از استادم پرسیدم علی برتر است یا ابوبکر ؟

تب‌های اولیه

24 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
از استادم پرسیدم علی برتر است یا ابوبکر ؟

ابن ابی الحدید سنی می نویسد :
از استادم « ابو هذیل » در وقتی که شخصی از او پرسید :
آیا علی (ع) نزد خدا افضل است یا ابوبکر ؟ شنیدم که او در جواب گفت :
به خدا سوگند اگر فقط مبارزه علی (ع) با عمر بن عبد ود در روز خندق با اعمال همه مهاجرین وانصار و تمام عبادتهای آنان معادله و موازنه گردد آن مبارزه سنگین تر و برتر از همه آن ها میشود چه رسد به ابوبکر تنها ( که یکی از مهاجرین است )
ابن ابی الحدید ، شرح نهج البلاغه ج 19 ص 60

مجید;41684 نوشت:
ابن ابی الحدید سنی می نویسد :
از استادم « ابو هذیل » در وقتی که شخصی از او پرسید :
آیا علی (ع) نزد خدا افضل است یا ابوبکر ؟ شنیدم که او در جواب گفت :
به خدا سوگند اگر فقط مبارزه علی (ع) با عمر بن عبد ود در روز خندق با اعمال همه مهاجرین وانصار و تمام عبادتهایند گوی آنان معادله و موازنه گردد آن مبارزه سنگین تر و برتر از همه آن ها میشود چه رسد به ابوبکر تنها ( که یکی از مهاجرین است )
ابن ابی الحدید ، شرح نهج البلاغه ج 19 ص 60

می گویند برای مقابله با عمرو تا سه بار پیمبر جنگاور خواست ولی غیر از علی کسی جرائت واعتماد به نفس نداشت که داو طلب شود
شهامت و شجاعت و سخاوت به خودی خود امتیاز های بسیار بزرگی هستند

می گویند حاتم طی با این که مسلمان نبوده پیامبر برای او احترام ویژه ای قائل شد

غلامعلی نوری *;41716 نوشت:
می گویند حاتم طی با این که مسلمان نبوده پیامبر برای او احترام ویژه ای قائل بوده است

اولا این مطلب ربطی به بحث ندارد
ثانیا : رسول خدا (ص) فرمود :
ضربة علی یوم خندق افضل من عبادة الثقلین
ثالثا : ای کاش ابوبکر و .... یکی از این سخاوت ها و شجاعت ها و شهامت ها را داشتند

البته استاد خوب شد ناخواسته سبب خیر شدی تا مطالب زیر را بنویسم :
( یریدون ان یطفئوا نور الله بافواههم ......)

یا امان الخائفین


تا بحال از ترسو بودن ابوبکر وعمر وعثمان برامون میگفن همیشه برام سوال بود آیا واقعا این مطالب درسته ؟ شاید شیعه بودنشون باعث شده این حرفها را بزنن!



گفتم بد نیست نظر علمای اهل سنت هم ببینم خلاصه گشتم و گشتم تا اینکه اعترافات علمای اهل سنت هم پیدا کردم بد نیست واسه شما هم بنویسم .



یه چیزی یادم رفت بگم : لطفا منو ملامت نکنید خدا میدونه من بی تقصیرم حرفای خودشونه !!! من فقط عملکرد اینا رو در یک جنگ از دهها جنگ می نویسم

من از ترس بالای کوه رفتم
کلیب می گوید : عمر برای ما خطبه می خواند و بر بالای منبر سوره آل عمران تلاوت می نمود و می گفت : این سوره احدی است (یعنی راجع به جنگ احد بحث می کند ) .آن گاه (عمر ) گفت : ما در روز احد از نزد رسول خدا (ص) پراکنده شدیم ، من به بالای کوه احد رفتم . از مرد یهودی شنیدم که می گفت : محمد کشته شده ... (در المنثور ج 2 ص 80 ، کنزالعمال ج 2 ص 242 ، فتح القدیر ج 1 ص 388)

ابن ابی الحدید سنی از واقدی نقل می کند :

هنگامی که شیطان بانگ زد که محمد کشته شد ، مردم پراکنده شدند ... و از جمله فرارکنندگان عمر وعثمان بودند ( شرح ابن ابی الحدید ج 15 ص 24 ، غرائب القرآن در حاشیه جامع البیان ج 4 ص 113 ) ( احسن به اینها که به ندای شیطان لبیک گفتند !!!)

