کتاب آنلاین باور مهدوي در كلام رضوي
تبهای اولیه
[="Blue"]کتاب آنلاین باور مهدوي در كلام رضوي
نوشته ابراهیم شفیعی سروستان[/]
[="Magenta"]باور مهدوی در کلام رضوی [/]
.. مشخصات کتاب
.. مقدمه
.. خالی نبودن زمین از حجتهای الهی
.. نام و نسب امام مهدی
.. صفات و ویژگیهای امام مهدی علیه السلام
.. غیبت و نهان زیستی امام مهدی علیه السلام
.. فضیلت انتظار و چشم به راه بودن امام مهدی علیه السلام
.. ظهور امام مهدی علیه السلام
.. دعا به امام مهدی علیه السلام
.. پاورقی
[="blue"][="darkgreen"].. مشخصات کتاب:[/]
عنوان و نام پديدآور: باور مهدوي در كلام رضوي/ شفيعي سروستاني، ابراهيم
منشا مقاله: ، موعود، ش ۴۷، (مهر ۱۳۸۳): ص ۳۲ - ۳۶.
توصيفگر: انتظار منجي
توصيفگر: محمد بن حسن (عج)، امام دوازدهم
توصيفگر: علي بن موسي (ع)، امام هشتم
توصيفگر: احاديث
توصيفگر: ظهور منجي
شماره كتابشناسي ملي: ايران ۸۳-۴۹۴۷۵[/]
[="red"] مقدمه[/]
[="blue"]مژده به ظهور امام مهدي (ع) از همان سالهاي آغازين ظهور اسلام آغاز شد و پيامبر گرامي اسلام (ص) در هر فرصت و مناسبتي كه پيش ميآمد مردم را به ظهور عدالتگستر موعود در آخرالزمان بشارت ميدادند و آنها را از نسل و تبار، تولد وغيبت، ويژگيهاي ظاهري، نشانههاي ظهور، شاخصههاي قيام رهايي بخش و مولفههاي حكومت جهاني آن حضرت آگاه ميساختند. تا آنجا كه امروز ما با صدها روايت كه از طريق شيعه و اهل سنت از آن حضرت نقل شده مواجهه ايم. [1].
اين سير پس از رحلت نبي مكرم اسلام (ص) در ميان اهل بيت طاهرين او (ع) استمرار يافت و هر يك از ايشان نيز در عصر خود تلاش كردند كه باور مهدوي و فرهنگ انتظار را در ميان امت اسلامي زنده و پويا نگهدارند و بدين طريق پيروان خود را در برابر هجوم مصايب، رنجها، دردها و بلاهاي گوناگوني كه از سوي حاكمان جور بر آنها روا داشته ميشد، صبر و پايداري بخشند.
حركت رو به گسترش معارف مهدوي در زمان امام باقر و امام صادق (ع) به اوج خود رسيد و آن دو امام بزرگوار ضمن تبيين، تشريح، پالايش و پيرايش آموزههاي اسلامي در زمينههاي مختلف اعتقادي، اخلاقي و فقهي و تحكيم پايههاي ايماني پيروان خود، تلاش فراواني براي توسعه و تعميق انديشه مهدوي و فرهنگ انتظار در ميان شيعيان نمودند و با به جا گذاردن صدها روايت در اين زمينه، اين انديشه و فرهنگ را تازگي و طراوت بيشتري بخشيدند. [2].
پس از اين دو امام و پيش از امام حسن عسكري (ع) امامي كه بيش از همه بر مواريث شيعي در زمينه باور مهدوي و فرهنگ انتظار افزود و گنجينههاي گرانبهايي براي امت اسلام به يادگار گذاشت امام رضا (ع) است.
