چیکار کنم که بتونم به آرامش برسم؟

تب‌های اولیه

387 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چیکار کنم که بتونم به آرامش برسم؟

سلام.
من تاپیکی ایجاد کرده بودم با این عنوان که "چرا نمی تونم ازدواج کنم؟ "
در ادامه اون حرفهایی که در اون تاپیک زده بودم مشکلی رو که باهاش برخورد کردم رو میخوام مطرح کنم و از کارشناسان و دوستان محترم راهنمایی بخوام.
مشکل اینه که:
اولا: این مساله که نشده ازدواج کنم و گزینه ای مطابق شرایطی که من میخوام پیدا نمیشه، و یا گزینه هایی که هستن جواب منفی بهمون دادن،
دوما: اینکه هرچی دعا میکنم، زیارت میرم، نماز میخونم و خلاصه به روشهای مختلف سعی میکنم ارتباطم رو با خدا بیشتر کنم اما جوابی نگرفتم و دعاهام مستجاب نشدن
این دوتا مساله مدتی هستن که باعث شدن خیلی زود عصبی بشم و این روی بعضی رفتار و اخلاقم تاثیر گذاشته طوری که زود عصبانی میشم.اصلا نمیخوام اینطوری باشم مخصوصا در ارتباط با والدین.
واسه همین خواهشمندم راهنمایی بفرمایید...
متشکرم

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صابر

[=Times New Roman] [="2 Koodak"]با سلام و احترام خدمت شما و آرزوی موفقیت سریعتر در ازدواجتان[=Times New Roman] [="2 Koodak"]در خصوص موضوع اول قبلا زیاد صحبت کردیم و نظرات خوبی نیز از دوستان اسکدین دریافت کردیم.[=Times New Roman] [="2 Koodak"]خودتان هم خوب می دانید هر کاری دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.[=Times New Roman] [="2 Koodak"]در خصوص موضوع دوم باید عرض کنم که واقعا شرایط سختی را طی می کنید و واقعا امیدوارم از دل این مشکلات برایتان فرجی حاصل شود.[=Times New Roman] [="2 Koodak"]اما اولا بدانید که دلیل پرخاشگری شما یک ناکامی است. این ناکامی از نرسیدن به همدم و مونسی است که بدنبال آن هستید. فکر کنم با وضعیت فعلی که برایتان به وجود آمده مطلب قرآن در مورد رسیدن به آرامش با ازدواج را خوب درک کرده باشید. واقعا ازدواج یک سنبل آرامش برای نجات از زندگی طوفانی مجردی است. [=Times New Roman] [="2 Koodak"]به هر حال از دو نکته غافل نشوید اول اینکه شما نیاز به دعای پدر و مادر دارید. بنابراین اصلا نباید به آنها بی حرمتی کنید. حتی اگر هم نظرشان گرهی از کارتان باز نمی کند باز هم احترامشان را حفظ نمایید.[=Times New Roman] [="2 Koodak"]نکته دوم اینکه خداوند در قرآن کریم می فرماید عسی ان تکرهوا شیا و هو خیر لکم ... این آیه همه حجت ها را بر شما تمام کرده می فرماید پیدا نشدن موارد خوب برای ازدواجتان دارای مصلحتی است که فقط خدای مصلحت آفرین می داند. بنابراین باید صبر پیشه کنید. مادر بزرگ ها قدیم می گفتند دنیا را با صبر ساختند. [=Times New Roman] [="2 Koodak"]جمله پایانی اینکه موردی که برای ازدواج قسمت شماست، آنقدر منتظر می ماند تا به خواستگاری او رفته و عشق و صمیمیت را به شما هدیه کند و موردی که قسمت شما نیست دنیا دنیا اراده کنند تا قسمت شما شود نخواهد شد.[=Times New Roman] [="2 Koodak"]بنابراین نگران نباشید و به دنبال قسمتتان باز هم بگردید و تلاش کنید.
[=Times New Roman] [="2 Koodak"]سربلند و خوشبخت باشید.
[=Times New Roman] [="2 Koodak"][=Calibri] [=Times New Roman]

سلام و ممنونم از پاسخ کامل تون...
انشاالله خدا خودش صبر و طاقت بهم بده...

صابر;582042 نوشت:
[=Times New Roman] [="2 Koodak"]با سلام و احترام خدمت شما و آرزوی موفقیت سریعتر در ازدواجتان[=Times New Roman] [="2 Koodak"]در خصوص موضوع اول قبلا زیاد صحبت کردیم و نظرات خوبی نیز از دوستان اسکدین دریافت کردیم.[=Times New Roman] [="2 Koodak"]خودتان هم خوب می دانید هر کاری دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.[=Times New Roman] [="2 Koodak"]در خصوص موضوع دوم باید عرض کنم که واقعا شرایط سختی را طی می کنید و واقعا امیدوارم از دل این مشکلات برایتان فرجی حاصل شود.[=Times New Roman] [="2 Koodak"]اما اولا بدانید که دلیل پرخاشگری شما یک ناکامی است. این ناکامی از نرسیدن به همدم و مونسی است که بدنبال آن هستید. فکر کنم با وضعیت فعلی که برایتان به وجود آمده مطلب قرآن در مورد رسیدن به آرامش با ازدواج را خوب درک کرده باشید. واقعا ازدواج یک سنبل آرامش برای نجات از زندگی طوفانی مجردی است. [=Times New Roman] [="2 Koodak"]به هر حال از دو نکته غافل نشوید اول اینکه شما نیاز به دعای پدر و مادر دارید. بنابراین اصلا نباید به آنها بی حرمتی کنید. حتی اگر هم نظرشان گرهی از کارتان باز نمی کند باز هم احترامشان را حفظ نمایید.[=Times New Roman] [="2 Koodak"]نکته دوم اینکه خداوند در قرآن کریم می فرماید عسی ان تکرهوا شیا و هو خیر لکم ... این آیه همه حجت ها را بر شما تمام کرده می فرماید پیدا نشدن موارد خوب برای ازدواجتان دارای مصلحتی است که فقط خدای مصلحت آفرین می داند. بنابراین باید صبر پیشه کنید. مادر بزرگ ها قدیم می گفتند دنیا را با صبر ساختند. [=Times New Roman] [="2 Koodak"]جمله پایانی اینکه موردی که برای ازدواج قسمت شماست، آنقدر منتظر می ماند تا به خواستگاری او رفته و عشق و صمیمیت را به شما هدیه کند و موردی که قسمت شما نیست دنیا دنیا اراده کنند تا قسمت شما شود نخواهد شد.[=Times New Roman] [="2 Koodak"]بنابراین نگران نباشید و به دنبال قسمتتان باز هم بگردید و تلاش کنید.
[=Times New Roman] [="2 Koodak"]سربلند و خوشبخت باشید.
[=Times New Roman] [="2 Koodak"][=Calibri] [=Times New Roman]

