پیامبر (ص) چگونه تشهد و سلام می دادند؟

تب‌های اولیه

33 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پیامبر (ص) چگونه تشهد و سلام می دادند؟

با سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان :Gol:

سؤالی به ذهنم رسید، بعد از جستجو به این پست رسیدم (با عرض تشکر خدمت رضای گرامی):

http://www.askdin.com/showpost.php?p=18485&postcount=12

ولی پاسخ سؤالم را کامل نگرفتم. می خواهم بدانم آیا پیامبر در تشهد و سلام، خطاب به خودش صحبت می کرد یا خطاب به غیر. یعنی مثلاً می فرمود: سلام بر تو نبی، یا می فرمود: سلام بر من نبی... یا می فرمود: شهادت می دهم که محمد عبد و بنده خداست، یا می فرمود: شهادت می دهم که من عبد و بنده خدا هستم؟

با تشکر فراوان
یا حق

با سلام خدمت شما دوستان خوبم :

شكل نماز خواندن به همان نحوه‏اي است كه پيامبر (ص) نماز خوانده و از ايشان نقل شده است: "صلّوا كما رأيتموني أصلّي؛ همان طور كه نماز مي‏خوانم، شما هم بخوانيد". طريقه خواندن نماز به طور متفق بين شيعه و سني گذشته از برخي از جزئيات به همين طريقي است كه فعلاً مسلمانان نماز مي‏خوانند كه همانند نماز خواندن پيامبر اكرم (ص) است. روايات شيعه و سني نيز شكل نماز را به نحوه‏اي كه خوانده مي‏شود، بيان كرده است. بنابراين پيامبر (ص) نيز به همين شكل نماز مي‏خواند و مانند ما "السلام عليك ايها النبي و رحمة و بركاته" يا "أشهد أن محمداً عبده و رسوله" يا در اذان "اشهد ان محمداً رسول الله" مي‏گفته است.

همچنین دوست عزیز در روايات آمده است كه سلام بر پيامبر اكرم(ص) توسط حضرت در تشهد بيان شده كه با الفاظ "السلام عليك ايها النبي و رحمة الله و بركاته" ذكر شده است.[1] مرحوم سيد كاظم يزدي در عروة مي‌فرمايد: "السلام عليك ايها النبي" از صيغه هاي سلام نيست، بلكه از توابع تشهد است.[2] منابع اهل سنت اين نظريه را قبول دارند و حنفيه، شافعيه، حنابله و مالكيه بر اين عقيده اند كه اين صيغه جزء صيغه هاي تشهد محسوب مي‌شود.[3]
برخي ديگر از فقيهان شيعه مثل مرحوم حكيم معتقدند اين صيغه از توابع سلام محسوب مي شود، چون از برخي روايات اين گونه استفاده مي‌شود و از طرف ديگر مناسبت حكم و موضوع اقتضا مي‌كند كه صيغه "السلام عليك ايها النبي و رحمة الله و بركاته" از توابع سلام باشد.[4]
آنچه مسلّم و قطعي است و شيعه و سني بر اين باورند، صلوات و سلام بر پيامبر اكرم(ص) امر متعارف و رايج بوده كه توسط پيامبر انجام مي شده و اين اَمر از ناحيه حضرت(ص) به انجام رسيده است، خواه در تشهد يا در سلام. اين مطلب توسط ائمه معصومين(ع) تأييد شده است و منابع مختلف شيعه و اهل سنت اين نظريه را تأييد مي‌كند.
پي نوشت ها:

موفق باشید.:Gol:
1. کتاب الخلاف, ج1, ص 129.
2. عروه الوثقي, ج2, باب التسليم.
3. الفقه علي المذاهب الاربعه, ج1,ص 236 و 237.
4. مستمسک العروه الوثقي, ج6, ص 496.

بینام;53513 نوشت:
می خواهم بدانم آیا پیامبر در تشهد و سلام، خطاب به خودش صحبت می کرد یا خطاب به غیر. یعنی مثلاً می فرمود: سلام بر تو نبی، یا می فرمود: سلام بر من نبی... یا می فرمود: شهادت می دهم که محمد عبد و بنده خداست، یا می فرمود: شهادت می دهم که من عبد و بنده خدا هستم؟

با سلام

احکام ديني براي عموم مسلمانان است و اولين کسي که به احکام عمل مي کند ، خود پيامبر است.
پيامبر نماز مي خوانده و در نماز به توحيد و رسالت شهادت مي داده ، بر پيامبر (خودش) و آل پيامبر درود مي فرستاده است.

اين سخن هود پيامبر به بيان قرآن است: ما اريد ان اخالفکم الي ما انهاکم عنه؛(1) نمي خواهم در آنچه شما را از آن نهي مي کنم ،با شما مخالفت کنم ( و خودم آن را انجام دهم.) دستورات و امر و نهي ها ، عمومي است .

خداوند به همه مؤمنان دستور مي دهد که به خدا و ملائکه اقتدا کنيد . بر رسول و آل وي صلوات و درود بفرستيد .
تسليم رسول باشيد: ان الله و ملائکته يصلون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما؛(2) اين آيه خطابش به مؤمنان است .

رسول خدا اولين مؤمن مي باشد . او هم موظف است بر رسول و آل رسول درود بفرستد، همان گونه كه ما در آخر نماز بر خود و تمام مسلمانان ديگر سلام مي دهيم: السلام علينا و علي عباد الله الصالحين.

همه صحابه پيامبر نمازشان را از پيامبر آموختند . بنا بر اين حضرت نيز به امر خدا در نماز به خودش درود مي فرستاد.
احکام براي عموم مسلمانان است . پيامبر مقدم بر همه و اولي تر از همه در عمل به احکام است . بين ايشان و بقيه تفاوتي نيست ،مگر بعضي حقوق يا تکاليف خاص که بايد مستند به دليل باشد.

صحابه پيامبر و همه مسلمين نمازشان را از پيامبر آموختند . بنا بر اين حضرت نيز به امر خدا در نماز به خودش درود مي فرستاد و هم سلام مي داد

احکام براي عموم مسلمانان است . پيامبر مقدم بر همه و اولي تر از همه در عمل به احکام است . بين ايشان و بقيه تفاوتي نيست ،مگر بعضي حقوق يا تکاليف خاص که بايد مستند به دليل باشد.



پي نوشت ها:
1.هود ، آيه88.
2.احزاب ، آيه56.

در خصوص نحوه خواندن نماز الله در آیه 14 سوره طه می فرمایند : إِنَّني‏ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْني‏ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري‏ : من خداى يكتايم، معبودى جز من نيست، عبادت من كن و براى ياد كردن من نماز به پا كن‏. از این آیه نتیجه می گیریم که در نماز نباید نام کس دیگری به جز الله ذکر شود حتی نام حضرت پیامبر و به نظر درست نمی آید که حضرت پیامبر در نماز بفرمایند که شهادت می دهم که من ( محمد )بنده و رسول الله هستم. در خصوص ذکرهای نماز نیز می توان به نمازهای دو فرقه عمده اسلام یعنی سنی و شیعه نگاه کرد و مشترکات را حفظ و متفاوتها را حذف کرد ، مثلا : سنیها پس از قرائت سوره فاتحه ، آمین می گویند که در نماز شیعیان نیست و از طریق یهودیان وارد نماز شده است. شیعیان در رکعت دوم قنوت می گیرند که در نماز سنیها نیست. سنیها در رکعتهای اول و دوم پس از سوره فاتحه ، سوره ای و یا بخشی از یک سوره را قرائت می کنند ولی شیعیان تنها قرائت یک سوره کامل را درست می دانند. قرائت قران در نماز از طرف حافظان قران به نماز وارد شده است و به نظر نمی رسد هنگامی که در پیشگاه الله هستیم و با او راز و نیاز می کنیم قرائت آیاتی که در خصوص احکام مثلا جنگ و یا طلاق و عده زنان است درست باشد. شهادت بر رسالت حضرت پیامبر و صلوات و سلام در نمازهای فریقین متفاوت است و باید حذف شوند.

