جمع بندی فصلت آیات 10 و 11
تبهای اولیه
سلام
در سوره فصت آیات 10 و 11 داریم:
وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ ﴿۱۰﴾
width: 100% | |
---|---|
[TD="class: QuranFarsi | width: 49%"]و در [زمين] از فراز آن [لنگرآسا] كوهها نهاد و در آن خير فراوان پديد آورد و مواد خوراكى آن را در چهار روز اندازهگيرى كرد [كه] براى خواهندگاندرست [و متناسب با نيازهايشان] است (۱۰) |
[/TD] | |
ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ ﴿۱۱﴾
width: 100% | |
---|---|
[TD="class: QuranFarsi | width: 49%"]سپس آهنگ [آفرينش] آسمان كرد و آن بخارى بود پس به آن و به زمين فرمود خواه يا ناخواه بياييد آن دو گفتند فرمانپذير آمديم (۱۱) |
آیا این کلمه "ثم" در ابتدای آیه 11 اشاره به این دارد که آسمان بهد از زمین ایجاد شده؟!! | |
همچنین معنی "پس به آن و به زمين فرمود خواه يا ناخواه بياييد" چیست؟ منظور از آمدن چیست؟ | |
بسیار ممنون | |
[/TD] | |
[=Traditional Arabic]وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاء لِّلسَّائِلِينَ ﴿۱۰﴾ آیا این کلمه "ثم" در ابتدای آیه 11 اشاره به این دارد که آسمان بهد از زمین ایجاد شده؟!! بسیار ممنونسلام
در سوره فصت آیات 10 و 11 داریم:
width: 100% [TD="class: QuranFarsi width: 49%"]و در [زمين] از فراز آن [لنگرآسا] كوهها نهاد و در آن خير فراوان پديد آورد و مواد خوراكى آن را در چهار روز اندازهگيرى كرد [كه] براى خواهندگاندرست [و متناسب با نيازهايشان] است (۱۰) [/TD]
[=Traditional Arabic]ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاء وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ ﴿۱۱﴾
width: 100% [TD="class: QuranFarsi width: 49%"]سپس آهنگ [آفرينش] آسمان كرد و آن بخارى بود پس به آن و به زمين فرمود خواه يا ناخواه بياييد آن دو گفتند فرمانپذير آمديم (۱۱) همچنین معنی "پس به آن و به زمين فرمود خواه يا ناخواه بياييد" چیست؟ منظور از آمدن چیست؟ [/TD]
«ثمَُّ اسْتَوَى إِلىَ السَّمَاءِ وَ هِىَ دُخَانٌ»
سپس به آفرينش آسمان پرداخت، در حالى كه بصورت دود بود. (فصلت، 11)
با سلام و درود
تعبير به "ثم" (سپس) معمولا براى تأخير در زمان مى آيد، ولى گاه به معنى تأخير در بيان مى باشد.
اگر به معناى اول (تاخیر زمانی) باشد، مفهومش اين است كه آفرينش آسمان ها بعد از خلقت زمين صورت گرفته است؛ ولى اگر به معناى دوم (تاخیر بیانی) باشد هيچ مانعى ندارد كه آفرينش آسمان ها قبلا صورت گرفته، و زمين بعد از آن، ولى به هنگام بيان كردن، ابتدا از زمين شروع كرده، سپس به شرح آفرينش آسمان پرداخته است.
البته معناى دوم گذشته از اين كه با اكتشافات علمى هماهنگ تر است، با آيات ديگر قرآن ـ مانند (نازعات، 27 ـ30)ـ نيز موافقت دارد.
بنابر ای، «ثم» همه جا براى تأخير و ترتيب زمانى نيست (همان طورى كه در ادبيات عرب نظاير فراوان دارد)، لذا ممکن است اين كلمه در اين جا فقط براى تذكر و يادآورى نعمت هاى خدا باشد و نظرى به تقدم و تأخّر خلقت زمين يا آسمان ندارد. (ر.ک: مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 1، ص 173؛ تفسير نمونه، ج 20، ص 227)
«فَقَالَ لها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائعِينَ»
به آن (آسمان) و به زمين دستور داد: «به وجود آييد (و شكل گيريد)، خواه از روى اطاعت و خواه اكراه!» آنها گفتند: «ما از روى طاعت مى آييم (و شكل مىگيريم)!» (فصلت، 11)
دو نکته:
1. این جا گفتار و لفظ منظور نیست، بلکه این فرمان تکوینی خداوند برای ایجاد و خلق آسمان و زمین است؛ همان فرمان موجود باش، پس موجود می شود:
«إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»؛ فرمان او چنين است كه هر گاه چيزى را اراده كند، تنها به آن مى گويد: «موجود باش!»، آن نيز بىدرنگ موجود مى شود! (یس، 82)
2. جمله «ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً» می تواند منظور اين باشد كه آسمان و زمين موجود شوند، چه قبلا استعداد آن را داشته باشند، و چه نداشته باشند.
