آیا معرفت امام به دیدن امام است ؟!
تبهای اولیه
همه ما این حدیث معروف و مشابه آنرا در زمینه معرفت اولیاء الله شنیده ایم :
خدايا حجت خود را به من بشناسان ، زيرا اگر حجت خود را به من نشناسانى ، از دين خود گمراه خواهم شد.اصول کافی
سوال : طریق یا طرق معرفت امام چیست؟
دوستان عزیز با تفکر و مستدل جواب خود را ارائه دهند.
منبع
از مهم ترین شناختها که انسان بدان نیازمند است، شناخت آغاز و انجام است.
امام علی(ع) میفرمایند: «خداوند رحمت کند کسی را که بداند از کجا [آمده]؟ در کجا [به سر میبرد]؟، و به سوی کجا [در حرکت] است؟» (1)
و از آن جا که انسان به سوی خداوند متعال در حرکت است در مسیر خود از شناخت راهی که میپیماید، هدفی که به سوی آن گام برمیدارد، و شخصی که او را راهنمایی میکند، ناگزیر است.
به تعبیر امام علی(ع) خطاب به کمیل: «ای کمیل، هیچ حرکتی نیست مگر آن که تو در آن نیازمند شناخت هستی.»(2)
بنابراین ما انسانها ناگزیر از شناخت راهنمایان و هادیان راه خدای متعال هستیم.
از همین جاست که امام حسین(ع) بین شناخت امامان(ع) و شناخت خدا ارتباط مستقیم برقرار مینمایند:
«همانا شناخت خدا، همان شناخت امام است.» در «زیارت جامعة کبیره» نیز خطاب به امامان(ع) آمده است: «هر که شما را شناخت، خدا را شناخته است.»(3)
امام علی(ع) فرمودند: «شناخت من به نورانیت، شناخت خداوند عزوجل است»(4)
و همچنین از آن حضرت(ع) نقل شده که: «منظور از « اعراف» ما هستیم که خداوند جز از راه معرفت ما شناخته نمیشود.»(5)
از امام صادق(ع) نیز روایت شده که فرمود: «هر یک از شما برای مسافرتی چند فرسخی به دنبال راهنما میگردد در حالی که شما به راههای آسمان ناآگاهتر از راههای زمین هستید. پس برای خود راهنمایی جستجو کنید.»(6)
امامان(ع) راهنمایان به سوی خداوند متعالاند. هر کس ایشان را بشناسد و در گفتار و رفتار از آنان پیروی کند، به خداوند متعال واصل شده است.
و هر کس ایشان را نشناسد، از گمراهان ناآگاه است.
لذا در حدیث مستفیض از طریق شیعه و سنی از رسولخدا(ص) نقل شده که فرمودند: «هر کس بمیرد در حالی که امامی نداشته باشد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.»
و جاهلیت همان «گمراهی» است،
چنانکه امام صادق(ع) فرمودند: «جاهلیت، کفر و نفاق و گمراهی است.»(7)
امام باقر(ع) میفرمایند: «فقط کسی خداوند را میشناسد و او را عبادت میکند که نسبت به او معرفت داشته و امامش از ما اهلبیت را بشناسد. و هر کس خدای عزّوجلّ را نشناخته و نسبت به امام خود [از میان] ما اهل بیت معرفت نیافته، معبودی غیر خدا را شناخته و عبادت کرده است و به خدا سوگند، این ضلالت است.» (8)
ادامه دارد.....
پي نوشت:
1. محمدی ریشهری؛ محمد، میزان الحکمة، مادة «عرف».
2. مسعودی، محمد فاضل، الاسرار العلویه، ص 514.
3. «من عرفکم فقد عرفالله» محدث قمی، مفاتیح الجنان، زیارت جامعة کبیره.
4. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 26، ص 2.
5. کربلایی، جواد، الانوارالساطعه، ج 4، ص 380.
6. محمدی ریشهری، همان.
7. کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج 1،ص 18.
8. همان.
