سخنرانی مکتوب ویژه اربعین (اربعین در فرهنگ شیعی)
تبهای اولیه
[="purple"]«اربعین» از اصطلاحات رایجى است كه در متون اسلامى كاربرد زیادى دارد. مثلاً در برخى از روایات به عنوان نماد كمال و حدى براى تصفیه باطن قلمداد شده است. در این نوشتار به مناسبت روز اربعین شهادت امام حسین علیه السلام برخى از موارد كاربرد این واژه اكه در فرهنگ اسلامى به مناسبتهاى گوناگون به آن اشاره شده، تقدیم مىشود.
1 . شهادت چهل مؤمن
امام صادق علیه السلام فرمود:« اذا مات المؤمن فحضر جنازته اربعون رجلا من المؤمنین و قالوا: اللهم انا لانعلم منه الا خیرا و انت اعلم به منا، قال الله تبارك وتعالى: قد اجزت شهاداتكم وغفرت له ما علمت مما لا تعلمون (1)؛ هر گاه یكى از اهل ایمان بمیرد و بر جنازه او چهل نفر از مؤمنین حضور یابند و گواهى دهند كه پروردگارا! ما به جز خوبى و نیكى از این شخص ندیدهایم و تو از ما داناتر هستى، خداوند متعال مىفرماید: من نیز شهادت شما را پذیرفتم و آنچه [ از بدی ها و گناهان] از او مىدانستم كه شما بىاطلاع بودید، همه را بخشیدم.»
همچنین امام صادق علیه السلام مىفرماید:« در بنى اسرائیل عابدى بود كه پیوسته به عبادت و راز و نیاز اشتغال داشت . خداوند متعال به حضرت داوود علیه السلام وحى فرستاد: اى داوود! این مرد عابد، فردى ریاكار و غیرمخلص است . هنگامى كه او مرد، حضرت داوود علیه السلام به تشییع جنازهاش حاضر نشد . اما چهل نفر از بنى اسرائیل حضور یافتند و در درگاه الهى به نیكى و خوبی هاى ظاهرى وى شهادت دادند و از خداوند طلب عفو و آمرزش براى وى نمودند . در هنگام غسل نیز چهل نفر دیگر چنین كردند و در هنگام دفن چهل نفر دیگر آمده، بعد از گواهى به نیك مردى عابد از خداوند متعال آمرزش او را خواستار شدند . در آن حال، خداوند به حضرت داوود علیه السلام الهام كرد كه من او را به خاطر شهادت آن عده بخشیدم و اعمال بد و ریایى او را نادیده گرفتم. (2)
2 . دعا براى چهل مؤمن
امام صادق(ع) یكى از مهم ترین عوامل استجابت دعا را مقدم شمردن دیگر مؤمنین در هنگام دعا مىداند . آن حضرت مىفرماید: «من قدم اربعین من المؤمنین ثم دعا استجیب له (3)؛ هر كس چهل نفر از مؤمنین را در دعا كردن بر خود مقدم بدارد، سپس حاجات خود را بطلبد، دعاى او به اجابت خواهد رسید.» آن حضرت تاكید مىفرماید كه اگر این گونه دعا كردن در نماز شب و بعد از آن باشد، تاثیر بیشترى خواهد داشت . (4) همچنین دعا كردن چهل مؤمن در قنوت نماز وتر در دل شب هاى تار اجابت دعا را نزدیك تر و سریع تر مىنماید. (5)
3 . دعاى چهل نفره
دعا كردن همیشه خوب و یكى از سلاح هاى مؤمن و وسیله ارتباط با پروردگار عالمیان است . هنگامى كه انسان خود را از هر جهت درمانده و عاجز مىبیند با جان و دل زمزمه مىكند كه:
سینه مالامال درد است اى دریغا مرهمى دل ز تنهایى به جان آمد خدایا همدمى
در آن لحظات حساس، دعا همچون نور امیدى در دل انسان مىتابد و دعا كننده علاوه بر آرامش درون، اعتماد به نفس، تلطیف روح، عشق و معرفت خویش را نیز به نمایش مىگذارد . امام صادق علیه السلام در یكى از رهنمودهاى حكیمانه خویش ما را به دعاى دسته جمعى فرا مىخواند و مىفرماید:« اگر گروهى چهل نفره جمع شوند و خداى خویش را بخوانند، مطمئنا دعاى آنان مستجاب خواهد شد و اگر چهل نفر نبودند گروه چهار نفره، ده بار خدا را بخوانند كه همین اثر را دارد و اگر بیش از یك نفر نباشد و چهل بار خدا را صدا بزند، خداى عزیز و جبار خواسته او را برآورده خواهد كرد.» (6)
4 . آمرزش چهل گناه
حضرت باقرعلیه السلام یكى از حقوق واجب مسلمانان بر عهده همدیگر را، حضور در تشییع جنازه آنان مىشمارد و با توجه به اهمیت آن، تاثیر معنوى این حضور را نیز بیان مىكند: « من حمل جنازة من اربع جوانبها غفرالله له اربعین كبیرة (7)؛ كسى كه جنازهاى را از چهار طرف حمل كند، خداوند متعال چهل گناه كبیره او را خواهد بخشید.»
5 . كمال در چهل سالگى
از مهم ترین نكاتى كه در زندگى انسان وجود دارد و در مرحله تكامل معنوى و شخصیت وى مؤثر است، رسیدن به مراتبى از سن و سال است كه انسان كامل تر و پخته تر مىشود . خداوند متعال در این زمینه چهل سالگى را اوج كمال انسانى مىداند و مىفرماید: «... حتى اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنة قال رب اوزعنى ان اشكر نعمتك التى انعمت على وعلى والدى و ان اعمل صالحا ترضیه و اصلح لى فى ذریتى انى تبت الیك و انى من المسلمین» (8)؛ تا زمانى كه به كمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگى بالغ گردد، مىگوید: پروردگارا! مرا توفیق ده تا شكر نعمتى را كه به من و پدر و مادرم دادى، به جا آورم و كار شایستهاى انجام دهم كه از آن خشنود باشى و فرزندان مرا صالح گردان! من به سوى تو باز مىگردم و توبه مىكنم و از مسلمانان مىباشم .»
