نماز مسافر در قرآن
تبهای اولیه
سلام درایه 101سوره نساءآمده است وقتی درسفرهستیدوقتی بیم آن دارید خطری شمارا تهدیدکند نمازراشکسته بخوانید..
حال وقتی در سفریم وخطری نیست نمازبازم باید شکسته باشه؟؟؟!!:Gol:
کارشناس بحث : صدیقین
[="tahoma"]سلام به شما پرسشگر گرامی
متن و ترجمه آیه مورد نظر شما چنین است:
وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يَفْتِنَكُمُ الَّذينَ كَفَرُوا إِنَّ الْكافِرينَ كانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُبيناً (نساء/101)
هنگامى كه سفر مىكنيد، گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد اگر از فتنه (و خطر) كافران بترسيد زيرا كافران، براى شما دشمن آشكارى هستند
در اين آيه از سفر تعبير به ضرب فى الارض شده است، زيرا مسافر، زمين را به هنگام سفر با پاى خود مىكوبد. (1)
پرسش اینست که در این آيه، مسأله نماز قصر، مشروط به ترس از خطر دشمن شده است، در حالى كه در مباحث فقهى مىخوانيم نماز قصر يك حكم عمومى است و از این نظر، ميان سفرهاى خوفناک و امن تفاوتى وجود ندارد. روايات متعددى كه در زمينه نماز قصر، از طریق امامیه و اهل تسنن وارد شده نيز اين عموميت حکم را تاييد مىكند. با این اوصاف، چرا در آیه کریمه، حکم قصر و شکسته بودن نماز، مقید به ترس از خطر دشمن شده است؟
پاسخ:
ممكن است يكى از چند جهت باشد:
1) اين قيد ناظر به وضع مسلمانان آغاز اسلام است و به اصطلاح قيد غالبى است، يعنى غالبا سفرهاى آنها توام با خوف بوده لذا این قید هم در آیه کریمه ذکر شده است اما همان طور که در علم اصول گفته شده «قيود غالبی، مفهوم ندارند»؛ مانند آيه «و رَبائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ» (نساء/23 ؛ دختران همسرانتان كه در دامانتان بزرگ مىشوند نیز بر شما حرامند)؛ دختران همسر مطلقا جزء محارمند، خواه در دامان انسان بزرگ شده باشند يا نه، ولى چون غالبا زنان مطلقهاى كه شوهر مىكنند جوانند و فرزندان خردسالى دارند كه در دامان شوهر دوم بزرگ مىشوند لذا قيد«اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ» (دخترانی که در دامانتان بزرگ می شوند) در آيه مزبور ذكر شده است.
2) بعضى از مفسران معتقدند كه حکم نماز قصر _طبق آيه فوق_ نخست به هنگام خوف، تشريع شده است، سپس اين حكم توسعه پيدا كرده و به همه موارد (سفر خوفناک و غیر آن) عموميت يافته است.
3) ممكن است اين قيد، جنبه تاكيد داشته باشد يعنى نماز مسافر در همه جا شکسته است، و این حکم به هنگام خوف از دشمن تاكيد بيشترى دارد.
هر یک از این سه فرض را بپذیریم در نتیجه حکم، تغییری ایجاد نمی شود زیرا با توجه به تفسير آيه در روايات فراوان اسلامى، حکم نماز مسافر، اختصاصى به حالت ترس ندارد و به همين دليل پيامبر اکرم (ص) در مسافرت هاى خود، نماز را به صورت قصر و شكسته مىخواندند. (2)
پی نوشت
--------------------------------
1) مفردات راغب ماده «ضرب»
2) تفسير نمونه، ج4، ص 95
[/]
[="Tahoma"][="DarkSlateBlue"]سلام.
پاسخ خوبی بود ممنون
اما میشه مختصر از بحث قید غالبی بگین؟
برخی از مسائلی که این روزا مطرح میشه از این دست شبهاته که درصدر اسلام، تو قرآن بدین دلیل، و با این قید، این حکم اومده و الان که قید مرتفع شده، حکم هم میتونه فرق کنه.
جوابی که عموماً دربرخورد با مثل این شبهات میشه داد چیه؟
یعنی چه معیاری برای ما مشخص می کنه که قید غالبی رو تشخیص بدیم و حکم رو در موارد بدون داشتن اون قید هم جاری بدونیم؟
امیدوارم سوالم رو درست مطرح کرده ومنظورمو رسونده باشم. یاحق[/]
سلام.
پاسخ خوبی بود ممنون
اما میشه مختصر از بحث قید غالبی بگین؟
برخی از مسائلی که این روزا مطرح میشه از این دست شبهاته که درصدر اسلام، تو قرآن بدین دلیل، و با این قید، این حکم اومده و الان که قید مرتفع شده، حکم هم میتونه فرق کنه.
جوابی که عموماً دربرخورد با مثل این شبهات میشه داد چیه؟
یعنی چه معیاری برای ما مشخص می کنه که قید غالبی رو تشخیص بدیم و حکم رو در موارد بدون داشتن اون قید هم جاری بدونیم؟
امیدوارم سوالم رو درست مطرح کرده ومنظورمو رسونده باشم. یاحق
در اصول فقه، وقتی درباره مفهوم وصف بحث می کنند، مطالب مربوط به انواع قیود را هم بحث می کنند و تفصیل مطلب را ذکر می کنند. به طور کلی، قیدهای کلام، پنج گونه است:
1- قید زائد
2- قید توضیحی
3- قید غالبی
4- قید احترازی
5- قید مفهومی *
قید غالبی _که در آیه مورد بحث بکار رفته_ از اقسام قید غیر احترازی بوده و به قیدی گفته میشود که بیان گر خصوصیت موجود در غالب افراد مقید میباشد. قید «ربائبکم اللاتی فی حجورکم» (دختران همسران شما، که در دامان شما و تحت سرپرستی شما بزرگ میشوند)، قید غالبی است و بیان گر این است که غالب دخترانی که مادرانشان تن به ازدواج مجدد میدهند، در سنین کودکی بوده و تحت سرپرستی شوهر جدید پرورش مییابند، و از این قید، احتراز قصد نشده است.
یک دلیل این مدعا این است که در جمله: فان لم تکونوا دخلتم بهن فلا جناح علیکم، می فرماید: در صورتی که با مادر ربیبه دخول صورت نگرفته، می توانید با خود ربیبه ازدواج کنید، معلوم می شود شرط مذکور، در تحریم ازدواج با ربیبه دخالت دارد، پس اگر قید «فی حجورکم» هم مانند قید «دخول» احترازی بود، همانطور که حکم مساله را در فرض نبودن دخول بیان کرد، باید حکم مساله در فرض نبودن در حجور (لا فی حجورکم) را هم بیان می کرد و می گفت: و اگر ربیبه شما در دامن شما پرورش نیافته، می توانید با او هم ازدواج کنید؛ پس همین که می بینیم ذکر نکرده، می فهمیم بین این دو قید فرق هست؛ یعنی قید «دخول» احترازی است ولی قید «فی حجورکم» احترازی نیست.**
پی نوشت
--------------------------
* رجوع کنید به: الموجز فی اصول الفقه ، آیة الله سبحانی، ص91و92
** برای توضیح بیشتر به کتاب های مفصل فقهی (کتاب النکاح) و اصولی (باب مفهوم وصف) مراجعه بفرمایید.