رهبر انقلاب و ولایت فقیه در سخن علما و بزرگان و غربی ها
تبهای اولیه
آیت الله صدیقی در مراسم احیای شب قدر در هیأت رزمندگان غرب تهران با ذکر خصوصیاتی ویژه از مقام معظم رهبری به ذکر خاطره ای از دیدار ایشان با مرحوم آیت الله العظمی بهجت(ره) پرداخت. وی گفت: در ابتدای کار مقام معظم رهبری نزد آیت الله بهجت رفته بودند و گفته بودند امام ویژگی هایی داشتند و فاصله من با امام خیلی زیاد است. بار سنگینی که بردوش امام بوده حال بر دوش من گذاشته شده است من چه کنم؟ مرحوم آیت الله بهجت(ره) پس از تأملی گفته بودند: شما با موازین آشنایید(اشاره به اجتهاد ایشان). اگر بر مبانی و موازینی که تشخیص می دهید به تشخیص شرعی خود عمل کنید "من" تضمین می کنم که اولیاء الهی تو را تنها نگذارند. برای سلامتی رهبر عزیز و "تنها پرچم دار شیعه در جهان" در عصر غیبت 3صلوات بفرست
آیت الله وحید خراسانی درخصوص رهبر انقلاب نظرات قابل تاملی دارند این درحالی است که جریان ضدانقلاب تلاش می کند نظرات آیت الله وحید را در مقابل رهبری نشان دهند.
* هنگامی كه آیت الله آملی لاریجانی برای مشورت به خدمت آیت الله وحید خراسانی رسیده بودند تا نظرات ایشان را در خصوص پست ریاست قوه قضاییه جویا شوند ایشان فرمودند به هرطریق كه می توانید این سید را كمك دهید ایشان تنها است اگر شما او را كمك نكند پس چه كسی به ایشان یاری رساند. * روزی یكی از طلبه ها خدمت آقای وحید خراسانی می رود و از اوضاع و احوال كشور گلایه می كند و ایشان خطاب به این طلبه جوان می گویند آیا من می توانم كشور را اداره كنم ؟
این طلبه جوان بعد از مدتی تفكر می گوید؟ خیر شما نمی توانید این كشور را اداره كنید آیت الله وحید می گویند به راستی چه كسی بهتر از مقام معظم رهبری می تواند این كشور را اداره كند. * آیت الله محمد مهدی شب زنده دار نیز در درس خارج فقه خود که در مسجد اعظم قم برگزار شد، با اشاره به حمایت آیت الله وحید خراسانی از مقام معظم رهبری گفت: آیت الله العظمی وحید خراسانی که ما بیست و چند سال خدمت ایشان مشرف می شدیم و تلمذ کردیم، چند بار در جلسات مختلف فرمودند «کارهای آقای خامنه ای بر اساس موازین است». وی ادامه داد: یعنی ایشان ضوابط شرعی را مراعات می کنند و اصل در این است که هوا و هوس ندارند و وقتی تشخیص می دهند که این حکم، حکم خداست به آن عمل می کنند و این یک شهادت بزرگی است. استاد دروس خارج حوزه علمیه قم گفت: در جلسه دیگری هم آیت الله وحید خراسانی از آیت الله خامنه ای و پدر ایشان تعریف کردند، بنابراین وقتی مقام معظم رهبری به حرم اهل بیت و قم مشرف می شوند، وظیفه همه ما است که از مقام شامخ ایشان تجلیل کنیم. وی بیان داشت: این تجلیل، تجلیل از اسلام، مذهب، اهل بیت و مرجعیت بوده و شکر نعمت حکومت اسلامی است که خداوند متعال به این مملکت ارزانی داشته است.
منبع
امام خميني(ره):
امام خميني(ره) خطاب به مقام معظم رهبري در زمان رياست جمهوري ايشان: هر موقعيكه شما به سفر ميرويد، من مضطرب هستم تا برگرديد. خيلي سفر نرويد! همچنين امام راحل در مورد امام خامنه اي مي فرمودند : شما مانند خورشيدي هستيد كه نورافشاني مي كنيد.
فرمايشات آيت الله حسن زداه آملي : گوششان به دهان حضرت حجت(عج) است
علامه عظيمالشأن حضرت آيتالله حسنزاده آملي، جلوي حضرت آقا دو زانو نشسته و ايشان را مولا خطاب ميكنند. حضرت آقا ناراحت شده و به علامه ميفرمايند اين كار را نكنيد. علامه حسنزاده ميفرمايند: اگر يك مكروه از شما سراغ داشتم اين كار را نميكردم.
ايشان در جاي ديگر فرمودهاند: گوشتان به دهان رهبر باشد. چون ايشان گوششان به دهان حجتبنالحسن(عج) است. اين جملات وقتي بيشتر معنا پيدا ميكند كه بدانيم صاحب تفسير الميزان، علامه عارف آيتالله طباطبايي درباره شاگردش علامه حسنزاده فرمودهاند: حسنزاده را كسي نشناخت جز امام زمان(عج).
استاد صمدي آملي در يادواره شهداي شهرستان آمل (مسجد فاطمه الزهرا(س) ) به تاريخ 27/8/89 هديه اي بسيار ارزشمند به امت حزب الله دادند و آن اين بود كه فرمودند:
« عرب، به شيء تيز ميگويد: حادّ و شيئ بسيار تيز را حديد مي گويد.
هديه و نويد و اميد بنده به شما در مورد مقام معظم رهبري اينست كه " بصره اليوم الحديد " جناب ايشان بسيار تيزبين هستند. چشم بصيرت ايشان بسيار بسيار تيز است و ايشان بسيار تيزبين. پس حرف ايشان را درست بفهميد و درست اجرا كنيد.
ايشان در فراز ديگر بعد از سخناني درباره فتنه سال گذشته كه ريشه اش را در سال 64 و 65 دانسته اند فرمودند:
وحدت جامعه اسلامي فقط بايد حول و محور مقام معظم رهبري باشد .
ایشان ضمنا فرمودند که سفر مقام رهبری به قم توطئه بزرگی را تقریبا در نطفه خفه کرد. منتظر فتنه های سخت تر در اینده باشید. »
عضو خبرگان رهبری می گوید؛ آیتالله العظمی سیستانی بارها گفته اند که من همیشه برای سلامتی آیتالله العظمی خامنه ای دعا می کنم و مسئولان نظام را نیز بر اطاعت از ایشان سفارش می نمایم.
به گزارش مرکز خبر حوزه، حجتالاسلام والمسلمین عباس کعبی درجمع اساتید سطح یک حوزه علمیه خراسان در قم، در خصوص رابطه مقام معظم رهبری با آیتالله العظمی سیستانی گفت: این رابطه دوطرفه و بسیار صمیمی است؛ به طوری که حضرت آیتالله سیستانی خود بارها گفته اند که من برای سلامتی آیتالله خامنه ای دعا می کنم و مسئولان نظام را نیز بر اطاعت از ایشان سفارش می کنم .
عضو جامه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: از طرفی مقام معظم رهبری نیز ارتباط صممیمانه ای با حضرت آیتالله سیستانی دارندو ابراز داشته اند که هر شب برای سلامتی ایشان دعا می کنم
این آقای ماست، یك پارچه آقاست!
آیت الله بهاءالدینی (ره) : الحمد لله! ما به حرف این سید (آیت الله خامنهای) گوش كردیم، آقا (امام زمان عج) آمد ملاقات ما
پایگاه صالحات - حجتالاسلام و المسلمین غلامرضا قاسمیان از اساتید حوزه و دانشگاه :
حواسمان را جمع کنیم. آدم نمیداند اطرافیانش بعداً به چه مقامات علمی و معنوی میرسند. اگر آدم روی خودش کار نکند، حسد و هوای نفس و حب نفس نمیگذارد آدم راحت بپذیرد همدرس و همکلاسش به جایی رسیده است.
من به برادران مشکاتی عرض میکردم که شماها پس فردا یکیتان می شود وزیر، یکیتان میشود وکیل، یکیتان هم هیچی نمی شود! یکیتان منبری معروفی می شود، یکی معروف نمیشود. ممکن است یکی از شما بعدها سمتی پیدا کند که اطاعت از او واجب بشود.لذا باید آنقدر آدم روی خودش کار بکند که بپذیرد این را. کما اینکه یک عده زیر بار انبیاء نمیرفتهاند به همین دلیل؛ و لئن اطعتم بشراً مثلکم انّکم اذاً لخاسرون. این حجابهای همعصری و هم بحثی را باید خدا کمک کند و نگه دارد آدم را.
این ماجرا را من از آقای صدیقی نقل قول می کنم .
در زمان ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای ، آقا با آقای بهاءالدینی (ره) ارتباطی نداشت . آقای فاطمینیا رابط آشنایی شدند و رابطه آقا و آقای بهاءالدینی خیلی نزدیك شد .
بعد از رهبری مقام معظم رهبری ، آقای بهاءالدینی کسالتی پیدا کرده بودند و بیمارستان هم نمیرفتند .
آقای خامنهای به آقای فاطمینیا گفته بودند که به آقای بهاءالدینی بفرمایید که حتماً دکتر بروند و اگر هزینهای هم دارد بدهید.
بالاخره به آقای بهاءالدینی گفتند كه آقا گفتند شما حتماً بیمارستان بروید.
خلاصه به خاطر دستور آقا، ایشان میآیند تهران بیمارستان خاتم و مدتی بستری می شوند برای معالجه .
این را آقای صدیقی میگفت، میگفت من رفتم عیادتشان و به آقای بهاءالدینی گفتم آقا حالتان بعد از عمل چه طور است؟
آیت الله بهاءالدینی گفتند : الحمد لله! الحمد لله! ما به حرف این سید (آیت الله خامنهای) گوش كردیم، آمدیم بیمارستان، آقا (امام زمان) آمد ملاقات ما .
این است، یعنی این مقدار گوش كردن به حرف ، تأثیرات داره ، آقا راضی میشود . این نائب است. به هر مبنایی بگیرید.
این آقای ماست، یك پارچه آقاست!
