از تنهايي و تجرد نترسيد!
تبهای اولیه
بی تردید در اطرافتان با افرادی مواجه شدهاید که بنا به دلایلی هنوز مجرد ماندهاند، یا هنوز فرد مورد علاقهشان را پیدا نکردهاند و یا شرایط ازدواج برایشان فراهم نشده است.
افرادی هم هستند که همسرانشان را از دست دادهاند و یا از آنها جدا شدهاند و یا به افراد سالخوردهای برمیخوریم که همسر خود را از دست دادهاند و فرزندانشان سر خانه و زندگی خودشان رفتهاند و مجبور هستند در تنهایی زندگی کنند. در هر صورت، تنهایی چیز خوشایندی نیست اما این بدان معنا نیست که لحظات زندگی را از دست بدهیم و با اندوه زندگی کنیم.
برای آنکه از تمام لحظات زندگیتان بهره ببرید و با تنهایی کنار بیایید، چند راهکار ارائه میدهیم:
۱- اعتماد به نفس داشته باشید:
افکار منفی را کنار بگذارید! چنانچه به هر دلیلی مجرد و تنها ماندهاید این بدان معنا نیست که شما زشت، احمق و یا نچسب هستید.
دوران حرفهای قدیمی و تکراری مثل دختر ترشیده دیگر به سر آمده. بهخودتان و تواناییهایتان اعتماد داشته باشید. وقتی خودتان، خود را دست کم میگیرید چطور میتوانید از دیگران انتظار داشته باشید از شما خوششان بیاید. باید از ارزش جسمانی، ذهنی و بهویژه عاطفی خود آگاه باشید. یاد بگیرید بهخاطر عشق و علاقهای که نزدیکانتان نسبت به شما دارند شاکر و سپاسگزار باشید. تصویر مثبتی از خودتان در ذهن داشته باشید، از خودتان مواظبت کنید، به زیباییتان توجه کنید و لبخند بزنید و چنانچه متوجه شدید فردی از شما خوشش آمده، متعجب نشوید، چراکه حقیقتا ارزش آن را دارید!
۲- در محیط خانه احساس راحتی کنید:
برای آنکه هر از گاهی از تنها ماندن در خانه نترسید، لازم است که در محیط خانه احساس خوبی داشته باشید. آپارتمان شما هر چقدر هم که کوچک باشد، باید تصویری مثبت را به شما منعکس کند.
از محیط خانهتان کانونی گرم و کوچک بسازید تا در آن به راحتی زندگی کنید. از آنجاییکه احتمالا تنها زندگی میکنید، این فرصت را دارید تا دکور خانه را بنا به میل و سلیقهتان تغییر دهید. از رنگ دیوارها گرفته تا مبلمان پردهها و… هر چیزی که دوست دارید را انتخاب کنید و «محیط خانه» را به مکانی گرم و دلپذیر و راحت تبدیل کنید.
۳- تنهایی را قابل تحمل و خوشایند کنید:
تنهایی موجب ترس میشود. برای آنکه تنهایی را بهتر تحمل کنید و یا حتی آنرا خوشایند کنید، از آن یک دوست بسازید. از لحظات تنهاییتان بهره ببرید، برای خودتان وقت بگذارید، یک استعداد هنری را در خودتان پرورش دهید، آشپزی کنید، کتاب بخوانید، یک فیلم خوب تماشا کنید. خواهید دید که دیگر از تنها ماندن در یک بعدازظهر روز تعطیل در زمستان دچار ترس نمیشوید. به مرور زمان، این عمل به یک تفریح و حتی بهتر از آن به یک نیاز تبدیل میشود.
۴- با دوستان و اقوام معاشرت کنید:
از انزوا و گوشهگیری اجتناب کنید. تلویزیون، dvd، اینترنت، حیوانات خانگی و… همگی خوب هستند اما نباید به آنها اکتفا کنید. انزوا افسردگی میآورد. برای آنکه در خودتان فرو نروید، دوستیهایتان را حفظ کنید، به دوستانتان پیشنهاد دهید با یکدیگر بیرون بروید، برای شام دعوتشان کنید. با ناامیدی منتظر آن نباشید تا زنگ تلفن به صدا درآید و فردی شما را دعوت کند، خودتان پیشقدم شوید و با دوستان و اقوام تماس بگیرید. به این ترتیب، یک شبکه اجتماعی مهم که کلید توازن روحی و عاطفی شما است را بهوجود میآورید.
۵- از لذتهای زندگی بهره ببرید:
شما هم حق دارید خوشبخت باشید! برای لذت بردن از زندگی اجباری نیست که ۲نفر باشید. میتوان به تنهایی از زیبایی منظرهای، لذت برد و نیازی نیست که برای رفتن به سینما و یا خوردن غذایی خوشمزه ۲نفر باشید و به بهانه اینکه تنها هستید خود را از لذتهای کوچک روزانه محروم کنید. از همه چیز گذشته، جنبههای خوب زندگی فقط مختص زوجها نیست!