****
جاحظ نیز به فرار عمر بن خطاب در روز احد اعتراف کرده است ( العثمانیه ص 169 :

فرارعثمان را همه قبول دارند

در مورد فرار عثمان در جنگ احد هیچ کس اختلاف نکرده و مورد اجماع است ، فراری که تا سه روز ادامه داشت و بعد از سه روز به مسلمانان ملحق شد .(از قدیم وندیم گفتن رفیق نیمه راه خوب نیست به همین خاطر عثمان با هر زحمت بود بعد از رفع خستگی و استراحت کامل و بر طرف شدن سختیهای جنگ به مسلمانان ملحق شد )

ابن عباس و دیگران می گویند : آیه « ان الذین تولوا منکم یوم التقی الجمعان انما استزلهم الشیطان ببعض ما کسبوا .. کسانی از شما که در روز روبرو شدن دو جمعیت با یکدیگر ( جنگ احد ) فرار کردند شیطان آنها را بر اثر بعضی از گناهانی که مرتکب شده بودند به لغزش انداخت ..آل عمران 155) در باره فرار عثمان از احد نازل شد ( کامل ابن اثیر ج 2 ص 174 )





شجاعت امیر عدالت و شهامت یعسوب الدین امیر المومنین (ع) به اعتراف اهل سنت

.... در گیری (در احد ) شروع شد طلحة بن ابی طلحه به میدان آمد و مبارزه طلبید حضرت علی (ع) به سوی او آمد ... طلحه گفت تو کیستی ؟ حضرت فرمود : من علی بن ابی طالب هستم . طلحه گفت که من می دانستم که کسی غیر از تو جرات مقابله با من را ندارد . جنگ شروع شد و حضرت ضربه ای بر کلاه خود او زد به حدی که دو چشمانش بیرون افتاد و با ضربه ای دیگر پای او را قطع نمود و او را بر زمین افکند . و از آنجا که حضرت را قسم داد او را رها نمود ( کامل ابن اثیر ج 2 ص 47 )

لواء به دست ابو سعید بن طلحه برادر طلحه قرار گرفت که حضرت او را نیز به قتل رسانید . و پس از او به ترتیب ارطاة بن سرحبیل و غلامی از بنی عبد الدار پرچم را به دست گرفتند که حضرت علی (ع) آن دو را نیز به قتل رسانید

تا اینکه نه نفر پرچم را به دست گرفتند همگی را حضرت علی (ع) به قتل رسانید و پس از آن مشرکان همگی فرار کردند

متاسفانه مسلمانان به امید اینکه دشمن کاملا از صحنه جنگ فرار کرده و دور شدند و مشغول جمع کردن غنائم شدند که خالد بن ولید با دویست نفراسب سوار بر مسلمانان حمله کرد و برخی از آنها کشته شدند و بقیه هم فرار کردند و پیامبر(ص) را تنها گذاشتند و تنها حضرت علی (ع) بود که در آن وقت حساس درصدد حفظ جان رسول خدا (ص)برآمده و به مانند باز شکاری لشکر را متفرق کرده و از حضرت دفاع می کرد

ابن اثیر می گوید : در روز احد بر حضرت علی (ع) شانزده ضربه وارد شد که با هر ضربه حضرت به زمین می افتاد و تنها جبرئیل بود که او را از زمین بلند می کرد ( اسد الغابه ج 4 ص 106 )
مطالب فوق برگرفته از کتاب امام (ع) علی مظلوم تاریخ ،رضوانی ص 107 تا 110

مجید;41721 نوشت:
اولا این مطلب ربطی به بحث ندارد
ثانیا : رسول خدا (ص) فرمود :
ضربة علی یوم خندق افضل من عبادة الثقلین
ثالثا : ای کاش ابوبکر و .... یکی از این سخاوت ها و شجاعت ها و شهامت ها را داشتند

[="microsoft sans serif"]خود می دانید که من نه سنی و نه شیعه ام اما حقیقت را نمی توان کتمان کرد
پس کسی که همراه فردتحت تعقیبی ( توسط یک عده ی شمشیر بدست )باشه و با جانش بازی کنه وهر لحظه احتمال دستگیر شدن و کشته شدنش بره آیا ترسوه ؟؟؟ یک کمی هم انصاف داشته باشید
[/]
لا یجرمنکم شنآن قوم علی الاتعدلوا

من بی تقصیرم اما نمی دونم چرا خداوند برخی از صحابه را به خاطر فرارشان مذمت می کند (البته معذرت می خوام نمی تونم اسمشون رابگم )

أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ يَعْلَمَ الصَّابِرينَ (142)

وَ لَقَدْ كُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ (143)
وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‏ أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى‏ عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرينَ (144)
وَ ما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ كِتاباً مُؤَجَّلاً وَ مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الدُّنْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها وَ سَنَجْزِي الشَّاكِرينَ (145)


وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثيرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكانُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرينَ (146)
البته این آیه اخر راجع به حضرت علی (ع) است که می فرماید
فکر نکنید همه کسانی که دور بر رسول خدا (ص) بودند ترسو بودند : چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراه آنان جنگیدند آنها هیچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان می رسید سست وناتوان نشدند و خدا استقامت کنندگان را دوست می دارد

به نام خدا.

خوب از اول اومده بوده جنگ. نيومده بوده كه حلوا بخوره كه.

ديگر اينكه گيريم كه ندا صحيح بود و حضرت محمد به شهادت رسيده بودند. مگه داشتند براي حضرت محمد مي جنگيدند كه فرار كردند؟ اونها قرار بود براي خدا بجنگند.

البته هر كسي در زندگيش اشتباه ميكنه. مهم اينه كه برگرده.

