اندازه ی جهاد در برابر دشمنان در قرآن(كارشناس:رسا)
تبهای اولیه
با سلام . من در یکی از آیات قرآن در مورد مجوزهای جهاد خونده بودم و در این آیات توضیح داده شده بود که تا وقتی دشمنان به محاربه بر نخواستند امانشون بدیم و در قصاص و مجاهدت مجاهدت حدودی تعیین شده بود .متأسفانه نه متن عربی آیه یادم میاد و نه قسمت مشخصی از ترجمه . اگر دوستان مسلط به قرآن میدونن کدوم آیه رو میگم لطفا کمکم کنن .
با سلام . من در یکی از آیات قرآن در مورد مجوزهای جهاد خونده بودم و در این آیات توضیح داده شده بود که تا وقتی دشمنان به محاربه بر نخواستند امانشون بدیم و در قصاص و مجاهدت مجاهدت حدودی تعیین شده بود .متأسفانه نه متن عربی آیه یادم میاد و نه قسمت مشخصی از ترجمه . اگر دوستان مسلط به قرآن میدونن کدوم آیه رو میگم لطفا کمکم کنن .
با سلام
ممکن است آیه ذیل مد نظر شما باشد:
[سوره النساء (4): آيه 90]
إِلاَّ الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ أَوْ جاؤُكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقاتِلُوكُمْ أَوْ يُقاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقاتِلُوكُمْ وَ أَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَما جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلاً (90)
ترجمه:
90- مگر آنها كه با كسانى كه با شما هم پيمانند، پيمان بسته، يا آنها كه به سوى شما مىآيند و از پيكار با شما يا پيكار با قوم خود ناتوان شدهاند (نه سر جنگ با شما دارند و نه توانايى مبارزه با قوم خود) و اگر خداوند بخواهد آنها را بر شما مسلط مىكند تا با شما پيكار كنند، بنا بر اين اگر از شما كنارهگيرى كردند و با شما پيكار ننمودند (بلكه) پيشنهاد صلح كردند خداوند به شما اجازه نمىدهد كه متعرض آنان شويد.
به دنبال دستور به شدت عمل در برابر منافقانى كه با دشمنان اسلام همكارى نزديك داشتند، در اين آيه دستور مىدهد كه دو دسته از اين قانون مستثنى هستند:
1- آنها كه با يكى از هم پيمانان شما ارتباط دارند و پيمان بسته اند.
(إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ)
2- كسانى كه از نظر موقعيت خاص خود در شرائطى قرار دارند كه نه قدرت مبارزه با شما را در خود مىبينند، و نه توانايى همكارى با شما و مبارزه با قبيله خود دارند.
(أَوْ جاؤُكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقاتِلُوكُمْ أَوْ يُقاتِلُوا قَوْمَهُمْ).
روشن است كه دسته اول به خاطر احترام به پيمان بايد از اين قانون مستثنى باشند و دسته دوم نيز اگر چه معذور نيستند و بايد پس از تشخيص حق به حق بپيوندند ولى چون اعلان بىطرفى كردهاند تعرض نسبت به آنها بر خلاف اصول عدالت و جوانمردى است.
سپس براى اينكه مسلمانان در برابر اين پيروزيهاى چشمگير مغرور نشوند و آن را مرهون قدرت نظامى و ابتكار خود ندانند و نيز براى اينكه احساسات انسانى آنها در برابر اين دسته از بى طرفان تحريك شود مىفرمايد:" اگر خداوند
بخواهد مىتواند آن (جمعيت ضعيفان) را بر شما مسلط گرداند تا با شما پيكار كنند".
(وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقاتَلُوكُمْ) بنا بر اين همواره در پيروزيها به ياد خدا باشيد و هيچگاه به نيروى خود مغرور نشويد و نيز گذشت از ضعيفان را براى خود خسارتى نشمريد.
در پايان آيه بار ديگر نسبت به دسته اخير تاكيد كرده و با توضيح بيشترى چنين مىفرمايد:" اگر آنها از پيكار با شما كنارهگيرى كنند و پيشنهاد صلح نمايند خداوند به شما اجازه تعرض نسبت به آنها را نمىدهد و موظفيد دستى را كه به منظور صلح به سوى شما دراز شده بفشاريد".
(فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقاتِلُوكُمْ وَ أَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَما جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا).( تفسير نمونه، ج4، ص: 56)