عقیده اهل سنت درباره منجی چیست؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عقیده اهل سنت درباره منجی چیست؟

عقیده اهل سنت درباره منجی چیست؟

[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]اهل سنت معتقدند: مهدي نوعي است و هنوز به دنيا نيامده است اما در آينده متولد مي‏شود و بعد از بزرگ شدن قيام مي‏کند و حکومت جهاني واحد تشکيل مي‏دهد.
[/]
[=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]يکي از مسائل بحث برانگيز و مورد اختلاف شيعه و سني درباره امام عصر(عج) مهدي شخصي و مهدي نوعي است.
[/]
[/]
[=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]اهل سنت معتقدند: مهدي نوعي است و هنوز به دنيا نيامده است اما در آينده متولد مي‌شود و بعد از بزرگ شدن قيام مي‌کند و حکومت جهاني واحد تشکيل مي‌دهد.

مثلا شبراوي شافعي در الاتحاف در اين باره مي‌گويد: شيعه عقيده دارد مهدي موعود که احاديث صحيحه در رابطه با او وارد شده، همان پسر حسن عسکري خالص است و در آخرالزمان ظهور خواهد کرد ولي صحيح آن است که او هنوز متولد نشده و در آينده متولد شده و بزرگ مي‌شود و او از اشراف آل البيت الکريم است. (1)

ابن ابي الحديد در شرح نهج‌البلاغه ذيل خطبه ‌16مي‌گويد: اکثر محدثين عقيده دارند مهدي موعود از نسل فاطمه(ع) است و اصحاب ما معتزله آن را انکار ندارند و در کتب خود به ذکر او تصريح کرده‌اند و شيوخ ما به او اعتراف کرده‌اند. فقط فرق آن است که او به عقيده ما هنوز متولد نشده و بعدا متولد خواهد گرديد. (2)

اهل سنت ‌بر اين مدعي دليلي از احاديث ‌يا آيات اقامه نکرده‌اند. فقط شهرتي است که در ميان ايشان به وجود آمده و اين از نتايج منزوي شدن اهل بيت(ع) و برگشتن خلافت اسلامي از آنهاست چرا که در اکثر کتب حديثي اهل سنت احاديث آمده است که: مهدي موعود(ع) دوازدهمين امام از ائمه دوازده‌گانه و نهمين فرزند امام حسين(ع) و چهارمين فرزند امام رضا(ع) و فرزند بلافصل امام حسن عسکري(ع) است و آن حضرت در سال 255 هجري در نيمه‌شعبان در شهر سامرا از مادري به نام نرجس به دنيا آمده است.

بنابراين شيعه و اهل سنت در مهدي موعود شکي ندارند و هر دو عقيده به مهدي شخصي دارند. منتها، دورانهاي تاريک و انزواي اهل بيت(ع) و عصر حکومت‌سياه بني‌اميه و بني‌عباس مانع از آن شد که اهل سنت چيزي را که در کتابهاي خود نوشته و نقل کرده‌اند در ميان خود شهرت بدهند و مانند شيعه منتظر آمدن مهدي شخصي(ع) باشند. (3)

پي نوشت:
1 - بشراوي ، الاتحاف ، باب خامس ص 180 ذيل فصل الثاني عشر من‌الائمه ابوالقاسم محمد
2- ابن ابي الحديد، شرح نهج‌البلاغه، ج 1، ص 281
3- اتفاق مذاهب در موضوع موعود آخرالزمان، علي اکبر قرش[/][/]

سلام با توجه به مقايسه كمي مدعيان مهدويت در ميان عامه و شيعيان مي توان به اين نتيجه رسيد كه موضوع مهدويت در ميان عامه به مراتب بيش از شيعيان داراي اهميت است . بطوريكه نه تنها در ميان عموم مردم بلكه بسياري از سلاطين ، خلفاء ، دانشمندان و نخبگان سياسي - اجتماعي اهل عامه نيز مدعي مهدويت بوده و موجبات پيدايش فرقه هاي مختلف را نيز به وجود آورده اند كه برخي از آنها عبارتند از منصور عباسي ، ابو مسلم خراساني ، غلام احمد غادياني ، مهدي سوداني و.... برخي از مهم ترين آنها مي باشند .
با توجه به اين جايگاه سياسي ، مذهبي ، اجتماعي . فكري در ميان عامه ،‌به هيچ نمي توان منكر مهدويت در ميان عامه شد:Gol:

[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]1- شیخ ابو حامد ،عبدالحمید بن هبة الله مداﺋنی (معروف به ابن ابی الحدید معتزلی)عالم ،ادیب و مورخ معتزلی می باشد. او در کتاب مشهور خویش،«شرح نهج البلاغه» چنین می نویسد:
«و این جمله ی علی بن ابی طالب در آخر خطبه(1) که می فرماید :و (کار)به وسیله ما تمام می گردد نه شما ، اشاره به مهدی دارد که در آخر الزمان ظهور می کند و اکثر اهل حدیث معتقدند که او از نسل فاطمه (ع) است و هم کیشان ما معتزله نیز منکر این مطلب نمی باشند و به آن در کتاب های خود تصریح کرده اند و بزرگان معتزله بدان اعتراف دارند.»(2)
2- ملا علی قاری حنفی، از بزرگان علمای اشاعره است. او شرحی بر کتاب "فقه الاکبر" که نوشته ی ابوحنیفه است،نگاشته و در ﻣﺳﺋله مربوط به خروج دجّال و نزول عیسی بن مریم می نویسد:
«نخست ،مهدی موعود در سرزمین حرمین شریفین ظهور می کند و سپس به بیت المقدس می آید و در آنجا مورد محاصره ی دجال قرار می گیرد که عیسی بن مریم (ع) از سوی دمشق به یاری او می شتابد و با یک ضربه ،دجال را نابود می سازد و سپس در پشت سر مهدی نماز می گزارد، تا امامت و رهبری او را تأیید نماید و تبعیت خود را از پیامبر ما نشان دهد...»(3)
***
1)منظور خطبه ای است که امیر المؤمنین(ع) در ابتدای حکومت خویش بیان فرمودند.
2)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ،دار احیاء الکتب العربیه/281 ؛ الامام الهدی عند اهل السنتة/146
3)به نقل از مصلح جهانی و مهدی موعود از دیدگاه اهل سنت ص 132
[/]

[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]شیخ منصور علی ناصف که از بزرگان الازهر به شمار می آید در تألیف خود "التاج الجامع فی احادیث الرسول"شماری از روایات نبوی را درباره حضرت مهدی (ع)می آورد و در ذیل آن ها چنین می نویسد:
«در میان علمای سلف و خلف مشهور است که در آخر الزّمان مردی از اهل بیت پیامبر،که نام او مهدی است، ظهور خواهد کرد.او بر همه ی کشورهای اسلامی استیلا خواهد یافت و مسلمانان همه پیرو او خواهند شد.او به عدل رفتار می کند،و دین را قوت می بخشد... سخنان و احادیث پیامبر رادرباره ی مهدی ، جماعتی از نیکان اصحاب پیامبر، نقل کرده اند و آن احادیث را بزرگان محدثین، در کتابهای خود، با اسناد و مدارک گرد آورده اند. محدثان بزرگی مانند ابوداوود، ترمذی، ابن ماجه، طبرانی، ابویعلی، بزاز،امام احمد حنبل و حاکم نیشابوری... جزو ناقلان احادیث مهدی هستند.»(1)[/]

[=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]همچنین ابن حجر،احمد بن مجمدالهیتمی الشّافعی، در کتاب خویش موسوم به "القولُ المُختصَر فی علاماتِ المَهدی المُنتظَر"چنین می نویسد:
«آنچه اعتقاد بدان، به دلیل احادیث صحیح،معین و مسلم شده؛ وجود مهدی منتظر است که در زمان او، دجّال و نیز مسیح خواهند آمد. پس هر جا که کلمه ی "المهدی"بدون قید یا اضافه، به کار رفته باشد؛مقصود،هم ایشان است.»(2)
***
1)التاج الجامع للاصول 5/341 2)القول المختصر، ص 74 [/]

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]شمس الدین محمد بن احمد السفارینی الحنبلی، در کتاب "لوائح الانوار البَهیَّة"، و نیز منتخب آن به نام "اهوال یوم القیامة و علاماتها الکبری" چنین می نویسد:
«همانا از اصحاب و تابعان،(درباره ی ظهور موعود)،چندان روایات فراوان رسیده، که در مجموع، علم یقینی می آورد؛ پس ایمان به خروج مهدی واجب است؛ همان گونه که نزد دانشوران ثابت شده و در عقائد اهل سنت و جماعت،شکل گرفته و ترتیب یافته است. ... حاصل کلام ، آنچه اعتقادش واجب است؛همان می باشد که اخبار و آثارِ روشن و آشکار، بر آن دلالت دارد؛ و آن عقیده به وجود مهدی منتظر است که در زمان او دجّال، و نیز سید ما عیسی، خواهند آمد و مسیح، پشت سر مهدی، نماز صبح به جا خواهد آورد.مراد از تعبیر "المهدی" ،هر جا که بدون مضاف یا پیوست به کار رود؛همو خواهد بود.»(1)
همچنین ابوالفیض احمد بن محمد الغماری الشافعی در "إبراز الوهم المکنون" چنین می نویسد:
«... پس ایمان به خروج مهدی واجب است و اعتقاد به ظهور او به خاطر تصدیق سخن پیامبر اکرم(ص)،حتمی و لازم می باشد؛ همانگونه که در کتب عقیدتی اهل سنت، و رسالات دانشوران امت، نوشته و ثابت گردیده است.»(2)
***
1)لوائح الانوار البهیّة،ج2 ص 87 ،اهوال یوم القیامة،ص 31،87و 88
2)إبراز الوهم المکنون، ص 3 و 4

