خاطره از مقام معظم رهبری (تواضع)

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
خاطره از مقام معظم رهبری (تواضع)

دختر 17 ساله اي از تهران، بنام ) زينب - ن) نامه اي به مقام معظّم رهبري مي نويسد و در آن مي آورد: روز قدس، - در ميان خطبه هاي شما - مردی بلند شد، مثل اين كه نامه اي داشت، ولي شما چقدر تلخ او را در انظار هزاران نفر شكستيد.
مقام معظّم رهبري براي روشن شدن ذهن آن نوجوان، چنين مي نويسد:
دختر عزيزم ! از تذكر شما خرسند و متشكرم و اميدوارم خداوند همه ما را ببخشد و از خطاهاي كوچك و بزرگ ما ـ كه كم هم نيستند ـ در گذرد.
من در باب آنچه شما ياد آوري كرده ايد، هيچ دفاعي نمي كنم. گاهي گوينده از تلخي لحن خود به قدرشنونده آگاه نمي شود، در اين موارد همه بايد از خداوند متعال بخواهند كه گوينده را متوجه و اصلاح كند و اگر ممكن شود به او تذكّر دهند . توفيق شما را از خداوند متعال مسئلت مي نمايم .
مهندس مقدم ( از اعضاي بيت - تهران)