ده فرمان هنرمند
تبهای اولیه
1) «زیبایی » را ستایش کن; زیرا سایه خدا است .
2) هنر بی خدا وجود ندارد . حتی اگر مهر آفریدگار در دلت نیست، تنها با «آفریدن » بر وجود او گواهی می دهی .
3) باید هدفت از آفریدن زیبایی تغذیه روح باشد نه برانگیختن احساسات .
4) زیبایی را دستاویزی برای غنای جان و روان بدان نه بهانه ای برای پیرایه پرستی و پوچگرایی .
5) زیبایی را در مجلس بزم یا بازار مکاره مجوی و آثارت را در این مکان ها عرضه مکن; زیرا زیبایی پاک و معصوم است و جایش در مجالس بزم و بازارهای مکاره نیست .
6) زیبایی ترانه ای است که از قلبت می تراود و نخستین کسی که باید تطهیر شود، تویی .
7) زیبایی آفریده تو باید مظهر شفقت باشد و قلوب آدمیان را تسلی بخشد .
باید، همان گونه که مادر فرزندش را می پرورد، تو نیز اثرت را با خون دل بپروری .
9) زیبایی باید، آتش تمناهایت را شعله ور سازد نه آن که چون افیون به خواب نازت فرو برد; زیرا اگر تو مرد یا زن کامل نگردی، در هنرمند شدن ناکامی .
10) هر اثر هنری باید فروتنی ات را فزونی بخشد; زیرا هرگز از رؤیای تو والاتر نیست و همواره از شگفت انگیزترین رؤیای خدا، یعنی طبیعت، نازل تر است .
پدیدآورنده: از: گابریلایسترال - ترجمه: فریده حسن زاده (مصطفوی)