آوردن نام قریش در قرآن چه سودی دارد؟
تبهای اولیه
[=arial]با سلام و ادب
در قرآن تنها نام قبیله قریش نیست که ذکر شده بلکه نام قبیله و قم های دیگری هم آمده است.
قریش قبیله ای بود که در آغاز طلوع اسلام در مکه زندگی می کردند و پیامبر اسلام از این قبیله است.
اين قبيله از با نفوذترين قبايل در ميان عرب بوده و بعد از اسلام نيز تا قرنها بر جهان اسلام حكومت كرده است. خلفا تا پيش از عثمانيان، هميشه قريشي بوده و حتي در ابتداء، بيشتر حكام نيز قريشي بودهاند. تأثير آنها در تاريخ دورهي جاهلي و اسلامي، از يك طرف و شناخت وضعيت داخلي اين قبيله به عنوان قبيلهي نمونه، در زمينة اوضاع سياسي و اجتماعي جزيرة العرب مفيد بود. اين قبيله كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نيز از ميان آنان برخاست؛ به عنوان يكي از مشهورترين و با شرافتترين قبايل ميان عرب شناخته ميشد.(1)
اين سوره در حقيقت مكمل سوره (فيل ) محسوب مى شود و محتواى اين سوره بيان نعمت خداوند بر قريش و الطاف و محبتهاى او نسبت به آنهاست ، تا حس شكرگزارى آنها تحريك شود و به عبادت پروردگار اين بيت عظيم كه تمام شرف و افتخارشان از آن است قيام كنند.
آیات 1و2 بیان هدف خداوند از نابود کردن اصحاب فیل- هدف خداوند از این کار الفت گرفتن قریش به یکدیگر و به خانه کعبه بود.
به تفاسیر هم خودتون رجوع کنید می توانید به اطلاعات بیشتری دست پیدا کنید.
1. المعارف، ص31؛ مجمع البيان، ج10، ص545؛ السيرة الحلبية، ج1، ص16؛ تاريخ ابن خلدون، ج2، جزء اول، صص324، 320 لسان العرب ذيل مورد قريش؛ عمدة الطالب، ص26.
با سلام
قبيله قريش
اين قبيله از با نفوذترين قبايل در ميان عرب بوده و بعد از اسلام نيز تا قرنها بر جهان اسلام حكومت كرده است. خلفا تا پيش از عثمانيان، هميشه قريشي بوده و حتي در ابتداء، بيشتر حكام نيز قريشي بودهاند. تأثير آنها در تاريخ دورهي جاهلي و اسلامي، از يك طرف و شناخت وضعيت داخلي اين قبيله به عنوان قبيلهي نمونه، ميتواند در راستاي بحث ما در زمينة اوضاع سياسي و اجتماعي جزيرة العرب مفيد افتد. اين قبيله كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نيز از ميان آنان برخاست؛ به عنوان يكي از مشهورترين و با شرافتترين قبايل ميان عرب شناخته ميشد. قريش از بني كنانه، و بني كنانه از مُضَر، و مضر از عدنان و در نهايت به اسماعيل ـ عليه السلام ـ خاتمه مييافت. نسب شناسان، كساني را كه فرزند نضر بن كنانه، باشند قريشي ميگويند.
قصي بن كلاب كه از فرزندان قريش بود و در روزگار جواني او، قريش در اطراف حرم پراكنده بودند، توانست با زيركي خاص خود، كليد داري كعبه را از دست خزاعه خارج كند. بر اساس آنچه برخي اظهار كردهاند، اين امر با استعانت قيصر روم بوده است! و البته اين گفته بعيد مينمايد. وي قبيلة خود را از اطراف مكه جمع آوري كرده و بر پاية شرافت هر يك، آنان را در جاهاي دور و نزديك حرم جاي داد، از اين رو او را مجمَع ناميدند. از جمله كارهاي مهم او تشكيل «دار الندوه» محلي براي مشورت رؤساي قريش در امور مهم بوده است، اقدامي كه در نوع خود يك ابتكار سياسي به حساب ميآمده است. او به علاوه، كار رسيدگي به حجاج را نيز بر عهده داشته و از مردم ميخواسته تا به آنها كمك كنند.
