جمع بندی قرآن و دجال
تبهای اولیه
سلام
آیا آیه ای در قرآن در مورد دجال آخر زمان وجود دارد ؟
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و احترام
تا جایی که بنده اطلاع دارم و تحقیق کردم آیه ای از قرآن به صراحت در مورد وجود دجال در آخر الزمان وجود ندارد. اما مطالبی در تفاسیر در مورد دجال ذکر شده است؛
در حديثى از امام باقر ع مى خوانيم:من قرأ القارعة آمنه اللَّه من فتنة الدجال ان يؤمن به، و من قيح جهنم يوم القيامة ان شاء اللَّه:
" كسى كه سوره" قارعه" را بخواند خداوند متعال او را از فتنه" دجال" و ايمان آوردن به او حفظ مى كند، و او را در قيامت از چرك جهنم دور مى دارد انشاء اللَّه" [1]
در حديث ديگرى از پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ميخوانيم: هر كس 10 آيه از اول سوره كهف را حفظ كند" دجال" به او زيانى نمي رساند و كسى كه آيات آخر سوره را حفظ كند نور و روشنايى براى او در قيامت خواهد بود.[2]
بحث در باره" دجال" بحث دامنه دارى است، ولى اينقدر معلوم است كه" دجال" مرد فريبكار يا مردان فريبكارى هستند كه در آخر زمان براى منحرف ساختن مردم از اصل توحيد و حق و عدالت به فعاليت مى پردازند، و حضرت مهدى(علیه السلام) با قدرت عظيمش آنها را درهم مى كوبد.[3]
[/HR][1] - تفسير نمونه، ج27، ص: 258
[2] - تفسير نمونه، ج12، ص: 336
[3] - تفسير نمونه، ج21، ص: 402
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و احترامتا جایی که بنده اطلاع دارم و تحقیق کردم آیه ای از قرآن صراحت در مورد وجود دجال در آخر الزمان ندارد. اما مطالبی در تفاسیر در مورد دجال ذکر شده است؛
در حديثى از امام باقر ع مى خوانيم:من قرأ القارعة آمنه اللَّه من فتنة الدجال ان يؤمن به، و من قيح جهنم يوم القيامة ان شاء اللَّه:
" كسى كه سوره" قارعه" را بخواند خداوند متعال او را از فتنه" دجال" و ايمان آوردن به او حفظ مىكند، و او را در قيامت از چرك جهنم دور مىدارد انشاء اللَّه" [1]در حديث ديگرى از پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ميخوانيم: هر كس 10 آيه از اول سوره كهف را حفظ كند" دجال" به او زيانى نمي رساند و كسى كه آيات آخر سوره را حفظ كند نور و روشنايى براى او در قيامت خواهد بود.[2]
بحث در باره" دجال" بحث دامنه دارى است، ولى اينقدر معلوم است كه" دجال" مرد فريبكار يا مردان فريبكارى هستند كه در آخر زمان براى منحرف ساختن مردم از اصل توحيد و حق و عدالت به فعاليت مى پردازند، و حضرت مهدى(علیه السلام) با قدرت عظيمش آنها را درهم مى كوبد.[3]
[/HR][1] - تفسير نمونه، ج27، ص: 258
[2] - تفسير نمونه، ج12، ص: 336
[3] - تفسير نمونه، ج21، ص: 402
سلام
البته بسیاری از احادیث کشتن دجال را توسط عیسی علیه السلام ذکر کرده
سلامالبته بسیاری از احادیث کشتن دجال را توسط عیسی علیه السلام ذکر کرده
بسم الله الرحمن الرحیم
در برخی روایات آمده که دجال توسط امام زمان(عجل الله تعالی) کشته می شود و در برخی روایات آمده که توسط حضرت عیسی(علیه السلام) کشته می شود. آنچه مسلم است در زمان ظهور امام زمان(علیه السلام) حضرت عیسی(علیه السلام) حضور دارند و جزء یاران خاص آن حضرت می باشند. از آنجا که امام زمان(علیه السلام) فرمانده هستند اگر دجال توسط آن حضرت هم کشته نشود چون مسولیت فرماندهی به عهده ایشان می باشد این عمل به آن حضرت نیز نسبت داده می شود. از اینرو احتمال دارد امام زمان(علیه السلام) کشتن دجال را به حضرت عیسی(علیه السلام) واگذار نماید.
