* قرآن کتابِ معرفت _ یك چشمه از چشمههای نورانیت *
تبهای اولیه
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و افوّض امری الی الله انّ الله بصیرٌ بالعباد
« در این دنیای پیچیده، در این دنیای طوفانی، در این دنیای سرشار از معضلات -این قدرتها، این پیشرفت علمی-
اینجا است که قرآن وقتی وارد میدان میشود، وقتی حرف میزند
«اِنَّ هذَا القُرءانَ یَهدی لِلَّتی هِیَ اَقوَمُ»، آدم این را حس میکند که واقعاً
«یَهدی لِلَّتی هِیَ اَقوَمُ وَ یُبَشِّرُ المُؤمِنینَ»۱۳۹۵/۰۳/۱۸
حضرت امام خامنه ای در بیاناتشان با تمسّک به آیات قرآن ، به بررسی مسائل مذهبی ، اجتماعی و سیاسی روز ، پرداخته اند.
آیات قرآن و تفسیر موضوعی آن به صورت فیش نگار در این تاپیک گنجانده می شود
بعضی آیات هنوز مورد بحث قرار نگرفته بنابر این به محض انتشار ، قرار داده می شود .
بزرگوارانی که مایلند در این تاپیک مشارکت داشته باشند از لینک های زیر ، می توانند موضوعات را به ترتیبِ آیات ادامه دهند
بعضی از مباحث در فیش ها ، تکراری است ، لطفاً مدّنظر قرار دهید
( اجرکم عندالله )
http://farsi.khamenei.ir/speech-quran?npt=7
http://farsi.khamenei.ir/newspart-index-old?sid=2&npt=7#4734
سوره مبارکه الفاتحة
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ1
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ2
ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ3(خداوندی که) بخشنده و بخشایشگر است (و رحمت عام و خاصش همگان را فرا گرفته)
مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ4
(خداوندی که) مالک روز جزاست
********************************************************************
بردن دل به پیشگاه خدا، در نماز یک وقت انسان نماز میخواند، مثل بقیهی عادات روزانه؛ مسواک میزنیم - فرض بفرمائید - ورزش میکنیم،
همین جور نماز هم میخوانیم در وقت. یک وقت نه، انسان نماز میخواند، با این احساس که میخواهد حضور در محضر پروردگار پیدا کند.
این یک جور دیگر است. ما همیشه در محضر پروردگاریم؛ خواب باشیم، بیدار باشیم، غافل باشیم، ذاکر باشیم. لیکن یک وقت هست که
شما وضو میگیرید، تطهیر میکنید، خودتان را آماده میکنید، با طهارت جسم، با طهارت لباس، با طهارت معنویِ ناشی از وضو و غسل
میروید خدمت پروردگار عالم.
ما در نماز باید یک چنین احساسی داشته باشیم. رفتیم خدمت پروردگار، عرض کردیم؛ با این حال وارد نماز باید شد؛
خود را در مقابل خدا باید احساس کرد؛ مخاطب باید داشت در نماز.
والّا صرف اینکه یک امواجی را که ناشی از کلمات و حروف هست، در فضا منتشر کنیم، این آن چیزی نیست که از ما خواسته شده.
میشود همینطور گفت:
«الحمد للَّه ربّ العالمین. الرّحمن الرّحیم. مالک یوم الدین ...»
و امواجش را منتشر کنیم. همین را میشود با قرائت خوب هم خواند، اما بیتوجه، که باز هم همان منتشر کردن امواج صوتی
است در هوا. این، آن چیزی نیست که از ما خواسته شده. از ما خواسته شده که در حال نماز دلمان را ببریم به پیشگاه پروردگار؛
از دلمان حرف بزنیم، با دلمان حرف بزنیم؛ اینها مهم است.
این را در وضع ترویج نماز، در نمازی که خود ما میخوانیم، نمازی که به دیگران تعلیم میدهیم، این نکتهی روح نماز را باید توجه کنیم
۱۳۸۷/۰۸/۲۹
سوره مبارکه الفاتحة
إِيّاكَ نَعبُدُ وَإِيّاكَ نَستَعينُ﴿۵﴾
(پروردگارا!) تنها تو را میپرستیم؛ و تنها از تو یاری میجوییم
**********************************************
اخلاص ، توجه و اتصال به خدا، راز موفقیت امام خمینی (رحمة الله علیه) به اعتقاد من، مهمترین و تعیینکنندهترین راز موفقیت او(امام خمینی (رحمة الله علیه)، همان اخلاص و توجه و اتصال به خدا بود.
