جمع بندی کسب توفیق توسط افراد غیر متدین
تبهای اولیه
سلام
چرا کسانی که اهل نماز و روزه نیستند و اصلا کاری به دین ندارند یا خیلی در این موارد کاهل هستند توفیق اعمال صالح را دارند؟
و برعکس اشخاصی که اهل نماز و روزه هستند به چنین توفقیاتی دست نمیابند؟
مثل پیاده روی اربعین و یا مکه و امثال آن.
و ما می بینیم این اشخاص بعد از بازگشت از این امور معنوی باز هم کاری به نماز و .. ندارند.
با تشکر
width: 700 | align: center |
---|---|
[TD="align: center"]با نام و یاد دوست | |
[/TD] | |
[TD="align: center"][/TD] | |
کارشناس بحث: استاد بدیع | |
[TD][/TD] | |
سلامچرا کسانی که اهل نماز و روزه نیستند و اصلا کاری به دین ندارند یا خیلی در این موارد کاهل هستند توفیق اعمال صالح را دارند؟
و برعکس اشخاصی که اهل نماز و روزه هستند به چنین توفقیاتی دست نمیابند؟
مثل پیاده روی اربعین و یا مکه و امثال آن.
و ما می بینیم این اشخاص بعد از بازگشت از این امور معنوی باز هم کاری به نماز و .. ندارند.
با تشکر
سلام به شما و همه اعضای محترم
پیاده روی اربعین را مثال زدید. در همین مثال میتوان رابطه مستقیمی میان عمل به وظایف شرعی و توفیقات معنوی مشاهده کرد. چراکه استقبال از مراسم پیاده روی اربعین همچنان در میان افراد نمازخوان و متدین نمود بیشتری دارد. البته حضور تعداد زیادی از متدینین فصلی هم قابل انکار نیست. اما این را دلیل بر جاذبه حضرت سید الشهدا (علیه السلام) و عمومیت مکتب انسان ساز حضرت بدانید و چه بسیار افرادی که در این مراسم متنبه میشوند و مسیر زندگی خود را عوض میکنند.
چرا کسانی که اهل نماز و روزه نیستند و اصلا کاری به دین ندارند یا خیلی در این موارد کاهل هستند توفیق اعمال صالح را دارند؟و برعکس اشخاصی که اهل نماز و روزه هستند به چنین توفقیاتی دست نمیابند؟
سلام
قبولی عمل شرط است، نه انجام عمل.
انما یتقبل الله من المتقین.
عمل انجام بشود اما قبول نشود، چه فایده؟
چرا کسانی که اهل نماز و روزه نیستند و اصلا کاری به دین ندارند یا خیلی در این موارد کاهل هستند توفیق اعمال صالح را دارند؟
و برعکس اشخاصی که اهل نماز و روزه هستند به چنین توفقیاتی دست نمیابند؟
سلام
دوست عزیز، هیچ انسانی به اندازهء ابلیس نماز نخوانده است
شمر و ابن ملجم هم اهل نماز و روزه بودند
شما هم مثل بیشتر افراد جامعه فرد مذهبی را اشتباه دارید تعریف میکنید. نماز و روزه از نشانههای مذهبی بودن است، اما تمام مذهب نماز و روزه نیست
چه بسا آن افرادی که از نظر شما متدین نیستند (چون اهل نماز و روزه نیستند) از خیلی افرادی که شما مذهبی میدانید، مذهبیتر باشند
منتهی به واسطهء اعمالی که با کمال تاسف ماها آن اعمال را جزء مذهبی نمیدانیم! بین این همه زن در دنیای اسلام که اهل نماز و روزه بودند، خانمی مسیحی بنام ملیکا شایستگی پیدا میکند که مادر امام زمان شود!
شمری که جانباز سپاه امام علی بود میشود قاتل امام حسین، و حـُرّی که راه بر امام حسین بست، میشود اولین شهید راه او!