براساس پژوهش مولف محترم مسند الامام رضا (ع) [3] و تتبع پژوهشگران ارجمند مجموعه ارزشمند معجم احاديث الامام المهدي (ع) [4] افزون بر 30 روايت از امام رضا (ع) در زمينه باور مهدوي و فرهنگ انتظار نقل شده كه هر يك از آنها ما را با بعدي از ابعاد بيكران شخصيت امام مهدي (ع) و قيام رهايي بخش و عدالتگستر آن حضرت آگاه ميسازد.[/]
[="blue"].. [="red"]خالی نبودن زمین از حجتهای الهی[/]
امام رضا (ع) در مواضع متعددي با تاكيد بر اينكه زمين هيچگاه از حجت الهي و امام به حق خالي نميماند به طور غير مستقيم موضوع امامت را تثبيت ميكردند.
از جمله آن حضرت در پاسخ «سليمان الجعفري» يا «سليمان بن جعفر الحميري» كه ميپرسد:
تخلو الارض من حجه الله؟
آيا زمين از حجت خدا خالي ميماند؟
ميفرمايد:
لو خلت الارض طرفه عين من حجه لساخت باهلها. [5].
اگر زمين [به اندازه] يك چشم برهم زدن از حجت خالي بماند، ساكنانش را در خود ميبرد.
مضمون اين روايت از سوي تعدادي ديگر از راويان با تغييرات جزيي در عبارت، نقل شده است. [6].
براساس اين روايت تا آستانه قيامت زمين از امامي كه حجت خداست خالي نخواهد ماند، هر چند كه در مقاطعي از تاريخ اين حجت الهي بنابر ضرورتهايي در غيبت به سر برد.[/]
[="blue"][="red"]نام و نسب امام مهدی:[/]
با توجه به لزوم شناخت امام دوازدهم و لزوم جلوگيري از حيرت و سرگرداني شيعه در شناسايي منجي موعود، امام رضا (ع) در احاديث متعددي، گاه به نقل از پدران و اجداد طاهرينش تا رسول گرامي اسلام (ص) و گاه بدون نقل از ايشان به معرفي سلسله نسب آن امام ميپرداختند.
از جمله در يكي از روايتهايي كه امام رضا (ع) به واسطه پدران بزرگوار خود از رسول گرام اسلام (ص) نقل ميكنند، چنين آمده است:
انا سيد من خلق الله، عزوجل، وانا خير من جبرييل و ميكاييل و اسرافيل و حمله العرش و جميع ملايكه الله المقربين و انبياء الله المرسلين، و انا صاحب الشفاعه والحوض الشريف و انا و علي ابوا هذه الامه من عرفنا فقد عرف الله عزوجل و من انكرنا فقد انكر الله، عزوجل، و من علي سبطا امتي و سيدا شباب اهل الجنه، الحسن والحسين و من ولد الحسين تسعه ايمه، طاعتهم طاعتي و معصيتهم معصيتي، تاسعهم قايمهم و مهديهم. [7].
من سرور آفريدههاي خداي عزوجل هستم؛ من از جبرييل، ميكاييل، اسرافيل، حاملان عرش، همه فرشتگان مقرب خدا، و پيامبران مرسل خدا برترم؛ من صاحب شفاعت و حوض شريف [كوثر]هستم. من و علي دو پدر اين امتيم؛ هر كس كه ما را شناخت خداي عزوجل را شناخته است و هر كه ما را انكار كند، خداي عزوجل را منكر شده است. دو سبط اين امت و دو سيد جوانان اهل بهشت، حسن و حسين، از [فرزندان] علياند و از نسل حسين نه امامند كه پيروي از آنان پيروي از من و نافرماني از آنها نافرماني از من است. نهمين نفر از اين امامان، قايم (برپا دارنده) و مهدي آنان است.
آن حضرت در روايت ديگري ميفرمايد:
الخلف الصالح من ولد ابي محمد الحسن بن علي و هو صاحب الزمان و هو المهدي. [8].
آن جانشين صالح از فرزان ابومحمد حسن بن علي است و او صاحب الزمان و مهدي است.
