امام سجاد با حاکمان زمانشان بیعت کردند؟
تبهای اولیه
امام سجاد با حاکمان زمانشان بیعت کردند؟ بایزید و مروان چطور؟
با سلام
امام سجاد (ع) با شش خليفه معاصر بود كه هيچ يك بااهلبيت (عليهم السلام) مهر نورزيدند . اين خلفا عبارتند از :
1- يزيد بن معاويه
2- عبدالله بن زبير
3- معاويهبن يزيد
4- مروان بن حكم
5- عبدالملك بن مروان
6- وليدبن عبدالملك
امام سجاد (ع) پس از شهادت پدر ، درايام اسارت و در شرايط اختناق ، امامت را به عهده گرفت . اين شرايط سخت تا پايان امامت وى ادامه يافت .
مسعودى نوشته است : «قام ابومحمد علىبن الحسين (ع) بالامر مستخفيا على تقيه شديده فى زمان صعب . »حضرت سجاد (ع) امامت را به صورت مخفى و با تقيه شديد و درزمانى دشوار عهده دار گرديد . (1)
مسعودى مى نويسد : مسلم بن عقبه از مردم مدينه بيعت گرفت .هر كه نپذيرفت او را كشت مگر , على بن الحسين (ع ) را . (2). .
ميان ما و شمادشمنى آشكار و هميشگى است.
هر كس به امام على(ع) دشنام دهد،لعنتخدا بر او باد و ما از آل مروان و آنچه غير خدامىپرستيد، بيزاريم. (3)
به همين جهت «حجاج ابن يوسف» دستهاو پاهاى او را قطع كرد و اين شاگرد مكتب عشق با شهادت، كه هنرمردان خدا است، دنيا را وداع كرد.» (4)
در همين راستا نام و ياد آنان از نظر خلفاى بنى اميه جرم محسوب مىشد وكسانى كه آن حضرت از آنان ستايش و يا تعريف مىكرد، به زندانافكند از «بيت المال» محروم مىساختند.»
چنانكه فرزدق شاعرهمين عاقبت و فرجام را يافت و او كه فقط شعرى در مدح على بنالحسين(ع) خواند به زندان افتاد و نامش از ديوان مالى حذف شد.
1- اثبات الوصيه، ص167.
2.مروج الذهب ،ج 2 ،ص 96
3- كافى، باب مجالسه اهل المعاصى، ج 2، ص379-380.
4- اختيار معرفه الرجال، ص123.
5- وفات حضرت را در دوازدهم، هجدهم يا بيست و پنجم محرم سال95 يا 94 هجرى نقل كردهاند.
امام سجاد(ع)در نامهاى او را توبيخ و سرزنش كرد.
به فرازهايى از آن پيامتوجه كنيد:
1- تحف العقول، «سخنان امام زين العابدين(ع).
امـام سـجـّاد (ع ) و عـبـدالمـلك مشغول طواف بيت اللّه الحرام بودند و حاجيان نيزآن بزرگوار را بـسيار احترام مى كردند.
عبدالملك گفت : اين شخص كيست ؟
گفتند: على بن الحسين (ع ).
عبدالملك رو بـه امـام كـرد و گـفـت : اى عـلى بـن الحـسـيـن (ع ) مـن قاتل پدر شما نيستم . چرا نزد ما نمى آيى ؟
امام (ع ) اعتنايى به او نكرد و در پاسخش فرمود: هـمـانا قاتل پدرم با عملى كه مرتكب شد دنياى او را تباه كرد و پدرم نيز آخرت را بر او تباه فـرمـود.
پـس اگـر تـو نـيـز دوسـت دارى كـه قـاتل پدرم باشى ، بوده باش .
تكبّر و نخوت عـبـدالمـلك فروكش كرد و گفت : هرگز! ولى نزد من بيا تا از دنياى ما برخوردار شوى .
ولى امام سجاد (ع ) با نشان دادن كرامت ، به عبدالملك جواب كافى و محكم داد.1
1-الخرائج ، ج 1، ص 255.
درباره بیعت امام سجاد علیه السلام با یزید باید به سراغ واقعه حره برویم چون واقعه حره باعث شد بسیاری از مردم مدینه یا بزور با یزید بیعت کردند یا از دم تیغ گذرانده شدند
طبرى راجع به سرنوشت امام چهارم در اين واقعه نوشته :چون يزيد , مسلم بن عقبه را به مدينه گسيل داشت , به او چنين سفارش كرد كه على بن الحسين (ع ) در كار شورشيان دخالتى نداشته است . دست از وى بـاز دار و بـا او بـه نـيكى رفتار نما . چون على بن الحسين (ع ) به نـزد مسلم رفت , به حضرت گفت : اهلا و مرحبا و سپس وى را بر مسند و جايگاه خويش نشاند و گـفـت : پـليدكاران ( مردم مدينه ) نگذاشتند به كار تو رسيدگى كنم ,اميرالمومنين يزيد سفارش تو را به من كرده است . سپس دستور داد چارپاى او را زين كرده و او را با احترام به خانه اش روانه نمود . (1)
مولف كشف الغمه نيز آورده : مسلم بن عقبه على بن الحسين را حرمت نهاد و مـركـبـش را مـهـيا كرد و گفت : تو را ترسانيديم ؟ على بن الحسين او را سپاس گفت و چون از خـانه اش بيرون رفت , گفت : اين مرد علاوه بر خويشاوندى كه با رسول خدا (ص )دارد , صاحب خـيـرى است كه شرى در وى نيست . (2)تنها در يكى از نقل هاى طبرى (3) و در تاريخ يعقوبى به آمـادگـى امـام چـهارم براى بيعت با يزيد اشاره نموده است. (4)
با توجه به قراين ذيل قطعا بايد اين نقل را مجعول و سـاخـتگى دانست و به همان نقل پيشين اعتماد نمود.
از آن جا كه حضرت پايان كار شورشيان را مى ديد و آن را قيامى شيعى و با انگيزه هاى راستينى كه مورد نظر ائمه (ع ) بود نمى ديد , از اول خـود را كنار كشيد . با آنان همداستان نشد ,بنابراين مسلم بن عقبه هم ماموريت آزار رسانى وى را نداشت . دستور بيعت گرفتن از او را هم از طرف يزيد نداشته , بلكه دستور خوش رفتارى با او را از سوى يزيد داشته است .
از سوى ديگر , پس از كشته شدن امام حسين (ع ) و اعتراض ها و رسـوايى كه به دنبال آن پيش آمد , يزيد مايل نبود دستش دوباره به خون فرزند رسول خدا (ص ) آغشته شود .
مسعودى مى نويسد : مسلم بن عقبه از مردم مدينه بيعت گرفت .هر كه نپذيرفت او را كشت مگر , على بن الحسين (ع ) را . (5).
1.همان، ص 421.
2 .كشف الغمه ،ج 2 ،ص 89.
3.همان،ج 4 ،ص 419.
4.تاريخ يعقوبى ،ج 2 ،ص 223.
5.مروج الذهب ،ج 2 ،ص 96