خدا و حوادث روز مره جوامع بشری
تبهای اولیه
سلام
لطفا من رو مثل همیشه راهنمایی کنید
چند تا سوال؟؟؟؟؟؟؟؟
1-ایا خداوند در به وقوع پیوستن حوادث و اتفاقات جوامع بشری نقشی دارد یا خیر؟حوادث مد نظر من عبارت است از همه حواث چه ریز و چه درشت.
چند تا مثال!!
1-ازدواج (ایا خداوند در انتخاب همسر ادم ها نقشی دارد با خیر)مثلا اگر حضرت فاطمه با حظرت علی ازدواج نمیکرد هیچ وقت امام حسین به دنیا نمی امد.ایا خداوند در به شکل گیری ازد واج حضرت علی با حضرت فاطمه:hamdel: نقشی داشته یا خیر؟
2-مرگ (نوع مرگ و میر ادم ها اعم از میزان عمر و نحوه مرگ انها )مثلا کسی در سن 10 سالگی می میرد و کسی در سن 150 سالگی. یکی به ارامی می میرد و دیگری به سختی.ایا نوع مرگ و نحوه کشته شدن ادم ها کار خداست؟
3-شکل گیری حوادث مهم (ایا خداوند در شکل گیری حوادث مهم و تاثیر گذار جوامع بشری نقشی دارد یا خیر؟)مثلا حمله امریکا به عراق. حمله امریکا به ژاپن.حمله عراق به ایران و ..........
4-محل تولد (مثلا اقای v در ایران به دنیا میاد و اقای c در امریکا) ایا خدا نقشی در این حادثه دارد یا خیر؟
در کل ایا خداوند و حضور و نگاه او نقشی در حوادث جوامع بشری دارد یا نه؟همه حوادث دنیا کوچکترین و بزرگترین
دلیل تکرار یک اتفاق به طور مداوم و پی در پی ایا کار خداست یا کار طبیعت؟
تذکر من به برخی از دوستان به خدا من هیچ منظوری به جز شفاف شدن موضوعات دنیا و رفع جهالتم ندارم و دلیل سوالاتم فقط و فقط برای کسب اطلاعات است.
تو این سایت کمتر کسی به پست های ارسالی من صلوات می فرسته به خاطر همین من خودم یه صلوات می فرستم به جای همتون
الهم صل علی محمد و ال محمد
ممنون
1-ایا خداوند در به وقوع پیوستن حوادث و اتفاقات جوامع بشری نقشی دارد یا خیر؟حوادث مد نظر من عبارت است از همه حواث چه ریز و چه درشت.
باسلام
خداوند متعال و اراده او نیز در حوادث و اتفاقات طبیعی نقش دارد. اما اما نه به صورت مستقیم و نه به صورتی که اختیار بشر بسته باشد. در مورد اراده خداوند و اراده انسانی در کارهایی که انجام میدهد، چند اصل وجود دارد.
اول: اراده و قدرت خداوند در رتبه بالاتری از اراده و قدرت انسان قرار دارد و به فرمایش قران کریم: «و ما تشاوون الا ما یشاء الله»(تکویر/29). یعنی اراده انسان در طول اراده الهی است و تا اراده خداوند به تحقق امری تعلق نگیرد، ان امر محقق نمیشود.
دوم: سعی و تلاش انسان پیش فرض و شرط لازم برای تحقق یک فعل و خواسته اوست. «لیس للانسان الا ما سعی»(نجم /39)
سوم: اراده و اختیار انسان به عنوان یک اصل وجدانی و اعتقادی مورد قبول ادیان و پیش فرض صحت مکلف بودن انسان است.
چهارم: اراده انسان اگرچه در طول اراده الهی است اما اراده الهی در مورد افعال اختیاری انسان به تحقق فعل همراه با اختیار و اراده انسان تعلق میگیرد.
پنجم: «ما اصابک من حسنه فمن الله و ما اصابک من سیئه فمن نفسک.» (نساء / 79)این اصل بیان میکند که هرچه از خوبی ها به شما میرسد از ناحیه خداوند است و هر بدی که به شما میرسد از ناحیه خودتان و نتیجه اعمال و رفتار خودتان است.