آیادر زمان غیبت دیدن امام شرط معرفت است؟
آیا در زمان غیبت شناخت امام به نام واصل ونسب کفایت می کند؟
آیا در زمان غیبت ما وظیفه ای به جز خودسازی داریم؟
آیادر زمان غیبت دیدن امام شرط معرفت است؟
با سلام
اگر منظورتان از معرفت همان شناخت ظاهري امام است
نخير به نظر شرط نباشد
همان طور كه از نام زمان مشخص است زمان غيبت است و در زمان غيبت، امام از نظرها غايب است و شناخت ظاهري كسي كه از نظرها غايب است ممكن نيست
به عبارت ديگر:
چطور مي شود ديدن كسي كه از نظرها غايب است شرط شناخت باشد؟؟؟
هرچند شناخت هم براي خود مراتبي دارد
شناخت مشخصات امامان يكي از مراتب شناخت امام است
اين كه فرزند كيست ؟؟
نامش چيست؟؟؟
چه زماني مي ايد ؟؟؟
چرا مي ايد؟؟؟
چه شاخصه هايي براي شناخت امام است ؟؟؟
در زمان غيبت چطور بايد ايشان را شناخت؟؟؟
در زمان غيبت چطور بايد از ايشان اطاعت كرد؟؟؟
و.................
آیا در زمان غیبت شناخت امام به نام واصل ونسب کفایت می کند؟
با سلام
نخير كفايت نمي كند
هر چند شناخت به نام و نصب و اسم و پدر و ...... مهم است ولي كفايت نمي كند
بايد به امام معرفت داشت
اين معرفت تنها به نام و پدر و نصب و ....كافي نيست
به اين تايپك نگاهي كنيد
آیا در زمان غیبت ما وظیفه ای به جز خودسازی داریم؟
با سلام
بزرگورار به اين دو تايپك مراجعه نماييد
باز اگر مطلبي بود در خدمت ايم
http://www.askdin.com/showthread.php?t=984
شناخت امام
شناخت امامان(ع) از جمله فرایضی است که عذر هیچکس در کوتاهی دربارة آن پذیرفته نیست
و منظور از آن، شناخت اسامی ایشان، ایمان به امامت و لزوم فرمانبرداری از آن حضرات(ع) است.
امام صادق(ع) میفرمایند: «پایینترین مرتبة شناختامام آن است که (بدانی) او جایگزین پیامبر ـ جز در مقام نبوت ـ و وارث اوست، و فرمان برداری از او، فرمانبرداری خدا و رسولش میباشد.»(1)
همچنین از آن حضرت روایت شده، که فرمودند: «بداند که او امام شاهد (ناظر) واجب الاطاعه است».(2)
سدیر میگوید، به حضرت امام باقر(ع) عرض کردم: من دوستداران شما را در حالی که با یکدیگر اختلاف داشتند و گروهی از آنان گروه دیگر را رد میکردند، رها کردم.
آن حضرت(ع) فرمودند: «تو را با آنان کاری نباشد، مردم فقط به سه امر موظفاند: شناخت امامان، تسلیم بودن در برابر اوامر ایشان ـ نسبت به آنچه بیان کردهاند ـ ، و مراجعه به آنان در مواردی که اختلاف پیدا میکنند.»(3)
عیسی بن سری میگوید، به امام صادق(ع) عرض کردم: آن پایههای اسلام را که اگر بدان دست یابم، عملم پاک شده و ناآگاهیام نسبت به آن چه نمیدانم، ضرری متوجه من نمیکند، برایم بیان فرمایید.
امام(ع) فرمودند: «شهادت به لااله الا الله، و محمّد رسولالله(ص)، اقرار به احکام و فرائضی که از جانب خداوند آورده است، ادای حق زکات از اموال، و ولایتی که خداوند عزّوجلّ به آن امر فرموده، ولایت آل محمد(ع).
به درستی که رسول خدا(ص) فرمودند: هر کس بمیرد در حالی که امامش را نشناسد، به مرگ جاهلیت [بی دین] از دنیا رفته است. خداوند متعال میفرماید:
ا أیّها الذّین آمنوا أطیعوا الله و أطیعوا الرّسول و أولی الأمر منکم.(4)
ای کسانی که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید، و از پیامبر و اولیای امرتان، نیز اطاعت کنید.
پس [نخستین فرد اولوالامر] علی(ع) است . پس از آن حضرت، حسن، سپس حسین، آنگاه علی بن حسین، سپس محمدبن علی، سپس به همین ترتیب امر (امامت) ادامه مییابد.
