يزيد در اسارت احرار ( به مناسبت اول ماه صفر )
تبهای اولیه
يزيد در اسارت احرار ( به مناسبت اول ماه صفر )
وحشت سراپاى آل ابىسفيان را فرا گرفته بود، سپاه محمد(ص) به شهر نزديك مىشد. اندكى بعد، ابر عطوفت پيامبر(ص) بر شهر سايه افكند; باران رحمتش باريدن گرفت و ترس را از شهر امن الهى زدود. پيامبر(ص) به دشمنان سرسختش منتى بزرگ نهاد و به آنان فرمود: «اذهبوا انتم الطلقاء»
واینک یک بار دیگر تجدید اذهبوا.......از دهان درربار ام المصائب حضرت زینب سلام الله علیها.
[="darkgreen"]واینک یک بار دیگر تجدید اذهبوا.......از دهان درربار ام المصائب حضرت زینب سلام الله علیها.[/]
[="darkgreen"]من زینبم ز کرب وبلا آمدم به شام
تا روز روشن تو زشب تیره تر کنم
من زینبم ستمکش و بیچاره نیستم
خاک ستم بر فرق تو ای خیره سر کنم
من زینبم که کرده خدا نطقم آتشین
هر جا که رو کنم همه فتح وظفر کنم
من آمدم یزید و بزیدی مرام را
روشن هویتش به جهان بشر کنم[/]