آشنایی با نهج البلاغه----اعتراف دانشمندان سایر مذاهب اسلامی
تبهای اولیه
[=Arial][="]تدوین نهج البلاغه
[/][="]
این مجموعه نفیس و زیبا به نام«نهجالبلاغه» كه اكنون در دست ماست، منتخبی از«خطابهها» و «دعاها» و «وصایا» و«نامهها» و«جملههای كوتاه» مولای متقیان علی ـ علیه السّلام ـ است .
این اثر ماندگار كه از متون اولیه فرهنگ اسلامى است توسط ادیب علامه مرحوم سید شریفرضى رضوان الله علیه در سال 400 هجرى از میان صدها كتاب و منبع گردآورى و تنظیم گردیده است.
آنچه تردید ناپذیر است این است كه علی(ع) چون مرد سخن بوده است، خطابههای فراوان انشاء كرده، و همچنین به تناسبهای مختلف جملههای حكیمانه كوتاه فراوان از او شنیده شده است، همچنان كه نامههای فراوان مخصوصا در زمان خلافت نوشته است، و مردم مسلمان علاقه و عنایت خاصی به حفظ و ضبط آنها داشتهاند.
اسناد، شروح، ترجمه ها
اگر سخن شناسی بخواهد به دید تحقیق و خالی از تعصبات، با این پرسش كه صاحب سخن در این كتاب كیست، بنگرد؛ قطعا تصدیق خواهد كرد كه او شخصیتی بزرگ است كه به سرچشمهای جوشان و منبعی بی پایان متصل است به گونهای كه نمیتوان پس از قرآن نظیری برای آن پیدا كرد.
اگر هیچ سند معتبری هم برای آن پیدا نشود باز هم میتوان اذعان كرد كه این سخن، از اوست و سخنی عادی با محاسبات دنیوی نیست؛
زیرا حقایق ومعارفی كه در این مجموعه در قالبهای گفتاری بسیار بدیع و جذاب مطرح شده است از عهده بشر عادی خارج است.
این كلام با زبان بی زبانی از عظمت و شرافت صاحبش سخن میگوید.
شخصیتهای زیادی تلاش خویش را در جهت بررسی مصادر نهجالبلاغه صرف كردهاند كه اجمالا ذكر اسامی برخی از آنها بی تناسب نیست:
1. مدارك نهجالبلاغه، علامه كاشف الغطاء
2. استناد نهجالبلاغه، امتیاز علی عرشی
3. نهجالسعاده فی مستدرك نهجالبلاغه، محمد باقر محمودی(در 8 جلد)
4. مصادر نهجالبلاغه، عبدالله نعمت
5. مصادر نهجالبلاغه و اسانیده، سید عبدالزهراء حسینی
6. بحثی كوتاه پیرامون مدارك نهجالبلاغه، رضا استادی
7. روشهای تحقیق در اسناد و مدارك نهجالبلاغه، محمد دشتی
و...
نهج البلاغه در طول حدود هزار سال عمر خود در دسترس دانشمندان، طلاب و اهل علم بوده است و به مطالعه و حفظ آن مىپرداختند و در خطبه ها و خطابهها بدان استناد و تبرك مىجستند و اندیشمندان و محققان بر آن شرح و تفسیر مىنوشتند و به ترجمه آن اقدام مىكردند .
همه شارحان و مترجمان نهج البلاغه كه بیش از سیصد (1) نفر مىباشند بالاتفاق معتقدند كه این كتاب از تالیفات علامه (2) شریفرضى است و او این توفیق را یافته كه سخنان امام امیرالمؤمنین على (ع) را با سبك و شیوهاى جالب گردآورى و تنظیم نماید .
اجازاتى كه علما و محدثان بزرگ به اصحابشان مىدادند (3) دلیل روشن و قاطعى بر صحت این انتساب است .
علامه شریفرضى - كسى كه در دنیاى علم و ادب به پارسایى و دقت در راستگویى مورد قبول همگان است . (4) - نیز در كتابهاى متعدد خود این امر را تصریح كرده است .