حالا چی میشود که یک نفر حرفزدنش میشود آبرو. خودش میشود عزت، یکی دیگر نشده؟
تا یار که را خواهد و میلش به که باشد. آدم باید روی خودش کار کند و تا روی خودش کار نکند زیر بار این حرفها نمیرود. این آیه را دیده اید که ان الذین یجادلون فی آیاتنا بغیر سلطانٍ اتاهم ان فی صدورهم الّا کبراً. یعنی مشکل اینها فقط کبر است. همه این مجادلهها به خاطر کبر و خود بزرگبینی است.
" انتخاب شايستهي حضرت عالي به مقام رهبري جمهوري اسلامي ايران، مايهي دلگرمي و اميدواري ملّت قهرمان ايران است" روزنامه جمهوري اسلامي 22/3/1368
" اين الهامي بود از الهامات الهي و هدايتي بود از هدايت معنوي روح حضرت امام (رضوان الله عليه) كه هنوز اين ملت را رها نكرده و اين رحمتي بود از طرف خداوند كه در كوران اين مصيبت جانكاه، با تعيين آيت الله خامنهاي كه از ياران صديق امام و از ياران خوشنام و خوش سابقه بوده و مجتهد و عادل است، به عنوان رهبري نظام جمهوري اسلامي ايران، آرامشي توأم با اعتماد و اطمينان بر كشور و امت فداكار حاكم گرديد."
روزنامه رسالت 23/3/1368
"... حضرت مستطاب آيت الله حاج سيد علي خامنهاي مدظله العالي واجد مقام فقاهت و اجتهاد و قدرت استنباط احكام شرعيه كه تصدي مقام معظم رهبري بدان نيازمند است ميباشد؛ چنانچه معظم له حايز ساير شرايط ولايت است." دررالفوائد في اجوبة القائد آيت الله العظمي خامنهاي ص10
" بنده به عنوان كسي كه هم عضو مجلس خبرگان هستم و هم اينكه آشنايي با آيت الله خامنهاي دارم؛ عرض ميكنم كه ايشان اهل نظر و اهل اجتهاد هستند. بيست سال پيش وقتي در مشهد در مسجد گوهرشاد با ايشان برخورد كردم؛ آن موقع ايشان از مدرسين محترم مشهد بودند؛ پرسيدم چه چيزي تدريس ميكنيد، فرمودند: مكاسب. مكاسب از مهمترين و مشكلترين كتب علمي ماست. به نظر من ايشان يك فقيه و يك مجتهد است. كسي كه در سالهاي طولاني در جهان سياست استادي چون امام امت داشته است و خودش نيز داراي استعداد سرشار است؛ چنين فردي داراي مقامات بلندي از درك سياسي است. دوران هشت ساله رياست جمهوري ايشان يك شاهد قوي براي مطلب است. سفرهايي كه ايشان به كشورهاي خارج داشتهاند، به عنوان يك سياستمدار در صحنههاي سياسي جهان درخشيده است." روزنامه رسالت 22/3/1368
بسم الله الرحمن الرحیم
علامه حسن زاده آملی:
سینه ی خود را شکافتم، به هر جای آسمان رفتم این سید (خامنه ای) را دیدم. باید قنبر حضرت خامنه ای کبیر بود.
منبع: نشریه پرتو سخن 16/06/90
حضرت علامه حسنزاده آملی:
حضرت علامه حسن زاده آملی از علمای برجسته وسرشناس حوزه علمیه قم که به جهت
مراتب ویژه علمی و عرفانی از استوانههای حوزههای علمیه به شمار می روند، در انتهای یکی
از جلسات سخنرانی خود، عبارات مهمی را در شأن رهبر معظم انقلاب بیان فرمودهاند. نظر به
اهمیت این سخنان، رجانیوز متن کامل سخنان معظم له پیرامون سجایای رهبر معظم انقلاب را به
همراه فایل تصویری سخنان ایشان در اختیار کاربران خود قرار میدهد:
رهبر عظیمالشأنتان را دوست بدارید. عالمی، عادلی، رهبری، مؤمنی، موحدی، سیّاسی،
دلداری، رهبری، انسان ربانی، پاک، منزه، که دنیا شکارش نکرده من جایی [سراغ] ندارم که
عرض کنم.
همان که عرض کردم:
نه شکوفهای، نه برگی، نه ثمر، نه سایه دارم / همه حیرتم که دهقان به چه کار کشت ما را
قدر این نعمت عظمی را که خدا به شما عطا فرمود، قدر این رهبرِ ولیّ وهمان عبارات که سرور
عزیزم جناب استاد حدادعادل، ارائه دادند؛ رهبری، ولیی، الهی.
الآن این انسجام ما، تکلیف شرعی ماست. مبادا عزیزان! آقایان مبادا! (این "مبادا" را توجه داشته
باشید)
مبادا آقایان! اول انقلاب یادتان هست چند فرقه برخاستند که میخواستند کشور را تجزیه کنند؟
حواستان جمع باشد، مبادا این وحدت ما را! مبادا این جمعیت ما را! مبادا این کشور علوی را! مبادا
این نعمت ولایت را! از دست شما بگیرند.
خدایا به حق پیغمبر و آل پیغمبر سایه این بزرگمرد، این رهبر اصیل اسلامی، حضرت آیتالله
معظم خامنهای عزیز را مستدام بدار.
:Gol:
تقدیم نامه علامه حسن زاده آملی به مقام معظم رهبری که در ابتدای کتاب انسان در عرف
عرفان آمده است
بسم الله الرحمن الرحیم
الم تلک آیات الکتاب الحکیم هدی و رحمه للمحسنین
با سلام و دعای خالصانه، و ارائه ارادات بی پیرایه جاودانه به حضور باهرالنور رهبرعظیم الشان
کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله معظم،جناب خامنهای کبیر (متع الله الاسلام
و المسلمین بطول بقائه الشریف)، این اثر نمونه دوران را اعنی، رساله انسان در عرف عرفان را
به پاس تجلیل و تکریم و ابراز شادمانگی از نزول اجلال آن یگانه دوران در دارالاسلام و الایمان
شهر هزار سنگر آمل مازندران، از جانب خودم و از جانب همه شهروندان بزرگوار این بلدطیب و
خطه شهرستان آمل بلکه از جانب همه فرزانگان گرامی و گرانقدر استان مازندران، به پیشگاه
مبارک آن ولی به حق که مصداق بارز رساله است با کمال ابتهاج و انبساط تقدیم میدارم و عزت
و شوکت روز افزون آن قائد اسوه زمان را همواره از حقیقه الحقائق خداوند سبحان مسئلت دارم.
یارب دعای خسته دلان مستجاب کن.
20/3/1377 حسن حسن زاده آملی
:Gol:
ولایت فقیه از موضوعاتی است که تصور آنها موجب تصدیق می شود ، و چندان به برهان احتیاج ندارد ، به این معنی که هر کس عقاید و احکام اسلام را اجمالا دریافته باشد چون به ولایت فقیه برسد و آن را به تصور درآورد ، بی درنگ تصدیق خواهد کرد و آن را ضروری و بدیهی خواهد شناخت
. [/][/] [spoiler][="]کتاب ولایت فقیه ص129[/][/spoiler][=courier new][="]من خیلی کارها در مباحث علمی کردم و
آن تببین مقام و منزلت رهبری است. من تصمیم گرفتم بقیه عمرم را برای این کار بگذارم. من به یقین رسیدم که ایشان اقرب به معصوم است و فاصله ایشان با معصومین به مراتب کمتر از بقیه مراجع است و اگر در قبال این مساله قصور کنیم فردای قیامت محاکمه خواهیم شد.[/][/]
ایشان در جای دیگر فرمودهاند: گوشتان به دهان رهبر باشد.چون ایشان گوششان به دهان حجتبنالحسن(عج) است.
این جملات وقتی بیشتر معنا پیدا میكند كه بدانیم صاحب تفسیر المیزان، علامه عارف آیتالله طباطبایی درباره شاگردش علامه حسنزاده فرمودهاند: حسنزاده را كسی نشناخت جز امام زمان(عج).
راهی كه حسنزاده در پیش دارد، خاك آن توتیای چشم طباطبایی.
[SPOILER]http://haqiqat.mihanblog.com[/SPOILER]
شيعه پرندهاي است كه افق پروازش خيلي بالاتر از تيرهاي ماست. پرندهاي كه دو بال دارد:
[="] يك بال سبز و يك بال سرخ. بال سبز اين پرنده را مهدويت و عدالت خواهي و بال سرخ را شهادتطلبي كه ريشه در كربلا دارد و شيعه را فناناپذير كرده است.
اين پرنده، زرهي به نام ولايتپذيري به تن دارد و قدرتش با شهادت، دو چندان ميشود. شيعه، عنصري است كه هر چه او را از بين ميبرند، بيشتر مي شود.[/][=tahoma]
مهندسي معكوس را براي شيعيان پیشنهاد میکنم وآن اين است كه ابتدا ولايت فقيه را خط بزنيد، تا اين را خط نزنيد، نميتوانيد به ساحت قدسي كربلا و مهدويت تجاوز كنيد. ابتدا ولايت فقيه را خط بزنيد در گام بعد، شهادتطلبي اينها را به رفاهطلبي تبديل كنيد اگر اين دو تا را خط زديد، خود به خود انديشههاي امام زماني از جامعه شيعه رخت ميبندد[="].شما بياييد براي غرب هم امام زمان، كربلا و وليفقيه بتراشيد.[/][/]
من کمونیستم ,خانم من مسیحی ارتدوکس است, در خانه ما کتاب های مسیحی یافت می شود , و من آنها را خوانده ام , من آنچه را که در باره عیسی مسیح خوانده بودم همه را در چهره رهبر ایران دیدم .حال فهمیدم چه تدبیری کشور را اداره می کند و این خاطره ماندگار در من می ماند.
