با سلامی مجدد در موردی که پررنگ کردم نظر آیة الله سیستانی چیست ؟ ضمن اینکه تصویر مستقیم با غیر مستقیم چه تفاوتی داره مگه ؟ در مورد خانمها چی ؟
ماه بانو;84155 نوشت:
در موردی که پررنگ کردم نظر آیة الله سیستانی چیست ؟
طبق نظر آيت الله سیستانی فرقی بین مستقیم وغیر مستقیم نیست در هردو صورت به قصد ریبه(مفسده) حرام است
ماه بانو;84155 نوشت:
ضمن اینکه تصویر مستقیم با غیر مستقیم چه تفاوتی داره مگه ؟
تصویر مستقیم(زنده)مثل اینکه همین الان به زنی نامحرم در خیابان یا در خانه ای به قصد مفسده(ریبه)نگاه شودولی تصویر غیر مستقیم مثل عکس است که در صورت ریبه(مفسده) حرام است.
ماه بانو;84155 نوشت:
در مورد خانمها چی ؟
اگرمنظورت این است که خانمها تصویر زن نامحرم را ببینند حکمش چی است؟در صورت عدم ریبه اشکالی ندارد
ولی اگر منظورت این است که خانمها با دیدن تصویر مرد ورزشکار(مثلا ورزش کُشتی) باشد، حکمش چیست؟ جواب این است که جایز نیست.
دفتر اقای سیستانی 0251/7836565
ولی اگر منظورت این است که خانمها با دیدن تصویر مرد ورزشکار(مثلا ورزش کُشتی) باشد، حکمش چیست؟ جواب این است که جایز نیست.
با سلام و تشکر از پاسخ گویی شما در این تصاویری که مردان پوشش مناسبی ندارند در تلویزیون ، پخش مستقیم یا غیر مستقیم تفاوتی نداره ؟ ضمن اینکه به طور کلی نگاه کردنش جایز نیست یا اگر به قصد ریبه باشد نگاه کردنش جایز نیست ؟ با تشکر :Gol:
با سلام و تشکر از پاسخ گویی شما در این تصاویری که مردان پوشش مناسبی ندارند در تلویزیون ، پخش مستقیم یا غیر مستقیم تفاوتی نداره ؟ ضمن اینکه به طور کلی نگاه کردنش جایز نیست یا اگر به قصد ریبه باشد نگاه کردنش جایز نیست ؟ با تشکر
با سلام و تشکر از سئوال شما
طبق نظر آیت الله سیستانی نگاه کردن به تصاویر مردانی که پوشش مناسبی ندارند چه با قصد ریبه و چه بدون آن به احتیاط واجب ، جایز نیست و از نظر ایشان تفاوتی بین پخش مستقیم و غیر مستقیم وجود ندارد.(1)
هشتاد و نهم مشاوره شغلي- خلوت اجباري با نامحرم با هزار زور توانسته ام در شركتي دست خودم را بند كند تا از نظر اقتصادي لنگ نماند و بتوانم نفقه زن و بچه ام را بدهم از بخت بد من خانمي بد حجاب و زيبا هم اتاق من شده است و ما در ساعاتي از روز در يك اتاق خلوت، با هم هستيم و به دليل شرايط كاري ارتباط كلامي زيادي داريم. مدير شركت با جابه جايي من موافقت نكرده است و مذهبي هم نيست كه برايش مهم باشد. با توجه به اين كه يافت شغل بسيار مشكل است و بيكار شدن من «مشكلات اقتصادي جدي اي» براي من و خانواده ام به بار مي آورد آيا براي من واجب است از آن كار صرفه نظر كنم.
هشتاد و نهم خلوت اجباري با نامحرم با هزار زور توانسته ام در شركتي دست خودم را بند كند تا از نظر اقتصادي لنگ نماند و بتوانم نفقه زن و بچه ام را بدهم از بخت بد من خانمي بد حجاب و زيبا هم اتاق من شده است و ما در ساعاتي از روز در يك اتاق خلوت، با هم هستيم و به دليل شرايط كاري ارتباط كلامي زيادي داريم. مدير شركت با جابه جايي من موافقت نكرده است و مذهبي هم نيست كه برايش مهم باشد. با توجه به اين كه يافت شغل بسيار مشكل است و بيكار شدن من «مشكلات اقتصادي جدي اي» براي من و خانواده ام به بار مي آورد آيا براي من واجب است از آن كار صرفه نظر كنم.
با تشکر از سئوال شما اگر شرایط اتاق به صورتی است که کسی نمی تواند وارد شود یا معمولا وارد نمی شود ، خلوت با نامحرم حرام است .
اگر شغل شما مستلزم نگاه حرام و مراوده با نامحرم است ، جایز نیست و باید این کار ترک شود .
در هر صورت در آمدی که از شغل یاد شده بدست می آید ، حلال است.
(1)به نظر می آید در بسیاری از موارد می توان با زیرکی و ظرافت ، شغل خود را حفظ کرد و آلوده گناه هم نشد شما می توانید توصیه های زیر را امتحان کنید : 1- نامه ای به مدیر شرکت بنویسید و مسئله خود را با نرمی مطرح کنید و از ایشان درخواست پیشنهاد و اظهار نظر برای حل مشکل نمایید.
2- به بهانه ای چینش وسایل اتاق را به صورتی تغییر دهید که نتوانید هنگام صحبت به ایشان نگاه کنید .
3- سعی کنید نگاه عمدی به ایشان نداشته باشید و از تکرار نگاه پرهیز کنید .
4- در سخن گفتن همیشه جدی باشید و از شوخی بپرهیزید و جملات خود را کوتاه و تنها در حوزه کاری مطرح کنید و به سئوالات غیر مرتبط پاسخ ندهید .
5- بقیه توصیه ها بماند برای انجمن محترم اخلاق و عرفان
پی نوشت:
1. منابع موجود در مرکز ملی
اگر شرایط اتاق به صورتی است که کسی نمی تواند وارد شود یا معمولا وارد نمی شود ، خلوت با نامحرم حرام است . اگر شغل شما مستلزم نگاه حرام و مراوده با نامحرم است ، جایز نیست و باید این کار ترک شود . در هر صورت در آمدی که از شغل یاد شده بدست می آید ، حلال است. (1) به نظر می آید در بسیاری از موارد می توان با زیرکی و ظرافت ، شغل خود را حفظ کرد و آلوده گناه هم نشد شما می توانید توصیه های زیر را امتحان کنید : 1- نامه ای به مدیر شرکت بنویسید و مسئله خود را با نرمی مطرح کنید و از ایشان درخواست پیشنهاد و اظهار نظر برای حل مشکل نمایید. 2- به بهانه ای چینش وسایل اتاق را به صورتی تغییر دهید که نتوانید هنگام صحبت به ایشان نگاه کنید . 3- سعی کنید نگاه عمدی به ایشان نداشته باشید و از تکرار نگاه پرهیز کنید . 4- در سخن گفتن همیشه جدی باشید و از شوخی بپرهیزید و جملات خود را کوتاه و تنها در حوزه کاری مطرح کنید و به سئوالات غیر مرتبط پاسخ ندهید . 5- بقیه توصیه ها بماند برای انجمن محترم اخلاق و عرفان
سلام سئوال: من با زور استخدام شده ام، مدير شركت اهميت نمي دهد و تهديد به اخراج مي كند. وضعيت اتاق كار را هم نمي توانم سليقه اي بچينم چون نظارت مي شود. از سويي هم اين خانم نسبت به مسائل ديني بي مبالات است من و اين خانم در بسياري موا قع تنها هستيم و احتمال اين كه كسي بيايد صفر است . براي كارمان هم ارتباط كلامي طولاني بايد داشته باشيم. از سويي ديگر ترك اين كار زندگي من را فلج مي كند چون همين كار را بعد از ماه ها بي كاري به دست آورده ام چه كنم؟
با تشکر از سئوال شما اگر شرایط اتاق به صورتی است که کسی نمی تواند وارد شود یا معمولا وارد نمی شود ، خلوت با نامحرم حرام است . اگر شغل شما مستلزم نگاه حرام و مراوده با نامحرم است ، جایز نیست و باید این کار ترک شود . در هر صورت در آمدی که از شغل یاد شده بدست می آید ، حلال است. (1) به نظر می آید در بسیاری از موارد می توان با زیرکی و ظرافت ، شغل خود را حفظ کرد و آلوده گناه هم نشد شما می توانید توصیه های زیر را امتحان کنید : 1- نامه ای به مدیر شرکت بنویسید و مسئله خود را با نرمی مطرح کنید و از ایشان درخواست پیشنهاد و اظهار نظر برای حل مشکل نمایید. 2- به بهانه ای چینش وسایل اتاق را به صورتی تغییر دهید که نتوانید هنگام صحبت به ایشان نگاه کنید . 3- سعی کنید نگاه عمدی به ایشان نداشته باشید و از تکرار نگاه پرهیز کنید . 4- در سخن گفتن همیشه جدی باشید و از شوخی بپرهیزید و جملات خود را کوتاه و تنها در حوزه کاری مطرح کنید و به سئوالات غیر مرتبط پاسخ ندهید . 5- بقیه توصیه ها بماند برای انجمن محترم اخلاق و عرفان
سلام
بسياري مواقع كار دست ما نيست و مدير شركت با ما راه نمي آيد و اخراج مي كند؟
سلام سئوال: من با زور استخدام شده ام، مدير شركت اهميت نمي دهد و تهديد به اخراج مي كند. وضعيت اتاق كار را هم نمي توانم سليقه اي بچينم چون نظارت مي شود. از سويي هم اين خانم نسبت به مسائل ديني بي مبالات است من و اين خانم در بسياري موا قع تنها هستيم و احتمال اين كه كسي بيايد صفر است . براي كارمان هم ارتباط كلامي طولاني بايد داشته باشيم. از سويي ديگر ترك اين كار زندگي من را فلج مي كند چون همين كار را بعد از ماه ها بي كاري به دست آورده ام چه كنم؟
با سلام و تشکر از سئوال شما
چنین شخصی تا می تواند باید مانع از انجام حرام مانند خلوت با نامحرم و مراوده و نگاه حرام شود اما اگر به هیچوجه برایش امکان ندارد یعنی اگر کار یاد شده را ترک کند ، کار دیگری نمی تواند پیدا کند و دچار عسر و حرج می شود ، اشکالی ندارد بشرطی که به حداقل اکتفاء کند یعنی در خلوت با نامحرم و ... تا می تواند زمان آنرا کمتر کند موقعیت را تغییر بدهد و خلاصه هر کاری که می تواند برای کمتر دچار شدن به گناه در حین کار انجام دهد .(1)
با سلام کلی مطلب براتون نوشته بودم در این مورد که حالا که مجبورید در این محل کار کنید چطور با این خانم برخورد کنین ولی نمیدونم چطوری یکدفعه همش از دستم پرید :Gig::Ghamgin: فقط میتونم اینطوری خودم رو دلداری بدم که الخیر فی ما وقع :fekr: با آرزوی موفقیت و سربلندی برای شما
با سلام و تشکر از سئوال شما چنین شخصی تا می تواند باید مانع از انجام حرام مانند خلوت با نامحرم و مراوده و نگاه حرام شود اما اگر به هیچوجه برایش امکان ندارد یعنی اگر کار یاد شده را ترک کند ، کار دیگری نمی تواند پیدا کند و دچار عسر و حرج می شود ، اشکالی ندارد بشرطی که به حداقل اکتفاء کند یعنی در خلوت با نامحرم و ... تا می تواند زمان آنرا کمتر کند موقعیت را تغییر بدهد و خلاصه هر کاری که می تواند برای کمتر دچار شدن به گناه در حین کار انجام دهد .(1)
سلام
دعا می کنیم خدواند به این ها عصمت یوسفی( خویشتنداری حضرت یوسف اسم خانم نیست) بدهد:Nishkhand:
:: با اهداء سلام و تحيت؛ جواب : چنانچه نتوانید مسئولین مربوطه و یا همکار مذکور را متقاعد کنید که طبق قوانین و مقررات شرع عمل کنند و خوف از ارتکاب گناه زیاد است آن کار را رها کنید و به دنبال کار مشروعی باشید، ان شاءالله خداوند به شما کمک خواهد کرد.
