جمع بندی درخواست احادیثی در مورد ارتباط با اجنه
تبهای اولیه
با سلام
می خواستم بدونم آیا احادیثی از معصومین در مورد ارتباط با اجنه وجود دارد ؟
با سلاممی خواستم بدونم آیا احادیثی از معصومین در مورد ارتباط با اجنه وجود دارد ؟
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و طلب توفیق الهی برای شما پرسشگر محترم
این نکته را می دانیم که "جن" یکی از موجودات پنهان و مرموز عالم خلقت است.این موجود اگر چه از حواس ظاهری ما پنهان است، اما مطابق با شهادت آیات و روایات و نیز تجربیات فراوان، نمی توان وجودش را انکار کرد.تا جایی که بعضی از انسان های بزرگ یا برخی که در مسیر ریاضت های سختی گام بر داشتند، به راحتی جنیان را برای پیش برد اهداف شان به خدمت گرفته حتی تسخیر می کنند.
نوشته اند:
در روایات آمده است: جن مؤمن، مسخر پیامبران و امامان مىشوند و به آنان خدمت مىکند. کسانى که به اذن الهى ولایتى دارند، مىتوانند جنیان کافر را نیز تحت فرمان خود درآورند.(1)
و اما همان طور در کتاب خدا از نحوه ارتباط با جنیان به طور مبسوط سخن گفته شده است که به عنوان نمونه می توان به داستان های مربوط به سلیمان نبی اشاره کرد.ولی در روایات از نحوه و جزییات ارتباط آن ها با انسان به طور مشخص بیانی وارد نشده است، مگر در قالب گزارش های کلی و یا در مواقعی که خطری از ناحیه جنیان شرور برای بعضی از مسلمان ایجاد می شد،نزد معصومین سلام الله علیهم اجمعین می رفتند تا از برای مقابله با آنان،دستور یا توصیه ای را بر گیرند.
همان گونه که اشاره شد،برخی مواقع جنیان در خدمت امامان معصوم سلام الله علیهم اجمعین قرار می گرفتند تا برای اجرای امرشان که نیاز به زمان کوتاهی داشته آماده باشند.
در این باره به دو روایت توجه کنیم:
1-سدير صيرفى روایت کرد:
امام باقر عليه السلام مرا به حوایجى كه در مدينه داشت،سفارش فرمود،چون بيرون رفتم و در ميان دره روحاء بر شتر سوار بودم، ناگاه انسانى ديدم جامه در نور ديده، به سويش رفتم،گمان كردم تشنه است، ظرف آب را به او دادم،گفت: احتياجى به آن ندارم، و نامه اى به من داد كه مهرش هنوز تر بود، چون نگاه كردم، ديدم مهر امام باقر عليه السلام است، گفتم كى نزد صاحب اين نامه بودى؟ گفت: هم اكنون، و در نامه مطالبى بود كه حضرت مرا به آن ها دستور داده بود، چون من متوجه شدم كسى را نزد خود نديدم (آورنده نامه غايب شد) سپس امام باقر عليه السلام وارد مدينه شد، من ملاقاتش كردم و عرض كردم: قربانت، مردى نامه شما را به من داد و مهرش تر بود، فرمود: اى سدير ما خدمت گزارانى از طايفه جن داريم كه هر گاه شتاب داريم،آن ها را مىفرستيم.(2)
2- در روايت ديگر فرموده: ما پيروانى از جن داريم چنان كه پيروانى از انس داريم، چون اراده كارى كنيم، آن ها را مي فرستيم.(3)
پی نوشت ها:
1-مصباح یزدی محمد تقی،موسسه آموزشی و پژوهشى امام خمینى، قم، چاپ دوم 1378 - ص 313 – 312
2-.شیخ کلینی، اصول كافى، ترجمه مصطفوى، تهران،انتشارات اسلامیه،چاپ اول،ج2، ص 244
3-شیخ صدوق،من لا يحضره الفقيه،ترجمه غفارى،تهران،انتشارات صدوق،سال 1367خورشیدی،چاپ اول، ج3، ص 81
[="]با سلام و طلب توفیق الهی برای شما پرسشگر محترم[="]
[="]"جن" از جمله مخلوقات نا پیدا و مرموز عالم خلقت است.این موجود اگر چه از حواس ظاهری ما پنهان است،اما مطابق با شهادت آیات و روایات و نیز تجربیات فراوان، نمی توان وجودش را انکار کرد.تا جایی که بعضی از انسان های بزرگ این موجودات را به چشم خود می بینند و نیز کسانی که در مسیر ریاضت های سختی گام بر داشتند،به راحتی آنان را برای پیش برد اهداف شان به خدمت گرفته حتی تسخیر می کنند[="].