ایشان توانست معنای
«ایّاک نستعین» را در عمل خود مجسم کند و به منبع لایزال قدرت الهی متصل شود.وقتی یک انسان کوچک و ضعیف و ظرف محدودی، خودش را به اقیانوس بیپایانی وصل میکند، دیگر هیچ عاملی وجود ندارد
که بتواند بر او فایق آید
نمازهای یومیه وسیلهای برای خودسازی دائمی
ماه رمضان فرصت خوبی برای خودسازی است. ما همان مادهی خام هستیم که اگر روی خودمان کار کردیم و توانستیم این مادهی خام
را به شکلهای برتر تبدیل کنیم، آن کار لازم در زندگی را انجام دادهایم. هدف حیات همین است.
وای به حال کسانی که روی خودشان از لحاظ علم و عمل کاری نکنند و همانطور که وارد دنیا شدند، به اضافهی پوسیدگیها و ضایعات
و خرابیها و فسادها که در طول زندگی برای انسان پیش میآید، از این دنیا بروند. مؤمن باید بهطور دائم روی خودش کار کند؛ بهطور دائم.
نه اینکه خیال کنید «بهطور دائم» زیادی است یا نمیشود؛ نه. هم میشود، هم زیادی نیست. اگر کسی مراقب خود باشد؛
مواظب باشد کارهای ممنوع و کارهایی را که خلاف است انجام ندهد و راه خدا را با جدیت بپیماید، موفق میشود.
این، همان خودسازی دائمی است و برنامهی اسلام، متناسب با همین خودسازی بهطور دائم است. این نماز پنجگانه
- پنج وقت نماز خواندن - ذکر گفتن؛
«ایاک نعبد و ایاک نستعین»را تکرار کردن؛ رکوع کردن؛ به خاک افتادن و خدای متعال را تسبیح و تحمید و تهلیل کردن برای چیست؟
برای این است که انسان بهطور دائم مشغول خودسازی باشد. منتها گرفتاریها زیاد است و همه گرفتاریم.
گرفتاری زندگی؛ گرفتاری معاش؛ گرفتاری امور شخصی؛ گرفتاری اهل و اولاد، و انواع گرفتاریها مانع میشود که ما به خودمان،
آن چنان که شایسته است، برسیم. لذا یک ماه رمضان را که خدای متعال قرار داده است، فرصت مغتنمی است.
این ماه را از دست ندهید
.
۱۳۷۱/۱۲/۰۴*************
اهدِنَا الصِّراطَ المُستَقيمَ﴿۶﴾
ما را به راه راست هدایت کن...
************************************
شما میتوانید چیزهای خوبی به مردم و به جوانان بدهید. به نظر من، یکی از کارهایی که همهی شما برادران و خواهران،
خوب و بجا میتوانید دنبال کنید - و شاید وظیفه است که در مطبوعات خودتان دنبال کنید - این است که جوانان را با نماز مأنوس کنید.
هرطور میتوانید؛ هر کس هرگونه بلد است؛ سعیتان این باشد. نماز چیز خیلی خوبی است.
هرکس میانهاش با نماز خوب باشد، بلاشک صلاح و تداوم صلاحش تضمین شده است. خوب بودن میانه با نماز این است که نماز
برایش دلنشین باشد؛ و این نمیشود مگر با توجه به مفاهیم نماز و فهمیدن نماز. یکی از کارهای مهم شما باید این باشد که نماز را
برای مخاطبان خودتان معنا کنید. فقط هم نمیگویم که ترجمهی نماز را از اوّل تا آخر در یک شماره بنویسید؛ نه.