همیشه موفق باشید
دفتر آيت الله العظمی مکارم شيرازی: / بخش استفتاءات
نود روان شناسي تبليغات- تجارتي من روان شناس هستم برخي از شركت ها و مؤسسات، كانديدا ها مي خواهند كه با استفاده از فنون روان شناختي و قوانين ضميرناخودآگاه و شرطي سازي و...محصول يا خود آنها را تبليغ كنيم. با توجه به اين كه ما پول كار مان را مي گيريم و در بسياري از واقعا اعتقادي به مرغوب بودن محصول آنها نسبت به ديگر محصولات نداريم و يا مي دانيم كانديد هاي برتري هم وجود دارد آيا براي من اشكال دارد. آنها( محصولات يا كانديدها) را جزء برترين ها معرفي كنم و در قبالش پول دريافت كنم؟
نود روان شناسي تبليغات- تجارتي من روان شناس هستم برخي از شركت ها و مؤسسات، كانديدا ها مي خواهند كه با استفاده از فنون روان شناختي و قوانين ضميرناخودآگاه و شرطي سازي و...محصول يا خود آنها را تبليغ كنيم. با توجه به اين كه ما پول كار مان را مي گيريم و در بسياري از واقعا اعتقادي به مرغوب بودن محصول آنها نسبت به ديگر محصولات نداريم و يا مي دانيم كانديد هاي برتري هم وجود دارد آيا براي من اشكال دارد. آنها( محصولات يا كانديدها) را جزء برترين ها معرفي كنم و در قبالش پول دريافت كنم؟
با تشکر از سئوال شما جناب حامی اگر تبلیغات به شکلی انجام شود که دروغ محسوب گردد مثلا تبلیغ به صورتی باشد که محصول کارخانه مورد نظر را بهترین کالا اعلان کند در حالی که چنین نیست ، این کار و پولی که در برابر این کار می گیرد حرام است . اما اگر تبلیغات به شکلی باشد که با شیوه های جذاب و متنوع در کیفیت بیان مطلب ، تنها ویژگی های محصول را که در آن وجود دارد بیان کند ، اشکالی ندارد و اجرتی هم که در برابر آن می گیرد حلال است . (1)
پی نوشت:
1. سئوال از دفتر آیت الله خامنه ای در قم (7743232-0251)
نود و يكم عشق و گناه عشق به نامحرم كه عادي نيست و از دست آدم خارج است گناه است؟ مثلاً زني كه ناخودآگاه تصوير ذهني همكارش يك لحظه هم از ذهنش نمي رود يا پسري كه شيفته‌ي زن عموي خودش شده و به او ابراز عشق مي كند و اگر او را نبيند گريه و بيقراري مي كند و به بهانه هاي مختلف به او تماس مي گيرد و يا منزل شان مي رود گناه مي كند( با توجه به ارادي نبودن كار او)؟
نود و يكم عشق و گناه عشق به نامحرم كه عادي نيست و از دست آدم خارج است گناه است؟ مثلاً زني كه ناخودآگاه تصوير ذهني همكارش يك لحظه هم از ذهنش نمي رود يا پسري كه شيفته‌ي زن عموي خودش شده و به او ابراز عشق مي كند و اگر او را نبيند گريه و بيقراري مي كند و به بهانه هاي مختلف به او تماس مي گيرد و يا منزل شان مي رود گناه مي كند( با توجه به ارادي نبودن كار او)؟
دوست داشتن نامحرم چنانچه منجر به کار حرام مانند نگاه یا سخن و فکر غیر شرعی و دیگر محرّمات نشود، اشکال شرعی ندارد.(1)
دوست داشتن یک امر قلبی است وگاهی خارج از اختیار انسان است، صرف دوست داشتن کسی از نظر شرع حرام نیست و گناه حساب نمی شود، مگر آنکه دوست داشتن کسی انسان را به حرام بکشاند، مثل نگاه کردن به دوست نامحرم از روی لذت و شهوت و یا صحبت کردن از روی لذت و برقرار ارتباط های غیر متعارف و اظهار دوستی و امثال این گونه مواردی که انسان را به سوی گناه می کشاند.
اگر انسان زمینه ازدواج دارد و با قصد ازدواج کسی را دوست داشته باشد، باید برای فراهم ساختن زمینه ازدواج اقدام کند و از راه های متعارف اقدام به خواستگاری نماید.
اما اگر زمینه ازدواج ندارد و قصد ازدواج با کسی را که دوستش دارد ، نداشته باشد. باید از عشق و محبتی که سرانجام مطلوبی ندارد و چه بسا انسان را از خدا غافل کرده و گرفتاری ذهنی و فکری و روحی ایجاد می‌کند، پرهیز نمود.
طبیعی است که اگر دوستی ادامه یابد، ممکن است منجر به ارتباط و صحبت کردن با نامحرم گردد . در صورتی که این کار ادامه یابد، آثار روانی خاصی را به دنبال داشته و چه بسا زمینه‌های گناه را فراهم کند.
ادامه دوست داشتن و دلبستگی به نامحرم کم کم به وابستگی افراطی منجر خواهد شد . وابستگی افراطی چیزی جز فرسودگی روانی و تخریب روزافزون استقلال روحی- روانی در پی نخواهد داشت. در نهایت افسردگی روحی و از بین رفتن عزت نفس و تخریب شخصیت انسانی. تحریک غریزه جنسی، تخیل گرایی افراطی، گرفتار شدن به دام شیطان و ارتکاب گناهان به صورت تدریجی و از بین رفتن زشتی گناه ، اضطراب، تشویش و... معلول ادامه دوستی با نامحرم است. این نوع دوستی ها و دوست داشتن از روی احساسات مقطعی و زود گذر می باشد.
برای مبارزه با دوستی و دوست داشتن نامحرم به پیامد های منفی آن فکر کند و اراده و عزت نفس را در خود تقویت کند.
خویشتنداری از رابطه با نامحرم نوعی آزمایش سنگین الهی است، عدم خویشتنداری بیش از هر چیز یک شکست (بعضاً غیر قابل جبران) در آزمایش سرنوشت ساز محسوب می گردد.
خویشتنداری از رابطه با نامحرم نوعی آزمایش سنگین الهی است، عدم خویشتنداری بیش از هر چیز یک شکست (بعضاً غیر قابل جبران) در آزمایش سرنوشت ساز محسوب می گردد.
سرسره عشق بسياري از عشق ها از مقدمات گناه آلود و حرام ( شوخي، خوش و بش، صحبت ها، مراودات، و تماس هاي غير ضروري، نگاه هوسي ، چشمك، و.....)شروع مي شود. يعني فرد خود بر سرازيري واقع مي شود و وقتي سر مي خورد لحظه لحظه شتابش بيشتر و بيشتر مي شود و كنترلش كمتر و كمتر. يعني درست است كه عشق شديد خارج از اراده است اما اغلبِ مقدماتش، دست خود افراد است كه رعايت نشده است.
پس علی الظاهر سند حدیث ضعیف هست نمیشه بهش استناد کرد و به نظر بنده جایی نقل نشه بهتره ...
