«و اذا الوحوش حشرت»؛ یعنی حتی حشرات هم محشور می شوند؟
تبهای اولیه
سلام بر همه گی
زود برم سر اصل مطلب!
اقا برای چی توی قران میگه که تمام وحوش محشور میشن؟
و اذالوحوش حشرت (هنگامی که وحوش محشور شوند)
حالا این یه طرف! سورا انعام آیه ۳۸ که میگه "نه تنها تمام وحوش حشرت! بلکه تماااااام جنبندگان هم حشرت" .. سوال اینه که حیوانات که نه دین و نه اختیار و نه راه دومی برای زندگی داشتن برای چی باید محشور بشن؟؟؟؟؟!!!!! البته قبلا این سوال رو پرسیدم و بهم گفتن که احتمالا برای شهادت دادن محشور میشن!!!! ولی حتی دایناسور ها و ماموت ها هم مصداق آیه ۳۸ انعام هستن!!!! اخه دایناسور چی دیده که بخواد شهادت بده!!!! پس شهادت دادن نمی تونه دلیل محشور شدنشون بشه!!
با تشکر فراوان
خدای من پشت و پناه همه تون
سلام بر همه گی
زود برم سر اصل مطلب!
اقا برای چی توی قران میگه که تمام وحوش محشور میشن؟
و اذالوحوش حشرت (هنگامی که وحوش محشور شوند)
حالا این یه طرف! سورا انعام آیه ۳۸ که میگه "نه تنها تمام وحوش حشرت! بلکه تماااااام جنبندگان هم حشرت" .. سوال اینه که حیوانات که نه دین و نه اختیار و نه راه دومی برای زندگی داشتن برای چی باید محشور بشن؟؟؟؟؟!!!!! البته قبلا این سوال رو پرسیدم و بهم گفتن که احتمالا برای شهادت دادن محشور میشن!!!! ولی حتی دایناسور ها و ماموت ها هم مصداق آیه ۳۸ انعام هستن!!!! اخه دایناسور چی دیده که بخواد شهادت بده!!!! پس شهادت دادن نمی تونه دلیل محشور شدنشون بشه!!
با تشکر فراوان
خدای من پشت و پناه همه تون
اين نکته را باید گفت كه لازمه انتقام از حيوانات در روز قيامت، اين نيست كه حيوانات در شعور و اراده با انسان مساوى بوده و در عين بى زبانى همه آن مدارج كمال را كه انسان در نفسانيات و روحيات سير مىكند، آنها نيز سير كنند، تا كسى اشكال كند و بگويد: اين سخن مخالف با ضرورت است، و شاهد بطلان آن آثارى است كه از انسان و حيوانات بروز مىكند، براى اينكه: صرف شريك بودن حيوانات با انسان در مساله" مؤاخذه" و" حساب" و" اجر" مستلزم شركت و تساويشان در جميع جهات نيست، به شهادت اينكه افراد همين انسان، در جميع جهات با هم برابر نيستند و جميع افراد انسان در روز قيامت از جهت دقت و سختگيرى در حساب، يك جور نبوده، عاقل و سفيه، رشيد و مستضعف به يك جور حساب پس نمىدهند.(2)
پاسخ به پرسش ها:
آیا به غیر از انسان ها و حیوانات سایر موجودات نیز محشور می شوند؟
پاسخ این است که بله به غیر از آیه شریفه 38 سوره انعام،
پرسش دیگر که خود دو پرسش است این که:
آيا حيوانات تكاليف خود را در دنيا از پيغمبرى كه وحى بر او نازل مىشود مىگيرند يا نه؟
و آيا پيغمبرانى كه فرضا هر كدام به يك نوع از انواع حيوانات مبعوث مىشوند، از افراد همان نوعند يا نه؟ جوابش اين است كه: تا كنون بشر نتوانسته از عالم حيوانات سر درآورده و حجابهايى كه بين او و بين حيوانات وجود دارد، پس بزند، لذا بحث كردن ما پيرامون اين سؤال، فائدهاى نداشته و جز سنگ به تاريكى انداختن چيز ديگرى نيست، كلام الهى نيز، تا آنجا كه ما از ظواهر آن مىفهميم، كوچكترين اشارهاى به اين مطلب نداشته و در روايات وارده از رسول خدا و ائمه اهل بيت سلام الله علیهم اجمعین هم چيزى كه بتوان اعتماد بر آن نمود ديده نمىشود.
از آن چه كه گفتيم به خوبى معلوم شد كه اجتماعات حيوانى هم مانند اجتماعات بشرى، ماده و استعداد پذيرفتن دين الهى در فطرتشان وجود دارد، همان فطرياتى كه در بشر سر چشمه دين الهى است و وى را براى حشر و بازگشت به سوى خدا، قابل و مستعد مىسازد، در حيوانات نيز هست. گو اين كه حيوانات بطورى كه مشاهده مىكنيم، جزئيات و تفاصيل معارف انسانى را نداشته و مكلف به دقائق تكاليفى كه انسان از ناحيه خداوند مكلف به آن است، نيستند، چنان كه آيات قرآنى نيز اين مشاهده را تاييد مىنمايد، زيرا جميع اشياء عالم را مسخر انسان مىداند و او را از ساير حيوانات افضل مىشمارد. اين منتها چيزيست كه در باره حيوانات مىتوان اظهار داشت.(4)
و اما مشابه با پرسش های قبلی که مربوط به یکی از تفاسیر بیان شد این پرسش نیز در تفسیر دیگری بیان شد که:
آيا رستاخيز براى حيوانات هم وجود دارد؟
شك نيست كه نخستين شرط حساب و جزا مسئله عقل و شعور و بدنبال آن تكليف و مسئوليت است، طرف داران اين عقيده مىگويند مداركى در دست است كه نشان مىدهد حيوانات نيز به اندازه خود داراى درك و فهمند، از جمله:
زندگى بسيارى از حيوانات آميخته با نظام جالب و شگفتانگيزى است كه روشنگر سطح عالى فهم و شعور آنها است كيست كه درباره مورچگان و زنبور عسل و تمدن عجيب آن ها و نظام شگفتانگيز لانه و كندو، سخنانى نشنيده باشد، و بر درك و شعور تحسين آميز آنها آفرين نگفته باشد؟ ...چه مانعى دارد كه اين اعمال همانطور كه ظواهرشان نشان مىدهد ناشى از عقل و درك باشد؟ ...علاقه اى كه بسيارى از حيوانات تدريجا به صاحب خود پيدا مىكنند شاهد ديگرى براى اين موضوع است، بسيارى از سگ هاى درنده و خطرناك نسبت به صاحبان خود و حتى فرزندان كوچك آنان مانند يك خدمت گزار مهربان رفتار مىكنند... مسلم است آن ها را به آسانى نمىتوان ناشى از غريزه دانست، زيرا غريزه معمولا سرچشمه كارهاى يك نواخت و مستمر است، اما اعمالى كه در شرائط خاصى كه قابل پيش بينى نبوده بعنوان عكس العمل انجام مىگردد به فهم و شعور شبيه تر است تا به غريزه.