در حدیثی قدسی بیان شد که خداوند به حضرت عیسی(علیه السلام) فرمود: اى عيسى من تو را به جانب خود بالا مىبرم و در آخر الزّمان به زمين فرو مى فرستم تا شگفتيهاى امّت آن پيامبر را ببينى و آنها را بر دفع دجّال لعين كمك كنى، تو را در وقت صلاة فرو مىفرستم تا با ايشان نماز بخوانى. به راستى كه آنها امّت مرحومه«مورد رحمت»هستند.)[1]
البته در کتاب بحارالانوار ذکر شده است که قاتل دجال خود امام زمان(علیه السلام» است:« قاتل دجال خود امام زمان است اگر در بعضى از روايات سنى و شيعه و مسيحى و غيره رسيده كه حضرت عيسى او را مىكشد، اشتباه در تطبيق است؛ بخصوص كه مسيحيان منجى عالم را بجاى مهدى موعود، عيسى بن مريم ميدانند».[2]
[/HR][1] - كمال الدين / ترجمه پهلوان، ج1، ص: 318
[2] - مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار)، متن، ص: 968
علماء دربارة علت عدم ذکر نام دجال در قرآن با وجود بزرگی فتنه او و
درباره تحذیر انبیاء از او و پناه بردن به خدا از شر فتنه او در نماز و... زیاد
پرسش کرده اند و در این زمینه چند جواب ذکر شده است.
1- بحث دجال در ضمن برخی آیات بیان شده است از جمله:
{ یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیَاتِ رَبِّكَ لا یَنفَعُ نَفْسًا إِیمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِی إِیمَانِهَا خَیْرًا } (انعام: 158).
«روزی که پاره ای از نشانه های پروردگارت فرا می رسد ایمان آوردن کسانی که قبلاً ایمان نداشتند یا اینکه از ایمانشان خیری (اجری) کسب نکرده اند سودی ندارد».
براساس قول مفسرین این آیات عبارتند از: دود، طلوع خورشید از مغرب و دابه الارض.
مسلم و ترمذی از ابوهریره روایت می کنند او گفت: پیامبر -صلى الله علیه وسلم- فرمود: «ثلاث إذا أخرجن لا ینفع نفساً إیمانها لم تکن آمنت من قبل أو کسبت فی إیمانها خیراً: طلوع الشمس من مغربها والدجال ودابة الأرض»(1).
«سه چیز اگر ظاهر شدند ایمان آوردن کسی که قبلاً ایمان نداشته است یا از ایمانش اجری کسب نکرده است دیگر سودی ندارد: طلوع خورشید از مغرب، دجال، دابه الارض».
2- در قرآن بحث نزول عیسى -علیه السلام- آمده است و عیسى کسی است که دجال را از پای درمی آورد. پس قرآن باذکر مسیح هدایت از ذکر مسیح ضلالت دوری کرده است و همچنین عادت عرب ایناست به ذکر یکی از دو ضد و حذف دیگری اکتفا می کنند.
3- در این آیه آمده است:
{ لَخَلْقُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ } ... (غافر: 57).
«قطعاً آفرینش آسمانها و زمین بسی دشوارتر از آفرینش مردم است».
منظور از واژة «الناس» در این آیه دجال است (اطلاق اسم کل بر جزء).
ابوالعالیه می گوید: «یعنی خلق آسمانها و زمین بزرگتر از خلق دجالی است که باعث عظمت یهود می شود»(1).
ابن حجر می گوید: «اگر این جواب ثابت شده باشد بهترین جواب است و جزو چیزهایی به شمار می آیدکه خدا عالم به آن است و پیامبر متکفل بیان آن شده است(2).
4- خداوند اسم دجال را به خاطر احتقار شأنش در قرآن نیاورده است چون او یک بشر است و ذاتاً منافی عظمت، جلال، کبریاء و بی عیبی ربّ است لذا او نزد خدا کوچکتر از آن است نامش برده شود. اما انبیاء را از او بر حذر داشته و فتنه او را متذکر شده است. همانطور که قبلاً به آن اشاره شد.