6 . آثار چهل روز اخلاص
امام رضا علیه السلام از پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله چنین نقل فرمود:« ما اخلص عبد الله عزوجل اربعین صباحا الا جرت ینابیع الحكمة من قلبه على لسانه (9)؛ هیچ بندهاى چهل روز اعمال خود را خالصانه به درگاه حضرت حق انجام نمىدهد، مگر این كه خداوند متعال چشمه سارهاى حكمت را از قلب او به زبانش جارى مىسازد.» حافظ با اشاره به این حدیث مىگوید:
سحرگه رهروى در سرزمینى همى گفت این معما با قرینى
كه اى صوفى شراب آنگه شود صاف كه در شیشه بماند اربعینى
7 . یاران حضرت مهدى علیه السلام
هنگامى كه حضرت مهدى علیه السلام ظهور مىكند هر یك از یاران و شیعیان آن حضرت معادل نیروى چهل مرد قدرت روحى و بدنى خواهد داشت. امام سجاد علیه السلام فرمود: « اذا قام قائمنا اذهب الله عزوجل عن شیعتنا العاهة و جعل قلوبهم كزبر الحدید و جعل قوة الرجل منهم قوة اربعین رجلا (10)؛ هر گاه قائم ما قیام كند، خداوند متعال از شیعیان ما آفت، بلا و سستى را دور خواهد كرد و دل هاى آنان را همانند پارههاى آهن قوى و محكم مىنماید و نیروى هر یك از آنان را معادل نیروى چهل مرد قرار خواهد داد.»
8 . چهل روز عزاى مؤمن
رسول گرامى اسلام صلوات الله علیه در سفارش هاى خویش به جناب ابوذر غفارى به اهمیت و جایگاه والاى مؤمن در جهان اشاره كرده و فرموده است: « یا اباذر! ان الارض لتبكى على المؤمن اذا مات اربعین صباحا (11)؛ اى ابوذر! هنگامى كه مؤمنى از دنیا مىرود، زمین تا چهل روز براى فقدان او گریان و عزادار است.»
ممكن است منشأ مجالس اربعین براى اموات مؤمنین همین روایت نبوى باشد.
9 . زندگى چهل ساله
هنگامى كه فرزدق شاعر، قصیده معروف خود را در مدح حضرت امام سجاد علیه السلام در حضور خلیفه ستمگر عباسى، هشام بن عبدالملك، با رشادت تمام قرائت كرد و مطلع آن چنین بود كه:
هذا الذى تعرف البطحاء وطاته والبیت یعرفه والحل والحرم
یعنى، این آقایى است كه گام هاى او را سرزمین بطحاء، بیت خدا و حل و حرم مىشناسد؛ خلیفه بر او خشم گرفت و دستور داد تا فرزدق را علاوه بر قطع حقوق، به جرم دفاع از اهل بیت علیهم السلام زندانى كنند؛ اما بعد از گذشت مدتى به دعاى امام چهارم علیه السلام آزاد شد.
امام زینالعابدین علیه السلام براى كمك به فرزدق مبلغى را كه چهل سال مخارج زندگىاش را كافى بود به حضورش فرستاد و فرمود: «لو علمت انك تحتاج الى اكثر من ذلك لاعطیتك؛ [اى فرزدق!] اگر مىدانستم بیش از چهل سال زنده خواهى بود، بیشتر مىفرستادم.» على بن یونس بیاضى مىنویسد: دقیقا بعد از چهل سال از آن تاریخ، فرزدق به دیار باقى شتافت و صداقت و كرامت امام چهارم بر همگان روشن شد. (12)
10 . بعثت انبیاء در چهل سالگى
در روایت آمده است كه اكثر انبیاء در چهل سالگى به رسالت مبعوث شدهاند . (13) همچنان كه رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله نیز در چهل سالگى به رسالت مبعوث گردید . (14) امام باقر علیه السلام فرمود:« پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله در 63 سالگى از دنیا رفت، كه آخر سال دهم هجرت بود. آن حضرت بعد از تولد خویش هنگامى كه چهل سالش كامل گردید، به پیامبرى رسید و 13 سال دیگر در مكه بود كه در 53 سالگى به مدینه هجرت كرد و بعد از ده سال در مدینه به سراى جاویدان منتقل شد.» (15)
11 . حفظ چهل حدیث
حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله در زمینه پاسدارى از فرهنگ و معارف اسلام مىفرماید:« من حفظ من امتى اربعین حدیثا مما یحتاجون الیه من امر دینهم بعثه الله یوم القیامة فقیها عالما (16)؛ هر كس از امت من چهل حدیث از احادیث دینى مورد نیاز جامعه را حفظ كند خداوند متعال او را در روز قیامت به عنوان فقیه و دانشمند محشور خواهد كرد.»
براساس همین حدیث، دانشمندان بزرگ شیعه تلاش كردهاند كه كتاب هایى را به نام هاى الاربعین و چهل حدیث از خود به یادگار بگذارند تا شاید مشمول این كلام نورانى رسول گرامى اسلام بشوند، نظیر: اربعین شیخ بهائى، اربعین شهید اول، اربعین مجلسى دوم، اربعین جامى و چهل حدیث امام خمینى رحمه الله.
12 . آثار گناه تا چهل روز
آثار گناهانى كه انسان مرتكب مىشود تا چهل روز در روح و روان او باقى است . امام صادق علیه السلام فرمود: «لا تقبل صلاة شارب الخمر اربعین یوما الا ان یتوب(17)؛ كسى كه از شراب و مسكرات حرام استفاده كند تا چهل روز نمازش پذیرفته نمىشود، مگر این كه حقیقتا توبه كند.»
13 . اصلاح تا چهل سالگى
اساسا افراد سعادتمند و كسانى كه به دنبال خوشبختى و كمال هستند تا سن چهل سالگى در اعمال و رفتارشان نشانههاى اصلاح پیدا مىشود؛ اما اگر تا سن چهل سالگى تغییراتى در رفتارهاى زشت و ناپسند آنان ایجاد نگردد، بعد از آن اصلاح آنان مشكل خواهد بود.
رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله در این زمینه به مسلمانان هشدار داده و فرموده است:« اذا بلغ الرجل اربعین سنة و لم یغلب خیره شره قبل الشیطان بین عینیه و قال: هذا وجه لایفلح (18)؛ هنگامى كه شخص به سن چهل سالگى پا مىگذارد و كارهاى نیك او از اعمال زشتش بیشتر نباشد، شیطان پیشانى او را بوسیده، مىگوید: این چهرهاى است كه دیگر روى سعادت و خوشبختى را نخواهد دید .» و در حدیث دیگرى آن حضرت افراد چهل سالهاى را كه به سوى صلاح گام برنمىدارند از دوزخیان به شمار مىآورد و مىفرماید: « فرد چهل سالهاى كه در اندیشه كارهاى نیك نباشد، براى ورود به آتش جهنم خود را آماده كند كه نجات او مشكل است.» (19)
14 . هشدار به چهل سالهها
امام زینالعابدین علیه السلام فرمود: « اذا بلغ الرجل اربعین سنة نادى مناد من السماء دنا الرحیل فاعد زادا و لقد كان فیما مضى اذا اتت على الرجل اربعون سنة حاسب نفسه (20)؛ هر گاه شخصى به سن چهل سالگى برسد فرشتهاى از سوى خداوند در آسمان ندا مىدهد كه هنگام سفر نزدیك است، زاد و توشه سفر را مهیا كن و در گذشته هنگامى كه فردى به چهل سالگى مىرسید، با نفس خود محاسبه مىكرد.»
و از رسول گرامى اسلام نقل است كه « خداوند فرشتهاى را مامور كرده است تا در هر شب صدا بزند: « یا ابناء الاربعین ماذا اعددتم للقاء ربكم (21)؛ اى كسانى كه چهلمین بهار عمر خود را سپرى مىكنید! براى ملاقات با پروردگارتان چه چیزى آماده كردهاید [و چه پاسخى دارید؟]»
15 . تغذیه و اربعین
پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله فرمود: « من ترك اللحم اربعین صباحا ساء خلقه (22)؛ هر كس چهل روز از خوردن گوشت خوددارى كند، اخلاقش بد خواهد شد.»
16 . چهل نفر مبارز
زمانى كه برخى از یاران امام حسن مجتبى علیه السلام از وى درخواست كردند كه در مقابل ظلم و ستم زمامداران جور به ویژه معاویه قیام و مبارزه نماید، امام حسن علیه السلام فرمود: « لى اسوة بجدى رسول الله حین عبدالله سرا و هو یومئذ فى تسعة و ثلاثین رجلا فلما اكمل الله له الاربعین صاروا فى عدة و اظهروا امر الله فلو كان معى عدتهم جاهدت فى الله حق جهاده (23)؛ الگوى من در رهبرى امت، جدم رسول خدا صلى الله علیه و آله است، آن حضرت تا زمانى كه تعداد یارانش به سى و نه نفر رسیده بود، مخفیانه و غیرعلنى خدا را عبادت مىكرد [ و به مبارزه و تبلیغ علنى روى نیاورد]؛ اما از موقعى كه خداوند متعال تعداد مسلمانان را به چهل نفر رساند، [تبلیغ] دین خدا را آشكار كردند و اگر یاران من هم به تعداد آنها باشد، در راه خدا به جهاد و مبارزه شایسته دست مىزنم.»
17 . دریغ از چهل یاور راستین
على علیه السلام نیز با شكایت از مظلومیت و غربت خویش فرمود:« من بارها از مردم یارى خواستم اما به غیر از چهار نفر- زبیر، سلمان، ابوذر و مقداد - كسى جواب مثبت به من نداد.» سپس افزود:« لو كنت وجدت یوم بویع (اخوتیم) اربعین رجلا مطیعین لجاهدتهم (24)؛ اگر من در روز بیعت چهل یاور گوش به فرمان [و راستین] داشتم، با آنان مقابله و مجاهده مىكردم.»
18 . حقوق همسایه
رسول گرامى اسلام به منظور سالم سازى و ایجاد روحیه اعتماد و اطمینان به همدیگر و همچنین تقویت وحدت و انس و الفت در جامعه اسلامى درباره حدود همسایگى و رعایت حقوق آنان مىفرماید:« كل اربعین دارا جیران من بین یدیه و من خلفه وعن یمینه وعن شماله (25)؛ تا چهل خانه از چهار سوى منزل یك مسلمان، از رو به رو، پشت سر، از سمت راست و از سمت چپ، همسایه یك مسلمان به شمار مىآید.»
پیامبر صلى الله علیه و آله ضمن بیان این پیام حكیمانه، به حضرت على علیه السلام و سلمان و ابوذر و مقداد دستور داد كه در میان مسلمانان ندا دهند كه اى مردم! این حدود همسایگى است و: « انه لا ایمان لمن لم یامن جاره بوائقه (26)؛ كسانى كه همسایگانشان از شر و آزار آنان در امان نیستند، ایمان ندارند.»
19 . مهلت تا چهل روز
برخى از مسلمانان كه در رعایت مسائل دینى و حفظ ناموس خود اهل تسامح و تساهل هستند، مورد خشم و غضب الهى قرار مىگیرند و خداوند متعال به آنان چهل روز مهلت مىدهد كه خود و خانوادههایشان را اصلاح كنند و در صورت ادامه سهلانگارى و بىتفاوتى چشم و قلبشان وارونه شده و از دیدن حقیقت ناتوان مىگردند . رسول اكرم صلى الله علیه و آله فرمود: هر گاه مردى در محیط خانواده خود عمل ناپسند و زشتى را مشاهده كند و در مورد آن حساسیت و غیرت دینى از خود نشان ندهد و اعضاء خانوادهاش را از ارتكاب گناه و معصیت باز ندارد و در صدد اصلاح برنیاید، خداوند متعال پرندهاى سفید را مامور مىكند كه چهل صبح بر در خانه وى پرهایش را بگسترد و هنگام ورود و خروج آن مرد مسامحه كار، بگوید: اصلاح كن! اصلاح كن! غیرت داشته باش! غیرت داشته باش! اگر خانوادهاش را اصلاح كرد كه چه بهتر وگرنه آن پرنده سفید بال هایش را به چشم هاى او مىكشد و بعد از آن بعد او وارونه مىبیند؛ یعنى خوبی ها را خوب نمىبیند و بدی ها را بد نمىبیند.» (27)
20 . بهداشت فرزندان
پیامبر بزرگوار اسلام صلى الله علیه و آله با اشاره به لزوم ختنه كردن نوزادان پسر مىفرماید:« اختنوا اولادكم یوم السابع فانه اطهر و اسرع لنبات اللحم فقال ان الارض تنجس ببول الاغلف اربعین یوما (28)؛ نوزادان خود را در روز هفتم ختنه كنید، این عمل براى پاكیزگى و سلامت و رشد آنان تاثیر فراوان دارد و زمین از بول فردى كه ختنه نشده تا چهل روز آلوده مىماند.»