در روايت ديگري امام رضا (ع) پس از آنكه «دعبل» در پيشگاه آن حضرت قصيده معروف خود را در وصف اهل بيت ميخواند و در آن از قيام آخرين امام ياد ميكند، ميفرمايد:
يا دعبل الامام بعدي محمد ابني و بعد محمد ابنه علي و بعد علي ابنه الحسن و بعدالحسن ابنه الحجه القايم المنتظر في غيبته، المطاع في ظهوره لولم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول الله عزوجل ذلك اليوم حتي يخرج فيملاء الارض عدلا كما مليت جورا. [9].
اي دعبل! امام پس از من فرزندم محمد و پس از محمد فرزندش علي و پس از علي فرزندش حسن و پس از حسن فرزندش حجت قايم است. همو كه در غيبتش انتظار كشيده ميشود و در ظهورش اطاعت ميگردد. اگر از [عمر] دنيا يك روز بيشتر باقي نمانده باشد خداوند عزوجل آن روز را آن قدر طولاني ميكند تا او قيام كند و زمين را از عدل و داد پر كند همچنانكه از جور و ستم پر شده بود.
در اين زمينه احاديث ديگري نيز از آن حضرت نقل شده كه در اين مجال فرصت پرداختن به همه آنها نيست. [10].[/]
[="blue"][="red"]صفات و ویژگیهای امام مهدی علیه السلام[/]
امام هشتم شيعيان (ع) در موارد متعددي به توصيف ويژگيهاي ظاهري و جسمي امام مهدي (ع) پرداختهاند تا باب هرگونه شبهه و اشتباه را بر مردم ببندند.
از جمله آن حضرت در پاسخ «ريان بن صلت» كه ميپرسد:
انت صاحب هذا الامر؟
آيا صاحب اين امر [حكومت اهل بيت (ع)] شماييد؟
ميفرمايد:
انا صاحب هذا الامر ولكني لست بالذي املوها عدلا كما مليت جورا، و كيف اكون ذلك علي ماتري من ضعف بدني و ان القايم هوالذي اذا خرج كان من سن الشيوخ و منظر الشبان، قويا في بدنه حتي لومد يده الي اعظم شجره علي وجه الارض لقلعها ولو صاح بين الجبال لتدكدكت صخورها يكون معه عصا موسي و خاتم سليمان عليهماالسلام، ذاك الرابع من ولدي يغيبه الله في ستره ما شاء، ثم يظهره فيملوء [به] الارض قسطا و عدلا. كما مليت جورا و ظلما. [11].
من صاحب اين امر هستم، اما آنكه زمين را پر از عدل ميكند همچنانكه پر از جور شده بود، من نيستم. و چگونه من با اين ناتواني جسمي كه ميبيني ميتوانم او باشم. به درستي كه قايم كسي است كه به هنگام قيامش در سن پيرمردان و با چهره جوانان ظاهر ميشود. او از چنان قوت بدني برخوردار است كه اگر دستش را به سمت بزرگترين درختي كه بر وي وجود دارد دراز كند آن را از ريشه بر ميكند و اگر در بين كوهها فرياد كشد، صخرهها متلاشي ميشوند. عصاي موسي و خاتم سليمان، كه بر آنها درود باد، با اوست و او چهارمين فرزند من است. خداوند او را تا زماني كه بخواهد در پوشش خود غايب ميسازد، سپس او را آشكار ميسازد تا زمين را به وسيله او از قسط و عدل آكنده سازد آنچنانكه [پيش از آن] از جور و ستم پر شده بود.
همچنين آن حضرت در پاسخ «ابي صلت هروي» كه ميپرسد:
ما علامات القايم منكم اذا خرج؟
نشانههاي قايم شما به هنگام ظهور چيست؟
ميفرمايد:
علامته ان يكون شيخ السن، شاب المنظر، حتي ان الناظر اليه ليحسبه ابن اربعين سنه او دونها و ان من علاماته ان لايهرم بمرور الايام و الليالي، حتي يايته اجله. [12].