۶- بهخودتان توجه کنید:
بهخودتان فکر کنید. اهدافتان چیست؟ چه آرزوهایی دارید؟ آیا مدتهاست در آرزوی آن هستید که دور دنیا سفر کنید؟ بجنبید! تنها کافی است یک نفر را راضی کنید و آنهم خود شما هستید. این زمان فرصتی است که با آگاهی از خواستههای واقعیتان خودتان را بهتر بشناسید. فکر کنید و روی خودتان تمرکز کنید. هیچچیز نباید جلوی تصمیمات مهم شما را بگیرد، و مانع شود تا موقعیت شغلی و یا حتی مکان زندگیتان را تغییر دهید. به اولویتهایتان بپردازید. خلاصه آنکه، قبل از هر چیز دیگری به فکر خوشحال کردن خودتان باشید.
۷- دیگر زیر بار غموغصه نروید:
بیتردید خودتان تصمیم نگرفتهاید که مجرد و تنها باشید اما فایدهای ندارد که بدخلقی را پیش گیرید و زمینوزمان را مقصر بدانید. مرور مکرر خاطرات دورانی که متاهل بودید و یا حسادت به زوجهای عاشق دردی را دوا نمیکند و سازنده نیست. درست است که گفتن این جملات آسانتر از عمل کردن به آن است اما نقش یک قربانی را بازی نکنید. زندگی فرد مجرد مثل هر موقعیت دیگری در زندگی، شامل فراز و نشیبها و لحظات خوب و بد است و تنها هستید ، این بدان معنا نیست که محکوم شدهاید تا بقیه روزهای زندگیتان را در تنهایی سپری کنید. بدانید که هر فردی مسئول خوشبختی خود است، بنابراین دیگر در زندگی خود یک تماشاچی نباشید بلکه همانند یک بازیگر عمل کنید.
۸- بر فشارهای اجتماعی غلبه کنید:
«بالاخره کی عروسی میکنی؟». تحمل نگاههای دلسوزانه، سؤالات نابجا و یا انتقادهای عجیب سر میز غذا زمانی که افراد خانواده و یا فامیل دور هم جمع هستند، دشوار است و از اینکه مجبور هستید مرتب خودتان را تبرئه کنید، خسته شدهاید اما این امر طبیعی است. نباید احساس گناه کنید! بهخودتان بگویید شما تنها فردی نیستید که در این وضعیت قراردارید و در آخر، بهتر است که تنها و بشاش باشید تا اینکه ازدواج کرده باشید اما خوشبخت نباشید، اینطور نیست؟
منبع: روزنامه همشهري
کسی به شخصه نمیترسه دیگران میترسوننش: دیگه موندی، هیشکی تو رو نمیگیره، تا کی میخای درس بخونی، هم سن و سالای تو دوتا بچه دارن، .......تازه به خودت میای که نکنه همه همینجوری راجب تو فکر میکنن. واقعا اگه پیر شدی و تنها موندی چی؟ اینا چیزاییه که زمینه رو برا ترس خیلی از مجردا فراهم کرده، طرف خودش نمیخاد بهش فکر کنه اما محیط جوریه که ناخودآگاه و از سر اجبار بهش فکر میشه و مایه ی هراس.
سلام
اگر قراره انسان بتونه چنین محیط زیبایی رو در تنهایی برای خودش بسازه که دیگه چرا ازدواج بکنه!!! ...ضمن احترام به کسی که مطلب بالارو گذاشته اما باید بگم اصل مقاله بیشتر شبیه شعار میمونه و بعضا میتونه حال طرف رو بدتر کنه .البته به موارد خوبی اشاره کرده مثل فیلم و کتاب وحیوان خانگی..برای این که فرد خودش رو مشغول کنه ..این مساله در کوتاه مدت خوب جواب میده ولی در دراز مدت طرف رو سرخورده تر و افسرده تر میکنه چون احساس میکنه خودش رو فریب داده یا شکست خورده و حتی بدتر از قبل میشه !در واقع این یه جور خودفریبیه وتا یه حدی جواب میده ..بحث نیاز های عاطفی و دیگر نیازها چیزی نیست که بشه با حرفای قشنگ خاموش بشه ..
ترس از تنهایی و تجرد میتونه برای فرد خیلی خطرناک باشه و باعث بشه فرد خدایی نکرده برای فرار از این موضوع به بی راهه بره و این ترس اون رو به انحراف بکشونه !!بر خلاف مقاله بالا باید با این مساله واقعی برخورد کرد:
قدم اول این که تنهایی رو باور کرد ..یعنی فرد حقیقت این که تنهاست و تنهایی ممکنه بهش فشار بیاره و باعث سختی هایی براش بشه رو باور کنه..