21 . تسبیح حیوانات
امام صادق علیه السلام فرمود:« حضرت داود علیه السلام در یكى از شب ها با حال خوشى زبور را تلاوت مىكرد و از حالات معنوى خود لذت مىبرد. آن شب به نظرش آمد كه شب زنده دارى خوبى داشته است و از این جهت شگفت زده شد . در آن حال قورباغهاى از زیر صخرهاى از سوى خداوند متعال به سخن آمد و گفت: « یا داود تعجبت من سهرك لیلة و انى لتحت هذه الصخرة منذ اربعین سنة ماجف لسانى عن ذكر الله تعالی(29)؛ اى داود! آیا از شب زنده دارىات به شگفت آمدهاى؟ من چهل سال است كه در زیر این صخره زبانم به ذكر الهى مترنم است.»
22 . كرامت نام حضرت محمد صلى الله علیه و آله
حضرت على علیه السلام - در ضمن روایتى طولانى در منقبت حضرت خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله - فرمود:« روزى یكى از علماء یهود به حضور پیامبر صلى الله علیه و آله آمد و سؤالات متعددى از آن حضرت پرسید و پاسخ هاى وافى دریافت كرد و مسلمان شد . سپس الواحى بیرون آورد و در مقابل پیامبر قرار داد و گفت: این از جمله صفحات توراتى است كه به حضرت موسى بن عمران علیه السلام نازل شده است. من فضائل تو را در آنها مىخواندم و شك مىكردم و چهل سال تمام نام تو را پاك مىنمودم؛ اما قسم به آن خدایى كه تو را به حق و راستى مبعوث فرموده است، هر گاه نامت را از تورات پاك نمودم، دوباره آن را در آنجا ثبت شده مىیافتم.» (30)
23 . اربعین در قرآن
در برخى از آیات قرآن به واژه «اربعین» اشاره شده است، مثل: فرازى از قصه حضرت موسى علیه السلام كه مىفرماید: « و اذ واعدنا موسى اربعین لیلة» (31)؛ «[ به یاد آورید] آن هنگامى را كه با موسى علیه السلام ( براى یافتن پیام هاى آسمانى) چهل شب وعده قرار گذاشتیم .»
نیز مىفرماید:« و واعدنا موسى ثلاثین لیلة و اتممناها بعشر فتم میقات ربه اربعین لیلة» (32)؛ « و ما با موسى سى شب وعده گذاشتیم، سپس آن را با ده شب دیگر تكمیل نمودیم . به این ترتیب، میعاد پروردگارش با چهل شب تمام شد.»
قرآن كریم در مورد نافرمانى بنىاسرائیل از حضرت موسى علیه السلام و سرپیچى آنان از دستورات الهى و مجازات آن گروه از یهودیان با چهل سال سرگردانى، مىفرماید: « فانها محرمة علیهم اربعین سنة یتیهون فى الارض فلا تاس على القوم الفاسقین» (33) ؛ « این سرزمین مقدس تا چهل سال بر آنها ممنوع خواهد بود و آنان همواره در مدت چهل سال در این بیابان سرگردان هستند، پس تو درباره سرنوشت این جمعیت گناهكار ناراحت نباش!»
24 . شاعر دار به دوش
دعبل بن على خزاعى، از شاعران متعهد و شجاع اهل بیت علیهم السلام است كه از دست مبارك حضرت رضا علیه السلام به كسب مدال افتخار و عطایاى مادى و معنوى نائل شد . او وصیت كرد قصیده معروف خود به نام « مدارس آیات» را - كه مورد تایید اهل بیت علیهم السلام قرار گرفت - در كفنش بنویسند . زبان گویاى وى آن چنان برنده بود كه حكمرانان ستمگر را به هراس مىانداخت.
ابن مدبر مىگوید:« روزى به دعبل گفتم: من مردى بىباك و با شهامت مثل تو ندیدهام كه این چنین بىپروا در اشعار خود به زمامداران ستمگرى، مثل مامون مىتازى و حقائق را در قالب شعرهاى گویا و بلیغ به گوش مردم مىرسانى . دعبل در مقابل هشدار ابن مدبر، با صلابت خاصى كه از عشق او به اهل بیت علیهم السلام ریشه مىگرفت، چنین گفت: « یا ابا اسحاق! انى احمل خشبتى مذ اربعین سنة ولا اجد من یصلبنى علیها (34)؛ اى ابا اسحاق! من چوبه دار خودم را چهل سال است كه با خود حمل مىكنم، اما هنوز كسى را نیافتهام كه مرا بر آن بیاویزد.»