نهج البلاغه مانند قرآن كریم كتاب زنده است و هم چنان میدرخشد و نظر دانشمندان را به خود جلب میكند و به اكثر زبانهای زنده دنیا چون: فارسی، تركی، اردو، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، ایتالیائی و اسپانیایی و غیره ترجمه شده است.(5)
پی نوشت:
[/][/] [=Arial][="]1-[/][="] كتابنامه نهج البلاغه: رضا استادى، البته این كتاب در سال 1359 به چاپ رسیده است و در طول بیستسال پس از آن قطعا شروح و ترجمههاى زیادى تالیف شده است . در این زمینه بنیاد نهجالبلاغه اثرى تدوین كرده استبنام كتابشناسى امیر المؤمنین (ع) و نهجالبلاغه كه در آن به كلیه ترجمهها و شروح و در مورد نهجالبلاغه نیز اشاره شده است .
2- نگاه كنید به فهرستهاى ابىالعباس نجاشى متوفاى 450 و فهرستشیخ منتجبالدین متوفاى 585 .
3- علامه امینی،الغدیر4/193
4- الغدیر: 4/195 ، همان .
5- داود الهامی- دنیای نهج البلاغه، ص 187[/][/][=Arial][="]
[/][/]
[="]نام نهج البلاغه[="]
نامى كه شریفرضى براى این كتاب برگزیده «نهجالبلاغه» یعنى «راه و روش بلاغت» است
زیرا این كتاب درهاى بلاغت را به روى خواننده مىگشاید و طالبان بلاغت را بدان نزدیك مىسازد
و نیاز دانشمند و دانشجو را برمىآورد، و گمشده و خواسته بلیغ و زاهد است و از آن روز كه این كتاب گام به عالم فرهنگ و ادب نهاد و توسط شریفرضى به بار نشست،
در میان دانشمندان و خطبا و اهل ادب جا باز كرد و بلند آوازه شد و شهره آفاق دانش گردید و ستاره آن در شام و عراق و نجد و تهامه درخشید،
و هركجا كه رفت با استقبال مردم مواجه گردید و در مراكز علمى به درس و بحث از آن پرداختند
زیرا علاوه بر معناى ارزنده و محتواى علمى و عمیق همه جانبه و درهاى حكمت و دانش، داراى الفاظ و نگارشى بسیار بدیع و زیبا و سبك و شیوهیى هماهنگ و عالى است كه در اوج نثر عربى قرار گرفته است . (1)
پی نوشت:
[="]1-[="] شرح نهجالبلاغه، ابن ابى الحدید، مقدمه ابوالفضل ابراهیم بر شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ص 7
علی در میدانهای گوناگون
از امتیازات برجسته سخنان امیر المؤمنین که به نام «نهج البلاغه »امروز در دست ماست این است که محدود به زمینه خاصی نیست.علی به تعبیر خودش تنها در یک میدان اسب نتاخته است،در میدانهای گوناگون-که احیانا بعضی با بعضی متضاد است-تکاور بیان را به جولان آورده است.نهج البلاغه شاهکار است اما نه تنها در یک زمینه مثلا موعظه یا حماسه یا فرضا عشق و غزل یا مدح و هجا و غیره،بلکه در زمینه های گوناگون که شرح خواهیم داد.
اینکه سخن شاهکار باشد ولی در یک زمینه،البته زیاد نیست و انگشت شمار است ولی به هر حال هست.اینکه در زمینه های گوناگون باشد ولی در حد معمولی نه شاهکار،فراوان است،ولی اینکه سخنی شاهکار باشد و در عین حال محدود به زمینه خاصی نباشد از مختصات نهج البلاغه است.
بگذریم از قرآن کریم که داستانی دیگر است،کدام شاهکار را می توان پیدا کرد که به اندازه نهج البلاغه متنوع باشد؟!
