ماهیت و مستندات خیار شرط
تبهای اولیه
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)
با سلام
1.ماهیت خیار شرط را بیان کنید
2.مستندات خیار شرط در منابع اسلامی (روایت وحدیث) ارائه بدهید
در منابع شیعه ( بهتر است از کتب اربعه+وسائل شیعه باشد((چون نرم افزار درایه النور رو دارم می تونم برای صحت سند مراجعه کنم)) و البته اگر از سایرمنابع ارائه می دهید سند را هم بررسی کنید )
و اگر مقدور است از منابع اهل سنت ( بهتر است از صحیحین باشد چون نیازی به اثبات سند نیست و تنها استناد به این منابع کافی است )
اگر نکاتی دیگر هم در مورد این خیار دارید بیان کنید .
[="Tahoma"][="Black"]اعوذبالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا صاحب الزمان(عج) با سلام لطف کنید 1.ماهیت خیار شرط را بیان کنید 2.مستندات خیار شرط در منابع اسلامی (روایت وحدیث) ارائه بدهید در منابع شیعه ( بهتر است از کتب اربعه+وسائل شیعه باشد((چون نرم افزار درایه النور رو دارم می تونم برای صحت سند مراجعه کنم)) و البته اگر از سایرمنابع ارائه می دهید سند را هم بررسی کنید ) و اگر مقدور است از منابع اهل سنت ( بهتر است از صحیحین باشد چون نیازی به اثبات سند نیست و تنها استناد به این منابع کافی است ) اگر نکاتی دیگر هم در مورد این خیار دارید بیان کنید .
با عرض سلام و احترام خدمت جناب عالی و تشکر از سؤالتان
پاسخ دادن به سؤال شما که حداقل در حد یک مقاله کوچک است بر خلاف رویه پاسخگویی مرکز ملی است و فرصت زیادی می خواهد که متأسفانه و با عرض شرمندگی امکان دادن چنین پاسخی فعلا برایمان مقدور نیست .
در پناه حضرت حق مستدام باشید[/]
اعوذبالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)
با عرض سلام
اگر مبحث طولانی است از مسئولین خواهشمندم این تایپیک را به دو قسمت تقسیم کنند
1.مستندات خیار شرط در فقه امامیه
چند حدیث صحیح السند لازم دارم که موید این خیار باشد
2.ماهیت خیار شرط
[="Tahoma"]
اگر نکاتی دیگر هم در مورد این خیار دارید بیان کنید .
خريد و فروش
1- در كالايى كه غايب است، بيان كردن جنس ضرورى است يعنى اگر شخصى بگويد:
آنچه را كه در آستين يا صندوق يا در بصره دارم به تو مىفروشم و جنس را بيان نكند معامله باطل است.
ابو حنيفه مىگويد: در همه اين موارد معامله صحيح است «4» در حالى كه پيامبر از بيع غرر نهى فرموده است. «5»
2- اگر مشترى كالايى را كه با شرايط و ويژگيهايى فروخته شده، به همان نحو ببيند حق بر هم زدن معامله (خيار) را ندارد.
شافعى چنين حقى را مىپذيرد «6» اما به حكم عقل، هنگامى كه معامله صحيح
است و شرط بجا آورده شده چه معنايى براى ثبوت خيار وجود دارد؟ و اگر در اين مورد خيار هست پس بايد در تجارتى كه كالا حاضر است نيز خيار باشد.
3. خريدار و فروشنده تا زمانى كه در مجلس معامله هستند خيار دارند. ابو حنيفه و مالك به چنين خيارى معتقد نيستند «7» ولى پيامبر به خلاف آنها فرمود: «هر يك از دو طرف معامله تا هنگامى كه از هم جدا نشدهاند، خيار دارند.» «8» 4- طرفين به حسب آنچه با هم توافق كردهاند، خيارشرط دارند.
مالك مىگويد. اين امر به حد نياز جايز است مثلا در لباس و مانند آن يك روز (يا دو روز) و نه بيشتر و اگر كالا بگونهاى باشد كه از ميان نرود يك يا دو ماه ...
ابو حنيفه و شافعى برآنند كه بيشتر از سه روز جايز نيست. «9» همه اين فقها با گفتار خداوند مخالفت كردهاند كه: «خداوند معامله تجارت را حلال گردانده است.» «10» و سخن پيامبر: «مؤمنان در گرو شرطهاى خويشند.» «11» 5. فروش چيزى به نحو مشروط، با شرطى كه رايج باشد، مانعى ندارد.
ابو حنيفه و شافعى هم معامله و هم شرط را باطل مىپندارند «12» ولى آيه و روايت پيشين بر بطلان رأى آنها گواه است.
6. اگر معامله را در روز انجام دهند و شرط خيار را تا شب قرار دهند با فرا رسيدن شب، خيار ساقط مىشود و اگر عقد بيع در شب انجام گيرد و شرط خيار را تا روز بنهند با طلوع فجر ثانى خيار ساقط است.
______________________________
(1). بدايه المجتهد، ج 1، ص 304 و المحلى نوشته ابن حزم.
(2). التاج الجامع للاصول، ج 2، ص 169 نويسنده گفته است كه راويان پنجگانه حديث را ذكر كردهاند.
(3). فضل اين موضوع را بيان كرده و در صدد توجيه آن برآمده است.
(4). الفقه على المذاهب، ج 2، ص 217، الهدايه، ج 2، ص 17 و بدايه المجتهد، ج 2، ص 129.
(5). مصابيح السنه، ج 2، ص 7، منتخب كنز العمال، ج 2، ص 229، صحيح مسلم، ج 3، ص 3 و الموطأ، ج 2، ص 157.
(6). الام، ج 3، ص 4، در بداية المجتهد، ج 2، ص 129 نيز اشارتى به اين موضوع رفته است و فضل در صدد توجيه برآمده است.
(7). الفقه على المذاهب، ج 2، ص 173، الهدايه، ج 2، ص 17 و الموطأ، ج 2، ص 161.
(8). الهدايه، ج 1، ص 17، التاج الجامع للاصول، ج 2، ص 203، الام، ج 3، ص 4 و الموطأ، ج 2، ص 161.
(9). بداية المجتهد، ج 2، ص 174 و الفقه على المذاهب، ج 2، ص 178 و 179.
(10). بقره: 275.
(11). بداية المجتهد، ج 7، ص 248.
(12). الهدايه، ج 2، ص 21، بداية المجتهد، ج 2، ص 177 و الام، ج 3، ص 8.
نهج الحق و كشف الصدق / ترجمه كهنسال ؛ ؛ ص500