آیت الله خزعلی و حضرت آقا
آشنایی شما با مقام معظم رهبری از چه زمانی و چگونه بود؟
من در تبعید بودم و ایشان خودش را به من رساند. آمد و با هم صحبت کردیم و دیدم مرد دانشمندی است. پدرش آسیدجواد هم مرد بسیار محترم و مقدسی بود. آقای خامنهای به پدرش بسیار علاقهمند بود و میگفت: «این مقامی که الان دارم به خاطر رعایت حال پدر است». پدر ایشان نابینا شد و ایشان درس در قم را رها کرد و برای پرستاری پدر به مشهد آمد.
شما پیشبینی میکردید که ایشان در جایگاه رهبری قرار بگیرد؟
نه، ولی بعد دیدم بسیار خوب است و در مجلس خبرگان به ایشان رأی دادیم. خودش حاضر نشد به خودش رأی بدهد، ولی ما رأی دادیم و بعد هم دیدیم خیلی رأی مثبت و خوبی شد. ولهالحمد.
موقعی که رأی دادید، باور داشتید همینی خواهد شد که الان شده است؟
به این درجه نه، اما بعداً بهمرور فهمیدم که انتخابمان بسیار خوب بوده است. امام هم به ایشان نظر بسیار مثبتی داشت و یک مقدار هم با بیان امام بود که ما در آن مجلس به این فکر افتادیم. ایشان به کرۀ شمالی رفته بود و امام در تلویزیون ایشان را دیده و گفته بود به درد رهبری میخورد. این جملۀ امام، ما را تکان داد، ولی باز آنقدر در ما عمیق نبود، اما بعد دیدیم بسیار انتخاب خوبی بود و ارادتمان چندبرابر شد.
ارزیابی شما از نقش ایشان در جایگاه رهبری و صیانت از انقلاب و ادامۀ خط امام چیست؟ الان خیلیها مدعی خط امام هستند و به نام امام و با ادعای خط امام، فاصلۀ زیادی با اندیشه و راه امام دارند. تحلیل جنابعالی از نقشی که ایشان برای امتداد خط امام ایفا کرده است، چیست؟
به نظر من آقای مصباح، مطهری دوم است. ایشان میگوید: اگر آیتاله خامنهای نبود، انقلاب از دست رفته بود. این انقلاب را ایشان حفظ کرد و خدا هم به ایشان کمک کرد.
از بُعد معنوی آقا چه مقدار خبر دارید؟
من این را میدانم که ایشان هنوز دارد مانند گذشته و همیشه، ساده زندگی میکند. اینطور نیست که حالا که به جایی رسیده، برای خود زندگی مفصلی را تشکیل داده باشد. به پسرانش هم گفته اگر خواستید در اقتصاد وارد شوید، نام خامنهای را از روی خود بردارید. همۀ فرزندانش انسانهای سالمی هستند. ایشان پیروز است، چون دارد با قناعت و ساده زندگی میکند.
منبع: سایت مشرق
برگرفته از وبلاگ: سيرت امام سيدعلي خامنه اي
مرحوم بهلول خطیب معروف و رهبر قیام گوهرشاد ميگفت: «من در طول مدت عمرم، امرا و صاحب منصبان زيادى را ديدهام؛ اما كسى را به لحاظ بىرغبتى به مقام و منصب دنيا، هم پاى آيت الله خامنهاي نديدهام. انسان وقتى زندگى روزمره او را از نزديك مىبيند، حس مىكند كه ذرهاى ميل به دنيا در او وجود ندارد... واقعاً در اين مقطع، من هيچ كس را در تقوا و اعراض از مال و مقام دنيا، مثل او نمى شناسم. آخرين بارى كه در خدمت وى بودم، به من گفت: آقاى بهلول! خاطرتان هست كه قبل از انقلاب، يك شب در مسجد طرقبه منبر بوديد؛ پس از اتمام مجلس، وقتى خواستيد از مسجد بيرون بياييد، چون تاريك بود، من آمدم دستتان را بگيرم و كمكتان كنم؛ اما دستتان را كشيديد و گفتيد: من چشمانم خوب مىبيند؛ تا جايى كه هنوز زير نور ماه، خاطره مىنويسم؛ حالا چطور؟ حالا هم بينايىتان در همان حد هست؟ من گفتم: آقا! حالا زير نور خورشيد هم ديگر نمى توانم بنويسم. بعد آقا گفت: اخيراً كمتر به ما سر مى زنيد. گفتم: آقا! شما متعلق به همه مردم ايران هستيد؛ من اگر وقت شما را بگيرم، مثل اين است كه وقت همه ايرانىها را گرفتهام».
آیت الله العظمی نوري همداني
آنقدر ويژگي و شايستگي از جمله شجاعت، تدبير، فرهنگ، فقه، زمانشناسي و معلومات در وجود آيتالله خامنهاي هست كه بعد از امام راحل هيچكس نميتوانست اين خلأ را پر كند.
من کمونیستم ,خانم من مسیحی ارتدوکس است, در خانه ما کتاب های مسیحی یافت می شود , و من آنها را خوانده ام , من آنچه را که در باره عیسی مسیح خوانده بودم همه را در چهره رهبر ایران دیدم .حال فهمیدم چه تدبیری کشور را اداره می کند و این خاطره ماندگار در من می ماند.
آیت الله العظمی نوري همداني آنقدر ويژگي و شايستگي از جمله شجاعت، تدبير، فرهنگ، فقه، زمانشناسي و معلومات در وجود آيتالله خامنهاي هست كه بعد از امام راحل هيچكس نميتوانست اين خلأ را پر كند.
نظر آیت الله بهجت درباره رهبری حضرت آیت اله خامنه ای:
...وقتی ایشان (امام خامنه ای) به رهبری انتخاب شدند عده ای نزد آیت اله بهجت آمدند و گفتند:
...به نظر شما آقای خامنه ای برا رهبر شدن جوان نیست...
ایشان فرمودند:
...همان یکبار که گفتند حضرت علی (ع) جوان است و ایشان را از خلافت منع کردند برای هفت پشت ما کافی است....
داداش تیتر شایسته ایی ننوشتی . ازم ناراحت نشو ، اما آقای خامنه ایی کجا و امام علی کجا . در ضمن از متنی که نوشتی ، تیتری که نوشتی حاصل نمیشه . ازم ناراحت نشو . هر کدام در جای خود برای ما نعمت بزرگی هستن .
کوفیعنان، دبیر کل سازمان ملل متحد بود. هنگام خروج از تهران و در پاویون فرودگاه گفته است:
در دوران نوجوانی که بودهام در مورد شخصیتهای کاریزما مطاله میکردم و همیشه این سئوال برای من مطرح بود که
اگر زمانی من روبهروی یک شخصیت کاریزما قرار گیرم چه عکسالعملی خواهم داشت. وی افزود: کسانی که مرا به سازمان
ملل آوردند، شخصیتهای برجستة دنیا بودند و من به آنها علاقهمند بودم و هر کدام مثل ژاک شیراک، برای من امتیازاتی
داشتند. من به شدت تحت تأثیر ژاک شیراک بودم. طوریکه وقتی ایشان صحبت میکرد بدون مکث حرفهایی صریح میزد.
«گورباچف» و «هلموت کهل» هم همینطور بودند. اینها کسانی بودند که نیاز به مکث نداشتند. من اینها را دوست داشتم.
در ملاقات با (حضرت آیتالله العظمی) خامنهای احساس کردم که کسی را مثل او ندیدهام. شخصیت معنوی ایشان چنان مرا گرفت
که از خود پرسیدم چرا شخصیتی مثل من دبیر کل سازمان ملل باشد و از معنویات چیزی نداشته باشد! با دیدن آقای خامنهای هم
آن شخصیتهایی که مرا جلب کرده بودند فراموش کردم و تحت تأثیر شخصیت معنوی ایشان قرار گرفتم. من شخصیتهای معنوی
در دنیا زیاد دیده بودم، ولی هیچیک، از مسائل سیاسی اطلاع نداشتند. با دیدن آقای خامنهای قداست آن شخصیتهای سیاسی
از ذهن من پاک شد. من تعجب میکنم ایران با چنین شخصیتی چرا در بعضی جاها میلنگد. بعید میدانم به سازمان ملل هم بروم
شخصیت ایشان از ذهن من پاک شود.
کاندولیزا رایس وزیرسابق امور خارجه آمریکا ومشاور ارشد جرج بوش :
رهبر ایران میتواند نقشههایی را که بهترین ذهنها، با صرف بیشترین بودجهها، در زمانی بسیار طولانی کشیده و مجریانی ماهر اجرای آن را به عهده گرفتهاند، با یک سخنرانی یکساعته خنثی کند.
[="Arial"][="Green"]شکر این نعمت که داند؟ ،رهبری دلدار وش!
بی تکبر، بی هوس، آئینه ای بی غل و غش
سیدی از نسل زهرا،در صلابت حیدری
عالم دین پیمبر ،صاحب نام علی
لشکر شیطانیان امروز با او دشمن است
چونکه در دوران غیبت ،او عناندار من است
از برای عاشقان ،امروز حجت منجلی است
چون علمدار ولایت، حضرت سید علی است
مدعی حب مهدی! ، گوش خود را باز کن
قدر عشقت را زمان نائبش احراز کن
حرف حرفش را اگر دستور او دانی نکوست
چون صراط مستقیم امروز دستورات اوست
آه، می ترسم ز تکرار غریبی، درد و چاه
در میان گرگ ها ماند امامی بی سپاه
فتنه گر از پشت و خیل دشمنان از پیش رو
ناید آن روزی که ایرانی شود، بی آبرو
لیک تا ما زنده ایم از عشق فرمان می بریم
ما بسیجیها فدائیهای راه رهبریم
قوم سلمان پیرو و دلداده سید علی است
این علی تنها نمی ماند که ایران کوفه نیست
http://www.farhangnews.ir/content/77764
[h=1]تحلیل خواندنی مفتی اعظم سوریه از رابطه امام خامنهای و اسد[/h] روسای جمهور از جمله آقایان هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی و در سوریه بشار اسد نیز خلیفه هستند و نیاز به امام دارند لذا حضور امام خامنه ای مظهر ثبات و موفقیت است.