با توجه به این اصول، کارهایی که انسان انجام میدهد به اختیار خودش انجام میدهد. انسانها هستند که شرور اخلاقی را بوجود اورده اند. خداوند به انسانها اختیار داده است و این اختیار شبیه ابزاری است که کارهای بسیار خوبی میتواند از ان ناشی شود و یا کارهایی بس بد و ناپسند. به فرمایش خداوند متعال راه خوب و بد به انسان نشان داده می شود و این انسان است که با اختیار خود ممکن است هر کدام را انتخاب کند.« و نفس و ما سویها* فالهمها فجورها و تقویها»(شمس/ 7و سعادتمند کسی است که این نفس را کارهای خوب پرورش دهد«قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها»(شمس/9و 10)
البته گاهی توفیق الهی مانع از تحقق برخی کارهای بد و یا موجب تحقق برخی کارهای خوب میشود اما نه به صورتی که اختیار فاعل ان گرفته شود. هرچند این توفیق الهی نیز بدون سبب نیست و منشأ این توفیق الهی، نیز کارهای خوبی بوده که این شخص با اختیار خود قبلا انجام داده است.
عوامل طبیعی نیز تا حدودی در کارهایی که انسان انجام میدهند نقش دارند، البته نقش انها همانند وراثت و اجتماع و ... است و موجب مجبور بودن و از بین رفتن اختیار فرد نمیشود.
باسلام
خداوند متعال و اراده او نیز در حوادث و اتفاقات طبیعی نقش دارد. اما اما نه به صورت مستقیم و نه به صورتی که اختیار بشر بسته باشد. در مورد اراده خداوند و اراده انسانی در کارهایی که انجام میدهد، چند اصل وجود دارد.
اول: اراده و قدرت خداوند در رتبه بالاتری از اراده و قدرت انسان قرار دارد و به فرمایش قران کریم: «و ما تشاوون الا ما یشاء الله»(تکویر/29). یعنی اراده انسان در طول اراده الهی است و تا اراده خداوند به تحقق امری تعلق نگیرد، ان امر محقق نمیشود.
دوم: سعی و تلاش انسان پیش فرض و شرط لازم برای تحقق یک فعل و خواسته اوست. «لیس للانسان الا ما سعی»(نجم /39)
سوم: اراده و اختیار انسان به عنوان یک اصل وجدانی و اعتقادی مورد قبول ادیان و پیش فرض صحت مکلف بودن انسان است.
چهارم: اراده انسان اگرچه در طول اراده الهی است اما اراده الهی در مورد افعال اختیاری انسان به تحقق فعل همراه با اختیار و اراده انسان تعلق میگیرد.
پنجم: «ما اصابک من حسنه فمن الله و ما اصابک من سیئه فمن نفسک.» (نساء / 79)این اصل بیان میکند که هرچه از خوبی ها به شما میرسد از ناحیه خداوند است و هر بدی که به شما میرسد از ناحیه خودتان و نتیجه اعمال و رفتار خودتان است.
با توجه به این اصول، کارهایی که انسان انجام میدهد به اختیار خودش انجام میدهد. انسانها هستند که شرور اخلاقی را بوجود اورده اند. خداوند به انسانها اختیار داده است و این اختیار شبیه ابزاری است که کارهای بسیار خوبی میتواند از ان ناشی شود و یا کارهایی بس بد و ناپسند. به فرمایش خداوند متعال راه خوب و بد به انسان نشان داده می شود و این انسان است که با اختیار خود ممکن است هر کدام را انتخاب کند.« و نفس و ما سویها* فالهمها فجورها و تقویها»(شمس/ 7و سعادتمند کسی است که این نفس را کارهای خوب پرورش دهد«قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها»(شمس/9و 10)
البته گاهی توفیق الهی مانع از تحقق برخی کارهای بد و یا موجب تحقق برخی کارهای خوب میشود اما نه به صورتی که اختیار فاعل ان گرفته شود. هرچند این توفیق الهی نیز بدون سبب نیست و منشأ این توفیق الهی، نیز کارهای خوبی بوده که این شخص با اختیار خود قبلا انجام داده است.
عوامل طبیعی نیز تا حدودی در کارهایی که انسان انجام میدهند نقش دارند، البته نقش انها همانند وراثت و اجتماع و ... است و موجب مجبور بودن و از بین رفتن اختیار فرد نمیشود.