در مورد حرف قرآن هم بله من واقعا به این نکته رسیدم.
واقعاً اون آرامشی که خداوند گفته در کنار همسر بوجود میاد رو با هیچ چیز دیگه ای نمیشه بدست آورد...به عبارت دیگه اینکه هیچ آرامشی و هیچ چیزی نمیتونه جایگزین ازدواج بشه..
پدر و مادر رو من خیلی احترام شون رو دارم اما گاهی این عصبی و زودرنج بودن باعث میشه یه خورده بد باهاشون رفتار کنم که خودمم بعدش پشیمون میشم و سعی میکنم یه جوری از دلشون دربیارم...
نمیدونم چه مصلحتی ممکنه با تاخیر در ازدواج رخ بده..ولی ما که روز و شب داریم دعا میکنیم...

[=Times New Roman] [="2 Koodak"]با سلام و احترام [=Times New Roman] [="2 Koodak"]هزاران آفرین بر شما ، بهترین کارها همان دعایی است که که مشغول آن هستید. کمترین نتیجه این دعاها این است که مقام شما را در نزد خداوند متعال بالا برده و گناهانتان را می آمرزد. ما نیز دعاگوی شما دوست خوبمان هستیم.
[=Times New Roman] [="2 Koodak"]سربلند و خوشبخت باشید.
[=Times New Roman]


دوست گرامی اجازه بدید منم یک نکته بگم. احتمالا مؤثر باشه.
شما به قضیه این طور نگاه می کنید که در حالی که نیاز به این دارید که هر چه زودتر همسری در کنارتان باشد که در کنارش آرامش پیدا کنید به خواستگاری می روید اما تا حالا چند موردی که رفته اید به شما جواب مثبت نداده اند و الان احساس سرخوردگی دارید. و البته بیشتر از قبل احساس نیاز و شتاب در این موضوع می کنید.

اما شما زاویه دید خودرا عوض کنید.
به این قضیه این طور نگاه کنید که هر بار که به خواستگاری دختری می روید و با او گفت و گو می کنید (ولو جواب منفی به شما بدهند) گوشه هایی از شخصیت پنهان خانمها برایتان آشکار می شود.

در واقع شما هر بار بعداز خواستگاری قدری به تجزیه و تحلیل حرفهایی که میان شما رد و بدل شده بپردازید و سعی کنید از میان حرفها نکاتی که در زندگی، برای یک خانم مهمتر است را استخراج کنید. و این طور در نظر بگیرید که دارید بیشتر از قبل با جنبه های ناشناخته وجود خانمها آشنا می شوید تا بعدا بتوانید زندگی خود را بر مبنای صحیحی پایه ریزی کنید.
[SPOILER](البته ذکر یک نکته لازم است و آن هم اینکه طوری مسأله را برای خودتان تجزیه و تحلیل نکنید که مثلا این دختر آینه تمام نمای چیزی است که شما می خواهید و حیف شد که نشد و به شما جواب منفی داد و ... که کار بدتر از قبل بشه!)[/SPOILER]

مثلا این طور در نظر بگیرید که با دختر خانمی که به خواستگاریش رفته اید ازدواج کرده اید و چند سالی (مثلا پنج شش سال) گذشته و شور و هیجان اولیه زندگی در شما از بین رفته و به آرامش و سکونی که لازم است رسیده اید. حالا آیا این خانم همان کسی است که شما می خواستید؟ آیا خواسته هایش منطقی است؟ آیا زندگی خوبی با او دارید آیا میتوانید مطابق خواست و سلیقه او زندگی کنید؟ آیا اگر صاحب فرزندی شده اید، مادر خوبی برای فرزندتان هست؟! و ... چیزهایی از این قبیل.

آن وقت می بینید که خیلی چیزها هست که به آنها توجه نداشته اید و در هر بار که با دختر خانمی صحبت می کنید این چیزها برای شما روشن تر می شود.
در واقع تمام اینها مشق و تمرینی است برای شما تا زندگی آینده تان را بهتر پایه گذاری کنید.
آنگاه است که می بینید تمام این اضطرابها و نگرانیها و شتابی که دارید برای ازدواج، به تدریج کم شده و به آرامش لازم تا زمان ازدواجتان می رسید.

موفق باشید

shirinbanoo;582083 نوشت:

دوست گرامی اجازه بدید منم یک نکته بگم. احتمالا مؤثر باشه.
شما به قضیه این طور نگاه می کنید که در حالی که نیاز به این دارید که هر چه زودتر همسری در کنارتان باشد که در کنارش آرامش پیدا کنید به خواستگاری می روید اما تا حالا چند موردی که رفته اید به شما جواب مثبت نداده اند و الان احساس سرخوردگی دارید. و البته بیشتر از قبل احساس نیاز و شتاب در این موضوع می کنید.

اما شما زاویه دید خودرا عوض کنید.
به این قضیه این طور نگاه کنید که هر بار که به خواستگاری دختری می روید و با او گفت و گو می کنید (ولو جواب منفی به شما بدهند) گوشه هایی از شخصیت پنهان خانمها برایتان آشکار می شود.

