تعابیر اسلامی از مردم آخرالزمان و آسیبهای واپسین تاریخ
تبهای اولیه
[h=2]
[/HR][/h] ریشه بیشتر هشدارهایی که اسلام نسبت به آفات آخرالزمان بازگو می کند را می توان در تغییر ملاک های فضیلت و برتری افراد جامعه جستجو کرد. و از جمله هشدارهایی که بخش وسیعی از روایت آسیب های عمومی در اسلام را به خود اختصاص داده است، اندیشه ها و رفتارهای انسان آخرالزمانی است.
[/HR]تغییر ملاک های فضیلت، دگرگونی مفاهیم و نهادهای ارزشی در دوره واپسین، در مردم سیری قهقرایی ایجاد می کند که دگرگونی در مفاهیم و بنیادها، دگردیسی شدیدی را در سبک زندگی آنها ایجاد می کند که در نتیجه آن آستانه توحش انسان مدرن پایان تاریخ به جایی میرسد که مانند آن در هیچ جای تاریخ مثال زدنی نیست. و انسان ها عزم خود را در اغوا گری، دو رویی و نفاق جزم نموده و این رفتار به بیماری شایع این دوران تبدیل می شود. رسول گرامی اسلام، در بسیاری از گفتارها و فرمایشات خویش پیرامون آخرالزمان انسان ها را از گزند این آسیب ها بیم داده و مختصات و شرایط موجود و مفقود آخرالزمان را ارزیابی نموده اند. از جمله حوزه هایی که در فرمایشات پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصومین(علیهم السلام) مورد فحص و بررسی قرار می گیرد، حوزه های رفتار اجتماعی، گرایشات و تمایلات فردی، نظام دینی حاکم بر فرد، خانواده و جامعه و همچنین حوزه دینداری و عمل به دستورات دینی را شامل می شود. افول فرسایشی ملکات و آرمان های فضیلت چنان آرام در روند استحاله و دگرگونی قرار می گیرد که سنت ها به بوته فراموشی سپرده شده و بدعت هایی خودساخته و در تقابل با دین به عنوان معیار ارزش گذاری مطرح می شود. چنانکه پیامبر خدا(ص) فرمودند:
«زمانى كه روی هاى ایشان روی هاى آدمیانست و دل هاى ایشان دل هاى شیاطین مثل گرگان درنده ریزنده خون ها باز نایستند از بدى و اگر پیروى كنى ایشان را در شك اندازند ترا و اگر سخن گوئى با ایشان دروغ گویند ترا و اگر غایب شوى از ایشان غیبت كنند ترا سنّت در میان ایشان بدعت است و بدعت در میان ایشان سنت بردبار در میان ایشان بیوفا است و بیوفا میان ایشان بردبار...» (1)
در ادمه روایت فوق پیامبر خدا (ص) می فرمایند:
«مومن در میان ایشان ضعیف است و فاسق در میان ایشان بزرگوار، كودكان آنها شوخ، هرزه و بد خو هستند و زنان ایشان در مخالفت با آنها هستند. و بزرگان و پیران آنها را امر به معروف و نهی از منكر نمی کنند بطوریکه پناه بردن بایشان رسوائى است و عزت خواستن از ایشان خوارى و طلب آنچه در دست ایشان است محتاجى...»(2)
«پس خدا در این هنگام از آسمان بارش باران را منع می كند و آن را در غیر وقت خود می فرستد و برایشان بدتران ایشان را بگمارد كه بر آنها عذاب سختى را می رساند؛ مردها و پسرانشان را می كشند و زنان را باقى می گذارند پس نیكان ایشان دعا می كنند و قبول نمی شود ... در این وقت خداى تعالى آنها را به چهار خصلت مبتلا می گرداند: جور و ستم ازسوی پادشاه، و قحطی و بی آبی در زمانه و ظلم از سرداران و حاكمان و روی آوری به پرستش بت ها؛ در این حال صحابه تعجب کردند و عرض كردند یا رسول اللَّه آیا واقعا بت ها را میپرستند؟ پیامبر فرمود: هر درهم پیش ایشان بتى است ... بركت را از مال هاى ایشان می برد و از دنیا بىایمان بیرون می روند »(3)