همانا زمین جز به واسطة امام آرامش نمییابد و هر کس بمیرد و امامش را نشناسد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.»(5)
1-علامه بحرانی، تفسیر البرهان، ج 1، ص 367.
2- کرامات الرضویّه، ج 2، ص 184.
3-الأسرار العلویه،ص 521.
4- سورة نساء، آیة 59.
5- اهل البیت، ص 96.
از جمله معارف لازم، شناخت مظلومیت امامان(ع) و شناخت حقوقی که از ایشان غصب شده است،
امام باقر(ع) در این باره میفرمایند: «هر کس ناروا بودن آن چه را که بر ما وارد شده، ظلمی که بر ما روا داشته، حقوقی که از ما غصب گردیده، و مصایبی را که بدان مبتلا شدیم، نشناسد، پس با کسی که آنها را بر ما وارد ساخته شریک است.» (1)
همان گونه که ضرورت شناخت نسبت به ایشان امری غیر قابل تردید است، تعمیق معرفت و باقی نماندن به شناخت سطحی نیز از لوازم ایمان به این خاندان میباشد.
«مفضل» نقل میکند، روزی بر امام صادق(ع) وارد شدم. آن حضرت به من فرمودند: «آیا [حضرت] محمّد، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) را با عمق معرفت شناختهای؟»
عرض کردم: سرورم، منظور از عمق معرفت ایشان چیست؟ امام(ع) فرمودند: «ای مفضل، هر کس ایشان را با عمق معرفت بشناسد، دارای ایمان در سنام اعلی ـ بالاترین درجة ایمان ـ است.»
عرض کردم: سرورم آن را به من تعلیم فرمایید.
امام(ع) فرمودند: «مفضل، آگاه باش که ایشان آنچه را خداوند عزّوجلّ آفریده و پراکنده است میدانستند.
آنان کلمة تقوا، خزانهدار آسمانها و زمینها، کوهها، خشکیها و دریاها، بودند و نسبت به شمار موجودات آسمانی ـ از قبیل ستارهها و فرشتگان ـ وزن کوهها، پیمانة آب دریاها، رودها و چشمهها علم داشتند هیچ برگی نبود که از شاخهاش فرو افتد، مگر اینکه از آن آگاه بودند.
هیچ ذرهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آن که در «کتاب مبین» آمده است و آن در علم ایشان موجود بود و آن را میدانستند.»
مفضل میگوید، عرضه داشتم: سرورم، آگاه شدم و به آن اقرار نمودم و ایمان آوردم.
امام(ع) فرمود: «آری، ای مفضل، آری ای تکریم شده، آری ای خوشنود شده، آری ای پاک طینت، پاک شدی و بهشت برای تو و برای هر کس به آن ایمان داشته باشد، مهیا شد.» (2)
البته برای هیچ یک از افراد بشر دستیابی به شناخت حقیقی و کامل امامان(ع) ممکن نیست.
از رسول خدا(ص) روایت شده که به حضرت امام علی(ع) فرمودند:
«ای علی، خداوند را کسی غیر از من و تو نشناخت، و مرا کسی غیر از خدا و تو نشناخت، و تو را کسی غیر از خدا و من نشناخت.» (3)
امام رضا(ع) نیز دراین باره فرمودند:
کیست که امام را بتواند بشناسد یا انتخاب امام برایش ممکن باشد. هیهات، هیهات (بسیار دور است) در این جا فردها گمراه، رؤیاها بیراهه رفته، خردمندان نادان، دیدهها فرو افتاده،
حکیمان و ادبا ناتوان و سخندانان از این که بتوانند یکی از شئون و فضایل امام را توصیف کنند، همگی به عجز و ناتوانی معترفاند.
پس چگونه ممکن است تمام اوصاف و حقیقت امام را بیان کرد، یا مطلبی از امر امام را فهمید، یا جایگزینی که کار او را انجام دهد، برایش پیدا کرد.
ممکن نیست؛ چگونه و از کجا؟ خرد بشر کجا، و او کجا؟ کجاست مانندی برای او؟
پي نوشت:
1- مجلسی، همان، ج 27، ص 55.