سلام
به نظر من خدا جهان و با قوانین جاری در اون خلق کرد قوانینی بسیار دقیق و جامع و کامل از همان ابتدا
و بعد از اون این جهان و قوانینش هست که داره اجرا می شه و
خدا فقط نظاره گر هست
بعضی ها حتی میگویند خدا مرده
البته به نظر من همان که بگوییم خدا فقط نظاره گر است بهتر است
نظر شما چیست ؟
به نام یزدان بخشاینده بخشایشگر
اصلا این مسئله به وجود خدا و خلقت او بر میگرده
و اساسا خداوند جهان هستی و مخلوقاتش رو آفریده که اونها رو مدیریت کنه!
نیافریده که موزه خلقت ازش برای خدایان دیگر بسازه ! (گرچه جز خودش خدای دیگری نیست!)
اقتصاد و اجتماع و سیاست و زندگی خانوادگی و ... همه اینها چیزی جدا از خدا نیستند
اینا البته زیاد بحث میخواد
لطفا کتاب اصول کافی رو بخونید (گرچه ترجمههاش افتضاح هستند!) مطالب خیلی قشنگی گفته شده
باسلام
خداوند متعال و اراده او نیز در حوادث و اتفاقات طبیعی نقش دارد. اما اما نه به صورت مستقیم و نه به صورتی که اختیار بشر بسته باشد. در مورد اراده خداوند و اراده انسانی در کارهایی که انجام میدهد، چند اصل وجود دارد.
اول: اراده و قدرت خداوند در رتبه بالاتری از اراده و قدرت انسان قرار دارد و به فرمایش قران کریم: «و ما تشاوون الا ما یشاء الله»(تکویر/29). یعنی اراده انسان در طول اراده الهی است و تا اراده خداوند به تحقق امری تعلق نگیرد، ان امر محقق نمیشود.
دوم: سعی و تلاش انسان پیش فرض و شرط لازم برای تحقق یک فعل و خواسته اوست. «لیس للانسان الا ما سعی»(نجم /39)
سوم: اراده و اختیار انسان به عنوان یک اصل وجدانی و اعتقادی مورد قبول ادیان و پیش فرض صحت مکلف بودن انسان است.
چهارم: اراده انسان اگرچه در طول اراده الهی است اما اراده الهی در مورد افعال اختیاری انسان به تحقق فعل همراه با اختیار و اراده انسان تعلق میگیرد.
پنجم: «ما اصابک من حسنه فمن الله و ما اصابک من سیئه فمن نفسک.» (نساء / 79)این اصل بیان میکند که هرچه از خوبی ها به شما میرسد از ناحیه خداوند است و هر بدی که به شما میرسد از ناحیه خودتان و نتیجه اعمال و رفتار خودتان است.
با توجه به این اصول، کارهایی که انسان انجام میدهد به اختیار خودش انجام میدهد. انسانها هستند که شرور اخلاقی را بوجود اورده اند. خداوند به انسانها اختیار داده است و این اختیار شبیه ابزاری است که کارهای بسیار خوبی میتواند از ان ناشی شود و یا کارهایی بس بد و ناپسند. به فرمایش خداوند متعال راه خوب و بد به انسان نشان داده می شود و این انسان است که با اختیار خود ممکن است هر کدام را انتخاب کند.« و نفس و ما سویها* فالهمها فجورها و تقویها»(شمس/ 7و سعادتمند کسی است که این نفس را کارهای خوب پرورش دهد«قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها»(شمس/9و 10)
البته گاهی توفیق الهی مانع از تحقق برخی کارهای بد و یا موجب تحقق برخی کارهای خوب میشود اما نه به صورتی که اختیار فاعل ان گرفته شود. هرچند این توفیق الهی نیز بدون سبب نیست و منشأ این توفیق الهی، نیز کارهای خوبی بوده که این شخص با اختیار خود قبلا انجام داده است.
عوامل طبیعی نیز تا حدودی در کارهایی که انسان انجام میدهند نقش دارند، البته نقش انها همانند وراثت و اجتماع و ... است و موجب مجبور بودن و از بین رفتن اختیار فرد نمیشود.