سلام ممكن است سند اين حديث خاص ضعيف باشد اما از نظر عقلي وتواتر معنوي مضون مورد تأييد است. اين كار نوعي جهاد اكبر است و جهاد اكبر شهيدش شهيد بزرگ تر است. تفسير عرفاني وَمَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى اللّهِ وَكَانَ اللّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا و هر كه از خانهاش به منظور مهاجرت به سوى خدا و رسول او خارج شود و آنگاه مرگ او را دريابد، قطعا پاداش او بر عهدهى خداست و خداوند آمرزندهى مهربان است (سوره : النساء آیه : 100) هركس از خانه خودخواهي و گناه هجرت كند( جهاد اكبر)...............رجوع شود به اسرار الصلاه امام خميني - ره-
سلام ( در شركتي با يك خانم بد حجاب در يك اتاقي همكارم) این کار یک روز دو روز نیست و سال ها طول می کشد دوم این که اگر در بسیاری مواقع تنها باشیم و احتمال ورود دیگری صفر باشد چه؟ تکلیفم چیه اگر کار را ترک کنم زندگیم به مشکلات اقتصادی شدید روبرو می شود و اگر بمانم شرایط دشوار است و شیطان یک لحظه هم بیکار نیست؟
حامی;85705 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحيم :: با اهداء سلام و تحيت؛ جواب : چنانچه نتوانید مسئولین مربوطه و یا همکار مذکور را متقاعد کنید که طبق قوانین و مقررات شرع عمل کنند و خوف از ارتکاب گناه زیاد است آن کار را رها کنید و به دنبال کار مشروعی باشید، ان شاءالله خداوند به شما کمک خواهد کرد.
وَمَن يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللّهِ يَجِدْ فِي الأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى اللّهِ وَكَانَ اللّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا و هر كه در راه خدا هجرت كند، در زمين سرپناه بسيار و گشايشى [در كار] مىيابد و هر كه از خانهاش به منظور مهاجرت به سوى خدا و رسول او خارج شود و آنگاه مرگ او را دريابد، قطعا پاداش او بر عهدهى خداست و خداوند آمرزندهى مهربان است (سوره : النساء آیه : 100) تفسیر نمونه هجرت يك دستور سازنده اسلامى به دنبال بحث درباره افرادى كه بر اثر كوتاهى در انجام فريضه مهاجرت ، به انواع ذلتها و بدبختيها تن در مى دهند، در اين آيه با قاطعيت تمام درباره اهميت هجرت در دو قسمت بحث شده است : نخست اشاره به آثار و بركات هجرت در زندگى اين جهان كرده ، مى فرمايد: ((كسانى كه در راه خدا و براى خدا مهاجرت كنند، در اين جهان پهناور خدا، نقاط امن فراوان و وسيع پيدا مى كنند كه مى توانند حق را در آنجا اجرا كنند و بينى مخالفان را به خاك بمالند.)) (و من يهاجر فى سبيل الله يجد فى الارض مراغما كثيرا و سعة ). بايد توجه داشت كه ((مراغم )) از ماده رغام (بر وزن كلام ) به معنى خاك گرفته شده و ارغام به معنى بخاك ماليدن و ذليل كردن است و مراغم هم صيغه اسم مفعول است و هم اسم مكان و در آيه فوق به معنى اسم مكان آمده يعنى مكانى كه مى توانند در آن حق را اجرا كنند و اگر كسى با حق از روى عناد مخالفت كند، او را محكوم سازند و بينى او را به خاك بمالند! سپس به جنبه معنوى و اخروى مهاجرت اشاره كرده مى فرمايد: اگر كسانى از خانه و وطن خود به قصد مهاجرت به سوى خدا و پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) خارج شوند و پيش از رسيدن به هجرتگاه ، مرگ آنها را فرا گيرد، اجر و پاداششان بر خدا است ، و خداوند گناهان آنها را مى بخشد. (و من يخرج من بيته مهاجرا الى الله و رسوله ثم يدركه الموت فقد وقع اجره على الله و كان الله غفورا رحيما). بنابراين مهاجران در هر صورت به پيروزى بزرگى نائل مى گردند، چه بتوانند خود را به مقصد برسانند و از آزادى و حريت در انجام وظائف بهره گيرند، و چه نتوانند و جان خود را در اين راه از دست بدهند، و با اينكه تمام پاداشهاى نيكوكاران بر خدا است ، ولى در اينجا به خصوص تصريح به اين موضوع شده است كه فقد وقع اجره على الله : ((پاداش او بر خدا لازم شده است و اين نهايت عظمت و اهميت پاداش مهاجران را روشن مى سازد.)) ادامه دارد....
اسلام و مهاجرت طبق اين آيه و آيات فراوان ديگر قرآن ، اسلام با صراحت دستور مى دهد كه اگر در محيطى بخاطر عواملى نتوانستيد آنچه وظيفه داريد انجام دهيد، به محيط و منطقه امن ديگرى ((هجرت )) نمائيد، زيرا با وسعت جهان هستى ((نتوان مرد به ذلت كه در اينجا زادم !.)) و علت اين دستور روشن است ، زيرا اسلام جنبه منطقه اى ندارد، و وابسته و محدود به مكان و محيط معينى نيست . و به اين ترتيب علاقه هاى افراطى به محيط تولد و زادگاه و ديگر علائق مختلف از نظر اسلام نمى تواند مانع از هجرت مسلمان باشد. و لذا مى بينيم در صدر اسلام ، همه اين علاقه ها بخاطر حفظ و پيشرفت اسلام بريده شد، و به گفته يكى از مورخان غرب ((قبيله و خانواده تنها شجره و درختى است كه در صحرا مى رويد و هيچ فردى جز در پناه آن نمى تواند زندگى كند، و محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) با هجرت خويش شجره اى را كه از گوشت و خون خانواده اش پرورده شده بود براى پروردگارش قطع كرد.)) (و با قريش رابطه خود را بريد). از اينها گذشته در ميان همه موجودات زنده به هنگامى كه موجوديت خود را در خطر مى بينند، هجرت وجود دارد.
بسيارى از انسانهاى گذشته ، پس از تغيير شرائط جغرافيائى زمين ، از زادگاه خود براى ادامه حيات به نقاط ديگر كوچ كردند. نه تنها انسانها، بلكه در ميان جانداران ديگر انواع بسيارى به عنوان مهاجر شناخته شده اند مانند پرندگان مهاجر كه براى ادامه حيات گاهى تقريبا سرتاسر كره زمين را سير مى كنند، و بعضى از آنها از منطقه قطب شمال تا منطقه قطب جنوب را طى مى نمايند، و به اين ترتيب گاهى براى حفظ حيات خود در سال حدود 18 هزار كيلومتر پرواز مى نمايند و اين خود مى رساند كه هجرت يكى از قوانين جاودانه حيات و زندگى است . آيا انسان ممكن است از يك پرنده كمتر باشد؟! و آيا هنگامى كه حيات معنوى و حيثيت و اهداف مقدسى كه از حيات مادى انسان ارزشمندتر است ، به خطر افتاد، مى تواند به عذر اينكه اينجا زادگاه من است تن به انواع تحقيرها و ذلتها و محروميت ها و سلب آزاديها و از ميان رفتن اهداف خود، بدهد!! و يا اينكه طبق همان قانون عمومى حيات بايد از چنين نقطهاى مهاجرت كند، و به محلى كه آمادگى براى نمو و رشد مادى و معنوى او است ، انتقال يابد؟. جالب اين است كه هجرت - آن هم نه براى حفظ خود بلكه براى حفظ آئين اسلام - مبدا تاريخ مسلمانان مى باشد، و زير بناى همه حوادث سياسى ، تبليغى و اجتماعى ما را تشكيل مى دهد. اما چرا سال هجرت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) به عنوان مبدا تاريخ اسلام انتخاب شد! اين موضوع جالب توجهى است ، زيرا مى دانيم كه هر قوم و ملتى براى خود مبدا تاريخى دارند مثلا مسيحيان مبدا تاريخ خود را سال ميلاد مسيح قرار داده اند، و در اسلام با اينكه حوادث مهم فراوانى مانند ولادت پيغمبر اسلام ، بعثت او، فتح مكه و رحلت پيغمبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بوده ، ولى هيچ كدام انتخاب نشده ، و تنها زمان هجرت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) به عنوان مبدا تاريخ انتخاب شده است . تاريخ مى گويد: مسلمانان در زمان خليفه دوم كه اسلام طبعا توسعه يافته بود، به فكر تعيين مبدا تاريخى كه جنبه عمومى و همگانى داشته باشد، افتادند، و پس از گفتگوى فراوان نظر على (عليه السلام ) را دائر بر انتخاب هجرت به عنوان مبدا تاريخ پذيرفتند. در واقع مى بايست چنين هم باشد، زيرا هجرت درخشنده ترين برنامه اى بود كه در اسلام پياده شد، و سر آغاز فصل نوينى از تاريخ اسلام گشت . مسلمانان تا در مكه بودند و دوران آموزش خود را مى ديدند، در ظاهر هيچ گونه قدرت اجتماعى و سياسى نداشتند، اما پس از هجرت بلافاصله دولت اسلامى تشكيل شد، و با سرعت فراوانى در همه زمينه ها پيشرفت كرد، و اگر مسلمانان به فرمان پيغمبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) دست به چنين هجرتى نمى زدند، نه تنها اسلام از محيط مكه فراتر نمى رفت ، بلكه ممكن بود در همان جا دفن و فراموش مى شد. روشن است كه ((هجرت )) يك حكم مخصوص به زمان پيغمبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) نبوده است ، بلكه در هر عصر و زمان و مكانى اگر همان شرائط پيش آيد، مسلمانان موظف به هجرتند. اساسا قرآن هجرت را مايه پيدايش آزادى و آسايش مى داند همانطور كه در آيه مورد بحث صريحا آمده است و در سوره نحل آيه 41 نيز به بيان ديگرى اين حقيقت ذكر شده : و الذين هاجروا فى الله من بعد ما ظلموا لنبوءنهم فى الدنيا حسنة : و آنها كه مورد ستم واقع شدند و به دنبال آن در راه خدا مهاجرت اختيار كردند جايگاه پاكيزه اى در دنيا خواهند داشت . ادامه دارد...
