قد حضرت آدم علیه السلام
تبهای اولیه
با سلام در برخی از منابع آمده است که طول قد ایشان 30 متر و عرض شانه ی ایشان حضرت متر بوده است، حتی در تاریخ انبیاء عمادزاده اصفهانی آمده است که سر ایشان به ابرها می رسید و به همین سبب موی سر ایشان ریخت.
انسانی به این بزرگی باید سیبی به اندازه ی یک هندوانه یا خربزه را باید بخورد تا سیر شود، نظر شما چیست؟
[="Blue"]و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون[/]
به بیشتر از وظیفه، وظیفه نداریم
با سلام در برخی از منابع آمده است که طول قد ایشان 30 متر و عرض شانه ی ایشان حضرت متر بوده است، حتی در تاریخ انبیاء عمادزاده اصفهانی آمده است که سر ایشان به ابرها می رسید و به همین سبب موی سر ایشان ریخت.
انسانی به این بزرگی باید سیبی به اندازه ی یک هندوانه یا خربزه را باید بخورد تا سیر شود، نظر شما چیست؟
سلام
این داستان کاملا ساختگی و برگرفته از خیال پردازی کتب عهد عتیق است که داستان انبیا را بر مبنای میل خودشان تغییر می دادند. هیچ کدام از این مسالی که نقل شده صحیح نیست و هرگز چنین نمونه ای از انسانها در علم باستان شناسی بدست نیامده است.
[=century gothic]با سلام
[=Century Gothic] از ابوهریره نقل شده است که پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم فرمودند: [=Century Gothic]«خداوند انسان را آفرید در حالیکه 60 ذراع طول داشت.
آنگاه فرمود: برو بر آن دسته از فرشتگان سلام کن و سپس جواب آنان را بشنو که همان تحیّت تو و ذریّه توست.
آدم رفت وگفت: سلام علیکم. فرشتگان پاسخ دادند: «السلام علکیم و رحمة الله» و جملهی اخیر یعنی «و رحمة الله» را بر آن افزودند. پس هر که داخل بهشت شود، همانند آدم طول او 60 ذراع است و پیوسته خلق پس از او تا امروز ناقص و کوتاه شدهاند.»1[=Century Gothic]
[=Century Gothic]این روایت با مضمونی مشابه در کتاب صحیح بخاری نیز آمده است.2[=Century Gothic]
[=Century Gothic]2- از مقاتل بن سلیمان نقل شده است که:[=Century Gothic]
[=Century Gothic]«از ابا عبدالله علیه السلام پرسیدم:
قامت آدم و حوا هنگام نزول به زمین چقدر بود؟
فرمود: ما در کتاب علی علیه السلام چنین یافتیم که خدای تعالی وقتی آدم و همسرش را به زمین هبوط داد، دوپای آدم بر کوی صفا و سر آن بالاتر از افق آسمان بود. او از بابت حرارت شدید به خداوند شکایت کرد و خداوند به جبرئیل وحی فرمود که آدم از حرارت آفتاب ناراحت است. پس جبرئیل نگاهی به او افکند و او را فشرد که در نتیجه، طول آدم 70 ذراع و طول حوا 35 ذراع شد.3[=Century Gothic]
[=Century Gothic][=century gothic]
[=century gothic]روایات اسرائیلی مشأئی اسرائیل داشته و عمدتاً ریشته در کتب اهل کتاب و مشخّصاً ریشه در سنّت یهودی دارد.
از اینرو با تفحّص در سنّت یهودی میتوان به مشأ روایات فوق که حاکی از خلقت عجیب و غریب آدم علی نبینا و آله و علیه السلام و حواست پی برد.
[=century gothic]
در تلمود، سنّت شفاهی یهود، آمده است:
« خداوند از تمام مناطق زمین، خاکهایی برگزیده و تودهای انباشته از آنها ساخت و از آن جسمی با دو چهره آفرید؛ به طوری که دریک سو مرد و در طرف دیگر زن قرار داشت؛ سپس آنرا از وسط به دو نیم کرد که از یکی آدم و از دیگری همسرش آفریده شد.
آدم بسیار قد بلند بود به نحوی که پای در زمین و سر در آسمان داشت و هنگامی که میخوابید سر در مشرق و پا در مغرب داشت و خدا به او توانائی داده بود که تمام دنیا را از ابتدا تا انتها میدید، امّا چون عصیان کرد از طولش کاسته شد تا آنجا که به اندازهی سایر افراد بشر شد.»4
علاوه بر این، اینگونه روایات در محک عقلی نیز سربلند بیرون نیامده و شامل اموری هستند که عقل انسان از پذیرش ابا دارد و با دیگر آیات قرآنی نیز سازگار نیست.
در ادامه به چند مورد از آنها اشاره میکنیم:
الف) لازمهی شصت ذراع بودن قامت انسان این است که جمجمهی او بیش از دو ذراع باشد.
ولی جمجمهی انسانهایی که در حفاریات باستانشناسی پیدا شده است، اختلاف زیادی با جمجمههای انسانهای امروزی ندراد؛ مضاف بر این که در این کاوشات آثاری از انسانهایی که دارای این طول قامت باشند، یافت نشده است.
همچنین لازمهی 60 ذراع بودن طول انسان این است که به مقتضای تناسب اندام و اعضاء، عرضش 17 ذراغ و یک هفتم ذراع باشد نه هفت ذراع، زیرا معمولاً عرض انسان، دو هفتم طول قامت اوست.
این در حالی است که اگر حدیث ابوهریره را بپذیریم، که بیان داشته عرض آدم هفت ذراع بود، لازمهاش آن است که قامت وی 24 ذراع و نیم باشد نه 60 ذراع.
در غیر اینصورت انسانی به عرض 4 ذراع و قامت 60 ذراع انسان، ناموزن و بد منظر خواهد شد که دست مصوّر خداوند از خلقت آن به دور است.
همانگونه که خداوند در قرآن کریم فرمود: « ولقد خلقنا الأنسان فی أحسن تقویم»5
یعنی ما انسان را با نیکوترین و متناسبترین قیافه و اندام خلق کردیم.
ب) نکتهی دیگر عدم امکان همزیستی آدم علیه السلام و حوّا با این نوع خلقت نامتناجس است.
در برخی احادیث که در بالا هم به آن اشاره شد، طول آدم 70 یا 60 ذراع و طول حوّا 35 ذراع یعنی نصف قد آدم معرّفی شده است.
روشن است چنین ناهمانگی در وضعیّت ظاهری، امکان همزیستی همراه با سکون و آرامشی را فراهم نخواهد آورد.
1-سیوطی، جلال الدین، تفسیر درالمنثور، ج 1، ص 48 و ابن کثیر، قصص الأنبیاء من القرآن و الأثر، ص 53
2 - نجمی، محمد صادق، سیری در صحیحین، ص 150
3- جزائری نعمت الله، قصص الأنبیاء، ترجمهی فاظمهی مشایخ، ص 50
4- رمزی، نعناعه، اسرائیلیّات و اثرها فی کتب التفسیر، دارالقلم، بیجا، بیتا رمزی، ص 376
5- - تین، آیهی 4