داستان فرار كردن مورچگان از برابر لشگر سليمان، و داستان آمدن هدهد به منطقه" سبا و يمن" و آوردن خبرهاى هيجان انگيز براى سليمان (که در کتاب خدا بیان شده است) شاهد اين مدعا است.(5)
پرسش مهم:
سؤال مهمى كه در اينجا پيش مىآيد اين است كه آيا مي توانيم قبول كنيم حيوانات تكاليفى دارند با اين كه يكى از شرائط مسلم تكليف عقل است؟
در پاسخ اين سؤال بايد گفت كه تكليف مراحلى دارد و هر مرحله ادراك و عقلى متناسب خود مىخواهد، تكاليف فراوانى كه در قوانين اسلامى براى يك انسان وجود دارد به قدرى است كه بدون داشتن يك سطح عالى از عقل و درك انجام آنها ممكن نيست و ما هرگز نمىتوانيم چنان تكاليفى را براى حيوانات بپذيريم، زيرا شرط آن، در آن ها حاصل نيست، اما مرحله ساده و پائين ترى از
تكليف تصور مىشود كه مختصر فهم و شعور براى آن كافى است، ما نمىتوانيم چنان فهم و شعور و چنان تكاليفى را به طور كلى در باره حيوانات انكار كنيم.
با توجه به تفاوت مراتب تكليف، و تفاوت مراتب عقل اشكال بالا در مورد حيوانات نيز حل مىشود.(6)
و بالاخره در یکی دیگر از تفاسیر روایتی ذکر شده است که خواندن آن عبرت انگیز است.
از ابو ذر روايت است كه: ما در حضور پيامبر بوديم. دو گوسفند با شاخ خود به جان يك ديگر افتادند. فرمود: مىدانيد چرا اين ها به يكديگر شاخ مىزنند؟ گفتيم:
نمي دانيم. فرمود: خدا مي داند و به زودى ميان آن ها حكم مىكند! طبق اين روايات، شباهت حيوانات با ما در اين است كه آن ها هم در روز قيامت محشور و قصاص می شوند.(7)
پی نوشت ها:
1. سوره نحل آیه 61
2.علامه طباطبایی سید محمد حسین، تفسیر المیزان،ترجمه موسوی همدانی سید محمد باقر،قم،انتشارات اسلامی،سال 1374 خورشیدی،چاپ پنجم، ج 7 ص 109
3. همان، ص 108
4. همان،ص 111
5.آیت الله ناصر مکارم شیرازی، تفسير نمونه،تهران،انتشارات اسلامیه،سال 1374خورشیدی، ج5، ص 224
6. همان، ص 226
7.شیخ طبرسی،تفسیر مجمع البیان، ترجمه مترجمان،تهران،انتشارات فراهانی،سال 1360 خورشیدی،چاپ اول، ج8، ص 82
هو وهاب الصور
با سلام و ادب و تشکر از توضیحات استاد محسن گرامی
براهین مختلفی بر تجرد نفوس حیوانی ارائه شده است از جمله ملا صدرا می فرماید:
"هر حیوانی در پی لذت و کامیابی و گریزان از درد و رنج است،این واقعیت بدون توجه و علم
حیوان به درد و رنج خود توجیهی ندارد و این مقتضی علم حیوان به خود است"
از سوی دیگر هر موجودی که عالم به خودش باشد مجرد است.ملا صدرا به ادراک خیالی حیوان به ذات
خود باور قطعی دارد.
طبق این باور نفس اگر به مرتبه ی تجرد خیال برسد دیگر تباه نمی شود چرا که خود گوهری غیر مادی
است و انقطاع از ماده موجب فسادش نمی شود.بنابراین می توان راهی برای اثبات حشر حیوانات باشد.
درود بر کارشناس محترم و عرض تشکر بابت پاسختون،
هضم این موضوع برای بنده یکم.مشکله. حیوانات چه طور به هم ظلم.میکنن؟؟ ما زمانی میتونیم بگیم یک حیوان بر حیوان دیگر ظلم.کرده که اگر یک حیوان دیگر جای اون حیوان ظالم بود چنین کاری نمی کرد!! که بنده بعید میدونم چنین چیزی باشه! لذا حیوانات ویژگی ها و اخلاق های مشابه دارن! مثلا یک ببر رو در نظر بگیرد که در حال خوردن یک آهو هست! و یک ببر دیگه از دور به این ببر نزدیک میشه و قصد همسفره شدن با این ببر رو داره! ولی این ببر مقاومت میکنه و اجازه همسفره شدن رو نمیده!!! و شاید این از نظر ما ظلم باشه ولی هر ببر دیگه ای هم اگه بود همین کارو میکرد! پس بر ببر خاطی ایرادی وارد نیست! البته این فقط یه مثال برای رسوندن منظورم بود .. خلاصه همه حیوانات هم جنس در شرایط خاص رفتار های مشابهی نشون میدن! .. پس نمی تونیم بر رفتار هاشون ایراد بگیریم ... مثلا شما سگ هارو مثال زدید و فرمودید که سگ ها نسبت به صاحبشون وفادار هسسستن! خب این خصوصیت تمام سگ هاست و نمیشه بابت این در قیامت بهشون پاداش داد!
هو وهاب الصوربا سلام و ادب و تشکر از توضیحات استاد محسن گرامی
براهین مختلفی بر تجرد نفوس حیوانی ارائه شده است از جمله ملا صدرا می فرماید:
"هر حیوانی در پی لذت و کامیابی و گریزان از درد و رنج است،این واقعیت بدون توجه و علم
حیوان به درد و رنج خود توجیهی ندارد و این مقتضی علم حیوان به خود است"
از سوی دیگر هر موجودی که عالم به خودش باشد مجرد است.ملا صدرا به ادراک خیالی حیوان به ذات
خود باور قطعی دارد.
طبق این باور نفس اگر به مرتبه ی تجرد خیال برسد دیگر تباه نمی شود چرا که خود گوهری غیر مادی
است و انقطاع از ماده موجب فسادش نمی شود.بنابراین می توان راهی برای اثبات حشر حیوانات باشد.
درود بر خواهر عزیزم!
سپاس گزارم بابت مشارکت در بحث
خب ینی چون به خودشون توجه میکنن باید محشور بشن؟
خب این نمی تونه بر حسب غریزه باشه؟؟
[=arial]هر چیزی که موجود شدهرگز نابود نخواهد شد
[=arial]
از برخی آیات قرانی بر می آید که همه ی جهان در آستانه ی قیامت به حالت جمع درآمده و از کثرت و چندگانگی خارج می شود.انجا که می فرماید:کوه ها متلاشی می شوند یا خورشید تاریک می شود،آسمان شکافته می شود،دریاها منفجر می شوند و...و یا می فرماید:روزی که آسمان در هم پیچیده و جمع می شود مانند جمع شدن کتاب در دو جلدش( ).این ها نشان می دهد که از حالت کثرت خارج می شوند
[=arial]
ولی آیاتی نیز وجود دارد که می توان تا حدودی از آن ها حشر موجودات به صورت انفرادی را برداشت کرد: هیچ جنبنده ای و هیچ پرنده ای که با دو بال پرواز می کند نیست مگر اینکه امت هائی مانند شما هستند هیچ چیز را در کتاب فرو گذار نکرده ایم سپس به سوی پروردگارشان محشور می شوند(انعام 38)این ایه جنبندگان زمینی و پرندگان را مانند انسان دانسته و در آخر آیه به حشر آنان اشاره می کند که البته تصریح آن به حشر انفرادی چندان هم روشن نیست.[=arial]
منبع
خب این نمی تونه بر حسب غریزه باشه؟؟
با سلام
غریزه مربوط به افعال است نه احساس و یا ادراک.
توضیح اینکه ما راجع به نیرویی در حیوان سخن گفتیم
که باعث درک صور جزئی و انطباع آن در مخیله ی او می شود
و عامل درک درد و لذت است.و این با غریزه فرق دارد.
با سلامغریزه مربوط به افعال است نه احساس و یا ادراک.
توضیح اینکه ما راجع به نیرویی در حیوان سخن گفتیم
که باعث درک صور جزئی و انطباع آن در مخیله ی او می شود
و عامل درک درد و لذت است.و این با غریزه فرق دارد.