آن دسته از قريش كه در وادي مكه ساكن بودند «قريش البطايح»، و آنها كه در اطراف مكه ساكن بودهاند «قريش الظواهر» خوانده ميشدند، گو اين كه تا قبل از اقدام قصي،همة آنها اهل ظواهر مكه بودهاند. بعدها نيز كه قريش در مكه استقرار يافتند، نظم بدوي خود را همچنان حفظ كردند. بعد از قصي كارهاي كعبه و امور قريش به دو فرزندش عبدالدار و عبد مناف افتاد. بعضي نيز گفتهاند كه او همة مقامات را به عبدالدار تفويض كرد پس از آنها هاشم و عبد شمس دو فرزند عبد مناف مقامات را تقسيم كرده و امور كعبه به هاشم و رياست به عبد شمس رسيد. در واقع كار مكه يكسره به دست فرزندان عبد مناف افتاد.
خدمات قصي و هاشم و بعد از او عبدالمطلب به حجاج در ايام حج، يكي از اموري بود كه شهرتي همه جانبه براي قريش به همراه آورد. از ميان قريشيان، عبدالمطلب به علت پايبندي به دين حنيف ابراهيم ـ عليه السلام ـ و هوش ذكاوتي كه در ادارهي امور داشت موقعيتي برتر يافت؛ بطوري كه او را به عنوان «شيخ» قبول داشتند. به تد ريج كه شمار عشيرهها و بطون قريش رو به افزايش نهاد، مسؤوليتهاي مهم قبيله و كعبه در عهدة تيرههاي مختلف قرار گرفت. هنگام ظهور رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ از ميان بني هاشم، عباس مسؤوليت سقايت؛ يعني آب رساني حجاج را به عهده داشت. از بني اميه ابو سفيان رياست سپاه قريش را (كه در جنگ احد و خندق نيز شركت جست) بعهده داشت. از بني نوفل، حارث بن عامر مسؤول رفادت و غذا براي حجاج بود. از بني اسد، يزيد بن زمعه مسؤوليت مشاوره داشته و قريش براي اخذ كارهاي مهم با او مشورت ميكرد. و از بطون ديگري نيز افراد ديگر مسؤوليتهايي بر عهده داشتند.
شهرت قريش
از كتب تاريخ چنين بر ميآيد كه قريش در ميان عرب شرافت و عزت ويژهاي را دارا بوده و معمولاً با عناوين، « آل الله»، «جيران الله»، « سكان حرم الله» خوانده ميشدند
[=arial]با سلام و ادب
در قرآن تنها نام قبیله قریش نیست که ذکر شده بلکه نام قبیله و قم های دیگری هم آمده است.
قریش قبیله ای بود که در آغاز طلوع اسلام در مکه زندگی می کردند و پیامبر اسلام از این قبیله است.
اين قبيله از با نفوذترين قبايل در ميان عرب بوده و بعد از اسلام نيز تا قرنها بر جهان اسلام حكومت كرده است. خلفا تا پيش از عثمانيان، هميشه قريشي بوده و حتي در ابتداء، بيشتر حكام نيز قريشي بودهاند. تأثير آنها در تاريخ دورهي جاهلي و اسلامي، از يك طرف و شناخت وضعيت داخلي اين قبيله به عنوان قبيلهي نمونه، در زمينة اوضاع سياسي و اجتماعي جزيرة العرب مفيد بود. اين قبيله كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نيز از ميان آنان برخاست؛ به عنوان يكي از مشهورترين و با شرافتترين قبايل ميان عرب شناخته ميشد.(1)اين سوره در حقيقت مكمل سوره (فيل ) محسوب مى شود و محتواى اين سوره بيان نعمت خداوند بر قريش و الطاف و محبتهاى او نسبت به آنهاست ، تا حس شكرگزارى آنها تحريك شود و به عبادت پروردگار اين بيت عظيم كه تمام شرف و افتخارشان از آن است قيام كنند.
