جمع بندی کیفیت ارتباط افراد فوت شده با این دنیا
تبهای اولیه
سلام سوالي داشتم اينكه كسايي كه فوت شدن(حالا چه مسلمون و مسحي و...)ميتونن شاهد اين دنيا باشن؟يعني اتفاقاتي كه تو اين دنيا ميفته و بهشون ربط داره و نداره رو ميبينن يا ميفهمن؟ممنون
[=microsoft sans serif]سلام سوالي داشتم اينكه كسايي كه فوت شدن(حالا چه مسلمون و مسحي و...)ميتونن شاهد اين دنيا باشن؟يعني اتفاقاتي كه تو اين دنيا ميفته و بهشون ربط داره و نداره رو ميبينن يا ميفهمن؟ممنون
باسلام و عرض ادب
در مورد ارتباط اموات با اهل دنیا و اطلاع آنان از اتفاقاتی که در زمین می افتد، اطلاعات تفصیلی معتبری در دست نیست.
اما به صورت اجمالی در روایات نکاتی بیان شده است که حاکی از اطلاع آنان از برخی از این حوادث و خصوصا از حوادثی است که برای خانواده انان روی میدهد.
در روایتی از امام کاظم(علیه السلام) به این مسئله اشاره شده است و ملاکی کلی برای این اگاهی و میزان آن ارائه شده است:
[=microsoft sans serif]
در ادامه این روایت میزان و نوع آگاهی اموات اشاره شده است:
[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif] اسحق بن عمار مىگوید: در اثناى کلام حضرت دریافتم که مى فرمود:
[=microsoft sans serif] در روایتی از امام صادق(ع) نیز به اموری که اموات از آنها آگاه میشوند به صورت کلی اشاره میشود:
مومنان از چیزهایی اگاه میشوند که مایه خوشحالی و سرور آنان میشود.
کافران از چیزهایی آگاه میشوند که مایه ناراحتی و ناخوشایندی آنان است.
[=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]
«به درستى که مؤمن خانواده خویش را زیارت مىکند؛ پس آن چه را دوست دارد، مىبیند و آن چه را ناخوشایند دارد، از او پوشیده مىشود و به درستى که کافر خانواده خویش را زیارت مىکند؛ پس مىبیند آن چه ناخوشایند اوست و از او پوشیده مىشود، آن چه را دوست دارد. امام (ع) مىفرماید: پارهاى از ایشان هر جمعه زیارت مىکنند و پارهاى بر حسب عمل خود زیارت مىکنند»(2)
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]چنانکه در روایتی دیگر از آن حضرت بیان شده است که:
«هیچ فرد مؤمن و كافری نیست، مگر این كه هنگام زوال شمس، به خانه خود میآید، هنگامی كه خانواده و بستگان خود را مشغول به عمل صالح میبیند، مسرور میشود و حمد و ثنای الهی به جای میآورد، ولی كافر اگر خانواده خود را مشغول به كار خیر ببیند، باعث حسرت و حُزن او میشود، زیرا خود او به واسطه ترك اعمال خیر، گرفتار عذاب شده»(3)
در مورد نحوه آمدن اموات نیز نکاتی در روایات بیان شده است.
در روایتی نقل شده است که حضرت نحوه آمدن میت نزد خانواده خود را به صورت پرنده ای بیان میکند که همراه با دو فرشته است:
از ایشان پرسیدم که آیا مومن اهل خانه خود را ملاقات و زیارت میکند، حضرت فرمود:
بله او از خداوند اجازه میگیرد و خداوند نیز به او اجازه میدهد. او به همراه دو فرشته به صورت پرنده ای نزد آنان میرود. به آنان می نگرد و صدای آنان را میشنود»(4)
بر اساس این روایت، چند نکته روشن میشود.
نکته اول: اموات برای اطلاع یافتن از حوادثی که برای خانواده شان روی میدهد، به صورت اجمالی اجازه دارند.
نکته دوم: میزان این اجازه، بر اساس فضیلت آن میت است.
نکته سوم: کمترین مقداری که به میت اجازه داده میشود، جمعه ها است.
نکته چهارم: اموات در روز جمعه هنگام زوال خورشید اجازه دارند تا به خانواده خود سر بزنند و از احوال انان اطلاع داشته بیابند.
نکته پنجم: مومنان از خوشی های خانواده خود آگاه میشوند و کفار از سختی های خانواده خود.
[=microsoft sans serif]موفق باشید.[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif][=microsoft sans serif][=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]ـــــــــ
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]1. محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج 6، ص 268.([=microsoft sans serif] نشر موسسة وفأ، بیروت.)
2. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج3، ص230(تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1407، چ چهارم)
3. بحارالانوار، ج ۶، ص ۲۵7
4. الکافی، ج3، ص231
[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]پرسش: سلام سوالي داشتم اينكه كسايي كه فوت شدن(حالا چه مسلمون و مسحي و...)ميتونن شاهد اين دنيا باشن؟يعني اتفاقاتي كه تو اين دنيا ميفته و بهشون ربط داره و نداره رو ميبينن يا ميفهمن؟
پاسخ:
[="]باسلام و عرض ادب
در مورد ارتباط اموات با اهل دنیا و اطلاع آنان از اتفاقاتی که در زمین می افتد، اطلاعات تفصیلی معتبری در دست نیست.
اما به صورت اجمالی در روایات نکاتی بیان شده است که حاکی از اطلاع آنان از برخی از این حوادث و خصوصا از حوادثی است که برای خانواده انان روی میدهد.
در روایتی از امام کاظم(علیه السلام) به این مسئله اشاره شده است و ملاکی کلی برای این اگاهی و میزان آن ارائه شده است:
[="]
در ادامه این روایت میزان و نوع آگاهی اموات اشاره شده است:
[="][="] اسحق بن عمار مىگوید: در اثناى کلام حضرت دریافتم که مى فرمود:
[="]
[="] در روایتی از امام صادق(ع) نیز به اموری که اموات از آنها آگاه میشوند به صورت کلی اشاره میشود:
مومنان از چیزهایی اگاه میشوند که مایه خوشحالی و سرور آنان میشود.
کافران از چیزهایی آگاه میشوند که مایه ناراحتی و ناخوشایندی آنان است.
[="]
«به درستى که مؤمن خانواده خویش را زیارت مىکند؛ پس آن چه را دوست دارد، مىبیند و آن چه را ناخوشایند دارد، از او پوشیده مىشود و به درستى کهه کافر خانواده خویش را زیارت مىکند؛ پس مىبیند آن چه ناخوشایند اوست و از او پوشیده مىشود، آن چه را دوست دارد. امام (ع) مىفرماید: پارهاى از ایشان هر جمعه زیارت مىکنند و پارهاى بر حسب عمل خود زیارت مىکنند»(2)
[="]
[="]چنانکه در روایتی دیگر از آن حضرت بیان شده است که:
«هیچ فرد مؤمن و كافری نیست، مگر این كه هنگام زوال شمس، به خانه خود میآید، هنگامی كه خانواده و بستگان خود را مشغول به عمل صالح میبیند، مسرور میشود و حمد و ثنای الهی به جای میآورد، ولی كافر اگر خانواده خود را مشغول به كار خیر ببیند، باعث حسرت و حُزن او میشود، زیرا خود او به واسطه ترك اعمال خیر، گرفتار عذاب شده»(3)
در مورد نحوه آمدن اموات نیز نکاتی در روایات بیان شده است.
در روایتی نقل شده است که حضرت نحوه آمدن میت نزد خانواده خود را به صورت پرنده ای بیان میکند که همراه با دو فرشته است:
از ایشان پرسیدم که آیا مومن اهل خانه خود را ملاقات و زیارت میکند، حضرت فرمود:
بله او از خداوند اجازه میگیرد و خداوند نیز به او اجازه میدهد. او به همراه دو فرشته به صورت پرنده ای نزد آنان میرود. به آنان می نگرد و صدای آنان را میشنود»(4)
بر اساس این روایت، چند نکته روشن میشود.
نکته اول: اموات برای اطلاع یافتن از حوادثی که برای خانواده شان روی میدهد، به صورت اجمالی اجازه دارند.
نکته دوم: میزان این اجازه، بر اساس فضیلت آن میت است.
نکته سوم: کمترین مقداری که به میت اجازه داده میشود، جمعه ها است.
نکته چهارم: اموات در روز جمعه هنگام زوال خورشید اجازه دارند تا به خانواده خود سر بزنند و از احوال انان اطلاع داشته بیابند.
نکته پنجم: مومنان از خوشی های خانواده خود آگاه میشوند و کفار از سختی های خانواده خود.
[="]ـــــــــ
[="]1. محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج 6، ص 268.( نشر موسسة وفأ، بیروت.)
2. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج3، ص230(تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1407، چ چهارم)
3. بحارالانوار، ج ۶، ص ۲۵7
4. الکافی، ج3، ص231