لوح محفوظ چیست؟
تبهای اولیه
در قرآن کریم و در آیه ی 4 سوره ی مبارکه ی زخرف آمده: «وَ اِنَّه فی اُمِّ الکِتابِ لَدَینا لَعلیٌّ حَکیمٌ»
و این (قرآن) در لوح محفوظ نزد ما والا و استوار است.
در این جا منظور از لوح محفوظ چسیت؟
و همچنین در سوره ی لقمان در آیه ی 27 آمده: «وَ لَو اَنَّما فِی الاَرضِ مِن شَجَرَةٍ مِن اَقلامٌ وَ البَحرُ یَمُدُّهُ مِن بَعدِهِ سَبعَةُ اَبحُرٍ ما نَفِدَت کَلِماتُ اللهِ اِنَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ»
و اگر همه ی درختان روی زمین قلم شود و دریا برای آن مرکب گردد و هفت دریا به آن افزوده شود (اینها همه تمام میشود ولی) کلمات خدا پایان نمی گیرد؛ خداوند توانا و حکیم است.
در این جا منظور از کلمات الله چیست؟
و نیز در آیه 19 از سوره ی مبارکه ی الرحمن آمده: « مَرَجَ البَحرینِ یَلتَقیانِ (19) بَینَهُما بَرزَخٌ لا یَبغیانِ (20) ... یَخرُجُ مِنهما الُّؤلُؤُ وَ المَرجانُ(22)»
و دو دریای مختلف (شور و شیرین، گرم و سرد) را در کنار هم قرار داد در حالی که با هم تماس دارند(19) در میان آن دو مانعیست که یکی بر دیگری غلبه نمی کند( و به هم نمی آمیزند)(20) ... از آن در لؤلؤ و مرجان خارج می شود(22)
و در این آیه منظور از بحرین دقیقا کدام دو دریا است؟ و مانع چیست؟ و آیا منظور از لولو و مرجان همان مروارید و مرجان حقیقی است؟
باتشکر
با سلام
ضمن تشكر از شما براي طرح سوالات ، قبل از ورود به بحث يك نكته را خاطر نشان كنم و آن اينكه شما بزرگوار ، سه سوال را در يك تاپيك مطرح فرموده ايد اگر پس از ارائه ي پاسخ ، مايل بوديد بصورت مفصل در خصوص هر سوال به بحث بنشينيد ، لطفا سوالاتتان را مجزا در سه تاپيك مطرح نماييد زيرا در غير اينصورت تداخل بوجود خواهد آمد و تاپيك سنگين خواهد شد .
در قرآن کریم و در آیه ی 4 سوره ی مبارکه ی زخرف آمده: «وَ اِنَّه فی اُمِّ الکِتابِ لَدَینا لَعلیٌّ حَکیمٌ»
و این (قرآن) در لوح محفوظ نزد ما والا و استوار است.
در این جا منظور از لوح محفوظ چسیت؟
لوح محفوظ ، همان ام الكتاب يا كتاب مبين است و آن همان علم ازلى الاهی است که مقدرات در آن ثابت و غیر قابل تغییر است. هر حادثهاي - و از آن جمله اعمال انسانها هم يكي از آن حوادث است - قبل از حدوثش در لوح محفوظ نوشته شده(1) در واقع لوح محفوظ کتابى است که حافظ اعمال تمام انسانها و غیر آنهاست. در عین حال مشتمل است بر جمیع مشخصات حوادث و خصوصیات اشخاص و تغییراتى که آنها دارند،
لوح محفوظ به اين اعتبار كه ريشه تمامي كتب اسماني است و هر كتاب آسماني از آن استنساخ مي شود ، ام الكتاب هم ناميده مي شود . (2)
(1)- ترجمة الميزان ،ج 18 ، ص 271
(2)- همان ، ص 123
و همچنین در سوره ی لقمان در آیه ی 27 آمده: «وَ لَو اَنَّما فِی الاَرضِ مِن شَجَرَةٍ مِن اَقلامٌ وَ البَحرُ یَمُدُّهُ مِن بَعدِهِ سَبعَةُ اَبحُرٍ ما نَفِدَت کَلِماتُ اللهِ اِنَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ»
و اگر همه ی درختان روی زمین قلم شود و دریا برای آن مرکب گردد و هفت دریا به آن افزوده شود (اینها همه تمام میشود ولی) کلمات خدا پایان نمی گیرد؛ خداوند توانا و حکیم است.
در این جا منظور از کلمات الله چیست؟
"كلمة الله" به معناي مخلوقاتي است كه با امر خداوند ايجاد مي شوند يعني وجود يافته و ايجاد شده به امر "كن فيكون" الهي :
"لفظ كلمة در لغت به معناي لفظي است كه دلالت بر معنايي داشته باشد ، و به همين جهت لفظ بي معنا را كلمه نميگويند ، ولي در كلام خداي سبحان بر هستي اطلاق شده است ، البته هستي افاضه شده به امر او ، كه از آن به كلمه كن تعبيركرده و فرموده ":انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون" و نيز حضرت مسيح را كلمة خوانده و فرموده : "و كلمته القيها الي مريم" . پس معناي آيه اين است كه اگر تمامي درختان زمين قلم گردد ، و دريا به اضافه هفت درياي ديگر مانند آن مركب فرض شود ، و با اين قلم و مركب كلمات خدا را - بعد از تبديل آنها به الفاظ - بنويسند ، آب درياها قبل از تمام شدن كلمات ( مخلوقات ) خدا تمام ميشود ، چون آب درياها هر چه باشد متناهي است ، و كلمات خدا نامتناهي" . (1)
استاد جوادي آملي نيز معتقدند كه كلمات الهي ، همه ي موجودات اند كه با "كن " تكويني بوجود آمده اند:
"[مراد از كلمات الهي] هم كلمات تكويني است هم فيوضات الهي...همه موجودات كلمات الهياند چون از كلمه «كُن» تكويني به بار آمدند ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئاً أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ﴾[يس/82] با ﴿كُنْ﴾ كه كلمه تكويني الهي و افاضه الهي است به بار آمدند.