سخن نماینده روح است،سخن هر کس به همان دنیایی تعلق دارد که روح گوینده اش به آنجا تعلق دارد.طبعا سخنی که به چندین دنیا تعلق دارد نشانه روحیه ای است که در انحصار یک دنیای بخصوص نیست.و چون روح علی محدود به دنیای خاصی نیست(در همه دنیاها و جهانها حضور دارد و به اصطلاح عرفا«انسان کامل »و«کون جامع »و«جامع همه حضرات »و دارنده همه مراتب است)سخنش نیز به دنیای خاص محدود نیست.از امتیازات سخن علی این است!373 که به اصطلاح شایع عصر ما چند بعدی است نه یک بعدی.
خاصیت همه جانبه بودن سخن علی و روح علی مطلبی نیست که تازه کشف شده باشد،مطلبی است که حد اقل از هزار سال پیش اعجابها را بر می انگیخته است.سید رضی که به هزار سال پیش تعلق دارد،متوجه این نکته و شیفته آن است.
می گوید:
«از عجایب علی که منحصر به خود اوست و احدی با او در این جهت شریک نیست:Sham: این است که وقتی انسان در آن گونه سخنانش که در زهد و موعظه و تنبه است تامل می کند و موقتا از یاد می برد که گوینده این سخن،خود شخصیت اجتماعی عظیمی داشته و فرمانش همه جا نافذ و مالک الرقاب عصر خویش بوده است،شک نمی کند که این سخن از آن کسی است که جز زهد و کناره گیری چیزی را نمی شناسد و کاری جز عبادت و ذکر ندارد،گوشه خانه یا دامنه کوهی را برای انزوا اختیار کرده،جز صدای خود چیزی نمی شنود و جز شخص خود کسی را نمی بیند و از اجتماع و هیاهوی آن بی خبر است.کسی باور نمی کند که سخنانی که در زهد و تنبه و موعظه تا این حد موج دارد و اوج گرفته است از آن کسی است که در میدان جنگ تا قلب لشکر فرو می رود،شمشیرش در اهتزاز است و آماده ربودن سر دشمن است،دلیران را به خاک می افکند و از دم تیغش خون می چکد،و در همین حال این شخص زاهدترین زهاد و عابدترین عباد است.»:Sham:
شیخ محمد عبده نیز تحت تاثیر همین جنبه نهج البلاغه قرار گرفته است.تغییر پرده ها در نهج البلاغه و سیر دادن خواننده به عوالم گوناگون،بیش از هر چیز دیگر!374 مورد توجه و اعجاب او قرار گرفته است،چنانکه خود او در مقدمه شرح نهج البلاغه اظهار می دارد.
قطع نظر از سخنان علی،به طور کلی روح علی یک روح وسیع و همه جانبه و چند بعدی است و همواره به این صلت ستایش شده است.او زمامداری است عادل،عابدی است شب زنده دار،در محراب عبادت گریان و در میدان نبرد خندان است،سربازی است خشن و سرپرستی است مهربان و رقیق القلب،حکیمی است ژرف اندیش،فرماندهی است لایق. او،هم معلم است و هم خطیب و هم قاضی و هم مفتی و هم کشاورز و هم نویسنده.او انسان کامل است و بر همه دنیاهای روحی بشریت محیط است.:Sham::Sham:
نهج البلاغه این اثر ماندگار و بی نظیر را می توان از جهات مختلفی مورد دقت ، شناخت و بررسی قرار داد.
به لحاظ اختصار، به شاخص ها و ویژگی های مهم آن اشاره می شود:
1. كلامی فوق كلام انسانها و پایین تر از كلام خدا و در حقیقت، كلماتی گهربار از امام معصوم حضرت مولی الموحدین امام علی(ع)
2. جامعیت نهج البلاغه، به گونه ای كه همانند قرآن، به عنوان انواری از آن، به تمام مسائل دنیوی و اخروی پرداخته است
3. اوج فصاحت و بلاغت بی نظیر
4. در بردارنده رسالتی جاودانه و جهانی پس از قرآن، جهت هدایت بشریت
5. جاذبه خاص نهج البلاغه برای همگان
6. مصون از هرگونه ضعف، خطا
7. ارزش والای پیام های نهج البلاغه
8. عدالت خواهی و ظلم ستیزی منحصر به فرد
9. و... .
