چه كسي ميتواند وارث پيامبران باشد؟
تبهای اولیه
وارث پيغمبر كسي است كه بداند رسول خدا در علم و عقيده چه آورده است.
و نيز آگاه باشد كه به چه وصفي متصف بوده و در عمل چه كرده است؛ كسي كه به معارف ياد شده عارف بود، و به صفات انبيا متصف شد و همانند آنان عمل كرد،
ميتواند وارث پيغمبر باشد؛ چون ارث بري مشروط به پيوند و ارتباط با مورّث است.
اين گونه مقامات گرچه تحصيلي است، ولي مانند علوم حسّي نيست تا راه كسب آن براي همگان باز شد، بلكه انسان بايد آن را از انبيا به ارث ببرد و ارث وقتي ميسر است كه انسان با مورّث ارتباط داشته باشد.
فرق ارث با کسب
فرق ارث با كسب اين است كه در كسب، انسان چيزي را با تلاش و كوشش خود فراهم ميكند، نه از طريق ارتباط با كسي؛ اما در ارث آن را به وسيله ارتباطي كه با ديگري دارد، فراهم ميكند.
پس عمده در ارث پيوند وارث با مورث است. به اين جهت اگر كسي بخواهد علم پيغمبر را به ارث ببرد، بايد با آن حضرت ارتباط داشته باشد. و آن نيز جز با تهذيب نفس و صفاي ضمير، ممكن نيست.
فرق ديگر ارث با كسب يا ميراث يا مكْتَسَب اين است كه اگر مثلاُ «علم الدّراسه» با تحصيل بهره كسي شد، اين علم ممكن است فراموش شود، ولي كسي كه از «علم الوراثه» بهرهمند شد، با همان علم ارتحال ميكند و در قيامت نيز عالم محشور ميشود
و در نتيچه حق شفاعت دارد. پس كسي كه از علم الوراثه استفاده نكرده باشد، جانشين و وارث پيغمبر نيست و نميتواند خود را مشمول «العلماء ورثة الانبيا» بداند.)بحار1/ 164 و 2/ 92)
ميراث وارثان انبيا گوناگون است، چنانكه در ارث مادي، ورثه يكسان ارث نميبرند. همان طور كه خود انبيا درجاتشان متفاوت است: ( تِلكَ االرُّسُل فَضَّلنا بَعْضَهُم عَلي بَعْضٍ)بقره/253 ،
( ولقد فضّلنا بعض النّبيّين علي بعضٍ) اسراء/55 . وارثان آنان نيز يكسان نيستند.
بنابراين درجات ارث بري وارثان انبيا نيز تفاوت دارد.
هر كس ارتباطش با انبيا قويتر بود، سهم بيشتري ميبرد، و در اين ارث بردن، سبق و لحوق زماني و مكاني و مانند آن، نقش ندارد.
چنانكه ابولهب كه در حجاز بود و از نزديكان نسبي پيغمبر (ص) بود، هيچ ارثي از وي نبرد، اما از روم، «صهيب» و از حبشه، «بلال» و از ايران، «سلمان»، محضر پيامبر را ادراك كردند و به نوبه خود، از ارث حضرت برخوردار شدند.
در مسايل معنوي، عمده تهذيب نفس است كه انسان سالك را با قدوه مهذّبان و اسوه سالكان، پيامبر اكرم(ص)، مرتبط ميكند و به او لياقت وراثت آن حضرت را ميدهد.
غير از ابولهب، عموي پيامبر اسلام، چهرههاي ديگري را نيز قرآن كريم معّرفي ميكند كه با وجود ارتباط نزديك نسبي با برخي پيامبران، هيچ ارثي از پيامبران نبردند.
از آن جمله، پسر نوح كه ارثي از پدر نبرد و شخصي به نام آزر، عمو يا پدر خوانده حضرت ابراهيم، كه هيچ ارتباط معنوي با ابراهيم نداشت و از آن حضرت بي نصيب ماند. در حالي كه ديگران از آن حضرت بهرهها بردند و حافظ ره آورد الهي او شدند.
بنابراين در ارث بردن از علوم پيامبران، نسب، قوميت و مانند آن مطرح نيست. انسان فرزند افكار و عقايد خويش است.