*پي نوشت : بنده در كتابي خونده بودم كه هنگام بالا رفتن از كوه احد كه مشرك ها همينجوري حمله ميكردند. سه نفر از حضرت محمد دفاع ميكنند. يكي حضرت علي كه اينقدر زخم ميخورند كه سر تاپاشون سرخ ميشه (گويا هفتاد تا زخم ميخورند ) يكي عمر بوده و ديگري يك بنده خداي ديگه كه چون قدرتش مثل حضرت علي و عمر نبوده شمشيرش رو ميندازه خودش رو سپر ميكنه كه تير و نيزه به حضرت پيامبر نخوره و انقدر بهش نيزه ميزنند كه خواهرش از روي شكل خاص گوش هاش شناسائيش ميكنه. اين داستان غلطه؟

غلامعلی نوری *;41732 نوشت:
خود می دانید که من نه سنی و نه شیعه ام اما حقیقت را نمی توان کتمان کرد

البته استاد راست میگه نه سنیه و نه شیعه اما نمی دونم چرا همش یه طرف غش می کنه ؟؟؟؟
آیا تا به حال دیدید چیزی راجع به خلفای دیگه نوشته باشه
با این که میگه من میخوام حقایق را بیان کنم

البته بی انصافی نکنیم شاید ایشون نذر کرده صد سال اول رو در دنیا به حساب پیامبران و اهل بیت رسیدگی کنه بعدش در برزخ و قیامت خدمت خلفای دیگه برسه

مجید;41728 نوشت:
ابن اثیر می گوید : در روز احد بر حضرت علی (ع) شانزده ضربه وارد شد که با هر ضربه حضرت به زمین می افتاد و تنها جبرئیل بود که او را از زمین بلند می کرد ( اسد الغابه ج 4 ص 106 )
مطالب فوق برگرفته از کتاب امام (ع) علی مظلوم تاریخ ،رضوانی ص 107 تا 110

درود بر آقا مجید

آقا باز شروع شد به آوردن افسانه سرایی و خیالپردازی های دیگران ؟؟؟

[="darkorange"]قولوا قولا" سدیدا[/] را چطور معنی می کنی ؟؟؟

اینو حرفا رو کدام آدم متفکر می پذیره ؟

مگر علی خودش نمی تونسته بلند شه

مگه یادت رفته [="red"] بحول الله وقوته اقوم و اقعد [/]یعنی چه ؟؟
اگه میخوای فیلم چینی تعریف کنی اون چیز دیگه ای ولی چرا قهرمانش جبریله ؟؟؟
در داستان شما حضرت علی هم مثل اینکه فقط شجاع بودن و قدرت دفاع شخصی شون زیاد جالب نبوده :Gig:

پس علی که اینقدر زمین می خورده از حضرت محمد کی دفاع می کرده ؟؟ نکنه عزراییل

البته شاید چون قویتره و کفار رو مستقیما به درک واصل می کنه !!
راستی این جبرئیل که میگین اینقدر هوای علی رو داشته چرا موقع خلافت علی که مسلمین به وجود حضرت علی شدیدا" نیاز داشتن در برابر ابن ملجم نامرد از حضرت دفاع نکرد و گذاشت اون ضربت رو بزنه
در ضمن در تاریخ و حدیث و روایت هم نداریم که در اون لحظه این جناب جبرییل کاری برای حضرت علی انجام داده باشه ؟

جناب غلام عمر الان یقین پیدا کردم قاطی کردی

سلام علیکم
در این جنگ به روایتی پس از فرار مبارزین مسلمان به بالای کوه عده ای از مسلمین باقی مانده بودند که از آن جمله ام سلمه بود.
ام سلمه شیر زنی بود که در پی فرار مسلمین و تنها ماندن پیامبر شمشیر بدست گرفت و شروع به دفاع از پیامبر کرد پیامبر در آن جنگ زخم برداشتند لذا آن عده پیامبر را در شکافی در کوه گذاشتند که به جان ایشان آسیبی نرسد .
علی بن ابی طالب را پس از جنگ دیدند که جائی از بدنش سالم نمانده.
ام سلمه پس از مشاهده احوال این دو بزرگوار
دوک نخ ریسی ای را ببرداشت و بهمراه عده ای از زنان بدنبال فرار کنندگان جنگ می رفتند و ام سلمه به آنها دوک نخ ریسی می داد و می گفت شما برید کار زنانه بکنید شما لیاقت همراهی پیامبر خدا را در جنگ نداشتید.

ولی از همه این مراتب گذشته
خیلی ها بوده اند و هستند که شمشیر زن خوبی بودند و دلاورانه در میدان نبرد می جنگیدند و هیچگاه پشت به دشمن نمی کردند.
ولی علی فقط یک جنگ آور نبود علی بن ابی طالب یک عالم بزرگوار هم بودند.
این کمالات در علی بن ابی طالب بانی این می شود که علی منحرف نمی گردد و کلامی بجز حق به زبان نمی آورد.

