تفریحات سالم از دیدگاه اسلام
تبهای اولیه
همانگونه که بدن آدمی به انواع غذاها محتاج است، روح او نیز به شادابی و تفریحات سالم نیازمند است و غذای روح و روان ، همانند غذای جسم مطرح است.
با بررسی سیره عملی حضرت امیرالمومنین علیه السلام ، این حقیقت را به روشنی درمییابیم.
نظر به آب گودالها پس از باران
حضرت علی علیه السلام میفرماید: شبی در مدینه باران فراوانی بارید و بیابانها و گودالها پر از آب شد.
صبح آن روز رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم به من فرمود: بیا تا به صحرای "عقیق" برویم و طراوت و صفای آبهای جمع شده در گودالها و درهها را تماشا کنیم .
همراه پیامبر به تماشای بیابان رفتیم، درحالیکه منظرههای زیبای طبیعت را نگاه میکردیم، عرض کردم: ای رسول خدا! اگر دیشب اطلاع میدادید، غذایی آماده میکردم.
پیامبر فرمود: « آن کس که ما را تا اینجا آورده است، نمیگذارد گرسنه بمانیم.» ناگاه ابری آمد، خود را پایین کشید و سفره غذایی در پیش روی پیامبر انداخت. در آن سفره ، انارهای زیبایی بود که به آن طراوت و زیبایی ، هیچ چشمی ندیده بود. از آن انارها خوردیم و مقداری برای فاطمه علیها سلام و فرزندان خود برداشتیم.
استفاده از زیباییهای طبیعت
حضرت علی علیه السلام وقتی به سوی صفین حرکت میفرمود، به سرزمین "بلیخ" رسید که جای خوش آب و هوایی بود و رودخانه بزرگ و پر آبی داشت. مناظر زیبای آن سرزمین ، امام علی علیه السلام را به خود مشغول کرد. آن حضرت دستور داد تا سپاهیان مدتی در آنجا بمانند، از آب و هوای دلنشین آن سامان بهره مند گردند و استراحت کنند.
با اینکه حضرت علی علیه السلام در حال پیشروی به سوی سرزمین صفین بود و جنگ بسیار سرنوشت سازی را در پیش رو داشت، و لشکر چند ده هزار نفری را رهبری میکرد، اما از تفریحات سالم سربازان و بهره مندی از زیباییهای طبیعت غفلت نفرمود.
شنا و تیراندازی
جوانان و نوجوان ، برای رشد و کمال روحی و جسمی هم به فعالیتهای بدنی نیاز دارند و هم به طراوت و شادابی روح. باید تفریحات سالم را ، بگونهای برای جوانان فراهم کرد که هم وقت آنها را پر کند و بیکار و سرگردان نمانند و هم در رشد جسمی و روانی آنان تاثیر داشته باشد.
حضرت علی علیه السلام به دو نوع از سرگرمیهای خوب اشاره میفرماید: "علـِّموا اولادکم ، السباحة و الرمایة."
به کودکان و نوجوانان خود ، شنا و تیراندازی بیاموزید. (البته قابل ذکر است که در زمان حضرت علی علیه السلام تیراندازی و فراگیری آن امر مهمی بود اما در این زمان شاید فراگیری موارد دیگر از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.)
شوخیهای متواضعانه
خندیدن و خنداندن به دور از رفتارها و الفاظ زشت ، مانعی ندارد. بین دروغ گفتن و مسخره کردن ، بازی کردن با آبروی مردم ، و فروتنی و متواضع بودن فرق است.
حضرت علی علیه السلام مردی بذله گو نبود، اما همواره لبخند بر لبان مبارکش بود و در برخورد با کوچک و بزرگ ، شاد و دارای چهرهای شاداب و خندان بود.
به چند نمونه عملی از این رفتارها توجه کنید:
رسول گرامی اسلام در فرصتهای مناسب اصحاب و یاران خود را میخنداند و آنان را شاداب و سرحال نگه میداشت.
:ok!: یک روز رسول خدا به پیرزنی فرمود: چرا تلاش میکنی، پیرزنها به بهشت نمیروند. آن زن ناراحت شد و گفت: یا رسول الله ، من به بهشت نمیروم؟ رسول خدا در حالی که میخندید فرمود: همه جوان شده و وارد بهشت میگردند.
:ok!:روزی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم با امام علی علیه السلام در مجلسی ، خرما تناول میفرمود و هستههای خرما را مقابل علی علیه السلام میگذاشت، بگونهای که اگر کسی وارد میشد فکر میکرد همه خرماها را علی علیه السلام خورده و آن حضرت چیزی تناول نفرموده است. پیامبر خطاب به حضرت علی فرمود: « شما زیاد خرما خوردهاید؟» حضرت علی جواب داد: « آن کس زیادتر خورده که خرما را با هسته آن تناول کرده است.» و لبخند بر لبان پیامبر نقش بست.
:ok!:روزی ابوبکر و عمر ، دو طرف حضرت علی علیه السلام راه میرفتند چون قد آن دو نفر کمی بلندتر از آن حضرت بود، عمر جملاتی را به شوخی و طنز مطرح کرد و خطاب به حضرت گفت: اَنت فی بَینِنَا کَنُونِ « لَنا».
علی! تو در میان ما، مثل حرف " نون" در " لنا" هستی. حضرت علی علیه السلام بلافاصله پاسخ داد که : اِن لَم اَکُن اَنا اَنتُم « لا». یعنی اگر من نباشم، شما چیزی نیستید چون "لا" یعنی "هیچ".