در واقع شما هر بار بعداز خواستگاری قدری به تجزیه و تحلیل حرفهایی که میان شما رد و بدل شده بپردازید و سعی کنید از میان حرفها نکاتی که در زندگی، برای یک خانم مهمتر است را استخراج کنید. و این طور در نظر بگیرید که دارید بیشتر از قبل با جنبه های ناشناخته وجود خانمها آشنا می شوید تا بعدا بتوانید زندگی خود را بر مبنای صحیحی پایه ریزی کنید.
[SPOILER](البته ذکر یک نکته لازم است و آن هم اینکه طوری مسأله را برای خودتان تجزیه و تحلیل نکنید که مثلا این دختر آینه تمام نمای چیزی است که شما می خواهید و حیف شد که نشد و به شما جواب منفی داد و ... که کار بدتر از قبل بشه!)[/SPOILER]


مثلا این طور در نظر بگیرید که با دختر خانمی که به خواستگاریش رفته اید ازدواج کرده اید و چند سالی (مثلا پنج شش سال) گذشته و شور و هیجان اولیه زندگی در شما از بین رفته و به آرامش و سکونی که لازم است رسیده اید. حالا آیا این خانم همان کسی است که شما می خواستید؟ آیا خواسته هایش منطقی است؟ آیا زندگی خوبی با او دارید آیا میتوانید مطابق خواست و سلیقه او زندگی کنید؟ آیا اگر صاحب فرزندی شده اید، مادر خوبی برای فرزندتان هست؟! و ... چیزهایی از این قبیل.

آن وقت می بینید که خیلی چیزها هست که به آنها توجه نداشته اید و در هر بار که با دختر خانمی صحبت می کنید این چیزها برای شما روشن تر می شود.
در واقع تمام اینها مشق و تمرینی است برای شما تا زندگی آینده تان را بهتر پایه گذاری کنید.
آنگاه است که می بینید تمام این اضطرابها و نگرانیها و شتابی که دارید برای ازدواج، به تدریج کم شده و به آرامش لازم تا زمان ازدواجتان می رسید.

موفق باشید

صحبتهای خوبی رو مطرح کردید
متشکرم اینم به هر حال یه راه حلیه

دوستان کسی نظری حرفی چیزی دیگه داره که بخواد بگه؟

خداوند در قرآن می فرماید بر بنده من، کسی تسلط ندارد.

تسلط شیطان بر کسانی است که دنبالش می روند.

جوانان عزیز،

اخلاقتان را زیباتر کنید،

نمازها را مرتب بخوانید،

مسئله والدین را رعایت کنید

و

عمل به وظیفه بکنید

مطمئن باشید شیطان می رود.

استاد فاطمی نیا

شیطان را که از خودت دور کردی به آرامش دست پیدا می کنی

سلام دوستان.ب نظر من میتونین اینطوری فکر کنین ک بالاخره ک آدمیزاد ازدواج میکنه بالاخره ک ب آرامش دوست داشتنی اش میرسه اینقد کسا بودن ک دیر ازدواج کردن خب قسمت شون این بوده ولی ازدواج رو میکنن خب چ بهتر ک وقتی ب اون آرامش رسید از گذشته مجردی خودشم خیالش راحت باشه و خدا رو شکر کنه ک راه رو اشتباه نرفته ... اینجوری هم آروم میشین هم بهترین اعمال رو انجام میدین و چ بسا همین اعمال شما رو واسه رسیدن ب خواسته تون کمک کنه ... موفق باشین ....

منتظر تنها;582302 نوشت:
خداوند در قرآن می فرماید بر بنده من، کسی تسلط ندارد.

تسلط شیطان بر کسانی است که دنبالش می روند.

جوانان عزیز،

اخلاقتان را زیباتر کنید،

نمازها را مرتب بخوانید،

مسئله والدین را رعایت کنید

و

عمل به وظیفه بکنید

مطمئن باشید شیطان می رود.

استاد فاطمی نیا

شیطان را که از خودت دور کردی به آرامش دست پیدا می کنی

استاد فاطمی نیا که واقعا حرف هاشون دل نشینه...

جزیره مجنون;582361 نوشت:
سلام دوستان.ب نظر من میتونین اینطوری فکر کنین ک بالاخره ک آدمیزاد ازدواج میکنه بالاخره ک ب آرامش دوست داشتنی اش میرسه اینقد کسا بودن ک دیر ازدواج کردن خب قسمت شون این بوده ولی ازدواج رو میکنن خب چ بهتر ک وقتی ب اون آرامش رسید از گذشته مجردی خودشم خیالش راحت باشه و خدا رو شکر کنه ک راه رو اشتباه نرفته ... اینجوری هم آروم میشین هم بهترین اعمال رو انجام میدین و چ بسا همین اعمال شما رو واسه رسیدن ب خواسته تون کمک کنه ... موفق باشین ....

بله اینم یه راه حله
ولی این که گفتید بالاخره که آدم ازدواج میکنه و ممکنه گاهی دیر بشه،در جواب این قسمت از حرف تون باید بگم به قول یکی از آشنایان هر چیزی یه بهاری داره...و بهار جوونی اگه بگذره و تا اون موقع فرد ازدواج نکرده باشه اون اثر لازمه رو نداره...
اون زمانی که آدم نیاز داره به همسر و گاهی اگه ازدواج نکنه به گناه میفته،در اون حال اگر نتونست ازدواج کنه که...