یاحق

گلشن;41763 نوشت:
جناب غلام عمر الان یقین پیدا کردم قاطی کردی

[="Courier New"] [="Blue"]وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يأْتِيكَ[/] [="Red"][="Red"]الْيقِينُ[/][/](الحجر/99)
و پروردگارت را پرستش کن تا اينکه [="red"]یقین=مرگ[/] تو فرا رسد:khandeh!:

غلامعلی نوری *;41732 نوشت:
خود می دانید که من نه سنی و نه شیعه ام اما حقیقت را نمی توان کتمان کرد پس کسی که همراه فردتحت تعقیبی ( توسط یک عده ی شمشیر بدست )باشه و با جانش بازی کنه وهر لحظه احتمال دستگیر شدن و کشته شدنش بره آیا ترسوه ؟؟؟ یک کمی هم انصاف داشته باشید لا یجرمنکم شنآن قوم علی الاتعدلوا

[=Courier New]به نام خدا

[=Courier New]از آقای نوری با آن درایتی که در قرآن دارند بعید است این حرف رو بزنه

[=Courier New]آقای نوری جدا که سوتی میدی بعضی وقتا ؛میگی آدمی که تحت تعقیبه خوب چه کار کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

[=Courier New]این آیه قرآن رو لابد دیدی :

[=Courier New]يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنينَ عَلَى الْقِتالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ (65 انفال)

[=Courier New]اى پيامبر! مؤمنين را براى جنگ با دشمن تشويق كن كه اگر بيست نفر از شما صبور باشند، بر دويست نفر دشمن پيروز مى‏شوند و اگر از شما صد نفر صبور باشند، بر هزار نفر از آنها كه كفر مى‏ورزند پيروز خواهند شد زيرا دشمنان مردمى بى‏فهم و درك هستند

[=Courier New]لابد می دونی در مساله زحف یعنی فرار از میدان جنگ، حکم خدا این بوده که هر مسلمان باید یک تنه در مقابل 10 نفر از دشمنان مقاومت کنه و حق فرار نداشته وحتی در این مساله حکم پیامبر با بقیه متفاوت بوده او هرگز حق فرار نداشته ولو یک تنه در مقابل تمام دشمن قرار می گرفته .آیه اش اینه :

[=Courier New]فَقاتِلْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ لا تُكَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَكَ وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنينَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَكُفَّ بَأْسَ الَّذينَ كَفَرُوا وَ اللَّهُ أَشَدُّ بَأْساً وَ أَشَدُّ تَنْكيلاً (84 نساء)

[=Courier New]پس در راه خدا جهاد كن و تو فقط مسئول خود هستى و اهل ايمان را تشويق به جهاد كن شايد خداوند آسيب كافران را از شما بردارد و خداوند آسيب‏رسانى و انتقامش شديدتر است

[=Courier New]البته بعدا حکم زحف به مومنین تخفیف داده شده بوده و هر نفر باید مقابل 2 نفر مقاومت میکرده و حق فرار نداشته و وقتی تعداد دشمن از 2 نفر بیشتر می شد فرار جائز می شده :

[=Courier New]الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَ عَلِمَ أَنَّ فيكُمْ ضَعْفاً فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرينَ (66 انفال )

[=Courier New]اكنون خداوند به شما تخفيف داد چون مى‏دانست كه در بين شما افرادى ضعيف هستند. اگر از شما صد نفر صبور باشند بر دويست نفر پيروز خواهند شد و اگر هزار نفر باشند، بر دو هزار نفر به اجازه پروردگار پيروز مى‏شوند و خدا با اهل صبر است

[=Courier New]حالا این آقا عثمانه باید فرار می کرد و شما هم باید فرار شو به حساب شجاعتش بذاری ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[=Courier New]دیدی سوتی می دی ؟!:khandeh!:

غلامعلی نوری *;41745 نوشت:
درود بر آقا مجید آقا باز شروع شد به آوردن افسانه سرایی و خیالپردازی های دیگران ؟؟؟ قولوا قولا" سدیدا را چطور معنی می کنی ؟؟؟ اینو حرفا رو کدام آدم متفکر می پذیره ؟ مگر علی خودش نمی تونسته بلند شه مگه یادت رفته بحول الله وقوته اقوم و اقعد یعنی چه ؟؟ اگه میخوای فیلم چینی تعریف کنی اون چیز دیگه ای ولی چرا قهرمانش جبریله ؟؟؟ در داستان شما حضرت علی هم مثل اینکه فقط شجاع بودن و قدرت دفاع شخصی شون زیاد جالب نبوده پس علی که اینقدر زمین می خورده از حضرت محمد کی دفاع می کرده ؟؟ نکنه عزراییل البته شاید چون قویتره و کفار رو مستقیما به درک واصل می کنه !! راستی این جبرئیل که میگین اینقدر هوای علی رو داشته چرا موقع خلافت علی که مسلمین به وجود حضرت علی شدیدا" نیاز داشتن در برابر ابن ملجم نامرد از حضرت دفاع نکرد و گذاشت اون ضربت رو بزنه در ضمن در تاریخ و حدیث و روایت هم نداریم که در اون لحظه این جناب جبرییل کاری برای حضرت علی انجام داده باشه ؟

به نام خدا

به نظر می رسه شان آقای نوری اجل از اینه که از روایات و سیره براش دلیل آورده بشه

راسش منم نمی دونم که جبرئیل وسط میدون جنگ چه می کرده اما از آقای نوری می خوام بگن این آیات قرآن چی میگن

إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنينَ أَ لَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزَلينَ (124 ال عمران )

به ياد آور زمانى را كه به اهل ايمان گفتى: آيا خداوند كه سه هزار فرشته را به يارى شما فرستاد، كافى نيست

بَلى‏ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمينَ (125 آل عمران)

آرى اگر صبر كنيد و تقوا را پيشه خود سازيد، اگر مشركان به سرعت به سوى شما برگردند خداوند پنج هزار نفر از فرشتگان را كه نشان مخصوص دارند به يارى شما مى‏فرستد

إِذْ تَسْتَغيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفينَ (9 انفال )

به ياد آوريد زمانى را كه به درگاه پروردگار خويش استغاثه كرديد و خداوند دعاى شما را مستجاب كرد و فرمود: كه من شما را با يك هزار نفر از فرشتگان كه به دنبال هم فرود مى‏آيند، يارى مى‏نمايم

إِذْ يُوحي‏ رَبُّكَ إِلَى الْمَلائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذينَ آمَنُوا سَأُلْقي‏ في‏ قُلُوبِ الَّذينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنانٍ (12 انفال)

و به ياد آوريد زمانى را كه خداى شما به فرشتگان وحى كرد كه من با شما هستم. افراد با ايمان را ثابت قدم بداريد كه من در دل كافران رعب و وحشت مى‏اندازم تا شما گردنهايشان را بزنيد و انگشتانشان را قطع كني

إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْريلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهيرٌ (4تحریم )

شما از كرده خود توبه كنيد زيرا دلهايتان منحرف گشته است و اگر بر ضد پيامبر متحد شويد، خداوند ياور اوست و همچنين جبرئيل و مؤمنان شايسته ياور اويند و فرشتگان بعد از آنان، پشتيبان او مى‏باشند

اما از تاریخ و روایات که جناب نوری طلبیدند شاید از نهج البلاغه بپذیرند :

وَ إِنَّكُمْ إِنْ لَجَأْتُمْ إِلَى غَيْرِهِ حَارَبَكُمْ أَهْلُ الْكُفْرِ ثُمَّ لَا جَبْرَئِيلُ وَ لَا مِيكَائِيلُ وَ لَا مُهَاجِرُونَ وَ لَا أَنْصَارٌ يَنْصُرُونَكُمْ إِلَّا الْمُقَارَعَةَ بِالسَّيْفِ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَكُم‏ (خطبه 192 )

همانا اگر شما به غير اسلام پناه بريد، كافران با شما نبرد خواهند كرد. آنگاه نه جبرئيل و نه ميكائيل، نه مهاجر و نه انصار، وجود ندارند كه شما را يارى دهند، و چاره‏اى جز نبرد با شمشير نداريد تا خدا در ميان شما حكم نمايد.

غلامعلی نوری *;41745 نوشت:
در داستان شما حضرت علی هم مثل اینکه فقط شجاع بودن و قدرت دفاع شخصی شون زیاد جالب نبوده پس علی که اینقدر زمین می خورده از حضرت محمد کی دفاع می کرده ؟؟ نکنه عزراییل البته شاید چون قویتره و کفار رو مستقیما به درک واصل می کنه !!

به نام خدا

این خطبه حضرت خیلی شنیدنیه شما رو به خدا دقت کنین:

يَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ حُلُومُ الْأَطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ لَوَدِدْتُ أَنِّي لَمْ أَرَكُمْ وَ لَمْ أَعْرِفْكُمْ مَعْرِفَةً وَ اللَّهِ جَرَّتْ نَدَماً

وَ أَعْقَبَتْ سَدَماً قَاتَلَكُمُ اللَّهُ لَقَدْ مَلَأْتُمْ قَلْبِي قَيْحاً وَ شَحَنْتُمْ صَدْرِي غَيْظاً وَ جَرَّعْتُمُونِي نُغَبَ التَّهْمَامِ أَنْفَاساً وَ أَفْسَدْتُمْ

عَلَيَّ رَأْيِي بِالْعِصْيَانِ وَ الْخِذْلَانِ حَتَّى لَقَدْ قَالَتْ قُرَيْشٌ إِنَّ ابْنَ أَبِي‏طَالِبٍ رَجُلٌ شُجَاعٌ وَ لَكِنْ لَا عِلْمَ لَهُ بِالْحَرْبِ لِلَّهِ أَبُوهُمْ

وَ هَلْ أَحَدٌ مِنْهُمْ أَشَدُّ لَهَا مِرَاساً وَ أَقْدَمُ فِيهَا مَقَاماً مِنِّي لَقَدْ نَهَضْتُ فِيهَا وَ مَا بَلَغْتُ الْعِشْرِينَ وَ هَا أَنَا ذَا قَدْ ذَرَّفْتُ عَلَى

السِّتِّينَ وَ لَكِنْ لَا رَأْيَ لِمَنْ لَا يُطَاعُ (خطبه 27)

اى مرد نمايان نامرد اى كودك صفتان بى خرد كه عقل‏هاى شما به عروسان پرده نشين شباهت دارد

چقدر دوست داشتم كه شما را هرگز نمى‏ديدم و هرگز نمى‏شناختم

شناسايى شما- سوگند به خدا- كه جز پشيمانى حاصلى نداشت، و اندوهى غم بار سر انجام آن شد.