دوم اینه به اطرافش نگاه کنه متوجه میشه که فقط اون نیست که تنهاست و خیلی ها هم درد اون هستن
سوم اینه که با پیامدهای تنهایی مبارزه کنه یک سری از موارد بالا میتونه در این مرحله مفید باشه همچنین روحیات خودش رو بشناسه و با توجه به علایقش وقت خودش رو پر کنه
چهارم این که ایمان داشته باشه که هر چقدر هم تنها بشه خدا اون رو میبینه و توکلش به خدارو از دست نده نماز شب واقعا میتونه به این افراد کمک کنه..نیمه شب با آفریدگار خودش درد دل کنه و از اون بخواد که کمکش کنه
در اخر هم اگر توقعات بیاد پایین و توکل به خدا و صبر داشته باشند انشالله مشکل تنهاییشون حل میشه.
دنیا بدون تنوع معنی نداره دور و بروتون رو نگاه کنید انسانهایی بازندگی های متفاوت ،سلیقه های متفاوت،شکل های متفاوت ...این واقعیتی است که باید پذیرفت ما هیچ وقت شبیه کسی نمیشیم .و بدونیم این تنوع رو خدا برامون خواسته (از روی حکمت، یابرای آزمایش)
نیازهامون رو باید بشناسیم و برای برطرف کردن آن تلاش کنیم اما از راه صحیح و شدنی !!
ونباید فراموش کنیم در این راه ...
1- توکل به خدا (خدایا آنچه را مصلحت میدانی و رضای تو در آن است برایم رقم بزن).
2-شکیبایی و صبوری در این راه (حتی تا نرسیدن به خواسته ها و آرزو ها چرا که مقتضی دنیای فنا ناپذیر است).
3-امیدبه رحمت الهی، امید به خدایی که بخشنده است (حتی تا آخر دنیا ؛ البته خدای مهربون ما بخشنده تر از این حرفاست:«سبحان الله ...» )
سلام دوستان:Gol:
عیدتان مبارک:Gol:
راستش در این دنیا آدم تنها باشه بهتر از ازدواج های بد و یا نا موفقه
بنده که خودم به شخصه تنهایی را ترجیح میدم
به زندگی با آدمای رنگارنــــگ
علی یارتان:Gol:
سلام
انسان به دوست و هم زبان نیاز دارد!
تنهایی هم زیاد خوب نیست . هم به خدا نزدیک میکنه تنهایی و هم به شیطان!
یاعلی
بدیهی است که منظور نویسنده این مقاله (سرکار سادات) انتخاب یا ترجیح تجرد بر تاهل نیست بلکه راهکار برای کسانیست که ناچارند با شرایط تنهایی زندگی کنند و به نظر من این مطالب میتواند مفید و کاربردی باشد.
آیا در گذشته ها افکار(غلط) سنتی درباره طلاق منجر نمیشد به :
آمار پایین طلاق؟
البته تمام آن افکار درست نبودند اما برای طلاق قبحی درست کرده بودند.
به نظر من حالا کمک به روحیه افراد مجرد خوب است اما نه زیاد خوب!
آیا در گذشته ها افکار(غلط) سنتی درباره طلاق منجر نمیشد به :
آمار پایین طلاق؟
البته تمام آن افکار درست نبودند اما برای طلاق قبحی درست کرده بودند.
به نظر من حالا کمک به روحیه افراد مجرد خوب است اما نه زیاد خوب!
منظور شما از قبح چیست؟ یعنی مجرد بودن قبح دارد؟!
بله آمار طلاق پایین بود ولی این دلیل خوشبختی خانواده ها نبود . منظور شما از قبح چیست؟ یعنی مجرد بودن قبح دارد؟!
عرض کردم که.آنچه در گذشته سنت بوده درست نبوده.تجرد هم قبح ندارد.منظورم این بود که یک جوری نه آنجوری که در گذشته بوده بلکه یک جور درستی برای تجرد صورت بدی درست کنیم!نه اینکه مثل امروزه عده زیادی مجرد بمانند وبقیه جامعه هم تایید کنند وروحیه بدهند!
کم کم کار به جایی رسیده که عده ای تجرد را انتخاب می کنند!
ما که غربی نیستیم.این به صلاح جامعه ما نیست.چنانکه اثراتش هم ملاحظه می شود.اگر قبح یا (بدی) اجتماعی داشته باشد درست است که عده ای هم اجبارا مجرد مانده اند اما حداقل کسی تجرد را انتخاب نمی کند.البته باید وسائل ازدواج آسان فراهم شود ولی مسائل فرهنگی هم کمک است.