اگر اعتراض شود چرا قرآن نام فرعون را که ادعای ربوبیت و الوهیت می کرد ذکر کرده است. در جواب گفته می شود حیات فرعون به پایان رسیده است. ونام او تنها به خاطر عبرت مردم ذکر شده است اما دجال چون در آینده می آید به خاطر امتحان مردم نام او ترک شده ولی بطلان ادعای ربوبیت او واضح و آشکار است و نیازی به ابطال ندارد و نقص و کمبود در ظاهر و باطن او هویدا است و بسیار حقیقرتر و ضعیفتر از مقامی است که ادعای آنرا دارد. پس خداوند نامش را ترک کرد چون می داند او مؤمنین را تضعیف نمی کند و آنان در مقابل او جز ازدیاد ایمان و تسلیم به خدا و رسولش چیز دیگری حاصل نمی نمایند. همانطور که جوان در برابر دجال (بعد از زنده شدنش توسط او) می گوید «والله ما کنت أشد بصیرة منی الیوم»(3).
ابن حجر می گوید: سؤال در مورد علت عدم ذکر دجال در قرآن وارد است چون خداوند فتنه یأجوج و مأجوج را که از نظر زمانی نزدیک به فتنه دجال است در قرآن ذکر نموده است»(2).
شاید جواب اولی مناسب باشد (والله اعلم) که بحث دجال ضمن آیات آمده و پیامبر متکفل بیان آن بوده است.
(1) «صحیح مسلم» کتاب الإیمان باب زمن الذی لایقبل فیه الإیمان (2/195 - با شرح نووی) و «جامع ترمذی» (8/449 - با شرح تحفة الاحودنی).
(1) «تفسیر القرطبی» (15/325).
(2) «فتح الباری» (13/92).
(3) «صحیح بخاری» کتاب الفتن، باب لایدخل الدجال المدینة (13/101 - با شرح فتح الباری).
(1) «صحیح مسلم» کتاب الفضائل، باب فضائل ابی بکر الصدیق-رضی الله عنه- (15/155 - با شرح نووی).
(2) «فتح الباری» (13/91- 92 - با شرح فتح الباری).
[=inherit !important][=X-LocaleSpecific]
[/]
گاهی اوقات ذکر چیزی به خاطر آشکاربودنش ترک می شود همانطور که پیامبر هنگام مریضی قبل از مرگش نوشتن نامه ای برای خلافت ابوبکر را به خاطر واضح بودن مقام و منزلت بالای ابوبکر نزد اصحاب ترک کرد. به همین خاطر پیامبر گفت: «یأبى الله و المؤمنون إلا أبا بکر»(1).
«خداوند و مؤمنان از هر کس جز ابوبکر امتناع می کنند».
بسم الله الرحمن الرحیم
ادعا در مورد عدم ذکر خلافت ابوبکر به دلیل اینکه بسیار واضح بود، امر و ادعای عجیبی است.
در هیچ منبع تاریخی معتبری ذکر نشده که حتی خود ابوبکر و یا عمر در جریان سقیفه بنی ساعده چنین ادعایی مطرح نکردند.
چگونه می توان پذیرفت که خلافت ابوبکر یک امر مسلمی بوده باشد در حالیکه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در طول دوران نبویشان از روزی که بستگانشان را برای دعوت به اسلام به منزلشان فراخوانند تا روز غدیر خم، بارها و بارها به خلافت حضرت علی(علیه السلام) تصریح کردند.
سوال: آیا آیه ای در قرآن در مورد دجال آخر زمان وجود دارد؟
[/HR]
[2] .مکارم شیرازی، ناصر،تفسير نمونه، ج12، ص: 336.
[3] .مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج21، ص: 402.
[4] .سجده: 32/ 18.
[5] .طبرسی،فضل بن حسن، مجمع البيان، ج 8، ص 332.
[6] .غافر: 40/ 56.
[7]. ترجمه تفسير الميزان، ج17، ص: 527.