خدا شما را بكشد كه دل من از دست شما پر خون، و سينه‏ام از خشم شما مالامال است

كاسه‏هاى غم و اندوه را، جرعه جرعه به من نوشانديد، و با نافرمانى و ذلّت پذيرى، رأى و تدبير مرا تباه كرديد،

تا آنجا كه قريش در حق من گفت: «بى ترديد پسر ابى طالب مردى دلير است ولى دانش نظامى ندارد»

خدا پدرشان را مزد دهد، آيا يكى از آنها تجربه‏هاى جنگى سخت و دشوار مرا دارد يا در پيكار توانست از من پيشى

بگيرد هنوز بيست سال نداشتم، كه در ميدان نبرد حاضر بودم، هم اكنون كه از شصت سال گذشته‏ام.

امّا دريغ، آن كس كه فرمانش را اجرا نكنند، رأيى نخواهد داشت.

این قطعه هم بسیار زیباست و البته دهن آقای نوری رو هم می بنده

وَ أَنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ كَالضَّوْءِ مِنَ الضَّوْءِ وَ الذِّرَاعِ مِنَ الْعَضُدِ وَ اللَّهِ لَوْ تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَى قِتَالِي لَمَا وَلَّيْتُ عَنْهَا وَ لَوْ أَمْكَنَتِ

الْفُرَصُ مِنْ رِقَابِهَا لَسَارَعْتُ إِلَيْهَا وَ سَأَجْهَدُ فِي أَنْ أُطَهِّرَ الْأَرْضَ مِنْ هَذَا الشَّخْصِ الْمَعْكُوسِ وَ الْجِسْمِ الْمَرْكُوسِ حَتَّى

تَخْرُجَ الْمَدَرَةُ مِنْ بَيْنِ حَبِّ الْحَصِيدِ (نامه 45)

من و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چونان روشنايى يك چراغيم، يا چون آرنج به يك بازو پيوسته‏ايم، به خدا

سوگند اگر اعراب در نبرد با من پشت به پشت يكديگر بدهند، از آن روى بر نتابم، و اگر فرصت داشته باشم به پيكار

همه مى‏شتابم، و تلاش مى‏كنم كه زمين را از اين شخص مسخ شده «معاويه» و اين جسم كج انديش، پاك سازم تا

سنگ و شن از ميان دانه‏ها جدا گردد.

برادر بزرگواری که به آقای نوری توهین می کنی و میگی غلام ....

اگه واقعا دل آقای نوری با دیدن و شنیدن این سخنان حضرت به ابتهاج بیاد و کیف کنه ، شما چه جور جواب خدا رو می دی ؟؟؟؟؟؟؟

زلال حدیث;41874 نوشت:
به نام خدا

به نظر می رسه شان آقای نوری اجل از اینه که از روایات و سیره براش دلیل آورده بشه

راسش منم نمی دونم که جبرئیل وسط میدون جنگ چه می کرده اما از آقای نوری می خوام بگن این آیات قرآن چی میگن

إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنينَ أَ لَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزَلينَ (124 ال عمران )

به ياد آور زمانى را كه به اهل ايمان گفتى: آيا خداوند كه سه هزار فرشته را به يارى شما فرستاد، كافى نيست

بَلى‏ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُسَوِّمينَ (125 آل عمران)

آرى اگر صبر كنيد و تقوا را پيشه خود سازيد، اگر مشركان به سرعت به سوى شما برگردند خداوند پنج هزار نفر از فرشتگان را كه نشان مخصوص دارند به يارى شما مى‏فرستد

إِذْ تَسْتَغيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفينَ (9 انفال )

به ياد آوريد زمانى را كه به درگاه پروردگار خويش استغاثه كرديد و خداوند دعاى شما را مستجاب كرد و فرمود: كه من شما را با يك هزار نفر از فرشتگان كه به دنبال هم فرود مى‏آيند، يارى مى‏نمايم

إِذْ يُوحي‏ رَبُّكَ إِلَى الْمَلائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذينَ آمَنُوا سَأُلْقي‏ في‏ قُلُوبِ الَّذينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنانٍ (12 انفال)

و به ياد آوريد زمانى را كه خداى شما به فرشتگان وحى كرد كه من با شما هستم. افراد با ايمان را ثابت قدم بداريد كه من در دل كافران رعب و وحشت مى‏اندازم تا شما گردنهايشان را بزنيد و انگشتانشان را قطع كني

إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْريلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهيرٌ (4تحریم )

شما از كرده خود توبه كنيد زيرا دلهايتان منحرف گشته است و اگر بر ضد پيامبر متحد شويد، خداوند ياور اوست و همچنين جبرئيل و مؤمنان شايسته ياور اويند و فرشتگان بعد از آنان، پشتيبان او مى‏باشند

اما از تاریخ و روایات که جناب نوری طلبیدند شاید از نهج البلاغه بپذیرند :