اين نكته نيز لازم به تذكر است ، كه هجرت از نظر اسلام تنها هجرت مكانى و خارجى نيست ، بلكه بايد قبل از اين هجرت هجرتى از درون آغاز شود، و آن هجرت و دورى از چيزهائى است كه منافات با اصالت و افتخارات انسانى دارد، تا در سايه آن براى هجرت خارجى و مكانى آماده شود. و اين هجرت لازم است ، تا اگر نيازى به هجرت مكانى نداشت ، در پرتو اين هجرت درونى در صف مهاجران راه خدا در آيد. اصولا روح هجرت همان فرار از ظلمت به نور و از كفر به ايمان ، از گناه و نافرمانى به اطاعت فرمان خدا است ، و لذا در احاديث مى خوانيم : مهاجرانى كه جسمشان هجرت كرده اما در درون و روح خود هجرتى نداشته اند، در صف مهاجران نيستند، و به عكس آنها كه نيازى به هجرت مكانى نداشته اند، اما دست به هجرت در درون وجود خود زده اند، در زمره مهاجرانند. امير مؤ منان على (عليه السلام ) مى فرمايد: و يقول الرجل هاجرت ، و لم يهاجر، انما المهاجرون الذين يهجرون السيئات و لم ياتوابها : ((بعضى مى گويند مهاجرت كرده ايم در حالى كه مهاجرت واقعى نكرده اند مهاجران واقعى آنها هستند كه از گناهان هجرت مى كنند و مرتكب آن نمى شوند پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود: من فر بدينه من ارض الى ارض و ان كان شبرا من الارض استوجب الجنة و كان رفيق محمد وابراهيم عليهماالسلام : كسى كه براى حفظ آئين خود از سرزمينى به سرزمين ديگر حتى به اندازه يك وجب مهاجرت كند استحقاق بهشت مى يابد و يار و همنشين محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) و ابراهيم (عليه السلام ) خواهد بود (زيرا اين دو پيامبر بزرگ پيشواى مهاجران جهان بودند).
نقل نوشته اصلی توسط : حامی سلام ( در شركتي با يك خانم بد حجاب در يك اتاقي همكارم) این کار یک روز دو روز نیست و سال ها طول می کشد دوم این که اگر در بسیاری مواقع تنها باشیم و احتمال ورود دیگری صفر باشد چه؟ تکلیفم چیه اگر کار را ترک کنم زندگیم به مشکلات اقتصادی شدید روبرو می شود و اگر بمانم شرایط دشوار است و شیطان یک لحظه هم بیکار نیست؟ نقل نوشته اصلی توسط : حامی بسم الله الرحمن الرحيم :: با اهداء سلام و تحيت؛ جواب : چنانچه نتوانید مسئولین مربوطه و یا همکار مذکور را متقاعد کنید که طبق قوانین و مقررات شرع عمل کنند و خوف از ارتکاب گناه زیاد است آن کار را رها کنید و به دنبال کار مشروعی باشید، ان شاءالله خداوند به شما کمک خواهد کرد.
بله اين كار (منصرف شدن از كاري كه با زحمت و خون دل پيدا كرده به دليل گناه )بسيار سخت است به همين دليل اجر آن فرد هم طبيعي نيست اجر فردي كه براي حفظ دينش هجرت كرده با خود خداوند است.
كار = مزد كار سخت= مزد بالا كار سخت تر = اجر و مزد بالا تر
نود دوم:Gol: پرستاران و پزشكان ناشي و شوك رواني پزشكي بدون مقدمه به بيمار و خانواده اش گفته بيمارتان به بيماري لاعلاجي مبتلا شده است و كار او سبب شوك رواني شديد خانواده و سكته پدر خانواده شده است، آيا اين پزشك نبايد بابت مهيا نساختن رواني فرد و سكته جريمه شود؟ آيا مديون نيست؟ چگونه يك فرد ضريب هوشي بالايي دارد كه دكترا يا فوق دكترا مي‌گيرد ولي سواد ارتباطي و روان شناختي اش صفر است؟
نود نهم پرستاران و پزشكان ناشي و شوك رواني پزشكي بدون مقدمه به بيمار و خانواده اش گفته بيمارتان به بيماري لاعلاجي مبتلا شده است و كار او سبب شوك رواني شديد خانواده و سكته پدر خانواده شده است، آيا اين پزشك نبايد بابت مهيا نساختن رواني فرد و سكته جريمه شود؟ آيا مديون نيست؟ چگونه يك فرد ضريب هوشي بالايي دارد كه دكترا يا فوق دكترا مي‌گيرد ولي سواد ارتباطي و روان شناختي اش صفر است؟
با تشکر از سئوال شما
اگر کشته شدن پدر خانواده مستند به سخن بیجای پزشک باشد ، قتل شبه عمد است و پزشک ضامن بوده و باید دیه را پرداخت نماید (1)
پی نوشت:
1. سئوال از دفتر آیت الله خامنه ای در قم (7743232-0251) و منابع موجود در مرکز ملی
نود سوم:Gol: روان شناسي امر به معروف و نهي از منكر فقهاي بزرگوار براي امر به معروف و نهي منكر مراتب و شرايطي قائل شده اند كه در واقع ريشه هاي روان شناختي دارد و نكات روان شناختي بين فردي و اجتماعي دقيقي دارد. برخي متدينان در سطح خانواده و مدرسه و اداره و اجتماع بدون رعاين اين نكات ظريف امر به معروف و نهي از منكر مي كنند و سبب جري تر شدن فرد، اصرار بر منكر، لجاجت و يا شكسته شدن شخصيت فرد در جمع مي‌شود. آيا آمر به معروف و ناهي از منكر كه به شرايط توجه نمي كند و سبب آسيب هاي بالا مي‌شود گناه كار نيست و خود مرتكب منكر نيست؟لطف كنيد «مراتب و شرايط» را اين جا بيان فرماييد تا افراد با آگاهي بيشتري به آن بپردازند؟
آيا آمر به معروف و ناهي از منكر كه به شرايط توجه نمي كند و سبب آسيب هاي بالا مي‌شود گناه كار نيست و خود مرتكب منكر نيست؟
با سلام و تشکر از جناب حامی
رعایت شرایط و مراتب امر به معروف و نهی از منکر لازم است و عدم رعایت آنها حتی بدون آسیب رسانی به کسی ، یک منکر است اگر هم از این ناحیه آسیبی به کسی برسد و آبرویی برود و یا .... مسلما گناه آن تشدید می شود . (1)
پی نوشت:
1. سئوال از دفتر آیت الله خامنه ای در قم (7743232-0251)
آموزش جن سی بسیاری از زن و شوهرها در روابط زناشویی و مسائل جن سی مشکل دارند. از سویی هم تحقیقات نشان داده که بسیاری از ناسازگاری ها و مشاجرات خانوادگی به دلیل اختلالات در روابط زناشویی است، آیا می توان در ضمن آموزش زوج ها از فیلم، عکس یا نقاشی هایی که حالت کارتونی دارد نه انسان واقعی کمک گرفت؟
آموزش جن سی بسیاری از زن و شوهرها در روابط زناشویی و مسائل جن سی مشکل دارند. از سویی هم تحقیقات نشان داده که بسیاری از ناسازگاری ها و مشاجرات خانوادگی به دلیل اختلالات در روابط زناشویی است، آیا می توان در ضمن آموزش زوج ها از فیلم، عکس یا نقاشی هایی که حالت کارتونی دارد نه انسان واقعی کمک گرفت؟
با سلام وتشکر بر اساس نظر امام خمینی (ره): جایز نیست . بر اساس نظر مقام معظم رهبری :دیدن این فیلم ها که همیشه با نگاه شهوت برانگیز همراه است ،جایز نیست. استفتا از دفتر امام (ره )؛اجوبه الاستفتائات ،س1200و 1201
برداشت من درسته ؟ اگر ديدن با شهوت همراه نباشد اشكالي ندارد؟
[quote=حامی;89372]يعني اگر كسي واقعا براي درمان و اموزش استفاده كند به نحوي كه خودش و خداي خودش مي داند كه هوس و شهوت نيست اشكال ندارد؟ باسلام خدمت حامي عزيز
با توجه به عبارت رهبر عزيز: دیدن این فیلم ها که همیشه با نگاه شهوت برانگیز همراه است ،جایز نیست. يعني خود رهبري عزيز تشخيص موضوع داده وطبق اين نظر كسي نمي تواند به اين بهانه(بسیاری از زن و شوهرها در روابط زناشویی و مسائل........)يا به هر بهانهاي ديگرنگاه كند.
دیدن این فیلم ها که همیشه با نگاه شهوت برانگیز همراه است ،جایز نیست.