نشانه او اين است كه سن پيران و چهره جوانان دارد، تا آنجا كه وقتي كسي او را مشاهده ميكند گمان ميبرد كه چهل سال يا كمتر سن دارد. به درستي كه از نشانههاي او اين است كه گذر شب و روز او را پير و سالخورده نميسازد تا زماني كه اجل او فرا رسد.
آن حضرت در روايت ديگري به توصيف جمال نوراني امام دوازدهم پرداخته، ميفرمايد:
بابي و امي سمي جدي، صليالله عليه و آله، و شبيهي و شبيه موسي بن عمران، عليهالسلام، عليه جيوب النور يتوقد من شعاع ضياء القدس. [13].
پدر و مادرم به فداي او كه همنام جدم، شبيه من و شبيه موسي بن عمران است. بر او نوارهاي نوراني است كه از پرتو نور قدس روشنايي ميگيرد[/]
[="blue"][="red"]غیبت و نهان زیستی امام مهدی علیه السلام:[/]
امام رضا (ع) نيز چون ديگر اجداد طاهرينش موضوع غيبت آخرين حجت حق را پيشبيني و شيعيان را براي برخورد با اين پديده آماده نموده است. در يكي از رواياتي كه «حسن بن علي بن فضال» از آن حضرت نقل كرده، در اين زمينه چنين ميخوانيم:
كاني بالشيعه عند فقدهم الثالث من ولدي كالنعم يطلبون المرعي فلا يجدونه. قلت له: ولم ذاك يا ابن رسول الله؟ قال:
لان امامهم يغيب عنهم، فقلت: ولم؟ قال:
ليلا يكون لاحد في عنقه بيعه اذا قام بالسيف. [14].
گويا شيعيان را ميبينم كه به هنگام فقدان سومين فرزند من، [15] مانند گوسفنداني كه به دنبال چوپان خود ميگردند سرگردانند و او را نمييابند. گفتم: چرا اينگونه است، اي پسر رسول خدا؟
فرمود:
زيرا امامشان از آنها غايب شده است. پرسيدم: چرا؟
فرمود:
براي اينكه به هنگام قيامش با شمشير، بيعت هيچكس بر گردنش نباشد.
آن حضرت در روايت ديگري به نقل از رسول گرامي اسلام (ص) ميفرمايند:
بابي ابن خيره الاماء ابن النوبيه الطيبه الفم، المنتجبه الرحم … و هوالطريد الشريد الموتور بابيه و جده، صاحب الغيبه يقال مات اوهلك، اي واد سلك؟ [16].
پدرم به فداي فرزند بهترين كنيزان، فرزند آن [كنيز] اهل نوبه [17] كه دهاني خوشبو و رحمي نيك نژاد دارد. او رانده شده (دور افتاده)، بيخانمان و كسي است كه انتقام خون پدر و جدش گرفته نشده و صاحب غيبت است. گفته ميشود: او مرده يا هلاك شده است، در چه سرزميني سير ميكند؟
همچنين امام هشتم شيعيان (ع) در زمينه غيبت آخرين امام، به نقل از پدران بزرگوار خود از رسول اكرم (ص) چنين روايت ميكند:
والذي بعثني بالحق بشيرا ليغيبن القايم من ولدي بعهد معهود اليه مني حتي يقول اكثر الناس: ما لله في آل محمد حاجه، و يشك آخرون في ولادته. فمن ادرك زمانه فليتمسك بدينه ولا يجعل للشيطان اليه سبيلا بشكه فيزيله عن ملتي و يخرجه عن ديني، فقد اخرج ابويكم من الجنه من قبل، و ان الله عزوجل جعل الشياطين اولياء الذين لايومنون. [18].