شیعه یعنى دعبل چشم انتظار مىكشد بر دوش خود چل سال دار
شیعه یعنى همچو امثال كمیل سر نهد بر خاك پاى اهل بیت
25 . ارزش عدالت گسترى
امام موسى بن جعفر علیهماالسلام در تفسیر آیه « یحیى الارض بعد موتها» فرمود: « خداوند زمین را با قطرات باران احیاء نمىكند، بلكه با مردان عدالت گستر زنده مىگرداند ... و این عمل از منافع مادى چهل روز باران بهتر و پربارتر است.» (35)
26 . هشدار به محتكران
امام صادق علیه السلام به تاجرانى كه براى منافع مادى خود اجناس مورد نیاز مردم را انبار كرده، با قیمت هاى گزاف مىفروشند، شدیدا هشدار مىدهد و مىفرماید:« الحكرة فى الخصب اربعون یوما و فى الشدة و البلاء ثلاثة ایام فمازاد على الاربعین یوما فى الخصب فصاحبه ملعون و مازاد على ثلاثة ایام فى العسرة فصاحبه ملعون (36) ؛ مدت احتكار جنس هاى مورد نیاز مردم در روزگار فراوانى، چهل روز است و در روزهاى سخت فقط سه روز . اگر بازرگانى در ایام فراوانى جنس، بیش از چهل روز و در هنگام دشوارى بیش از سه روز انبار كند، لعنت خدا بر او باد.»
27 . چله نشینى براى حاجت
مولاى متقیان على علیه السلام فرمود:« خداوند متعال به حضرت داود وحى كرد:« انك نعم العبد لولا انك تاكل من بیت المال ولا تعمل بیدك شیئا»؛ «اى داود! اگر از بیتالمال تغذیه نمىكردى و از دست رنج خودت امرار معاش مىنمودى، چقدر بنده خوبى بودى!»
حضرت داوود چهل صبح با ناله و زارى به درگاه احدیت استغاثه كرد و از خداوند خواست تا مشكل او را رفع نماید. خداوند متعال نیز مقدمات آهنگرى را در اختیار او گذاشت . به این ترتیب، حضرت داوود، به كار زره سازى پرداخت. او هر روز یك زره مىساخت و به هزار درهم مىفروخت تا این كه با ساختن سیصد و شصت زره كه به مبلغ سیصد و شصت هزار درهم فروخت، سرمایهاى به دست آورد و از بیتالمال بى نیاز شد.» (37)
28 . زیارت اربعین از نشانههاى ایمان و تشیع
امام حسن عسكرى علیه السلام فرمود: «علامات المؤمنین خمس: صلاة الاحدى والخمسین و زیارة الاربعین والتختم فى الیمین و تعفیرالجبین و الجهر ببسم الله الرحمن الرحیم (38)؛ نشانههاى مؤمنان (شیعیان) پنچ چیز است: خواندن پنجاه و یك ركعت نماز در هر روز (17 ركعت واجب و 34 ركعت نافله)، زیارت اربعین امام حسین علیه السلام، داشتن انگشتر در دست راست، و ساییدن پیشانى به خاك، و بلند خواندن بسم الله الرحمن الرحیم در نمازها.»
29 . چهل روز گریه بر امام حسین علیه السلام
امام صادق علیه السلام در روایتى به بیان گریه موجودات عالم بر سالار شهیدان پرداخته، به زراره مىفرماید: « یا زرارة! ان السماء بكت على الحسین علیه السلام اربعین صباحا بالدم و ان الارض بكت اربعین صباحا بالسواد و ان الشمس بكت اربعین صباحا بالكسوف والحمرة ... و ان الملائكة بكت اربعین صباحا على الحسین علیه السلام (39)؛ اى زراره! آسمان چهل روز بر حسین علیه السلام خون گریه كرد و زمین چهل روز براى عزاى آن حضرت گریست به تیره و تار شدن و خورشید با كسوف و سرخى خود چهل روز گریست ... و ملائكه الهى براى آن حضرت چهل روز گریستند.»
30 . فرازى از زیارت اربعین
صفوان بن مهران جمال مىگوید: مولایم حضرت صادق علیه السلام زیارت اربعین را به من آموخت و فرمود: « در روز اربعین جدم حسین علیه السلام را این چنین زیارت كن: السلام على ولى الله و حبیبه ...» در بخشى از آن زیارت كه با مضامین عالى عرفانى و معنوى بیان شده است، چنین مىخوانیم:« و بذل مهجته فیك لیستنقذ عبادك من الجهالة و حیرة الضلالة (40)؛ [خداوندا! من شهادت مىدهم كه] حضرت حسین علیه السلام جان را در راه تو تقدیم كرد تا بندگان تو را از جهالت و بىخبرى رها سازد و از حیرت و سرگردانى و گمراهى نجات دهد.»
پىنوشت ها:
1- من لایحضره الفقیه، ج1، ص166، ح472/ مستدرك سفینة البحار، ج4، ص64 .
2- مستدرك الوسائل، ج2، ص471 .
3- الكافى، ج2، ص509، ح 5 .
4- بحارالانوار، ج90، ص389 .
5- كاشف الغطاء، ج1، ص246 .
6- الكافى، ج2، ص487 .
7- همان، ج3، ص174، ح1 .
8- سوره احقاف، آیه 15 .
9- عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج1، ص74، ح321 .
10- الخصال، ج2، ص541، ح14 .
11- مكارم الاخلاق، ص465 .
12- الصراط المستقیم، ج2، ص181 .
13- بحارالانوار، ج13، ص50 .
14- تاریخ یعقوبى، ج2، ص22 .
15- كشف الغمه، ج1، ص14 .
16- الخصال، ج2، ص541، ح15 .
17- مستدرك الوسائل، ج17، ص57 .
18- مشكاة الانوار، ص295 .
19- همان .
20- مستدرك الوسائل، ج12، ص156/ مجموعه ورام، ج1، ص35 .
21- مستدرك الوسائل، ج12، ص157 .
22- همان، ج16، ص305 .
23- مستدرك الوسائل، ج11، ص77 .
24- همان، ص74 .
25- وسائل الشیعة، ج12، ص132 .
26- مستدرك الوسائل، ج 8، ص431 .
27- الجعفریات، شیخ صدوق، ص89 .
28- مكارم الاخلاق، ص230 .
29- بحارالانوار، ج61، ص50 .
30- الخصال، ج2، ص356 .
31- سوره بقره، آیه 51 .
32- سوره اعراف، آیه 141 .
33- سوره مائده، آیه 26 .
34- العدد القویه، ص292 .
35- تهذیب الاحكام، ج10، ص146 .
36- الكافى، ج5، ص165 .
37- وسائل الشیعه، ج17، ص37 .
