تبرک جستن به پیامبر در روایات اهل سنت

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تبرک جستن به پیامبر در روایات اهل سنت

[=tahoma]روايات بسيارى را علماى [=&quot]اهل تسنن[/] نقل كرده اند كه دلالت بر تبرّك جستن صحابه و تابعين در زمان حيات و بعد از وفات به آن حضرت دارد كه به نمونه هايى از آن اشاره ميكنيم:
1ـ روايتى را كه بخارى نقل كرده است مى گويد:
«هنگامى كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در هواى گرم تابستان با ما (از مدينه) خارج گرديد، آبى رابراى وضوى حضرت آوردند و آن حضرت وضو ساخت سپس مسلمانان از باقيمانده آب وضو بر مى داشتند و به خود مى ماليدند»(1)
در بعضى روايات ديگر تعبير چنين است:
[/]«اِذَا تَوضّاَ النبِىُّ(صلى الله عليه وآله) كادُوا يَقْتَتِلوُنَ عَلَى وَضُوئهِ»;(2)
موقعى كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) وضو مى گرفت مسلمين (براى به دست آوردن آب وضوى پيامبر) گويى با هم قتال مى كردند.
2ـ روايتى را انس بن مالك نقل مى كند:
رسول خدا(صلى الله عليه وآله) را در حالى ديدم كه سلمانى مشغول تراشيدن موهاى سر ايشان بود و اصحاب آن حضرت را احاطه كرده بودند و هر كدام سعى مى كرد تار مويى از آن حضرت به دست آورد و مويى بر زمين نيفتد.»(3)
«مقدارى از موى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نزد امّ سلمه همسر آن حضرت موجود بود و هنگامى كه شخصى به چشم زخم ديگران به مرضى دچار مى شد كاسه آب نزد امّ سلمه مى بردند تا موى پيامبر(صلى الله عليه وآله) را در آن قرار دهد و مريض را به اين وسيله مداوا مى كردند.»(4)
در مورد «خالد بن وليد» نيز مسئله تبرك جستن به موى پيامبر چنين نقل شده است: «خالد بن وليد كه در جنگ با ايران و روم تلاش زياد مى نمود و دمشق را نيز فتح كرده بود، در كلاهى كه هنگام جنگ بر سر مى گذاشت مقدارى از موى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) قرار داده بود و براى پيروزى از اين موها و بركت آنها مدد مى جست و هميشه پيروز مى گشت.»(5)
از اين گونه ماجراها بسيار نقل شده كه نشان مى دهد تبرك جستن به پيامبر(صلى الله عليه وآله) امرى متداول ممدوح و معروف بوده است نه منكر، بدعت و شرك!
3ـ ابو برده مى گويد: عبداللّه بن سلام روزى به من گفت: آيا مى خواهى در كاسه اى كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) با آن آب خورده است به تو آب بدهم؟»(6)
از اين روايت نيز معلوم مى شود كه عبداللّه كاسه اى را كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) از آن آب خورده است و لب هاى مباركش با آن تماس گرفته به عنوان يك چيز با ارزش و متبرك نگهدارى مى كرده است.
4ـ روايتى كه در صحيح بخارى در مورد بوسيدن دست پيامبر(صلى الله عليه وآله) آمده است كه بدين مضمون مى باشد; رسول خدا در هواى گرم تابستان به سوى شهر بطحا خارج شد و وضو گرفت نماز ظهر و عصر را به صورت شكسته به جاى آورد... سپس مردم برخاستند و براى تبرك خود را به پيامبر(صلى الله عليه وآله) نزديك كردند آنها دست هاى پيامبر را ميگرفتند و بر صورتشان مى ماليدند. راوى ميگويد: من هم دست حضرت را گرفتم و به صورتم گذاشتم. دستانى كه از برف سردتر و از مشك خوشبوتر بود.»(7)
5ـ روايتى كه در مسند احمد در شرح حال «حنظله» بيان شده است.
«حنظله مى گويد: پدرم مرانزد پيامبر(صلى الله عليه وآله) برد و فرمود: من پسرانى دارم كه بزرگ شده اند واين پسر كوچك ترين آنهاست براى او در درگاه خدا دعا كن. حضرت دست بر سر من كشيد و فرمود: خداوند به اين فرزند بركت عنايت فرمايد».
راوى مى گويد: «من بعدها حنظله را ديدم افرادى كه صورتشان ورم داشت يا حيواناتى كه پستانشان ورم كرده بود نزداو مى آوردند و او مى گفت: به نام خدا ودستش را بر سرش درجاى مسح رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى گذاشت و آن را مسح مى كرد و سپس برجاى ورم كرده مى كشيد و ورم از بين مى رفت»(8)
به نظر ما دست ماليدن به ضريح يا غبار قبر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) وائمه معصومين(عليهم السلام) كمتر از تبرك به كاسه آب يا جاى دست آن حضرت(صلى الله عليه وآله) نيست ونه تنها موجب شرك و بدعت نيست بلكه چه بسا شفاى كسى در همين وسايل باشد. اگر اينكار شرك باشد تمام آن چه مورخان و كتب حديث و روايت در اين زمينه نقل كرده اند دلالت بر شرك صاحبان آنها ميكند! در حالى كه هيچ كس چنين نظر و اعتقادى ندارد.(9)