جناب صدیق لطفا کنید به تمامی سوالاتم پاسخ بدین
ازدواج-مرگ و میر-طول عمر
به همشون.و اگه میشه جوابها رو در سطح پایین تری بیان کنید
1-ازدواج (ایا خداوند در انتخاب همسر ادم ها نقشی دارد با خیر)مثلا اگر حضرت فاطمه با حظرت علی ازدواج نمیکرد هیچ وقت امام حسین به دنیا نمی امد.ایا خداوند در به شکل گیری ازد واج حضرت علی با حضرت فاطمه نقشی داشته یا خیر؟2-مرگ (نوع مرگ و میر ادم ها اعم از میزان عمر و نحوه مرگ انها )مثلا کسی در سن 10 سالگی می میرد و کسی در سن 150 سالگی. یکی به ارامی می میرد و دیگری به سختی.ایا نوع مرگ و نحوه کشته شدن ادم ها کار خداست؟
3-شکل گیری حوادث مهم (ایا خداوند در شکل گیری حوادث مهم و تاثیر گذار جوامع بشری نقشی دارد یا خیر؟)مثلا حمله امریکا به عراق. حمله امریکا به ژاپن.حمله عراق به ایران و ..........
4-محل تولد (مثلا اقای v در ایران به دنیا میاد و اقای c در امریکا) ایا خدا نقشی در این حادثه دارد یا خیر؟
در کل ایا خداوند و حضور و نگاه او نقشی در حوادث جوامع بشری دارد یا نه؟همه حوادث دنیا کوچکترین و بزرگترین
دلیل تکرار یک اتفاق به طور مداوم و پی در پی ایا کار خداست یا کار طبیعت؟
لطفا اینها رو هم پاسخ بدین
خدا از منظر مولانا
به تو سر بسته و در پرده بگویم
تا کسی نشنود این رازِ گهربارِ جهان را :
آنچه گفتند و سُرودند، تو آنی خودِ تو جان جهانی گر نهانی و عیانی تو همانی که همه عمر به دنبالِ خودت نعره زنانی
تو ندانی که خود آن نقطۀ عشقی
تو خود اسرارِ نهانی
سلام
لطفا من رو مثل همیشه راهنمایی کنید
چند تا سوال؟؟؟؟؟؟؟؟
1-ایا خداوند در به وقوع پیوستن حوادث و اتفاقات جوامع بشری نقشی دارد یا خیر؟حوادث مد نظر من عبارت است از همه حواث چه ریز و چه درشت.
چند تا مثال!!
1-ازدواج (ایا خداوند در انتخاب همسر ادم ها نقشی دارد با خیر)مثلا اگر حضرت فاطمه با حظرت علی ازدواج نمیکرد هیچ وقت امام حسین به دنیا نمی امد.ایا خداوند در به شکل گیری ازد واج حضرت علی با حضرت فاطمه نقشی داشته یا خیر؟2-مرگ (نوع مرگ و میر ادم ها اعم از میزان عمر و نحوه مرگ انها )مثلا کسی در سن 10 سالگی می میرد و کسی در سن 150 سالگی. یکی به ارامی می میرد و دیگری به سختی.ایا نوع مرگ و نحوه کشته شدن ادم ها کار خداست؟
3-شکل گیری حوادث مهم (ایا خداوند در شکل گیری حوادث مهم و تاثیر گذار جوامع بشری نقشی دارد یا خیر؟)مثلا حمله امریکا به عراق. حمله امریکا به ژاپن.حمله عراق به ایران و ..........
4-محل تولد (مثلا اقای v در ایران به دنیا میاد و اقای c در امریکا) ایا خدا نقشی در این حادثه دارد یا خیر؟
در کل ایا خداوند و حضور و نگاه او نقشی در حوادث جوامع بشری دارد یا نه؟همه حوادث دنیا کوچکترین و بزرگترین
دلیل تکرار یک اتفاق به طور مداوم و پی در پی ایا کار خداست یا کار طبیعت؟تذکر من به برخی از دوستان به خدا من هیچ منظوری به جز شفاف شدن موضوعات دنیا و رفع جهالتم ندارم و دلیل سوالاتم فقط و فقط برای کسب اطلاعات است.
