درخواست حضرت ابراهیم ع برای دیدن زنده شدن مردگان برای چه بود؟
تبهای اولیه
[="]از جمله" أَرِنِي كَيْفَ ..." (به من نشان ده چگونه ...) به خوبى استفاده مىشود كه او مىخواست با رؤيت و شهود، ايمان خود را قوىتر كند آن هم در باره چگونگى رستاخيز نه در باره اصل آن و لذا در آيات گذشته خوانديم كه او با صراحت به نمرود گفت: پروردگار من كسى است كه زنده مىكند و مىميراند.[/]
[="]به همين دليل در ادامه اين سخن، هنگامى كه خداوند فرمود: آيا ايمان نياوردهاى؟" (قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ)[/]
[="]او در جواب عرض كرد:"آرى ايمان آوردم ولى مىخواهم قلبم آرامش يابد"قالَ بَلى وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي[/]
[="]گويى خدامىخواست اين تقاضاى ابراهيم در نظر مردم به عنوان تزلزل ايمان محسوب نشود، لذا از او سؤال شد مگر ايمان نياوردهاى؟ تا او در اين زمينه توضيح دهد و سوء تفاهمى براى كسى به وجود نيايد.[/]
[="]ضمنا از اين جمله استفاده مىشود كه استدلال و برهان علمى و منطقى ممكن است يقين بياورد، اما آرامش خاطر نياورد، زيرا استدلال عقل انسان را راضى مىكند، و چه بسا در اعماق دل و عواطف او نفوذ نكند (درست مثل اينكه استدلال به انسان مىگويد: كارى از مرده ساخته نيست ولى با اين حال بعضى از افراد. از مرده مىترسند مخصوصا هنگام شب و تنهايى نمىتوانند در كنار مرده بمانند، زيرا استدلال فوق در اعماق وجودشان نفوذ نكرده اما كسانى كه دائما با مردگان سر و كار دارند و به غسل و كفن و دفن مشغولاند هرگز چنين ترسى را ندارند).[/]
[="]به هر حال آنچه عقل و دل را سيراب مىكند، شهود عينى است، و اين موضوع مهمى است كه در جاى خود بايد شرح بيشترى پيرامون آن داده شود! تعبير به اطمينان و آرامش نشان مىدهد كه افكار انسانى قبل از وصول به مرحله شهود دائما در حركت و جولان و فراز و نشيب است، اما به مرحله شهود كه رسيد آرام مىگيرد و تثبيت مىشود.[/]
[="]سوره بقره آیه260[/]