به گزارش فرهنگ نیوز ، علیرضا زاکانی در صفحه شخصی خود در گوگل پلاس نوشت:
دیروز جمعی از نمایندگان مجلس که توفیق حضور در سوریه در زمان انتخابات اخیر ریاست جمهوری این کشور را داشتند به بازگویی خاطرات و گزارش سفر پرداختند که بیان گوشه هایی از آن بسیار درس آموز و افتخار آفرین است.
یکی از ملاقات های هیات اعزامی با مفتی اعظم سوریه که از علمای بزرگ اهل تسنن است، در ۱۴ خرداد صورت گرفته بود.
مفتی اعظم سوریه گفته بود که علت ثبات و موفقیت ایران حضور امام خمینی و بعد از آن امام خامنه ای است، سپس با بیان یکی از اعتقادات برادران اهل تسنن بیان داشته بودند، علت اینکه خلیفه دوم عمر گفته بود که اگر علی علیه السلام نبود من هلاک می شدم هم این بود که ابوبکر، عمر و عثمان امام نبودند و خلیفه بودند، چون امام به اذن الهی انتخاب می شود لذا نیاز به امام علی علیه السلام داشتند و در ایران نیز روسای جمهور از جمله آقایان هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی و در سوریه بشار اسد نیز خلیفه هستند و نیاز به امام دارند لذا حضور امام خامنه ای مظهر ثبات و موفقیت است.
نکته جالب دیگر اینکه از نمایندگان مجلس ایران سووال کرده بودند آیا سخنرانی امام خامنه ای در سالگرد امام خمینی رحمه الله علیه را گوش کرده اید و در جواب منفی نمایندگان مجلس که بعلت ملاقات ها نتوانسته بودند سخنرانی حضرت آقا را در چهارشنبه گذشته گوش نمایند، مفتی اعظم سوریه گفته بود من همیشه سخنرانی های ایشان را گوش می کنم و به توضیح سخنرانی مقام معظم رهبری در سه دسته نمودن کشورهای جهان و مواضع استکبار و نظام سلطه پرداخته بودند.
http://www.farhangnews.ir/content/77747
[h=1]تذکر رهبر انقلاب به ساز ناکوک یک نوازنده/رهبر انقلاب بالاسر بیت و نزدیکان خود هستند[/h] عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: ایشان بالاسر بیت، اطرافیان و نزدیکان خود هستند البته بالاسر به معنای این نیست که دائم حسابکشیهای از نوع متعارف داشته باشند بلکه طوری برخورد کردهاند که اطرافیان ایشان میدانند نباید وارد چه حریمهایی شوند.
به گزارش فرهنگ نیوز ، محمدحسین صفارهرندی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ،مشاور فرهنگی فرمانده کل سپاه پاسداران و وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره بازتولید اندیشه های حضرت امام در رهبری آیتالله خامنهای اظهار داشت: زیّ طلبگی و سادهزیستی حضرت آقا چیزی است که مربوط به دوره طلبگی ایشان تا امروز میشود و به گفته برخی دوستان آقا که همرزم ایشان در دوران مبارزه بودهاند، میگویند که زهد امروز آقا از دوران پیش از انقلاب کمتر که نشده که بیشتر هم هست و این زهد امتناع از برخورداریهای مشروع است.
فارس-صفار هرندی با اشاره به توصیه حضرتآقا برای التزام به مستحبات گفت: حضرت آقا از شخصیتهایی هستند که خود را ملتزم به مستحبات میدانند، یعنی علاوه بر واجبات که همه ما خود را موظف میدانیم، ایشان از جمله کسانی هستند که به دیگران توصیه میکنند اگر میخواهید در زندگی توفیق داشته باشید خود را ملزم به مستحبات کنید.عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: ایشان از گذشتههای دور دارای روحیه انقلابی بودهاند، وقتی زندگی ایشان را از سنین نوجوانی مرور میکنید این روحیه انقلابی را میبینند که از آن زمان تا امروز افول که نکرده هیچ دائما نیز بالنده شده است و همان چیزی که درباره امام هم مطرح بود که هرچه پا به سن گذاشته بودند، پختهتر بودند و روحیه جوان انقلابی ایشان هم شکوفاتر شده است.* دلیل سازگاری رهبر انقلاب با نسل جوانوی در خصوص روحیه جوان رهبر انقلاب تصریح کرد: این روحیه در حضرت آقا مثل امام وجود دارد و هرچه پا به سن گذاشته با نشاطتر و جوانتر شده اند لذا این روحیه و سازگاریشان با نسل جوان به همین دلیل است، یعنی خوب میفهمند و در فاز فکری جوانان حضور واقعی دارند.صفار هرندی اعتماد رهبری به جوانان را موجب احیای این نسل در دوران معاصر دانست و اظهار داشت: شاید از مسئولانی که هیچ نگرانی از صحبت کردن با جوانان ندارند ایشان هستند برخی از اینکه با جوانان حرف بزنند نگران هستند، آقا حرفشان این است که نسل جوان آمادگی قبول حق را از بقیه نسلها بیشتر دارد، برای همین بهرغم ظواهری که موجب قضاوت غلط درباره جوانان میشود، باطن نسل جوان را حقپذیتر میشناسند و این اعتمادی که ایشان به جوانان دارند، جواب داده است و موجب احیای این نسل در دوران معاصر شده است.وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی ادامه داد: نکته دیگر روحیه شاگردپروری در ایشان به جای مریدپروری است، چون پرورش مرید جوری است که فقط افراد را با یک وجه از شخصیت آن مراد آشنا میکند که شاید آن فرد هیچگاه یک تشر هم نمیزند ولی آقا آنجا که لازم باشد بیرودربایستی، ایراد و انتقادی که وارد بدانند، مطرح میکند.* رهبر انقلاب بالاسر بیت، اطرافیان و نزدیکان خود هستندوی با اشاره به اشراف و نظارت ایشان بر حوزه خصوصی و اطرافیانشان تصریح کرد: اینجور نیست که بیت ایشان رها باشد. ایشان بالاسر بیت، اطرافیان و نزدیکان خود هستند البته بالاسر به معنای این نیست که دائم حسابکشیهای از نوع متعارف داشته باشند بلکه طوری برخورد کردهاند که اطرافیان ایشان میدانند نباید وارد چه حریمهایی شوند و در واقع میدانند که چه حریمهایی ممنوعه است.*قدرت مخاطبه رهبری با اهالی فرهنگصفار هرندی تاکید کرد: در بعد علمی و نظری و شخصیت فرزانه مقام معظم رهبری باید گفت که ایشان از یک طرف عالم دینی و مجتهد است و از طرف دیگر یک روشنفکر و شخصیت فرهنگی است و کسی است که شعرشناس و شاعر است، هنرشناس و هنرمند است، قدرت مخاطبه با اهل فرهنگ و فرهیختگان را دارد و زمانی که با آنها صحبت میکنند آنها احساس میکنند با یک فرزانه و حکیمی طرف هستند که درباره حوزههایی که صحبت میکند کاملاً مشرف است.« من وقتی سینماگران را در دوره وزرات به خدمت ایشان برده بودم بعد از جلسه خیلی از اهالی سینما پیش من آمدند و گفتند ما خدا را شکر میکنیم کسی در جایگاه رهبری است که اینقدر درباره سینما آگاهی دارد.»عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: در عرصههای مختلف از جمله عرصههای اجتماعی و در مباحث مربوط به تاریخ، علم رجال، شخصیتشناسی، ادبیات داستانی و رمان، مخاطب ایشان احساس میکند که این صحبتها برآمده از یک گنجینهای از تجربیات و ذخایر معنوی و دانشی است که محصول چهار کتاب خواندن نیست بلکه محصول یک عمر کتابخوانی و یک عمر حضور پیدا کردن در گعدههای فرهنگی و محیطهای روشنفکری است.وی تصریح کرد: من اگر کلی به ذهنم فشار بیاورم و بخواهم مرور کنم نمیتوانم چند نفر از معاصرین را بگویم، یعنی به سه نفر هم نمیتوانم برسانم و بگویم این ذووجوه بودن را که صاحب ابعاد متنوع هستند مانند رهبری داشته باشند.صفارهرندی با اشاره به تسلط رهبر انقلاب بر زبان های خارجی گفت: رهبری مجلههای انگلیسی را بدون ترجمه مطالعه میکنند؛ ایشان در زمینههای اصلی زندگی طلبگی خود در همان عنفوان جوانی به جایگاه اجتهاد میرسند و میتوانند معلم و استادی برای طلاب دیگر باشند. در واقع استادی ایشان خیلی زود اتفاق افتاده و شاگرد پای درس ایشان نشستن و زانو زدنها مربوط به دوره جوانی ایشان باز میگردد و خیلی از کسانی که شاگردان آن روز ایشان هستند از شخصیتهای برجسته و مطرح امروزند.عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به ذکر خاطره ای از مرحوم حاج احمد آقا پرداخت و یادآور شد: وقتی آقا در سفر به کره شمالی بودند تلویزیون نشان داد که ایشان از جلوی گارد احترام سان میدیدند، حاج احمدآقا میگوید امام به من اشاره کردند و با غرور افتخار کردند و گفتند « احمد! ایشان به درد رهبری میخورد؛ ببین چقدر رهبری برازندهشان است.»وی با تاکید بر اینکه امام قبل از نتیجه خبرگان به رهبری آیتالله خامنهای رسیده بود، ادامه داد: با این پیشینه آقا، رهبر میشوند، رهبریای که با اشارت امام(ره) خیلی از موانعاش مرتفع میشود و خود خبرگان وقتی دور هم نشسته بودند به همین نتیجه میرسند که کسی شایستهتر از ایشان نیست.