احمد بن موسي شاهچراغ كي به دنيا آمده مادرش كيه؟
تبهای اولیه
درباره زندگي شاهچراغ به اين دو سوالم جواب بدهيد. توضيح مي خواهم. ممنون
[=comic sans ms]با سلام
[=comic sans ms]
[=century gothic]تاریخ دقیق تولد حضرت احمد بن موسی شاهچراغ (س) مشخص نیست.
دو سال پیش، در شورای فرهنگ عمومی استان فارس نامگذاری یک روز به نام بزرگداشت آن حضرت مطرح شد و متولیان امر تصمیم گرفتند که روز تولد آن حضرت را به عنوان مراسم بزرگداشت انتخاب کنند.
لذا برای مشخص شدن روز دقیق تولد، مورخان و محققان تحقیقات خود را آغاز کردند.
[=century gothic]اما پس از بررسیهای به عمل آمده کارشناسان به این نتیجه رسیدند که روز تولد حضرت شاهچراغ(س) بدرستی مشخص نیست و در این خصوص نقلهای متفاوتی وجود دارد.
از این رو تصمیم بر این شد که در دهه کرامت ـ یعنی حدفاصل تولد حضرت معصومه(س) و امام رضا(ع) ـ یک روز به عنوان روز بزرگداشت حضرت احمد بن موسی "شاهچراغ"(س) تعیین شود.
http://abna.ir/data.asp?lang=&id=170321
[=Century Gothic]نام مادر: امّ احمد [تاجایی که دیده شد، همین نام را ذکر کردهاند]
باسلام به شما دوستان خوب خودم
در مورد این امامزاده مطالب تقریبا در همین مقدار است که عرض میکنم:
احمد بن موسي بن جعفر(ع)، از فرزندان امام موسي كاظم(ع) معروف به "سيد السادات" و "شاه چراغ" است. وي از شخصيتهاي عالي مقام و جليل القدر و پرهيزكار بود.(1) آگاهي درباره زندگي وي بسيار اندك و برخي از مقاطع زندگي او مبهم و در منابع جز به بعضي از قسمتهاي زندگي او پرداخته نشده است.
در مورد مادر او گفته شده ملقب به ام احمد بوده اما اینکه اسم دقیق اوچیست ظاهرا مطلبی نیست.
و تولد اوهم همان چیزیست که گفته شده.
در خصوص رابطه احمد با پدرش اين اندازه آوردهاند كه امام كاظم(ع) او را دوست داشت و ملكي از خود را بدو بخشيد و او را به بخشندگي و دليري ستود.(2)
مورخان گزارش دادهاند كه پس از شهادت امام كاظم(ع)، مردم مدينه به لحاظ شخصيتي كه احمد داشت، به در خانه او رفته و با وي بيعت كردند و او پيشاپيش جمعيت به مسجد پيغمبر رفت و خطبهاي خواند و به مردم گفت: "اي كساني كه با من بيعت نمودهايد! بدانيد كه من خودم با برادرم علي (علي بن موسي الرضا(ع)) بيعت كردهام و او واجب الاطاعة است. بر من و شما است كه از او اطاعت كنيم". سپس از منبر پايين آمده و به اتفاق همه مردم به در خانه برادرش رفته و با حضرت بيعت كردند.(3)
درباره آمدن احمد بن موسي(ع) به ايران و انگيزه او گزارشهاي گوناگون وجود دارد و اين قسمت از زندگي وي فاقد شفافيت است. برخي عقيده دارند. احمد در بغداد ساكن بود و آن گاه كه خبر شهادت و در گذشت ناگهاني امام رضا(ع) را شنيد، شديداً ناراحت شد و گريه نمود. آن گاه با همراهاني بسيار (حدود سه هزار نفر) به خون خواهي و انتقام از مأمون خروج كرد و روي به ايران نهاد. بر پايه اين گزارش او در قم و ري با سپاهيان مأمون جنگيد و سرانجام به خراسان آمد و در جايي نزديك اسفراين طي جنگ با لشكريان مأمون كشته شد.
بعضي ديگر باور دارند كه احمد پيش از درگذشت امام رضا(ع) و مقارن با ولايت عهدي او همراه جماعتي قصد ايران كرده تا به برادرش ملحق شود. بر اساس اين گزارش حركت او به طرف فارس بود. اين گزارش نيز به صورتهاي گوناگون بيان شده است. برخي آوردهاند كه عامل مأمون در نزديكي شيراز با او جنگيد. هنگامي كه ياران احمد شنيدند امام رضا(ع) وفات يافته است، متفرق شدند و به سوي شيراز رفتند.
مورّخان در خصوص شهادت و يا وفات و محل دفن احمد نيز اختلاف دارند.
اين اختلاف مبتني بر آن است كه وي به اسفراين رفته و در آن جا به شهادت رسيده و يا در شيراز وفات يافته و يا به شهادت رسيده است. برخي عقيده دارند وي در اسفراين به شهادت رسيد و در همان جا دفن شد و زيارتگاه او همان جا است. بر اين اساس قبر احمد در اسفراين و يا مكانهاي ديگر بوده و آرامگاه شيراز مربوط به احمد بن موسي نيست.(4)
برخي ديگر باورد دارند كه احمد در شيراز در جنگ با عامل مأمون شهيد شد و يا اين كه در شيراز مخفي شد و بعد وفات نمود و در همان جا دفن گرديد.(5)
امين بعد از گزارش آناني كه محل دفن احمد را اسفراين و يا مكان ديگر مي داند، مي نويسد: "... و هذا غريب مخالف للمشهور من ان مشهده شيراز...".(6)
حقيقت امر آن است كه به طور قاطع نميتوان گفت قبر وي در كجا است، ولي شواهد و قرائن ديدگاه آناني را كه قايل هستند شيراز محل دفن احمد مي باشد، تأييد ميكند و مشهور همين است.
محسن امين بعد از بيان عقيده آناني كه محل دفن احمد بن موسي را در اسفراين و يا مكان ديگر مي دانند، مي نويسد: اين عقيده بعيد و مخالف با عقيده مشهور است كه محل شهادت و قبر او شيراز مي باشد.(6)
تاريخ وفات احمد دقيقاً معلوم نيست، ولي برخي تاريخ وفات را حدود 203 كه همزمان با شهادت امام هشتم(ع) است ذكر نمودهاند.(7)
پي نوشتها:
1. اعيان الشيعه، ج 3، ص 191.
2. دايرة المعارف بزرگ اسلامي، ج 7، ص 9.
3. معارف و معاريف، ج 1، ص 597.
4. اعيان الشيعه، ج 3، ص 192؛ دايرة المعارف بزرگ اسلامي، ج 7، ص 11.
5. ريحانة الادب، ج 4 - 3، ص 50 - 51.
6. اعيان الشيعه، ج 3، ص 191 - 193.
7. دايرة المعارف بزرگ اسلامي، ج 7، ص 9؛ ريحانة الادب، ج 4 - 3، ص 51.