خيرخواهي،نتيجه و آثار آن
تبهای اولیه
در چند روایت آمده بود که پیامبر(ص) و امامان(ع) همچنانکه به آموختن قرآن اهتمام میورزیدند «درخواست خیر» در کارها را نیز به یاران میآموختند.این روایات نشان میدهند که آثار این عمل، همانند آثار قرآن کریم است که عبارت است از:
1ـ ایجاد و افزایش ایمان:اگر قلبی دارای ایمان نباشد، تلاوت قرآن کریم موجب ایجاد ایمان در قلب میگردد و اگر ایمان دارد، موجب افزایش و رشد آن میشود.امیرمؤمنان علی(ع) میفرماید:
«اَلْقُرآنُ لِقاءُ الایمان؛ قرآن موجب تولید ایمان است.»هم چنان که نسیم بهار سبب می شود تا شکوفهها شکفته شوند و درختان بارور گردند، تلاوت و وزیدن نسیم آیات موجب می شود که قلب به ایمان مزین گردد و در صورت حضور ایمان موجب افزایش و بالندگی آن خواهد شد. این از آثار همراهی با قرآن است. «دعای قبل از هر کار» نیز دارای چنین آثار بلند و ارزشمندی میباشد که اگر انسان قبل از آغاز کار لحظهای توقف کند و قلب را به جانب خداوند روان سازد و از اوخیر و برکت بخواهد این رفتار موجب ایجاد وافزایش ایمان میگردد.
2ـ زنده ماندن دل: قرآن موجب حیات روح و زنده ماندن دل است. اگر دل زنده شد به آن سوی عالم گرایش پیدا میکند، عشق به خدا و آخرت در آن قرار میگیرد و این دنیای فانی را دیگر به حساب نمیآورد. نتیجه حشر و نشر با قرآن زنده بودن قلب و تازه بودن روح است هم چنین است یاد خداوند قبل از اعمال.
3ـ سامان یافتن زندگی: همراهی با قرآن باعث میشود که امور زندگی از پراکندگی نجات پیدا کند و کارهای فرد جمع و جور گردد و غم و غصه از صحنه زندگی رخت بربندد. در نتیجه چنین فردی اراده و توان خود را مصروف جهان پر از نور و ابدی میکند. این آثار همچنانکه از تلاوت و همراهی با قرآن کریم برمیخیزد، با «یاد خداوند قبل از اعمال» نیز حاصل میگردد.آثار فوق از سنجش «یاد خداوند قبل از انجام کار» با قرآن کریم استفاده گردید اما برای این عمل آثار بسیار و نتایج با اهمیت دیگری نیز هست که اهم آنها را بدین شرح میتوان یادآور شد:
4. نجات از شرک: در امور زندگی عادت افراد بر این است که اسباب ظاهری را اصل قرار میدهند و تمام امید و چشم خود را به آن میدوزند و خیر و شر و نفع و ضرر خویش را در آنها میبینند با اینکه خداوند بر همه آنان غلبه دارد و قدرت او فوق تمام قدرتهاست و هیچ کس در برابر خواست او یارای ایستادن ندارد و همگان مقهور و مغلوب آن ذات مقدس میباشند، ما انسانهایی را میبینیم که چون از تربیت انبیا دور هستند این حقیقت را نادیده میگیرند و سعادت و خوشبختی خود را در اسباب ظاهری میجویند. اینکه انسان از خداوند غفلت کند به اشخاص و افراد بطور مستقل رو آورد، خود نوعی شرک محسوب میشود. راه بیرون آمدن از چنین شرکی، آن است که انسان قبل از توجه به دیگران و وارد شدن در کارها از خداوند درخواست خیر کند تا او اسباب خیر را فراهم و موانع را مرتفع سازد.
[=arial]5. هدایت به خیر: تشخیص خوب از بد و خیر از شر کار آسانی نیست. برای هرکس میسر نیست که آنچه در واقع، سعادت اوست دریابد و از آنچه مایه هلاکت است دوری کند، زیرا بسیاری از اوقات، بر اثر اعمال خود استحقاق بلاهای ناگهانی را پیدا میکند. خداوند او را در کارها به خود وامیگذارد و لحظهای که انسان از رحمت خداوند دور باشد از بلیات و افتادن در راه هلاکت و شر در امان نخواهد بود. تنها راه علاج رهیدن از بلاها و راه یافتن به سعادت و خیر، در توجه به خداوند و درخواست خیر از او نهفته است. بنابراین جلب مصلحت و رسیدن به سعادت واقعی در گرو دل سپردن به حق و درخواست خیر قبل از انجام هرکاری است.امام صادق(ع) میفرمایند: کسی که بدون توجه به خداوند و درخواست خیر در کاری وارد گشت اگر موفق نگردید و یا بلایی به سراغ او آمد، جز خود را ملامت نکند.و نیز امامصادق(ع) میفرمایند: خداوند فرموده «از علامت شقاوت و بدبختی بنده من آن است که کارها را انجام دهد و از من خیر و مصلحت نخواهد».