1.صحيح بخارى، ج 1، ص 59
2.همان
3.مسند احمد بن حنبل، ج 3، ص 137
4.صحيح بخارى ج 4، ص 27
5.اسد الغابه، ج 2، ص 95
6.صحيح بخارى، ج7،ص 147
7.همان،ج4، ص 229
8.مسند احمد بن حنبل، ج 5، ص 68
9.طاهرى خرم آبادى، توحيد و زيارت، ص 275،280

سلام بر محمد گرامی
سپاسگذارم
این مسائل از روی ارادت و هم حب آنها به رسول اکرم هم بوده والا پیامبر چنین کاری را به آنها نگفته که انجام بدهند.
برکت وجود و خلقت پیامبر اکرم ما را همین الان هم متنعم میسازد و آن دین تسلیم در برابر تطهیر الهی است که اسلام خوانده میشود.
یاولی و یانصیر

bina88;44771 نوشت:
این مسائل از روی ارادت و هم حب آنها به رسول اکرم هم بوده والا پیامبر چنین کاری را به آنها نگفته که انجام بدهند. برکت وجود و خلقت پیامبر اکرم ما را همین الان هم متنعم میسازد و آن دین تسلیم در برابر تطهیر الهی است که اسلام خوانده میشود. یاولی و یانصیر

سلام
غرض آگاهی کسانی است که با عقاید من دراوردی تبرک به قبور ائمه ومظاهر دینی رو شرک میدونن.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

باتشکر از دوست عزیزم آقا محمد

البته همین کار در قرآن هم آمده و آن همان کشیدن پیراهن حضرت یوسف علی نبینا و آله و علیه السلام به چشمان حضرت یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام و روشن شدن و بینا شدن چشمان آن بزرگوار می باشد.

حالا ما بگیم العیاذ باالله که مثلا حضرت یعقوب مشرک شده بودند؟؟؟!!! یا چرا از خدا نخواستند که خود خدا چشماشونو شفا بده مگه خدا از رگ گردن به ایشون نزدیکتر نبوده؟؟؟!!! و ... .

اصولا وهابیها اگر در قرآن و کتب خودشون کمی بیشتر دقت کنند حقایق براشون آشکار میشه.

التماس دعا - یاعلی

hamedi;44924 نوشت:
البته همین کار در قرآن هم آمده و آن همان کشیدن پیراهن حضرت یوسف علی نبینا و آله و علیه السلام به چشمان حضرت یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام و روشن شدن و بینا شدن چشمان آن بزرگوار می باشد. حالا ما بگیم العیاذ باالله که مثلا حضرت یعقوب مشرک شده بودند؟؟؟!!! یا چرا از خدا نخواستند که خود خدا چشماشونو شفا بده مگه خدا از رگ گردن به ایشون نزدیکتر نبوده؟؟؟!!! و ... .

سلام علیکم
استاد بزرگوار جناب حامدی
این حقیر نکته ای را اشاره میکنم تمنا دارم عنایت بفرمائید اگر اشتباهی ملاحظه فرمودید تذکر دهید.

مسئله پیراهن حضرت یوسف و شفای حضرت یعقوب علیه السلام امر الهی بود.
یعنی در قرآن کریم ذکر گردیده که خداوند فرمود که این پیراهن را برای شفای ایشان بر چشمانشان بگذارند.
مانند حضرت موسی که به امر الهی عصا را در رود نیل زدند و رودی به بزرگی دریا باز شد.
یا مسائل دیگری

حال آیا من و شما اگر عصایمان را بر آب بزنیم رودی باز میشود که خودمان رد شویم حال قوم ما هیچ

آن مسئله مقرر الهی بوده.

