نامه امام موسی صدر در تقارن محرم وولادت حضرت عیسی(ص)
تبهای اولیه
نامه امام موسی صدر به مناسبت همزمانی محرم و ولادت حضرت عیسی(ص) به مردم لبنان:
بسم الله الرحمن الرحیم
مردم لبنان! 1337سال پيش در سال 61هجرى، در چنين روزهايى، حسينع، پسر علىع و فاطمهس، و نواده پيامبر اكرمص، با همه خويشان و يارانش شهادت را پذيرا شد.
پيكرهاى لِهشده ايشان چندين روز در سرزمين كربلا در معرض وزش بادهاى داغ و آفتاب سوزان و شنهاى روان صحرا قرار داشت. همزمان، خانواده او و خانوادههاى همراهانش براى اسارت و كوچ اجبارى، در بدترين شرايط، به شهرهاى دور، آماده مىشدند.
بعدها، در چنين روزهايى، در همان مكان، پرچمهاى انقلابى توفنده برافراشته شد و حكومت سركشان را درهم كوبيد و تختهاى آنان را به لرزه در آورد و آنان را از روى زمين و صفحه تاريخ پاك كرد. انقلابى كه از كربلا نشئت گرفت و فراگير شد
و به سرزمينهاى دور و نزديك رفت، تنها يكى از آثار شهادت حسينع و پرتو ناچيزى از مشعل فروزانى بود كه حسينع در نيمه دوم قرن اول هجرى برافروخت.
آوردگاهى كه نبرد عاشورا در آن شكل گرفت در حقيقت همان آوردگاه ارزشهاى انسانى است كه هرگز از ايمان جدا نيست و ابعاد آن با آدمى و حياتش، در هر زمان و زمانى ادامه مىيابد.
ديوارههاى زندان خويشتن آدمى را درهم مىكوبد، ميان او و همنوعانش پيوند برقرار مىكند و انسان را به موجودى سترگ بدل مىسازد كه شخصيتى فراتر از محدودههاى زمانى و مكانى و توانمندتر از انسان عادى مىيابد.
حسينع ارزشها را با شهادت خود پاس داشت، با مرگ خود حياتى دوباره بخشيد، با خون خويش بر پيشانى تاريخ منقوش ساخت و پس از آنكه دلها را لرزاند و عقلها را با ژرفاى مصيبت از خواب بيدار كرد، آنها را در اعماق دل و ذهن انسانها رسوخ داد.
انسانهاى هم روزگار حسينع در بالاترين مراتب انحراف مىزيستند، انحراف فراگيرى كه با به بيراهه رفتن حكومتها آغاز گرديد، سپس همه بخشهاى جامعه را فراگرفت، سرانجام به جانها و وجدانها سرايت كرد و يا آنها را مسخّر و زرخريد خود گردانيد يا بر آنها نفوذ و غلبه يافت.
خلافت متعهد و پاسخگو به سلطنتى موروثى بدل گشت كه بنا به ميل خود فرمان مىداد و آنچه را خود مىخواست اجرا مىكرد. جهاد، كه درى از درهاى بهشت بود، به ماجراجوييهاى كاسبكارانه تغيير ماهيت داد.
اموال عمومى از بيت المال به خزانههاى سلطان انتقال يافت. مناصب از دست شايستگان كاردان بيرون رفت و در اختيار دونان قرار گرفت. حيات و آزادى آدمى هيچ ارزشى نداشت. آنگاه كه حاكم بر او خشم مىگرفت، او يا در مرج عذرا به قتل مىرسيد
يا به ربذه تبعيد مىشد يا به واسطه مزدورانى كه صدر اسلام را درك كرده بودند، با جعل حديث، مورد حمله واقع مىشد. اين رويدادها رخ مىدهند، منكرات و بدعتها پديد مىآيند و تكرار مىشوند و در برابر خود هيچ مانع يا معترض يا دست كم پرسشگرى نمىيابند.
اما در اين سال و در لبنان، اين مناسبت بزرگ ابعادى نو مىيابد و اين ناشى از سرشت تعامل تاريخ و جغرافيا در قضايايى است كه با حيات عمومى انسان پيوند دارد. پس از فتنه داخليى كه ارزشها را به مسلخ برد، آنهم ارزشهايى كه حسينع با شهادتش حياتى دوباره به آنها بخشيده بود، چگونه مىتوان با آن خاطره بزرگ و مفاهيم برآمده از آن زيست و از آن الهام گرفت؟
در برابر اين جنبه منفى، نقطه مثبتى هست كه آن نيز خاص لبنان است، هر چند ابعادى جهانى نيز در كنار دارد. امسال سالگرد شهادت حسينع در آستانه سالروز ميلاد حضرت مسيحع صورت مىگيرد، روزى كه ارزشهاى والاى معنوى، به رغم موانع مادى، به پيش رفت، روزى آكنده از مفهوم صلح و بلكه روز صلح و آشتى.