38- مصباح المتهجد، ص787 .
39- مستدرك الوسائل، ج10، ص314، با تلخیص .
40- تهذیب الاحكام، ج6، ص113 .[/]
[="darkgreen"](گزیدهء سخنرانی آیتالله محمد فاضل استرآبادی)سر قداست اربعین حسینی
یکی از ایامالله به یاد ماندنی و زنده نگهداشتنی ویژه مذهب تشیع، یومالله مقدس اربعین است که مکمل و متمم جریان خونبار عاشوراست زیرا شهادت یاران خدا در روز عاشورا بود و مراسم تدفین پیکرهای پاک آنان در روز سوم، و مراسم تدفین سر مطهر اباعبداللّه الحسین در روز اربعین به وسیله خاندان اطهرش در کربلا. مراسم اربعین مشتمل بر چهار برنامه است که هر یک از نظر تأیید و مقبولیت تاریخی و مذهبی در مراحل مختلفی قرار دارند.
این مراسم عبارتند از:
1. زیارت مخصوصه
2. ورود جابر و زیارت وی در بیستم صفر
3. دفن سرهای مطهر و الحاق آنها به ابدان مطهر در روز اربعین که میان علما و مورّخان شیعه شهرت دارد.
4. ورود اهل بیت(ع) در روز اربعین به کربلا.
دربارهء این مسئله دیدگاههای مختلف و متضادی اظهار شده و مورد تشکیک و استبعاد جدی قرار گرفته است. این موضوع از دو جهت محل بحث است: 1. اصل ورود به کربل 2. تاریخ ورود به کربلا.
در مورد اصل ورود اهل بیت(ع) به کربلا، باید گفت: جمعی از متأخران و برخی از متقدمان این جریان را بعید و بلکه ممتنع و محال عادی دانستهاند استدلال این گروه در استبعاد و استحاله دو امر است:
1. سکوت و عدم تعرض مورّخان و کتب تاریخ چگونه میتوان باور داشت که تا قرن هفتم این موضوع پنهان مانده باشد و تنها به وسیلهء سید بن طاووس ابراز و اعلان شود؟
2. فاصلهء میان شام و عراق یا دمشق و کوفه البته اگر مدت رفتن از کوفه تا شام را بیست روز و مدت اقامت اهل بیت(ع) در دمشق را یک ماه در نظر بگیریم.
در مقابل، دستهای به صراحت اظهار نمودهاند که اهل بیت(ع) در روز اربعین به کربلا آمدهاند و سر مطهر امام(ع) و سایر شهدا در کربلا دفن گردیده و یا سرهای مطهر به وسیلهء امام سجاد(ع) به بدنهای مطهر الحاق شده است.
دلایل استبعاد از نظر سید بن طاووس عبارتند از: 1. استجازه 2. اقامت یک ماهه 3. بعد مسافت.
1. استجازه: سید بن طاووس معتقد است مدت زمانی که برای رفتن قاصد ابن زیاد به شام، برای کسب تکلیف دربارهء اعلام پایان یافتن جنگ و انجام مأموریت محوله و کسب تکلیف از یزید دربارهء سرهای مطهر و اسرا، صرف شد با ورود اهل بیت در روز بیستم صفر به کربلا سازگار نیست.
در جواب باید گفت: اولاً، جریان استجازه مبهم و معماگونه است زیرا نه معلوم شد و نه کسی گفته است حامل و ناقل اجازه چه کسی بود؟ چه وقت رفت و کدام زمان برگشت و ...؟ علاوه بر این، چرا قاصد، سر مطهر امام(ع) را به منظور اثبات صحّت گفتارش به همراه خود برای یزید نبرد؟ چون خود سید میگوید سر امام(ع) از کوفه خارج شد.
ثانیاً، داستان استجازه با گفتهء شیخ مفید که مفادش حرکت اهل بیت(ع) در روز سیزدهم یا چهاردهم است (ارشاد، ص 261) و به وضوح، دلالت بر عدم استجازه مینماید، تعارض دارد.
علاوه بر مطالب گذشته، زمینهء سؤال جدیدی وجود دارد و آن اینکه مگر عمر سعد برای فرستادن سرها و اهل بیت(ع) از کربلا به کوفه از ابن زیاد اجازه خواست که ابن زیاد از یزید اجازه بخواهد؟
2. اقامت یک ماههء اهل بیت(ع): سید بن طاووس با استناد به روایتی که بر اقامت یکماههء اهل بیت(ع) در شام دلالت دارد، آن را با جریان اربعین سازگار نمیداند.
از قراین متعدد و عبارات مختلف استفاده میشود که از هشت یا ده روز بیشتر نبوده است. کلمات محدث قمی و دیگران گویای این است که چون مردم شام از حقیقت امر مطلع شدند و فهمیدند که کشتهشدگان، فرزندان پیغمبر(ص) و اسرا، خاندان نبوت میباشند و خروجکنندگان بر دین و دولت نیستند آنگونه که دولتمردان اموی شایع کرده بودند شرایط و اوضاع کاملاً علیه یزید برگشت. به همین سبب، وجود اهل بیت(ع) در شام، مایه نفرت بیشتر شامیان از بنیامیه و تزلزل سلطنت این دودمان میشد. بنابراین، یزید با تظاهر به احترام این بزرگواران، سعی در برگرداندن آنها به مدینه نمود. شیخ مفید میگوید: و لمّا وضعت الرؤوس بین یدی یزید و فیها رأس الحسین(ع) قال یزید ... ثم امر بالنسوة ان ینزلن ... فافرد لهم داراً یتصل بدار یزید فاقاموا ایام ثم ندب النعمان بن بشیر و قال: تجهّز لتخرج بهؤلاء النسوة الی المدینة.
ابن کثیر میگوید: اهل تحقیق گفتهاند: بیشتر از یک هفته یا هشت روز، اقامت اهل بیت(ع) در شام نبود. (البدایة والنهایه، ج 8، ص 199198) این کلمات به وضوح بر عدم اقامت یکماهه در شام دلالت میکند.