نهجالبلاغه اثری است كه باید با آن زیست و تنفس كرد. روح را با آن همدم ساخت و با آن نبض و قلب را به تپش در آورد، تا معانی آن در عمق جان بنشیند و بتوان دنیاهای آن را وارد شد و سرزمینهایش را فتح كرد.
هرچند رسیدن به قلهی رفیع معرفت علی(ع) حتی در حوزه نهجالبلاغه بر كسی میسّر نیست و ضعف ما حكم میكند
كه نمیتوان تمام دنیاهای زهد و تقوا و عبادت و عرفان و حكمت و فلسفه و پند و موعظه و ملاحم و مغیبات و سیاست و مسؤولیتهای اجتماعی، حماسه، شجاعت و دیگر زوایای نهج البلاغه را وارد شد و این اقیانوس بیپایان را شناخت.
نهجالبلاغه از نظر محتوایی به مسائل گوناگون اعتقادی، اقتصادی، سیاسی، اخلاقی پرداخته است و در قالب خطبهها، نامهها و حكمتها به پرسشها و مسائل عرصههای مذكور پاسخ داده است.
نهجالبلاغه در مسائل اعتقادی به آفرینش جهان و انسان و جانوران، هدفدار بودن خلقت انسان، معرفت حق تعالی وحدت حق تعالی هدف فرستادن پیامبران، هدف بعثت پیامبر اكرم(ص) ، استمرار رسالت با قرآن و عترت و فرجام و رستاخیز، پرداخته است.
امام علی(ع) در نهجالبلاغه، به مسائل اقتصادی نیز پرداخته است و مسئولیّت انسان را نسبت به سرزمینها و چهارپایان و ارج نهادن به كار و تلاش انسان و بهره مندی از حاصل دسترنج خویش
و ضرورت آبادانی سرزمینها و ذخیرهسازی ثروت و توصیههایی مربوط به بیتالمال و عدالت اجتماعی و فقر زدایی و رهنمودهای اخلاقی به ثروتمندان و برنامههای اقتصادی و وظایف فردی نیازمندان و وظایف دولت و جامعه را بیان كرده است.
بخش دیگری از فرمایشات امام علی(ع) به مسائل سیاسی و حكومتی اختصاص دارد.
امام(ع) در این ساحت، به وظایف كارگزاران و استانداران، نویسندگان، ارتش و نیروها و سران نظامی، روشهای دریافت مالیات و اصول كشورداری پرداخته است.
ساحت دیگر نهج البلاغه، مسائل اخلاقی و تربیتی است.
كه امام(ع) بر مبنای جهانبینی توحیدی، آنرا استوار ساخته است.
اخلاق فردی در نهجالبلاغه، دانش اندوزی توأم با عمل، بی اعتنایی به زخارف دنیوی، آزادگی و ظلم ستیزی، نظم و حسابرسی در امور را تبیین نموده است
و اخلاق اجتماعی نیز به خوش خلقی و انسان دوستی، انصافورزی با مردم و مانند اینها اشاره كرده است.
مسائل عبادی و معنوی مانند سیمای عابدان شب زندهدار، انگیزههای گوناگون در عبادت، حالات و مقامات عابدان و تأثیر عبادت در زوال گناه نیز در نهجالبلاغه مورد توجه جدی قرار گرفته است
رویكرد علی(ع) در سراسر سخنانش بر مبنای عدالت است؛ همانگونه كه فرمود: عدالت، زندگی است.