موحد;53653 نوشت:
در خصوص نحوه خواندن نماز الله در آیه 14 سوره طه می فرمایند : إِنَّني‏ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْني‏ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري‏ : من خداى يكتايم، معبودى جز من نيست، عبادت من كن و براى ياد كردن من نماز به پا كن‏.

موحد;53653 نوشت:
از این آیه نتیجه می گیریم که در نماز نباید نام کس دیگری به جز الله ذکر شود حتی نام حضرت پیامبر و به نظر درست نمی آید که حضرت پیامبر در نماز بفرمایند که شهادت می دهم که من ( محمد )بنده و رسول الله هستم.


با سلام

موحد بزرگوار

ايات قران را نمي شود به اين راحتي تفسير و تاويل كرد و هرچه دلمان مي خواهد بر خدا و پيامبرش ببنديم

پيامبر خدا هنگام وفات خويش دو ثقل گرانبها را به امانت نزد ما گذاشتند

يكي اهل بيت و ديگري قران

اين يعني كه ايات الهي را بايد نزد ائمه ياد بگيريم و تفسير ايشان را قبول كنيم و دين خود از ايشان بياموزيم نه اين كه هر چه به مذاق ما خوش مي ايد به دين عزيز اسلام ببنديم

موحد;53653 نوشت:
در خصوص ذکرهای نماز نیز می توان به نمازهای دو فرقه عمده اسلام یعنی سنی و شیعه نگاه کرد و مشترکات را حفظ و متفاوتها را حذف کرد ، مثلا : سنیها پس از قرائت سوره فاتحه ، آمین می گویند که در نماز شیعیان نیست و از طریق یهودیان وارد نماز شده است. شیعیان در رکعت دوم قنوت می گیرند که در نماز سنیها نیست. سنیها در رکعتهای اول و دوم پس از سوره فاتحه ، سوره ای و یا بخشی از یک سوره را قرائت می کنند ولی شیعیان تنها قرائت یک سوره کامل را درست می دانند. قرائت قران در نماز از طرف حافظان قران به نماز وارد شده است و به نظر نمی رسد هنگامی که در پیشگاه الله هستیم و با او راز و نیاز می کنیم قرائت آیاتی که در خصوص احکام مثلا جنگ و یا طلاق و عده زنان است درست باشد. شهادت بر رسالت حضرت پیامبر و صلوات و سلام در نمازهای فریقین متفاوت است و باید حذف شوند.

مگر ما در بن بست سياسي گشور گير كرده ايم كه راه حل سياسي مي دهيد كه هر دو طرف قبول كنند و طرفين كمي از خواسته هاي خود دست بردارند تا كارمان راه بيفتد؟؟؟

مگر دين خدا بي صاحب است كه هركسي هر چه از دلش مي خواهد بگويد و راه حل بدهد؟؟؟

مگر اختلافات شيعه وسني بر سر ارث و ميراث مسايل سياسي و دعواهاي قبيله اي است كه راه حل مي دهيد؟؟؟

بزرگوار

پس حق و باطل كجا رفت؟؟
دين حق كجا رفت؟؟؟
اسلام ناب كجا رفت؟؟؟

اينها مگر كشگ است كه هر چه از دلمان مي خواهد به اسلام ببنديم و بعد اندكي از اين بزنيم و اندكي از ان تا كارمان راه بيفتد

اگر قرار بر اين بود كه تا به حال اسلام هم از يهوديت و مسيحيت انحرافش بيشتر بود

بزرگوار

خداوند دين اسلام را اخرين دين خود براي هدايت بشر نازل كرده است و پيامبر بعد از خود جانشين براي پاسداري از دين اسلام تعيين كرده است

اگر دنبال رو انها بودم الان چون شمايي مثل خروج كشوري از بن بست سياسي ؛ طرح نمي داديد

دين اسلام صاحب دارد و عصمت پشتوانه و نگهبان و حافظ شريعت است

با سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان و تشکر فراوان به خاطر پاسخهایتان :Gol:

دوستان، منظور من از این سؤال این نبوده که پیامبر (ص) تشهد و سلام می فرستاده یا نه، یا اینکه سنی ها درست نماز می خوانند یا شیعیان. منظورم فقط و فقط یک چیز بود:

شهادت و سلام پیامبر (ص) خطاب به خودش بود، یا غیر؟ یعنی می فرمود:

1 - شهادت مى‏دهم كه محمد صلى الله عليه و آله بنده خدا و فرستاده اوست. خدايا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد. سلام بر تو اى پيغمبر و رحمت و بركات خدا بر تو باد.
2 - شهادت مى‏دهم كه من بنده خدا و فرستاده او هستم. خدايا رحمت بفرست بر من و آل من. سلام بر من (ای پيغمبر؟) و رحمت و بركات خدا بر من باد.

متأسفانه هنوز مطمئن نشده ام که پاسخم را گرفته ام یا نه. لطفاً صراحتاً و بدون حاشیه یکی از گزینه ها را به عنوان پاسخ انتخاب کنید. :hamdel:

من خودم شیعه 12 امامی هستم، و اگر نظرات و استدلالات برادران اهل سنت می خواست مرا از عقیده ام برگرداند، تا به حال این کار عملی شده بود.

با تشکر فراوان
یا علی (ع)

سلام بر جناب طاها

1. حدیث ثقلین در ابتدا حدیث ثقل بوده و سپس در یک روند تکاملی ثقلین شده است. سنیها سنتی و شیعیان عترتی را بر آن افزوده اند. اذکار نماز نیز اینگونه شده است.

2. با مطالبی که در خصوص اذکار نماز عرض کردم منظورم بیشتر این بود که خوشبختانه اذکار نمازی که حضرت پیامبر اقامه می فرمودند همچنان دست نخورده باقی مانده است و هیچ یک از فرقه های منحرف پس از اسلام و با منشا پیش از اسلام همانند سنی و شیعه جرئت نکرده اند این اذکار را تغییر دهند و تنها کاری که کرده اند اضافه کردن اذکار دیگری همانند شهادت بر رسالت حضرت پیامبر و صلوات و سلام است که اگر این اذکار متفاوت حذف شوند اذکاری باقی می ماند که حضرت پیامبر در نماز قرائت می فرمودند و این به معنای آشتی دادن سنی و شیعه نیست بلکه محکوم کردن هر دو می باشد که چرا نماز را ضایع کرده اند :
آیه 59 سوره مریم : فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا : آن‏گاه كسانى جانشين اينان شدند كه نماز را ضايع كردند و شهوات را پيروى نمودند كه به زودى [سزاى‏] گمراهى را خواهند ديد.

موحد;53771 نوشت:
حدیث ثقلین در ابتدا حدیث ثقل بوده و سپس در یک روند تکاملی ثقلین شده است. سنیها سنتی و شیعیان عترتی را بر آن افزوده اند. اذکار نماز نیز اینگونه شده است.