نکتهای را از نماز بگیرید - مثلاً رکوع، قنوت، راز و نیاز،
اهدناالصّراطالمستقیم- و روی آن کار کنید. انسان وقتی که شصت ساله هم میشود، از این شصت سال، شاید مثلاً پنجاه سالش را نماز خوانده باشد؛
اما تازه میبیند که در نمازش چیزهای جدید پیدا کرده است! نماز با همین ظاهرِ کوچکِ کوتاه، دریای خیلی وسیعی است.
سعی کنید به قدر توانتان، نکتهای از هزاران نکته در این باره را در نشریهی خود تبیین کنید
.۱۳۷۷/۱۲/۰۴یک بار از خدا خواستید، بس است دیگر! اما در هر دو رکعت اوّل هر نمازی شما این را تکرار میکنید:
«اهدناالصّراط المستقیم».این برای آن است که صراط مستقیم راه دشوار و پُرپیچوخمی است و کسانی که در این راه اشتباه بکنند، زیادند.
برای خیلیها چنین چیزی پیش میآید؛ این است که بایستی انسان به خدا پناه ببرد.
به نظر من، شما جوانان خیلی راحتتر میتوانید در صراط مستقیم الهی باقی بمانید؛ چون آن مطامع و آن اهوایی که در امثال ما
و در سنین بالا پدید میآید، برای جوان کمتر است
.
۱۳۷۷/۱۲/۰۴*************
اهدِنَا الصِّراطَ المُستَقيمَ﴿۶﴾
ما را به راه راست هدایت کن...
************************************
مبارکی نوروز، وابسته به انتخاب انسان
خداوند انشاءاللَّه سال جدید را بر همهی شما دوستان، برادران و خواهران و همچنین بر خانوادهها و کسانتان مبارک کند.
امیدواریم که سال جدید انشاءاللَّه برای همهی شما و برای ملت ایران سال پربرکت و شیرینی باشد. البته بخشی از این
به عهدهی خود ماست؛ ما هستیم که با رفتار و جهتگیریهای خودمان، زندگی را مبارک میکنیم یا نامبارک میکنیم.
یعنی آنچه که سرنوشت نهائی انسان را تنظیم میکند، انتخاب خود انسان است. خدای متعال این توانائی را به ما داده که انتخاب کنیم
؛
«و هدیناه النّجدین»؛ دو راه را به ما نشان داده که انتخاب کنیم. البته گاهی شرائط جوری است که انتخاب برای انسان آسان است،گاهی انتخاب سخت است؛ ولی به هر حال باید در همهی امور انتخاب کرد.
اینکه در سورهی مبارکهی حمد، هر روز بارها تکرار میکنیم
«اهدنا الصّراط المستقیم»نشاندهندهی این است که صراط مستقیمی که در پیش گرفتهایم - فرض این است که مثلاً شناختیم و در پیش گرفتیم -
هر لحظه به دوراهیهائی میرسد.
یعنی اینجور نیست که یک تونلی باشد که وقتی انسان داخل آن رفت، دیگر همین طور تا آخر تضمین شده باشد - مثل خط آهن - نه،
دوراهیهای متعددی، سهراهیهای متعددی سر راه وجود دارد که باید دید، شناخت، فهمید و قدم در راه درست گذاشت.
این
«اهدنا» که هر روز تکرار میکنیم، یعنی امروز هم «اهدنا»، فردا هم «اهدنا»، پسفردا هم «اهدنا»؛ دراین قضیه هم «اهدنا»،در آن قضیه هم
«اهدنا».کار را هم خیلی نمیخواهیم نشدنی و سخت بگیریم؛ نه. خدای متعال بیّنات را در مقابل همه قرار داده؛
«ذلک ان لم یکن ربّک مهلک القری بظلم و اهلها غافلون».اینجور نیست که اگر ما وسیلهی هدایت در اختیار نداشته باشیم و احیاناً حرکتمان درست نبود، خدای متعال ما را مؤاخذه کند
یا عذاب کند یا چه کند؛ نه، وسیلهی هدایت را هم خدای متعال در اختیار میگذارد.
البته مواردی هم هست که از این قاعدهی کلی استثناء است، لیکن عادتاً اینجور است؛ هدایت الهی هست
.