كلمه آن است كه ما في الضمير و ما في الغيب را روشن كند همه اشيا و اشخاص اينها ما في الغيب را روشن ميكنند از اين جهت مي شوند كلمه, كلمهاي كه يك متكلّم مي گويد معناي دروني و ذهني اين متكلّم را روشن ميكند كه اين آقا چه ميخواهد بگويد. اشياي عالَم هم كلمة الله هستند براي اينكه آيات غيب اند و غيب را دارند روشن ميكنند."( 2)
(1)- ترجمة الميزان ، ج 16 ، ص348
(2)- ر.ك: بنياد بين المللي علوم وحياني اسراء،تفسير سوره مباركه لقمان ، جلسه 8
و نیز در آیه 19 از سوره ی مبارکه ی الرحمن آمده: « مَرَجَ البَحرینِ یَلتَقیانِ (19) بَینَهُما بَرزَخٌ لا یَبغیانِ (20) ... یَخرُجُ مِنهما الُّؤلُؤُ وَ المَرجانُ(22)»
و دو دریای مختلف (شور و شیرین، گرم و سرد) را در کنار هم قرار داد در حالی که با هم تماس دارند(19) در میان آن دو مانعیست که یکی بر دیگری غلبه نمی کند( و به هم نمی آمیزند)(20) ... از آن در لؤلؤ و مرجان خارج می شود(22)
و در این آیه منظور از بحرین دقیقا کدام دو دریا است؟ و مانع چیست؟
ظاهرا مراد از بحرين - دو دريا دريايي شيرين و گوارا ، و دريايي شور و تلخ است ...و قابل قبولترين تفسيري كه در باره اين دو آيه كردهاند اين است كه : مراد از دو دريا دو درياي معين نيست ، بلكه دو نوع دريا است ، يكي شور كه قريب سه چهارم كره زمين را درخود فرو برده ، كه بيشتر اقيانوسها و درياها را تشكيل ميدهد ، و يكي هم درياهاي شيرين است كه خداي تعالي آنها را در زير زمين ذخيره كرده و به صورت چشمه ها از زمين ميجوشد ، و نهرهاي بزرگ را تشكيل ميدهد ، و مجددا به درياها ميريزد ، اين دو جور دريا يعني درياهاي روي زمين و درياهاي داخل زمين همواره به هم اتصال دارند ، هم در زير زمين و هم در روي زمين ، و در عين اينكه يلتقيان - برخورد و اتصال دارند نه اين شوري آن را از بين ميبرد و نه آن شيريني اين را ، چون بين آن دو حاجز و مانعي است كه نميگذارد در وضع يكديگر تغييري بدهند ، و آن مانع ، خود مخازن زمين و رگههاي آن است ، كه نه ميگذارد درياي شور به درياي شيرين تجاوز نموده ، و آن را مثل خود شور كند ، و در نتيجه زندگي جانداران را تهديد نمايد ، و نه درياي شيرين به درياي شور تجاوز نموده بيش از اندازه از زمين بجوشد ، و زياده از اندازه به دريا بريزد ، و دريا را شيرين سازد ، و در نتيجه مصلحتي را كه در شوري آب درياها است كه يا تصفيه هوا است و يا مصالحي ديگر از بين ببرد . و نيز به طور دائم درياهاي شور ، درياهاي شيرين را از اين راه كمك ميكند ، كه آب خود را به ابرها داده ، و ابرها آن را بر زمين ميبارد ، و زمين باران را در خود فرو برده مخازن خود را پر ميكنند ، و همين مخازن هم درياهاي شور را كمك نموده ، همانطور كه گفتيم از زمين ميجوشد و به صورت نهرهاي كوچك و بزرگ به دريا ميريزد . پس معناي اين دو آيه - و خدا داناتر است - اين است كه : خداي تعالي دو درياي شيرين و گوارا و شور و تلخ را مخلوط كرده ، در عين اينكه تلاقي آن دو دائمي است ، به وسيله مانعي كه بين آن دو قرار داده نميگذارد كه يكديگر را در خود مستهلك كنند ، و اين صفت گوارايي آن را از بين ببرد و آن صفت شوري اين را ، و در نتيجه نظام زندگي جانداران و بقاي آن را تهديد كنند(1)
(1)- ترجمة الميزان ، ج 19 ، ص 167
آیا منظور از لولو و مرجان همان مروارید و مرجان حقیقی است؟
. يخرج منهما اللؤلؤ و المرجان يعني از اين دو درياي گوارا و شور ، لؤلؤ و مرجان بيرون ميآيد ، و اين خود يكي از فوايدي است كه انسان از آن بهره مند ميشود. (1)
در الميزان در ذيل بحث روايي ، روايات مربوط به اين ايه شريفه را آورده است :
از ابن عباس روايت كرده كه در تفسير آيه مرج البحرين يلتقيان گفته : منظور از دو دريا علي و فاطمه است ، و منظور از برزخ و حائل ميان آن دو رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلّم) است ، و در تفسير آيه يخرج منهما اللؤلؤ و المرجان گفته است : منظور از لؤلؤ و مرجان حسن و حسين است .
... چيزي كه هست بايد دانست كه اين تفسير ، تفسير به باطن است نه اينكه بخواهد بفرمايد : معناي بحرين و برزخ و لؤلؤ و مرجان اين است . ( 2)
(1)- ترجمة الميزان ، ج 19 ، ص 167
(2)- همان ، ص 172