دینداری نیز در آخرالزمان بر پایه تظاهر استوار است و به مبانی دینی فقط در غالب شعارها بسنده می شود. مراسمات و شعائر دینی نیز به جلساتی خلاصه می شود که از هر گونه شعور و معرفت عاری بوده و صرفا به عنوان نمایشی مذهبی تلقی می گردد؛ دنیا مداری و دین گریزی تا جایی پیش می رود که در مساجد نیز توجه بیشتری به امورات دنیا و ظواهر معطوف شده و از آخرت باز می ماند. در این زمان رسول گرامی اسلام بقای دین را در تاسی به کناره گیری از افراد غافل و تاسی به عالمان صالح دانسته و می فرماید:
«بر مردمان زمانى مىآید كه خداهاى آنها، شكمهاشان و قبله آنها زنان شان و دین آنها دینارهاشان و شرف آنها کالاهای شان است. چیزی از ایمان به جز آثار و ظواهر در آنها یافت نمی شود و از قرآن به جز تدریس ظاهری آیات باقی نمی ماند. مسجدهاى ایشان از نظر معماری آباد و از نظر هدایت دل هاى آنها خرابست. عالمان آنها بدترین خلق خداوند بر روى زمین هستند.(4) ... در آخر الزمان مردمانى از امّت من كه میایند در مسجدها مىنشیند در آن حلقه ذكر ایشان دنیا و حب دنیا است همنشینى با ایشان مكن كه خدا را با ایشان هیچ حاجت نیست.»(5)
و نیزاز عبد اللَّه بن حمّاد انصارى از امام صادق و ایشان از پدرش امام باقر (علیهما السلام) نقل شده كه رسول خدا (ص) فرمود: «زمانى بر مردم فرا مىرسد كه حجّ زمامداران براى تفریح، و حجّ ثروتمندان به منظور تجارت، و حجّ بینوایان براى گدائى است.» (6)
این دوره از تاریخ، زمان اوج گیری باورهای سست و بی توجهی و قدرنشناسی نسبت به قرآن کریم است. آموزه های قرآنی در فضای اجتماعی آن دوران کنار گذاشته شده و مردم به مرور این فیض عظیم الهی را در روزمرگی زندگی مادی فراموش می کنند.
امام جواد (علیه السلام) تعامل رفتاری مردم آخرالزمان را با قرآن چنین توصیف می کنند:
«هر جماعتى چون كتاب (قرآن) را كنار نهند، خدا علم كتاب را از ایشان مىگیرد.... و از نمونههاى كنار نهادن قرآن آن است كه حروف آن را (به هنگام خواندن) درست ادا كنند، و حدود آن را تغییر دهند؛ قرآن را مىخوانند ولى احكامش را مراعات نمىكنند. و نادانان به جهت آنكه الفاظ را حفظ كردهاند دلخوشند، و علما به جهت آنكه (حقایق و احكام آن را) رعایت نكردهاند اندوه گینند. نمونه دیگر از كنار نهادن قرآن آن است كه كار (بیان و تفسیر آن را) به دست كسانى مىسپرند كه علم آن را ندارند، این است كه آنان را به پیروى هواى نفس وامىدارند و به پستى مىكشانند، و دستگیرههاى دین را تغییر مىدهند، و كتاب خدا را به دست سفیهان و كودكان مىسپارند؛ در اینجا است كه مردم به جاى آنكه به فرمان خدا كار كنند، به فرمان چنین كسانى كار مىكنند. و این براى كسانى كه این گونه ستمى روا داشتند، بد نتیجهاى است» (7)
از جمله آسیب های فراگیر دیگر مردم آخرالزمان، فرارو دوری ازعلمای صالح و اولیای الهی است و دینداری به شدت در دست گرفتن آتش سخت و طاقت فرسا می باشد:
«زمانى بر امت من فرا می رسد كه از عالمان می گریزند چنانچه گوسفند از گرگ فرار می کند و کسیکه بر حفظ ایمان صبر می کند مانند اینست که آتش روشنی را در دست نگاه داشته است در این زمان حاکمان بر جور، عالمان ایشان بر طمع و عابدان ایشان بر ریا و تاجران ایشان بر خوردن ربا و زنان ایشان بر زینت دنیا استوارند؛ ... عالمان را فقط به لباس نیكو ، و قرآن را فقط به صوت نیکو می دانند عبادت و خدا را فقط در ماه رمضان عبادت می کنند»(8)
«از این رو از آخرت رویگردان شده و تمام همت خود را به آبادانی زندگی دنیا سپری می کنند، در حالیکه خود از درون ویرانند و قلب هایشان از معرفت و محبت الهی بی بهره است. معیارهای فضیلت در درهم و دینار و دینداری در میان آنها صرفا به ابزاری در جهت ثروت اندوزی و پیشبرد امیال دنیوی خلاصه می شود. رسول خدا در توصیف این افراد فرمودند: «زمانی بر مردم خواهد آمد که دین شان درهمهایشان خواهد بود و زنان، قبلههایشان، برای طلا و نقره، رکوع و سجود بهجا میآورند. آنها همواره در حیرت و مستی خواهند بود. نه بر مذهب مسلمانیاند و نه بر مسلک نصرانی.»(9)
و نیز فرمود: «كمترین چیزى كه در آخر الزّمان یافت مىشود، برادر مورد اطمینان یا پول حلال است. »(10)
ابتلائاتی را که انسانها در این دوران پشت سرمی گذارند، سنگ محکی است که انسان های آزموده و با ایمان را از کسانیکه صرفا دین را لقلقه زبان نموده اند جدا سازد.
امیرمؤمنان علی(علیه السلام) درباره نجات یافتگان این دوران میفرماید:
«و آن زمانی است که از فتنهها نجات نمییابد، مگر مؤمنی که بینام و نشان است. اگر در حضور باشند، شناخته نشوند و اگر غایب گردند، کسی سراغ آنها را نمیگیرد. آنها برای سیرکنندگان در شب ظلمانی جامعه، چراغهای هدایت و نشانههایی روشنند. نه مفسدهجو هستند و نه فتنهانگیز، نه در پی اشاعه فحشایند و نه مردمی سفیه و لغوگو! اینانند که خداوند درهای رحمتش را به رویشان باز میکند و سختیها و مشکلات را از آنها برطرف میسازد. »(11)
آنچه در نهایت از بررسی مضامین ظاهری روایات به دست می آید نشانگر عمق دغدغه و نگرانی مقدس پیامبر اکرم و ائمه هدی(علیهم صلوات الله) درباره فاجعه ای است که در آخرالزمان دامنگیر جامعه انسانی، خصوصا جامعه دینی می شود چنانکه امیر مومنان(علیه السلام) درباره مردم آخرالزمان و امتحانات سختی که در معرض آنها قرار می گیرند فرمودند:
«والذی بعثه بالحق نبیا لتبلبلن بلبلة و لتغربلن غربلة بل یستخرج من الغربال خلق کثیر»; قسم به ذات احدیت که نبی اکرم (ص) را به حق برانگیخت، در آخرالزمان مردم امتحان می شوند امتحان های شدید، و به شدت غربال می شوند تا آنجا که عده زیادی از مردم از غربال بیرون می ریزند.» (12)
در نتیجه این فرازو فرود هاست که انسان های شایسته و برگزیده از دیگر مردم متمایز می شوند و مصداق واقعی انتظار منجی را در آخرالزمان تداعی می کنند.
پینوشت ها:
1- کشف الغمه، ج 3، ص 206
2- جامع الاخبار ،فصل 88 ص129
3- همان ص130
4- می توان عالمان وهابی را برای نمونه می توان مثال زد که دین خدا را ابزاری برای مطامع دنیوی قرار داده اند.
5- همان ص 130
6- اثبات الهداة ج1 ص 261
7- همان ص 492
8- کاشف الاستار فی ترجمه جامع الاخبار ص 183
9- مستدرک الوسائل، ج 11، ص 379
10- کافی، ج 8، ص 3065
11- نهجالبلاغه، خطبه 103
12- نهج البلاغه خطبه 16