درود بر شما
ولی خب این نمی تونه دلیلی بر محشور شدن باشه .. برای محشور شدن شعور و اختیار لازمه
برای محشور شدن شعور و اختیار لازمه
سلام علیکم
شعور در حدّ قوه ی واهمه و خیال دارند، برای حشر
هم داشتن نفس مجردی که با فنای بدن باقی بماند کافی است
و اختیار هم علت تکلیف است نه حشر.
شك نيست كه نخستين شرط حساب و جزا مسئله عقل و شعور و بدنبال آن تكليف و مسئوليت است، طرف داران اين عقيده مىگويند مداركى در دست است كه نشان مىدهد حيوانات نيز به اندازه خود داراى درك و فهمند، از جمله:
زندگى بسيارى از حيوانات آميخته با نظام جالب و شگفتانگيزى است كه روشنگر سطح عالى فهم و شعور آنها است كيست كه درباره مورچگان و زنبور عسل و تمدن عجيب آن ها و نظام شگفتانگيز لانه و كندو، سخنانى نشنيده باشد، و بر درك و شعور تحسين آميز آنها آفرين نگفته باشد؟ ...چه مانعى دارد كه اين اعمال همانطور كه ظواهرشان نشان مىدهد ناشى از عقل و درك باشد؟ ...علاقه اى كه بسيارى از حيوانات تدريجا به صاحب خود پيدا مىكنند شاهد ديگرى براى اين موضوع است، بسيارى از سگ هاى درنده و خطرناك نسبت به صاحبان خود و حتى فرزندان كوچك آنان مانند يك خدمت گزار مهربان رفتار مىكنند... مسلم است آن ها را به آسانى نمىتوان ناشى از غريزه دانست، زيرا غريزه معمولا سرچشمه كارهاى يك نواخت و مستمر است، اما اعمالى كه در شرائط خاصى كه قابل پيش بينى نبوده بعنوان عكس العمل انجام مىگردد به فهم و شعور شبيه تر است تا به غريزه.
مورچه ها و زنبور ها دارای هوش خاصی نیستن؛ از یک سری قواعد ساده پیروی می کنن که این قواعد در اجتماع به خوبی کار می کنن.
سگها هم طوری انتخاب شدن که هنگام دیدن دوستانشون اکسی توسین بیشتری ترشح کنن که روی رفتارشون تاثیر می ذاره. چیزی به نام «رفتار غیر غریزی» در جانداران وجود نداره.
سلام علیکمشعور در حدّ قوه ی واهمه و خیال دارند، برای حشر
هم داشتن نفس مجردی که با فنای بدن باقی بماند کافی است
و اختیار هم علت تکلیف است نه حشر.
چه طور اثبات میشه که حیوانات شعور دارن؟
داشتن نفس مجرد رو کی اثبات کردید!
بله خب اختیار علت تکلیفه و تکلیف علت حشر! حالا من میانبر زدم شما سخت نگیرید ...
چه طور اثبات میشه که حیوانات شعور دارن؟
یکی از دلایلش تربیت پذیر بودن آنهاست
شیری که از میان حلقه آتش می پرد و یا در مقابل مربیش زانو می زند
یا موشی که روی قرقره راه می رود یا دلفینی که والیبال بازی می کند
مطمئنا از روی غریزه این کارها را انجام نمی دهد.
داشتن نفس مجرد رو کی اثبات کردید!
اگر به پستهای قبل باز گردید عرض شد حیوانات درد و لذت را ادراک می کنند این
یعنی به خویش آگاهند و این از صفات نفس مجرد است.
حالا من میانبر زدم شما سخت نگیرید ...
حضرتعالی هم بحث را خیلی سهل نگیرید.
یکی از دلایلش تربیت پذیر بودن آنهاست
اصلا ملتفت نمیشم که چه ارتباطی بین تربیت شدن و شعور هست! اون حیوان نمی فهمه کاری که برای انجامش تربیت شده کار خوبیه یا کار بدی!!! و فقط اون کارو همینجوری الکی الکی انجام میده! که میشه گفت این مربوط به حافظه میشه نه شعور!
اگر به پست های قبلی بازگردید عرض شد حیوانات درد و لذت را ادراک می کنند این یعنی به خویش آگاهند و این از صفات نفس مجرد است
نفس مجرد همون روحه؟؟
و فقط اون کارو همینجوری الکی الکی انجام میده
مبدأی برای افعال، به نام الکی الکی نداریم، این بحث علمی است جناب!!!!!
ابتدا مشخص بفرمائید مبدأ افعال حیوانات چیست،سپس می توان راجع به اینکه حیوان دارای
نفس مجرد است یا خیر سخن گفت.
مبدأی برای افعال، به نام الکی الکی نداریم، این بحث علمی است جناب!!!!!ابتدا مشخص بفرمائید مبدأ افعال حیوانات چیست،سپس می توان راجع به اینکه حیوان دارای
نفس مجرد است یا خیر سخن گفت.
گفتم که منبعش حافظس
گفتم که منبعش حافظس
تصاویری که از اشیاء یا وقایع در ذهن ترسیم می شوند مادیند؟
یعنی عین آن شیء یا صحنه به ذهن منتقل می شود؟
تصاویری که از اشیاء یا وقایع در ذهن ترسیم می شوند مادیند؟یعنی عین آن شیء یا صحنه به ذهن منتقل می شود؟
در اینکه تصاویر ساخته شده در ذهن ماده هستن یا نه رو نمی دونم!
ولی خب در این جهان هر چیزی یا ماده س یا اثری از یک ماده س! و خارج از این دوحال تا به حال چیزی به ثبت نرسیده! تصاویر ذهنی هم نباید از این دو حال خارج باشن! ولی متوجه ربطش به موضوع نشدم!
یعنی عین آن شیء یا صحنه به ذهن منتقل می شود؟
خب قطعا خیر ... عین ان شی که به ذهن متنقل نمیشه .. تصویری از اون شی به ذهن منتقل میشه که اون تصویر میتونه ناقص یا کامل باشه
خب قطعا خیر ... عین ان شی که به ذهن متنقل نمیشه .. تصویری از اون شی به ذهن منتقل میشه که اون تصویر میتونه ناقص یا کامل باشه
بله دقیقا،این یعنی تصویر شیء، مجرد از ماده است و اگر نفس حیوانی مجرد نباشد قادر به حفظ تصاویر
غیر مادی نیست.
بله دقیقا،این یعنی تصویر شیء، مجرد از ماده است و اگر نفس حیوانی مجرد نباشد قادر به حفظ تصاویرغیر مادی نیست.
پس با این حساب آیینه هم داری نفس مجرده! چون تصاویر غیر مادی داخلش ثبت میشه
پس با این حساب آیینه هم داری نفس مجرده! چون تصاویر غیر مادی داخلش ثبت میشه
مثال خوبی است اما همینطور که می دانید فقط یک مثال است.
آئینه نمی تواند تصویر را در خود حفظ کند و به محض اینکه صاحب تصویر از جلوی آئینه غایب شود دیگر
تصویری در آن نخواهد بود.اما نفس مجرد نه تنها آن تصاویر را نگه می دارد بلکه می تواند به یاد بیاورد.
چرا که وجود آن تصاویر قائم به نفس است.
چه طور اثبات میشه که حیوانات شعور دارن؟
با عرض سلام
نه تنها حیوانات شعور دارند بلکه جمادات و نباتات هم شعور دارند.