*برجستهترین ویژگی امام این بود که در همه احوال حرف از خدا میزدصفارهرندی درباره شباهتهای مدیریتی حضرت آقا با امام(ره)توضیح داد: برجستهترین ویژگی امام این بود که در همه احوال حرف از خدا میزد و تأکید داشتند هرکاری که ما انجام میدهیم در محضر الهی است بنابراین خدا را همواره شاهد و ناظر میگرفتند که آیا خداوند از کاری که ما انجام میدهیم راضی است یا خیر؟ حضرت آقا نیز همین خصوصیت را دارند یعنی کاری که انجام میشود باید نسبتش با اعتقادات ایمانی و دینی ما محرز باشد.مشاور فرهنگی فرمانده کل سپاه درباره ریزش ها و رویش های انقلاب ادامه داد: آقا یک بار درباره این تعبیر که انقلاب فرزندان خود را میخورد فرمودند این حرف درست نیست و کجا انقلاب فرزندان خود را میخورد؟ ممکن است بعضی از فرزندان انقلاب راه خود را کج کنند و مسیر دیگری را بروند اما این ربطی به انقلاب ندارد.وی درباره پیش بینی های رهبر انقلاب از وقایع جهان اسلام و سطح بین الملل اظهار داشت: این آیندهبینی و آیندهنگری پیش از هرچیز به همان قدرت تحلیل درست مربوط میشود. البته این موضوع یک روی دیگر هم دارد که ما نمی خواهیم خیلی با کسانی که منکرش هستند وارد تعدی و دعوا شویم. اینکه اگر کسی در مسیر حق قرار گرفت هدایتهای الهی شامل حالش میشود.*دلیل شیفتگی و ابراز ارادت ملتها به حضرت آیتالله خامنهایصفارهرندی به علت شیفتگی مسلمانان جهان به حضرت آیت الله خامنه ای اشاره کرد و گفت: یک بعد آن شیفتگی و ابراز ارادت ملتها به دلیل شخصیت حضرت آقا است. مسلمانانی که در اعماق کشورهای اسلامی سخنان ایشان را با واسطه مثلا از طریق تلویزیون یا جراید میشنوند، این سخنان در ذهن آنها برگردان و کپی سخنانی است که از اولیای خدا شنیدهاند و میگویند خاستگاه این صحبتها جای محکمی است.عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره رویکرد فراجناحی رهبر انقلاب در مواجه با گروه های مختلف سیاسی اظهار داشت: در گذشته هم حضرت آقا هر زمان که دانشجویان را به حضور میپذیرفتند، تاکید داشتند که از همه گروههای داخل دانشگاه از دفتر تحکیم وحدت و انجمنهای اسلامی با تمایلات و گرایشهای مختلف گرفته تا جامعه اسلامی، بسیج دانشجویی و ... بیایند. حالا هم همینطور است. البته شاید برخی چندان رغبتی نداشته باشند و نخواهند کنار بقیه حضور پیدا کنند، ولی حضرت آقا این چتر رهبری خود را روی سر همه گستردهاند.وی در همین زمینه به جلسه نمایندگان نامزدهای انتخابات سال 88 با رهبری اشاره کرد و گفت: ایشان به قدری آمادگی روحی دارند که حتی با نمایندگان ستادهای انتخاباتی نامزدها بنشینند و صحبتهای ایشان را بشنوند و با آنها دیالوگ برقرار کنند.«نمونه دیگرش این است که پای صحبت دانشجو بنشینند، او بیاید اعتراض کند و حتی به رهبری خود ایشان ایراد بگیرد و بعد آقا بفرمایند که کسی به این دانشجو تعرضی نکند و آزارش ندهد. همه اینها در حالی است که در جوامع دیگر از این خبرها نیست که رئیس کشور که هیچ وزیر مربوطه و حتی رئیس دانشگاه حاضر شود با این میزان از تحمل و آمادگی روحی پای صحبتهای اعتراضی افراد بنشیند.»*تذکر آقا به ساز ناکوک یک نوازنده!صفارهرندی درباره دغدغاه های فرهنگی رهبر انقلاب خاطرنشان کرد: حضرت آقا شخصیتی هستند که فرهنگ را به خوبی میشناسند، یک مرتبه ایشان به یکی از هنرمندان که موسیقی مقامی و اینها کار میکرده گفتهاند که فکر میکنم ساز شما خوب کوک نیست. او میگوید نه آقا، سازم را تازه تنظیم کردهام. اما آقا میگویند خیر. این هنرمند بعد میبیند که بله تنظیم سازش به هم خورده و کوک نبوده است!*وزیر فرهنگ وقت،تهاجم فرهنگی را تمسخر کرد و تهاجم را اصطلاح نظامی دانستوزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: وقتی حضرت آقا اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 بحث تهاجم فرهنگی را مطرح کردند، عدهای که آن زمان مسئولیت داشتند، وزیر فرهنگ وقت بودند، با حالت تمسخر گفتند یعنی چه؟ تهاجم اصطلاح نظامی است به فرهنگ نمی خورد. در واقع خواستند فیلسوف مابانه حرف ایشان را خفیف کنند. مدتی گذشت و همین فردی که این حرف را زده بود، وقتی خودش در جایگاه مدیریتی کلانتری، در سمت مدیریت کشور قرار گرفت همین تعبیر را به کار برد.وی درباره نظر مخالفان نسبت به رهبری اظهار داشت: یکی از افراد منتسب به اپوزیسیون نظام که بعدها هم به زندان افتاده، گفته بود «ما با اصل ولایت فقیه مخالفیم، یعنی میگوییم نباید در این مملکت کشور بر مبنای چنین اصلی اداره شود و ما اصالتا قبول نداریم. ولی اگر یک زمانی قرار باشد ولایت فقیه در این مملکت پیاده شود، هیچ کس شایستهتر از آقایی که الان هست نیست.
امیر کویت :
اگر کشورهای اسلامی صرف نظر از مذهبشان حرف ایشان را گوش میکردند امروز باید اروپا وامریکا پیش پای مازانو میزدند
من در خلال صحبتهای ایشان متوجه شدم یک مسلمان واقعی یعنی چه
من باهمه سران دنیا ملاقات کرده ام صلابت وجذبه ومعنویت وسادگی ایشان امروز در کره زمین در هیچ حاکم ورهبری وجود ندارد .
ای کاش همه دوستان ما حرفهای ایشان را می فهمیدند وخارج از بغض به ان می اندیشیدند .
امروز به خودم بالیدم وقتی اعتماد به نفس وقدرت وشجاعت وصراحت ایشان درعین سادگی اشان رادیدم که مسلمانم
دو شنبه 12 خرداد 1393
شیخ صباح الاحمد الجابر الصباح امیر کویت
رهبرما به گفته ی بسیاری از دانشمندان وسران کشورها داناترین وسیاستمدارترین فرد در تاریخ است هدایت و رهبری ملتی بزرگ باسلایق و حذب های مختلف خود نشان از قدرتمندی وصبر رهبر عزیزمان است پس برای سلامتی رهبر عزیزمان صلوات
امام خمینی(ره):من مضطرب هستم تا برگردید!
امام خمینی(ره) خطاب به مقام معظم رهبری در زمان ریاست جمهوری ایشان: هر موقعیکه شما به سفر میروید، من مضطرب هستم تا برگردید. خیلی سفر نروید!
همچنین امام راحل در مورد امام خامنه ای می فرمودند: شما مانند خورشیدی هستید که نورافشانی می کنید.
آیتالله العظمی بهجت: ختم صلوات برای سلامتی آقا
فرزند آیتالله العظمی بهجت با اشاره به همزمانی روزهای پایانی عمر پدر بزرگوارشان با سفر رهبر انقلاب به استان کردستان، در بیان حالت روحی ایشان، به حساسیت این مرجع تقلید نسبت به سلامت رهبری اشاره میکند و میگوید: این موضوع سبب شد تا معظمله برای سلامتی رهبر انقلاب چندین ختم ویژه صلوات و ذکر را گرفتند و مداومت بر این ختمها که برای سلامتی رهبر انقلاب بوده است تا آخرین ساعت عمر حضرت آیتالله بهجت ادامه داشته است. برخی نیز از پیشبینی رهبری آقا چند سال پیش از رهبری توسط ایشان خبر دادهاند.
آیت الله حسن زاده آملی: گوششان به دهان حضرت حجت(عج) است
علامه عظیمالشأن حضرت آیتالله حسنزاده آملی، جلوی حضرت آقا دو زانو نشسته و ایشان را مولا خطاب میکنند. حضرت آقا ناراحت شده و به علامه میفرمایند این کار را نکنید. علامه حسنزاده میفرمایند: اگر یک مکروه از شما سراغ داشتم این کار را نمیکردم.
ایشان در جای دیگر فرمودهاند: گوشتان به دهان رهبر باشد. چون ایشان گوششان به دهان حجتبنالحسن(عج)است. این جملات وقتی بیشتر معنا پیدا میکند که بدانیم صاحب تفسیر المیزان، علامه عارف آیتالله طباطبایی(ره) درباره شاگردش علامه حسنزاده فرمودهاند:
حسنزاده را کسی نشناخت جز امام زمان (عج).
حجت الاسلام فاطمی نیا: این مرد بزرگ عزّ اسلام است
این مرد بزرگ عز اسلام است و هرکس با این مرد بزرگ با مقام معظم رهبری مخالفت کند خدا ازش نمی گذرد، اگر یقین نداشتم نمی گفتم خدایا تو شاهدی که چیزی می دونم و می گم جوانی باشد، پیری باشد، هرکس باشد با یک مشت افکار پوسیده و پاشیده که از صاحبان هواهای فاسد نفسانی گاهی عرضه می شود. توجه فرمودی؟
اگر کسی گوش به حرف کسی بده و خدای ناکرده بر این بر بیاد که
با این مرد بزرگ که امروز آبروی اسلام است، عز اسلام است. این فرزند حضرت زهرا، امروز این میراث پرچم دار اسلام است، امروز این میراث مشعل دار ام القری است. رهبر ما این مرد بزرگه هرکس با او مخالفت کنه با اسلام مخالفت کرده و هرکس با شئونات اسلام مخالفت کند خدا او را نمی بخشد حواستون باشه.
آیت الله العظمی بهاءالدینی : خورشید اینجا تابید و رفت!
روزی بعد از ملاقات حضرت آقا با آیتالله بهاءالدینی از ایشان میپرسند
که آیا دیروز مقام معظم رهبری به اینجا آمده بود؟ ایشان در جواب
میفرمایند: بله چند دقیقه خورشید اینجا تابید و رفت، او چون خورشید دارای خیر و برکات است.