:ok!:قبول هدیه حلوا و شوخی کردن: روزی یکی از دوستان امام علی علیه السلام حلوایی تهیه کرد و از آن حضرت خواست تا تناول فرماید. امام فرمود: مناسبت آن چیست؟ جواب داد: امروز نوروز است (روز عید است). حضرت از آن حلوا میل فرمود، خندید و چنین شوخی کرد که اگر میتوانی همه روز را نوروز قرار ده.
شنا در رودخانه
یکی از لذتهای حلال و تفریحات نشاط آور ، شنا کردن است. و در روایات اسلامی به یادگیری شنا بسیار سفارش شده است. حضرت علی علیه السلام به شنا کردن علاقه داشت، با اینکه میتوانست روزهای جمعه در منزل غسل جمعه کند اما به کنار رودخانه میرفت و در رودخانه غسل جمعه و شنا میکرد.
اشعث بن عبد میگوید: یک روز جمعه ، علی علیه السلام را دیدم که در رودخانه فرات شنا می کرد و غسل جمعه انجام میداد و در آن روز با پیراهنی نو ، نماز جمعه خواند.
.
[=tahoma][="]اهميت دادن به تفريح، مزاح و شادي در روابط[/][="]
[/][="]اگر چه خانه علي و زهرا، كانون ساده زيستي، زهد، ايثار، انفاق، جهاد، سياست، انديشه، شجاعت و هزاران فضيلت ديگر بود و اگر چه آنها مظلوم ترين انسانهاي عالم هستند و عمري پررنج و مصيبت داشتندو ليكن زندگي آنان خالي از لحظات شيرين و دلپسند تفريح و شادي هم نبود. چرا كه علي (ع) و زهرا (س) هم انسانند و انسان هم به شادي و تفريح احتياج دارد، اما از آنجا كه علي و زهرا در بالاترين مراتب انسانيت قرار دارند، تفريح و شاديشان هم متناسب با روح متكاملشان و به دور از هر گونه افراط و تفريط است.[/][="]
[/][/]
خود را با كار مداوم خسته نكنيد و براي خود تفريح و تنوع قرار دهيد ولي از كاري كه در آن اسراف باشد يا شما را در اجتماع سبك كند پرهيز كنيد.
بحار الانوار، ج 78، ص 346.
یکى از مفسّران در این زمینه مىگوید: «همانگونه که برادران یوسف از علاقه انسان مخصوصاً نوجوان به گردش و تفریح براى رسیدن به هدفشان سوء استفاده کردند در دنیاى امروز نیز دستهاى مرموز دشمنان حق و عدالت از مسأله ورزش و تفریح براى مسموم ساختن افکار نسل جوان سوء استفاده فراوان مىکنند باید به هوش بود که ابرقدرتهاى گرگ صفت در پوشش ورزش و تفریح، نقشههاى شوم خود را میان جوانان به نام ورزش و مسابقات منطقهاى یا جهانى پیاده نکنند.»
2- تفریح، باعث آلوده شدن انسان به گناهان دیگر نشود، دشمنان تلاش دارند میادین ورزشى و تفریحى: محلّى براى آلوده کردن مردم، مخصوصاً جوانها باشد، و تا حدودى به این امر موفق شدهاند، شاهدش این است که بیشترین بىحرمتىها را نسبت به مسائل دینى در پارکها، کنار دریاها، و بعضى میادین ورزشى، و مسیر رفت و آمد این مکانها مشاهده مىکنیم.
قرآن هشدار مىدهد که به بهانه ورزش و تفریح و گردش، شما را نبرند، چنان که برادران یوسف به بهانه تفریح او را بردند و به داخل چاه افکندند.
- حضرت علی علیهالسلام ، همواره از شوخیهای زشت و بی معنا پرهیز میفرمود و عمر وعاص را در مورد پخش اینگونه شایعات مورد نکوهش قرار داد و در خطبه 84 مرز میان شوخیهای ناروا و روا را روشن ساخته و فرمود: شگفتا از عمر وعاص پسر نابغه! میان مردم شام گفت من اهل شوخی و خوش گذرانی بوده و عمر ، بیهوده میگذرانم! حرفی باطل است و گناه را در میان شامیان انتشار داده است.
مردم آگاه باشید! بدترین گفتار دروغ است. عمر وعاص سخن میگوید، پس دروغ میبندد. وعده میدهد و خلاف آن مرتکب میشود. درخواست میکند و اصرار میورزد. اما اگر چیزی از او بخواهند، بخل میورزد. به پیمان خیانت میکند و پیوند خویشاوندی را قطع مینماید. پیش از آغاز نبرد در هیاهو و امر و نهی ، بیمانند است تا آنجا که دستها به سوی قبضه شمشیرها نرود. اما در آغاز نبرد و برهنه شدن شمشیرها ، بزرگترین نیرنگ او این است که ... ، فرار نماید.
آگاه باشید! به خدا سوگند که یاد مرگ مرا از شوخی و کارهای بیهوده باز میدارد، ولی عمر وعاص را فراموشی آخرت از سخن حق باز داشته است. با معاویه بیعت نکرد مگر بدان شرط که به او پاداش دهد و در برابر ترک دین خویش ، رشوهای تسلیم او کند.
« هیچ کس شوخی بیجا نکند جز آنکه مقداری از عقل خویش را از دست بدهد.»
.