قوم کافری که الله را قبول داشتند!!!

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قوم کافری که الله را قبول داشتند!!!

آیه 49 سوره نمل به ما می گوید: قالوا تقاسموا بالله لنبیتنه و اهله ثم لنقولن لولیه ما شهدنا مهلک اهله و انا لصادقون
معنی آیه : قوم صالح گفتند شما به الله قسم بخورید و شبانه شبیخون زنید و شبانه صالح را به قتل برسانید و آنگاه به وارث او همه شهادت می دهیم که ما به مکان ارتکاب قتل همه حاضر نبودیم و باور کنید که کما دروغ نمی گوییم. از یکسو قران می گوید قوم صالح کافر بودند و از سوی دیگر ایشان به الله قسم می خورند اینها را چگونه می توان جمع کرد؟

سلام بر بقیةالله الاعظم و منتظرانش

دوست بزرگوار شما از کجا وکدام منبع استنباط نمودید که قران کریم فرموده که قوم حضرت صالح(ع)کافر بوده اند؟ منبع را لطفا" بفرمایید تا پاسخی کامل و مشروح خدمتتان ارایه دهم. زیراکافر بودن و مشرک بودن ؛تعاریفی لغوی و عرفی دارند که باید با توجه به منبع و مورد تعریف شوند


...................................................... حق یارتان :roz:......................................................................

باسمه تعالی
با سلام و تشکر

قسم خوردن مفسدان قوم صالح علیه السلام به « الله» حاكى است كه آنها خدا را به عنوان خالق باور و يقين مى‏كردند، اما شرك آنها در عبادت بود.(تفسیر احسن الحدیث)
خدای متعال در آیه 3 سوره زمر هم در مورد بت پرستان می فرماید:
أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخالِصُ وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى‏ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي ما هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ.
یعنی بت پرستان مکه عبادت بتها را وسیله ای برای شفاعت نزد خدا قلمداد می کردند. پس خدا را به عنوان خالق قبول داشتند ولی شرک در عبادت داشتند.
:Gol:


آنها به" اللَّه" قسم ياد كردند، كه نشان مى‏دهد آنها غير از پرستش بتها معتقد به اللَّه خالق زمين و آسمان نيز بودند، و در مسائل مهم به نام او سوگند ياد مى‏كردند، و نيز نشان مى‏دهد كه آنها آن قدر مست و مغرور بودند كه اين جنايت بزرگ خود را با نام خدا انجام دادند! گويى مى‏خواهند عبادت و يا خدمتى خداپسندانه انجام دهند، و اين است راه و رسم مغروران از خدا بيخبر و گمراه.

بسم الله الرحمن الرحیم

سپاسگذارم از هیوای گرامی مسئله ای را مطرح کردید که بسیار مهم بود.

بله هم در قوم حضرت صالح و هم در زمان زمان پیامبر اسلام در شبه جزیره عربستان خدا را با نام الله یاد می کردند.

ولی برای خدا شریک قائل شدند.

یعنی خداوند را قادر مطلق و تنها پناه مسلمین نمی دانستند و کسان دیگری را بغیر از خدا مامن و پتاه خود می گرفتند.
چنانچه در آیه ای خداوند می فرماید که ای پیامبر اگر از انها بپرسی خدای شما کیست بدون شک خواهند گفت الله.

الله نام است نام خالق لذا هر قومی مورد استفاده قرار می دادند لذا از دوران آدم علیه السلام این نام بر زبانها جاری بود.

ولی آنچه باعث شرک و کفر انسان می گردد توسل ناجایز است.

یعنی توسل به غیر خدا بردن در مسائلی که کاملا در ید قدرت خداوند است و در اختیار هیچ کس دیگری نیست.

این مسئله ای است که بانی هدایت یا عدم هدایت می گردد.
یعنی یکتا پرستی و شرک.

خیلی ها در طول ادوار خداوند را با اسماء الحسنی می شناختند ولی در عین حال به او شرک هم می ورزیدند.

مثلا در صدر اسلام لات و عزی و مناه را رابط و واسطه بین خود و خدا می دانستند.

أَفَرَأَيتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى(النجم/19)
به من خبر دهيد آيا بتهاي «لات» و «عزي»...

وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى(النجم/20)
و «منات» که سومين آنهاست (دختران خدا هستند)؟!

و آنها را اصطلاحا غرانیق یا مرغابیهای پرواز کننده بسوی خدا که پیام آنها را برای خدا می برد و وساطت آنها را می کند و ....

بارها در قرآن تذکر داده شده که تفکر کنید و تعقل نمائید و این مثالها را برای عبرت آورده ولی فقط مومنین و صادقین و صالحان این مطالب را کاملا درک می کنند و مابقی که به تعصب خویش گرقتارند و از ظالمینند بر قلب چشم و گوشهایشان خداوند متعال مهر نهاده و این آیات در قلوب دروغگویان و ظالمین اثری ندارد.

یاحق


موضوع قفل شده است