6. دوری از گناه: بسیاری از گناهان هنگامی سر میزند که انسان سرگرم کاری است و تلاش میکند مشکلی را حل کند و کاری را به پایان برساند و از همه توان خود مایه میگذارد تا خود را به هدف نزدیک سازد. در این حالت است که انسان از خود و خدای خویش جدا افتاده و در وادی دیگری گام برمیدارد. در این شرایط است که چه بسا آلوده به گناه، دروغ، ظلم و پایمال کردن حق دیگران میشود و در عین حال به هیچ وجه زشتی اعمال برای او آشکار نمیگردد. چه بسا که از گناه بودن این امور غفلت کند و دیگر اصلاً توجه نکند که چه مقدار خداوند را معصیت کرده و موجب عقاب و عذاب دنیایی و آخرتی خویش را فراهم ساخته است. چنین فردی تمام همتش صرف بهدست آوردن مال و منال، جاه و مقام و… است که اگر به آن برسد خوشحال میشود و خود را پیروز میداند و اگر نرسد ناراحت خواهد شد که چرا به مقصود و مقصد نرسیده است و از هدف دور مانده است.از این روی برای اینکه انسان به این گرداب عظیم غرق نشود، امامان معصوم(ع) راهی را به انسان نشان دادهاند که با گام نهادن در آن، از این خطر بزرگ نجات مییابد و آن چنگ زدن به ریسمان الهی و طلب هدایت و کمک از او قبل از انجام کارهاست. در این صورت است که انسان به دام شیطان و ورطه معصیت نمیافتد و این عمل، نگهدار و نگهبان و دژ خلل ناپذیری است که او را از گناه حفظ میکند.
7. دعای مستجاب: برای انسانی که با خدا ارتباط دارد و از بدیها به او پناه میبرد و به عبادت و راز و نیاز با او مشغول است، بسیار مطلوب است که بداند دعای او در چهوقت و یا در کدام مکان مستجاب میشود؟ چنان که برای او بسیار آرمانی و خواستنی است که بداند کدام دعا به هدف اجابت میرسد.یکی از دعاهایی که میتوان بطور حتم اعلام کرد که مستجاب است، دعای قبل از عمل میباشد که از روایات برمیآید کسی که طلب خیر و دفع بلا و شر را قبل از آغاز به کار داشته باشد دعای او به لطف خداوند حتماً مستجاب است و هیچگونه تردیدی در آن نمیتوان داشت. امام صادق(ع) میفرمایند: آنگاه که مؤمن در کارها طلب خیر کند خداوند حتماً خیر را برای او فراهم میسازد. درخواست خیر در هرکار با اینکه به سرعت و با کمترین تشریفات انجام میگیرد، ولیکن بزرگترین نتیجه را که همان استجابت باشد در پی دارد لذا کسانی که در پی یافتن دعاهای مستجاب میباشند بدانند که یکی از دعاهایی که به هیچ وجه رد نمیشود و در پیشگاه خداوند مقبول است همین درخواست خیر قبل از کارهاست.
http://www.armandaily.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=28253:2010-12-27-16-41-27&catid=124:spiritualty&Itemid=53
باسمه تعالی:
امام صادق علیه السلام فرمودند: عَلَیكُمْ بِالنُّصْحِ لِلَّهِ فِی خَلْقِهِ فَلَنْ تَلْقاهُ بِعَمَلٍ اَفْضَلَ مِنْهُ(1
بر شما لازم است كه خیرخواه خلق خدا برای [رضای] خدا باشید؛ چرا كه هرگز با عملی كه با فضیلتتر از خیرخواهی باشد خدا را [در روز قیامت] ملاقات نخواهید كرد
آثار و نتیجه خیر خواهی:
النَّصيحَةُ يُثْمِرُ الَمحَبَّةَ(2) محبت، ثمره خيرخواهى است.
مَنْ قَبِلَ النَّصيحَةَ امِنَ مِنَ الْفَضيحَةِ(3) هر كسى نصيحت را بپذيرد از رسوايى ايمن مىشود.
اقْبَلِ النَّصيحَةَ كَىْ تَنْجُوَ مِنَ الْعَذابِ(4) نصيحت را بپذير تا از عذاب رهايى يابى
پی نوشت:
1-الكافی، ج 2، ص 208
2-شرح غررالحكم،، ج 1، ص 161
3-- شرح غررالحكم، ج 5، ص 277
4- بحار الانوار ج 1، ص 180
بعد از سه شب آن صحابی گفت: من از پیغمبر خداصلی الله علیه وآله درباره تو چنین سخنی شنیدم، خواستم بفهمم که چه اعمال و عباداتی انجام میدهی که باعث شده پیامبرصلی الله علیه وآله تو را بهشتی بخواند؟ مرد انصاری در جواب گفت: غیر از آنچه دیدی از من بندگی [بیشتری] سر نمی زند، جز آنکه بر احدی از مسلمانان در خود غشّ و خیانتی نمیبینم و بر خیر و خوبی که خدای تعالی به او عنایت کرده، حسدی نمیورزم [و در یک کلام خیرخواه مردم هستم] . آن صحابی گفت: این حالت است که تو را به این مرتبه [عالی] رسانده و این صفتی است که تحصیل آن از ما [و از هر کسی] برنمی آید(1
پی نوشت:
1-محجّة البیضاء، ج ۵، ص ۳۲۵