بر اساس حکمت و مبانی دین اسلام تمامی موجودات عالم هدفمند خلق شدهاند و بر اساس همین آموزهها حیوانات به عنوان تشکیل دهنده بخش عظیمی از موجودات آفرینش دارای ویژگیهایی هستند.
به گزارش ایسنا، آیه 38 از سوره «انعام» در مورد این موضوع سخن میگوید که در ادامه به متن، ترجمه و بخشی از مفاهیم مرتبط با آن پرداخته میشود:
متن آیه:
«وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُکُمْ ۚمَا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیْءٍ ۚثُمَّ إِلَیٰ رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ»
ترجمه آیه:
"هیچ جنبندهای در زمین و هیچ پرندهای که با دو بال خود پرواز میکند، نیست مگر اینکه امتهایی همانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب، فرو گذار نکردیم، سپس همگی به سوی پروردگارشان محشور میگردند."
قرآن توجه خاصی به زندگی حیوانات دارد و از یادآوری خلقت، شعور و صفات آنها در راه هدایت مردم استفاده میکند:
«و فی خلقکم و ما یبث من دابة آیات لقوم یوقنون»(جاثیه آیه 4)
"و در آفرینش خودتان و آنچه از (انواع) جنبنده(ها) پراکنده میگرداند، برای مردمی که یقین دارند نشانههایی است."
در روایات و تجارب انسانی هم نمونههای فراوانی دربارهی شعور و درک حیوانات به چشم میخورد و برای یافتن شباهتها و آشنایی با زندگی حیوانات، باید اندیشه و دقت داشت.«امم امثالکم»
از آیات و روایات و تجارب برمیآید که شعور، ویژه انسان نیست. از جمله:
1- حضرت سلیمان(ع) همراه با سپاهیانشان از منطقهای عبور میکردند، مورچهای به سایر مورچگان گفت: "فوری به خانههایتان بروید، تا زیر پای ارتش سلیمان له نشوید."(سوره «نمل» آیه 18)
شناخت دشمن، جزو غریزهی مورچه است، ولی اینکه میفهمد این شخص نامش سلیمان و همراهانش ارتش اویند، این بالاتر از غریزه است.
2- هدهد در آسمان از شرک مردم زمینی مطلع شده و نزد سلیمان(ع) گزارش میدهد که مردم منطقهی "سبأ"، خداپرست نیستند، آنگاه ماموریت ویژهای مییابد، شناخت توحید و شرکت و زشتی شرک و ضرورت گزارش به سلیمان پیامبر(ع) و ماموریت ویژهی پیامرسانی، مسالهای بالاتر از غریزه است.
3- این که هدهد در جواب بازخواست حضرت سلیمان(ع) از علت غایب بودنش عذری موجه و دلیلی مقبول میآورد، نشانه شعوری بالاتر از غریزه است.
4- اینکه قرآن میگوید:
"همه موجودات، تسبیحگوی خدایند ولی شما نمیفهمید"، (سوره «اسراء» آیه 44) تسبیحی تکوینی نیست، زیرا آن را ما میفهمیم، پس قرآن تسبیح از نوع دیگری را میگوید.
5- در آیات قرآن، سجده برای خدا، به همه موجودات نسبت داده شده است:
«ولله یسجد ما فیالسموات و ما فیالارض»(«نحل» آیه 49)
"تمام آنچه در آسمانها و زمین از جنبندگان وجود دارد، و همچنین فرشتگان، برای خدا سجده میکنند"
6- پرندگان در نمایش نظامی حضرت سلیمان(ع) شرکت داشتند:
«و حشر لسلیمان جنوده من الجن و الانس و الطیر»(«نمل» آیه17)
7- حرف زدن پرندگان با یکدیگر و افتخار حضرت سلیمان(ع) به اینکه خداوند، زبان پرندگان را به او آموخته است. «علمنا منطق الطیر»(«نمل» آیه16)
8- آیه:
«و اذا الوحوش حشرت»(سوره «تکویر» آیه 5) محشور شدن حیوانات را در قیامت مطرح میکند.
9- آیه «و الطیر صافات کل قد علم صلاته و تسبیحه»(سوره «نور» آیه 41) نشانهی شعور و عبادت آگاهانهی حیوانات است.
10- وجود وفا در برخی حیوانات، از جمله سگ نسبت به صاحبخانه و فرزندانش.
11- تعلیم سگ شکاری و سگ پلیس برای کشف قاچاق، یا خرید جنس، نشانهی آگاهی خاص آن حیوانات است.
12- اسلام از ذبح حیوانات در برابر چشم حیوان دیگر، نهی کرده است که این نشانه شعور حیوان نسبت به ذبح و کشتن است.
منابع:
کتاب دقایقی با قرآن، تالیف حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی، ناشر: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، نوبت چاپ پانزدهم زمستان سال 1390
پایگاه تخصصی ترجمه قرآن کریم wwwmaarefqurannet (ترجمه آیتالله مکارم شیرازی)
شعور در عالم جمادات
از آيات متعدد قرآن مجيد استفاده مىشود كه جمادات، نوعى شعور دارند. اما شعور آنها براى انسانها قابل درك نيست.
حقيقت اين است كه تمام موجودات جهان از انسان و حيوان گرفته تا گياه و جماد هر كدام از آنها در مرتبه وجودى خود داراى شعور مخصوص به خود هستند و شعورِ هر نوعى براى نوع ديگر قابل فهم نيست. البته اين شعور مراتبى دارد. انسان داراى عاليترين نوع شعور است و در ميان انسانها هم شعور، مراتب مختلفى دارد. شما ببينيد از شعور يك پيغمبر تا شعور يك كودك نوزاد تا چه حد فاصله وجود دارد؟
حيوانات نيز شعور دارند ولى مرتبه شعور آنها از انسان پائينتر است و در عين حال ميان خود آنها نيز مراتبى دارد. گياهان نيز در مرتبههاى نازلتر از حيوانات شعور دارند و امروز اين مطلب از مسلمات است كه گياهان نوعى شعور دارند و جاى ترديد نيست و در زيستشناسى گياهى به ثبوت رسيده است تا مىرسيم به عالم جماد. آنها نيز شعور مخصوص به خود را دارند منتها براى ما قابل درك نيست. اينكه جمادات انواع و اقسامى دارند، خود قابل تأمل است. بعضى از آنها را سنگها تشكيل مىدهند كه خود داراى انواعى هستند.
بعضى از آنها را فلزات و يا معادن ديگر تشكيل مىدهند و بعضى از آنها مايعات هستند و عوامل گوناگون در آنها تغييراتى مىدهند و گاهى عناصر تشكيل دهنده آنها دگرگون مىشوند و شكلهاى مختلفى به خود مىگيرند مايعات گاهى تبديل به بخار و گاهى تبديل به يخ مىشوند. فلزات و معادن با تركيبهاى جديد، موجودات جديدى مىشوند و خاصيتهاى گوناگونى مىيابند و بعضى ازعناصر با فعل و انفعالهاى خاصى عكسالعملهاى عجيبى از خود نشان مىدهند كه يك نمونه آن انفجار مهيبى است كه از شكافتن اتم به وجود مىآيد و انرژىعظيمى آزاد مىشود.
اين تغييرات و فعل و انفعالات و فراوانى و تنوع خواص جمادات، نشانگر اين حقيقت است كه در عالم جماد هم نوعى شعور وجود دارد كه براى ما قابل لمس و درك نيست ولى آثار و خواص آن را مىبينيم.