آسیه که در کاخ فرعون بود میشود جزء چهار زن برتر جهان، و پسر حضرت نوح میشود اهل دوزخ! دین که به تسبیح و سر و ریش نیست
هر که "علی" گفت، که درویش نیست
توفیق اعمال صالح را دارند؟
مثل پیاده روی اربعین و یا مکه و امثال آن
اما.... شخصی پدرش بیمار شد. آن شخص نزد بزرگی رفت و به او گفت شما که پیش خدا عزیز هستید برای شفای پدرم نذر کنید. آن روحانی هم پذیرفت
وقتی پدر آن شخص شفا پیدا کرد، نزد آن مرد روحانی آمد و گفت نذری که کردید را بگوئید تا من ادا کنم
روحانی پاسخ داد خودم ادا میکنم! شخص گفت نه! من راضی نیستم توی خرج بیفتید! خودم ادا میکنم!
روحانی پاسخ داد خرج چیست برادر؟ من فقط 3 تا صلوات نذر کردم! نمیدانم جملاتی مثل "توفیق حاصل شد" یا " امام رضا طلبیده" از کجا آمده! اما همهاش اشتباه است
اگر اینطور باشد باید بگوئیم تمام کسانی که به پیادهروی اربعین، کربلا، حج، زیارت امام رضا و..... میروند، قطعاً بهشتی هستند!
و آنهایی هم که نمیروند قطعاً جهنمی هستند! چون گروه اول توفیق داشتند که امام آنها را بطلبد و گروه دوم توفیق نداشتند!!!
بین این همه زن در دنیای اسلام که اهل نماز و روزه بودند، خانمی مسیحی بنام ملیکا شایستگی پیدا میکند که مادر امام زمان شود!
با سلام
این زن پاک سرشت نیز تا زمانی که به اسلام تشرف پیدا نکرد توفیق دیدار امام عسکری(علیه السلام) را در خواب هم پیدا نکرد چه رسد به بیداری.
نمیدانم جملاتی مثل "توفیق حاصل شد" یا " امام رضا طلبیده" از کجا آمده! اما همهاش اشتباه است
اگر اینطور باشد باید بگوئیم تمام کسانی که به پیادهروی اربعین، کربلا، حج، زیارت امام رضا و..... میروند، قطعاً بهشتی هستند!
و آنهایی هم که نمیروند قطعاً جهنمی هستند! چون گروه اول توفیق داشتند که امام آنها را بطلبد و گروه دوم توفیق نداشتند!!!
نیازی نیست صفر و صدی نگاه کنیم. هر عملی جایگاه و اجر و پاداش خود را دارد. تنها یک عمل، بهشتی و جهنمی بودن را مشخص نمی کند. بلکه برآیند ایمان و عمل صالح تعیین کننده است. احیا و اجرای شعائر به شهادت قرآن از اعمال صالح است و هر عمل صالحی توفیق میخواهد. اگرچه مقدمات دیگری نیز میطلبد.
امام صادق(علیه السلام) میفرمایند:
«مَا كُلُّ مَنْ نَوَى شَيْئاً قَدَرَ عَلَيْهِ وَ لَا كُلُّ مَنْ قدَرَ عَلَى شَيْءٍ وُفِّقَ لَهُ وَ لَا كُلُّ مَنْ وُفِّقَ أَصَابَ لَهُ مَوْضِعاً فَإِذَا اجْتَمَعَتِ النِّيَّةُ وَ الْقُدْرَةُ وَ التَّوْفِيقُ وَ الْإِصَابَةُ فَهُنَالِكَ تَمَّتِ السَّعَادَةُ؛ اين گونه نيست كه هر كس قصد چيزى را كرد توانائى بر آن پيدا كند، و نه هر كه توانائى بر انجام كارى پيدا كرد موفق بدان شود، و نه هر كس موفق شد آن را درست به دست آرد، پس هر گاه قصد و توانائى و رسيدن به هدف همه با هم فراهم شد آنگاه سعادت به پايان رسيده و آماده میشود.(1)
پی نوشت:
1. الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج2، ص: 204.
تنها یک عمل، بهشتی و جهنمی بودن را مشخص نمی کند. بلکه برآیند ایمان و عمل صالح تعیین کننده است
عرض شد صرف اینکه کسی نماز خواند و روزه گرفت نمیشود گفت که او فردی مذهبی است و با تعجب از خود پرسید که چرا توفیق ندارد!