با سلام

عجب
بزرگوار اين مطالب را از كجا مي گويد و چه ادعايي بر اين مطالب خود داريد؟؟؟
عزيز ما بر گفت هاي خود دليل و سند داريم
تاريخ بر گفته هاي ما شاهد است
روايت داريم دليل داريم
سند داريم

شما براين نوشته كه ثقلين در ابتدا ثقل بوده چه دليل و سند تاريخي داريد؟؟؟
در مورد گفته هاي تاريخي كه نمي شود با عقل وحدس وگمان صحبت كرد

لطفا سند و مدرك خود را ارايه دهيد

سلام بر جناب طاها
پاسخ جنابعالی را در تاپیک " حدیث ثقلین " قرار دادم و البته پاسخ ادامه دارد.

بینام;53692 نوشت:
با سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان و تشکر فراوان به خاطر پاسخهایتان :gol:

دوستان، منظور من از این سؤال این نبوده که پیامبر (ص) تشهد و سلام می فرستاده یا نه، یا اینکه سنی ها درست نماز می خوانند یا شیعیان. منظورم فقط و فقط یک چیز بود:

شهادت و سلام پیامبر (ص) خطاب به خودش بود، یا غیر؟

با تشکر فراوان
یا علی (ع)


[=comic sans ms]
[=century gothic]با سلام به [=Century Gothic]بینام[=century gothic] گرامی
در رابطه به این
[=Century Gothic]سؤال[=century gothic] میتوان به چند نکته اشار ه کرد!

[=century gothic]۱- پیامبر موظف بود نماز را همانطور که خداوند امر فرموده بجای آورد!:Sham::Sham:

[=century gothic]۲-پیامبر و مردم در انجام احکام الهی مساویند

[=Century Gothic]۳[=century gothic]- قرآن مجید نیز میفرماید :[=traditional arabic]إن الله و ملائكته يصلون على النبي يا أيها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليماً[=century gothic]«خداوند و فرشتگانش بر پيامبر (ص) درود مى‏فرستند، اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد بر او درود بفرستيد و سلام بگوئيد و در برابر فرمانش تسليم باشيد»:Sham:

[=century gothic]در جای دیگر قرآن مجید میفرماید :[=century gothic] آمن الرسول بما انزل الیه من ربه والمومنون کل آمن بالله وملائکته وکتبه ورسله لا نفرق بین احد من رسله الآیه )

[=century gothic]ترجمه:پیامبر(حضرت محمد(ص) ) باآنچه ازجانب پروردگارش بسوی او نازل شده است[=Century Gothic]ایمان آورده وهمه مومنان به یکتائی الله وبه فرشتگان او وبه کتاب او وبه پیامبران او ایمان آورده اند :Sham:

[=century gothic]از آنجای که رسول خدا خود مؤمن است و ایه قبلی شامل خود ان حضرت نیز میشود که به مؤمنان دستور میدهد به پیامبر صلوات و سلام بفرستند !!

[=century gothic]بنابرین پیامبر ص موظف به فرستادن صلوات و سلام بر خود بودند !:Sham:

[=century gothic]۴-پیامبر یک شخصیت حقیقی دارند مانند دیگر مردم!!:Sham:


[=century gothic]و یک شخصیت حقوقی به عنوان فرستاده خداوند !!:Sham:

[=century gothic]یا حق

با سلام و عرض ادب و تشکر فراوان :Gol:

نقل قول:

[=Century Gothic][=Century Gothic]در رابطه به این سؤال[=Century Gothic] میتوان به چند نکته اشار ه کرد!

[=Century Gothic]۱- پیامبر موظف بود نماز را همانطور که خداوند امر فرموده بجای آورد!:Sham::Sham:

[=Century Gothic]

[=century gothic]۲-پیامبر و مردم در انجام احکام الهی مساویند

[=Century Gothic]۳[=century gothic]- قرآن مجید نیز میفرماید :[=traditional arabic]إن الله و ملائكته يصلون على النبي يا أيها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليماً[=century gothic]«خداوند و فرشتگانش بر پيامبر (ص) درود مى‏فرستند، اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد بر او درود بفرستيد و سلام بگوئيد و در برابر فرمانش تسليم باشيد»:Sham:


[=century gothic]در جای دیگر قرآن مجید میفرماید :[=century gothic] آمن الرسول بما انزل الیه من ربه والمومنون کل آمن بالله وملائکته وکتبه ورسله لا نفرق بین احد من رسله الآیه )
[=century gothic]ترجمه:پیامبر(حضرت محمد(ص) ) باآنچه ازجانب پروردگارش بسوی او نازل شده است[=Century Gothic]ایمان آورده وهمه مومنان به یکتائی الله وبه فرشتگان او وبه کتاب او وبه پیامبران او ایمان آورده اند :Sham:
[=century gothic]از آنجای که رسول خدا خود مؤمن است و ایه قبلی شامل خود ان حضرت نیز میشود که به مؤمنان دستور میدهد به پیامبر صلوات و سلام بفرستند !!
[=century gothic]بنابرین پیامبر ص موظف به فرستادن صلوات و سلام بر خود بودند !:Sham:

[=century gothic]۴-پیامبر یک شخصیت حقوقی دارند مانند دیگر مردم!!:Sham:
[=century gothic]و یک شخصیت حقوقی به عنوان فرستاده خداوند !!:Sham:



که یعنی پیامبر (ص) هم مثل بقیه مردم تشهد و سلام می دادند، و گزینه اول درست است:

1 - شهادت مى‏دهم كه محمد صلى الله عليه و آله بنده خدا و فرستاده اوست. خدايا رحمت بفرست بر محمد و آل محمد. سلام بر تو اى پيغمبر و رحمت و بركات خدا بر تو باد.

برداشتم از پاسخ شما درست است؟

با تشکر مجدد :hamdel:
یا حق

سلام بر جناب رضا
الله در آیه 56 سوره احزاب می فرمایند : إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليما : الله و فرشتگانش بر پيامبر صلوات مى‏فرستند، اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد بر او صلوات بفرستيد و تسليم محض شويد.
در مقام عمل به این فرمان الله ، می گوییم : اللهم صل علی محمد و آل محمد یعنی خدایا بر محمد و پیروان ( خاندان ) او صلوات بفرست.
حال پرسش این است که مگر الله و فرشتگانش این کار را انجام نمی دهند که ما می خواهیم نعوذ بالله به ایشان یادآوری کنیم و در این یادآوری چرا فرشتگان را از قلم انداخته ایم؟

موحد;54042 نوشت:
سلام بر جناب رضا
[=0 nazanin bold]الله در آیه 56 سوره احزاب می فرمایند : إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليما : الله و فرشتگانش بر پيامبر صلوات مى‏فرستند، اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد بر او صلوات بفرستيد و تسليم محض شويد.
[=0 nazanin bold]در مقام عمل به این فرمان الله ، می گوییم : [=0 nazanin bold]اللهم صل علی محمد و آل محمد یعنی خدایا بر محمد و پیروان ( خاندان ) او صلوات بفرست.

[=Comic Sans MS]
با سلام به شیعیان
دوست عزیز
[=Century Gothic]قرآن کلام خداست !!!!
[=Comic Sans MS] این آیه بیان خداوند است!!!،
کسی به خداوند امر نکرده!!!؟ توجه داشته باشید
!