ببخشید ؛ به خاطر قیافه و شخصیت و میزان اجتماعی بودنتون قبول نکردند باهاتون ازدواج کنند ؟

یا مهـدی;582492 نوشت:
ببخشید ؛ به خاطر قیافه و شخصیت و میزان اجتماعی بودنتون قبول نکردند باهاتون ازدواج کنند ؟

توی اون تاپیک قبلی بیشتر توضیح داده بودم...
مورد آخری که بهم جواب منفی دادن گفتن ظاهرو قیافه منو نپسندیدن

لابد از اینایی که زیاد ریش میزاری ( البته جسارت نباشه ) ربطی هم به خدا ندید " گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست ؟ "
یه کمی به قیافت برس حله داداش Wink اینقدر از رحمت خدا ناامید ؟ Smile

یا مهـدی;582498 نوشت:
لابد از اینایی که زیاد ریش میزاری ( البته جسارت نباشه ) ربطی هم به خدا ندید " گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست ؟ "
یه کمی به قیافت برس حله داداش Wink اینقدر از رحمت خدا ناامید ؟ :)

نه اینجورا هم نیست. ..
قیافه مذهبی دارم ولی هروقت رفتم خواستگاری قبلش ریشم رو زده بودم و ته ریش فقط داشتم

سلام وعرض ادب خدمت شما .

سئوالی برای من پیش اومده و اینکه شما میگید فردی مذهبی هستید . خب آیا موردای انتخابی شما هم مذهبی بودند ؟ ودوم اینکه آیا سطح فرهنگی و افتصادی اونها
با شما یکی بوده ؟ به هرحال اینها موردایی هستند که برای انتخاب بی اثر نیست . موردی هم در باره به آرامش رسیدن گفتید . گذشته از دعا کردن که واقعا" با عث
آرامش میشه اما یک نکته رو بخاطر بسپارید که برای رسیدن به آرامش در مرحله اول خواستن و بعد توانستنه . خواستن به این معنا که به خودتون مرتب تلقین کنید که چیزی
وجود نداره که آرامش منو بهم بزنه ؛ درواقع موردایی که براتون پیش اومده برای خودتون ساده و سطحی بگیرید . سعی نکنید این چیزها رو برای خودتون بزرگ جلوه بدید .اینو مطمئن باشید
به قول کارشناس محترم قسمت شما در جایی منتظرشماس ؛ پس صبور باشید وسعی کنید برای رسیدن به اون به شناخت و تجربه خودتون اضافه کنید . حتما" خداوند هم داره این
فرصت رو به شما میده تا ازش به خوبی استفاده کنید . توانستن به این معنا که به چیزهایی که میگید عمل کنید و این باور رو به خودتون بدید که قادر به انجام و پذیرفتن اتفاقات موجود
هستید . یک کلام توکل و تلقین . موفق باشید .

afshan;582526 نوشت:
سلام وعرض ادب خدمت شما .

سئوالی برای من پیش اومده و اینکه شما میگید فردی مذهبی هستید . خب آیا موردای انتخابی شما هم مذهبی بودند ؟ ودوم اینکه آیا سطح فرهنگی و افتصادی اونها
با شما یکی بوده ؟ به هرحال اینها موردایی هستند که برای انتخاب بی اثر نیست . موردی هم در باره به آرامش رسیدن گفتید . گذشته از دعا کردن که واقعا" با عث
آرامش میشه اما یک نکته رو بخاطر بسپارید که برای رسیدن به آرامش در مرحله اول خواستن و بعد توانستنه . خواستن به این معنا که به خودتون مرتب تلقین کنید که چیزی
وجود نداره که آرامش منو بهم بزنه ؛ درواقع موردایی که براتون پیش اومده برای خودتون ساده و سطحی بگیرید . سعی نکنید این چیزها رو برای خودتون بزرگ جلوه بدید .اینو مطمئن باشید
به قول کارشناس محترم قسمت شما در جایی منتظرشماس ؛ پس صبور باشید وسعی کنید برای رسیدن به اون به شناخت و تجربه خودتون اضافه کنید . حتما" خداوند هم داره این
فرصت رو به شما میده تا ازش به خوبی استفاده کنید . توانستن به این معنا که به چیزهایی که میگید عمل کنید و این باور رو به خودتون بدید که قادر به انجام و پذیرفتن اتفاقات موجود
هستید . یک کلام توکل و تلقین . موفق باشید .


سلام.
متشکرم.
آره اونها هم خانواده های مذهبی بودن...
درمورد اتفاقات موارد قبلی توی اون تاپیک قبلی بیشتر توضیح داده بودم.

حرف شما درسته درمورد تلقین، اما چیزی که آرامش منو بهم زده فقط بهم خوردن موردهای قبلی نیست..بلکه بیشترش هم بخاطر اینه که الان هیچ گزینه ای مطابق با معیارهای من اصلا پیدا نمیشه که بخوام حالا مجدد برم خواستگاری و بررسی کنیمو...و هرچقدر هم که دعا میکنم که خدا ازدواجم رو فراهم کنه، دعاهام به اجابت نمیرسن. ..

mehrant;582567 نوشت:
سلام.
متشکرم.
آره اونها هم خانواده های مذهبی بودن...
درمورد اتفاقات موارد قبلی توی اون تاپیک قبلی بیشتر توضیح داده بودم.

حرف شما درسته درمورد تلقین، اما چیزی که آرامش منو بهم زده فقط بهم خوردن موردهای قبلی نیست..بلکه بیشترش هم بخاطر اینه که الان هیچ گزینه ای مطابق با معیارهای من اصلا پیدا نمیشه که بخوام حالا مجدد برم خواستگاری و بررسی کنیمو...و هرچقدر هم که دعا میکنم که خدا ازدواجم رو فراهم کنه، دعاهام به اجابت نمیرسن. ..