یکی از روزها که حضرت آقا تشریف برده بودند به جمکران، حدود ساعت دو شب به حضرت آیتالله العظمی بهاءالدینی خبر میدهند که آقا صبح بعد از نماز میخواهند تشریف بیاورند منزل شما. تیم حفاظت ساعت چهار صبح برای آماده کردن شرایط به منزل ایشان میروند که متوجه میشوند آقای بهاءالدینی، پیرمرد نود ساله جلوی در خانه ایستادهاند. میگویند: آقا چرا با این کهولت سن اینجا تشریف دارید؟ ایشان میفرمایند: برای دیدن رهبر بزرگ انقلاب، من از همان ساعتی که شما زنگ زدید آمدهام استقبال.
آیت الله طالقانی: امید آینده اسلام
مرحوم آیتالله طالقانی تصریح میفرمودند: آقای خامنهای امید آینده
اسلام است. آیتالله العظمی میلانی در سنین جوانی ایشان را مجتهد خطاب میکند.
گفتگوی خواندنی با برادر آقا مجتبی تهرانی
ما اکنون زیر آسمان نداریم انسانی را که مثل آقا در مسائل سیاسی به صورت ریز، این مطالعات و این نظرات تصدیقی اعم از اثباتی و نفیای را داشته باشد. این مقدار توفیق را که خدای متعال به ایشان داده به خاطر این است که شایستگیاش را داشته است.
به گزارش فرهنگ نیوز، آیتالله حاجآقا مرتضی تهرانی در گفتوگوی تفصیلی با مجله پاسدار اسلام به بررسی منزلت معنوی و علمی رهبر معظم انقلاب اسلامی پرداختند.مشروح این گفتگو به شرح زیر است.عالم عامل و عارف واصل، حضرت آیتاللهالعظمی حاج شیخ مرتضی تهرانی همراه با برادر کوچکترشان، مرحوم آیتالله حاجآقا مجتبی تهرانی ازجمله برجستهترین و قدیمیترین شاگردان حضرت امام خمینی به شمار میآیند. ایشان دوران کودکی و نوجوانی را در دامان و مکتب پدر بزرگوارشان، مرحوم آیتالله میرزا عبدالعلی تهرانی تربیت یافتند. پدری که از اخیار روزگار خود و تربیتشده بزرگانی همچون مرحوم آیتالله سید علی قاضی(ره) بود.آیتالله حاجآقا مرتضی تهرانی دوره سطح علوم حوزوی را در نوجوانی گذرانید و در سن 18 سالگی با مهاجرت به قم در زمره جوانترین شاگردان درس خارج مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی و حضرت امام خمینی قرار گرفت. هنگام عزیمت ایشان به قم، باوجودآنکه پدر بزرگوارشان با عموم مراجع وقت، مراوده داشتند، اما به مرتضایش، پیوند خاص با حاجآقا روحالله را توصیه کرد.حاج آقا مرتضی در طول سالیان اقامت در قم همپای دوست صمیمیاش مرحوم حاجآقا مصطفی خمینی از مائده حکمت، معرفت و اخلاق امام خمینی بهره مستوفی میگیرد. اما انس و محبت متقابل بین حاج آقا مرتضی و حضرت امام خمینی فراتر از استاد و شاگردی بود. تا آنجا که حتی در برخی تابستانها که امام در روستای امامزاده قاسم تهران مستقر میشدند، حاجآقا مرتضی از بیشترین انس و مجالست با مراد محبوب خود برخوردار بود و گاهی با اشاره امام بهطور شبانهروز در محضر معظم له ماندگار میشد.عشق و علاقه به امام، حاجآقا مرتضی را در نیمه دوم دهه 40 نیز به نجف اشرف کشاند و در همان فرصت راقم این سطور توفیق یافت تا 47 سال پیش بهطور خصوصی بخشی از کفایهالاصول را در محضر ایشان به شاگردی بنشیند.
بِسمِاللّه الرَّحمنِ الرَّحیم. اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمین. وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحمَّدٍ وَ آلهِ الطّاهِرین و لَعنةُ اللهِ عَلَی أعدائِهِم أجمَعین. با آن که ضربان قلبم چهل تا چهل وپنج در دقیقه است اما صحبت درباره موضوع مورد نظرم را لازم میدانم بنده این طور فکر کردهام که ابتدا اشارهای داشته باشم به ذاتیات آیهالله خامنهای «سلامالله علیه» که تقریباً از پانزده شانزده سالگیِ ایشان اطلاعِ نزدیک دارم و تصورم بر این است که ایشان اگر ازاین صحبت مطلع شوند یکی دو نکته را تعجب خواهند کرد که بر حسب ظاهر جز خودشان اطلاع نداشتهاند و این در حافظه و اطلاعات من هست.و بعد وارد تصمیمهای ایشان میشوم و مأخذ حرکت ایشان را هم عرض میکنم که کدام یک از این ذاتیات است و بعد هم اشارهای میکنم به آنچه که به عنوان نقیصه در جامعه دیده میشود و این را با استدلالی که در ذهنم هست بیان خواهم کرد.البته این نقیصهای که در جامعه وجود دارد منحصر به زمان ایشان نیست و از زمان امیرالمؤمنین«صلواتالله علیه» و بلکه از زمان رسول اکرم «صلواتالله علیه» بوده است و در زمان ما هم بوده و مواردش هم در ذهنم هست که اشاره میکنم . یعنی فاعل در فاعلیت خودش تام است، ولی قابل در قابلیت خودش تمامیت ندارد و قهراً این نقایص به چشم میخورند و کسانی که قدرت تحلیل مسئله را آن طوری که صحیح است، ندارند، به اشتباه در نسبت مبتلا میشوند.بنده در حدود 62- 63 سال پیش به تبعیت از مرحوم والدم «رضوان الله تعالی علیه» از تهران به مشهد مقدس هجرت کردم. آن زمان در مدرسه مروی تهران حجره داشتم و در سطح مشغول تحصیل سطح بودم.در مشهد یکی از علما و مدرسین رسمی بود که شنیدم در لمعه خیلی مسلط است. مرحوم حاج سید احمد مدرس یزدی. فرزندی هم داشت به نام آقا سید جلال که بعد از پدر بزرگوارش مرد فاضلی شد و در مشهد مدرس بود که هر دو را بزرگان میشناختند. من اخوی بزرگ آقا را در درس آقای مدرس یزدی دیدم. تقریباً مشخص بود که بنده در معیت مرحوم حاجآقا از تهران آمدهام و از طلبههای مشهد نیستم. ایشان اظهار لطف کردند و چیزی نگذشت که انس ما بیشتر شد. گاهی اوقات پنجشنبهها ایشان به منزل ما تشریف میآوردند که در اواسط بازار سرشور مشهد، کوچهای بود به نام کوچه بانک شاهی. در آنجا بودیم.آقا هم به اتفاق اخوی بزرگشان آقای سید محمد یک پنجشنبه به منزل ما تشریف آوردند. آن موقع حدود شانزده سال داشتند. در همان جلسه اول توجهم به ایشان جلب شد. علتش هم این بود که شواهدی را در چهره مبارک ایشان دیدم. ایشان از نظر بیت هم متعلق به یک بیت باتقوا بود، بهگونهای که من هر وقت میخواستم نماز ظهر و عصر را به جماعت بخوانم، به مسجد گوهرشاد نمیرفتم؛ بلکه نماز مرحوم آسید جواد خامنهای، ابوی بزرگوار ایشان میرفتم. در بازار سرشور، مسجد آذربایجانیها. ایشان مرد بزرگواری بود و در منزل لمعه تدریس میکرد.بنده لمعه را در تهران خوانده بودم، ولی درس مرحوم آسید احمد مدرس یزدی بسیار پخته بود و ایشان کمال تسلط را به فروع مسئله داشت و لذا به این درس رفتم. در تهران رسائل را هم خوانده بودم. یک مقدار از مکاسب مانده بود که درس مرحوم آمیرزا هاشم قزوینی رفتم و شش ماه هم بیشتر مشهد نبودم و بعد به قم آمدم.. ایشان هم بعد به قم مشرف شدند و خدمتشان ارادت داشتیم و زیارتشان میکردیم. خدای متعال این بزرگوار را در حوزه درس مرحوم آیتالله حاج شیخ مرتضی حائری سوق داد.هرچند من از اول هم کم معاشرت میکردم و در سیزده سالی که در قم بودم، معاشرتم عمدتاً با مرحوم حاج آقا مصطفی [خمینی] بود اما سیادت، تقوا وپاکیزگی ایشان را هم شاهد بودم. بنده ایشان را از آن زمان صاحب ذاتیات مثبت یافتم. مسئله دیگری که عرض کردم شاید ایشان اطلاع ندارند که من در جریان هستم، خوابی بود که ایشان در مشهد دیدند و این خواب را به کسی که معروف بود خوب تعبیر میکند، عرضه کردند و جوابی که آن شخص داد ـ خدا رحمتش کند. آدم خوبی بود و در تهران هم به منزل ما هم میآمد ـ یک تعبیر اجمالی بود و به آقا عرض کرد که این رؤیای صادقه است و نشان میدهد آینده فوق العاده دارید. آن روزها مرجع داشتیم، ولی به نظر معبّر نیامده بود که بالاتر از مرجعیت هم هست.پیدا بود که رؤیای صادقه است. ایشان خواب را گرفتند و اجمالاً کشف کردند که یکی از مقدرات حقتعالی این است که مسیر ایشان در زندگی یک مسیر استثنایی و غیرمشابه با دیگران شود.یکی از ذاتیات ایشان که اشاره میکنم، بلندهمتی ایشان است. یعنی آن قدر این روح پاکیزه و لطیف و بزرگ است که وقتی ایشان این تعبیر را شنید، از آن موقع تدریجاً خودش را برای فعلیت این منزلت آماده کرد و از این حرکت اختصاصی و استثنایی هم هیچ غفلت نورزید.