آیات 1و2 بیان هدف خداوند از نابود کردن اصحاب فیل- هدف خداوند از این کار الفت گرفتن قریش به یکدیگر و به خانه کعبه بود.به تفاسیر هم خودتون رجوع کنید می توانید به اطلاعات بیشتری دست پیدا کنید.
1. المعارف، ص31؛ مجمع البيان، ج10، ص545؛ السيرة الحلبية، ج1، ص16؛ تاريخ ابن خلدون، ج2، جزء اول، صص324، 320 لسان العرب ذيل مورد قريش؛ عمدة الطالب، ص26.
سلام. سؤال من این بود که وقتی پیام قرآن برای کل جهانه، چه سودی برای مردم جهان وجود داره که بهشون گفته بشه برای الفت گرفتن قریش، اصحاب فیل نابود شده؟
حالا می فرمایید در تفاسیر خودم ببینم؟ خب بفرمایید کدام تفسیر این مسئله رو توضیح داده که من برم و بخونم.
سلام. ذکر نام قبیلۀ قریش در قرآن چه سودی دارد؟بعلاوه آیه های اوّل و دوم سورۀ قریش(برای الفت قریش در زمستان و تابستان) چه نکتۀ آموزنده ای دارد که قرآن ذکر شده است؟
متشکرم
با سلام
دوست گرامی جواب خود را در شان نزل سوره میتوانید بیابید
این سوره در باره ی قریش نازل شد زیرا معاش آنها از طریق دو سفر وکاروان تجارتی در اوقات زمستان به طرف یمن ودر اوقات تابستان بسوی شام تأمین می شد .
از مکه انواع ادویه و فلفل حمل می کردند ودر ازای آن لباس های زیبا و حبوبات ازشام می آوردند وقتی خداوند حضرت محمّد (ص) را مبعوث کرد از این مسافرت ها بی نیاز شدند زیرا گروه گروه مردم برای ادای مناسک حج به مکه روی می آوردند .
ا- ابرهه و سپاهش نابود شدن تا بین مردم قریش الفت بر قرار شود .( لِإِيلَافِ قُرَيْشٍ) 2- خداوند بر قریش منت گذاشت یک سوره از سوره های قرآن را به اسم قریش نهاد. (لِإِيلَافِ قُرَيْشٍ)
3- مسافرت تجاری باعث الفت بین مردم می شود .( إِيلَافِهِمْرِحْلةَ الشِّتَاءِ وَالصَّيْفِ) 4- برای تنظیم اقتصادی کشور باید با کشورها ی دیگر دادستد کرد . (إِيلَافِهِمْ رِحْلةَ الشِّتَاءِ وَالصَّيْفِ) 5- تجارت بایددر کنارش پرستش خداوندباشد.(رِحْلةَ الشِّتَاءِ وَالصَّيْفِ فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ) 6- رفع گرسنگی می تواند انسان را به پرستش سوق دهد . (الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ ) 7- طعام و روزی از طرف خداوند تعیین می شود .( الَّذِي أَطْعَمَهُمْ) 8- فقط در حکومت الهی امنیت پایدار برقرار می باشد .(آمَنَهُمْ) 9- امنیّت ونداشتن خوف باعث تقویت عبادت می شود . (آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ) 10- خوف نسبت به غیر خدا ممنوع . (آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ)
سلام. سؤال من این بود که وقتی پیام قرآن برای کل جهانه، چه سودی برای مردم جهان وجود داره که بهشون گفته بشه برای الفت گرفتن قریش، اصحاب فیل نابود شده؟
[=arial]سلام و ادب
جواب واضح است. قرآن گرچه خطابش قریش است اما از این قضیه همه انسانها باید درس بگیرید و شامل هر زمان و مکانی می شود.