3. بُعد مسافت: سید بن طاووس میگوید: فاصلهء بین کوفه و شام حدود 10 روز راه است که با برگشت آن 20 روز میشود. از اینرو، این فاصلهء طولانی به علاوهء اقامت یکماهه اهل بیت(ع) در شام، با ورود اهل بیت(ع) در بیستم صفر به کربلا منافات دارد.
در پاسخ باید گفت: اولاً، سید بن طاووس خود اعتراف دارد که مسافت بین کوفه و شام برای پیمودن عادی 10 روز است زیرا خود او گفته است مدت رفت و بازگشت بین این دو شهر، 20 روز یا بیشتر میباشد. از اینرو، میتوان باور داشت که پیک و قاصد سریعالسیر دولتی که حامل پیام مهم امنیتی و نظامی نیز باشد، راه را 5 روزه طی میکند.
ثانیاً، بعضی از طوایف دمشق، مسافت دمشق تا نجف اشرف را 8 روزه و برخی از قبایل 7 روزه میپیمایند.
ثالثاً، از شخصی به نام ابوخالد نقل میکنند: روز جمعه کنار شط فرات با میثم تمار بودم، او گفت: الساعه معاویه در شام مرد، و من روز جمعهء هفتهء بعد با قاصدی که از شام آمده بود ملاقات کردم و خبر از شام گرفتم، گفت: معاویه از دنیا رفت و مردم با پسرش یزید بیعت کردند. گفتم: کدام روز معاویه مرد؟ گفت: روز جمعهء گذشته. (رجال کشی، ص 75 / تنقیح المقال، ج 3)
با توجه به اینکه یزید هنگام مرگ معاویه در شام نبود و فرصتی هر چند کوتاه برای آمدن یزید به شام و بیعت مردم با او لازم بود، اگر این قاصد پس از بیعت مردم بلافاصله از شام خارج شده باشد حداکثر مدت 6 روز بین راه بود.
رابعاً، اشخاص موثق میگویند: مسافت کوفه تا شام را طی 3 روز به راحتی میتوان پیمود. (فاضل قزوینی، تظلم الزهراء، ص 172)
خامساً، امام حسین(ع) فاصله 470 کیلومتری مدینه تا مکه را 5 روزه پیمودند (تقریباً روزانه 90 کیلومتر) در نتیجه، مسافت شام تا کربلا را که حدود 570 کیلومتر است، طی 7 روز به راحتی میتوان پیمود و مسافت شام تا کوفه را به طور عادی 8 روزه میتوان طی کرد.
سادساً، سرعت شتر معمولی در بیابان به 12 کیلومتر و شتر تندرو (جمّاز) حتی به 24 کیلومتر در ساعت میرسد. (دکتر پاک نژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج 6، ص 33)
لازم به ذکر است علامه جلیل شهید قاضی طباطبایی در کتاب نفیس تحقیق اربعین از تاریخ طبری نقل میکند که ابابکره به دستور بسر بن ارطاة، از کوفه به شام 7 روزه رفت و برگشت.
سابعاً، شعبی نقل نموده که مغیرة بن شعبه راه دمشق تا کوفه را 5 روزه پیموده است. (ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج 4، ص 22)
4. دفن سرهای مطهر: با توجه به اینکه سر مطهر امام(ع) در کربلا به معنای آمدن اهل بیت(ع) به کربلاست، اعتراف به این موضوع خود دلیل مستقلی بر این مدعاست.
طبق اسناد و مدارک، بازگشت سرهای مطهر شهیدان به کربلا و پیوستن به پیکرهای پاک آنان اگر مورد اتفاق نظر و اجماع همهء علما و مورّخان بزرگ شیعه نباشد، معروف و مشهور بودنش بین آنها قطعی و مسلّم است.
سید بن طاووس در کتاب لهوف جریان آمدن اهل بیت(ع) در بیستم صفر به کربلا را به عنوان یک حقیقت تاریخی نقل میکند، در کتاب اقبال با دیدهء شک و تردید و استبعاد به این موضوع مینگرد ولی دفن سرهای مطهر در کربلا و ملحق شدن آنها به بدنهای طاهر در بیستم صفر به نظرش ثابت و قطعی است.
اینک پرسش قابل طرحی که باید به آن توجه شود این است: روز بیستم صفر غیر از اربعین بودن چه اتفاق تازهای رخ داد که زیارت امام حسین(ع) با الفاظ خاص و برنامهء مخصوص، مستحب و سنت شد تا آنجا که یکی از پنج نشانه تشیع خاص قرار گرفت چنانکه در حدیث معروف از امام حسن عسکری(ع) روایت شده است؟ (تهذیب، ج 6، ص 52)
با توجه به اینکه، زیارتهای مخصوص امام(ع) فقط در ایام و لیالی خاص مورد سفارش قرار گرفته است مانند شبهای جمعه و غرّه رجب (که در ایام شرک و کفر نیز حرمت ویژهای داشت) و نیمهء شعبان، لیالی قدر، عیدین، و عرفه بنابراین، سراغ نداریم شب و روزی را که هیچ ویژگی خاصی نداشته باشد ولی تشرّف به کربلا و زیارت آن بزرگوار در آن ایام یا لیالی مورد سفارش قرار گرفته باشد. بدینروی، برگزاری آیین سوگواری در سالروزی که هیچ خاطره و حادثه مصیبتباری در آن اتفاق نیفتاده باشد تعجبآور خواهد بود به ضمیمه این نکته که روز بیستم صفر هیچ ویژگی خاصی مانند عرفه و جمعه ندارد. از اینرو، پرسش اساسی این است که چرا زیارت عارفانه امام حسین(ع) و مراسم سوگواری و عزاداری آن حضرت در روز 20 صفر مورد توصیه قرار گرفته؟
البته فراوانی ایام زیارت مخصوصه امام حسین(ع) بیانگر این نکته است که پیشوایان مذهبی اسلام از هر فرصت مناسبی، برای زنده نگه داشتن خاطرهء حساس و حیاتبخش جریان عاشورا استفاده میکردند. بدینسبب، در هر روز و شب ویژه و ممتازی که توجه به خدا و عبادت حضرت حق شایسته بود، شیعیان و پیروان مخلص را به سوی حسین(ع) و کربلایش بسیج میکردند و با انواع تشویق و توجه سعی میکردند یاد آن امام مظلوم در دلها تازه بماند و نامش بر زبانها رایج باشد و زمین کربلا و حرم شریفش از حضور زنان و مردان مؤمن و عارف، مملوّ و آکنده شود.