[="]علاوه در روایات آمده است: جن مؤمن، مسخر پیامبران و امامان سلام الله علیهم اجمعین مى شود و به آنان خدمت مى کند. کسانى که به اذن الهى ولایتى دارند، مى توانند جنیان کافر را نیز تحت فرمان خود در آورند.(1)[="]
[="]در این باره به دو روایت توجه کنیم[="]:
[="]1.سدير صيرفى روایت کرد[="]:
[="]امام باقر عليه السلام مرا به حوایجى كه در مدينه داشت،سفارش فرمود،چون بيرون رفتم و در ميان دره روحاء بر شتر سوار بودم، ناگاه انسانى ديدم جامه در نور ديده، به سويش رفتم،گمان كردم تشنه است، ظرف آب را به او دادم،گفت احتياجى به آن ندارم و نامه اى به من داد كه مهرش هنوز تر بود، چون نگاه كردم، ديدم مهر امام باقر عليه السلام است، گفتم كى نزد صاحب اين نامه بودى؟ گفت هم اكنون، و در نامه مطالبى بود كه حضرت مرا به آن ها دستور داده بود، چون من متوجه شدم كسى را نزد خود نديدم (آورنده نامه غايب شد)[="] [="]سپس امام باقر عليه السلام وارد مدينه شد، امام را ملاقات و عرض كردم[="] [="]قربانت شوم، مردى نامه شما را به من داد و مهرش تر بود، فرمود: اى سدير ما خدمت گزارانى از طايفه جن داريم كه هر گاه شتاب داريم،آن ها را مىفرستيم.(2)[="]
[="]2.[="] [="]در روايت ديگر فرموده: ما پيروانى از جن داريم چنان كه پيروانى از انس داريم، چون بر انجام كارى اراده كنيم، آن ها را می فرستيم.(3)
[="]پی نوشت ها[="]:
[="]1.مصباح یزدی محمد تقی،معارف قرآن،قم،انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشى امام خمینى،چاپ دوم، 1378 صفحات 312 و 313 [="]
[="]2.شیخ کلینی، اصول كافى، ترجمه مصطفوى، تهران،انتشارات اسلامیه،چاپ اول،ج2، ص 244[="]
[="]3.شیخ صدوق،من لا يحضره الفقيه،ترجمه غفارى،تهران،انتشارات صدوق،سال 1367خورشیدی،چاپ اول، ج3، ص 81[="]
آیا احادیثی از معصومین در مورد ارتباط با اجنه وجود دارد.؟
پاسخ:
«جن» از جمله مخلوقات ناپیدا و مرموز عالم خلقت است. این موجود اگر چه از حواس ظاهری ما پنهان است، اما مطابق با شهادت آیات و روایات و نیز تجربیات فراوان، نمیتوان وجودش را انکار کرد. تا جایی که بعضی از انسانهای بزرگ این موجودات را به چشم خود میبینند و نیز کسانی که در مسیر ریاضتهای سختی گام برداشتند، به راحتی آنان را برای پیشبرد اهدافشان به خدمت گرفته حتی تسخیر میکنند.
بعلاوه در روایات آمده است: جن مؤمن، مسخر پیامبران و امامان (سلام الله علیهم) اجمعین مىشود و به آنان خدمت مىکند. کسانى که به اذن الهى ولایتى دارند، مىتوانند جنیان کافر را نیز تحت فرمان خود در آورند.(1)
دراینباره به دو روایت توجه کنیم:
1. سدير صيرفى روایت کرد:
امام باقر (عليه السلام) مرا به حوایجى كه در مدينه داشت، سفارش فرمود، چون بيرون رفتم و در ميان دره روحاء بر شتر سوار بودم، ناگاه انسانى ديدم جامه در نور ديده، به سويش رفتم، گمان كردم تشنه است، ظرف آب را به او دادم، گفت احتياجى به آن ندارم و نامهاى به من داد كه مهرش هنوز تر بود، چون نگاه كردم، ديدم مهر امام باقر (عليه السلام) است، گفتم كى نزد صاحب اين نامه بودى؟ گفت هم اكنون، و در نامه مطالبى بود كه حضرت مرا به آنها دستور داده بود، چون من متوجه شدم كسى را نزد خود نديدم (آورنده نامه غايب شد) سپس امام باقر (عليه السلام) وارد مدينه شد، امام را ملاقات و عرض كردم قربانت شوم، مردى نامه شما را به من داد و مهرش تر بود، فرمود: اى سدير ما خدمت گزارانى از طايفه جن داريم كه هر گاه شتاب داريم، آنها را مىفرستيم.(2)
2. در روايت ديگر فرموده: ما پيروانى از جن داريم چنان كه پيروانى از انس داريم، چون بر انجام كارى اراده كنيم، آن ها را میفرستيم.(3)
در هر صورت همان طور در کتاب خدا و نیز از نحوه ارتباط با جنیان به طور مبسوط سخن گفته شده است که به عنوان نمونه میتوان به داستان مربوط به سلیمان نبی (علیه السلام) و احادیث مذکور اشاره کرد، اما به طور مشخص از نحوه و جزییات ارتباط آنها با انسانهای عادی بیانی وارد نشده است، مگر در قالب گزارشهای کلی و یا در مواقعی که خطری از ناحیه جنیان شرور برای بعضی از مسلمانان ایجاد میشد، نزد معصومین (سلام الله علیهم) میرفتند تا برای مقابله با آنان، از دستور یا توصیه آنان استفاده کنند. ___________
(1) مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، قم، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشى امام خمینى، چاپ دوم، 1378 ص 312 و 313.
(2) کلینی، اصول كافى، ترجمه مصطفوى، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ اول، ج 2، ص 244.
(3) صدوق، محمد، من لا يحضره الفقيه، ترجمه غفارى، تهران، انتشارات صدوق، سال 1367ش، چاپ اول، ج 3، ص 81.