علی(ع) از آن بسیار افرادی نبود كه در سخن، از حق دم میزنند، ولی در عمل از آن سرمیپیچند؛
زیرا حق، در مقام سخن گستردهترین پهنا را داراست ولی در مقام اجرا و عمل بدان، در تنگنایی بیمانند است
یعنی در مقام سخن، به آسانی میتوان حق و عدل را ستود و از آن دم زد، ولی عمل كردن بدان، بسیار دشوار و مشكل است.
1- ابن ابی الحدید میگوید:
یك سطر از نهج البلاغه برابر با هزار سطر از كلام ابن نباته است كه به اتفاق دانشمندان خطیبی فاضل و در فن خود یگانه عصر خویش بوده است.
(1)2. دكتر زكی مبارك میگوید:
چارهای نیست جز این كه باید اعتراف كنیم نهج البلاغه اصالت دارد و از اصلی معتبر نقل شده است و گرنه باید بگوییم، شیعه تواناترین مردم جهان در ساختن كلام بلیغ است.(2)
3. شیخ محمود شكری آلوسی میگوید:
این كتاب نهج البلاغه كه حاوی خطبههای امام علی بن ابیطالب است، پرتوی از نور سخن الهی دارد، و خورشیدی است كه با فصاحت منطق نبوی میدرخشد.(3)
4. باز آلوسی میگوید:
نهج البلاغه مشتمل بر خطبههای امیر المؤمنین است كه فوق سخن مخلوق و دون سخن خالق است، نزدیك به مرتبه اعجاز دارد و مبتكر طرق حقیقت و مجاز است. (4)
5. استاد محمد حسن نائل مرصفی میگوید:
نهج البلاغه، مثال زندهای است برای نور و حكمت و علم و هدایت و اعجاز و فصاحت قرآن، این كتاب حاوی حكمتهای عالی، قوانین سیاسی و مواعظ درخشانی است كه در كتابهای بزرگان حكما و فلاسفه و نوابغ دیده نمیشود.(5)
6. شیخ ناصیف یازجی میگوید:
اگر بخواهی از لحاظ علم و ادب و انشاء بر رقیبانت برتری پیدا كنی، باید قرآن و نهج البلاغه را حفظ كنی.(6)
7. علی الجندی رئیس دانشكده علوم در دانشگاه قاهره میگوید:
با مطالعه نهج البلاغه نوعی خاص ازآهنگ موسیقی بر اعماق احساسات انسن پنجه میافكند كه از نظر سجع و قافیه و ترتیب كلمات و جملات چنان مرتب است كه میتوان آن را شعر منثور نامید.(7)
پی نوشت:
2-مصادر نهج البلاغه، عبدالزهرا، حسینی خطیب، ص 78، 91، 98.
3- همان.
4- مصادر نهج البلاغه، ج 1، ص 91.
5- مقدمه مرصفی بر شرح نهج البلاغه.
6- نظرات فی القرآن محمد غزالی، ص 154؛ از وصیت یازجی به فرزندش ابراهیم.
7- مقدمه كتاب علی بن ابیطالب شعره و حكمه.
بسیار سپاسگذارم جناب طاها واقعا کار بسیار به جایی بود :Gol:
با اجازتون قسمتهایی از متن رو با ذکر منبع استفاده میکنم:Gol:
این پیامک را یکی از دوستان داد بهم گفتم اینجا بزارم:Gol:
یا علی تا با علی یک نقطه کم دارد ولی,یا علی گفتن کجا و با علی بودن کجا:Gol:
ممنون از حامد عزیز
ادامه پست7
8. دكتر زكی مبارك میگوید:
من اعتقاد دارم كه مطالعه كتاب نهج البلاغه، روح شهامت و مردانگی و عظمت نفس را تقویت میكند، زیرا از روح پرتوانی صادر شده است كه در دشواریها با همت شیروار خود مواجه میگشت. (1)
9. دكتر طه حسین در رابطه با یكی از كلمات زیبای امام درباره شناخت و عدم شخصیت زدگی میگوید:
«من پس از وحی و سخن خدا جوابی با شكوهتر و شیواتر از این جواب ندیده و و نمیشناسم.»(2)
10. استاد محمد امین نواوی میگوید:
علی (ع)همه قرآن را حفظ كرده بود، و از اسرارش آگاه بود و قرآن با خون و گوشت او در آمیخته بود، این حقیقت را كسی در مییابد كه نهج البلاغه مطالعه كنند.