سلام
ببخشید نظر من اینی بود که دقیقا الان خودتون گفتید
به نظر من باید نگرشتون و دیدتون رو عوض کنید منظور حقیر این هست که هم خودم تجربه داشتم هم در 90 درصد دوستام دیدم اونایی که اصرار دارن زود ازدواج کنند و شرایطش پیش نمیاد واقعا عصبی میشن و ناراحتن و استرس دارن بعضا هم اعتماد به نفسشون رو از دست میدن
برادر نمیگم خودتون رو بزنید به بی خیالی ولی تنها راهی که به نظر من میتونه کمکتون کنه اینه که نگرشتون رو عوض کنید واقعا شعار نمیدم تجربه ثابت کرده که کمک زیادی میکنه
مثلا راضی باشید از وضعتون

منظورم اینه همیشه شاکر باشید به بدتر از خودتون نگاه کنید اونایی که 35 سالشونه پسرای مومنی هم هستند ولی شرایط ازدواج رو نداشتن اونجوری که من تاپیک قبلیتون رو خوندم شما اصلا زیاد جایی نرفتید فرصت هست خیلیا 30 جا میرن خواستگاری آخر همسرشون رو پیدا میکنند ولی همیشه دعا بکنید عجله نکنید شما دعا کنید و خانوادتون اقدام کنن برای ازدواج توکلتون به خدا باشه هیچ وقت نگید دیر شد وقتی تلاشتون رو کردید دیگه نتیجه با خداست هر چی قسمتتون باشه پیش میاره
من چند تا از نظراتتون رو خوندم به نظرم شما خیلی عجله دارید به قول یکی از دوستان شاید انتخابی که سریع و فقط برای ازدواج زود باشه خیلی هم درست نباشه اصلا نباید عجله کرد مثلا فقط مذهبی بودن دو طرف که ملاک نیست باید اخلاقاشون بهم بخوره .ان شاالله ازدواج که بکنید به سلامتی دو سال بعدش دیگه از این همه شور و اشتیاق خبری نیست فقط مذهبی بودن دختر براتون مهم نباشه مذهبی بودنش لازمه ولی کافی نیستا من برای برادر خودم دنبال دختر میگشتیم به این نتیجه رسیدم که خییلی باید دقت کرد و اصلا عجله نکرد

ببخشد من نمیتونم ویرایش کنم برا همین تو چند تا نظر یادم میفته مینویسم
این تفکر که وای ازدواجم دیر شد ازدواج بهاری داره و اینا اگر ازدواج فراهم نشه آدمو داغون میکنه دختر و پسر هم نداره هر دو رو اذیت میکنه به نظر منم مشکل شما همینه مخصوصا پسرا بیشتر این چیزا رو از چشم مادرشون میبینن. خب اون بنده های خدا هم دارن تلاششون رو میکنن دیگه هیچ کسی بیشتر از اونا آرزوی خوشبختی شما رو نداره پس خیلی بهشون احترام بذارید آرزوشون اینه بهرین دختر رو براتون بگیرن
بعدشم اصلا اعتماد به نفستون رو از دست ندید که بهتون گفتن از ظاهرتون خوششون نمیاد چون یه امر کاملا سلیقه ایه اونم تقصیری نداشته
خودتون رو مشغول کارا کنید این همه به ازدواج فکر نکنید تو فکر باشیدا ولی با اعتماد به نفس اصلا بگید دختره از خداشم باشه که بیاد با شما ازدواج کنه و از این حرفا با ناامیدی و ناراحتی به مساله نگاه نکنید. برای کااری دیگتون هدف گذاری کنید خودتون رو مشغول کنید تو فکر ازدواجم باشید من باز هم میگم این تفکر که وای ازدواجم دیر شد وقتش گذشت دیگه دو سال دیگه ازدواج کنم فلانه و الانه آدمو داغون میکنه کاملا هم طبیعیه که شما الان اینجوری شدید خیلیا اینطورین اصلا نگران نباشید
بعدشم شما سنی نداری که برادر من وقت هست با چشم باز انتخاب کنید نه فقط از روی چادر و مذهبی بودن انتخابی هم که بخواد دقیق باشه نباید عجله کرد.
ان شاالله که موفق باشید براتون دعا میکنیم

sarahh;582577 نوشت:
سلام
ببخشید نظر من اینی بود که دقیقا الان خودتون گفتید
به نظر من باید نگرشتون و دیدتون رو عوض کنید منظور حقیر این هست که هم خودم تجربه داشتم هم در 90 درصد دوستام دیدم اونایی که اصرار دارن زود ازدواج کنند و شرایطش پیش نمیاد واقعا عصبی میشن و ناراحتن و استرس دارن بعضا هم اعتماد به نفسشون رو از دست میدن
برادر نمیگم خودتون رو بزنید به بی خیالی ولی تنها راهی که به نظر من میتونه کمکتون کنه اینه که نگرشتون رو عوض کنید واقعا شعار نمیدم تجربه ثابت کرده که کمک زیادی میکنه
مثلا راضی باشید از وضعتون

سلام.
خوب کسی که اصرار داره زود ازدواج کنه حتما دلیلی برای این کارش داره...
در حال حاضر من واقعا نیاز دارم به ازدواج.
علتش هم توی یکی از پست های اون تاپیک قبلیم کامل گفته بودم
بله میشه گفت الان شد شد نشد هم نشد مهم نیست
ولی با اون احساس نیازم چیکار بکنم؟

نماز و راز و نیاز با خدا خودش بهترین آرامش بخشه...

mehrant;582585 نوشت:
سلام.
خوب کسی که اصرار داره زود ازدواج کنه حتما دلیلی برای این کارش داره...
در حال حاضر من واقعا نیاز دارم به ازدواج.
علتش هم توی یکی از پست های اون تاپیک قبلیم کامل گفته بودم
بله میشه گفت الان شد شد نشد هم نشد مهم نیست
ولی با اون احساس نیازم چیکار بکنم؟

خیلی راه هست خیلی زیاد اصلا ناراحت نباشید
ببینید وقتی این همه فکر میکنید اون احساس نیازه بیشتر میشه بعدشم ناامدی بدترش میکنه شما اطمینان داشته باشید که به زودی خدا بهترین فرد رو براتون میفرسته
شما که پسر مومن و با خدایی هستید خدا هم یه دختر پاک و مناسب خودتون میرسونه به وعده های خدا مطمئن باشید
من میگم هر چی بیشتر فکر کنید که احساس نیزا دارید بیشتر هیزم ریختی تو این آتیش