احیا و اجرای شعائر به شهادت قرآن از اعمال صالح است و هر عمل صالحی توفیق میخواهد
گفتم که:
نمیخواهم بگویم که فرائض کم ارزش هستند، خیر
اما....
اما اینکه فرمودید هر عمل صالحی توفیق میخواهد، دو سؤال دارم:
1 - این توفیق حاصل چه چیزی است؟ اگر بگوئیم توفیق عمل صالح، حاصل پارتی بازی خداوند است، که آن وقت بحث جبر به میان خواهد آمد
اگر بگوئیم توفیق عمل صالح، حاصل اعمال نیک دیگر است، این پرسش پیش میاید که همان اعمال صالح قبلی که مقدمه توفیق اعمال بعدی شدند، توفیقشان از کجا حاصل شده؟ و اگر یکی یکی پیش برویم بالاخره به اولین عمل صالحی خواهیم رسید که قبل از آن عمل صالحی واقع نشده، پس توفیق این عمل صالحِ اول از کجا حاصل شده است؟
2 - آیا نمازها و روزهها و عباداتی که شمر، عمر سعد و امثال آنها پس از به شهادت رساندن امام حسین خواندند و گرفتند و به عمل آوردند، از توفیق الهی بوده؟
تنها یک عمل، بهشتی و جهنمی بودن را مشخص نمی کند. بلکه برآیند ایمان و عمل صالح تعیین کننده است
من هم که همین را گفتم!
عرض شد صرف اینکه کسی نماز خواند و روزه گرفت نمیشود گفت که او فردی مذهبی است و با تعجب از خود پرسید که چرا توفیق ندارد!
اگر اینطور باشد باید بگوئیم تمام کسانی که به پیادهروی اربعین، کربلا، حج، زیارت امام رضا و..... میروند، قطعاً بهشتی هستند!
و آنهایی هم که نمیروند قطعاً جهنمی هستند! چون گروه اول توفیق داشتند که امام آنها را بطلبد و گروه دوم توفیق نداشتند!!!
قضاوت با شما!
آیا نمازها و روزهها و عباداتی که شمر، عمر سعد و امثال آنها پس از به شهادت رساندن امام حسین خواندند و گرفتند و به عمل آوردند، از توفیق الهی بوده؟
توفیق الهی میتواند حداقل در ضمن این امر تحقق یابد که خداوند هنوز امکان توبه از فرد گرفته نشده است. چیزی که تا لحظه مرگ از هیچ کسی گرفته نمی شود. پس شامل شمر هم میشود. بنابراین نماز شمر (اگر بتوان آن را مصداق عمل صالح دانست) میتواند زمینه ای برای امکان توبه او محسوب شود که نمونه ای از توفیق است.
این توفیق حاصل چه چیزی است؟ اگر بگوئیم توفیق عمل صالح، حاصل پارتی بازی خداوند است، که آن وقت بحث جبر به میان خواهد آمد
همانطوری که در روایت نیز آمده بود توفیق جزء العلة محسوب میشود.(علت ناقصه و مقتضی است). پس جبر پیش نمی آید.
قضاوت با شما!
این عین اولین پست بنده است (شماره 5) که خطاب به استارتر گفتم:
شما هم مثل بیشتر افراد جامعه فرد مذهبی را اشتباه دارید تعریف میکنید. نماز و روزه از نشانههای مذهبی بودن است، اما تمام مذهب نماز و روزه نیست
درست عین حرف شما را زدم که صرف یک عمل نمیشود گفت کسی بهشتی است یا جهنمی
کجای حرفهای من تناقض دارد؟! اگر دقیق بفرمائید بهتر میتوانم توضیح بدهم
این توفیق حاصل چه چیزی است؟ اگر بگوئیم توفیق عمل صالح، حاصل پارتی بازی خداوند است، که آن وقت بحث جبر به میان خواهد آمد
اگر بگوئیم توفیق عمل صالح، حاصل اعمال نیک دیگر است، این پرسش پیش میاید که همان اعمال صالح قبلی که مقدمه توفیق اعمال بعدی شدند، توفیقشان از کجا حاصل شده؟ و اگر یکی یکی پیش برویم بالاخره به اولین عمل صالحی خواهیم رسید که قبل از آن عمل صالحی واقع نشده، پس توفیق این عمل صالحِ اول از کجا حاصل شده است؟
توفیق خداوند به بنده در انجام عمل صالح به معنای موفق کردن او در انجام آن است. اما اینکه این موفق کردن چه دلیلی دارد دلایل گوناگونی میتواند داشته باشد. یکی از آنها و شاید مهم ترین آنها اعمال صالح دیگر فرد است. اما میتواند توفیق دلیل دیگری همچون امتحان فرد، ایجاد زمینه برای تعالی و کسب ثواب و .... باشد. بنابراین شما دچار خلط مفهوم و مصداق شدید.