موحد;54042 نوشت:
[=0 nazanin bold]حال پرسش این است که مگر الله و فرشتگانش این کار را انجام نمی دهند که ما می خواهیم نعوذ بالله به ایشان یادآوری کنیم و در این یادآوری چرا فرشتگان را از قلم انداخته ایم؟

[=Century Gothic]فکر کنم دوست گرامی متوجه [=Century Gothic]کامل [=Century Gothic] بیان آیه نشدید!!؟:Sham:

[=Century Gothic]نخست مى فرمايد: ((خداوند و فرشتگانش بر پيامبر رحمت و درود مى فرستند)) (ان الله و ملائكته يصلون على النبى ).
مقام پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آن قدر والا است كه آفريدگار عالم هستى و تمام فرشتگانى كه تدبير اين جهان به فرمان حق بر عهده آنها گذارده شده است بر او درود مى فرستند،:Sham:
اكنون كه چنين است شما نيز با اين پيام جهان هستى هماهنگ شويد،
((اى كسانى كه ايمان آورده ايد بر او درود بفرستيد و سلام بگوئيد و در برابر فرمان او تسليم باشيد))
(يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما). او يك گوهر گرانقدر عالم آفرينش است ، و اگر به لطف الهى در دسترس شما قرار گرفته مبادا ارزانش بشمريد، مبادا ارج و مقام او را در پيشگاه پروردگار و در نزد فرشتگان همه آسمانها فراموش كنيد، او يك انسان است و از ميان شما برخاسته ولى نه يك انسان عادى ، كسى است كه يك جهان در وجودش خلاصه شده است .:Sham:

در اينجا به نكاتى بايد توجه كرد: 1 - ((صلات )) و ((صلوات )) كه جمع آن است هر گاه به خدا نسبت داده شود به معنى فرستادن رحمت است ، و هر گاه به فرشتگان و مؤ منان منسوب گردد به معنى طلب رحمت مى باشد.

سلام بر جناب رضا
آیه 43 سوره احزاب : هُوَ الَّذي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنينَ رَحيما : اوست كه بر شما درود مى‏فرستد و فرشتگان او نيز، تا شما را از تاريكى‏ها به سوى روشنايى بيرون آورد، و او به مؤمنان مهربان است.

آیه 56 سوره احزاب : إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليما : الله و فرشتگانش بر پيامبر صلوات مى‏فرستند، اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد بر او صلوات بفرستيد و تسليم محض شويد.

بخش آغازین این دو آیه تقریبا یکسان است و اگر بخواهیم استنتاجهای جنابعالی از آیه 56 را به آیه 43 تعمیم دهیم ، در این صورت :
فرموده اید : مقام پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آن قدر والا است كه آفريدگار عالم هستى و تمام فرشتگانى كه تدبير اين جهان به فرمان حق بر عهده آنها گذارده شده است بر او درود مى فرستند،اكنون كه چنين است شما نيز با اين پيام جهان هستى هماهنگ شويد.
تعمیم : مقام من و شما (صلى اللّه علينا وآلنا و سلّم ) آن قدر والا است كه آفريدگار عالم هستى و تمام فرشتگانى كه تدبير اين جهان به فرمان حق بر عهده آنها گذارده شده است بر ما درود مى فرستند،اكنون كه چنين است جناب رضا شما نيز با اين پيام جهان هستى هماهنگ شويد.

سلام بر جناب رضا
فرموده اید که " ((صلات )) و ((صلوات )) كه جمع آن است هر گاه به خدا نسبت داده شود به معنى فرستادن رحمت است ، و هر گاه به فرشتگان و مؤ منان منسوب گردد به معنى طلب رحمت مى باشد. "
با سپاس از جنابعالی به نظر می رسد شما یک مورد را از قلم انداخته اید و آن صلاتی است که به حضرت پیامبر منسوب گردد:
آیه 103 سوره توبه : خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليم‏.

موحد;54265 نوشت:
سلام بر جناب رضا
آیه 43 سوره احزاب : هُوَ الَّذي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنينَ رَحيما : اوست كه بر شما درود مى‏فرستد و فرشتگان او نيز، تا شما را از تاريكى‏ها به سوى روشنايى بيرون آورد، و او به مؤمنان مهربان است.

آیه 56 سوره احزاب : [=0 nazanin bold] إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليما : الله و فرشتگانش بر پيامبر صلوات مى‏فرستند، اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد بر او صلوات بفرستيد و تسليم محض شويد.

[=0 nazanin bold]بخش آغازین این دو آیه تقریبا یکسان است و اگر بخواهیم استنتاجهای جنابعالی از آیه 56 را به آیه 43 تعمیم دهیم ، در این صورت :
[=0 nazanin bold]فرموده اید : [=century gothic]مقام پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آن قدر والا است كه آفريدگار عالم هستى و تمام فرشتگانى كه تدبير اين جهان به فرمان حق بر عهده آنها گذارده شده است بر او درود مى فرستند،اكنون كه چنين است شما نيز با اين پيام جهان هستى هماهنگ شويد.
[=century gothic]تعمیم : مقام من و شما (صلى اللّه علينا وآلنا و سلّم ) آن قدر والا است كه آفريدگار عالم هستى و تمام فرشتگانى كه تدبير اين جهان به فرمان حق بر عهده آنها گذارده شده است بر ما درود مى فرستند،اكنون كه چنين است جناب رضا شما نيز با اين پيام جهان هستى هماهنگ شويد.

[=Century Gothic]
با سلام
دوست گرامی بنده مطلب ارائه شده را از
[=Century Gothic]تفسیر نمونه[=Century Gothic] گذاشتم!!:Ealam:
که جای برای سخن نباشد!!
اما میبینم که قرآن را آنطور که دوست دارید تفسیر میکنید!!!؟:Gig:
خواهشا دقت بفرماید!!قبلا هم در مورد تفسیر قرآن عزیزان تذکر داده اند!!!:Sokhan:
تفسیر قرآن که کار هر کسی نیست دوست عزیز !!!:Sokhan:

و بعد این نتیجه که گرفتید!!؟چگونه به این نتیجه رسیدید!!؟:Gig:
یا حق

موحد;54265 نوشت:
سلام بر جناب رضا
آیه 43 سوره احزاب : هُوَ الَّذي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنينَ رَحيما : اوست كه بر شما درود مى‏فرستد و فرشتگان او نيز، تا شما را از تاريكى‏ها به سوى روشنايى بيرون آورد، و او به مؤمنان مهربان است.

[=century gothic]تعمیم : مقام من و شما (صلى اللّه علينا وآلنا و سلّم ) آن قدر والا است كه آفريدگار عالم هستى و تمام فرشتگانى كه تدبير اين جهان به فرمان حق بر عهده آنها گذارده شده است بر ما درود مى فرستند،اكنون كه چنين است جناب رضا شما نيز با اين پيام جهان هستى هماهنگ شويد.

[=century gothic]با سلام
امیدوارم که دقت لازم شود !!
[=century gothic]رحمت و درود خدا و فرشتگان راهگشاى مؤ منان از آنجا كه در آيات گذشته سخن از وظائف سنگين پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) در مقام تبليغ رسالت بود، در آيات مورد بحث براى فراهم آوردن زمينه اين تبليغ و گسترش دامنه آن در تمام محيط بخشى از وظائف مؤ منان را بيان مى كند،
روى سخن را به همه آنها كرده چنين مى گويد: ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد خدا را فراوان ياد كنيد)) (يا ايها الذين امنوا اذكروا الله ذكرا كثيرا).

((و صبح و شام او را تسبيح و تنزيه نمائيد)) (و سبحوه بكرة و اصيلا) آرى چون عوامل غفلت در زندگى مادى بسيار فراوان و تيرهاى وسوسه شياطين از هر سو به طرف انسان پرتاب مى گردد براى مبارزه با آن راهى جز ((ذكر كثير)) نيست .