۱۳۹۰/۰۱/۲۳اهدِنَا الصِّراطَ المُستَقيمَ﴿۶﴾ ما را به راه راست هدایت کن... ************************************
*************
برسر دو راهی بودن انسان در همهی لحظات زندگی
اینکه ما در هر نمازی میگوییم «اهدنا الصراط المستقیم»یکی از حِکَم و اسرار این آیه این است که انسان بر سرِ دوراهی است
- البته در حدّی که عقل قاصر و معلومات بسیار ضعیف امثال بنده قد میدهد. والّا مردان خدا و اهل معرفت و حکمت، حتماً چیزهای
بیشتری میفهمند - پس، یکی از حِکَم این آیه این است که انسان در همهی آنات زندگی بر سر دوراهی است.
همین الان من و شما برای گفتنِ یک کلمه، برای گرفتن یک تصمیم، برای یک قضاوت کردن، برای برداشتن یک قدم و گرفتن و دادن
یک چیز، در معرض انتخاب و بر سرِ دوراهی هستیم. انسان در معرض انتخاب است. یا راه خدا را انتخاب میکند یا راه هوای نفس را.
لذا هر مقدار که انتخابِ خداییِ شما بهتر باشد، عروج شما بهتر خواهد شد و تکامل پیدا خواهید کرد.
هرچه انتخابِ خدایی بیشتر شود، صفای روح بیشتر میشود، قوّتِ اراده بیشتر میشود، تواناییِ ذاتی بیشتر میشود،
قدرتِ انجام کارهای بزرگ بیشتر میشود، حتّی تواناییِ غلبه بر دشمنانِ دنیایی و تواناییِ ادارهی کشور بیشتر میشود
۱۳۷۳/۰۶/۲۹
احتیاج دائمی ما به هدایت الهی
اینکه ما هر روز پنج نوبت نماز میخوانیم و در هر نمازی هم اقلاً در دو رکعتش میگوییم: «اهدنا الصّراط المستقیم»،
برای همین است. انسان یکبار دعا میکند و برای مغفرت میگوید: «اهدنا الصّراط المستقیم».
مگر ما در شبانه روز، برای مغفرت چهقدر باید دعا کنیم و در نماز چندین بار آن را تکرار نماییم؟
اما برای هدایت، شما هفده رکعت نماز واجب میخوانید. از این هفده رکعت، باید در ده رکعتش، «اهدنا الصّراط المستقیم» بگویید.
این هدایت، چه هدایتی است؟ این برای آن است که ما در هر لحظه، به همین هدایت احتیاج داریم.
اگر الان هدایتمان کرد، یک دقیقهی دیگر، باز همین هدایت را میخواهیم. اگر یک دقیقهی دیگر هدایتمان کرد، باز یک دقیقهی دیگرش،
همین هدایت را میخواهیم. ما دایم در سر دوراهی هستیم. در راه زندگی که میرویم، دایم در سر دوراهیِ گفتن یا نگفتن،
تصمیم گرفتن یا نگرفتن، اینطوری گفتن یا آنطوری گفتن قرار داریم. پس، دایم به هدایت الهی احتیاج داریم.
تقوا، یعنی همین که مراقب باشیم، این راه مستقیم، این همه منشعبات دارد.
مبادا یکجا اشتباه کنیم و از یکی از منشعبات، راه بیفتیم و برویم
.۱۳۶۹/۰۸/۱۳
*************
اهدِنَا الصِّراطَ المُستَقيمَ﴿۶﴾
ما را به راه راست هدایت کن...
************************************
فراهم شدن زمینهی هدایت توسط روحانیون در زمان رضاخان برای اینکه روحانیت را از چشمها بیندازد، میگفت: روحانیت مفتخور است؛ یعنی مثلاً عملگی و یا کار اداری نمیکند،
درعینحال به زندگی خود ادامه میدهد. او با آن عقل ناقص خودش خیال میکرد که اگر کسی در بازار، داد و ستد نکرد و یا مثلاً
بیل نزد و به اداره نرفت و شغلی نیافت، نباید نان بخورد و اگر خورد، مفتخوری کرده است! او چون به رسالت دین معقتد نبود
این حرفها را میزد و کار عالِم دین را باور نداشت.