2-مجلسی، همان، ج 26، ص117.
3- النورالمبین، ص 23.
با سلام وتشكر از همه سروران که شرکت فرمودند . چون بحث مهم واساسی است ابتدا خلاصه وسپس کل مطلب آورده میشود وعلاقه مندان دقیق بخوانند .
خلاصه :
اينگفتار سعی دارد که این مطلب را روشن کند که برای مومنین فرقی ندارد که درزمان حضورولی الله باشند یا در زمان غیبت حجت الله و رسیدن به الله در هر زمان ممکن است ،مهم معرفت وعمل به وظیفه است ومعرفت هم به دیدن امام نیست همچنانکه جناب اویس قرنیکه از اوتاد و کملین وصاحب سر ائمه است حتی یکبار هم موفق به دیدن پیامبر نشد اماعرفانش از کسانیکه صبح وشب پیامبر را میدیدند بیشتر بود .
....................
امام صادق عليه السلام فرمود: زمانيكه بندگان به خداى عزوجل ذكر نزديكترند و خدا از ايشان بيشتر راضى است ، زمانيست كه حجت خداى عزوجل از ميان آنها مفقود شود و آشكار نگردد و جاى او را هم ندانند و از طرفى هم بدانند كه حجت و ميثاق خداى جل ذكره باطل نگشته و از ميان نرفته است (فضيلت اين زمان براى بندگان ، از اين جهت است كه شخص امام و معجزات او را به چشم نمى بينند و تنها از روى تفكر و تامل در آثار و براهين به وجود او معتقد مى شوند و شبهات و وساس شياطين جن و انس هم در آن زمان بسيار است ) در آن حال در هر صبح و هر شام به انتظار فرج باشيد (و با اين عمل غم و اندوه را از خود بزدائيد و چون وقت ظهور معلوم نيست . هميشه احتمال آن مى رود، و اميد و نشاط شما را زنده نگه مى دارد، از رحمت خدا مايوس نباشد) زيرا سخت ترين موقع خشم خدا بر دشمنانش زمانى است كه ، حجت او از ميان بندگانش مفقود باشد و آشكار نشود، و خدا مى داند كه اوليائش (در زمان غيبت امام هم ) شك نمى كنند و اگر ميدانست شك مى كنند، چشم به هم زدنى حجت خود را از ايشان نهان نمى داشت ، و ظهور امام جز بر سر بدترين مردم نباشد (يعنى براى از بين بردن آنها و جايگزينى عدل و داد است . يا آنكه غضب خدا در زمان غيبت مخصوص مردم بداست ولى نسبت به مؤ منين رحمت و ثواب است ).
واحادیث موید این حدیث :
[=Times New Roman]«اي علي! بدان شگفت آورترين مردم در ايمان و بزرگترين آنان در يقين، کساني هستند كه در پايان دوران ـ با آنكه پيامبر خود را درک نکردهاند و از امام خود در پردهاند ـ به نوشتهاي سياه بر صفحهاي سپيد، ايمان ميآورند.»[ يا عَلي اَعجَبُ النَّاسِ اِيمانا ًوَ اَعْظَمُهُمْ يَقيناً قَوْمٌ يَكُونُونَ فِي آخِرِالزَّمانِ لَمْ يَلْحَقُوا النَبِي وَحُجِبَ عَنْهُم الحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوادٍ عَلَي بَيَاضٍ...»، شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج4، ص366؛ ، كمالالدين و تمام النعمة، ج1، ص288، باب 25، ح8
[=Times New Roman]....................
[=Times New Roman][3] مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَيْفٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ رِزْقٍ الْغُمْشَانِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ (؟) عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ وَلَايَتُنَا وَلَايَةُ اللَّهِ الَّتِي لَمْ يَبْعَثْ نَبِيّاً قَطُّ إِلَّا بِهَا
این حدیث دقیقا ترجمه وتفسیر آیه 55 سوره مائده است که الله تعالی فرمود :
[=DecoType Naskh Special]إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ .
همچنین خدای سبحان در قرآن فرمود : ولکل قوم هاد : یعنی هر قومی یک هادی دارند.