سوگند به آنكه مرا به حق به عنوان بشارت دهنده برگزيد، [امام] قايم از فرزندان من، براساس پيماني كه از جانب من برعهده اوست، از ديدهها پنهان ميشود تا آنجا كه بيشتر مردم ميگويند: خدا نيازي به خاندان محمد ندارد. و گروهي ديگر در ولادت او شك ميكنند. پس هر كس زمان او را دريابد بايستي به دين او درآويزد و به واسطه شك خود براي شيطان راهي به سوي خود باز نسازد، تا شيطان او را از آيين من زايل و از دين من بيرون نكند. همچنانكه پيش از اين پدر و مادر شما را از بهشت بيرون كرد. به درستي كه خداوند عزوجل شيطان را سرپرست (ولي) كساني كه ايمان ندارند، قرار داده است.[/]
[="blue"][="red"]فضیلت انتظار و چشم به راه بودن امام مهدی علیه السلام:[/]
موضوع ديگري كه در زمينه باور مهدوي در كلام امام رضا (ع) يافت ميشود، موضوع «انتظار فرج» يا چشم به راه گشايش بودن است. آن حضرت در روايات متعددي به موضوع فضيلت انتظار فرج اشاره كردهاند. از جمله در روايتي خطاب به «حسن بن جهم» كه از ايشان در مورد «فرج» ميپرسد، ميفرمايد:
اولست تعلم ان انتظار الفرج من الفرج؟ قلت: لا ادري الا ان تعلمني.
فقال:
نعم انتظار الفرج من الفرج. [19].
آيا ميداني كه انتظار فرج [جزيي] از فرج است؟
گفتم: نميدانم مگر اينكه شما به من بياموزيد.
فرمود:
آري انتظار فرج، جزيي از فرج است.
در روايت ديگري نيز ميفرمايد:
ما احسن الصبر و انتظار الفرج اما سمعت قول العبد الصالح:
«و ارتقبوا اني معكم رقيب» [20] «وا نتظروا اني معكم من المنتظرين» [21] فعليكم بالصبر انما يجيء الفرج علي الياس و قد كان الذين من قبلكم اصبر منكم … [22].
چه نيكوست صبر و انتظار فرج، آيا سخن بنده صالح خدا [شعيب] را نشنيدي كه فرمود:
«و انتظار بريد كه من [هم] با شما منتظرم» و «پس منتظر باشيد كه من [هم] با شما از منتظرانم» ، بر شما باد به صبر و بردباري؛ چرا گشايش بعد از نااميدي فرا ميرسد و به تحقيق كساني كه پيش از شما بودند از شما بردبارتر بودند.
و بالاخره در روايت بسيار زيبايي فضيلت انتظار را اينگونه بيان ميكنند:
… اما يرضي احدكم ان يكون في بيته ينفق علي عياله ينتظر امرنا فان ادركه كان كمن شهد مع رسول الله، صليالله عليه و آله، بدرا، و ان لم يدركه كان كمن كان مع قايمنا في فسطاطه … [23].