[=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]

بسم الله الرحمن الرحیم
عزیزان به نقطه اشتراک عقیده بین شیعه و اهل سنت اشاره کردند که نه تنها مسلمانان به طور کلی اعتقاد به وجود منجی در آخرالزمان دارند که سایر ادیان نیز به آن اعتقاد دارند . از آن جمله:
- کتاب زند زرتشت چنین میخوانیم :آنگاه پیروزی بزرگ از طرف ایزدان میشود و اهریمنان را منقرض میسازد و عالم کیهان به سعادت اصلی خود خواهد رسید.


- جاماسب نامه زرتشت: مردی بیرون می اید از سرزمین تازیان (سوشیانت)


- وشن جوک هندو:سرانجام دنیا به کسی برگردد که خدا را دوست دارد و از بندئگان خاص او باشد.


- باسک هندو : دور دنیا تمام شود به پادشاه عادلی در آخرالزمان.


- مزامیر عهد قدیم : شریران منقطع خواهند شد اما متوکلان به خدا وارثان زمین خواهند شد .


- اشعیای نبی عهد قدیم و انجیل متی فصل 24: چون برق از مشرق در آید و تا مغرب ظاهر میگگردد ،فرزند انسان نیز چنین خواهد بود.


- انجیل لوقا فصل 12:کمربندهای خود را بسته چراغهای خود را افروخته نگه دارید و مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را میکشد تا هر وقت بیاید و در را بکوبد و بی درنگ برای اوباز کنند.

ولی خوبست به وجه افتراق نظر اهل سنت و شیعه در باره مهدویت نیز اشاره شود.
اختلاف عمده شیعیان با اهل سنت در این است که شیعیان مصلح موعود را همان امام غایب می دانند . بدین ترتیب مهدی عج همان امام زنده ایست که سالها میان مردم زندگی کرده است و پیروان،حضورش را در زندگی احساس میکنند . مهدی و منجی کسی نیست که در آخرالزمان متولد شود تا مسیر تاریخ را دگرگون کند . بلکه در متن تاریخ حضور دارد و زندگی انسانها را از نزدیک میبیند.


اسلام مهدی (عج) را حقیقتی که بعدها باید در این عالم یافت شود ،معرفی نمیکند و او را به عنوان یک حقیقت نا معلوم که در آینده صورت تحقق خواهد پذیرفت ،نوید نمیدهد. بلکه او واقعیتی است موجود و پایدار که در لحظه ،انتظارش را میکشیم .مهدی و منجی موعود اسلام فرد معینی است که در کنار ما با پوست و گئشتش زندگی میکند ...اما قرار است که خودش را معرفی نکند و همراه با دیگران منتظر روزی باشد که خداوند وعده داده است .1
در حالیکه اهل سنت خلاف این مطلب را قائلند و معتقدند مهدی در آخرالزمان متولد خواهد شد .حال چگونه ؟ و چطور؟ سخن خاصی ارارئه نمیدهند.


1-شهید محمد باقر صدر ،بحث حول المهدی،ص55.

محمد;2042 نوشت:
عقیده اهل سنت درباره منجی چیست؟

با سلام

عقیده به مهدویت از عقایدی است كه مسلمانان با اختلافات مذهبی كه دارند بر آن اتفاق دارند، وهرگز به مذهب خاصی اختصاص ندارد، زیرا جمیع شیعه امامیه، زیدیه، مالكی‏ ها، حنفی‏ ها، شافعی‏ ها، حنبلی‏ ها و وهابیان بر این مسأله اتفاق نظر دارند كه شخصی از عترت پیامبر اكرم (ص) قیام كرده وزمین را پر از عدل وداد خواهد كرد، آن گونه كه پر از ظلم وجور شده باشد.