حال اگر تبرک جستن را بمانند حضرت یوسف نمادین انجام ندهیم و نگویئم نشان به آن نشان که آن پیراهن به قرار الهی شافی کور گشت

و این عمل را به باور انجام بدهیم که ما نیز قدرت بر وقوع اراده الهی با چنین تبرکی داریم یا تبرک از ائمه علیهم السلام بواسطه قدرت شفا دهندگی ائمه آن مسئله تکرار میشود باید گفت که برای خداوند که قادر مطلق است 2 شریک قرار داده ایم .
1- در درجه اول نفس سرکش و خودخواه خودمان را
2- ائمه علیهم السلام را

یاولی و یانصیر

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دوست گرامی جناب بینا

bina88;45050 نوشت:
این حقیر نکته ای را اشاره میکنم تمنا دارم عنایت بفرمائید اگر اشتباهی ملاحظه فرمودید تذکر دهید.

مسئله پیراهن حضرت یوسف و شفای حضرت یعقوب علیه السلام امر الهی بود.
یعنی در قرآن کریم ذکر گردیده که خداوند فرمود که این پیراهن را برای شفای ایشان بر چشمانشان بگذارند.
مانند حضرت موسی که به امر الهی عصا را در رود نیل زدند و رودی به بزرگی دریا باز شد.
یا مسائل دیگری

حال آیا من و شما اگر عصایمان را بر آب بزنیم رودی باز میشود که خودمان رد شویم حال قوم ما هیچ

آن مسئله مقرر الهی بوده.

حال اگر تبرک جستن را بمانند حضرت یوسف نمادین انجام ندهیم و نگویئم نشان به آن نشان که آن پیراهن به قرار الهی شافی کور گشت

و این عمل را به باور انجام بدهیم که ما نیز قدرت بر وقوع اراده الهی با چنین تبرکی داریم یا تبرک از ائمه علیهم السلام بواسطه قدرت شفا دهندگی ائمه آن مسئله تکرار میشود باید گفت که برای خداوند که قادر مطلق است 2 شریک قرار داده ایم .
1- در درجه اول نفس سرکش و خودخواه خودمان را
2- ائمه علیهم السلام را

یاولی و یانصیر

با تشکر از توجه شما و عذرخواهی به دیر کرد خودم!

به این آیه خوب توجه کنید :

اذْهَبُوا بِقَميصي‏ هذا فَأَلْقُوهُ عَلى‏ وَجْهِ أَبي‏ يَأْتِ بَصيراً وَ أْتُوني‏ بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعينَ

حضرت یوسف علی نبینا و آله و علیه السلام فرموده اند که این را به چشمان پدرم بیندازید بینا می شود.

پس امر خدا از طرف پیامبرش بوده درسته؟ یعنی خدا توسط حجه و رسولش دستور داده که این کار را بکنید و به قول شما مقررش را در آن قرار داده است.

حال اگر خداوند اراده اش در این هم قرار بگیرد آیا اشکالی دارد؟

این را هم جواب دهید که اگر باز اراده خداوند در این قرار بگیرد آیا آن دو سوال شما باز پیش می آید یا نه؟

باتشکر - یاعلی

سلام علیکم
عید سعید فطر را بر شما و همه عزیزان در این سایت و کسانیکه این کلام را خواندند تبریک و تهنیت عرض میکنم.

hamedi;46116 نوشت:
حال اگر خداوند اراده اش در این هم قرار بگیرد آیا اشکالی دارد؟

(مبحث اراده خدا)

در کجا آمده که اراده او بر این است؟

در قرآن خداوند به حضرت یوسف فرمان میدهد که چنین کند و او به اذن الهی چنین کاری را میکند.

hamedi;46116 نوشت:
این را هم جواب دهید که اگر باز اراده خداوند در این قرار بگیرد آیا آن دو سوال شما باز پیش می آید یا نه؟

اگر خداوند بخواهد کن فیکون

ولی این مطلب به صراحت در قرآن بیان نگردیده که مثلا بعد از این آیات بگوید ای پیامبر به امتت بگو اگر شفا میخواهند چنین کنند یا چیزی مشابه آن.

شما آیاسراغ داریددر جائی خداوند اراده کرده که هرکس مریض شد یا به علتی گرفتار شد تبرک بردارد از قبور یا از هرجای مقدسی تا آن تبرک و آن جای مقدس او را شفا دهد .

موضوع حضرت یعقوب دلبستگی مفرط به فرزندی بود که میدانست آ« فرزند جانشین او و رسول خداست لذا به اشتباه افتاده بود حضرت یعقوب و از فرط گریه کور.

اراده خداوند در این حالات بر این مقرر شد و همینطور حضرت موسی در فرار قومش از دست کفار .

مگر کسیکه میرود تبرک بر میدارد در چنین مراتبی سیر میکند؟

یاحق

موضوع قفل شده است