بیتابی از شوق
تبهای اولیه
[h=1][/h]
[/HR]
[/HR]
عظیم دوران ابتداییاش را در روستای نكپح و دوران راهنمایی را در شهرستان نیكشهر كه از زادگاهش 45 كیلومتر فاصله داشت با پای پیاده، طی میكرد. روح بلند وآرمانگرای او چون نامش بسیار عظیم بود و وارسته! اما حتی سختی راه و طولانی بودن مسیر دلیلی نشد كه او دست از فعالیت و جهادش در راه علمآموزی بردارد. آنچه در پی میآید مروری است بر زندگی تا شهادت این شهید والا مقام كه در نهایت ایستادگی پای ولایت و اسلام در شهریور ماه 1375به دست عناصر خودفروخته سلفی و وهابیت به شهادت رسید...
[h=2]زمزمهای برای بیتابی[/h] عظیم دانشآموزی با وقار، محبوب، مۆدب و كوشا بود كه همواره تلاش میكرد تا در كنار علمآموزی به تكالیف دینی خود بپردازد. از همان دوران كودكی احترام خاصی برای والدینش قائل بود، هیچ كاری را بدون رضایت پدر و مادرش انجام نمیداد. عظیم اهل ورزش بود و علاقه ویژهای به كوهنوردی و شنا داشت. اگرچه عظیم در مسیری كه انقلاب اسلامی برای رسیدن به آرمانهایش پیمود، به دلیل سن كمی كه داشت، نتوانست به طوری شایسته فعالیت نماید، اما بعدها تمام تلاش خود را صرف آگاهی مردم منطقه کرد. پیروزی انقلاب اسلامی نقطه عطفی در زندگی عظیم بود تا او را بیش از پیش در مسیر تحقق آرمانهای انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی قرار دهد. 13سال بیشتر نداشت كه زمزمههای حمله عراق را به كشور شنید و تلاش كرد تا راهی برای حضور در جبهه بیابد اما سن كمش و عدمرضایت خانواده در آن روزها به او فرصت جهاد را نداد...
اما در طول سالهای جنگ همواره فعالیتهای زیادی جهت آگاهسازی مردم منطقه دشت باری، اهوران و خنثیسازی تبلیغات ضدانقلاب انجام داد كه از تأثیرات آن میتوان به اعزام رزمندگان به مناطق عملیاتی اشاره داشت.
[h=2]عظیم در سنگر جهاد و مقاومت[/h] روحیه بالای خدمتگذاری و عشق و علاقهاش به نظام دلیلی شد تا به صورت پارهوقت جذب جهاد كشاورزی نیكشهر شود. عظیم در سنگر جهاد و مقاومت، توانست در رفع محرومیت مردم منطقه و اعتلای پرچم مقدس كشور گامهای شایان ذكری بردارد. این بسیجی فعال مدتی بعد برای خدمت بیشتر به مردم راهی چابهار شد. دیری نپایید كه به علت خدمات شایستهاش برای سپری کردن دوران سربازی راهی جهاد سازندگی چابهار شد و سرانجام بعد از پایان دوران خدمتش به عنوان كارمند نمونه و پرتلاش جذب جهاد سازندگی شد.
اخلاق پسندیدهاش در میان دوستان و همكارانش زبانزد بود. به حق عظیم بلوچی را باید یك افسر جنگ نرم دانست كه در سنگر جهاد و خدمترسانی به محرومین لحظهای آرام و قرار نداشت. او همواره اظهار میداشت كه نباید تصور كنیم كه جنگ به پایان رسیده است بلكه باید تمام عزم خود را در جنگ نرم و جبهه فرهنگی كه دشمن كیان و موجودیت ما را در آن نشانه گرفته جزم نماییم.
[h=2]خار چشم دشمنان[/h] از این رو عظیم بلوچی آگاهانه به محرومیتزدایی در روستاهای نیكشهر و ایرانشهر پرداخت و سعی کرد تا در این راستا با همه ارگانها از جمله بسیج و جهاد همكاری داشته باشد. عظیم بلوچی پس از وقفهای كه در تحصیل برایش به وجود آمد، موفق شد تا سال 1375با تحصیل در دبیرستان شبانه، دیپلم خود را بگیرد. خدمات فی سبیل الله و جهاد در رفع محرومیت عظیم بلوچی، خاری در چشم دشمنان و معاندین نظام شد. اقدامات عظیم برای اشرار و ضدانقلاب مزاحمت ایجادكرده بود كه ناچار درصدد برآمدند تا به هر نحوی كه شده فعالیتهای شهید را متوقف نمایند.
[h=2]فدایی رهبر[/h] گروهكهای سلفی و وهابیت بارها ایشان را به مرگ تهدید كرده تا شاید دست از حمایت نظام و خدمترسانی به مردم محروم بردارد. اما عظیم بلوچی با عمل خود جواب دندانشكنی به آنها داده و همواره آنان را رسیدن به خواستههایشان ناكام میگذاشت. شهید عظیم بلوچی در جواب خواستهها و تهدیدهای ضدانقلاب گفته بود: «من وظیفه ملی خود میدانم كه از دستاوردهای نظام وكیان انقلاب اسلامی دفاع كرده و مطیع امر ولایت امام خامنهای باشم و چه شیرینتر كه ذر این مسیر، جان ناقابلم را فدای آرمانهای انقلاب و ولی امر خود سازم.» از اقدامات عظیم میتوان به آگاهسازی جوانان و نسل سومیها در شناساندن اهداف شوم ضدانقلاب، برملا كردن دست وهابیت در نقض و بر هم زدن اتحاد بین شیعه و سنی و اجرای فعالیتهایی كه در راستای خشكاندن ریشه اشرار و خودفروشان داخلی نظام اشاره داشت.
[h=2]بر جان نشست[/h] اما تنگنظران و خودفروختگان معاند نظام كه دیگر تاب مجاهدتهای عظیم بلوچی، نایب رئیس جهاد چابهار را نداشتند، این مجاهد خستگیناپذیر را در چهاردهمین روز از شهریور 1375 در حین عزیمت به محل كارش، ترور كرده و مردم دشتباری، اهوران، زرآباد، نكج، چابهار و نیكشهر را در غم از دست دادن رزمنده جنگ نرم و جهادگر بسیجی عزادار کردند. مردمی كه هیچگاه ایثار و همت والای فرزند سیستان و بلوچستان شهید عظیم بلوچی را از یاد نخواهند برد.