از سوى ديگر، اين دو مناسبت با آغاز سال هجرى و سال ميلادى همزمان شدهاند. تو گويى آغاز تاريخ جديد لبنان، كه سرشار از خون شهيدان است، از تولد صلح، شادمانى و عظمت الهى برآمده است.
چنين حال و هوايى بدبينى را از ما دور مىسازد، هر چند به دليل ارزشهاى ساقط شده در سرزمين عزيزمان و به دليل پيكرهاى به خون غلتيده عزيزان بىگناهمان و نيز به دليل تحولات تحريكآميز اخير در منطقه، كه از اختلاف قدرتهاى بزرگ و انفجار جنگ سرد ميان آنان در اين نقطه خبر مىدهد، شدت اين بدبينى زياد باشد.
رويارويى در نبردى نابرابر از لحاظ اسلحه، تجهيزات و سازماندهى، كه يكى از آثار آن اختلافات داخلى بوده است، همه سرزمينهاى عربى را فرامىگيرد تا جنگ سرد بتواند به اهداف خود دست يابد.
در آستانه اين مناسبتهاى بزرگ، گويا پروردگارِ انسان و فرستنده پيامبران و آيينهاى دينى به گونهاى خاص به ما يادآورى مىكند كه چگونه از عهده اين مصيبتها بر آييم، بر زخمهايمان مرهم نهيم، صفوف خويش را يكپارچه سازيم و در برابر رويدادهاى منطقه موضع بگيريم.
عنايت خداوندى بندبند برنامه كارى ما را ترسيم كرده است: ناديده انگاشتن نقطه نظرات و مواضع خود، غمض عين كردن بر پيامدهاى رويدادهاى اخير، و حتى چشمپوشى از منافع شخصى و گروهى، تا ارزشها را دوباره زنده كنيم.
تنها ارزشها هستند كه وجود آدمى را شايسته، رشديافته، و جاودان مىسازند. با رويكرد دوباره به ارزشها مىتوان شاهد زايش دوباره صلح در جهان و جانِ زمين و آسمان بود.
صلح ميعادگاه تاريخى و اجتنابناپذير مسيحيان و مسلمانان است؛ چه، از لحاظ تاريخى، نزديكى ميان پيروان اسلام و مسيحيت ضرورت يافته است، بهويژه هنگامى كه صهيونيسم ظهور يافته و دندانهاى زهرآگين خود را نشان داده و چنگالهاى خود را به سوى سرزمين ما دراز كرده،
آن هم نه فقط براى برافروختن آتش اختلافات مذهبى در كشور و منطقه ما، بلكه مىخواهد اين منطقه را به انبار مهمات و دولتهاى كوچك مذهبى تقسيم كند و نه فقط دين ما و مسيحيت را بلكه سيماى دين والاى خود را كه مورد احترام ماست و ما پيامبر راستين آن را مقدس مىشماريم
مخدوش سازد و ميراث مسيحيت و اسلام و تاريخ، تمدن، فرهنگ و ارزشهاى آن دو را بار ديگر به بازى گيرد.
اين بار با دفعات پيش تفاوت دارد. اگر بازى صهيونيسم با مواريث ما در دورانهاى گذشته همواره به دست افراد يا نهادها صورت پذيرفته است، اين بار بازيگر صحنه دولتى است كه همه افراد و نهادها را به خدمت گرفته و همه تجربههاى پيشين را به كار بسته و از گمراهان، كه اكثريت مطلق در جهاناند، مدد گرفته است.
مناسبتهاى امسال، بهويژه در لبنان، دربردارنده بشارتى الهى و برخواننده آياتى مبارك است كه مسيحيان را نزديكترين مردم به مسلمانان، و يهوديانِ صهيونيست و مشركان را دورترين مردم از آنان دانسته است.
آياتى كه از ما مىخواهد تا با فداكارى و گذشت امكان زايش صلح، عشق، ارزشها و همبستگى ملى را فراهم آوريم تا بتوانيم از وطن خويش، جنوب عزيزِ در معرضِ تهديدِ خويش، و از همه داراييهاى خود در برابر خطرهاى كمينكرده پاسدارى و از برادران خود پشتيبانى كنيم، همانهايى كه تنها در پى صلحى عادلانه و شرافتمندانه هستند و به صلح شبههناك اسرائيلى تن در نمىدهند.
در پايان و در اين روزهاى دشوار، به برادرانى كه در پى آزادى سرزمينهاى اشغالى هستند و به مسأله اصلى و بر حق منطقه [مبارزه با اسرائيل] اهتمام دارند يادآور مىشويم كه خود را وقف آزادى سرزمينهاى اشغالى و آن مسأله اصلى كنند و هرگز از اين آرمان بزرگ غفلت نورزند. ما علايق قلبى، حاصل فكر، تلاش و دعاهاى خيرمان را نثار آنان مىكنيم.
برادران، پيش به سوى گذشت، صلح، وفاق ملى، خيزش لبنان و مقاومت در برابر هرآنچه در پى بازداشتن، مخدوش ساختن يا از نفس انداختن آن است
این نامه به نقل از سایت امام موسی صدر به ادرس imamsadr.ir