((ذكر كثير)) به معنى واقعى كلمه يعنى ((توجه با تمام وجود به خداوند)) نه تنها با زبان و لقلقه لسان .
ذكر كثيرى كه در همه اعمال انسان پرتوافكن باشد، و نور و روشنائى بر آنها بپاشد. به اين ترتيب قرآن همه مؤ منان را در اين آيه موظف مى كند كه در همه حال به ياد خدا باشيد. به هنگام عبادت ياد او كنيد و حضور قلب و اخلاص داشته باشيد.

به هنگام حضور صحنه هاى گناه ياد او كنيد و چشم بپوشيد، و يا اگر لغزشى رويداد توبه كنيد و به راه حق باز گرديد.
به هنگام نعمت ياد او كنيد و شكرگزار باشيد.
و به هنگام بلا و مصيبت ياد او كنيد و صبور و شكيبا باشيد. خلاصه ياد او را كه در هر صحنه اى از صحنه هاى زندگى انگيزه واكنش ‍ مناسب و الهى است ، فراموش ننمائيد.

[=Century Gothic]دقت بفرماید!!؟:Sokhan:
[=Century Gothic]مى فرمايد: ((او كسى است كه بر شما درود و رحمت مى فرستد، و فرشتگان او نيز براى شما تقاضاى رحمت مى كنند تا شما را از ظلمات جهل و شرك و كفر بيرون آورد و به سوى نور ايمان و علم و تقوا رهنمون شود)) (هو الذى يصلى عليكم و ملائكته ليخرجكم من الظلمات الى النور).
((چرا كه او نسبت به مؤ منان رحيم و مهربان است و به همين دليل هدايت و رهبرى آنها را بر عهده گرفته و فرشتگانش را نيز مامور امداد آنها نموده است )) (و كان بالمؤ منين رحيما).:Sham:((يصلى )) از ماده ((صلاة )) در اينجا به معنى توجه و عنايت مخصوص است ،:Sokhan:

اين عنايت در مورد خداوند همان نزول رحمت است ، و در مورد فرشتگان استغفار و تقاضاى رحمت مى باشد، چنانكه در آيه 7 سوره غافر مى خوانيم : و يستغفرون للذين آمنوا: ((حاملان عرش خدا براى مؤ منان استغفار مى كنند)).:Sham:
به هر حال اين آيه بشارت بزرگ و نويد عظيمى براى مؤ منانى كه همواره به ياد خدا هستند در بر دارد، چرا كه با صراحت مى گويد: آنها در سير خود به سوى الله تنها نيستند، بلكه به مقتضاى ((يصلى )) كه فعل مضارع است و دليل بر استمرار مى باشد همواره زير پوشش رحمت خداوند و فرشتگان او قرار دارند، در سايه اين رحمت پرده هاى ظلمت شكافته مى شود، و نور علم و حكمت و ايمان و تقوا را بر قلب و جان آنها مى پاشد. آرى اين آيه بشارتى است بزرگ براى همه سالكان راه حق و به آنها نويد مى دهد كه از جانب معشوق كششى نيرومند است ،
تا كوشش عاشق بيچاره بجائى برسد! اين آيه تضمينى است براى همه مجاهدان راه الله كه سوگند شيطان در زمينه اغواى فرزندان آدم دامان آنها را نمى گيرد، چرا كه در زمره خالصان و مخلصان قرار دارند،
و شيطان از همان روز نخست از گمراه ساختن آنها اظهار عجز و ناتوانى كرده و گفته است فبعزتك لاغوينهم اجمعين الا عبادك منهم المخلصين : ((به عزتت سوگند همه را گمراه مى كنم جز بندگان مخلصت ))! (ص - 82 و 83).
جمله و كان بالمؤ منين رحيما با توجه به اينكه ((كان )) فعل ماضى است و دليل بر اين است كه هميشه خداوند نسبت به مؤ منان رحمت خاصى داشته ، تاكيد مجددى است بر آنچه در آغاز اين آيه آمده است .

تفسیر نمونه

موحد;54316 نوشت:
سلام بر جناب رضا
فرموده اید که " ((صلات )) و ((صلوات )) كه جمع آن است هر گاه به خدا نسبت داده شود به معنى فرستادن رحمت است ، و هر گاه به فرشتگان و مؤ منان منسوب گردد به معنى طلب رحمت مى باشد. "
با سپاس از جنابعالی به نظر می رسد شما یک مورد را از قلم انداخته اید و آن صلاتی است که به حضرت پیامبر منسوب گردد:
آیه 103 سوره توبه : خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليم‏.

[=Century Gothic]
با سلام
منبع نوشته بنده!!تفسیر نمونه!!!
خوش حال میشوم که منبع گفتار خود را بگذارید!!:Sokhan:
تا خدای نکرده ظلمی به قرآن و اسلام نکنیم!!با تشکر !!
آیا پیامبر ص جز مومنان به حساب نمیایند؟!!!؟
[=Century Gothic] یا حق

با سلام و عرض ادب :Gol:

دوست عزیز، جناب موحد. چرا باید نمازی را که وقتی می خوانم کاملاً حس می کنم از نظر روحی تغییر کرده ام را باطل بدانم، و از تئوری های کسی پیروی کنم که نظرش با اکثریت قریب به اتفاق علما مغایرت دارد؟

نقل قول:
و هیچ یک از فرقه های منحرف پس از اسلام و با منشا پیش از اسلام همانند سنی و شیعه

یک مثال می زنم شما خود بگویید در چنین حالتی چه می کنید:

کسی می آید و ادعا می کند که بهترین ریاضیدان دنیاست. در میان کلامش مواردی مثل دو ضربدر دو می شود پنج! شش با هفت می شود پنجاه و سه! و غیره دیده می شود. شما باشید چه می کنید؟

حقانیت معصومین (ع) به من ثابت شده است، درست مثل دو ضربدر دو می شود چهار. چرا باید وقتم را صرف دو ضربدر دو می شود پنج شما کنم؟

شما چه حجتی دارید که تفسیر به رأی شما از قرآن درست است؟ اگر روز قیامت معلوم شود اشتباه بوده، چطور پاسخ تئوری بافیتان در یک سایت عمومی را می دهید؟ اگر تفسیر به رأی شما موجبات گمراهی کسی را ایجاد کند چه خواهید کرد؟ از کجا به یقین رسیدید؟

اینها سؤالاتی کلیدی است که اگر همه هر روز جلوی آینه از خودش می پرسیدند، هیچکس موجبات گمراهی دیگری را فراهم نمی کرد. :Sham:

سوره 2:
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُواْ كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَكِن لاَّ يَعْلَمُونَ ﴿۱۳﴾
و چون به آنان گفته شود همان گونه كه مردم ايمان آوردند شما هم ايمان بياوريد مى‏گويند آيا همان گونه كه كم خردان ايمان آورده‏اند ايمان بياوريم هشدار كه آنان همان كم‏خردانند ولى نمى‏دانند (۱۳)

به همه توصیه می کنم، هرگاه حس کردید علامه دهر هستید و دیگران در مقابل شما کم خردند، در این آیه تدبر کنید. :Sham:

با تشکر فراوان
یا حق

موحد;54042 نوشت:
سلام بر جناب رضا
[=0 nazanin bold]الله در آیه 56 سوره احزاب می فرمایند : إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليما : الله و فرشتگانش بر پيامبر صلوات مى‏فرستند، اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد بر او صلوات بفرستيد و تسليم محض شويد.
[=0 nazanin bold]در مقام عمل به این فرمان الله ، می گوییم : [=0 nazanin bold]اللهم صل علی محمد و آل محمد یعنی خدایا بر محمد و پیروان ( خاندان ) او صلوات بفرست.
[=0 nazanin bold]حال پرسش این است که مگر الله و فرشتگانش این کار را انجام نمی دهند که ما می خواهیم نعوذ بالله به ایشان یادآوری کنیم و در این یادآوری چرا فرشتگان را از قلم انداخته ایم؟

با سلام:Gol:

جناب موحد، پاسخ سؤال شما پیشتر، در تایپیک زیر بطور دقیق و کامل مورد بررسی قرار گرفته و داده شده است:

پاسخ به شبهه ای بر صلوات بر محمد و آل محمد؛ http://www.askdin.com/showthread.php?t=5459

موفق باشید ...:Gol:

سلام بر جناب بینام
1. فرموده اید که " شما چه حجتی دارید که تفسیر به رأی شما از قرآن درست است؟ اگر روز قیامت معلوم شود اشتباه بوده، چطور پاسخ تئوری بافیتان در یک سایت عمومی را می دهید؟ اگر تفسیر به رأی شما موجبات گمراهی کسی را ایجاد کند چه خواهید کرد؟ از کجا به یقین رسیدید؟"
اگر روز قیامت معلوم شود که تفسیر به رای من از قران درست نبوده در این صورت گناه آن را به گردن جنابعالی و گردانندگان این سایت خواهم انداخت و خواهم گفت : خدایا ، جناب بینام و همفکرانشان سایتی را به منظور مرتفع نمودن شبهات دینی راه اندازی کرده بودند و من با تدبر در آیات قران به نتیجه ای رسیدم و آن را به منظور راستی آزمایی مطرح کردم ولی آنها به جای پاسخ منطقی و قرانی مرا به روز قیامت حواله دادند.

موحد;54625 نوشت:
د و من با تدبر در آیات قران به نتیجه ای رسیدم


با سلام

اگر خداوند بفرمايند

من غير از قران اهل بيت را هم براي شما معرفي كرده بودم هروقت يكي را بگيريد و ديگري را رها كنيد كمراه خواهيد شد چطور؟؟؟

بزرگوار
بحث هاي علمي را به قيامت حواله ندهيم و بهتر است اينجا حل و فصل كنيم

عزيز
تنها با تدبر كردن در قران به حق و حقيقت نمي رسيم ما علاوه بر تدبر بايد نتيجه تدبرهاي خود را به جايي عرضه كنيم تا خطايي در ان نباشد زيرا انسان ممكن الخطاست و احتمال خطا در انسان است

پس يافته هاي خود را در محضر اهل بيت (ع) كه ثقل ديكر اسلام است عرضه كنيم تا درستي و نادرستي ان را دريابيم

سلام بر جناب رضا
1. فرموده اید که " منبع نوشته بنده!!تفسیر نمونه!!! خوش حال میشوم که منبع گفتار خود را بگذارید!! تا خدای نکرده ظلمی به قرآن و اسلام نکنیم!!با تشکر !!"
آیا به نظر جنابعالی منبع شما یعنی تفسیر نمونه همانند قران وحی الهی است؟ منبع گفتار من استنباطهای شخصی من از قران است و در حقیقت منبع من عقلی است که الله به من عطا فرموده اند.

2. فرموده اید که " آیا پیامبر ص جز مومنان به حساب نمیایند؟!!!؟"
درست است. حضرت پیامبر جزو مومنان هستند و الله ایشان را مکلف فرموده اند که از گناهانشان استغفار کنند و ایشان را گمراه یافته اند و سپس هدایت فرموده اند و ایشان مبعوث شده اند تا پیام الله را به مردم برسانند ولی مردم پیام الله را ول کرده اند و چسبیده اند به پیامبر و بزرگنمایی وی و صفات اختصاصی الله را به وی نسبت داده اند و از این طریق شرک را بر ایمان به الله واحد ترجیح داده اند.
پرسشی را که مطرح کردم بیشتر به این علت بود تا به این نکته پی ببرم که آیا جنابعالی با این بزرگنماییهایی که از حضرت پیامبر نموده اید آیا ایشان را بشری همانند ما می دانید یا یک ابر بشر؟

سلام بر جناب طاها
1. من بحثهای علمی را به قیامت حواله ندادم بلکه جناب بینام چنین حواله ای را صادر فرمودند.
2. بحثی در خصوص حدیث ثقلین در تاپیکی با همین نام در جریان است ولی آیا الله ثقل را به ثقلین تغییر داده اند یا این تهمت را برخی بر الله وارد نموده اند؟

موحد;54629 نوشت:
سلام بر جناب رضا

[=century gothic]آیا به نظر جنابعالی منبع شما یعنی تفسیر نمونه همانند قران وحی الهی است؟ منبع گفتار من استنباطهای شخصی من از قران است و در حقیقت منبع من عقلی است که الله به من عطا فرموده اند.

[=Century Gothic]با سلام
اولا ،شما؟؟؟؟
ثانیا، بعد در مورد خودتان و علم تفسیر بگوید تا با هم برسی کنیم و توضیح دهید از علوم ۱۵ گانه علم تفسیر به کدام واقفید؟
تا به کمک دوستان برسی کنیم!!!
شاید شما یک پدیده ای جدید
[=Comic Sans MS]باشید[=Century Gothic]ما خبر نداریم!!!؟

موحد;54629 نوشت:
[=century gothic] . فرموده اید که " آیا پیامبر ص جز مومنان به حساب نمیایند؟!!!؟"
درست است. حضرت پیامبر جزو مومنان هستند و الله ایشان را مکلف فرموده اند که از گناهانشان استغفار کنند و ایشان را گمراه یافته اند و سپس هدایت فرموده اند و ایشان مبعوث شده اند تا پیام الله را به مردم برسانند ولی مردم پیام الله را ول کرده اند و چسبیده اند به پیامبر و بزرگنمایی وی و صفات اختصاصی الله را به وی نسبت داده اند و از این طریق شرک را بر ایمان به الله واحد ترجیح داده اند.
پرسشی را که مطرح کردم بیشتر به این علت بود تا به این نکته پی ببرم که آیا جنابعالی با این بزرگنماییهایی که از حضرت پیامبر نموده اید آیا ایشان را بشری همانند ما می دانید یا یک ابر بشر؟

[=Century Gothic]از سخنانتان چیز دیگری استنباط میکنم!!!
فکر میکنم اگر روشن سخن بگوید بهتر میتوانیم برسی کنیم!!!
بنده باز تکرار میکنم مطلب از تفسیر نمونه بود!!
حالا گویا جناب عالی در رد تفسیر نمونه مطلبی دارید!!
بفرماید!!!؟
:Sokhan:

با سلام و عرض ادب :Gol:

نقل قول:
اگر روز قیامت معلوم شود که تفسیر به رای من از قران درست نبوده در این صورت گناه آن را به گردن جنابعالی و گردانندگان این سایت خواهم انداخت و خواهم گفت : خدایا ، جناب بینام و همفکرانشان سایتی را به منظور مرتفع نمودن شبهات دینی راه اندازی کرده بودند و من با تدبر در آیات قران به نتیجه ای رسیدم و آن را به منظور راستی آزمایی مطرح کردم ولی آنها به جای پاسخ منطقی و قرانی مرا به روز قیامت حواله دادند.