جماعتی از علمای اهل سنّت تصریح كرده ‏اند كه این عقیده مورد اتفاق مسلمین است وحتی برخی از فقهای اهل سنّت به وجوب قتل منكر آن فتوا داده ‏اند.بعنوان مثال فقیه شافعی ابن حجر تصریح كرده كه انكار مهدی اگر موجب انكار سنت از اصل واساس گردد، سبب كفر می‏شود، وهر كس چنین كند قتلش واجب است. واگر انكار، تنها به جهت عناد ودشمنی با ائمه اسلام است نه سنت، لازم است كه او را تعزیر آشكار واهانت نمود تا دست از این كار بردارد..."{ البرهان، ص 178. }

گروهی از علمای اهل سنّت كه در علم حدیث تخصّص دارند تصریح به تواتر احادیث در موضوع مهدویت نموده ‏اند كه از آن جمله می‏توان به افراد زیر اشاره نمود:

1 - ابن قیّم جوزیه . المنار المنیف فی الصحیح والضعیف، ص 141-135.

2 - جلال الدین سیوطی . الحاوی للفتاوی، ج 2، ص 128.

3 - ابوالحسن محمّد بن حسین بن عاصم سحری . همان.

4 - علامه مناوی. فیض القدیر، ج 6، ص 362، ح 9245.

5 - حافظ ابن حجر عسقلانی. . فتح الباری، ج 5، ص 362.

6 - قاضی شوكانی. . ابراز الوهم المكنون، ص 4، به نقل از رساله التوضیح شوكانی.

7 - ابن حجر هیتمی. . الصواعق المحرقة، ج 2، ص 211.

8 - تفتازانی . شرح مقاصد، ج 2، ص 62.

9 - قرمانی دمشقی. اخبار الدول وآثار الأول، ج 1، ص 463.

10 - مبار كفوری . تحفة الاحوذی، ذیل حدیث 2331.

11 - احمد بن محمّد بن صدیق. ابراز الوهم المكنون من كلام ابن‏ خلدون، ص 433.

12 - ابوالخطیب محمّد شمس الحق عظیم آبادی. عون المعبود، ج 11، ص 243.

13 - شیخ ابوالحسین آبری. نظم المتناثر من الحدیث المتواتر، ص 225.

14 - برزنجی. الإشاعة لأشراط الساعة، ص 139. و منابع متعدد ديگر....

اختلاف مهمی كه بین شیعه و اهل سنت وجود دارد،در مورد تولد مهدی موعود و مصلح كل است.شیعیان به اتفاق عقیده دارند كه مهدی موعود كه همان امام دوازدهم شیعیان است،متولد شده است و بنابر مصالحی در حال غیبت به سر می برد،ولی برخی از اهل سنت منكر ولادت ایشان هستند و می گویند مهدی موعود متولد خواهد شد. با این حال جمع بسیاری از علمای اهل سنت نیز معتقد به ولادت امام زمان در نیمه شعبان سال 254 ه.ق هستند و معتقدند ایشان فرزند امام حسن عسكری هستند كه نام 70 تن از علمای اهل سنت كه به این مطلب تصریح كرده ‏اند جمع‏ آوری شده است.{ر.ك:منتخب‏ الاثر، آیت ‏الله ‏صافی، فصل سوم، باب اول}.


[=&quot]سؤال : آيا امام عسكرى (ع) بدون فرزند از دنيا رفته است؟

[=&quot]ابن تيميه حراني در منهاج السنت پيرامون حضرت مهدي مي نويسد: [=&quot]قد ذكر محمد بن جرير الطبري وعبد الباقي بن قانع وغيرهما من أهل العلم بالأنساب والتواريخ أن الحسن بن علي العسكري لم يكن له نسل ولا عقب والإمامية الذين يزعمون أنه كان له ولد يدعون أنه دخل السرداب بسامرا وهو صغير منهم من قال عمرة سنتان ومنهم من قال ثلاث ومنهم من قال خمس سنين... [=&quot]« محمد بن جرير طبري و عبد الباقي بن قانع و ديگر دانشمندان علم انساب و تاريخ گفته اند كه امام حسن بن علي عسكري( عليه السلام ) فرزندي نداشته است؛ اما اماميه خيال مي كنند كه او داراي فرزند بوده و مدعي هستند كه او داخل سرداب سامرا شده؛ در حالي كه خردسال بوده. برخي شيعيان مدعي هستند كه او دو سال داشته، بعضي سه سال و عده اي ديگر گفته اند كه پنج سال داشته است.[=&quot][1]»

[=&quot]احسان الهى ظهير نيز در كتاب الشيعة وأهل البيت همين سخن ابن تيميه را تكرار كرده و مى‌گويد: از دروغ‌هاى شيعه بر اهل بيت (عليهم السلام) اين است كه به آن‌ها سخنان و رواياتى را نسبت مى‌دهند مبنى بر خروج قائم از فرزندان حسن عسكرى (عليه السلام) ؛ در حالى كه او هرگز فرزندى نداشته است.[=&quot][2]

[=&quot](بقيه وهابى‌ها همچون: احمد محمود صبحى در كتاب نظرية الإمامة، ص409، دكتر قفارى در اصول مذهب الشيعه، ج1، ص451 نيز همين مطالب را تكرار كرده‌اند.)