روزنامه القدسالعربی با انتشار مقالهای تحلیلی درباره اوجگیری قدرت شیعیان یمنی در سالهای گذشته، فاش کرد: دولت یمن، سیاست کشتار و دستگیری سازمانیافته شیعیان زیدی و دوازدهامامی را در دستور کار خود قرار داده است. این روزنامه با اشاره به ریشههای شکلگیری جنبش امامیمذهب در یمن، نوشت: نخستین جرقههای تحرک سیاسی شیعیان یمن در سال 1982 به دست علامه صلح احمد فلیته با تأسیس اتحادیه جوانان زده شد که یکی از مواد درسی این اتحادیه، موضوع انقلاب اسلامی ایران بود که علامه محمد بدرالدین طباطبایی حوثی تدریس آن را برعهده داشت. نویسنده این مطلب در ادامه با اشاره به تلاشهای علامه مجدالدین المو›یدی و علامه سید بدرالدین طباطبایی حوثی، بزرگ خاندان حوثی، که تلاشهای وی هماکنون نیز ادامه دارد، نوشت: در اصل، علامه بدرالدین مو›سس، مرشد، مفتی و پدر معنوی جنبش شیعیان به شمار میرود و نه فرزند مشهور وی حسین که دو سال پیش به دست نظامیان یمنی کشته شد. القدسالعربی میافزاید: پس از انقلاب اسلامی ایران احزاب شیعی متعددی در یمن پا به عرصه سیاسی گذاشتند که از جمله آنها میتوان به حزب انقلاب، حزبالله، حزبالحق و اتحاد نیروهای ملی اشاره کرد. حزبالحق که مو›سس آن علامه سید حسین طباطبایی حوثی بود، بیشترین هوادار را به خود اختصاص داد. این روزنامه با بیان اینکه رهبری سیاسی شیعیان در سالهای اخیر بر عهده محمد سالم عزان، سید محمد طباطبایی حوثی، سیدحسین طباطبایی حوثی، عبدالرحمن الحمران و عبدالله عیضه الرزامی مشهور به مالکاشتر یمن بوده است، میافزاید: جنبش حوثی امتداد اندیشه احیای تفکر امامی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، به طرح سیاسی گستردهای در یمن تبدیل شد. نویسنده مقاله در ادامه با اشاره به اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اندیشه معنوی انقلابی و شیعی در یمن اوج گرفت، تأکید کرده است: دولت ژنرال علی عبدالله صالح که 32 سال پیش با کودتا روی کار آمد و حاکمیت آن بر مردم یمن همچنان ادامه دارد، در سال 1994 با حمله به منزل علامه سید بدرالدین طباطبایی حوثی، آن را ویران کرد که در پی آن، وی مجبور شد به لبنان و ایران بگریزد که تا سال 1997 ادامه یافت. القدسالعربی با اشاره به اینکه تشیع از سال 1990 بهعنوان جریانی مو›ثر در منطقه رشد کرد و پس از سقوط بغداد در بهار 2003 اوج گرفت، نوشت: اوجگیری تشیع در منطقه پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 شدت بیشتری به خود گرفت زیرا این حادثه باعث شد وهابیها و اهلسنت تندرو از مجامع عمومی و مساجد طرد شوند و شیعیان جای خود را باز کنند. این مسئله در یمن با جایگزینی جنبش جوانان مو›من به جای گروههای سلفی و اخوانی نمود یافت. این روزنامه با بیان این مطلب که شیعیان یمن، شعار الله اکبر، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل و پیروز باد اسلام را در سالهای گذشته، بهعنوان شعار اصلی خود برگزیدهاند و آن را در هر مسجد و کوی و برزن سر میدهند، میافزاید: این شعار، هزاران تن از جوانان پر شور یمن بهویژه در استان صعده را به این باور رسانده که امپریالیسم آمریکا نابودشدنی است و این کار با اوجگیری اندیشه سیاسی قابل تحقق است. نویسنده مقاله در این باره مینویسد: جهاد رسانهای و تبلیغاتی شیعیان یمن از سال 2002 با سخنرانی پر شور علامه سید حسین طباطبایی حوثی در مدرسه امام هادی(ع) منطقه مران با عنوان فریاد در چهره مستکبران تقویت شد. وی در این سخنرانی به طغیان آمریکا در خاورمیانه و خفتی که گریبانگیر کشورهای اسلامی و عربی و حاکمان منطقه شده است اشاره و با استناد به آیات قرآنی، از مواضع جمهوری اسلامی ایران و حزبالله لبنان مبنی بر ضرورت رویارویی با امپریالیسم آمریکا و رژیم صهیونیستی تمجید کرد. در پی آن سخنرانی، نیروهای نظامی و امنیتی دولت یمن با یورش به منازل شیعیان هوادار حوثی، دستکم 600 تن از آنان را دستگیر کرده و به زندان انداختند. این روزنامه در ادامه با اشاره به اعتراضات مراجع تقلید و علمای مقیم شهرهای مقدس قم و نجف علیه دولت یمن به علت کشتار و آزار شیعیان این کشور، میافزاید: در این میان، دکتر عصام العماد، عالم یمنی مقیم قم و امام جماعت مسجد جامع الاسطی صنعا و نویسنده کتاب سفر من از وهابیت به تشیع دوازده امامی و نیز هفتهنامه البلاغ که ارگان شیعیان پیرو حوثی به شمار میرود، نقش مو›ثری دارند. این وسایل تبلیغی و نیز شبکههای خبری عربی ایرانی و شبکه المنار حزبالله لبنان، در سالهای اخیر بر حجم تبلیغات خود درباره قیام امام حسین(ع) و مسئله غدیر افزودهاند که این اقدامات نیز بر تقویت جایگاه تشیع در یمن تأثیرگذار بوده است.[/]