با تشكر از پاسخ و حوصله تان
برخي از افراد دچار اختلالات جنسي هستند و ديدن اين عكس ها شهوتشان را تحريك نمي كند براي درمان جانبي اين افراد مي توان كمك گرفت؟ براي كسي كه مطمئنا تا زمان درمان تحريكي نمي شود؟
ورزش اسلامی روان شناس تأکید کرده که ورزش بروم من به باشگاه بدن سازی می روم آهنگ هایی می گذارند. شک دارم که لهوی است یا نه؟ اگر اعضا باشگاه که بیست نفرند 15 نفر بگویند لهوی نیست کفایت می کند؟
نود و پنجم
ورزش اسلامی
روان شناس تأکید کرده که ورزش بروم من به باشگاه بدن سازی می روم آهنگ هایی می گذارند. شک دارم که لهوی است یا نه؟ اگر اعضا باشگاه که بیست نفرند 15 نفر بگویند لهوی نیست کفایت می کند؟
[="purple"]با تشکر از سئوال شما جناب حامی [/]
[="darkolivegreen"]اگر شک دارید که موسیقی حلال است یا حرام ، گوش دادن به آن حرام نیست (1)[/]
[="royalblue"]البته توصیه اخلاقی و احتیاط این است که در این موارد به باشگاهی برود که آهنگی در آن پخش نمی شود و یا اگر مقدور نیست هنگام حضور در باشگاه به موسیقی گوش ندهد هر چند بدون اختیار به گوشش می رسد و آنرا می شنود .[/]
[="darkslateblue"]
پی نوشت:
1. آیت الله خامنه ای ، رساله اجوبه الاستفتائات س 1140
[/]
اگر اعضا باشگاه که بیست نفرند 15 نفر بگویند لهوی نیست کفایت می کند؟
با سلام ممنونم از لطف تان الف: مگر مبنای تشخیص عرف نیست چرا این جا که شک دارم باید برائت جاری کنم و بگم مشکلی نداره؟ چرا نظر عرف را نپرسم؟ دیگر این که برای تشخیص نظر عرف می توان به نظر اغلب در یک محیط توجه کنم مثل همین جا که عرف خاص هستند و همه خبر ندارند در این باشگاه ها چه پخش می شود تا نظر بدهند؟
با سلام ممنونم از لطف تان مگر مبنای تشخیص عرف نیست چرا این جا که شک دارم باید برائت جاری کنم و بگم مشکلی نداره؟ چرا نظر عرف را نپرسم؟ دیگر این که برای تشخیص نظر عرف می توان به نظر اغلب در یک محیط توجه کنم مثل همین جا که عرف خاص هستند و همه خبر ندارند در این باشگاه ها چه پخش می شود تا نظر بدهند؟
با سلام وتشکر
بر اساس نظر مقام معظم رهبری ،مرجع تشخیص موضوع، عرف می باشد که اگر بدین وسیله به یقین رسید ،باید مطابق یقین خود عمل نماید. اجوبةالاستفتائات ،س1130 البته توجه داشته باشید که موسیقی مطرب لهوی آن است که به سبب ویژگیهایی که دارد انسان را از خداوند متعال وفضائل اخلاقی دور نموده وبه سمت بی بندوباری وگناه سوق دهد. اجوبةالاستفتائات ،س1130 اما برای بدست آوردن نظر عرف،با ید نظر عرف آگاه متدین را بدست آورید. استفتای شفاهی از دفتر معظم له
اما برای بدست آوردن نظر عرف،با ید نظر عرف آگاه متدین را بدست آورید. استفتای شفاهی از دفتر معظم له
با سلام ب: همه اهل ورزش بدن سازی نیستند و افراد کمی با شرایط آن آشنایی دارند و عرف اینجا خاص می شود اگر از 20 ورزشکار متدین یک باشگاه در باره لهوی بودن یا نبودن سئوال کنیم، اغب(مثلا 15 نفر) بگویند لهوی نیست کفایت می کند؟
با سلام وتشکر بر اساس نظر مقام معظم رهبری ،مرجع تشخیص موضوع، عرف می باشد که اگر بدین وسیله به یقین رسید ،باید مطابق یقین خود عمل نماید. اجوبةالاستفتائات ،س1130 البته توجه داشته باشید که موسیقی مطرب لهوی آن است که به سبب ویژگیهایی که دارد انسان را از خداوند متعال وفضائل اخلاقی دور نموده وبه سمت بی بندوباری وگناه سوق دهد. اجوبةالاستفتائات ،س1130 اما برای بدست آوردن نظر عرف،با ید نظر عرف آگاه متدین را بدست آورید. استفتای شفاهی از دفتر معظم له
سلام خدمت دوستان عزیز
99% آهنگ های پخش شده در کلاس های ورزشی لهوی است
با آهنگ غمگین یا غیر لهوی که کسی حال ورزش کردن نداره!
حتی اگه ورزشی رو بصورت جدی و حرفه ای کار کنیم بخاطر لهوی بودن باید رهاش کنیم؟؟؟
با سلام همه اهل ورزش بدن سازی نیستند و افراد کمی با شرایط آن آشنایی دارند و عرف اینجا خاص می شود اگر از 20 ورزشکار متدین یک باشگاه در باره لهوی بودن یا نبودن سئوال کنیم، اغب(مثلا 15 نفر) بگویند لهوی نیست کفایت می کند؟
با سلام
اگر این افراد 1-متدین بوده و2-آگاه به مسئله باشند وتشخیص لهوی بودن ویا لهوی نبودن را بدهند ،کفایت می کند . استفتای شفاهی از دفتر مقام معظم رهبری 7743232-0251
کاربر مهمان خوش آمدید
طبق نظر آيت الله سیستانی فرقی بین مستقیم وغیر مستقیم نیست در هردو صورت به قصد ریبه(مفسده) حرام است
تصویر مستقیم(زنده)مثل اینکه همین الان به زنی نامحرم در خیابان یا در خانه ای به قصد مفسده(ریبه)نگاه شودولی تصویر غیر مستقیم مثل عکس است که در صورت ریبه(مفسده) حرام است.
اگرمنظورت این است که خانمها تصویر زن نامحرم را ببینند حکمش چی است؟در صورت عدم ریبه اشکالی ندارد
ولی اگر منظورت این است که خانمها با دیدن تصویر مرد ورزشکار(مثلا ورزش کُشتی) باشد، حکمش چیست؟ جواب این است که جایز نیست.
دفتر اقای سیستانی 0251/7836565
با سلام و تشکر از پاسخ گویی شما
در این تصاویری که مردان پوشش مناسبی ندارند در تلویزیون ، پخش مستقیم یا غیر مستقیم تفاوتی نداره ؟
ضمن اینکه به طور کلی نگاه کردنش جایز نیست یا اگر به قصد ریبه باشد نگاه کردنش جایز نیست ؟
با تشکر :Gol:
با سلام و تشکر از سئوال شما
طبق نظر آیت الله سیستانی نگاه کردن به تصاویر مردانی که پوشش مناسبی ندارند چه با قصد ریبه و چه بدون آن به احتیاط واجب ، جایز نیست و از نظر ایشان تفاوتی بین پخش مستقیم و غیر مستقیم وجود ندارد.(1)
پی نوشت:
1. آیت الله سیستانی ، استفتائات سایت معظم له به آدرس :
http://www.sistani.org/local.php?modules=nav&nid=5&cid=1080&sid=0&eid=0&page=2
و سئوال از دفتر معظم له در قم (7836565-0251)
هشتاد و نهم
مشاوره شغلي- خلوت اجباري با نامحرم
با هزار زور توانسته ام در شركتي دست خودم را بند كند تا از نظر اقتصادي لنگ نماند و بتوانم نفقه زن و بچه ام را بدهم از بخت بد من خانمي بد حجاب و زيبا هم اتاق من شده است و ما در ساعاتي از روز در يك اتاق خلوت، با هم هستيم و به دليل شرايط كاري ارتباط كلامي زيادي داريم. مدير شركت با جابه جايي من موافقت نكرده است و مذهبي هم نيست كه برايش مهم باشد. با توجه به اين كه يافت شغل بسيار مشكل است و بيكار شدن من «مشكلات اقتصادي جدي اي» براي من و خانواده ام به بار مي آورد آيا براي من واجب است از آن كار صرفه نظر كنم.
با تشکر از سئوال شما اگر شرایط اتاق به صورتی است که کسی نمی تواند وارد شود یا معمولا وارد نمی شود ، خلوت با نامحرم حرام است .
اگر شغل شما مستلزم نگاه حرام و مراوده با نامحرم است ، جایز نیست و باید این کار ترک شود .
در هر صورت در آمدی که از شغل یاد شده بدست می آید ، حلال است.
(1) به نظر می آید در بسیاری از موارد می توان با زیرکی و ظرافت ، شغل خود را حفظ کرد و آلوده گناه هم نشد شما می توانید توصیه های زیر را امتحان کنید :1- نامه ای به مدیر شرکت بنویسید و مسئله خود را با نرمی مطرح کنید و از ایشان درخواست پیشنهاد و اظهار نظر برای حل مشکل نمایید.
2- به بهانه ای چینش وسایل اتاق را به صورتی تغییر دهید که نتوانید هنگام صحبت به ایشان نگاه کنید .
3- سعی کنید نگاه عمدی به ایشان نداشته باشید و از تکرار نگاه پرهیز کنید .
4- در سخن گفتن همیشه جدی باشید و از شوخی بپرهیزید و جملات خود را کوتاه و تنها در حوزه کاری مطرح کنید و به سئوالات غیر مرتبط پاسخ ندهید .