[=&quot]نقد و بررسي:

[=&quot]متأسفانه وهابى‌ها و سركرده آن‌ها ابن تيميه، براى زير[=&quot] [=&quot]سؤال بردن عقائد شيعه به هر عملى؛ حتى بستن دروغ به علماى خودشان نيز متوسل مى‌شوند .

[=&quot]اين مطلبى كه ابن تيميه از طبرى نقل كرده اصلا از اول تا آخر كتاب تاريخ طبرى يافت نمى‌شود و اصلا كلمه «العسكري» فقط يكبار در اين كتاب در ج5، ص368 در باره «إبراهيم بن مهران النصرانى العسكري» آمده و جمله « نسل ولا عقب» اصلا در كل اين كتاب نيامده است.

[=&quot]محمد رشاد سالم محقق كتاب منهاج السنة، كه متوجه اين اشكال بوده و نتوانسته اين مطلب را در تاريخ طبرى پيدا كند، تلاش كرده است كه به نحوى براى اين سخن ابن تيميه مصدرى پيدا نمايد؛ اما او هم دچار اشتباه شده است . وى مى‌گويد كه اين جمله در كتاب صلة التاريخ الطبرى، (تكمله تاريخ طبري) آمده ؛ در حالى كه اين مطلب حتى در اين كتاب نيز نيامده است و ايشان مطلب ديگرى را با مطلب مورد نظر ابن تيميه اشتباه گرفته است .

[=&quot]حقيقت مطلب اين است كه در كتاب صلة تاريخ الطبرى ، جمله «لم يعقب الحسن» آمده ؛ اما هيچ ارتباطى به امام عسكرى و حضرت حجت عجل الله تعالى فرجه الشريف ندارد؛ بلكه قضيه به اين شكل است كه :

[=&quot]در زمان مقتدر عباسى ، شخص به دربار مقتدر عباسى مى‌آيد و مى‌گويد كه كار مهمى با مقتدر دارم و اگر به زودى به گوش او نرسانم ، اتفاقات ناگوارى خواهد افتاد .

[=&quot]بعد وقتى پيش مقتدر مى‌رود مطالبى از گذشته و آينده مطرح مى‌‌كند . از ايشان سؤال مى‌شود كه شما كى هستي؟ مى‌گويد : من محمد بن حسن بن على بن موسى بن جعفر الرضا هستم . يعنى من نوه امام رضا هستم از فرزند او حسن . بعد مقتدر دستور مى‌دهد كه افرادى از آل ابو ‌طالب را بياورند تا صحت گفته‌هاى او را تأييد كنند.

[=&quot]شخصى به نام ابن طومار از آل ابو طالب در تكذيب گفته‌هاى اين شخص مى‌گويد:

[=&quot]لم يعقب الحسن .

[=&quot]حسن (فرزند امام رضا عليه السلام) ، اصلا فرزندى نداشته است .

[=&quot]متأسفانه رشاد سالم محقق كتاب منهاج السنة دقت لازم را نكرده و خيال كرده است كه اين «حسن» همان امام حسن عسكرى عليه السلام است؛ در حالى كه منظور حسن بن على بن موسى الرضا عليهما السلام است و هيچ ربطى به امام عسكرى و حضرت حجت عليهما السلام ندارد . جالب اين است كه همين شخص كه ادعا مى‌كرد نوه امام رضا عليه السلام است، رسوا مى‌شود و در نهايت مشخص مى‌شود كه او به دروغ خود را به اهل بيت عليهم السلام نسبت داده است و فرزند شخصى به نام ابن الضبعى است و حتى پدر او را پيدا مى‌كنند و سپس به پاى مقتدر مى‌افتند و البته مقتدر نيز مجازات سختى براى او در نظر مى‌گيرد و در روز ترويه او را در ميان مردم مى چرخانند و رسوايش مى‌كنند و سپس به زندان مى‌اندازند.

[=&quot]از اين گذشته كتاب صلة تاريخ الطبرى نوشته خود طبرى نيست؛ بلكه نوشته شخص مجهولى به نام عريب بن سعد القرطبى متوفاى 369هـ است كه در هيچ يك از كتاب‌هاى تراجم اهل سنت، شرح حالى براى او ذكر نشده است.[=&quot]



[=&quot][=&quot][1][=&quot] . ابن تيميه الحراني الحنبلي، ابوالعباس أحمد عبد الحليم (متوفاى 728 هـ)، منهاج السنة النبوية، ج4، ص87، تحقيق: د. محمد رشاد سالم، ناشر: مؤسسة قرطبة، الطبعة: الأولى، 1406هـ
[=&quot][=&quot][2][=&quot] . الشيعة وأهل البيت، ص244.