سلام. سؤال من این بود که وقتی پیام قرآن برای کل جهانه، چه سودی برای مردم جهان وجود داره که بهشون گفته بشه برای الفت گرفتن قریش، اصحاب فیل نابود شده؟
بسمه الهادی
با سلام و ادب و تشکر از توضیحات خوب استاد عمار گرامی
گرچه بعضی از آیات قران کریم شأن نزول خاص دارد امّا پندها و هدایات آن برای بهره مندی عموم است.
قران کریم الگوی،اندیشه،اخلاق و عمل ماست و ما با تدبّر در اوامر و نواهی و قصص آن و عرضه ی وجود
خویش بر آن آیات،می توانیم درس زندگی و الگوی عملی نیکویی در تمام ابعاد وجودیمان بگیریم.
مثال:در همان سوره ی قریش نکات فراوانی در جهت آموختن مواضع شکر و چگونگی عبودیت وجود دارد:
ییلاق و قشلاق باعث دست یافتن به روزی و امنیت و حفاظ از سرما و گرماست،حرکت کوچ نشینها به سوی
مناطق معتدل در زمستان و بر عکس هم برای یافتن چراگاه مناسب و زندگی راحتتر و هم به خاطر امنیت و حفاظ
خود و دامهایشان از سرما و گرما است، و این نعمتی از سوی خداوند برای آنهاست و موجب شکر.
و شکر خود یک نوع عبودیت محسوب می شود.
آیا شما نمی توانید از این آیات نتیجه بگیرید که ایمنی از ترس و گرسنگی نعمت است و باید برای آن شکر کرد؟
این خاص قریش نیست درسی برای عموم انسانهاست.
[=arial]سلام و ادب
جواب واضح است. قرآن گرچه خطابش قریش است اما از این قضیه همه انسانها باید درس بگیرید و شامل هر زمان و مکانی می شود.
با سلام. بله این بخشش واضح هست، ولی اینکه از نابودی اصحاب فیل برای الفت قریش چه درسی میشه گرفت واضح نیست. لطفا توضیح بفرمایید
[=arial]با سلام
در آیه اول سوره قریش مى فرماید: ما لشكر فیل را نابود كردیم، و آنها را همچون كاه درهم كوبیده شده متلاشى ساختیم تا قریش با این سرزمین مقدس الفت گرفته و مقدمات ظهور پیامبر اسلام فراهم گردد. منظور از "الفت" که به معنى اجتماع توأم با اُنس، انسجام و التیام بوده، ایجاد الفت میان قریش و سرزمین مقدس مكه و خانه كعبه است.(1)
در برابر رسم جاهليّت كه خونريزى و جنگ را ارزش مى دانست، تكرار كلمه ايلاف و الفت، بيانگر لطف و رحمت الهى به قريش است.و این درس بزرگی است که خدا لطف و رحمتش بر بندگان همیشه می باشد.
درس دیگری که می شود گرفت این است که وحدت و الفت ميان اقشار جامعه، از نعمتهاى الهى است.(2)
1.تفسیر نمونه، ج27،ص349.
2.تفسیر نور ذیل آیه اول قریش.
سلام و ادب
جواب واضح است. قرآن گرچه خطابش قریش است اما از این قضیه همه انسانها باید درس بگیرید و شامل هر زمان و مکانی می شود.