بله نمیدونم چه سریه که جوونای مذهبی چه پسر چه دختر ازدواجشون خیلی سخت تر از بقیه فراهم میشه
این رو در دوستان و فامیل چند مورد دیدم.
اما همونطور که در نظر بالایی ام گفتم من نیاز دارم به ازدواج کردن
توی اون تاپیک قبلی که همه موارد رو ننوشته بودم...الان از اول سال تا الان دنبال مورد مناسب هستیم یعنی هفت ماه میشه
موردهای زیادی هم داشتیم توی این مدت
من دوتایی که خیلی مهمتر از بقیه بود رو تو اون تاپیک ذکر کردم { یکی اون مورد که نامزد کردیم و بعدش بهم خورد و یکی هم موردی که کلی طولش دادن و آخر جواب منفی دادن و دلیلش رو ظاهر من عنوان کردن}
من که هر روز و هر شب و بعد از هر نماز و قبل از خواب و... دارم دعا میکنم...اما خوب دعاهام تا به حال به اجابت نرسیدن
بله عجله دارم ولی علت عجله نیاز داشتن به ازدواجه
یه نفر رو می بینید که هیچ نیازی نداره ولی میدونه در طول عمرش به هرحال باید یه روزی ازدواج کنه.برای چنین فردی هر چقدر هم که ازدواج دیر یا زود بشه اهمیتی نداره.اما من در حال حاضر نیاز دارم به ازدواج...
منم هیچ جا نگفتم فقط مذهبی بودن کافیه.مذهبی بودن شرط اول ورود به معیارهای منه و بعدش باید بررسی کرد که آیا معیارهای دیگه ام رو داره یا نه
بله کی گفته نباید دقت کرد من که نگفتم فقط ازدواج بکنم هر کس شد شد.

mehrant;582585 نوشت:
سلام.
خوب کسی که اصرار داره زود ازدواج کنه حتما دلیلی برای این کارش داره...
در حال حاضر من واقعا نیاز دارم به ازدواج.
علتش هم توی یکی از پست های اون تاپیک قبلیم کامل گفته بودم
بله میشه گفت الان شد شد نشد هم نشد مهم نیست
ولی با اون احساس نیازم چیکار بکنم؟

صد در صد دلیلی دارید شکی نیست
اما میدونید آدم باید یکم منطقی تر فکر کنه وقتی فعلا شرایطش نیست جوری فکر کنه که کمتر اذیت بشه نه خودشو بیشتر زجر بده
شما گناهی نکردی که شرایطط فراهم نیست خدا به اندازه توان طرف و شرایطش ازش انتظار داره
خب چیکار باید بکنید؟الحمدلله خانواده که دارن تلاششونو میکنن شما هم دارید دعا میکنید پاکدامنی پیشه میکنید چی از این بهتر؟
من یه جا دیدم شما نوشته بودید میگن ازدواج زود محاسنی داره و از این حرفا
اما پاکدامنی و صبر شما ثوابش بیشتر از کسیه که امکانشو داشته و زود ازدواج کرده یعنی شک ندارم که همینطوره پس فکر نکنید از قافله عقبید اجر شما بیشتره

mehrant;582590 نوشت:
بله نمیدونم چه سریه که جوونای مذهبی چه پسر چه دختر ازدواجشون خیلی سخت تر از بقیه فراهم میشه
این رو در دوستان و فامیل چند مورد دیدم.
اما همونطور که در نظر بالایی ام گفتم من نیاز دارم به ازدواج کردن
توی اون تاپیک قبلی که همه موارد رو ننوشته بودم...الان از اول سال تا الان دنبال مورد مناسب هستیم یعنی هفت ماه میشه
موردهای زیادی هم داشتیم توی این مدت
من دوتایی که خیلی مهمتر از بقیه بود رو تو اون تاپیک ذکر کردم { یکی اون مورد که نامزد کردیم و بعدش بهم خورد و یکی هم موردی که کلی طولش دادن و آخر جواب منفی دادن و دلیلش رو ظاهر من عنوان کردن}
من که هر روز و هر شب و بعد از هر نماز و قبل از خواب و... دارم دعا میکنم...اما خوب دعاهام تا به حال به اجابت نرسیدن
بله عجله دارم ولی علت عجله نیاز داشتن به ازدواجه
یه نفر رو می بینید که هیچ نیازی نداره ولی میدونه در طول عمرش به هرحال باید یه روزی ازدواج کنه.برای چنین فردی هر چقدر هم که ازدواج دیر یا زود بشه اهمیتی نداره.اما من در حال حاضر نیاز دارم به ازدواج...
منم هیچ جا نگفتم فقط مذهبی بودن کافیه.مذهبی بودن شرط اول ورود به معیارهای منه و بعدش باید بررسی کرد که آیا معیارهای دیگه ام رو داره یا نه
بله کی گفته نباید دقت کرد من که نگفتم فقط ازدواج بکنم هر کس شد شد.

بله ببخشید من اون تاپیک قبلیتون رو خیلی سریع یه نگاه کلی انداختم فقط بحثای اولو خوندم
میدونید من خیلی خوب نمیتونم منظورمو برسونم متاسفانه
اما خلاصه حرفام این هستش که شما هیچ اشتباهی نکردید راه درست رو پیش گرفتید و دارید اقدام میکنید و این مساله یکی از سخت ترین مسائلیه که برای یه جوون اتفاق میفته و شکی نیست که شما میگید نیاز دارید همه میدونن چقدر سخته و حرفتون رو کاملا متوجه میشن
منظور بنده این هست برای اینکه خودتون اذیت نشید خیلیییییی زیاد به خودتون تلقین نکنید
یه سرچ تو اینترنت بکنید کلی راه هست که این فکر شما رو کمتر کنه
یعنی هر چی بیشتر تلقین کنید و تمرکز کنید رو این مساله حال خودتون بدتر میشه
خودتونو مشغول کنید کلییییییییی راهم نوشتن الحمدلله که تو اینترنت پره