[=&quot]*************************

[=&quot]

[=&quot]اعتراف بزرگان اهل سنت به ولادت حضرت مهدي [=&quot])[=&quot]عجل الله تعالي فرجه الشريف[=&quot]([=&quot]:[=&quot]
[=&quot] [=&quot]بسيارى از بزرگان و انديشمندان اهل سنت از گذشته تا امروز، به ولادت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اعتراف كرده‌اند و به صراحت گفته‌اند كه آن حضرت در 15 شعبان سال 255هـ در شهر سامرا به دنيا آمده است كه ما به نام چند نفر از آن‌ها اشاره خواهيم كرد.[=&quot][=&quot][1][=&quot]
[=&quot]1. [=&quot]شمس الدين الذهبي (متوفاي748هـ)
[=&quot]شمس الدين ذهبى، دانشمند برتر علم تراجم و رجال اهل سنت، در چند كتاب خود به ولادت آن حضرت تصريح كرده است. وى در كتاب العبر فى اخبار من غبر مى‌نويسد:
[=&quot]وفيها [سنة 256 ه‍] محمد بن الحسن العسكري بن علي الهادي محمد الجواد بن علي الرضا بن موسى الكاظم بن جعفر الصادق العلوي الحسيني أبو القاسم الذي تلقبه الرافضة الخلف الحجة وتلقبه بالمهدي وبالمنتظر وتلقبه بصاحب الزمان وهو خاتمة الاثنى عشر...[=&quot] « در سال 255هـ م ح م د بن الحسن العسكرى [عليهما السلام] به دنيا آمد، رافضى‌ها او را خلف ، حجت، مهدى ، منتظر و صاحب الزمان لقب داده‌اند، او آخرين امام از امامان دوازدگانه است.[=&quot][2] »
[=&quot]2. [=&quot]فخر الدين الرازي (متوفاي604هـ)
[=&quot]فخر الدين رازى، مفسر نامدار اهل سنت در باره امام عسكرى عليه السلام و فرزندان آن حضرت مى‌نويسد: [=&quot]أما الحسن العسكري الإمام (ع) فله إبنان وبنتان ، أما الإبنان فأحدهما صاحب الزمان عجل الله فرجه الشريف ، والثاني موسى درج في حياة أبيه وأم البنتان ففاطمة درجت في حياة أبيها ، وأم موسى درجت أيضاًً.[=&quot]
[=&quot]اما امام حسن عسكرى عليه السلام، داراى دو پسر و دو دختر بود، اما پسران آن حضرت؛ پس يكى از آن‌ها صاحب الزمان عجل الله تعالى فرجه الشريف است و دومى موسى است كه در زمان زندگى امام عسكرى از دنيا رفت. اما دختران ايشان و همچنين مادر موسى در زمان حيات امام عسكرى از دنيا رفته‌اند.[=&quot][=&quot][3][=&quot][=&quot][4][=&quot]
[=&quot]3 [=&quot]. ابن حجر هيثمي (متوفاي973هـ)[=&quot]
[=&quot]ابن حجر هيثمى در كتاب الصواعق المحرقه كه آن را عليه شيعه نوشته است، اعتراف مى‌كند كه امام عسكرى فرزندى به نام ابو القاسم الحجة داشته است:
[=&quot]ولم يخلف غير ولده أبي القاسم محمد الحجة ، وعمره عند وفاة أبيه خمس سنين ، لكن أتاه الله فيها الحكمة[=&quot] ، [=&quot]ويسمى القائم المنتظر...[=&quot] . « امام عسكرى عليه السلام فرزندى غير از ابو القاسم م ح م د حجت نداشته است كه عمر آن حضرت در زمان وفات پدرش پنج سال بوده است؛ ولى خداوند به او حكمت آموخت و قائم منتظر ناميده شده است.[=&quot][5] »
[=&quot]4. [=&quot]عاصمي مكي (متوفاي1111هـ)
[=&quot]عاصمى مكى از علماى شافعى مذهب است در باره ولادت آن حضرت مى‌نويسد:
[=&quot]الإمام الحسن العسكري بن على الهادي ... ولده محمدا أوحده وهو الإمام محمد المهدي بن الحسن العسكري بن على التقي بن محمد الجواد ابن على الرضا بن موسى الكاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن على زين العابدين بن الحسين بن على بن أبي طالب رضي الله تعالى عنهم أجمعين.
[=&quot]ولد يوم الجمعة منتصف شعبان سنة خمس وخمسين ومائتين وقيل سنة ست وهو الصحيح أمه أم ولد اسمها أصقيل وقيل سوسن وقيل نرجس كنيته أبو القاسم ألقابه الحجة والخلف الصالح والقائم والمنتظر وصاحب الزمان والمهدي وهو أشهرها صفته شاب مربوع القامة حسن الوجه والشعر أقنى الأنف أجلى الجبهة ولما توفي أبوه كان عمره خمس سنين[=&quot]. « تنها فرزند امام حسن عسكرى، همان امام م ح م د بن الحسن العسكرى است كه در روز جمعه نيمه شعبان سال 255هـ و برخى گفته‌اند در سال 256هـ كه همين ديدگاه صحيح است، به دنيا آمده است. مادر كنيزى به نام أصيقل بوده ، برخى سوسن و ديگرى نرجس گفته‌اند . كنيه آن حضرت ابو القاسم و القابش، حجت، خلف، صالح، قائم، منتظر، صاحب الزمان و مشهورترين لقب آن حضرت مهدى است . از ويژگى‌هاى ايشان اين است كه او جوانى است با قامت متوسط، صورت و موى زيبا، بينى باريك و پيشانى باز .[=&quot][=&quot][6][=&quot] »
[=&quot]نتيجه:
اولا: آن چه ابن تيميه از طبرى و عبد الباقى ابن قانع نقل كرده است كه امام عسكرى بدون نسل و فرزند از دنيا رفته،‌ دروغى است محض، در كتاب‌هاى آن‌ها چنين مطلبى يافت نمى‌شود؛