در اينجا به سراغ قرآن مىرويم و مىبينيم كه قرآن در آيات متعددى به جمادات نسبت شعور مىدهد و حتى خاطرنشان مىسازد كه آنها خدا را تسبيح مىگويند ولى تسبيح گفتن آنها به صورتى است كه براى انسانها قابل فهم نيست و انسان ابزار لازم را در جهت فهم و درك تسبيح گويى جمادات ندارد. به اين آيات توجه كنيد:
«وَ اِنْ مِنْ شَىءٍ الاّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِ رَبِّهِ و لكنْ لاتَفْقَهونَ تَسْبيحَهُم». (اسراء /44)
«چيزى وجود ندارد مگر اينكه به عنوان سپاس پروردگار او را تسبيح مىگويد ولى شما تسبيحگويى آنها را نمىفهميد».
«و يُسَبِّحُ الرَّعْدَ بِحَمْدِهِ و المَلائِكَةِ مِنْ خيفَتِهِ». (رعد / 13)
«رعد به عنوان سپاس او را تسبيح مىگويد و نيز فرشتگان از بيم او».
«لَوْ اَنْزَلْنا هذَا القرآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَاَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ الله». (حشر / 21)
«اگر اين قرآن را بر كوه نازل مىكرديم آن را از ترس خداوند در حال خشوع مىديدى».
«و اِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ الله». (بقره /74)
«همانا بعضى از سنگها از خوف خداوند فرو مىريزند».
«انّا سَخَّرْ نَا الجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالعَشىِّ و الاشْراق». (ص /18)
«ما كوهها را براى او (داوود) تسخير كرديم آنها هر شبانگاه و بامداد تسبيح مىگويند».
در اين آيات و نظاير آنها نوعى درك و شعور براى موجودات عالم از جمله جمادات نسبت داده شده كه موجب تسبيح گويى و خشيت آنها در برابر خداوند است. البته منظور از تسبيح آنها اين نيست كه اين موجودات به وجود صانع دلالت دارند زيرا كه ما اين معنا را درك مىكنيم درحالى كه قرآن اظهار مىدارد كه شما تسبيح آنها را درك نمىكنيد معلوم مىشود كه آنها نوعى شعور دارند كه براى ما قابل درك نيست.
همچنين در آيات متعددى جمادات مورد خطاب قرار داده شدهاند و از اينكه آنها چيزى را پذيرفتند يا نپذيرفتند، سخن به ميان آمده است.
هر چند كه اين آيات را مىتوان حمل بر عالم تكوين كرد ولى در عين حال بيانگر اين معنا هستند كه آنها هم ولو در عالم تكوين قابل خطاب هستند و يا حتى مىتوانند چيزى را نپذيرند به چند آيه در اين زمينه توجه فرماييد:
«انّا عَرَضْنَا الاَمانَةَ على السّمواتِ و الارض و الجبال فابين ان يحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان» (احزاب / 72)
«ما امانت (تكليف) را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم آنها از حمل كردن آن امتناع كردند و از آن روى برتافتند و انسان آن را حمل نمود».
«و لقد آتينا داود منّا فضلا يا جبال اوّ بى معه و الطير» (سبأ/10)
«هر آينه داوود را از جانب خود برترى داديم اى كوهها و اى مرغان با او (در تسبيح خدا) همنوا شويد».
«و قيل يا ارض ابلعى ماءك و يا سماء اقلعى» (هود /44)
«و گفته شد اى زمين آب خود را فرو ببر و اى آسمان باز ايست (مربوط به پايان طوفان نوح)».
«فقال لها و للارض ائتيا طوعا او كرها قالتا اتينا طائعين» (فصلت /11)
«پس به آسمان و زمين گفت: خواه و ناخواه بياييد گفتند: با رغبت آمديم».
ونيز در آياتى از قرآن مجيد به جمادات نسبتهايى داده شده كه مستلزم داشتن نوعى شعور است هر چند كه مىتوان آنها را نوعى مجاز دانست كه در محاورات مردم هم از آن استفاده مىشود. ولى اگر حقيقتى وجود داشته باشد و ما بتوانيم در جمادات هم نوعى شعور قايل شويم، لزومى ندارد كه آنها را حمل بر مجاز كنيم. در اين زمينه نيز چند آيه را به عنوان نمونه مىآوريم:
«تكاد السموات يتفطّرن منه و تنشق الارض و تخرّ الجبال هدّاً»(مريم /90). «نزديك است از اين سخن آسمانها شكافته شوند و زمين نيز شكافته شود و كوهها فرو ريزند».
«فما بكت عليهم السماء و الارض و ما كانوا منظرين» (دخان /29). «آسمان و زمين بر آنها گريه نكرد و آنها مهلت داده نشدند».
همچنين در معجزات پيامبران مواردى وجود دارد كه در آنها جمادات كارهاى آگاهانه انجام دادهاند و يا حتى احساس خود را ظاهر كردهاند كه نمونه آن داستان ستون حنّانه يكى از ستونهاى مسجد پيامبر است كه در فراق رسول خداصلى الله عليه وآله ناليد.(1)
با توجه به مجموع مطالبى كه گفته شد از لحاظ عقلى هيچ بعيد نيست كه جمادات نيز از نوعى شعور و احساس برخوردار باشند كه با معيارها و مقياسهايى كه ما به آنها عادت كردهايم و محدوديتهايى كه داريم، وجود آن را درك نكنيم و به حقيقتِ آن پىنبريم بخصوص اينكه از ظاهر آيات قرآنى وجود چنين شعورى قابل دريافت است.پینوشت:
[/HR]1) بحار الانوار ج 17 ص 365
منبع
مثال خوبی است اما همینطور که می دانید فقط یک مثال است.آئینه نمی تواند تصویر را در خود حفظ کند و به محض اینکه صاحب تصویر از جلوی آئینه غایب شود دیگر
تصویری در آن نخواهد بود.اما نفس مجرد نه تنها آن تصاویر را نگه می دارد بلکه می تواند به یاد بیاورد.
چرا که وجود آن تصاویر قائم به نفس است.
موبایل چی!
هم تصاویر رو در خودش نگهداری میکنه هم به یاد میاره
موبایل چی!
هم تصاویر رو در خودش نگهداری میکنه هم به یاد میاره
یعنی یک موجود جاندار را با یک شیء بی جان مقایسه می کنید؟!
به چنین ابزاری برنامه می دهند،مستقلا که عمل نمی کند.
با عرض سلام
نه تنها حیوانات شعور دارند بلکه جمادات و نباتات هم شعور دارند.
بر اساس حکمت و مبانی دین اسلام تمامی موجودات عالم هدفمند خلق شدهاند و بر اساس همین آموزهها حیوانات به عنوان تشکیل دهنده بخش عظیمی از موجودات آفرینش دارای ویژگیهایی هستند.به گزارش ایسنا، آیه 38 از سوره «انعام» در مورد این موضوع سخن میگوید که در ادامه به متن، ترجمه و بخشی از مفاهیم مرتبط با آن پرداخته میشود:
متن آیه:«وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُکُمْ ۚمَا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیْءٍ ۚثُمَّ إِلَیٰ رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ»
ترجمه آیه:
"هیچ جنبندهای در زمین و هیچ پرندهای که با دو بال خود پرواز میکند، نیست مگر اینکه امتهایی همانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب، فرو گذار نکردیم، سپس همگی به سوی پروردگارشان محشور میگردند."
قرآن توجه خاصی به زندگی حیوانات دارد و از یادآوری خلقت، شعور و صفات آنها در راه هدایت مردم استفاده میکند:
«و فی خلقکم و ما یبث من دابة آیات لقوم یوقنون»(جاثیه آیه 4)
"و در آفرینش خودتان و آنچه از (انواع) جنبنده(ها) پراکنده میگرداند، برای مردمی که یقین دارند نشانههایی است."