نمیدانم جملاتی مثل "توفیق حاصل شد" یا " امام رضا طلبیده" از کجا آمده! اما همهاش اشتباه است
اگر اینطور باشد باید بگوئیم تمام کسانی که به پیادهروی اربعین، کربلا، حج، زیارت امام رضا و..... میروند، قطعاً بهشتی هستند!
و آنهایی هم که نمیروند قطعاً جهنمی هستند! چون گروه اول توفیق داشتند که امام آنها را بطلبد و گروه دوم توفیق نداشتند!!!
به عبارت دیگر:
اینکه توفیق به عنوان جزء العلة در انجام عمل صالح نقش داشته باشد چگونه مستلزم این میشود که همه افرادی که به پیاده روی اربعین میروند بهشتی و همه افرادی که نمی روند جهنمی باشند؟!
توفیق الهی میتواند حداقل در ضمن این امر تحقق یابد که خداوند هنوز امکان توبه از فرد گرفته نشده است. چیزی که تا لحظه مرگ از هیچ کسی گرفته نمی شود. پس شامل شمر هم میشود. بنابراین نماز شمر (اگر بتوان آن را مصداق عمل صالح دانست) میتواند زمینه ای برای امکان توبه او محسوب شود که نمونه ای از توفیق است
همانطوری که در روایت نیز آمده بود توفیق جزء العلة محسوب میشود.(علت ناقصه و مقتضی است). پس جبر پیش نمی آید
اگر این امکان وجود دارد که نماز و روزه کسی مصداق عمل صالح نباشد (چون ظاهرش دینی است اما باطن و حقیقتش خیر) چرا امکانش نباشد همین اتفاق درمورد راهپیمایان اربعین یا زائران امام رضا یا حجاج خانه خدا بیفتد؟ پس صرف اینکه کسی به زیارت امام رضا رفته، نمیشود گفت توفیق داشته است. چون اصلاً معلوم نیست زیارتش مصداق عمل صالح باشد
مواردی که نماز و روزه مصداق عمل صالح نیست موارد نادری است که فرد آن را با کفر باطنی یا ریای کامل انجام میدهد و نمی توان آن را به یک جمعیت چند میلیونی تعمیم داد. متاسفانه این بار دچار خلط امکان وقوعی و کثرت وقوعی شدید.
اینکه توفیق به عنوان جزء العلة در انجام عمل صالح نقش داشته باشد چگونه مستلزم این میشود که همه افرادی که به پیاده روی اربعین میروند بهشتی و همه افرادی که نمی روند جهنمی باشند؟!
مواردی که نماز و روزه مصداق عمل صالح نیست موارد نادری است
چرا کسانی که اهل نماز و روزه نیستند و اصلا کاری به دین ندارند یا خیلی در این موارد کاهل هستند توفیق اعمال صالح را دارند؟و برعکس اشخاصی که اهل نماز و روزه هستند به چنین توفقیاتی دست نمیابند؟
به واجب یا مستحب بودن اعمال توجه کنید.
کسانیکه واجبات را انجام بدهند، اما به هر دلیل توفیق مستحبات را پیدا نکنند، بالاخره رستگار هستند.
اما کسانیکه مستحبات را انجام بدهند در حالیکه واجبات را ضایع کرده اند، قطعا رستگار نیستند و خداوند آن مستحبات را از آنها نخواهد پذیرفت.
ممکن است پاداش دنیوی یا اثر وضعی خوبی برای آنها داشته باشد تا بدینگونه از زحمت آنها قدردانی شده باشد، اما اجر اخروی ندارد.