لذا این جمله، كنايه مى شود از اين كه چاره اى جز هستى پذيرفتن ندارند و هست شدن آن دو، امرى است كه به هيچ وجه تخلف پذير نيست، چه بخواهند و چه نخواهند، چه درخواست داشته باشند و چه نداشته باشند، بايد موجود شوند.
آسمان و زمين هم اين فرمان را پذيرفتند و پاسخ گفتند كه ما امر تو را پذيرفتيم، اما نه به كراهت، يعنى نه بدون داشتن استعداد قبلى و قبول ذاتى، بلكه با داشتن آن و بدين جهت گفتند "أتينا طائعين" يعنى ما، استعداد پذيرفتن هستى را داريم.(ترجمه الميزان، ج 17، ص 555)
«فَقَالَ لها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائعِينَ»
به آن (آسمان) و به زمين دستور داد: «به وجود آييد (و شكل گيريد)، خواه از روى اطاعت و خواه اكراه!» آنها گفتند: «ما از روى طاعت مى آييم (و شكل مىگيريم)!» (فصلت، 11)
سلام و عرض ادب
در اول ایه می فرماید
به اسمان و زمین دستور داد به وجود ایید
مگر قبل از بوجود امدن و زمانی که نبودن می شود به انها دستور داد ؟ دستور به چیزی که هنوز بوجود نیامده چه معنا دارد ؟
چگونه
هنوز بوجود نیامدن می گویند ما از روی طاعت می اییم ؟
با تشکر
. این جا گفتار و لفظ منظور نیست، بلکه این فرمان تکوینی خداوند برای ایجاد و خلق آسمان و زمین است؛ همان فرمان موجود باش، پس موجود می شود:
«إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»؛ فرمان او چنين است كه هر گاه چيزى را اراده كند، تنها به آن مى گويد: «موجود باش!»، آن نيز بىدرنگ موجود مى شود! (یس، 82)
سلام مجدد
بزرگوار یعنی می فرمایید اسمان و زمین بی درنگ موجود شدند ؟
ایا علم هم همین را می گوید ؟
[="Tahoma"] در اول ایه می فرماید مگر قبل از بوجود امدن و زمانی که نبودن می شود به انها دستور داد ؟ دستور به چیزی که هنوز بوجود نیامده چه معنا دارد ؟ با تشکرسلام و عرض ادب
به اسمان و زمین دستور داد به وجود ایید
چگونه
هنوز بوجود نیامدن می گویند ما از روی طاعت می اییم ؟
با سلام و درود
عرض کردم که این فرمان، از باب گفتار و سخن گفتن نیست، بلکه امر تکوینی است. لذا نباید تصور کرد که مانند خطاب های عادی بشری بایستی ابتدا مخاطبی باشد تا خطاب محقق شود.
به بیان دیگر، در اين جا فرمان خدا حقيقتا فرمانى كه با سخن باشد نيست، و جواب هم سخنى در مقابل اين گفتار نيست؛ بلكه خداوند اين جا خبر داده است از اين كه آسمان ها و زمين را آفريده و آن ها را بدون هيچ نوع سختى و زحمتى ايجاد فرموده است. خداوند از اين آفرينش به امر و اطاعت تعبير فرموده است. (مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 9، ص 8)
[="Tahoma"] بزرگوار یعنی می فرمایید اسمان و زمین بی درنگ موجود شدند ؟سلام مجدد
ایا علم هم همین را می گوید ؟
این آیات به اصل و آغاز خلقت آسمان و زمین اشاره دارد، لذا منظور این نیست که همه به این شکل کامل شده، یکجا آفریده شده اند.
همان طور که مشاهده می کنید، در آیه (فصلت، 11) می فرماید آسمان در ابتدا به صورت دود بوده است.
هم چنین در آیه دیگر می فرماید: «أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما»؛ آسمان ها و زمين به هم پيوسته بودند، و ما آن ها را از يكديگر باز كرديم. (انبیاء، 30)
لذا مراد از امر به ایجاد شدن و سپس خلقت آسمان و زمین، اصل ایجاد و آفرینش را مد نظر دارد.
پرسش:
در سوره فصلت آیا این کلمه "ثم" در ابتدای آیه 11 اشاره به این دارد که آسمان بعد از زمین ایجاد شده است؟! هم چنین منظور از آمدن آسمان و زمین چیست؟
پاسخ:
«ثمَُّ اسْتَوَى إِلىَ السَّمَاءِ وَ هِىَ دُخَانٌ»؛ سپس به آفرينش آسمان پرداخت، در حالى كه بصورت دود بود.(1)
با سلام و درود
تعبير به "ثم" (سپس) معمولا براى تأخير در زمان مى آيد، ولى گاه به معنى تأخير در بيان مى باشد.