تو این سایت کمتر کسی به پست های ارسالی من صلوات می فرسته به خاطر همین من خودم یه صلوات می فرستم به جای همتونالهم صل علی محمد و ال محمد
سلام
خدای متعال رب کل شی است لذا تمام حوادث و پدیده های ریز و درشت جهان در تحت ربوبیت او هستند
والله الموفق
یعنی میشه یه روزی پرونده مباحث جبر و اختیار به یه جواب محکمی مثل قانون دوم نیوتن در فیزیک برسه و بسته بشه؟!!!:Gig::Gol:
یعنی میشه یه روزی پرونده مباحث جبر و اختیار به یه جواب محکمی مثل قانون دوم نیوتن در فیزیک برسه و بسته بشه؟!!!
سلام
قضیه با احساسات و شرایط ناگوار در ارتباطه چیزی که در اون اغلب افراد منطقی درش فکر نمی کنند
والله الموفق
جناب صدیق لطفا کنید به تمامی سوالاتم پاسخ بدین
ازدواج-مرگ و میر-طول عمر
به همشون.و اگه میشه جوابها رو در سطح پایین تری بیان کنید
به نام یزدان بخشاینده بخشیاشگر
بحثهای شما خیلی کسترده هست
چرا در آیات قرآن کریم و روایات در مورد این واژههای جستجو نمیکنید ؟
فقط کافیه در گوگل در مورد روایات مربوطه جستجو کنید
مطمئن باشید هیچ کس جز خدا و اولیاء (یعنی سزاواران به خدا) او نمیتونه شما رو بهتر راهنمایی کنه
همین الان ماجرای زندگیتونو آغاز کنید!
من ده سال پیش آرزو کردم که کاش زندگیم متحول بشود! و شد!
خداوند خودش بهترین راهنماست و راهنمایی ها رو در کتاب خودش قرار داده
اما اگر خواستی به عنوان یک دوست میتونی روی من محاسباتی رو انجام بدهی!
در سایت خودم یا همین سایت, هر طور که مایل بودی! من در خدمتم!
به نام یزدان بخشاینده بخشیاشگر
ببینید چیزهایی هستند که در دین اسلام گفته شده و کلید پاسخ شما همینها هستند!
اول دعا : اگر خداوند بر طبیعت قادر نباشد و اون رو مدیریت نکند چطور میتواند دعای کسی رو برآورده کند ؟
دوم : عذاب و رحمت خدا : اگر خداوند جهان رو مدیریت نکنه و سلطه بر اون نداشته باشه چطور میکنه بر اونها رحمت کنه یا عذابشون کنه ؟ البته خداوند همه چیز رو با وسیله انجام میده, مثلا جالب هست که یکی از همین وسایل که اسمش هلاکوخان بود میگفت چون شما گناهکار هستید خداوند من رو برای عذاب شما فرستاده است!
اینکه شما با چه کسی ازدواج کنید و این شخص شاید در زندگی دشمن شما بشود یا دوست شما, این بستگی به لطف خدا دارد!
در روایت هست که سلمان فارسی (ع) شخصی رو برای خواستگاری از دختری که برای ازدواج در نظر داشت میفرستد و آن شخص خودش عاشق آن دختر میشود و با او ازدواج میکند! بعد از مدتی با شرمندگی به نزد حضرت سلمان میآید و ماجرا را میگوید و حضرت سلمان فارسی خیلی راحت به او میگوید که خداوند اون شخص رو برای تو در نظر گرفته بود نه برای من!
اما در مورد مرگ
میدونید مرگ رو خدا برای چی خلق کرده ؟
پس تصور کنید که اگر مخلوقات نمیمردند چه میشد!
موجودات از انسان و حیوان و حشرات جهنمی کیپ به کیپ هم میچسبیدند و زمین منفجر میشد!
شما ببینید چه حکیمانه, مردهها گندیده میشوند و ظاهر وحشتناکی پیدا میکنند و حشرات عزیز در زمین هستند که بدن این اجساد رو تناول میکنند!
همینطور هر مسئلهای رو با کلام خدا و خرد و علم خودتون بسنجید تا حکمت کارها رو پیدا کنید و ببینید که ایشون چقدر در زندگی نقش دارند!
به نام یزدان بخشاینده بخشیاشگرببینید چیزهایی هستند که در دین اسلام گفته شده و کلید پاسخ شما همینها هستند!