وَ إِنَّكُمْ إِنْ لَجَأْتُمْ إِلَى غَيْرِهِ حَارَبَكُمْ أَهْلُ الْكُفْرِ ثُمَّ لَا جَبْرَئِيلُ وَ لَا مِيكَائِيلُ وَ لَا مُهَاجِرُونَ وَ لَا أَنْصَارٌ يَنْصُرُونَكُمْ إِلَّا الْمُقَارَعَةَ بِالسَّيْفِ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَكُم‏ (خطبه 192 )

همانا اگر شما به غير اسلام پناه بريد، كافران با شما نبرد خواهند كرد. آنگاه نه جبرئيل و نه ميكائيل، نه مهاجر و نه انصار، وجود ندارند كه شما را يارى دهند، و چاره‏اى جز نبرد با شمشير نداريد تا خدا در ميان شما حكم نمايد.

[="microsoft sans serif"][="black"]درود بر زلال حدیث

آیات خوبی آورده ای اما من به چند دلیل روایتی که استاد مجیدآورده بودند قبول ندارم

دلیلها را قبلا نخواستم بگم ولی چون شما دوست خوب در خواست کردید الان میگم

[="red"]اول [/]

اینکه جبریل فرشته ی ویژه ی وحی است نه سرباز میدان نبرد چرا هر کدام از فرشته ها طبق آیه ی زیر وظیفه و کار مخصوصی دارند

[="red"]وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ[/](الصافات/164)

و هيچ يک از ما [فرشتگان] نيست مگر [اينکه] براي او [مقام و] مرتبه‏اي مشخص دارد

[="red"]دوم
[/]
آیه 124-125 آل عمران وانفال که آورده ای اصلا ربطی به جبرییل ندارد بلکه همانطوری که می دانید لفظ عمومی ملائکه را برای سایر فرشته ها بکار می برند و جبرییل خودش با نام خودش شناخته می شود
اما ملائکه برخی هااز آنها درجه ی به قول امروزی ها نظامی ویژه دارند ( [="red"]مسومین[/] ) و کار شان کمک به مومنین در هنگام نبرد است ( فرشته های دارای مقام معلوم [="red"]یگان ویژه[/] !!! )

[="red"]سوم [/]

آیاتی که از آل عمران و انفال آورده ای دوست عزیز مربوط به جنگ بدر است نه احد مورد بحث ما !!

[="red"]چارم [/]

حضرت علی که از جبریل مثال آوره اند خواسته اند که نهایت کلام را بگوید ومنظور محال بودن مثال خود را بر سانند نه اینکه بنده خدا جبرییل بیاید شمشیر بدست به کفار حمله کند
در ضمن کمک کردن فقط فیزیکی و مکانیکی که نیست پس جبریل می تواند در ذهن دشمنان اسلام نفو ذ کرده و باعث [="red"]قذف رعب[/] در روان آنها شود نه اینکه واقعا کمک دستی به سر بازان اسلام بکند چون مقام معلوم او روحی و روانی است نه فیزیکی و مکانیکی

[/][/]

زلال حدیث;41864 نوشت:
[=Courier New]به نام خدا

[=Courier New]از آقای نوری با آن درایتی که در قرآن دارند بعید است این حرف رو بزنه

[=Courier New]آقای نوری جدا که سوتی میدی بعضی وقتا ؛میگی آدمی که تحت تعقیبه خوب چه کار کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

[
[=Courier New]حالا این آقا عثمانه باید فرار می کرد و شما هم باید فرار شو به حساب شجاعتش بذاری ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[=Courier New]دیدی سوتی می دی ؟!:khandeh!:

زلال حدیث مثل اینکه افطار و شام و سحری رو همه با هم خوردی دستت درد نکنه !!:khandeh!:

خودت پست منو دوباره بخون و جواب خودتو هم بخون تا بدونی کی سوتی داده !:Kaf:

جنابعالی وجدا ناًخودت قضاوت کن کی سوتی داده ؟؟ اصلا من کی در مورد عثمان حرفی زده ام ؟؟؟؟؟؟

بحث من در مورد همراهی با پیامبر توسط ابو بکر بوده که تحت تعقیب مشرکان بودند تا وقتی که در غارپناه گرفتن

پس حرف از عثمان را از کجا آوردی زلال عزیز !!!

حالا چطور شد که ابو بکر خواندی و عثمان نوشتی فکر کنم شام خوشمزه ی امشب حواستو برده بود :Khandidan!:

غلامعلی نوری *;41902 نوشت:
زلال حدیث مثل اینکه افطار و شام و سحری رو همه با هم خوردی دستت درد نکنه !! خودت پست منو دوباره بخون و جواب خودتو هم بخون تا بدونی کی سوتی داده ! جنابعالی وجدا ناًخودت قضاوت کن کی سوتی داده ؟؟ اصلا من کی در مورد عثمان حرفی زده ام ؟؟؟؟؟؟ بحث من در مورد همراهی با پیامبر توسط ابو بکر بوده که تحت تعقیب مشرکان بودند تا وقتی که در غارپناه گرفتن پس حرف از عثمان را از کجا آوردی زلال عزیز !!! حالا چطور شد که ابو بکر خواندی و عثمان نوشتی فکر کنم شام خوشمزه ی امشب حواستو برده بود