اول اینکه نمی توانید گناه اعمالتان را به گردن من بیاندازید، چون من در این سایت کاره ای نیستم. دوم نمی توانید گناه خود را به گردن مسئولین سایت بیاندازید، برای اینکه اگر جملات شما کسی را گمراه کند، جملات شما آنها را گمراه کرده است، نه جملات کس دیگر. هر کس مسئول اعمال خودش است. سوم، ظاهر پست شما اصلاً نیت راستی آزمایی را نمی رساند. شما صرفاً جملاتی خبری را به شکلی بیان کردید که گویی وحی الهی است. بله، اگر شما در گوشه ای از پست خود ذکر می کردید که اینها نظرات شخصی من است، و با نیت راستی آزمایی آنها را مطرح می کنم، آنگاه مسئولیت گمراهی خوانندگان از دوش شما برداشته می شد.

پس اگر با نیت راستی آزمایی این تئوری خود را مطرح کرده اید آنگاه به این معنی است که به صحت آن یقین ندارید، درست می گویم؟

نقل قول:
1. من بحثهای علمی را به قیامت حواله ندادم بلکه جناب بینام چنین حواله ای را صادر فرمودند.

من هم بحث علمی را به قیامت حواله ندادم. صرفاً امر به معروف و نهی از منکر کردم. همانطور که گفتم، کاربرد این سایت اعمال ما را توجیه نمی کند. اگر من شبهه ای مطرح کنم و موجبات گمراهی جمعی فراهم شود، مسئولیت آن به دوش من خواهد بود.

با تشکر فراوان
یا حق

سلام بر جناب بینام
مبانی فکری و عقیدتی سنیگری و شیعیگری و خارجیگری پیش از اسلام در شبه جزیره عربستان وجود داشتند و پس از رحلت حضرت پیامبر توسط افرادی که نمی توانستند باورهای پیش از اسلام خود را از صفحه ذهن پاک کنند وارد اسلام شدند و دین واحد اسلام را تکه تکه کردند. این فرقه ها به نسبت کم یا زیاد از اهداف قرانی منحرف شده اند و بنابر این ما نمی توانیم ادعاهای علمای هر کدام از آنها را مبنا قرار بدهیم. مبنای ما قران است و در فهم آیات قران باید تا حد امکان از تفسیر موضوعی یعنی تفسیر قران با قران استفاده شود.
هر سه فرقه و فرقه های بعدی دیگر با جعل حدیث و نسبت دادن آنها به حضرت پیامبر تلاش نموده اند تا اهداف فرقه ای خود را پیش ببرند. شمار این احادیث در قرن دوم هجری به گفته امام حنبل هفت میلیون بوده است. قران 6346 آیه دارد. تا هنگامی که تقدس زدایی نشود و پس از ذکر نام خلفای راشدین متمم رضی الله عنه و پس از ذکر نام امامان شیعه متمم علیه السلام حذف نشود و آنها همانند انسانهای معمولی در نظر گرفته نشوند که تحت کنترل و نظارت الله نبوده اند تا همانند حضرت پیامبر الله اشتباهات آنان را به خودشان اعلام نماید این بحث بهره ای نخواهد داشت.

قبایل درون عربستان در آستانه ظهور اسلام را می توان در سه گروه بزرگ و رقیب و دشمن یکدیگر جای داد :
1. گروه قبایل یمنی در جنوب عربستان شامل قبایل مذحج و کنده . قبایل یمنی یک خدای برتر و در کنار او چندین خدای کوچک را می پرستیدند. خدای برتر دارای یک معبد و خدایان کوچک نیز هر کدام دارای معابدی بودند. یمنی ها برای تقرب به خدای برتر به ارواح خدایان کوچک در معابدشان متوسل می شدند. دین آنها مبتنی بر نیاپرستی بود و کاهنان مرده و زنده آنها رابط بین خدای برتر و آنها بودند و این منصب کهانت از پدر به پسر بزرگ دست به دست می شد. البته دو قبیله یمنی اوس و خزرج به علت کوچ به مدینه و حشر و نشر درازمدت با قبایل مضری از آئین خود دست کشیده و آئین این قبایل را پذیرفته بودند. این گروه قبایل پس از اسلام مذهب شیعه را بر اساس باورهای پیش از اسلام خود بنیان نهادند. برای کسب آگاهی بیشتر در این خصوص به کتاب " نقش قبایل یمنی در شکل گیری تشیع " که در سایت تبیان موجود است مراجعه فرمایید. البته نام دقیق کتاب شاید کمی فرق بکند.
2. گروه قبایل ربیعه در شرق و شمالشرق عربستان شامل قبایل بنی بکر و بنی حنیفه. این قبایل به علت قرار گیری در درون قلمرو ایران تا اوائل قرن هفتم میلادی تاثیرات بسیار زیادی از آئین مزدایسنا ، به ویژه از آئین مساوات طلب مزدک ، گرفته بودند. اینها نیز از نظر دینی دارای رهبرانی بودند که مقامشان نه موروثی بلکه به نوعی انتخابی بود. این گروه قبایل مذهب خارجی را بنیان نهادند که در آن بر مساوات زن و مرد ، عدالت اقتصادی و انتخاب رهبری از همه قبایل و نه فقط قریش و اینکه زنان و نومسلمانان نیز می توانند رهبر سیاسی شوند تاکید شده است. استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب جاذبه و دافعه علی این فرقه را همانند دمکراتهای امروزی قلمداد فرموده اند.
3. گروه قبایل مضری در مرکز و غرب عربستان شامل قبایل بنی عامر ، بنی تمیم ، هوازن ، ثقیف ، قریش و کنانه که دو قبیله آخر در مکه و اطراف آن سکونت داشتند و از نظر جمعیتی از همه قبایل عربستان کمتر بودند. اینها به دین حنیف ابراهیم بودند و اعمال و مناسک این دین از جمله حج و روزه و نماز و غیره را به جا می آوردند منتها به حدی این دین را تحریف کرده بودند که الله در قران از آنها با عنوان مشرکین یاد می فرمایند. این گروه قبایل مذهب تسنن را بنیان نهادند که در آن بر انتخاب رهبر از طریق بیعت سران و اینکه رهبر باید از قریش باشد و سایر باورهای پیشین این قبایل تاکید شده است.
پس از متحد شدن قبایل عربستان در سال 12 هجری تحت حاکمیت مدینه که پس از کشتارهای فراوان حاصل شد و بیم از نو پدیدار شدن کینه ها و دشمنیهای میان سه گروه قبایل مضر ، یمن و ربیعه طی بسیجی عام این قبایل برای گسترش اسلام به خارج از عربستان هدایت شدند. به غیر از گروه قبایل مضر قبایل دیگر نه آن چنان با اسلام آشنایی داشتند و نه می خواستند که از سنتهای دینی خود دست بکشند چرا که اسلام آنها نه از روی انتخاب و آگاهی بلکه بر اثر شکست از مدینه و مخصوصا از فرمانده نظامی آن خالد بن ولید بود. از اینجاست که اسلام در سه قالب سنی ، شیعی و خارجی پدیدار می گردد و هر کدام برای اثبات باورهای پیش از اسلام خود دست به جعل حدیث می زنند و آنها را به حضرت پیامبر نسبت می دهند و قران را نیز بازیچه امیال خود می کنند و آیاتی از قران را که در تضاد با باورهای غیراسلامی آنها می باشد به لطایف الحیل و با حدیت سازی به اصطلاح تاویل می کنند.