sarahh;582581 نوشت:
ببخشد من نمیتونم ویرایش کنم برا همین تو چند تا نظر یادم میفته مینویسم
این تفکر که وای ازدواجم دیر شد ازدواج بهاری داره و اینا اگر ازدواج فراهم نشه آدمو داغون میکنه دختر و پسر هم نداره هر دو رو اذیت میکنه به نظر منم مشکل شما همینه مخصوصا پسرا بیشتر این چیزا رو از چشم مادرشون میبینن. خب اون بنده های خدا هم دارن تلاششون رو میکنن دیگه هیچ کسی بیشتر از اونا آرزوی خوشبختی شما رو نداره پس خیلی بهشون احترام بذارید آرزوشون اینه بهرین دختر رو براتون بگیرن
بعدشم اصلا اعتماد به نفستون رو از دست ندید که بهتون گفتن از ظاهرتون خوششون نمیاد چون یه امر کاملا سلیقه ایه اونم تقصیری نداشته
خودتون رو مشغول کارا کنید این همه به ازدواج فکر نکنید تو فکر باشیدا ولی با اعتماد به نفس اصلا بگید دختره از خداشم باشه که بیاد با شما ازدواج کنه و از این حرفا با ناامیدی و ناراحتی به مساله نگاه نکنید. برای کااری دیگتون هدف گذاری کنید خودتون رو مشغول کنید تو فکر ازدواجم باشید من باز هم میگم این تفکر که وای ازدواجم دیر شد وقتش گذشت دیگه دو سال دیگه ازدواج کنم فلانه و الانه آدمو داغون میکنه کاملا هم طبیعیه که شما الان اینجوری شدید خیلیا اینطورین اصلا نگران نباشید
بعدشم شما سنی نداری که برادر من وقت هست با چشم باز انتخاب کنید نه فقط از روی چادر و مذهبی بودن انتخابی هم که بخواد دقیق باشه نباید عجله کرد.
ان شاالله که موفق باشید براتون دعا میکنیم

خواهش میکنم.
نه بنده خدا من کی گفتم مشکل از مادر منه.
من گفتم چندین نفر دارن برای من دنبال گزینه میگردن حتی تو چند شهر مختلف
اما اصلا گزینه ای مناسب با شرایط من نیست که بخوایم اصلا بیایم درموردش بحث کنیم که آیا اون مورد به درد ازدواج با من میخوره یا نه.
این یکی از مواردی هست که ناراحتم میکنه
درباره اون حرف هم که درمورد خانواده زدم منظورم این بود که چون نارحت هستم از این مسائل، عصبی و زودرنج شدم و ممکنه در نتیجه ی اون بد رفتار کنم با پدر و مادر.که خودمم بعدش ناراحت میشم و نمیخوام رفتارم اینجوری باشه.
اون مورد جای بحث داره که آیا واقعا دلیل جواب منفی شون قیافه و ظاهر من بود یا نه.
ولی حداقلش اینو متوجه شدم که نگاه دخترخانمها به وضعیت ظاهری من خیلی بدتر از اون چیزی هست که تصورش رو میکردم...فکر نمیکردم اینقدر ظاهرم بد باشه
من که هر روز سرکار هستم تو بیمارستان.
یه مشکل هم همینجاست که قبلا توی اون تاپیک شرحش دادم و اینجا الان فرصت توضیحش نیست
توی نظر قبلیم هم توضیح دادم که علت اینکه دیر و زود شدن برام مهمه چیه
درباره مذهبی بودن هم باز توی کامنت بالایی خدمت تون گفتم

techies;582586 نوشت:
نماز و راز و نیاز با خدا خودش بهترین آرامش بخشه...

بله قطعا همینطوره.
من که روز و شب و هر روز کارم دعا کردن و نماز خوندن و صحبت با خدا و توسل به ائمه و ... است
اما دعاهام به اجابت نرسیدن و خود همین شده یه عامل ناراحتی و عدم آرامش...

بله متوجهم چی میفرماید
ما خودمون برای برادرم 5 سال گشتیم تا یه دختر خوب پیدا کردیم که الحمدلله خدا رو شکر خیلی هم عروس خوبی داریم اصلا ناامید نشید یه آماری بگیرید خیلیا هستن که چند سال میگردن

mehrant;582596 نوشت:
بله قطعا همینطوره.
من که روز و شب و هر روز کارم دعا کردن و نماز خوندن و صحبت با خدا و توسل به ائمه و ... است
اما دعاهام به اجابت نرسیدن و خود همین شده یه عامل ناراحتی و عدم آرامش...

ببخشید من اینقدر نظر میدم
اما هنوز نمیتونید بگید دعاتون مستجاب نشده چون صبرتون کمه
ان الله مع الصابرین
واقعا میدونید البته حق داریدا بستگی به خانواده و فامیل و اطرافیان داره شاید اطرافیانتون زود ازدواج کردن و سریع دختر پیدا کردن اما اطراف ما همه چند سال میگردن واقعا هم پسراشون مذهبی و مومن و متدین هستن اما یکم صبر کنید به خدا یقین داشته باشید بهترین مورد رو قسمتتون میکنه خودتون رو آروم کنید

sarahh;582587 نوشت:
خیلی راه هست خیلی زیاد اصلا ناراحت نباشید
ببینید وقتی این همه فکر میکنید اون احساس نیازه بیشتر میشه بعدشم ناامدی بدترش میکنه شما اطمینان داشته باشید که به زودی خدا بهترین فرد رو براتون میفرسته
شما که پسر مومن و با خدایی هستید خدا هم یه دختر پاک و مناسب خودتون میرسونه به وعده های خدا مطمئن باشید
من میگم هر چی بیشتر فکر کنید که احساس نیزا دارید بیشتر هیزم ریختی تو این آتیش

خوب این تاپیک رو زدم که هر کس میتونه کمک کنه همین راه ها رو بگه دیگه.
تیتر هم نوشتم: " چیکار بکنم که بتونم به آرامش برسم؟ "

mehrant;582596 نوشت:
بله قطعا همینطوره.
من که روز و شب و هر روز کارم دعا کردن و نماز خوندن و صحبت با خدا و توسل به ائمه و ... است
اما دعاهام به اجابت نرسیدن و خود همین شده یه عامل ناراحتی و عدم آرامش...