در روایات و تجارب انسانی هم نمونههای فراوانی دربارهی شعور و درک حیوانات به چشم میخورد و برای یافتن شباهتها و آشنایی با زندگی حیوانات، باید اندیشه و دقت داشت.«امم امثالکم»
از آیات و روایات و تجارب برمیآید که شعور، ویژه انسان نیست. از جمله:
1- حضرت سلیمان(ع) همراه با سپاهیانشان از منطقهای عبور میکردند، مورچهای به سایر مورچگان گفت: "فوری به خانههایتان بروید، تا زیر پای ارتش سلیمان له نشوید."(سوره «نمل» آیه 18)
شناخت دشمن، جزو غریزهی مورچه است، ولی اینکه میفهمد این شخص نامش سلیمان و همراهانش ارتش اویند، این بالاتر از غریزه است.
2- هدهد در آسمان از شرک مردم زمینی مطلع شده و نزد سلیمان(ع) گزارش میدهد که مردم منطقهی "سبأ"، خداپرست نیستند، آنگاه ماموریت ویژهای مییابد، شناخت توحید و شرکت و زشتی شرک و ضرورت گزارش به سلیمان پیامبر(ع) و ماموریت ویژهی پیامرسانی، مسالهای بالاتر از غریزه است.3- این که هدهد در جواب بازخواست حضرت سلیمان(ع) از علت غایب بودنش عذری موجه و دلیلی مقبول میآورد، نشانه شعوری بالاتر از غریزه است.
4- اینکه قرآن میگوید:
"همه موجودات، تسبیحگوی خدایند ولی شما نمیفهمید"، (سوره «اسراء» آیه 44) تسبیحی تکوینی نیست، زیرا آن را ما میفهمیم، پس قرآن تسبیح از نوع دیگری را میگوید.5- در آیات قرآن، سجده برای خدا، به همه موجودات نسبت داده شده است:
«ولله یسجد ما فیالسموات و ما فیالارض»(«نحل» آیه 49)
"تمام آنچه در آسمانها و زمین از جنبندگان وجود دارد، و همچنین فرشتگان، برای خدا سجده میکنند"
6- پرندگان در نمایش نظامی حضرت سلیمان(ع) شرکت داشتند:
«و حشر لسلیمان جنوده من الجن و الانس و الطیر»(«نمل» آیه17)
7- حرف زدن پرندگان با یکدیگر و افتخار حضرت سلیمان(ع) به اینکه خداوند، زبان پرندگان را به او آموخته است. «علمنا منطق الطیر»(«نمل» آیه16)
8- آیه:«و اذا الوحوش حشرت»(سوره «تکویر» آیه 5) محشور شدن حیوانات را در قیامت مطرح میکند.
9- آیه «و الطیر صافات کل قد علم صلاته و تسبیحه»(سوره «نور» آیه 41) نشانهی شعور و عبادت آگاهانهی حیوانات است.
10- وجود وفا در برخی حیوانات، از جمله سگ نسبت به صاحبخانه و فرزندانش.
11- تعلیم سگ شکاری و سگ پلیس برای کشف قاچاق، یا خرید جنس، نشانهی آگاهی خاص آن حیوانات است.12- اسلام از ذبح حیوانات در برابر چشم حیوان دیگر، نهی کرده است که این نشانه شعور حیوان نسبت به ذبح و کشتن است.
منابع:کتاب دقایقی با قرآن، تالیف حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی، ناشر: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، نوبت چاپ پانزدهم زمستان سال 1390
پایگاه تخصصی ترجمه قرآن کریم wwwmaarefqurannet (ترجمه آیتالله مکارم شیرازی)
شعور در عالم جمادات
از آيات متعدد قرآن مجيد استفاده مىشود كه جمادات، نوعى شعور دارند. اما شعور آنها براى انسانها قابل درك نيست.حقيقت اين است كه تمام موجودات جهان از انسان و حيوان گرفته تا گياه و جماد هر كدام از آنها در مرتبه وجودى خود داراى شعور مخصوص به خود هستند و شعورِ هر نوعى براى نوع ديگر قابل فهم نيست. البته اين شعور مراتبى دارد. انسان داراى عاليترين نوع شعور است و در ميان انسانها هم شعور، مراتب مختلفى دارد. شما ببينيد از شعور يك پيغمبر تا شعور يك كودك نوزاد تا چه حد فاصله وجود دارد؟
حيوانات نيز شعور دارند ولى مرتبه شعور آنها از انسان پائينتر است و در عين حال ميان خود آنها نيز مراتبى دارد. گياهان نيز در مرتبههاى نازلتر از حيوانات شعور دارند و امروز اين مطلب از مسلمات است كه گياهان نوعى شعور دارند و جاى ترديد نيست و در زيستشناسى گياهى به ثبوت رسيده است تا مىرسيم به عالم جماد. آنها نيز شعور مخصوص به خود را دارند منتها براى ما قابل درك نيست. اينكه جمادات انواع و اقسامى دارند، خود قابل تأمل است. بعضى از آنها را سنگها تشكيل مىدهند كه خود داراى انواعى هستند.
بعضى از آنها را فلزات و يا معادن ديگر تشكيل مىدهند و بعضى از آنها مايعات هستند و عوامل گوناگون در آنها تغييراتى مىدهند و گاهى عناصر تشكيل دهنده آنها دگرگون مىشوند و شكلهاى مختلفى به خود مىگيرند مايعات گاهى تبديل به بخار و گاهى تبديل به يخ مىشوند. فلزات و معادن با تركيبهاى جديد، موجودات جديدى مىشوند و خاصيتهاى گوناگونى مىيابند و بعضى ازعناصر با فعل و انفعالهاى خاصى عكسالعملهاى عجيبى از خود نشان مىدهند كه يك نمونه آن انفجار مهيبى است كه از شكافتن اتم به وجود مىآيد و انرژىعظيمى آزاد مىشود.
اين تغييرات و فعل و انفعالات و فراوانى و تنوع خواص جمادات، نشانگر اين حقيقت است كه در عالم جماد هم نوعى شعور وجود دارد كه براى ما قابل لمس و درك نيست ولى آثار و خواص آن را مىبينيم.
در اينجا به سراغ قرآن مىرويم و مىبينيم كه قرآن در آيات متعددى به جمادات نسبت شعور مىدهد و حتى خاطرنشان مىسازد كه آنها خدا را تسبيح مىگويند ولى تسبيح گفتن آنها به صورتى است كه براى انسانها قابل فهم نيست و انسان ابزار لازم را در جهت فهم و درك تسبيح گويى جمادات ندارد. به اين آيات توجه كنيد:
«وَ اِنْ مِنْ شَىءٍ الاّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِ رَبِّهِ و لكنْ لاتَفْقَهونَ تَسْبيحَهُم». (اسراء /44)
«چيزى وجود ندارد مگر اينكه به عنوان سپاس پروردگار او را تسبيح مىگويد ولى شما تسبيحگويى آنها را نمىفهميد».«و يُسَبِّحُ الرَّعْدَ بِحَمْدِهِ و المَلائِكَةِ مِنْ خيفَتِهِ». (رعد / 13)
«رعد به عنوان سپاس او را تسبيح مىگويد و نيز فرشتگان از بيم او».
«لَوْ اَنْزَلْنا هذَا القرآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَاَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ الله». (حشر / 21)
«اگر اين قرآن را بر كوه نازل مىكرديم آن را از ترس خداوند در حال خشوع مىديدى».