اول دعا : اگر خداوند بر طبیعت قادر نباشد و اون رو مدیریت نکند چطور میتواند دعای کسی رو برآورده کند ؟
دوم : عذاب و رحمت خدا : اگر خداوند جهان رو مدیریت نکنه و سلطه بر اون نداشته باشه چطور میکنه بر اونها رحمت کنه یا عذابشون کنه ؟ البته خداوند همه چیز رو با وسیله انجام میده, مثلا جالب هست که یکی از همین وسایل که اسمش هلاکوخان بود میگفت چون شما گناهکار هستید خداوند من رو برای عذاب شما فرستاده است!
اینکه شما با چه کسی ازدواج کنید و این شخص شاید در زندگی دشمن شما بشود یا دوست شما, این بستگی به لطف خدا دارد!
در روایت هست که سلمان فارسی (ع) شخصی رو برای خواستگاری از دختری که برای ازدواج در نظر داشت میفرستد و آن شخص خودش عاشق آن دختر میشود و با او ازدواج میکند! بعد از مدتی با شرمندگی به نزد حضرت سلمان میآید و ماجرا را میگوید و حضرت سلمان فارسی خیلی راحت به او میگوید که خداوند اون شخص رو برای تو در نظر گرفته بود نه برای من!اما در مورد مرگ
میدونید مرگ رو خدا برای چی خلق کرده ؟
پس تصور کنید که اگر مخلوقات نمیمردند چه میشد!
موجودات از انسان و حیوان و حشرات جهنمی کیپ به کیپ هم میچسبیدند و زمین منفجر میشد!
شما ببینید چه حکیمانه, مردهها گندیده میشوند و ظاهر وحشتناکی پیدا میکنند و حشرات عزیز در زمین هستند که بدن این اجساد رو تناول میکنند!همینطور هر مسئلهای رو با کلام خدا و خرد و علم خودتون بسنجید تا حکمت کارها رو پیدا کنید و ببینید که ایشون چقدر در زندگی نقش دارند!
ممنون دوست عزیز.خیلی خوب بیان فرمودین.همه چی رو گرفتم
سپاس
جمع بندی تاپیک خدا و حوادث روز مره جوامع بشری
سوال:
لطفا من رو مثل همیشه راهنمایی کنید
چند تا سوال؟؟؟؟؟؟؟؟
1-ایا خداوند در به وقوع پیوستن حوادث و اتفاقات جوامع بشری نقشی دارد یا خیر؟حوادث مد نظر من عبارت است از همه حواث چه ریز و چه درشت.
چند تا مثال!!
1-ازدواج (ایا خداوند در انتخاب همسر ادم ها نقشی دارد با خیر)مثلا اگر حضرت فاطمه با حظرت علی ازدواج نمیکرد هیچ وقت امام حسین به دنیا نمی امد.ایا خداوند در به شکل گیری ازد واج حضرت علی با حضرت فاطمه نقشی داشته یا خیر؟
2-مرگ (نوع مرگ و میر ادم ها اعم از میزان عمر و نحوه مرگ انها )مثلا کسی در سن 10 سالگی می میرد و کسی در سن 150 سالگی. یکی به ارامی می میرد و دیگری به سختی.ایا نوع مرگ و نحوه کشته شدن ادم ها کار خداست؟
3-شکل گیری حوادث مهم (ایا خداوند در شکل گیری حوادث مهم و تاثیر گذار جوامع بشری نقشی دارد یا خیر؟)مثلا حمله امریکا به عراق. حمله امریکا به ژاپن.حمله عراق به ایران و ..........
4-محل تولد (مثلا اقای v در ایران به دنیا میاد و اقای c در امریکا) ایا خدا نقشی در این حادثه دارد یا خیر؟
در کل ایا خداوند و حضور و نگاه او نقشی در حوادث جوامع بشری دارد یا نه؟همه حوادث دنیا کوچکترین و بزرگترین
دلیل تکرار یک اتفاق به طور مداوم و پی در پی ایا کار خداست یا کار طبیعت؟
پاسخ
خداوند متعال و اراده او نیز در حوادث و اتفاقات طبیعی نقش دارد. اما اما نه به صورت مستقیم و نه به صورتی که اختیار بشر بسته باشد. در مورد اراده خداوند و اراده انسانی در کارهایی که انجام میدهد، چند اصل وجود دارد.