با سلام. بله این بخشش واضح هست، ولی اینکه از نابودی اصحاب فیل برای الفت قریش چه درسی میشه گرفت واضح نیست. لطفا توضیح بفرمایید
با سلام و تشکر از توضیحات مفید کارشناس محترم
در پاسخ به سوال پرسشگر محترم که «از نابودی اصحاب فیل برای الفت قریش چه درسی میشه گرفت» می توان توضیحات زیر را ارائه داد:
در موقعی که قریش در وضعیت ضعف و زبونی مطلق است و به هیچ وجه توان درگیری با سپاه ابرهه (اصحاب فیل) را در خود نمی بیند و به همین خاطر از شهر خارج شده ، خدا، قدرت وحکمت و رحمت و رأفت خود را نشان می دهد و لذا کسی که در بین قریش خدا را این گونه می شناسد (عبدالمطلب) به هیچ وجه از بزرگی و قدرت سپاه فیل نمی هراسد و آرام و متین ، بی التهاب و دغدغه حتی در هنگام ضعف و تنهایی چشم انتظار عنایت رب است؛عبدالمطلب از فرمانده سپاه فقط شترهای به غارت رفته اش را می خواهد و فرمانده در پاسخ می گوید آن چنان ابهت تو مرا گرفته بود که اگر بازگشت سپاه را می خواستی می پذیرفتم و عبدالمطلب پاسخ می دهد که «انا رب الابل و للبيت رب يمنعك» (من خداوند شترهاى به غارت رفتهام و خانهى امن و كعبهى رب و حرم اللَّه هم خداوندى دارد كه جلوگير تو خواهد بود)
شناختن خدا به این قدرت و ... که در ضعیف ترین حالت ها می تواند اوضاع را کاملا دگرگون کند دید انسان را کاملا عوض می کند.
نکته قابل توجه دیگر در نوع عذاب است که «طَيْراً ابابيلَ تَرْميهِمْ بِحِجارَةٍ مِنْ سِجّيلٍ» که یک عذاب توجيه ناپذير است و با تصادف و اتفاق و تحليلهاى طبيعى توجيه نمىشود. اگر طاعون و وبا و يا زلزله و آتشفشانى سپاه فیل را از پا در می آورد ،ممکن بود عده ای توجیه کنند که اتفاق طبیعی به طور تصادفی با آمدن سپاه فیل همزمان شداما اين كه دسته دسته پرندههايى از سمت دريا هجوم بياورند و سنگهاى رسوبى و گلواره را به منقارها و چنگها بگيرند و فقط به اصحاب فيل حمله كنند و حتى تا كنار پادشاه و در جلو چشم همهى آنها، آخرين نفر را تعقيب كنند را نمی توان با اتفاق های طبیعی توجیه کرد و بنابراین دست قدرت و حکمت خدا در این واقعه کاملاً روشن می شود.
این گونه عذاب سخت و توجیه ناپذیر است که انسان را به رب البیت (فلیعبدوا رب هذا البیت) و قدرت و حکمت و رأفت او متوجه می کند و گره می زند و عبودیت (فلیعبدوا) او را در انسان شکل می دهد.
نکته دیگردرباره ارتباط ماجرای اصحاب فیل و الفت قریش این است که قریش و به طور کلی حجاز بر خلاف بقیه نقاط دنیا دارای حکومت و یکپارچگی نبودند بلکه به صورت قبیله ای و بدون امنیت و الفت با درگیری های زیاد و خونریزی های مداوم زندگی را می گذراندند ، چنین جامعه ای برای الفت اجتماعی و الفت اقتصادی نیاز به محور امنی دارد و این محور امن با شکستن اصحاب فیل و تحقق امنیت مکه برای آن ها محقق می شود. بعید نیست این که در این سوره دوبار کلمه ایلاف به کار رفته اشاره به همین الفت اجتماعی و الفت اقتصادی باشد ؛ «لایلاف قریش» الفت قریش با هم (اجتماعی) «ایلافهم رحلة ...» که درباره سفرهای تجاری آن ها است اشاره به الفت اقتصادی.با این معزه الهی ، این محور امن که سبب الفت اجتماعی و اقتصادی می شود فراهم شده است.
اما تمام این ها و الفت ها جایگزین الفت اساسی که بتواند مردم را جمع کند و به فلاح و سعادت حقیقی برساند و آن ها در مقابل حاکمان ظالم جهان برانگیزد نمی شود لذا باید که به حبل الفت حقیقی چنگ بزنند لذا در ادامه می فرماید: «فلیعبدوا رب هذا البیت».
موفق باشید.