11. استاد امین نخله میگوید:
هر گاه كسی بخواهد بیماری نفس اش را بهبود بخشد، باید به گفتار امام در نهج البلاغه رو آورد. و راه رفتن در پرتو آن كتاب را فرا گیرد.(3)
12. استاد فنّ بلاغت حسین نائل مرصفی:
ایشان در شرحی كه بر نهج البلاغه نوشته است، به تمام معیارها و جاذبههای یاد شده در كلمات ابن ابی الحدید اعتراف كرده و افزوده است كه
نهج البلاغه كتابی است كه خداوند آن را دلیل روشنی قرار داده تا ثابت كند كه علی (ع) بهترین شاهد زنده نورانیت و پرتو بخش قرآن و حكمت و دانش و هدایت و اعجاز و فصاحت آن كتاب آسمانی است،
آیات و نشانههای حكمت ارزنده و قوانین صحیح سیاست و پندهای روشن و دلنشین و براهین گویا و استواری كه علی (ع) در این كتاب آورده خود دلیل فضیلت مافوق تصور و بهترین آثار یك پیشوای به حق است كه هیچ یك از حكمای بزرگ و فلاسفه عالی مقام و نوابغ روزگار نظیر آن را نیاوردهاند(4)
13. عباس محمود عقّاد نویسنده و مورخ معروف مصری میگوید:
در كتاب نهج البلاغه فیض از آیات توحید و حكمت الهی است كه ذهن دانشجوی معارف الهی و اصول توحید را توسعه میدهد و مهر شخصیت علوی از پشت سطرها و از میان حرفهای این كتاب پدیدار است و چون خوب دقت كنی صدای امام را از آن سوی كلمات میشنوی نه صدای دیگری را.(5)
14. ابن ابی الحدید میگوید:
«كسی كه بخواهد فصاحت و بلاغت بیاموزد و امتیاز سخن را دریابد، باید در این خطبه(6)تأمل كند، زیرا نسبت این سخن با هر سخنی دیگر ـ غیر از كلام خدا و رسول ـ همانا نسبت ستاره درخشان با سنگ سیاه و تاریك است،
سپس بیننده باید بنگرد كه چه روشنی و جلالت و درخشندگی دارد و چه خوف و خشیتی ایجاد میكند، خدا گویندهاش را جزای خیر دهد كه گاهی با دست و شمشیرش از اسلام دفاع كرد و گاهی با زبان و بیانش و زمانی با فكر و قلبش، در جهاد، او سید مجاهدین است و در موعظه بلیغترین وعاظ و در فقه و تفسیر، رئیس فقها و مفسرین و در عدل و توحید، پیشوای عادلان و موحدین.
و لیس علی الله بمستنكر إن یجمع العالم فی واحد(7)
باز میگوید:
بدان توحید و عدل و سایر مباحث شریف الهی جز از سخن این رجل الهی دانسته نشد، زیرا سخن دیگران از بزرگان صحابه، حاوی این مطالب نیست، بلكه این مطالب به فكر آنها خطور هم نمیكرد. اگر خطور میكرد، بیان میكردند همانا این بزرگترین فضیلت علی (ع)است.(8)
پی نوشت:
1- عبقریه الشریف الرضی، ج 1، ص 296.
2- علی و فرزندان، ص 40.
3- مإه كلمه من كلام الإمام علی، استاد امین نخله.
4- در پیرامون نهج البلاغه، ص 61، علامه شهرستانی.
5- عبقریه الإمام، ص 132 ـ 178.
6- خطبه 108 به ترتیب حدیدی.
7- شرح ابن ابی الحدید، ج 7، ص 202 ـ 203.
8- شرح ابن ابی الحدید، ج 6، ص 346.