سلامچرا کسانی که اهل نماز و روزه نیستند و اصلا کاری به دین ندارند یا خیلی در این موارد کاهل هستند توفیق اعمال صالح را دارند؟
و برعکس اشخاصی که اهل نماز و روزه هستند به چنین توفقیاتی دست نمیابند؟
مثل پیاده روی اربعین و یا مکه و امثال آن.
و ما می بینیم این اشخاص بعد از بازگشت از این امور معنوی باز هم کاری به نماز و .. ندارند.
با تشکر
سلام و عرض ادب
دوست گرامی
شما ابتدا باید معنای عمل صالح را در ک کنید
دولا و راست شدن و به زمین نوک زدن و حرفی را تکرارکردن ، گشنگی کشیدن ، پول خرج کردن برای دیگران ، پیاده راه رفتن و .... عمل صالح نیست !!!!
این ها فقط عمل است
عملی که انجام شده
هر کسی می تواند این اعمال را انجام دهد
حتی شیاطین و جهنمیان
عمل صالح بهترین عمل است هر دولا راست شدنی نماز نیست و هر پیاده رفتنی زیارت اربعین نیست ! چه بسیار کسانی که از پیاده روی و دولا راست شدن و گشنگی کشیدن و چه بسیار کسانی که بدون تحمل این زحمت ها ، اجر زیارت اربعین در نامه عملشان ثبت شده است! در پناه حق تعالی
چیزی جز زحمت عاید ایشان نشده
پرسش: چرا افرادی که کاهل نماز هستند گاهی توفیقاتی بیشتر از افراد نمازخوان پیدا میکنند. مثلا برخی از افرادی که به پیاده روی اربعین میروند و یا مکه مشرف میشوند بعد از بازگشت کاری به امور دینی و معنوی ندارند.
پاسخ: پیاده روی اربعین را مثال زدید. در همین مثال میتوان رابطه مستقیمی میان عمل به وظایف شرعی و توفیقات معنوی مشاهده کرد. چراکه استقبال از مراسم پیاده روی اربعین همچنان در میان افراد نمازخوان و متدین نمود بیشتری دارد. البته حضور تعداد زیادی از متدینین فصلی هم قابل انکار نیست. اما این را دلیل بر جاذبه حضرت سید الشهدا (علیه السلام) و عمومیت مکتب انسان ساز حضرت بدانید و چه بسیار افرادی که در این مراسم متنبه میشوند و مسیر زندگی خود را عوض میکنند.
علاوه بر اینکه انجام یک عمل به تنهایی کافی نیست و باید به درجی قبولی برسد. این در حالی است که خداوند متعال میفرماید:«إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقين؛ خداوند تنها از متقین قبول میکند.»(1)
توفیق نیز به تنهایی نمی تواند سعادت را تضمین کند. امام صادق(علیه السلام) میفرمایند:
«مَا كُلُّ مَنْ نَوَى شَيْئاً قَدَرَ عَلَيْهِ وَ لَا كُلُّ مَنْ قدَرَ عَلَى شَيْءٍ وُفِّقَ لَهُ وَ لَا كُلُّ مَنْ وُفِّقَ أَصَابَ لَهُ مَوْضِعاً فَإِذَا اجْتَمَعَتِ النِّيَّةُ وَ الْقُدْرَةُ وَ التَّوْفِيقُ وَ الْإِصَابَةُ فَهُنَالِكَ تَمَّتِ السَّعَادَةُ؛ اين گونه نيست كه هر كس قصد چيزى را كرد توانائى بر آن پيدا كند، و نه هر كه توانائى بر انجام كارى پيدا كرد موفق بدان شود، و نه هر كس موفق شد آن را درست به دست آرد، پس هر گاه قصد و توانائى و رسيدن به هدف همه با هم فراهم شد آنگاه سعادت به پايان رسيده و آماده میشود.(2)
نکته دیگر در موازنه واجبات و مستحبات است. هیچگاه مستحبات نمی تواند جای واجبات را بگیرد.
پی نوشت:
- مائده/27.
- مفید، محمد بن محمد(413ق)، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، موسسه آل البیت(علیهم السلام)، ج2، ص 204.