… آيا هيچيك از شما خوش ندارد كه در خانه خود بماند، نفقه خانوادهاش را بپردازد و چشم به راه امر ما باشد؟ پس اگر در چنين حالي از دنيا برود مانند كسي است كه به همراه رسول خدا (ص) در [نبرد] بدر به شهادت رسيده است. و اگر هم مرگ به سراغ او نيايد مانند كسي است كه به همراه قايم ما و در خيمه او باشد.[/]
[="blue"][="red"].. ظهور امام مهدی علیه السلام:[/]
موضوع ديگري كه در روايات رضوي به آن پرداخته شده، موضوع ظهور امام مهدي و آثار و پيامدهاي آن است. از جمله در روايتي كه «حسين بن خالد» آن را نقل ميكند آن حضرت در پاسخ اين پرسش كه:
يا ابن رسول الله و من القايم منكم اهل البيت؟
اي فرزند رسول خدا! قايم شما اهل بيت كيست؟
ميفرمايد:
قال الرابع من ولدي ابن سيده الاماء، يطهر الله به الارض من كل جور و يقدسها من كل ظلم، [و هو] الذي يشك الناس في ولادته و هو صاحب الغيبه قبل خروجه. فاذا خرج اشرقت الارض بنوره [بنور ربها] و وضع ميزان العدل بين الناس فلا يظلم احد احدا، و هو الذي تطوي له الارض و لا يكون له ظل و هو الذي ينادي مناد من السماء يسمعه جميع اهل الارض بالدعاء اليه يقول: الا ان حجه الله قد ظهر عند بيت الله فاتبعوا فان الحق معه و فيه و هو قول الله عزوجل: «ان نشا ننزل عليهم من السماء آيه فظلت اعناقهم لها خاضعين» [24] [25].
چهارمين از فرزندان من، فرزند سرور كنيزان، كسي است كه خداوند به واسطه وي زمين را از هر ستمي پاك و از هر ظلمي پيراسته ميسازد و او كسي است كه مردم در ولادتش شك ميكنند و او كسي است كه پيش از خروجش غيبت ميكند و آنگاه كه خروج كند زمين به نورش [نور پروردگارش] روشن گردد و در ميان مردم ميزان عدالت را برقرار كند و هيچكس به ديگري ستم نكند واو كسي است كه زمين براي او درهم پيچيده ميشود و سايهاي براي او نباشد و او كسي است كه از آسمان ندا كنندهاي او را به نام ندا كند و به وي دعوت نمايد به گونهاي كه همه اهل زمين آن ندا را بشنوند، ميگويد:
«آگاه باشيد كه حجت خدا در كنار خانه خدا ظهور كرده است پس او را پيروي كنيد كه حق با او و در اوست» و اين همان سخن خداي تعالي است كه فرمود:
«اگر بخواهيم از آسمان برايشان آيتي نازل ميكنيم كه در برابر آن به خضوع سر فرود آورند».[/]
[="blue"][="red"]دعا به امام مهدی علیه السلام:[/]
ميان امام رضا (ع) و امام مهدي (ع) آنچنان پيوند قلبي وجود داشته كه آن حضرت از سالها پيش از تولد نسل چهارم خود با بيان هاي متعدد و متفاوت او را دعا كرده و نصرت و ياريش را از خداوند طلب كرده است. در يكي از اين دعاها چنين ميخوانيم:
اللهم اصلح عبدك و خليفتك بما اصلحت به انبيايك و رسلك و حفه بملايكتك و ايده بروح القدس من عندك و اسلكه من بين يديه و من خلفه رصدا يحفظونه من كل سوء و ابدله من بعد خوفه امنا يعبدك لا يشرك بك شييا و لا تجعل لاحد من خلقك علي وليك سلطانا وايذن له في جهاد عدوك و عدوه واجعلني من انصاره انك علي كل شيء قدير. [26].
خداوندا! [امور] بنده و جانشين ات را اصلاح كن، آنچنانكه [امور] پيامبران و رسولات را اصلاح كردي؛ او را با فرشتگانت در بر گير و با روحالقدس از جانب خودت ياري كن؛ در پشت سر و پيش روي نگهباناني قرار ده كه او را از بدي در امان دارند؛ بيم و نگراني او را تبديل به امنيت و آرامش كن تا تنها تو را بپرستد و كسي را براي تو شريك نگيرد؛ هيچيك از آفريدگانت را بر وليات مسلط مساز؛ اجازه جهاد با دشمنان تو و دشمنان خودش را به او عطا كن و مرا از ياران او قرار ده؛ چرا كه تو بر همه چيز توانايي.[/]
[="Blue"].. [="#0000ff"][="Red"]پاورقی:[/][/]
[1] ر.ك: موسسه المعارف الاسلاميه، معجم احاديث الامام المهدي عليهالسلام، ج 1 و 2. در اين كتاب 560 حديث كه از طريق شيعه و اهل سنت از پيامبر گرامي اسلام (ص) نقل شده جمعآوري شده است كه البته اين رقم بدون احتساب احاديث مشابه است.