«و اِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ الله». (بقره /74)
«همانا بعضى از سنگها از خوف خداوند فرو مىريزند».«انّا سَخَّرْ نَا الجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالعَشىِّ و الاشْراق». (ص /18)
«ما كوهها را براى او (داوود) تسخير كرديم آنها هر شبانگاه و بامداد تسبيح مىگويند».
در اين آيات و نظاير آنها نوعى درك و شعور براى موجودات عالم از جمله جمادات نسبت داده شده كه موجب تسبيح گويى و خشيت آنها در برابر خداوند است. البته منظور از تسبيح آنها اين نيست كه اين موجودات به وجود صانع دلالت دارند زيرا كه ما اين معنا را درك مىكنيم درحالى كه قرآن اظهار مىدارد كه شما تسبيح آنها را درك نمىكنيد معلوم مىشود كه آنها نوعى شعور دارند كه براى ما قابل درك نيست.همچنين در آيات متعددى جمادات مورد خطاب قرار داده شدهاند و از اينكه آنها چيزى را پذيرفتند يا نپذيرفتند، سخن به ميان آمده است.
هر چند كه اين آيات را مىتوان حمل بر عالم تكوين كرد ولى در عين حال بيانگر اين معنا هستند كه آنها هم ولو در عالم تكوين قابل خطاب هستند و يا حتى مىتوانند چيزى را نپذيرند به چند آيه در اين زمينه توجه فرماييد:«انّا عَرَضْنَا الاَمانَةَ على السّمواتِ و الارض و الجبال فابين ان يحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان» (احزاب / 72)
«ما امانت (تكليف) را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم آنها از حمل كردن آن امتناع كردند و از آن روى برتافتند و انسان آن را حمل نمود».«و لقد آتينا داود منّا فضلا يا جبال اوّ بى معه و الطير» (سبأ/10)
«هر آينه داوود را از جانب خود برترى داديم اى كوهها و اى مرغان با او (در تسبيح خدا) همنوا شويد».
«و قيل يا ارض ابلعى ماءك و يا سماء اقلعى» (هود /44)
«و گفته شد اى زمين آب خود را فرو ببر و اى آسمان باز ايست (مربوط به پايان طوفان نوح)».
«فقال لها و للارض ائتيا طوعا او كرها قالتا اتينا طائعين» (فصلت /11)
«پس به آسمان و زمين گفت: خواه و ناخواه بياييد گفتند: با رغبت آمديم».
ونيز در آياتى از قرآن مجيد به جمادات نسبتهايى داده شده كه مستلزم داشتن نوعى شعور است هر چند كه مىتوان آنها را نوعى مجاز دانست كه در محاورات مردم هم از آن استفاده مىشود. ولى اگر حقيقتى وجود داشته باشد و ما بتوانيم در جمادات هم نوعى شعور قايل شويم، لزومى ندارد كه آنها را حمل بر مجاز كنيم. در اين زمينه نيز چند آيه را به عنوان نمونه مىآوريم:«تكاد السموات يتفطّرن منه و تنشق الارض و تخرّ الجبال هدّاً»(مريم /90). «نزديك است از اين سخن آسمانها شكافته شوند و زمين نيز شكافته شود و كوهها فرو ريزند».
«فما بكت عليهم السماء و الارض و ما كانوا منظرين» (دخان /29). «آسمان و زمين بر آنها گريه نكرد و آنها مهلت داده نشدند».
همچنين در معجزات پيامبران مواردى وجود دارد كه در آنها جمادات كارهاى آگاهانه انجام دادهاند و يا حتى احساس خود را ظاهر كردهاند كه نمونه آن داستان ستون حنّانه يكى از ستونهاى مسجد پيامبر است كه در فراق رسول خداصلى الله عليه وآله ناليد.(1)با توجه به مجموع مطالبى كه گفته شد از لحاظ عقلى هيچ بعيد نيست كه جمادات نيز از نوعى شعور و احساس برخوردار باشند كه با معيارها و مقياسهايى كه ما به آنها عادت كردهايم و محدوديتهايى كه داريم، وجود آن را درك نكنيم و به حقيقتِ آن پىنبريم بخصوص اينكه از ظاهر آيات قرآنى وجود چنين شعورى قابل دريافت است.پینوشت:
[/HR]1) بحار الانوار ج 17 ص 365
منبع
سلام عزیزم
سپاس گزارم بابت مشارکت در بحث و ..
.ولی اثباتی که شما کردید یک اثبات درون دینی هست ولی ما دنبال یک اثبات برون دینی هستیم
ما میخوایم بفهمیم علت اصلی حشر موجودات چیه تا به منظور قرآن پی ببریم و شما از قرآن استفاده میکنید تا ثابت کنید حیوانات محشور میشن! ینی شما جای فرض و حکم رو عوض کردید! به عبارت عامیانه تر داریم چرخ و فلک میزنیم!
ولی شما گفتید گیاهان و حیوانات شعور دارن! و گفتید ما نمی تونیم شعورشونو درک کنیم ! فرض میکنیم که این حرف صحیحه و ما نمی تونیم شعور موجودات دیگه رو درک کنیم ولی ینی گیاهانم در قیامت بازخواست میشن!؟ (O_o)
یعنی یک موجود جاندار را با یک شیء بی جان مقایسه می کنید؟!به چنین ابزاری برنامه می دهند،مستقلا که عمل نمی کند.
خب شما فرمودید که ثبت شدن تصویر در ذهن نشانی بر وجود نفس مجرده (که نمی دونم چی هست) چراکه تصویر غیر مادی هست و جسم مادی قابلیت ثبتشو نداره!
منم گفتم موبایلم تصاویر رو ثبت میکنه! در سراسر ماده بودن موبایل که شکی نیست
سلام عزیزم
سپاس گزارم بابت مشارکت در بحث و ..
.ولی اثباتی که شما کردید یک اثبات درون دینی هست ولی ما دنبال یک اثبات برون دینی هستیم
ما میخوایم بفهمیم علت اصلی حشر موجودات چیه تا به منظور قرآن پی ببریم و شما از قرآن استفاده میکنید تا ثابت کنید حیوانات محشور میشن! ینی شما جای فرض و حکم رو عوض کردید! به عبارت عامیانه تر داریم چرخ و فلک میزنیم!ولی شما گفتید گیاهان و حیوانات شعور دارن! و گفتید ما نمی تونیم شعورشونو درک کنیم ! فرض میکنیم که این حرف صحیحه و ما نمی تونیم شعور موجودات دیگه رو درک کنیم ولی ینی گیاهانم در قیامت بازخواست میشن!؟ (O_o)
سلام دوست عزیز شما تا اینجا پذیرفتید، به این دلیل که شعور دارند محشور میشوند. سوال بعدیتان این بود که چگونه میشود فهمید شعور دارند. شما این مساله را هم از نظر علمی میتوانید تحقیق کنید هم اینکه خود قرآن از این مساله پرده برداشته است. با پیچاندن کاربران به جواب مورد نظر نخواهید رسید...
اگه منظور از شعور داشتن ادراک صور محسوسه یا داشتن کیفیات ذهنی هست، نه اثباتی براش نداریم. این مساله تو فلسفه امروز مطرح هست و «ایده» های فلسفیی حولش شکل گرفته. البته بدون در نظر گرفتن مشکلات فلسفی، به کمک علم می تونیم استنباط کنیم که حیوانات مشترکاتی با ما دارن.
اما اگر شعور داشتن موجودات برایتان ثابت نشد پاسخ شما همان است که در پست 7 آوردم. بازگشت موجودات بسوی خدا برای اینست که هر موجودی که هست شد دیگر نابود نمیشود پس پایان این دنیا مساوی با نابودی موجودات ، برای ابد نیست.
