از خدا را از شما بزداید و روحیه‌ی بندگی و تواضعتان مقابل خداوند حفظ و تقویت گردد :Gol:
یا علی علیه‌السلام

پس‌نامه:

مطلع الفجر;624418 نوشت:
تا حالا شده خیلی بدبخت بیچاره باشید برای حفظ آبرویتان لباس کسی را امانت بگیرید و با آن بروید مهمانی؟! حالا در مهمانی چقدر میتوانید با لیاس قرضی پز بدهید؟ همه هم بگویند به به چه چه خودتان که میدانید قرضی است!!

یک تست روان‌شناسی بود که اولش نوشته شده بود انچه هستید را بنویسید و نه آنچه که دوست دارید باشید! با خودم گفتم بدیهی است که همین کار را می‌کنم و اصلاً مگر قرار بود غیر این باشد! بعد وارد سؤالات شدم، یادم نیست چند تا از سؤالات بود که دستم بلافاصله به سمت گزینه‌ی خاصی از پاسخ‌ها می‌رفت ولی ناگهان یاد آن جمله‌ی ابتدایی می‌افتادم و با کمال شرمندگی مجبور می‌شدم گزینه‌ی دیگری را انتخاب کنم ... نمی‌دانید چقدر سخت بود وقتی دست آخر برگه را نگاه کردم که در اکثر سؤالات حقیر بسیار پایین‌تر از آنی بودم که تا قبل از ان تست روان‌شناسی تصورش را می‌کردم ... هیچ وقت فکر نمی‌کردم تا کنون آنقدر به خودم دروغ گفته بوده باشم ... از آنجا بود که تصمیم گرفتم نواقص باطنی‌ام را لااقل از خودم پنهان نکنم ... در این مورد که شما فرمودید هم حقیر به خودم مشکوکم ... بله این نفس توانایی این را دارد که حتی با اینکه می‌داند یک لباس قرضی است باز با آن بر دیگران فخر بفروشد، ابتدا تظاهر می‌کند که لباس خودش است و بعد فخر می‌فروشد و بعد کم‌کم باورش می‌شود تا اینکه یا سرش بخورد به سنگ و یا دیگر کسی نباشد برای فخر فروشی ...
خداوند عاقبت همه‌امان را ختم به خیر کند و حقیر بیش از همه به رحمت و هدایت خداوند نیازمندم ... امروز نجاتم دهد بهتر از آن است که تا فردا در این وضع باشم

بهسا;624424 نوشت:
من از شما که یک مرد مزهبی هستید سوال میکنم
چرا اینقدر که برای حقوق مردان تبلیغات میکنید برای حقوق زنان تبلیغات نمیکند ؟
اینقدر زنهای ما ( البته بیشتری هاشون چون بعضی هاشون هم اینطوری نیستند)حفظ زندگی مشترک براشون اهمیت داشته و براش سرمایه گذاری کردند و از حقوقشون گذشتند که حق و حقوقشون فراموش شده
طوری که یک عده اصلا فکر هم نمیکنند زن هم حق و حقوقی در اسلام داشته و دارد
چقدر از مردهای متدین ما از زن جهیزیه نمیخوان...یا برای کارهای خونه به همسرشون حقوقی میدن یا خودشون کارها رو انجام میدن
چرا در این موارد سکوت میکنند....مکر اینها جزء دین نیست
چرا هر قسمت در روابط زوجین در دین رو که به نفعشونه بلد میکنند
بنده گلایه ام از نفس چند همسری و صیغه نبود
از جهت گیری افراطی یک عده است.... طوری که فکر میکنی یک عده ای از این مردهای مذهبی ( البته نه تمام مردان که بعضی هاشون واقعا جوانمردند)جز به شهوت به چه چیز دیگری فکر میکنند؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام علیکم و رحمة الله،
البته حقیر آنطور که شما فکر کرده‌اید مذهبی نیستم، حقیر تنها ادای افراد مذهبی را در می‌آورم به این امید که روز خداوند حقیر را هم از زمره‌ی آنان قرار دهد و البته پیشرفت‌هایی هم داشته‌ام به لطف الهی ... این برای این بود که به آنچه نیستم ستوده نشوم که مطابق قرآن جریمه‌اش سنگین است ...
اما در مورد جهیزیه ... کاملاً حق با شماست، یعنی حقیر هم تا فهمیدم جهیزیه با مرد است ... در واقع مطابق ازدواج دو دریای عمیق علم علیهماالسلام درستش این است که مهر مختصری در حدّ وسع داماد به زن پرداخت شود و از همان مهر برای زن وسایل ضروری زندگی (نه یک کلکسیون از وسایل موجود در بازار از یک سقف قیمتی به بالاتر) تهیه شود ... بر همین اساس هم با همسرم ازدواج کردم و خدا را هزار مرتبه شکر که خانواده‌ام و خانواده‌اشان همراهی کردند و اجازه دادند مطابق عقایدمان ازدواج کنیم
در مورد دادن حقوق به همسرم هم این مسأله واجب نیست و بستگی به این دارد که زن درخواست آنرا داشته باشد یا خیر که در مورد ما حقیر درآمد زیادی ندارم و هر چه دارم هم تا بشود صرف همسرم می‌کنم و ایشان می‌دانند که پولی برای پرداخت جداگانه به ایشان ندارم و تازه خودشان هر از گاهی بهم پول هم قرض می‌دهند که البته برکاتش را هم در زندگی‌امان می‌بینیم و شکر خدا راضی هستیم ... و البته ایشان از تمام حقوق شرعیشان آگاهی دارند و ان شاء الله حقیر هم قصد سوء استفاده ندارم ...
اینکه شما گلایه‌اتان از چدهمسری و متعه نیست و متوجه نگاه اشتباه مردان و زنان به مقوله‌ی ازدواج و زندگی مشترک است بسیار خوب و پسندیده است، ولی اگر در بیانتان هم کمی دقت بیشتری کنید که همین منظورتان برداشت شود و خدای ناکرده همسویی با کسانی که می‌خواهند با احکام مخالفت کنند برداشت نشود بیشتر ممنونتان خواهم شد ... خدا بر توفیقات شما بیفزاید و عاقبتتان هم ختم به خیر شود ان شاء الله :Gol:
یا علی علیه‌السلام

موضوع قفل شده است