پنج سال در صحرا
تبهای اولیه
با سلام
من همانا رسول خدا به سوى شما هستم،و بر حقانيت كتاب تورات كه مقابل من است،تصديق مىكنم و نيز شما را مژده مىدهم كه بعد از من،رسول بزرگوارى كه نامش(در انجيل من)احمد است، بيايد.
خبرگزاري شبستان: كودك عبد المطلب مدت پنجسال در ميان قبيله«بنى سعد»بسر برد،و رشد و نمو كافى نمود.
در ضمن اين مدت،دو يا سه بار،حليمه او را پيش مادرش برد،و آخرين بار او را به مادرش تحويل داد.
نخستين دفعه،
هنگامى بود كه دوران شيرخوارگى او پايان يافت و براى همين جهت او را به مكه برد و با اصرار دو مرتبه باز گرفت.
علت اصرار«حليمه»،براى باز گرفتن اين بود كه وجود اين طفل باعثخير و بركت او گرديده بود و شيوع بيمارى«وبا»در مكه سبب شد كه مادر وى نيز خواهش او را بپذيرد.
دفعه دوم،
بود كه دستهاى از روحانيون حبشه به حجاز آمده بودند،
محمد«ص»را، در قبيله«بنى سعد»مشاهده كردند.
ديدند علائمى را كه در كتابهاى آسمانى،براى پيامبرى كه پس از عيسى خواهد آمد،كاملا در اين طفل موجود است.
از اين نظر تصميم گرفتند او را به هر نحوى كه ممكن استبربايند و با خود به حبشه ببرند و اين افتخار نصيب آنان گردد. (1)
اين مطلب هيچ استبعادى ندارد.
زيرا به تصريح قرآن علائم پيامبر در انجيل بيان شده بود.
هيچ مانعى ندارد كه دانشمندان وقت،از روى آن علائم دارنده آن را تشخيص داده باشند.
قرآن كريم در اين باره مىفرمايد:
«و يادآور هنگامى كه عيساى مريم به بنى اسرائيل گفت:من همانا رسول خدا به سوى شما هستم،و بر حقانيت كتاب تورات كه مقابل من است،تصديق مىكنم و نيز شما را مژده مىدهم كه بعد از من،رسول بزرگوارى كه نامش(در انجيل من)احمد است،بيايد.
چون آن رسول با آيات و معجزات به سوى خلق آمد،گفتند:
اين(معجزات و قرآن وى)سحرى آشكار است». (2)
در اين مورد آيات ديگرى نيز هست كه آشكارا مىرساند كه علائم و نشانههاى پيامبر اسلام«ص»در كتب آسمانى گذشته،صريحا بيان شده بود و امتهاى پيشين از آن با خبر بودند. (3)
پىنوشتها:
1. «سيره ابن هشام»،ج 1/167.
2. و اذ قال عيسى ابن مريم يا بني اسرائيل اني رسول الله اليكم مصدقا لما بين يدي من التورية و مبشرا برسول ياتي من بعدى اسمه احمد فلما جائهم بالبينات قالوا هذا سحر مبين -سوره صف/6.
3. سوره اعراف/157.
فروغ ابديت، ج 1، ص 165