آيا بيانصافي نيست؟
تبهای اولیه
آيا بيانصافي نيست؟
ابوبکر که خود را جانشين پيامبر صلي الله عليه و آله ميداند، بيانصافي را به حدي ميرساند که مظهر تقوا و فضيلت، اميرالمؤمنين عليهالسلام را که در ماجرای فدک بر صدق گفتار حضرت زهرا سلام الله علیه شهادت می دهد، متهم به شهادت به نفع خويش مينمايد و در حقيقت او را شايستهي شهادت نميداند؟
آيا اين بيانصافي نيست که براي اثبات مدعاي خود و صحت بخشيدن به حديثي مجعول که پيامبران ميراث نميگذارند، عايشه و حفصه را به عنوان شاهد و گواه بر حجت خود ميپذيرد، [زبدة المعارف ص 459] در حالي که عايشه دختر وي و حفصه دختر عمر بوده، هر دو زن هستند.
چگونه ميشود قبول کرد که شهادت دو زن، آن هم اگر خويشاوند نزديک باشند، پذيرفتني است، ولي شهادت امايمن که رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم او را از اهل بهشت دانسته و گواهي اميرالمؤمنين عليهالسلام که به فرمودهي رسول اکرم صلي الله عليه و آله هيچگاه از حق جدا نميشود، پذيرفته نميشود و ادعاي دختر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم که جز حق چيزي نميطلبد، از جانب ابوبکر رد ميشود؟
بايد گفت که مصادرهي فدک توطئهاي از پيش طراحي شده بود که پس از رحلت رسول اکرم صلي الله عليه و آله ميبايست به مرحلهي اجرا درآيد. آنها آنچه را که ميخواستند انجام دادند و حرمت خاندان عصمت و طهارت را نگاه نداشتند.
آيا دور از انصاف نيست که پيامبري بزرگ، تمام توان و نيرويش را در راه سعادت و اعتلاي امّت اسلام به کار برد و بيست و سه سال از عمرش را در راه ترويج و جهاني شدن آيين اسلام بگذارد، اما سرانجام يگانه يادگارش را آن همه اذيت و آزار نمايند؟
آيا پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نفرمود که فاطمه عليهاالسلام پاره تن من است و اذيت و آزار او اذيت و آزار من و اذيت خداست و مانند من از او نگهداري کنيد و کاري ننماييد که او از شما ناراضي شود و در صورت نارضايتي وي، من نيز از شما ناراضي خواهم بود؟
[="]برگرفته از کتاب سیری کوتاه در زندگی حضرت زهرا (س)،سید محمد تقی سجادی [/]