خصیصه دیگر ایشان این بود که نسبت به والدین تأدب، تواضع، فروتنی و اطاعت بسیار زیادی داشتند. خیلی زیاد که از عرفیت خارج است، بهخصوص نسبت به پدر بزرگوارشان. عجیب بود. آنها هم حتماً اثر وضعی دارد و پیدا بود که حق تعالی تعبیر همان خواب را برای ایشان تقدیر کرده است و باید منتظر باشیم که خدا ایشان را به آن منزلت برساند.ایشان قم هم که مشرف شد، ازجمله درس مرحوم آقای حائری که میرفتند، کمال دقت را داشتند و کار میکردند و دریافتی ایشان از درس خارج، بهخصوص درس خارج مرحوم آقای حائری که خارج دقیقی بود و خارج مکاسب بود، اگر کسی مانند آقا «سلامالله علیه» شش ماه درس ایشان میرفت، کافی بود که روش استنباط و تلاش و کار و کوشش در فقه و مبادی فقه را کاملاً بیاموزد. من معتقدم که اینگونه است و شاید سایر ارادتمندان ایشان اطلاع نداشته باشند و خود ایشان هم شاید اطلاع نداشته باشند که خدا این دریافت را به من لطف کرده است.آنچه که من در ایشان ادراک کردم، تصمیم و همت ایشان بود که بر حسب فضایل انسانی، ایشان دو کار را شروع کردند. یکی زحمت کشیدن در فقه و اصول، و دیگری زحمت کشیدن برای تهذیب نفس و ایجاد اخلاص در اعمالشان. در این دو مسیر تا الان متحرک بودهاند. چرا میگویم تا الان؟ برای اینکه بنده فرمایشات ایشان را مرتب گوش میکنم. هر وقت به هر مناسبتی ایشان صحبت میکنند، من گوش میکنم. ایشان وقتی نماز مغرب را شروع میکنند، نگاه میکنم و میبینم روز به روز غلظت اخلاص ایشان در باطنشان بیشتر میشود.در مراجع قطعاً چنین فردی با این جامعیت نداریم. یعنی وقتی به سراغ مسائل سیاسی میروند و مطالعه و جمعآوری و مقایسه میکنند، یک نفر غیر از ایشان نیست. در مسائل فقهی که وارد میشوند و جواب میدهند، کاملاً پیداست که سراپا اخلاص و تقواست. آن قدر احتیاط میکنند که یک سر سوزن بر خلاف تقوا و احتیاط حرکت نکرده باشند. این را من تا الان لمس کردهام و معتقدم دیگران به این صورت به ایشان نگاه نمیکنند.در این جامعیتی که خدا این بزرگوار را رشد داده است، هیچ در بین علمای شیعه واسلام نداریم.کسانی که به نظر بنده خیلی جالب و استثنایی میآمدند، مرحوم آقا موسی[صدر] بود، مرحوم آقای بهشتی بود و مرحوم آسید محمدباقر صدر بود. اینها را از نزدیک دیده بودم. مرحوم آقای بهشتی با من مأنوس بود، ولی هیچکدام در ذاتیات به این بزرگوار نمیرسند و نرسیدند.من اینجور فکر میکنم که حقتعالی اراده فرموده است که وجود ایشان را از دیگران متمایز کند و با این همت عالی در این مسیر قرار بگیرد.امام «رضوانالله تعالی علیه» راست میگفت. همت ایشان عالی و غیرعادی بود. قبل از انقلاب بنده پای منبر امام نشسته بودم که فرمود: «والله من به عمرم نترسیدهام.» این از روحی عادی نیست. از روحی است که بهقدری عظمت دارد که دیگر موجودات مادی را کوچکتر و ضعیفتر از خودش میداند.این بزرگوار هم خدای متعال اراده فرموده است که مسئولیت سنگینی را به ایشان عطا کند که عطا کرده است. با ظرفیتِ فوق ادراک اشخاص عادی. این ذاتیات ایشان است. و ایشان کار کرد و من اطلاع داشتم که در فقه و اصول و رجال و لغت و... کار میکرد. و در کنار همه اینها کار روحی میکرد. حتماً الان هم دارد. من حتی چند شب پیش آثار حرکت در تهذیب نفس و تشدید اخلاص را وقتی ایشان داشت نماز میخواند در ایشان دیدم.می پرسید : چگونه دیدی ؟ با همین چشم ؟ میگویم خیر، با آن چشم دیگری که خدا به من عطا کرده است و یقین دارم. لاالهالاالله. شب و روزی نیست که من از ایشان 20 مرتبه یاد و برای ایشان دعا نکنم و به خدای متعال التماس نکنم که خدایا! این نعمت را برای شیعه مستدام بدار. معتقدم شکر و سپاسگزاری این نعمت الهی را شیعه اعم از علما و غیرعلما بهجا نیاوردهاند، چون درک نکردهاند، ولی خدای متعالی چنانچه بخواهد با عمل من و امثال من نعمت را بگیرد که دیگر چیزی برای ما باقی نمیماند.ایشان در مقطعی که خودشان مستقیماً این مسئولیت الهی را به عهده داشتند، کارهای بزرگی انجام دادند، آن قدر بزرگ که نمیشود حجم آن را تعیین کرد.اگر خدای متعال این بزرگوار را در این سمت قرار نداده بود، هیچ یک از علما تا سالهای طولانی هم این همت و اراده را نداشت که آنچه را من خیال هم نمیکردم که در عمرم آن ابعاد معنوی، الهی، شرعی و انسانی را ببینم شاهد باشیم.این عرایض من به بحث سوم منتهی میشود که باید برای مردم حل شود. مردمی که دین و شعور و ایمان دارند و تاریخ میدانند. در زمان ایشان وقتی کمبودهایی را احساس میکنیم، باید بفهمیم آنها را به چه کسانی باید نسبت بدهیم. عین این کمبودها در زمان امیرالمؤمنین «صلواتالله علیه» هم بود. آیا میتوانیم نتیجه بگیریم که حضرت -نعوذ بالله- تقصیر کرده است؟ نمیتوانیم. حضرت در فاعلیت، عصمت، علم و قدرت خودش بینظیر بوده و انسان عادی نبوده است، پس چرا تا وقتی که ایشان زنده بود شریح را نتوانست از کوفه بیرون کند؟ این شریح بود که در قضیه کربلا فتوا داد. نبود؟این را به چه کسی نسبت بدهیم؟ اصلاً ربطی به حجت الهی اعم از معصوم و غیر معصوم ندارد. غیر از کمال فاعلیت فاعل، قابلیت قابل هم باید به کمال برسد. که نرسیده بود. الان علت غیبت چیست؟ نعوذ بالله نقصی در وجود مقدس حضرت بقیهالله «ارواحنا له الفداه» هست؟ ایشان همین طوری نمیدانند دلیلش چیست و منتظر ماندهاند که خدای متعال اراده بفرماید؟ این حرف غلط است. جامعه هنوز قابلیت ندارد.مطلبی را عرض کنم که قصه است، ولی حکمت دارد. فردی نقل میکرد شب خواب دیدم حضرت تشریف آوردند و فرمودند: «خیلی منتظر ما بودی؟» عرض کردم: «بله.» فرمودند: «من آمدم و حکمم را بگویم. این زن تو با اینکه پنج بچه از او داری زن تو نیست. تمام این بچهها ولد شبهه هستند. پولهایی که به دست آوردهای شرعاً مال تو نشدهاند. کارهایی که کردهای صحیح نبودهاند.» و حضرت یکی یکی موجودیت مادی این مرد را زیر سئوال برد. در این قصه نقل میکنند این شخصی که در این قصه این قدر منتظر قدوم ایشان بود، دید هیچ راهی ندارد، الا اینکه دستش را روی گوشهایش بگذارد و چند بار فریاد بزند: «آی دزد!» جوری فریاد زد که خودش از خواب بیدار شد.مرحوم حاج شیخ محمدتقی آملی مدتی شاگردی مرحوم آقای قاضی را کرده بود، از اصحاب نجف و علمایی است که هم خود و هم پسرش درس مرحوم میرزای نائینی میرفتند.ایشان هم غیر از فقه و اصول چیزهایی داشت که از طریق مرحوم آقای قاضی«رضوانالله تعالی علیه» به دست آورده بود، یعنی چون لیاقت داشت، خدای متعال به ایشان عنایت کرده بود. از ایشان نقل شد که فرموده بود خیلی نسبت به زیارت حضرت بقیهالله «ارواحنا له الفداه» مشتاق بودم و دائماً در خواب و بیداری از خدای متعال میخواستم. یک شب خواب دیدم که به من گفتند آن نور را از دور میبینی؟ حضرت دارند به آنجا تشریف میآورند. میگوید که من آن قدر نگاه کردم تا آنجا که شبح یک اندام را در نور دیدم، ولی چهرهشان را ندیدم. آن قدر به من فشار آمد که لرزه در بدنم افتاد. بیدار شدم و دیدم خیس عرق هستم و متوجه شدم من توان زیارت ایشان را ندارم. عوام آن طور که باید از مقام امامت و ولایت آگاهی ندارند. این آقای بزرگوار «سلام الله علیه» از طرف حق تعالی مأمور است که این مردمی که انتظار مصلح را میکشند، ببینند که با کوچکش چگونه برخورد میکنند. مثل حضرت مسلمی که حضرت سیدالشهدا«صلواتالله علیه» از مکه به کوفه فرستاد. حضرت مسلم که معصوم نبود. فاصله بین مقام عصمت و غیرعصمت خیلی زیاد است. بر حسب نوشتهها امام فرمود که اگر زمینه را مساعد دیدی، برای من نامه بنویس میآیم. حضرت مسلم«سلامالله علیه» همین کار را انجام داد و آن شد که همه بارها شنیدهایم.انسان باید خیلی مواظب خودش باشد که فریب شیطان را نخورد. بنده یکی از کارهایی که بر دوش خودم میبینم، این است که با کسانی که در شک و شبهه هستند و پایشان میلنگد یک جلسه و چند جلسه بنشینم و آنها را روشن کنم که در تکلیف شرعی استقرار پیدا کنند. هر کسی این حوصله را ندارد ولی من برای افراد زیادی این کار را کردهام.