به نام خدا

درود بر نوری عزیز :Kaf:

آره راست میگی من سوتی دادم اما انصافا حرف بجایی زدم

مطلبی جناب مجید عزیز گفته بودن مبنی بر فرار خلفا از میدان جنگ خصوصا آیه ای که مربوط به فرار عثمان بوده .پست ها رو که می خوندم به چشم خورد که شما ترسو بودن خلفا رو اشکال کردی من فکر کردم به فرار عثمان و عمر معترضی،لذا اونو نوشتم

حالا ولو جواب شما نمی شده اما مطلب مستدل و قابل استفاده ای بوده و به قول گفتنی

عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد !!!!!!!!:Gol:

غلامعلی نوری *;41890 نوشت:
اول اینکه جبریل فرشته ی ویژه ی وحی است نه سرباز میدان نبرد چرا هر کدام از فرشته ها طبق آیه ی زیر وظیفه و کار مخصوصی دارند وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ(الصافات/164)

به نام خدا و با سلام

جناب نوری نور الله قلبک و جعلک من المتمسکین بولایه امیر المومنین ع

آیه قرآن می فرماید هر کدام از ما فرشته ها مقام مشخصی داریم یعنی مقام ما بدست دیگری قرار داده شده و ما از خودمان ربوبیتی نداریم

این معنا چه منافاتی با انجام ماموریت های محوله دارد ؟

از کجای این ایه استفاده می شود که جبرئیل مامور وحی می باشد ؟؟؟

گیرم مدعا را بپذیریم دلیل شما چه دلالتی بر مدعایتان دارد؟؟؟؟؟؟؟؟

از اینها گذشته در روایات زیادی داریم که جبرئیل مامور جنگ و قتال و نزول عذاب بر امت های پیشین بوده است عذاب قوم لوط با حضور جبرئیل و جمعی از فرشتگان صورت گرفته و نیز سخن ابن صوریا ی یهودی که از پیامبر سوال می کند ،چه کسی قران را بر تو نازل می کند ؟حضرت فرمود جبرئیل ؛گفت ما با او دشمنیم چون او مامور جنگ و قتال و شدت است ؛لذا به تو ایمان نمی آوریم و بعد آیه :

مَنْ كانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْريلَ وَ ميكالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْكافِرينَ (98 بقره )

نازل شد و نیز ویران کردن مدائن سبعه بوسیله جبرئیل انجام شد و....

غلامعلی نوری *;41890 نوشت:
دوم آیه 124-125 آل عمران وانفال که آورده ای اصلا ربطی به جبرییل ندارد بلکه همانطوری که می دانید لفظ عمومی ملائکه را برای سایر فرشته ها بکار می برند و جبرییل خودش با نام خودش شناخته می شود اما ملائکه برخی هااز آنها درجه ی به قول امروزی ها نظامی ویژه دارند ( مسومین ) و کار شان کمک به مومنین در هنگام نبرد است ( فرشته های دارای مقام معلوم یگان ویژه !!! )

یعنی هر جا گفته می شود ملائکه ،جبرئیل خارج است؟؟؟؟

غلامعلی نوری *;41890 نوشت:
سوم آیاتی که از آل عمران و انفال آورده ای دوست عزیز مربوط به جنگ بدر است نه احد مورد بحث ما !!

اینکه نشد جواب بحث یاری و حمایت در جنگ و غیر جنگ هست بدر و احد فرقی ندارد!!!!!

غلامعلی نوری *;41890 نوشت:
چارم حضرت علی که از جبریل مثال آوره اند خواسته اند که نهایت کلام را بگوید ومنظور محال بودن مثال خود را بر سانند نه اینکه بنده خدا جبرییل بیاید شمشیر بدست به کفار حمله کند در ضمن کمک کردن فقط فیزیکی و مکانیکی که نیست پس جبریل می تواند در ذهن دشمنان اسلام نفو ذ کرده و باعث قذف رعب در روان آنها شود نه اینکه واقعا کمک دستی به سر بازان اسلام بکند چون مقام معلوم او روحی و روانی است نه فیزیکی و مکانیکی

اتفاقا نظر حضرت این است که اگر شما این گونه باشید دیگر جبرئیل و میکائیل شما را یاری نمی کنند این یعنی قبلا یاری می کردند ،یاری شان را از دست ندهید

شیعه و سنی نقل کردند که در روز بدر پیامبر ص فرمودند :

عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ أَنَّ النَّبِيَّ ص قَالَ يَوْمَ بَدْرٍ هَذَا جَبْرَئِيلُ آخِذٌ

بِرَأْسِ فَرَسِهِ عَلَيْهِ أَدَاةُ الْحَرْبِ

الْبُخَارِيُّ : قَالَ النَّبِيُّ ص يَوْمَ بَدْرٍ هَذَا جَبْرَئِيلُ أَخَذَ بِرَأْسِ

فَرَسِهِ عَلَيْهِ أَدَاةُ الْحَرْبِ.

موضوع قفل شده است