5- بقیه توصیه ها بماند برای انجمن محترم اخلاق و عرفان
پی نوشت:
1. منابع موجود در مرکز ملی
سلام
سئوال: من با زور استخدام شده ام، مدير شركت اهميت نمي دهد و تهديد به اخراج مي كند. وضعيت اتاق كار را هم نمي توانم سليقه اي بچينم چون نظارت مي شود. از سويي هم اين خانم نسبت به مسائل ديني بي مبالات است من و اين خانم در بسياري موا قع تنها هستيم و احتمال اين كه كسي بيايد صفر است . براي كارمان هم ارتباط كلامي طولاني بايد داشته باشيم. از سويي ديگر ترك اين كار زندگي من را فلج مي كند چون همين كار را بعد از ماه ها بي كاري به دست آورده ام چه كنم؟
سلام
بسياري مواقع كار دست ما نيست و مدير شركت با ما راه نمي آيد و اخراج مي كند؟
با سلام و تشکر از سئوال شما
چنین شخصی تا می تواند باید مانع از انجام حرام مانند خلوت با نامحرم و مراوده و نگاه حرام شود اما اگر به هیچوجه برایش امکان ندارد یعنی اگر کار یاد شده را ترک کند ، کار دیگری نمی تواند پیدا کند و دچار عسر و حرج می شود ، اشکالی ندارد بشرطی که به حداقل اکتفاء کند یعنی در خلوت با نامحرم و ... تا می تواند زمان آنرا کمتر کند موقعیت را تغییر بدهد و خلاصه هر کاری که می تواند برای کمتر دچار شدن به گناه در حین کار انجام دهد .(1)
موفق باشید
پی نوشت:
1. منابع موجود در مرکز ملی
با سلام
کلی مطلب براتون نوشته بودم در این مورد که حالا که مجبورید در این محل کار کنید چطور با این خانم برخورد کنین ولی نمیدونم چطوری یکدفعه همش از دستم پرید :Gig::Ghamgin:
فقط میتونم اینطوری خودم رو دلداری بدم که الخیر فی ما وقع :fekr:
با آرزوی موفقیت و سربلندی برای شما
سلام
دعا می کنیم خدواند به این ها عصمت یوسفی( خویشتنداری حضرت یوسف اسم خانم نیست) بدهد:Nishkhand:
این معادله چند مجهولی برای متدین است
:: با اهداء سلام و تحيت؛
جواب : چنانچه نتوانید مسئولین مربوطه و یا همکار مذکور را متقاعد کنید که طبق قوانین و مقررات شرع عمل کنند و خوف از ارتکاب گناه زیاد است آن کار را رها کنید و به دنبال کار مشروعی باشید، ان شاءالله خداوند به شما کمک خواهد کرد.
نود
روان شناسي تبليغات- تجارتي
من روان شناس هستم برخي از شركت ها و مؤسسات، كانديدا ها مي خواهند كه با استفاده از فنون روان شناختي و قوانين ضميرناخودآگاه و شرطي سازي و...محصول يا خود آنها را تبليغ كنيم. با توجه به اين كه ما پول كار مان را مي گيريم و در بسياري از واقعا اعتقادي به مرغوب بودن محصول آنها نسبت به ديگر محصولات نداريم و يا مي دانيم كانديد هاي برتري هم وجود دارد آيا براي من اشكال دارد. آنها( محصولات يا كانديدها) را جزء برترين ها معرفي كنم و در قبالش پول دريافت كنم؟
با تشکر از سئوال شما جناب حامی
اگر تبلیغات به شکلی انجام شود که دروغ محسوب گردد مثلا تبلیغ به صورتی باشد که محصول کارخانه مورد نظر را بهترین کالا اعلان کند در حالی که چنین نیست ، این کار و پولی که در برابر این کار می گیرد حرام است . اما اگر تبلیغات به شکلی باشد که با شیوه های جذاب و متنوع در کیفیت بیان مطلب ، تنها ویژگی های محصول را که در آن وجود دارد بیان کند ، اشکالی ندارد و اجرتی هم که در برابر آن می گیرد حلال است . (1)
پی نوشت:
1. سئوال از دفتر آیت الله خامنه ای در قم (7743232-0251)
نود و يكم
عشق و گناه
عشق به نامحرم كه عادي نيست و از دست آدم خارج است گناه است؟ مثلاً زني كه ناخودآگاه تصوير ذهني همكارش يك لحظه هم از ذهنش نمي رود يا پسري كه شيفته‌ي زن عموي خودش شده و به او ابراز عشق مي كند و اگر او را نبيند گريه و بيقراري مي كند و به بهانه هاي مختلف به او تماس مي گيرد و يا منزل شان مي رود گناه مي كند( با توجه به ارادي نبودن كار او)؟
دوست داشتن نامحرم چنانچه منجر به کار حرام مانند نگاه یا سخن و فکر غیر شرعی و دیگر محرّمات نشود، اشکال شرعی ندارد.(1)
دوست داشتن یک امر قلبی است وگاهی خارج از اختیار انسان است، صرف دوست داشتن کسی از نظر شرع حرام نیست و گناه حساب نمی شود، مگر آنکه دوست داشتن کسی انسان را به حرام بکشاند، مثل نگاه کردن به دوست نامحرم از روی لذت و شهوت و یا صحبت کردن از روی لذت و برقرار ارتباط های غیر متعارف و اظهار دوستی و امثال این گونه مواردی که انسان را به سوی گناه می کشاند.
اگر انسان زمینه ازدواج دارد و با قصد ازدواج کسی را دوست داشته باشد، باید برای فراهم ساختن زمینه ازدواج اقدام کند و از راه های متعارف اقدام به خواستگاری نماید. اما اگر زمینه ازدواج ندارد و قصد ازدواج با کسی را که دوستش دارد ، نداشته باشد. باید از عشق و محبتی که سرانجام مطلوبی ندارد و چه بسا انسان را از خدا غافل کرده و گرفتاری ذهنی و فکری و روحی ایجاد می‌کند، پرهیز نمود. طبیعی است که اگر دوستی ادامه یابد، ممکن است منجر به ارتباط و صحبت کردن با نامحرم گردد . در صورتی که این کار ادامه یابد، آثار روانی خاصی را به دنبال داشته و چه بسا زمینه‌های گناه را فراهم کند. ادامه دوست داشتن و دلبستگی به نامحرم کم کم به وابستگی افراطی منجر خواهد شد . وابستگی افراطی چیزی جز فرسودگی روانی و تخریب روزافزون استقلال روحی- روانی در پی نخواهد داشت. در نهایت افسردگی روحی و از بین رفتن عزت نفس و تخریب شخصیت انسانی. تحریک غریزه جنسی، تخیل گرایی افراطی، گرفتار شدن به دام شیطان و ارتکاب گناهان به صورت تدریجی و از بین رفتن زشتی گناه ، اضطراب، تشویش و... معلول ادامه دوستی با نامحرم است. این نوع دوستی ها و دوست داشتن از روی احساسات مقطعی و زود گذر می باشد. برای مبارزه با دوستی و دوست داشتن نامحرم به پیامد های منفی آن فکر کند و اراده و عزت نفس را در خود تقویت کند.خویشتنداری از رابطه با نامحرم نوعی آزمایش سنگین الهی است، عدم خویشتنداری بیش از هر چیز یک شکست (بعضاً غیر قابل جبران) در آزمایش سرنوشت ساز محسوب می گردد.
موفق باشید
پی نوشت:
1. منابع موجود در مرکز ملی
مَن عَشِقَ وَ عفَّ ثُمَّ کَتَمَ فَماتَ ماتَ شهیداً.
هر که عاشق گردد و کتمان کند و عفاف بورزد و در همان حال بمیرد، شهید مرده است.
رسول اكرم(ص)
با سلام و تشکر
منبع و سند حدیث رو میشه بفرمایید :Gol:
سرسره عشق
بسياري از عشق ها از مقدمات گناه آلود و حرام ( شوخي، خوش و بش، صحبت ها، مراودات، و تماس هاي غير ضروري، نگاه هوسي ، چشمك، و.....)شروع مي شود. يعني فرد خود بر سرازيري واقع مي شود و وقتي سر مي خورد لحظه لحظه شتابش بيشتر و بيشتر مي شود و كنترلش كمتر و كمتر. يعني درست است كه عشق شديد خارج از اراده است اما اغلبِ مقدماتش، دست خود افراد است كه رعايت نشده است.
با سلام و تشكر از استاد سجاد بزرگوار.:Gol:
حدیث فوق منبعش شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 20 ص 233 است که البته حدیث از نظر سندی ضعیف به شمار می آید و از اهل سنت است .
البته من خودم قبلا در كتاب اكسير محبت شهيد مطهري اين مطلب رو خونده بودم اما منبع حديث را نمي دانستم.
پس علی الظاهر سند حدیث ضعیف هست نمیشه بهش استناد کرد و به نظر بنده جایی نقل نشه بهتره ...
با تشکر و آرزوی موفقیت :Gol:
سلام
ممكن است سند اين حديث خاص ضعيف باشد اما از نظر عقلي وتواتر معنوي مضون مورد تأييد است.
اين كار نوعي جهاد اكبر است
و جهاد اكبر شهيدش شهيد بزرگ تر است.