[2] ر.ك: همان، ج 3 و 4. مجموعه رواياتي كه در اين كتاب از امام باقر و امام صادق (ع) نقل شده، بدون در نظر گرفتن احاديث مشابه، افزون بر 450 روايت است.
[3] ر.ك: عزيزالله العطاردي الخبوشاني، مسند الامام الرضا (ع)، ج 1، ص 228-216.
[4] ر.ك: معجم احاديث الامام المهدي، عليهالسلام، ج 4، ص 179-153.
[5] ابو جعفر محمد بن الحسن بن فروخ الصفار القمي، بصاير الدرجات، ص 489، ح 8.
[6] ر.ك: همان، ص 489-488، ح 4، 6 و 7؛ محمد بن يعقوب الكليني، الكافي، ج 1، ص 179، ح 11؛ محمد بن علي بن الحسين بن بابويه (شيخ صدوق)، عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 272، ح 1.
[7] محمد بن علي بن الحسين بن بابويه (شيخ صدوق)، كمال الدين و تمام النعمه، ج 1، ص 261؛ عزيز الله العطاردي، همان، ص 221، ح 385.
[8] محمدباقر المجلسي، بحارالانوار، ج 51 ص 43، ح 31.
[9] ر.ك: عزيزالله العطاردي، همان، ص 220، ح 384، ص 221، ح 386.
[10] محمد بن علي بن الحسين بن بابويه (شيخ صدوق)، همان، ج 2، ص 372.
[11] همان، ص 376، ح 7.
[12] همان، ص 652، ح 12.
[13] همان، ص 370.
[14] همان، ص 480، ح 4.
[15] ظاهرا در اينجا از سوي راوي يا كساني كه از او نقل كردهاند اشتباهي رخ داده است؛ چرا كه امام مهدي (ع) چهارمين فرزند امام رضا (ع) محسوب ميشود نه سومين فرزند.
[16] محمد بن يعقوب الكليني، همان، ج 1، ص 323-322، ح 14؛ محمدباقر المجلسي، همان، ج 50، 21، ح 7.
[17] «نوبه» ولايتي از بلاد سودان از اقليم اول، به جنوبي مصر بر كنار رود نيل … هم اكنون نيمي از سرزمين نوبه جزو مملكت مصر و نيم ديگر جزو سودان است (علي اكبر دهخدا، لغتنامه، ج 14، ص 20158-20157). مراد از كنيز اهل نوبه (نوبيه) مادر امام جواد (ع) است.
[18] محمد بن علي بن الحسين (شيخ صدوق)، همان، ج 1، ص 51.
[19] ابو جعفر محمد بن الحسن (شيخ طوسي)، كتاب الغيبه، ص 276؛
محمد باقر المجلسي، همان، ج 52، ص 130، ح 29.
[20] سوره هود (11)، آيه 93.
[21] سوره اعراف (7)، آيه 71.
[22] عبدالله بن جعفر الحميري، قرب الاسناد، ص 224، به نقل از: عزيزالله العطاردي، همان، ص 217، ح 373.
[23] محمد بن يعقوب الكليني، همان، ج 4، ص 260، ح 34.
[24] سوره شعرا (26)، آيه 4.
[25] محمد بن علي بن الحسين (شيخ صدوق)، همان، ج 2، ص 372، ح 5.
[26] ابوجعفر محمد بن الحسن (شيخ طوسي)، مصباح المتهجد، ص 326.
به نقل از:
معجم احاديث الامام المهدي (ع)، ح 4، ص 171.
[/]
[="Purple"]منبع[/]