چليپا چيست؟
تبهای اولیه
صليب يا چليپا كه در اصل واژهاي آرامي است، يكي از مقدسترين نمادهاي كيش مسيحيت است، به شكل دو خط متقاطع و معمولا عمود بر هم و نيز وسيلهاي كمابيش به همين شكل كه سابقا براي شكنجه و اعدام مجرمين به كار ميرفت. صليب در كشورهاي مسيحي زينتبخش كليسا و ديرهاست و كشيشان در تعليمات خود هنگام نيايش آن را سرچشمه لايزال و نيروي سعادتبخش اين جهان ميدانند. به ادعاي ارباب كليساها، صليب از روزگاران كهن و براي نخستين بار با قرباني شدن مسيح به خاطر بخشوده شدن گناهان مردم مظهر مسيحيت شده است. از سدهها پيش، چليپا (صليب) «پرچم مقدس» كليسا بوده و مسيحيان به هنگام غسل تعميد آن را به گردن ميآويختند. در حقيقت صليب پيشينهاي بسيار كهنتر از مسيحيت دارد و به دورههاي زندگي انسان مربوط ميشود. مطالعات باستانشناسي اين حقيقت را اثبات ميكند كه در جوامع ابتدايي، مردم به چليپا چون مظهر آتش احترام ميگذاشتند و علت آن هم اين بود كه دو چوب را كه روي هم ميگذاشتند و ميساييدند و با آن آتش ميافروختند، شكل صليب داشت. تصوير دايرهاي خورشيد كه پايانبخش شب و نويددهنده روز بود و همچون آتش روشنيبخش با صورت صليب شبيه بود، انسان ابتدايي كه در پرتو تجربه خويش آتش را بازدارنده قهر طبيعت و نگاهدارنده او در برابر جانوران وحشي ميديد، نشان آن را نيز داراي نيروي مافوق طبيعي و معجزهآسا تصور ميكرد و بتدريج نماد صليب به مظهر جادو و جلوه خدايي مبدل شد. انسان ابتدايي براي حفظ جان خود در برابر ارواح خبيثه اين نشان را روي ظروف، جامه و تزيينات زندگي خويش نقش ميكرد. از اين رو ظروفي مربوط به دوران مفرغ (3000 سال پ.م) به دست آمده كه روي آن نقش صليب ديده ميشود. در كشفيات باستانشناسي همچنين از سرزمين بينالنهرين تصوير «شمشي ادد» شاه آشور (824 ـ 812 پ.م) پيدا شده كه بر سينهاش چليپايي مانند صليبي كه مسيحيان آن را مظهر مسيح ميدانند، آويزان است. قرنها پيش بوداييان در سرزمين هند صليب را گرامي ميداشتند. اما به هر حال عامل عمدهاي كه سبب شهرت صليب شد، مصلوب كردن عيسي مسيح بود. در قرن دوم ميلادي صليب نماد ايمان مسيحي و در قرن چهارم ميلادي به موجب منشور ميلان (به موجب اين فرمان كنستانتين امپراتور روم دين مسيحيت را در سراسر روم به مشروعيت شناخت) «صليب واقعياي» كه عيسي بر آن مصلوب شده بود، عنوان نماد پيروزي مسيحيت را يافت.ابوريحان بيروني در آثارالباقيه در اين مورد ميگويد كه روز هفتم ايار عيد پيدايش صليب است كه در آسمان به ظهور رسيد. عدهاي از مسيحيان گويند كه در عهد كنستانتين كه مظفر و فاتح لقب دارد، در آسمان چيزي مانند صليب از انار يا نور پيدا شده بود. به كنستانتين گفتند كه آن را علامت پرچم خود گرداند تا در جنگها پيروز شود و او نيز چنين كرد و بر سلاطين ديگر غالب شد و به اين جهت كيش مسيحيت را پذيرفت و مادر خود «هيلانه» را به بيتالمقدس براي يافتن چوب صليب فرستاد، و او سه صليب آورد كه با آزمايشي كه كردند، به دليل اين كه يكي از آنها مردهاي را زنده كرد، صليب واقعي تشخيص داده شد. عدهاي ديگر گويند: چون عيسي را به دار آويختند، صليبي كه به شكل دلفين است و اعراب آن را قعود گويند، اين شكل جلو محل دار به ظهور رسيد كه به ويژه قول نخستين رابطه صليب را با آتش معين ميكند. بعدها صليب نشان شركتكنندگان در جنگهاي صليبي قرنهاي 11، 12 و 13 بود.صليب با هالهاي از مفاهيم مسيحي آن در ادب فارسي شهرت دارد. فردوسي ميگويد:بزد كوس و آورد بيرون صليب / صليبي بزرگ و سپاهي مهيب علاوه بر اين صليب در فرهنگهاي فارسي به معاني زير نيز به كار رفته است:داغي مر اشتران را بر شكل چليپا و چهار ستاره و صورت يازدهم از صور 19گانه شمالي فلكي كه آن را دُلفين نيز نامند و شكلي كه از تقاطع خط محور و خط استوا در فلك پديد آمد و آن را صليب افلاك و صليب اكبر نيز گويند.