تفسير عرفاني
وَمَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى اللّهِ وَكَانَ اللّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا
و هر كه از خانهاش به منظور مهاجرت به سوى خدا و رسول او خارج شود و آنگاه مرگ او را دريابد، قطعا پاداش او بر عهدهى خداست و خداوند آمرزندهى مهربان است
(سوره : النساء آیه : 100)
هركس از خانه خودخواهي و گناه هجرت كند( جهاد اكبر)...............رجوع شود به اسرار الصلاه امام خميني - ره-
وَمَن يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللّهِ يَجِدْ فِي الأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى اللّهِ وَكَانَ اللّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا
و هر كه در راه خدا هجرت كند، در زمين سرپناه بسيار و گشايشى [در كار] مىيابد و هر كه از خانهاش به منظور مهاجرت به سوى خدا و رسول او خارج شود و آنگاه مرگ او را دريابد، قطعا پاداش او بر عهدهى خداست و خداوند آمرزندهى مهربان است (سوره : النساء آیه : 100)
تفسیر نمونه
هجرت يك دستور سازنده اسلامى به دنبال بحث درباره افرادى كه بر اثر كوتاهى در انجام فريضه مهاجرت ، به انواع ذلتها و بدبختيها تن در مى دهند، در اين آيه با قاطعيت تمام درباره اهميت هجرت در دو قسمت بحث شده است : نخست اشاره به آثار و بركات هجرت در زندگى اين جهان كرده ، مى فرمايد: ((كسانى كه در راه خدا و براى خدا مهاجرت كنند، در اين جهان پهناور خدا، نقاط امن فراوان و وسيع پيدا مى كنند كه مى توانند حق را در آنجا اجرا كنند و بينى مخالفان را به خاك بمالند.)) (و من يهاجر فى سبيل الله يجد فى الارض مراغما كثيرا و سعة ). بايد توجه داشت كه ((مراغم )) از ماده رغام (بر وزن كلام ) به معنى خاك گرفته شده و ارغام به معنى بخاك ماليدن و ذليل كردن است و مراغم هم صيغه اسم مفعول است و هم اسم مكان و در آيه فوق به معنى اسم مكان آمده يعنى مكانى كه مى توانند در آن حق را اجرا كنند و اگر كسى با حق از روى عناد مخالفت كند، او را محكوم سازند و بينى او را به خاك بمالند! سپس به جنبه معنوى و اخروى مهاجرت اشاره كرده مى فرمايد:
اگر كسانى از خانه و وطن خود به قصد مهاجرت به سوى خدا و پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) خارج شوند و پيش از رسيدن به هجرتگاه ، مرگ آنها را فرا گيرد، اجر و پاداششان بر خدا است ، و خداوند گناهان آنها را مى بخشد.
(و من يخرج من بيته مهاجرا الى الله و رسوله ثم يدركه الموت فقد وقع اجره على الله و كان الله غفورا رحيما).
بنابراين مهاجران در هر صورت به پيروزى بزرگى نائل مى گردند، چه بتوانند خود را به مقصد برسانند و از آزادى و حريت در انجام وظائف بهره گيرند، و چه نتوانند و جان خود را در اين راه از دست بدهند، و با اينكه تمام پاداشهاى نيكوكاران بر خدا است ، ولى در اينجا به خصوص تصريح به اين موضوع شده است كه فقد وقع اجره على الله :
((پاداش او بر خدا لازم شده است و اين نهايت عظمت و اهميت پاداش مهاجران را روشن مى سازد.))
ادامه دارد....
اسلام و مهاجرت طبق اين آيه و آيات فراوان ديگر قرآن ، اسلام با صراحت دستور مى دهد كه اگر در محيطى بخاطر عواملى نتوانستيد آنچه وظيفه داريد انجام دهيد، به محيط و منطقه امن ديگرى ((هجرت )) نمائيد، زيرا با وسعت جهان هستى ((نتوان مرد به ذلت كه در اينجا زادم !.)) و علت اين دستور روشن است ، زيرا اسلام جنبه منطقه اى ندارد، و وابسته و محدود به مكان و محيط معينى نيست . و به اين ترتيب علاقه هاى افراطى به محيط تولد و زادگاه و ديگر علائق مختلف از نظر اسلام نمى تواند مانع از هجرت مسلمان باشد. و لذا مى بينيم در صدر اسلام ، همه اين علاقه ها بخاطر حفظ و پيشرفت اسلام بريده شد، و به گفته يكى از مورخان غرب ((قبيله و خانواده تنها شجره و درختى است كه در صحرا مى رويد و هيچ فردى جز در پناه آن نمى تواند زندگى كند، و محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) با هجرت خويش شجره اى را كه از گوشت و خون خانواده اش پرورده شده بود براى پروردگارش قطع كرد.)) (و با قريش رابطه خود را بريد). از اينها گذشته در ميان همه موجودات زنده به هنگامى كه موجوديت خود را در خطر مى بينند، هجرت وجود دارد.
بسيارى از انسانهاى گذشته ، پس از تغيير شرائط جغرافيائى زمين ، از زادگاه خود براى ادامه حيات به نقاط ديگر كوچ كردند. نه تنها انسانها، بلكه در ميان جانداران ديگر انواع بسيارى به عنوان مهاجر شناخته شده اند مانند پرندگان مهاجر كه براى ادامه حيات گاهى تقريبا سرتاسر كره زمين را سير مى كنند، و بعضى از آنها از منطقه قطب شمال تا منطقه قطب جنوب را طى مى نمايند، و به اين ترتيب گاهى براى حفظ حيات خود در سال حدود 18 هزار كيلومتر پرواز مى نمايند و اين خود مى رساند كه هجرت يكى از قوانين جاودانه حيات و زندگى است . آيا انسان ممكن است از يك پرنده كمتر باشد؟! و آيا هنگامى كه حيات معنوى و حيثيت و اهداف مقدسى كه از حيات مادى انسان ارزشمندتر است ، به خطر افتاد، مى تواند به عذر اينكه اينجا زادگاه من است تن به انواع تحقيرها و ذلتها و محروميت ها و سلب آزاديها و از ميان رفتن اهداف خود، بدهد!! و يا اينكه طبق همان قانون عمومى حيات بايد از چنين نقطهاى مهاجرت كند، و به محلى كه آمادگى براى نمو و رشد مادى و معنوى او است ، انتقال يابد؟. جالب اين است كه هجرت - آن هم نه براى حفظ خود بلكه براى حفظ آئين اسلام - مبدا تاريخ مسلمانان مى باشد، و زير بناى همه حوادث سياسى ، تبليغى و اجتماعى ما را تشكيل مى دهد. اما چرا سال هجرت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) به عنوان مبدا تاريخ اسلام انتخاب شد! اين موضوع جالب توجهى است ، زيرا مى دانيم كه هر قوم و ملتى براى خود مبدا تاريخى دارند مثلا مسيحيان مبدا تاريخ خود را سال ميلاد مسيح قرار داده اند، و در اسلام با اينكه حوادث مهم فراوانى مانند ولادت پيغمبر اسلام ، بعثت او، فتح مكه و رحلت پيغمبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) بوده ، ولى هيچ كدام انتخاب نشده ، و تنها زمان هجرت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) به عنوان مبدا تاريخ انتخاب شده است . تاريخ مى گويد: مسلمانان در زمان خليفه دوم كه اسلام طبعا توسعه يافته بود، به فكر تعيين مبدا تاريخى كه جنبه عمومى و همگانى داشته باشد، افتادند، و پس از گفتگوى فراوان نظر على (عليه السلام ) را دائر بر انتخاب هجرت به عنوان مبدا تاريخ پذيرفتند. در واقع مى بايست چنين هم باشد، زيرا هجرت درخشنده ترين برنامه اى بود كه در اسلام پياده شد، و سر آغاز فصل نوينى از تاريخ اسلام گشت . مسلمانان تا در مكه بودند و دوران آموزش خود را مى ديدند، در ظاهر هيچ گونه قدرت اجتماعى و سياسى نداشتند، اما پس از هجرت بلافاصله دولت اسلامى تشكيل شد، و با سرعت فراوانى در همه زمينه ها پيشرفت كرد، و اگر مسلمانان به فرمان پيغمبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) دست به چنين هجرتى نمى زدند، نه تنها اسلام از محيط مكه فراتر نمى رفت ، بلكه ممكن بود در همان جا دفن و فراموش مى شد. روشن است كه ((هجرت )) يك حكم مخصوص به زمان پيغمبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) نبوده است ، بلكه در هر عصر و زمان و مكانى اگر همان شرائط پيش آيد، مسلمانان موظف به هجرتند. اساسا قرآن هجرت را مايه پيدايش آزادى و آسايش مى داند همانطور كه در آيه مورد بحث صريحا آمده است و در سوره نحل آيه 41 نيز به بيان ديگرى اين حقيقت ذكر شده : و الذين هاجروا فى الله من بعد ما ظلموا لنبوءنهم فى الدنيا حسنة : و آنها كه مورد ستم واقع شدند و به دنبال آن در راه خدا مهاجرت اختيار كردند جايگاه پاكيزه اى در دنيا خواهند داشت .
ادامه دارد...
اين نكته نيز لازم به تذكر است ، كه هجرت از نظر اسلام تنها هجرت مكانى و خارجى نيست ، بلكه بايد قبل از اين هجرت هجرتى از درون آغاز شود، و آن هجرت و دورى از چيزهائى است كه منافات با اصالت و افتخارات انسانى دارد، تا در سايه آن براى هجرت خارجى و مكانى آماده شود. و اين هجرت لازم است ، تا اگر نيازى به هجرت مكانى نداشت ، در پرتو اين هجرت درونى در صف مهاجران راه خدا در آيد. اصولا روح هجرت همان فرار از ظلمت به نور و از كفر به ايمان ، از گناه و نافرمانى به اطاعت فرمان خدا است ، و لذا در احاديث مى خوانيم : مهاجرانى كه جسمشان هجرت كرده اما در درون و روح خود هجرتى نداشته اند، در صف مهاجران نيستند، و به عكس آنها كه نيازى به هجرت مكانى نداشته اند، اما دست به هجرت در درون وجود خود زده اند، در زمره مهاجرانند.