همچنین فرمود:
{فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَـؤُلاء شَهِيداً }النساء41
{وَيَوْمَ نَبْعَثُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً ثُمَّ لاَ يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ وَلاَ هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ }النحل84
{وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيداً عَلَى هَـؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَاناً لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ }النحل89
{وَجَاءتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ }ق21
یعنی هر امتی یک شهید دارند وهمانطور که میدانیم حتی در دوران فترت رسل وغیبت معصوم هم این قاعده پابرجاست وهمواره حجت الهی در زمین وجود دارد حال که امام غایب است آیا امر ولایت که در قرآن واحادیث تصریح شده هم غایب است ؟ جواب منفی است زیرا همان خداییکه انبیاء را فرستاد و خاتم النبیین (ص) هم ولایت الله را داشت بنص : انما ولیکم الله ورسوله والذین ....ودر زمان غیبت امام ، ولایت الهی بصورت دیگری به امر حضرت حجت در حال جریان است یعنی گاهی امر ولایت هویداست وگاهی پنهانی وسری که با توجه به احادیثی که گذشت برای مومنین حقیقی فرقی نمیکند که در زمان پیامبر باشند یا امام ویا در زمان غیبت بلکه معرفت الله ورسول واولیاء الله مهم است بزیان دیگر برای شیعه الله چیزی که مهم است شناخت وظیفه وعمل به وظیفه است که اگر این تقوا رعایت شود خدای متعال فرقان را هم عطا میکند وانسان بتدریج تحت ولایت الله و واولیائش قرار میگیرد وبه مقصد میرسد.پس نگران غیبت امام زمان نباشید .
تا آنگاه كه از فرزندان من از ديدگان مردمان پنهان شود... پس به پروردگار علي سوگند! حجّت حق، بر زمين استوار است، در جادهها حركت ميكند. در خانهها و قصرها وارد ميشود و در شرق و غرب زمين به گردش ميپردازد، سخن مردم را ميشنود و بر مردم سلام ميكند، ميبيند و ديده نميشود، تا زمان ظهور وعدة الهي و نداي آسماني. هان! آن روز، روز شادي فرزندان علي و پيروان او است.غیبت نعمانی
...............
امام صادق مىفرماید: “من عرف هذا الامر ثم مات قبل ان یقوم القائم كان له مثل اجر من قتل معه”(54)،
كسى كه این امر(مسئلهى پیشوایى و امامت) را بشناسد و قبل از قیام قائم بمیرد، براى او اجرى همانند پاداش كسى است كه به همراه قائم شهید شده است.
آیا معرفت به دیدن است؟
مگر در قرآن نخواندیم که : وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَى لاَ يَسْمَعُواْ وَتَرَاهُمْ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ وَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ (198) یعنی عده ای از همین اصحاب با وجود داشتن چشم که آلت معرفت ابتدایی انسان است به پیامبر (ص) نگاه میکنند ولی نمیبینند در حالیکه بعضی دیگر با نگاه به شتر وطبیعت به وجود الله پی میبرند . مانند جناب اویس قرنی که حتی یکبار هم پیامبر(ص) راندید اما پیامبر فرمود من بوی خدای رحمان را از سوی یمن (شهراویس) میشنوم.وعلت عرفانش هم تقوایش بود.
اللهم اهدنا من عندک ...اللهم عرفنی حجتک .
تفصيل مطالب در :
سوال : طریق یا طرق معرفت امام چیست؟
سلام
شناخت حجت الهی سهل ممتنع است . او را می توان بصورت شناسنامه ای و با استفاده از کتب مربوطه شناخت . در مقامی بالاتر شناخت مفهومی ذهنی مجمل یا مفصلی از او یافت اما برترین راه شناخت امام ع تلبس به حقایق و صفات الهی اوست که این اعظم طرق شناخت و دارایی حقیقی است و راهی جز تبعیت محض از شریعت مقدس در تحت نظر علمای ربانی ندارد . شاید که نمی از آن یم در وجود ما هم یافت شود به فضل الهی . ناامید نیستیم .
موفق در پناه حق
با سلام
اگر کسی مفهوم سرمکنون ، عبادت پنهانی خدا و ولایت ومعرفت الله وامام را که در احادیث آمده بود ، درک کند به کنه مطلب رسیده است.
موفق باشید.