خدا در قرآن میفرماید: با همان طلا و نقره ای که در راه خدا خرج نمیکردند پیشانی و پشت و پهلوهایشان داغ زده میشود.
حالا اینکه برون دینیش چی میشه بنده در این مورد حرفی ندارم، این کار عقل است که تحقیق کند و به این نتیجه برسد که معادی هست و وعده های قرآن به وقوع میپیوندد
ولی شما گفتید گیاهان و حیوانات شعور دارن! و گفتید ما نمی تونیم شعورشونو درک کنیم ! فرض میکنیم که این حرف صحیحه و ما نمی تونیم شعور موجودات دیگه رو درک کنیم ولی ینی گیاهانم در قیامت بازخواست میشن!؟ (O_o)
درمورد گیاهان خیر بازخواست نمیشوند کلمه حشر فقط برای آن دسته بکار رفته که مورد بازخواست واقع میشوند. یعنی همه موجودات بسوی خدا باز میگردند ولی برای آن دسته که مورد بازخواست قرار میگیرند کلمه حشر بکار رفته و میفرماید آنها امتهایی مانند شما هستند.
با پیچاندن کاربران به جواب مورد نظر نخواهید رسید...
اسمشو پیچوندن نذار!
هر کس توی تاپیک بنده به اندازه سطح علم خودش سعی در مشارکت و کمک کردن برای رسیدن به یک نتیجه داره! و قدم روی چشمای بنده میزاره .. حالا اینکه من قانع بشم یا نشم مسعلش جداس! گویا سوالی که بنده پرسیدم جواب قاطعی نداره! شاید باید منتظر باشیم تا علم به نتایجی برسه!
بنده اگه توی انجمن فقط سعی در نقد و چالش برانگیزی دارم به خاطر اینه که بنده یک شعار دارم! اونم اینه که قبل از اینکه یک کافر جلوی من سبز بشه و عقایدم رو به چالش بکشه من خودم این کارو کنم تا بعد بتونم جوابشو بدم.
[
درمورد گیاهان خیر بازخواست نمیشوند کلمه حشر فقط برای آن دسته بکار رفته که مورد بازخواست واقع میشوند. یعنی همه موجودات بسوی خدا باز میگردند ولی برای آن دسته که مورد بازخواست قرار میگیرند کلمه حشر بکار رفته و میفرماید آنها امتهایی مانند شما هستند.
ولی خداوند کلمه حشر رو برای تمام جنبندگان بکار برده!
نمی دونم ایا گیاهان هم جز جنبندگان محسوب میشن یا نه!
فرض میکنیم که گیاهان جزو جنبندگان نباشن و فقط جانوران محشور بشن!
به نظرم طبق این فرض مرجان ها بلاتکلیف موندن!
مرجان ها حیوانات گیاه مانند هستن .. یه جورایی مرز بین گیاه و جانورن که در کف دریا ها زندگی میکنن!
یه نظرم این بحث با سطح علم روز فایده نداره .. شاید علم باید بیشتر پیشرفت کنه تا از زندگی جانوران پرده های بیشتری برداشته بشه ...
[
ولی خداوند کلمه حشر رو برای تمام جنبندگان بکار برده!
نمی دونم ایا گیاهان هم جز جنبندگان محسوب میشن یا نه!
فرض میکنیم که گیاهان جزو جنبندگان نباشن و فقط جانوران محشور بشن!
به نظرم طبق این فرض مرجان ها بلاتکلیف موندن!
مرجان ها حیوانات گیاه مانند هستن .. یه جورایی مرز بین گیاه و جانورن که در کف دریا ها زندگی میکنن!
یه نظرم این بحث با سطح علم روز فایده نداره .. شاید علم باید بیشتر پیشرفت کنه تا از زندگی جانوران پرده های بیشتری برداشته بشه ...
منظور از دابه، جنبنده ای است که هم شعور داشته باشد و هم مسوولیت . چون در آیه شریفه میفرماید ان شرالدواب عندالله الصم لبکم الذین لایعقلون. پس دابه به اندازه درک و شعوری که دارد مورد حساب قرار میگیرد .
و اگر فرموده تعقل نمیکنند به این دلیلست که روی سخن با انسانهاست
وَلِلَّهِ یسْجُدُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَالْمَلَائِكَةُ وَهُمْ لَا یسْتَكْبِرُونَ«النحل/49»
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین از جنبندگان و فرشتگان است برای خدا سجده میکنند و تکبر نمیورزند
سلام
جنبندگان مانند فرشتگان تکلیف خود را میدانند و به آن عمل میکنند پس دلیلی ندارد که موردبازخواست قرار گیرند لذا اینجا حشر به معنی جمع آوری است نه به معنی قیامت چرا که خداوند در نهایت همه چیز حتی فرشتگان را جمع اوری خواهد نمود .
تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَیهِ فِی یوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ«المعارج/4»
فرشتگان و روح در روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است به سوی او بالا میروند
وَلِلَّهِ یسْجُدُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَالْمَلَائِكَةُ وَهُمْ لَا یسْتَكْبِرُونَ«النحل/49»
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین از جنبندگان و فرشتگان است برای خدا سجده میکنند و تکبر نمیورزندسلام
جنبندگان مانند فرشتگان تکلیف خود را میدانند و به آن عمل میکنند پس دلیلی ندارد که موردبازخواست قرار گیرند لذا اینجا حشر به معنی جمع آوری است نه به معنی قیامت چرا که خداوند در نهایت همه چیز حتی فرشتگان را جمع اوری خواهد نمود .
تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَیهِ فِی یوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ«المعارج/4»
فرشتگان و روح در روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است به سوی او بالا میروند
سلام عزیزم
خب چرا باید جمعشون کنه؟؟ باید دلیلی داشته باشه ... خدای حکیم کار بیهوده انجام.نمیده
سلام عزیزم
خب چرا باید جمعشون کنه؟؟ باید دلیلی داشته باشه ... خدای حکیم کار بیهوده انجام.نمیده
سلام
اینجا بحث چرائی در جمع شدن نیست که خود بحث مفصلی است اینجا بحث محشور شدن به معنی زیر سئوال رفتن است . زیر سئوال موجودی میرود که اختیار داشته باشد موجودی که عملش از روی غریزه است دلیلی ندارد که زیر سئوال برود .
اما ما یک حیوان وحشی داریم که عمل او یک عمل غریزی و برای بقا است و یک انسان وحشی که عمل او توجیه انسانی ندارد مانند گروه داعش و امثال ان در واقع وحشیان واقعی که حشر به معنی سئوال دارند این وحشی ها هستند که باید جمع و محاکمه شوند و جمع هم میشوند.
سلاماینجا بحث چرائی در جمع شدن نیست که خود بحث مفصلی است اینجا بحث محشور شدن به معنی زیر سئوال رفتن است . زیر سئوال موجودی میرود که اختیار داشته باشد موجودی که عملش از روی غریزه است دلیلی ندارد که زیر سئوال برود .
اما ما یک حیوان وحشی داریم که عمل او یک عمل غریزی و برای بقا است و یک انسان وحشی که عمل او توجیه انسانی ندارد مانند گروه داعش و امثال ان در واقع وحشیان واقعی که حشر به معنی سئوال دارند این وحشی ها هستند که باید جمع و محاکمه شوند و جمع هم میشوند.
بله حق با شماس
منم هدفم از ایجاد این تا پیک این بود که بفهمیم دلیل جمع شدن حیوانات در قیامت چی هست ...
که تا اینجای بحث در این باره به این نتیجه رسیدیم که نمیشه (از دید برون دینی) به نتیجه ای رسید ...
ینی علم هنوز به بلوغ کافی نرسیده ...