[=&quot]ثانيا: بر فرض كه اين دو نفر اين مطلب را گفته باشند، بى اطلاعى خود آنان را ثابت مى‌كنند؛ چرا كه ده‌ها نفر از برترين دانشمندان تاريخ اهل سنت به ولادت حضرت حضرت حجت عليه السلام تصريح كرده و تاريخ تولد آن حضرت را مشخص كرده‌اند.

[=&quot][=&quot][1][=&quot] . دوستان عزيز مى‌توانند در اين باره به كتاب الإصالة المهدوية، نوشته جناب آقاى فقيه ايمان مراجعه كنند، ايشان در اين كتاب نام 112 نفر از علماى اهل سنت را مى برد كه به تولد امام زمان تصريح كرده‌اند .[=&quot]
[=&quot][=&quot][2][=&quot] . الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، العبر في خبر من غبر، ج2، ص37، تحقيق: د. صلاح الدين المنجد، ناشر: مطبعة حكومة الكويت - الكويت، الطبعة: الثاني، 1984.[=&quot]
[=&quot][=&quot][3][=&quot] . الرازي الشافعي، فخر الدين محمد بن عمر التميمي (متوفاى604هـ)، الشجرة المباركة في أنساب الطالبية، ص78 ـ 79 .
[=&quot][=&quot][4][=&quot] . آدرس اينترنتي اين مطلب :[=&quot] http://islamport.com/w/nsb/Web/499/22.htm[=&quot]
[=&quot][=&quot][5][=&quot]. الهيثمي، ابوالعباس أحمد بن محمد بن علي ابن حجر (متوفاى973هـ)، الصواعق المحرقة علي أهل الرفض والضلال والزندقة، ج2، ص601، تحقيق عبد الرحمن بن عبد الله التركي - كامل محمد الخراط، ناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ - 1997م.[=&quot]
.[=&quot][6][=&quot]العاصمي المكي، عبد الملك بن حسين بن عبد الملك الشافعي (متوفاى1111هـ)، سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي، ج4، ص150، تحقيق: عادل أحمد عبد الموجود- علي محمد معوض، ناشر: دار الكتب العلمية.