موحد;54645 نوشت:
[=0 nazanin bold]قبایل درون عربستان در آستانه ظهور اسلام را می توان در سه گروه بزرگ و رقیب و دشمن یکدیگر جای داد :

[=Century Gothic]با سلام
جناب موحد خواهشا مطالب خود را با منبع و سند ارائه دهید!!

[=Century Gothic]سعی کنید از مطلب اصلی دور نشوید!!
بنده سوالهایی از شما کردم که منتظر جواب هستم!!!
:Sham:

[=Century Gothic] تا مستند مطالب را برسی کنیم!
در مورد عرب و قبائل در این تاپیک توضیح داده شده!!

http://www.askdin.com/showthread.php?t=6664

در مورد ادیان عرب هم قبل از ظهور اسلام در این تاپیک میتوانید مطلب را دنبال کنید!!!

http://www.askdin.com/showthread.php?t=6672

موحد;54643 نوشت:

مبانی فکری و عقیدتی سنیگری و شیعیگری و خارجیگری پیش از اسلام در شبه جزیره عربستان وجود داشتند و پس از رحلت حضرت پیامبر توسط افرادی که نمی توانستند باورهای پیش از اسلام خود را از صفحه ذهن پاک کنند وارد اسلام شدند و دین واحد اسلام را تکه تکه کردند. این فرقه ها به نسبت کم یا زیاد از اهداف قرانی منحرف شده اند و بنابر این ما نمی توانیم ادعاهای علمای هر کدام از آنها را مبنا قرار بدهیم. مبنای ما قران است و در فهم آیات قران باید تا حد امکان از تفسیر موضوعی یعنی تفسیر قران با قران استفاده شود.
[/]

به نام خدا
سلام

کاربر موحد . ای کاش شما وجود نداشتی و این تایپیک هم وجود نداشت . انقدر حرف هاتون اعصابم رو خرد کرده و به شکم انداختید که از دیشب تا امشب افسرده و بسیار شکاک شدم .
خدا از شما نگذره اگر حرفاتون بی اساس باشه . انشاالله

یا حق

vahid_barvarz;233446 نوشت:
به نام خدا
سلام

کاربر موحد . ای کاش شما وجود نداشتی و این تایپیک هم وجود نداشت . انقدر حرف هاتون اعصابم رو خرد کرده و به شکم انداختید که از دیشب تا امشب افسرده و بسیار شکاک شدم .
خدا از شما نگذره اگر حرفاتون بی اساس باشه . انشاالله

یا حق

با سلام و عرض ادب
دوست بزرگوار کدام سخن جناب «موحد» شما را به شک انداخته است؟ بیان بفرمائید کارشناسان در خدمت پاسخگویی به شما خواهند بود.

صدرا;233456 نوشت:
با سلام و عرض ادب
دوست بزرگوار کدام سخن جناب «موحد» شما را به شک انداخته است؟ بیان بفرمائید کارشناسان در خدمت پاسخگویی به شما خواهند بود.

به نام خدا
سلام

از شما ممنونم جناب صدرا گرامی
از شانس بدم وقت و اینترنت نداشتم تا کامل مطلب رو بخونم و یک شک شیطانی امده بود سراغم . امشب مطلب رو کامل خوندم و تایپیک صلوات بر پیامبر ص رو هم کامل خوندم . متوجه اضافه گویی های کاربر موحد شدم . ایشان اساسا مشکل دارن و نقش لاچین رو خوب ایفا میکنند .

موفق باشید

[="Tahoma"]

بینام;53513 نوشت:
با سلام و عرض ادب خدمت تمامی دوستان :gol:

سؤالی به ذهنم رسید، بعد از جستجو به این پست رسیدم (با عرض تشکر خدمت رضای گرامی):

http://www.askdin.com/showpost.php?p=18485&postcount=12

ولی پاسخ سؤالم را کامل نگرفتم. می خواهم بدانم آیا پیامبر در تشهد و سلام، خطاب به خودش صحبت می کرد یا خطاب به غیر. یعنی مثلاً می فرمود: سلام بر تو نبی، یا می فرمود: سلام بر من نبی... یا می فرمود: شهادت می دهم که محمد عبد و بنده خداست، یا می فرمود: شهادت می دهم که من عبد و بنده خدا هستم؟

با تشکر فراوان
یا حق

با سلام خدمت دوستان عزيز

در رابطه با این درود فرستادن پيامبر بر خود در نماز و غير نماز به چند نکته اشاره می‏کنم:

الف ـ پیامبرصلي الله عليه و آله وسلم موظف بودند نماز را همان‏گونه که خداوند امر فرموده است، به جای آورند.

ب ـ پیامبرصلي الله عليه وآله و سلم و دیگر مردم در احکام الهی مساوی‏ند.

ج ـ قرآن مجید نیز می‏فرماید: "إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليما " خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مى‏فرستد اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، بر او درود فرستيد و سلام گوييد و كاملًا تسليم (فرمان او) باشيد". (1)

از طرف دیگر پیامبرصلي الله عليه وآله و سلم خود در رأس مؤمنان و اولین ایمان آورندگان است. ازاین‏رو در جای دیگری قرآن مجید می‏فرماید:
« آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ ...»؛ " پيامبر، به آنچه از سوى پروردگارش بر او نازل شده، ايمان آورده است". (2) از آن جایی که رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم خود مؤمن است و آیه قبلی شامل خود آن حضرت نیز می‏شود که به مؤمنان دستورمی‏دهد به پیامبر صلوات بفرستند، بنابراین پیامبرصلي الله عليه و آله و سلم موظف به فرستادن صلوات و درود بر خود بودند.

د ـ پیامبرصلي الله عليه و آله و سلم یک شخصیت حقیقی دارد مانند دیگر مردم و یک شخصیت حقوقی به عنوان فرستاده خدا و دراین موارد جهات و حیثیات متفاوت است؛ یعنی، مقام رسالت و شخصیت حقوقی پیامبرصلي الله عليه و آله و سلم را همه باید پاس داشته و احترام بگذارند. این مسأله از چنان اهمیتی برخوردار است که شخصیت حقیقی پیامبرصلي الله عليه و آله و سلم نیز از این وظیفه مستثنا نیست.

هـ- درود و سلام فرستادن انسان بر خود با اجازه خداي متعال نه تنها منافاتي با عبوديت خداي متعال ندارد بلكه چون اطاعت از دستور خداست در رديف عبادات خداي متعال نيز قرار مي گيرد. از همين رو است كه همه ما مسلمانان ، بدون در نظر گرفتن ميزان درجه كمال و معنويت خود و ميزان تقوايمان و درجه صالح بودنمان، به دستور خداي متعال وظيفه داريم در هر نوبت نماز واجب يا مستحب بر خودمان و تمام بندگان صالح خداي متعال ، سلام بفرستيم.

يكي از حكمتهاي اين دستور كه ما در هر نماز خود را در كنار بندگان صالح خدا قرار مي دهيم و بر خود و آ نان سلام مي فرستيم ، مي تواند اين نكته باشد كه با اين تكرار و تذكر روزانه ، خود را متوجه اين نكته بكنيم كه جايگاه شايسته ما و جمع لايق ما ، جمع صالحين است و ما بايد خود را با آنان و در جمع آنان وارد كنيم و از آنان دور نشويم‌، هر روز و در هر نماز اين اصل را بايد تكرار كنيم تا از اين رهگذر ما هم وارد در جمع آنان شويم و اگر وارد شده ايم ،‌مراقب باشيم خارج نشويم.

پي نوشت :
1.احزاب (33) ، آيه 56.
2.بقره (2) ، آيه 285.

موضوع قفل شده است