اگر به معناى اول (تاخیر زمانی) باشد، مفهومش اين است كه آفرينش آسمان ها بعد از خلقت زمين صورت گرفته است؛ ولى اگر به معناى دوم (تاخیر بیانی) باشد هيچ مانعى ندارد كه آفرينش آسمان ها قبلا صورت گرفته، و زمين بعد از آن، ولى به هنگام بيان كردن، ابتدا از زمين شروع كرده، سپس به شرح آفرينش آسمان پرداخته است.
البته معناى دوم گذشته از اين كه با اكتشافات علمى هماهنگ تر است، با آيات ديگر قرآن (2) نيز موافقت دارد.
بنابر این، «ثم» همه جا براى تأخير و ترتيب زمانى نيست (همان طورى كه در ادبيات عرب نظاير فراوان دارد)، لذا ممکن است اين كلمه در اين جا فقط براى تذكر و يادآورى نعمت هاى خدا باشد و نظرى به تقدم و تأخّر خلقت زمين يا آسمان ندارد.(3)
آمدن آسمان و زمین:
«فَقَالَ لها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائعِينَ»؛ به آن (آسمان) و به زمين دستور داد: «به وجود آييد (و شكل گيريد)، خواه از روى اطاعت و خواه اكراه!» آنها گفتند: «ما از روى طاعت مىآييم (و شكل مىگيريم)!»(4)
چند نکته:
1. این جا گفتار و لفظ منظور نیست، بلکه این فرمان تکوینی خداوند برای ایجاد و خلق آسمان و زمین است؛ همان فرمان موجود باش، پس موجود می شود:
«إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»؛ فرمان او چنين است كه هر گاه چيزى را اراده كند، تنها به آن مى گويد: «موجود باش!»، آن نيز بى درنگ موجود مى شود!(5)
لذا نباید تصور کرد که مانند خطاب های عادی بشری بایستی ابتدا مخاطبی باشد تا خطاب محقق شود.
به بیان دیگر، در اين جا فرمان خدا حقيقتا فرمانى كه با سخن باشد نيست، و جواب هم سخنى در مقابل اين گفتار نيست؛ بلكه خداوند اين جا خبر داده است از اين كه آسمان ها و زمين را آفريده و آن ها را بدون هيچ نوع سختى و زحمتى ايجاد فرموده است. خداوند از اين آفرينش به امر و اطاعت تعبير فرموده است.(6)
2. جمله «ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً» می تواند منظور اين باشد كه آسمان و زمين موجود شوند، چه قبلا استعداد آن را داشته باشند، و چه نداشته باشند.
لذا این جمله، كنايه مى شود از اين كه چاره اى جز هستى پذيرفتن ندارند و هست شدن آن دو، امرى است كه به هيچ وجه تخلف پذير نيست، چه بخواهند و چه نخواهند، چه درخواست داشته باشند و چه نداشته باشند، بايد موجود شوند.
آسمان و زمين هم اين فرمان را پذيرفتند و پاسخ گفتند كه ما امر تو را پذيرفتيم، اما نه به كراهت، يعنى نه بدون داشتن استعداد قبلى و قبول ذاتى، بلكه با داشتن آن و بدين جهت گفتند "أتينا طائعين" يعنى ما، استعداد پذيرفتن هستى را داريم.(7)
3. این آیات به اصل و آغاز خلقت آسمان و زمین اشاره دارد، لذا منظور این نیست که آسمان و زمن، همه به این شکل کامل شده و یکجا آفریده شده اند.
در آیه (8) می فرماید آسمان در ابتدا به صورت دود بوده است. هم چنین در آیه دیگر می فرماید: «أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ كانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما»؛ آسمان ها و زمين به هم پيوسته بودند، و ما آن ها را از يكديگر باز كرديم.(9)
لذا مراد از امر به ایجاد شدن و سپس خلقت آسمان و زمین، اصل ایجاد و آفرینش را مد نظر دارد؛ نه این که آسمان و زمین به همین شکل موجود و کامل شده، یک مرتبه خلق شده اند.
__________________
- فصلت، 11.
- نازعات، 27 ـ30.
- ر.ک: مجمع البيان في تفسير القرآن، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج 1، ص 173؛ تفسير نمونه، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج 20، ص 227.
- فصلت، 11.
- یس، 82.
- مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 9، ص 8.
- ترجمه الميزان، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج 17، ص 555.
- فصلت، 11.
- انبیاء، 30.