آثاری که به عنوان برکات الهیه از آقا به جا مانده، خیلی بیش از زمان امام خمینی است. نه اینکه امام نمیتوانستند. خدای متعال از آن بزرگوار آنچه خواسته ایشان عمل کرده، از این بزرگوار هم آنچه خواسته دارند عمل میکنند. ما الان زیر آسمان نداریم انسانی را که مثل آقا در مسائل سیاسی به صورت ریز، این مطالعات و این نظرات تصدیقی اعم از اثباتی و نفی را داشته باشد. این مقدار توفیق را که خدای متعال به ایشان داده به خاطر این است که شایستگی اش را داشته است. هر کسی که دلش بخواهد که به این نمیرسد.آنچه که بنده در این عرایضم به عنوان محور دارم، مسئله اخلاص است. ایشان مرتب دارد زحمت میکشد که این اخلاص را بیشتر، پررنگتر، لطیفتر و حساستر کند. اگر شما بگویید فقط دارم حرفش را میزنم، عرض میکنم من همه بحث اخلاص «محجه البیضا»ی مرحوم فیض کاشانی را در کنار همه بحثهای اخلاص مطالعه کردهام وبه طور خصوصی برای60 ، 70فارغ التحصیل خارج یک سال تمام بحث اخلاص را تدریس کردهام.آن مقداری که شریعت، برای تبعیت از شخص شرط دانسته است، خدا بیش از آن به این بزرگوار عطا کرده است. فقه، اصول و سایر علومی که به آن ارتباط و بستگی دارد. آگاهیهای جنبیای که خدای متعال به ایشان داده است، بنده گمان ندارم که تا کنون کسی این مقدار آگاهیهای ریز داشته باشد، بهخصوص در دشمنشناسی. بنده 50 سال پیش، خیلی قبل از انقلاب بعد از فوت مرحوم حاجآقای والد دوازده شب محرم در منزل ایشان منبر میرفتم. یکی از حرفهایی که زدم این بود که همان گونه که انسان باید دوستشناس باشد و بعد ارتباط برقرار کند، باید دشمنشناس هم باشد. بعد تصریح میکردم که بهخصوص مراجع و علما باید اینگونه باشند و بدانند کجا چه مقدار باید فاصله بگیرند، چه مقدار بایستی صلابت به خرج بدهند و خودشان را به دشمن نزدیک نکنند.این جمله دربستهای است که به نظر من خیلی عمق دارد و خدا به این بزرگوار این نعمت – شناخت دشمن– را عطا کرده است. کسانی که خیال میکنند ایشان دارد تند میرود اشتباه میکنند. خدا این شناخت را به ایشان عطا کرده است و دارد جلوی پای خودش و جلوی پای ملت، چاهها و چالهها را میبیند.به فرمایشهای امیرالمؤمنین «صلواتالله علیه» به زبیر بعد از اینکه جدا شد، دقت بفرمایید. اینها در کلمات امیرالمؤمنین «صلواتالله علیه» هست.این عالم بزرگوار را اگرچه میگوییم در مقام عصمت نیست، اما وقتی مؤید عندالله شد و آثار و علائم تأیید الهی را در ایشان دیدیم، آن هم نه یکی، نه دو تا، نه صد تا، میدانیم که آنقدر لطف خدای متعال شامل حال ایشان هست وظیفه ما این است که قدردان ایشان باشیم.وظیفه بنده این است که آنهایی را که در شبهه هستند و میخواهند احتیاط کنند، روشن کنم و به آنان بفهمانم در این جا احتیاط معنی ندارد. این شبهه واحتیاط را شیطان در کله شما کرده است.مهمترین وجهه همت بزرگ ایشان که فوق متعارف و فوق بیان است، توجه و باور و آماده کردن خود و روح خود برای آن منزلت است. در این صورت است که انسان دیگر خستگی را نمیفهمد.گاهی شایع میکنند که ایشان بیمار شده است، یا شیطنت های دیگر، اما ایشان کسی نیست که با این چیزها نقصان و ضعفی در او به وجود بیاید. تا نفس داشته باشد کار میکند. علتش هم آن دید و رؤیتی است که از واقعه دارد و برحسب آن واقعه حرکت میکند. ما هم باید قدرش را بدانیم.باقی میماند مسئله سوم که مسئله خلاءهایی است که به نظرمان میآید. عرض میکنیم در زمان امیرالمؤمنین «صلواتالله علیه» مشابه اینها بوده است. در زمان امام «رضوانالله تعالی علیه» این مسائل بوده است. هنوز گاهی رسانهها فرمایشات امام را که پخش میکنند، ایشان میفرمایند سال گذشته این جور گفتم، اسفاً عمل نشده است. اسفاً یعنی با تأسف انجام نشده. اگر انجام شده بود که ایشان میفرمود بحمدالله. نمیفرمود اسفاً. آقا از امیرالمؤمنین«صلواتالله علیه»، جد مطهرش که بالاتر نیست. پایینتر هم هست. در عین حال تا آنجایی که قدرت عقلی دارد، ایشان دارد عمل میکند. آمادگی در قابل به صورت کامل وجود ندارد. ایشان دارد کار خودش را میکند، کسر هم نمیگذارد تا آن وقتی که انشاءالله خدای متعال اراده بفرماید و حضرت بقیهالله «ارواحنا له الفداه» ظهور کنند یا برنامههایی که ایشان تنظیم کردهاند قابلیت اجرا پیدا کند. خدا را شاکرم قدری موفق شدم در باره این موضوع صحبت کنم، بنده در حق ایشان مبالغه نکردم. عین اعتقاد قطعی من است. ایشان همه شرایط شرعی را دارد و خصوصیاتی که ایشان دارد، در عالم بینظیر و این نعمت بزرگی است که خدای متعال نه فقط به همه مسلمانها و شیعیان بلکه به همه انسانها عطا کرده است. من آن وقتی که کسی در این مسیر نمیآمد کار خودم را کردم و خودم را به خطر انداختم. حالا که الحمدلله نظام روی روال خودش هست و خدا دارد این نظام را پیش میبرد. این پیشرفتها الهی هستند و عادی نیستند. آنچه این ملت را پیش برده اعتقاد و ایمانش بوده است به اضافه رهبر شایسته الهی. بدون رهبر نمیشود. امکان ندارد. یک کشور 100 سال هم دائماً کشته بدهد، بیرهبر موفق نمیشود. در تاریخ دیدهایم. الجزایر 25 سال کشته داد. رئیسجمهور روی کار آمد، حداکثر چهار سال توانست رئیسجمهور مستقل داشته باشد. بعد از آن تمام شد. چرا؟ چون رهبر نداشت. این باور قطعی من است. و همواره در انتظار قسمتهای آخر رؤیا هستم که فعلیت یابد.*خود آن رؤیا را نفرمودید.نه، نمیشود گفت. اما خوابی را مربوط به امام «رضوانالله تعالی علیه» نقل میکنم. خواب آقا را شاید راضی نباشند، لذا نمیگویم، اما امام چون مرحوم شدهاند عرض میکنم. بزرگواری نزدیک به 80 سال سن داشت، در منزل یکی از منسوبین ما که خوزستانی بود، حضور داشت. روز چهل و یکم [رحلت] مرحوم آیتالله بروجردی بود. وارد شدم که آن منسوبمان را ببینم و بعد هم به قم مشرف شوم. صاحبخانه بنده را معرفی کرد که پسر فلانی و شاگرد فلانی است. این اولاد پیغمبر که از شاگردان مرحوم آیتالله حائری بود گفت من 30، 35 سال پیش خوابی دیدم. آن زمان این آقا-امام- در حوزه آیتالله حائری که میآمد، از نظر من خیلی تلخ و نچسب بود. میگفت میدانستیم فاضل است، ولی جوری بود که با او ارتباط برقرار نکردم. در همان ایام یک شب خواب دیدم که بیابانی است و جمعیت کثیری، مثلاً یک میلیون نفر دایرهوار ایستادهاند و در مرکز این دایره هم کارهایی انجام میشود که من از دور نمیبینم. جمعیت را شکافتم و تا مرکز دایره پیش رفتم. در مراکز دایره دیدم به اندازه ده دوازده متر جا هست. در یک طرف رسول اکرم«ص» تشریف دارند و شمشیری در دستشان است. مقابل ایشان هم محمدرضا پهلوی ایستاده است. حضرت رسول«ص» چند بار فرمودند آیا کسی هست که بیاید و این شمشیر را از من بگیرد و حد خدا را بر این مجرم جاری کند؟ هیچ کسی نیامد. این کسی که داشت این حرف را میزد، خودش با امام «رحمه الله علیه» موافق نبود و با تعبیر تلخ و نچسب از ایشان یاد کرد. گفت حضرت دو سه مرتبه فرمودند و کسی نیامد. یک وقت دیدم جمعیت دارد شکافته میشود و کسی دارد جلو میآید. از دور نمیدیدم. نزدیک که آمد متوجه شدم حاجآقا روحالله است.جلو آمد و به حضرت سلام و عرض کرد: «یا رسولالله! من آماده هستم.» بعد هم شمشیر را گرفت. گفت حاج آقا روح الله شمشیر را بلند کرد و با یک ضربت سر شاه را پراند، اما تن بیسر جلو آمد و یقه ضارب را گرفت و مقداری با هم دست به یقه بودند تا سرانجام حاجآقا روحالله که دید این تن بی سر نمیافتد، لذا دست راستش را انداخت و امحا و احشای او را بیرون کشید. از خواب بیدار شدم.اطلاعیهها، بیانیهها و مطالبی که امام مینوشت با دست راست بود و به وسیله آنها امحا و احشای شاه را از داخل این مملکت بیرون کشید. این را چون امام مرحوم شدهاند عرض کردم. انشاءالله خدای متعال 120 سال و هر چه بیشتر به این بزرگوار عمر با برکت عطا بفرماید. هر چقدر خدا به ایشان عمر طولانی عطا فرماید، باز عرض میکنیم که خدایا! کم است. یا ما را ببر یا جامعه را خالی از ایشان نبینیم. و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.