امير مؤ منان على (عليه السلام ) مى فرمايد: و يقول الرجل هاجرت ، و لم يهاجر، انما المهاجرون الذين يهجرون السيئات و لم ياتوابها : ((بعضى مى گويند مهاجرت كرده ايم در حالى كه مهاجرت واقعى نكرده اند مهاجران واقعى آنها هستند كه از گناهان هجرت مى كنند و مرتكب آن نمى شوند پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود: من فر بدينه من ارض الى ارض و ان كان شبرا من الارض استوجب الجنة و كان رفيق محمد وابراهيم عليهماالسلام : كسى كه براى حفظ آئين خود از سرزمينى به سرزمين ديگر حتى به اندازه يك وجب مهاجرت كند استحقاق بهشت مى يابد و يار و همنشين محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) و ابراهيم (عليه السلام ) خواهد بود (زيرا اين دو پيامبر بزرگ پيشواى مهاجران جهان بودند).
بله اين كار (منصرف شدن از كاري كه با زحمت و خون دل پيدا كرده به دليل گناه )بسيار سخت است
به همين دليل اجر آن فرد هم طبيعي نيست
اجر فردي كه براي حفظ دينش هجرت كرده با خود خداوند است.
كار سخت= مزد بالا
كار سخت تر = اجر و مزد بالا تر
نود دوم:Gol:
پرستاران و پزشكان ناشي و شوك رواني
پزشكي بدون مقدمه به بيمار و خانواده اش گفته بيمارتان به بيماري لاعلاجي مبتلا شده است و كار او سبب شوك رواني شديد خانواده و سكته پدر خانواده شده است، آيا اين پزشك نبايد بابت مهيا نساختن رواني فرد و سكته جريمه شود؟ آيا مديون نيست؟ چگونه يك فرد ضريب هوشي بالايي دارد كه دكترا يا فوق دكترا مي‌گيرد ولي سواد ارتباطي و روان شناختي اش صفر است؟
با تشکر از سئوال شما
اگر کشته شدن پدر خانواده مستند به سخن بیجای پزشک باشد ، قتل شبه عمد است و پزشک ضامن بوده و باید دیه را پرداخت نماید (1)
پی نوشت:
1. سئوال از دفتر آیت الله خامنه ای در قم (7743232-0251) و منابع موجود در مرکز ملی
نود سوم:Gol:
روان شناسي امر به معروف و نهي از منكر
فقهاي بزرگوار براي امر به معروف و نهي منكر مراتب و شرايطي قائل شده اند كه در واقع ريشه هاي روان شناختي دارد و نكات روان شناختي بين فردي و اجتماعي دقيقي دارد. برخي متدينان در سطح خانواده و مدرسه و اداره و اجتماع بدون رعاين اين نكات ظريف امر به معروف و نهي از منكر مي كنند و سبب جري تر شدن فرد، اصرار بر منكر، لجاجت و يا شكسته شدن شخصيت فرد در جمع مي‌شود. آيا آمر به معروف و ناهي از منكر كه به شرايط توجه نمي كند و سبب آسيب هاي بالا مي‌شود گناه كار نيست و خود مرتكب منكر نيست؟لطف كنيد «مراتب و شرايط» را اين جا بيان فرماييد تا افراد با آگاهي بيشتري به آن بپردازند؟
با تشکر از شما جناب حامی عزیز و تبریک میلاد نورین نیرین علیهما صلوات الله و ما سواه
لطفا برای پاسخ سئوالتان به تاپیک زیر که تازه ایجاد کرده ام مراجعه فرمایید :
http://www.askdin.com/showthread.php?p=86901#post86901
سلام
دست تون درد نكنه
منتظر قسمت اول سئوال هستيم
تــو منتظري که مــا بياييـــم
غربت چه حکايت غريبيست
آقـــا تــو کجا و مــا کجاييـــم
با سلام و تشکر از جناب حامی
رعایت شرایط و مراتب امر به معروف و نهی از منکر لازم است و عدم رعایت آنها حتی بدون آسیب رسانی به کسی ، یک منکر است اگر هم از این ناحیه آسیبی به کسی برسد و آبرویی برود و یا .... مسلما گناه آن تشدید می شود . (1)
پی نوشت:
1. سئوال از دفتر آیت الله خامنه ای در قم (7743232-0251)
آموزش جن سی
بسیاری از زن و شوهرها در روابط زناشویی و مسائل جن سی مشکل دارند. از سویی هم تحقیقات نشان داده که بسیاری از ناسازگاری ها و مشاجرات خانوادگی به دلیل اختلالات در روابط زناشویی است، آیا می توان در ضمن آموزش زوج ها از فیلم، عکس یا نقاشی هایی که حالت کارتونی دارد نه انسان واقعی کمک گرفت؟
با سلام وتشکر
بر اساس نظر امام خمینی (ره): جایز نیست .
بر اساس نظر مقام معظم رهبری :دیدن این فیلم ها که همیشه با نگاه شهوت برانگیز همراه است ،جایز نیست.
استفتا از دفتر امام (ره )؛اجوبه الاستفتائات ،س1200و 1201
برداشت من درسته ؟
اگر ديدن با شهوت همراه نباشد اشكالي ندارد؟
[quote=حامی;89372]يعني اگر كسي واقعا براي درمان و اموزش استفاده كند به نحوي كه خودش و خداي خودش مي داند كه هوس و شهوت نيست اشكال ندارد؟
باسلام خدمت حامي عزيز
با توجه به عبارت رهبر عزيز:
دیدن این فیلم ها که همیشه با نگاه شهوت برانگیز همراه است ،جایز نیست.
يعني خود رهبري عزيز تشخيص موضوع داده وطبق اين نظر كسي نمي تواند به اين بهانه(بسیاری از زن و شوهرها در روابط زناشویی و مسائل........)يا به هر بهانه اي ديگر نگاه كند.
با تشكر از پاسخ و حوصله تان
برخي از افراد دچار اختلالات جنسي هستند و ديدن اين عكس ها شهوتشان را تحريك نمي كند براي درمان جانبي اين افراد مي توان كمك گرفت؟ براي كسي كه مطمئنا تا زمان درمان تحريكي نمي شود؟
نود و پنجم:Gol:
ورزش اسلامی
روان شناس تأکید کرده که ورزش بروم من به باشگاه بدن سازی می روم آهنگ هایی می گذارند. شک دارم که لهوی است یا نه؟ اگر اعضا باشگاه که بیست نفرند 15 نفر بگویند لهوی نیست کفایت می کند؟
:Sham:
:hamdel:
سوال های بعضی از دوستان آخر خنده است !!!
من هیچ باشگاه بدنسازی میرم ندیدم که موزیک نذارند حتی تو محرم !!!
کلاس ها ایروبیک که اصلاً کلاس رقص است !!!!
[="purple"]با تشکر از سئوال شما جناب حامی [/]
[="darkolivegreen"]اگر شک دارید که موسیقی حلال است یا حرام ، گوش دادن به آن حرام نیست (1)[/]
[="royalblue"]البته توصیه اخلاقی و احتیاط این است که در این موارد به باشگاهی برود که آهنگی در آن پخش نمی شود و یا اگر مقدور نیست هنگام حضور در باشگاه به موسیقی گوش ندهد هر چند بدون اختیار به گوشش می رسد و آنرا می شنود .[/]
[="darkslateblue"]
پی نوشت:
1. آیت الله خامنه ای ، رساله اجوبه الاستفتائات س 1140 [/]
با سلام ممنونم از لطف تان
الف: مگر مبنای تشخیص عرف نیست چرا این جا که شک دارم باید برائت جاری کنم و بگم مشکلی نداره؟ چرا نظر عرف را نپرسم؟
دیگر این که برای تشخیص نظر عرف می توان به نظر اغلب در یک محیط توجه کنم مثل همین جا که عرف خاص هستند و همه خبر ندارند در این باشگاه ها چه پخش می شود تا نظر بدهند؟
بر اساس نظر مقام معظم رهبری ،مرجع تشخیص موضوع، عرف می باشد که اگر بدین وسیله به یقین رسید ،باید مطابق یقین خود عمل نماید.
اجوبةالاستفتائات ،س1130
البته توجه داشته باشید که موسیقی مطرب لهوی آن است که به سبب ویژگیهایی که دارد انسان را از خداوند متعال وفضائل اخلاقی دور نموده وبه سمت بی بندوباری وگناه سوق دهد.
اجوبةالاستفتائات ،س1130
اما برای بدست آوردن نظر عرف،با ید نظر عرف آگاه متدین را بدست آورید.
استفتای شفاهی از دفتر معظم له
با سلام
ب: همه اهل ورزش بدن سازی نیستند و افراد کمی با شرایط آن آشنایی دارند و عرف اینجا خاص می شود اگر از 20 ورزشکار متدین یک باشگاه در باره لهوی بودن یا نبودن سئوال کنیم، اغب(مثلا 15 نفر) بگویند لهوی نیست کفایت می کند؟
با سلام
من خیلی از باشگاه ها حتی خارج از قم رفتم که بیشترشون حداقل محرم آهنگ پخش نمیکنن
این دیگه از اون حرفاستا....!!!
سلام خدمت دوستان عزیز
99% آهنگ های پخش شده در کلاس های ورزشی لهوی است
با آهنگ غمگین یا غیر لهوی که کسی حال ورزش کردن نداره!
حتی اگه ورزشی رو بصورت جدی و حرفه ای کار کنیم بخاطر لهوی بودن باید رهاش کنیم؟؟؟
با سلام
اگر این افراد 1-متدین بوده و2-آگاه به مسئله باشند وتشخیص لهوی بودن ویا لهوی نبودن را بدهند ،کفایت می کند .
استفتای شفاهی از دفتر مقام معظم رهبری 7743232-0251