************************************


[=&quot]
[=&quot]پاسخ شیعه به تولد حضرت مهدی(عج) با استناد به سخن چندتن از علمای سنی :
[=&quot]چه دلیلی بر متولد شدن امام مهدی(ع) [=&quot]درست است؟ آیا كسی آن حضرت را بعد از تولد دیده است؟
[=&quot]بنابرآنچه كه مورخان شیعه و سنّی در خصوص تاریخ و چگونگی ولادت حضرت مهدی(عج) نوشته اند، اصل ولادت خجسته امام زمان(ع) و به دنیا آمدن ایشان، جزء امور مسلم و قطعی تاریخ بشر است.
[=&quot]به عنوان نمونه، مورّخ شهیر اهل سنت، علی بن حسین مسعودی می گوید:"در سال 260 ابومحمد حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بی علی بن ابیطالب علیهم السلام، در زمان خلافت معتمد عباسی درگذشت. او به هنگام درگذشت، 29 سال داشت، و او پدر مهدی منتظر است."("مروّج الذّهب"، مسعودی، ج4، ص199)
[=&quot]و شیخ سلیمان قندوزی گوید:"خبر معلوم و مسلّم، در نزد موثّقان، این است كه ولادت قائم(ع)، در شب نیمه شعبان سال 255 هجری قمری، در شهر سامرّا واقع شده است."("ینابیع المودّة"، قندوزی، ج3، ص144)
[=&quot]اما از آنجایی كه خلفای بنی عباس دانسته بودند كه دوازدهمین امام شیعیان همان مهدی موعود است كه زمین را پر از عدل و داد می كند و دژهای گمراهی و فساد را درهم می كوبد و نیز می دانستند كه از فرزندان امام حسن عسكری(ع) است؛ در صدد برآمدند این نور را خاموش كنند. از این رو امام مهدی(عج) از نخستین روز ولادت، همواره در نهان می زیست و مردم به طور عموم او را نمی دیدند. ولی با این وجود، عدّه ای از اصحاب امام حسن عسكری(ع) بودند كه توفیق شرفیابی را یافته بودند. بعضی از آنها عبارتند از:
[=&quot]1. حكیمه خاتون، دختر امام جواد، خواهر امام هادی و عمه امام حسن عسكری علیهم السلام، كه شب تولد حضرت مهدی(ع)، او را زیارت كرد، و نسیم و ماریه ـ كنیزان آن حضرت ـ گفتند: تا آن كودك متولد شد به خاك سجده كرد و انگشت سبّابه را رو به آسمان بلند نمود و عطسه زد و گفت"الحمدلله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله".("الزام النّاصب"، شیخ حائری یزدی، ج1، ص340)
[=&quot]2. ابوبصیر خادم است كه گفت: بر صاحب الزمان(ع) وارد شدم، در حالی كه درون گهواره بود، نزدیك رفتم و سلام كردم، حضرت فرمود: مرا می شناسی؟ عرض كردم: آری، تو بزرگ و سید من و فرزند امام من هستی ... حضرت فرمود:"انا خاتم الاوصیاء، و بی یرفع البلاء من اهلی و شیعتی."("كشف الغمّه"، علامه اربلی، ج2، ص499)
[=&quot]3. سعدبن عبدالله قمی است كه با نامه های فراوان با جمعی برای زیارت آن حضرت به سامره رفته و طرف راست امام حسن(ع)، كودكی را دیدند كه مانند ماه درخشان بود، پرسیدند: این كیست؟ گفته شد:"مهدی قائم آل محمد(ص)" است. ("الزام النّاصب، ج1، ص342)
[=&quot]4. روزی جمعی از شیعیان ـ چهل تن ـ نزد امام یازدهم آمدند، و از آن امام تقاضا كردند كه حجّت پس از خویش را به آنان بنمایاند و بشناساند و امام چنین كرد. و آنان پسری را دیدند كه بیرون آمد همچون پاره ماه، شبیه به پدر خویش، امام عسكری(ع) فرمود: "پس از من، این پسر، امام شماست، و خلیفه من است در میان شما، امر او را اطاعت كنید، از گرد رهبری او پراكنده نگردید كه هلاك می شوید و دینتان تباه می گردد این را هم بدانید كه شما او را، پس از امروز، نخواهد دید، تا این كه زمانی دراز بگذرد، بنابراین از نایب او،"عثمان بن سعید"، اطاعت كنید." (الزام النّاصب، ج1، ص341)
[=&quot]5. ابوسهل نوبختی گوید: در آن حال بیماری، امام عسكری خواست تا آن كودك را نزد او آورند. مهدی را كه در آن هنگام كودك بود، نزد پدر آوردند. وی به پدر سلام كرد. من به او نگاه كردم، رنگی سفید و درخشان داشت، موهایش پیچیده و مجعّد بود و دندان هایش گشاده، امام حسن(ع) او را با جمله"یا سیّد اهل بیته" ـ یعنی این سرور خاندان خود ـ مخاطب قرار داد، سپس از آن فرزند خواست تا در خوردن دوایی كه برایش جوشانیده بودند به او كمك كند. او چنین كرد. سپس پدر را وضو داد. آنگاه امام عسكری(ع) به او فرمود:"ای پسرك من! تویی مهدی، و تویی حجّت خدا بر روز زمین ... ." (همان، ص 351)
[=&quot]برای مطالعه بیشتر در این زمینه می توانید به كتاب "یكصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان(عج)"، از علیرضا رجالی تهرانی،‌ انتشارات نبوغ مراجعه نمایید.

[=&quot]


[=&quot]
موضوع قفل شده است