اول: اراده و قدرت خداوند در رتبه بالاتری از اراده و قدرت انسان قرار دارد و به فرمایش قران کریم: «و ما تشاوون الا ما یشاء الله»(تکویر/29). یعنی اراده انسان در طول اراده الهی است و تا اراده خداوند به تحقق امری تعلق نگیرد، ان امر محقق نمیشود. و تا خداوند نخواهد، هیچ کاری صورت نمیگیرد چه کارهای طبیعی و چه امور اختیاری انسانها.
دوم: سعی و تلاش انسان پیش فرض و شرط لازم برای تحقق یک فعل و خواسته اوست. و هرکس به میزان تلاشی که دارد به خواسته اش می رسد و خداوند در این زمینه بخلی ندارد و جلوی تحقق خواسته انسان را نمیگیرد. «لیس للانسان الا ما سعی»(نجم /39)
سوم: اراده و اختیار انسان به عنوان یک اصل وجدانی و اعتقادی مورد قبول ادیان و پیش فرض صحت مکلف بودن انسان است.
چهارم: اراده انسان اگرچه در طول اراده الهی است اما اراده الهی در مورد افعال اختیاری انسان به تحقق فعل همراه با اختیار و اراده انسان تعلق میگیرد.
پنجم: «ما اصابک من حسنه فمن الله و ما اصابک من سیئه فمن نفسک.» (نساء / 79)این اصل بیان میکند که هرچه از خوبی ها به شما میرسد از ناحیه خداوند است و هر بدی که به شما میرسد از ناحیه خودتان و نتیجه اعمال و رفتار خودتان است.
ششم: خداوند متعال در غالب موارد، کارهایش را از طریق های طبیعی و اسباب جاری خودشان انجام میدهد مثلا وقتی میخواهد برای منطقه ای باران ببارد، اینطور نیست که مستقیما آب را برای ان منطقه نازل کند بلکه بر اساس روال و قانونی که خودش به صورت تکوینی وضع نموده است، خورشید را فرمان میدهد که بر دریا یا رودخانه ای بتابد تا آب آن تبخیر شود و سپس با تشکیل ابر، به باد دستور میدهد که آن ابرها را به منطقه مورد نظر ببرد و به ابرها دستور میدهد که بر هم فشار بیاورند و باعث باریدن باران شوند. البته این به این معنا نیست که خدا توانایی ندارد که بدون هیچ ابر و خورشید و دریایی، باران بباراند. بلکه به تعبیر روایات خداوند ابا دارد که کارهایش را بر خلاف روال طبیعی آن امور انجام دهد: «ابی الله ان یجری الامور الا بالاسباب»
د رمورد کارهایی که مربوط به افعال اختیاری انسان هست نیز وضعیت به این صورت است که کارهایی که انسان انجام میدهد به اختیار خودش انجام میدهد. انسانها هستند که شرور اخلاقی را بوجود اورده اند. خداوند به انسانها اختیار داده است و این اختیار شبیه ابزاری است که کارهای بسیار خوبی میتواند از ان ناشی شود و یا کارهایی بس بد و ناپسند. به فرمایش خداوند متعال راه خوب و بد به انسان نشان داده می شود و این انسان است که با اختیار خود ممکن است هر کدام را انتخاب کند.« و نفس و ما سویها* فالهمها فجورها و تقویها»(شمس/ 7و سعادتمند کسی است که نفسش را باکارهای خوب و پرهیز از کارهای زشت و ناپسند پرورش دهد«قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها»(شمس/9و 10)
البته گاهی توفیق الهی مانع از تحقق برخی کارهای بد و یا موجب تحقق برخی کارهای خوب میشود اما نه به صورتی که اختیار فاعل ان گرفته شود. هرچند این توفیق الهی نیز بدون سبب نیست و منشأ این توفیق الهی، نیز کارهای خوبی بوده که این شخص با اختیار خود قبلا انجام داده است. عوامل طبیعی نیز تا حدودی در کارهایی که انسان انجام میدهند نقش دارند، البته نقش انها همانند وراثت و اجتماع و ... است و موجب مجبور بودن و از بین رفتن اختیار فرد نمیشود.