امروز هم بعضی کسان همان حرف را به زبان دیگری میزنند. کسانی که مردم را تعلیم میدهند و برایشان زحمت میکشند و
آنها را دیندار میکنند و بر هدایتشان میافزایند و زمینهی تحقق آیهی شریفهی
«اهدنا الصّراط المستقیم» را فراهم میآورند،اینها اهل دین و هدایتند و هُدات این راه محسوب میشوند. اینها کتاب مینویسند، درس میگویند، زحمت میکشند، کار میکنند
و نان بخور و نمیری را هم به دست میآورند. مگر طلّاب حوزهی علمیه چقدر از دنیا برخوردارند؟
حقوق یک طلبهی فاضل معیل در قم - که بالاترینِ حوزههای علمیّه است - نصف حقوق یک عمله که بیل میزند، نیست.
درآمد اینها از حداقل حقوق اداری کمتر است. با این وضعیت آیا میشود گفت که روحانیت ما نان خود را از طریق دین میخورد؟!
آیا این ظلم و حق کشی و بیانصافی نیست؟ حکومت ما اسلامی است و در آن آزادی بیان وجود دارد و این سخنان که
از سر بیانصافی بیان شده، با استفاده از همین فضای آزاد مطرح شده است.
البته منظورم این نیست که به حرف یا دعوایی جواب دهیم؛ خیر. منظور این است که شما بدانید انگیزههای مخالفت با حوزه
زیاد و گسترده است
۱۳۷۴/۰۶/۱۴خواستن دایمی صراط مستقیم از خدا
شما اقلاً در هر نماز دو بار، و هر روز اقلاً ده بار، خدمت پروردگار عرض میکنید: «اهدناالصّراط المستقیم».
معمولاً انسان یکبار دعا میکند. اینکه دایم صراط مستقیم را از خدا میخواهیم، همان استجابت «استقم کما امرت» است؛ استقامت.
بخصوص ماها که کارگزار و مسؤولیم، بارمان سنگینتر است
.۱۳۶۹/۰۹/۱۴
*************
اهدِنَا الصِّراطَ المُستَقيمَ﴿۶﴾
ما را به راه راست هدایت کن...
************************************
اهمیت درخواست نعمت بدون ضلالت از خداوند در قرآن کریم، حقیقت تلخی مطرح شده است که اگر بخواهیم اسمی برایش بگذاریم، میتوان اسم آن را «ارتجاع»،
یعنی رجعت به عقب، یا «ارتداد»، یعنی برگشتن، عقبگرد، خسران و از دست دادن دستاوردها گذاشت. راجع به این مقوله،
در قرآن، حدیث و تاریخ، صحبت شده است. این مقوله، متأسفانه به جوامع و ملتهایی مربوط است که در بهترین حالات معنوی
و الهی هستند. یعنی به مردمِ دوران جاهلیت مربوط نیست، بلکه به مردمِ دوران اسلام مربوط است.
چون اینها هستند که ممکن است این میکروب در مزاجشان اثر بگذارد. آن، یک بیماری است که مخصوص کشورها و ملتهایی است
که با حرکتی عظیم، یک قدم به جلو برداشتهاند و به تعبیر امروز، انقلاب کرده، به جایی رسیده و خود را به خدا نزدیک کردهاند.
به تعبیر دیگر، آن بیماری، مخصوص کسانی است که خدای متعال به آنان انعام کرده است.
شما نگاه کنید این قضیه چقدر مهم است که ما هر روز، بارها در سورهی حمد باید جملهای را که بهنحوی اشاره به همین
حقیقتِ تلخ دارد، تکرار کنیم:
«اهدنا الصّراط المستقیم، صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لاَ الضّالّین»؛راه کسانی که به آنان نعمت دادی. منتها، کسانی که خدا به آنان نعمت داده است دو نوعند:
اوّل کسی که دچار بلای غضب الهی و بیماری ضلالت بعد از هدایت شده است، که میگوید:
«خدایا مرا جزو این انعام شدهها قرار نده.» نوع دوم، کسی که انعام بر او شده است، اما دیگر مورد غضبِ بعدی و
دچار ضلالتِ بعدی نشده است. میگوید: «مرا جزو اینها قرار بده.»
«صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم، و لاَ الضالین.»مرا از انعام شدگانی که از قبیل
«فاُولئک مع الّذین انعم اللَّه علیهم من النّبیّین و الصّدّیقین و الشّهدا» هستند قرار بده،نه از قبیل آنهایی که دربارهیشان فرمودهای:
«اذکروا نعمتی الّتی انعمت علیکم و أنی فضلتکم علی العالمین» یعنی بنیاسرائیل.
بنی اسرائیل هم جزو کسانی بودند که خدای متعال برایشان انعام کرد و قرآن مصرّح این معناست:
«یا بنی اسرائیل أذکروا نعمتی الّتی انعمت علیکم»؛ «من به شما هم انعام کردم.» و «أنی فضلتکم علی العالمین»؛
«نعمت بسیار بزرگی هم دادم؛ که شما به خاطر آن نعمت، بر همهی بشریت فضیلت پیدا کردید.»
اما همین بنیاسرائیل، کسانی بودند که بعدها کارشان به جایی رسید که خدای متعال، لعنت دائمی بر آنان فرستاد و
در روایات داریم که مراد از «المغضوب علیهم»، یهود است. یعنی کسانی که دچار آن تجربه و امتحانِ تلخِ تاریخی شدند.
البته، چنین چیزی، در مورد مسلمین هم ممکن است. به همین سبب، قرآن، مسلمانان را بر حذر داشته است
۱۳۷۳/۱۰/۱۵
صِراطَ الَّذينَ أَنعَمتَ عَلَيهِم غَيرِ المَغضوبِ عَلَيهِم وَلَا الضّالّينَ﴿۷﴾
راه کسانی که آنان را مشمول نعمت خود ساختی؛ نه کسانی که بر آنان غضب کردهای؛ و نه گمراهان.
***********************************************************************
ارتباط با خداعامل قرارگرفتن امام (رحمة الله علیه) در صراط مستقیم
عزیزان من! در درون خودتان صحنهای از ارتباط با خدای متعال بیارایید. این چیزی است که در زندگی شخصی،
در زندگی سیاسی، در ادارهی کشور، در دم مرگ، در عرصهی محضر پروردگار، در یوم الشّهود، در لقاء با اولیاءاللَّه
و انشاءاللَّه در بهشت برین پروردگار به کار شما خواهد آمد. رابطهتان را با خدای متعال محکم کنید؛
حرف بزنید و از او بخواهید. مخلصانه و صادقانه با او پیمان ببندید و به آن پیمان متعهّد بمانید.
شما جوانید. حیف است که این دلهای پاک و نورانی و روحهای آماده، به چیزی غیر از یاد خدا و محبّت پروردگار آلوده شود.
دنیا را فقط ابزار بدانید. مال دنیا و امکانات آن و خانه و زندگی ابزار است و لیاقت دل بستن ندارد.
لایق دل بستن فقط ذات مقدّس پروردگار و کسانی هستند که در حوزهی محبّت اویند:
«اسئلکَ حُبَّکَ و حُبَّ مَنْ یُحِبُّک وَ حُبَّ کُلّ عَمَلٍ یوصِلُنی اِلی قُربک»این گوهر را رها نکنید.
این آن چیزی است که فقط شما دارید. جوانان مسلمان در هر جای دنیا اگر این گوهر را داشته باشند،
راه موفقّیت برایشان باز است. این آن چیزی است که مردی مثل امام بزرگوار را از دوران جوانی تا سن نود سالگی
در صراط مستقیم الهی حفظ کرد و با این همه تغییرات که در دنیای پیرامون کسی به وجود میآید، راهش عوض نشد.
شما زندگی امام را از دوران اختناق رضاخانی تا دوران بعد و تا تحوّلات گوناگون اجتماعی و سیاسی و
پیروزی انقلاب و رسیدن به یکی از بالاترین موقعیتهای سیاسی و دنیایی - که همهی دنیا به او چشم دوخته بودند
و نامش در همه جا منتشر بود - نگاه کنید! این انسان از خطّ مستقیم خود هیچ تخطّی نکرد.
این به برکت همان رابطه است: «صراط الذین أنعمت علیهم» این نعمت به برکت ارتباط با خدا به دست میآید
.۱۳۷۴/۰۶/۲۹