من خودم خیلی جاها به این شک و دو دلی رسیدم...خیلی جاها به خصوص تو زمینه درسی که انصراف دادمو خوندم برا کنکور اما (از دندان تهران) قبول نشدم واقعا از خدا گله کردم...اما بلافاصله بعد اومدن نتایج (البته اگه خدا بخواد) کارم درست شده و دارم میرم ترکیه برا ادامه تحصیل...خدا یه درو میبنده اما یه دروازه باز میکنه...من واقعا به این ایمان دارم...

sarahh;582591 نوشت:
صد در صد دلیلی دارید شکی نیست
اما میدونید آدم باید یکم منطقی تر فکر کنه وقتی فعلا شرایطش نیست جوری فکر کنه که کمتر اذیت بشه نه خودشو بیشتر زجر بده
شما گناهی نکردی که شرایطط فراهم نیست خدا به اندازه توان طرف و شرایطش ازش انتظار داره
خب چیکار باید بکنید؟الحمدلله خانواده که دارن تلاششونو میکنن شما هم دارید دعا میکنید پاکدامنی پیشه میکنید چی از این بهتر؟
من یه جا دیدم شما نوشته بودید میگن ازدواج زود محاسنی داره و از این حرفا
اما پاکدامنی و صبر شما ثوابش بیشتر از کسیه که امکانشو داشته و زود ازدواج کرده یعنی شک ندارم که همینطوره پس فکر نکنید از قافله عقبید اجر شما بیشتره

من از این می ترسم که نتونم پاکدامنی خودم رو حفظ کنم و به گناه بیفتم...
کما اینکه چندبار شده که نتونستم و مرتکب گناه شدم...البته منظورم از گناه ارتباط نامشروع با نامحرم و اینا نیست..
خوب نمیخوام به گناه بیفتم...نمیخوام نافرمانی خدا رو بکنم
حتی طبق نظر برخی مراجع حتی آدم اگه فکر انجام گناه توی ذهنش بیاد ازدواج براش واجبه

mehrant;582603 نوشت:
من از این می ترسم که نتونم پاکدامنی خودم رو حفظ کنم و به گناه بیفتم...
کما اینکه چندبار شده که نتونستم و مرتکب گناه شدم...البته منظورم از گناه ارتباط نامشروع با نامحرم و اینا نیست..
خوب نمیخوام به گناه بیفتم...نمیخوام نافرمانی خدا رو بکنم
حتی طبق نظر برخی مراجع حتی آدم اگه فکر انجام گناه توی ذهنش بیاد ازدواج براش واجبه

درسته شکی نیست که باید ازدواج کنید دارید تلاشتون رو هم میکنید اصلا شکی نیست کارتونم درسته که دارید دنبال راهکارایی میگردید که احتمال این به گناه افتادن ها رو کم کنه و در کنارش تلاشم میکنید برای ازدواج
شما که نشستید سر جاتون بگید من میخوام ازدواج کنم کارتون درسته دارید تلاش میکنید اما باید برید دنبال راهکاراش تا روحیتونم خوب کنید من الان دارم میگردم تو اینترنت یکم دیگه راه هایی که نوشتن رو براتون میذارم

sarahh;582599 نوشت:
ببخشید من اینقدر نظر میدم
اما هنوز نمیتونید بگید دعاتون مستجاب نشده چون صبرتون کمه
ان الله مع الصابرین
واقعا میدونید البته حق داریدا بستگی به خانواده و فامیل و اطرافیان داره شاید اطرافیانتون زود ازدواج کردن و سریع دختر پیدا کردن اما اطراف ما همه چند سال میگردن واقعا هم پسراشون مذهبی و مومن و متدین هستن اما یکم صبر کنید به خدا یقین داشته باشید بهترین مورد رو قسمتتون میکنه خودتون رو آروم کنید

خواهش میکنم.
خوب تا الان مستجاب نشده دیگه...اگه شده بود حداقل چندتا گزینه وجود داشت که میرفتیم صحبت میکردیم و بررسی که ببینیم کدومش مناسب هست کدوم نیست
نه تو فامیل مون شاید من الان دارم اولین کسی هستم که تو این سن دنبال ازدواجم
وقتی برای اون خانم که باهاش نامزد کردیم و بعد بهم خورد به فامیل خبر دادیم هم تعجب کرده بودن و میگففتن چقدر زود؟؟؟
بعد از اون که بهم خورد هروقت میان و ما رو یا پدر و مادرم رو می بینن یا زنگ میزنن بهمون، همش میپرسن چی شد؟مورد دیگه ای پیدا نشد؟چرا نشد؟
این تکرا این حرفا هم خودش به نوعی...

sarahh;582605 نوشت:
درسته شکی نیست که باید ازدواج کنید دارید تلاشتون رو هم میکنید اصلا شکی نیست کارتونم درسته که دارید دنبال راهکارایی میگردید که احتمال این به گناه افتادن ها رو کم کنه و در کنارش تلاشم میکنید برای ازدواج
شما که نشستید سر جاتون بگید من میخوام ازدواج کنم کارتون درسته دارید تلاش میکنید اما باید برید دنبال راهکاراش تا روحیتونم خوب کنید من الان دارم میگردم تو اینترنت یکم دیگه راه هایی که نوشتن رو براتون میذارم

بله متاسفانه روحیه ام هم بهم ریخته...
طوری که تو بیمارستان که هستیم بدون اینکه حرفی هم بزنم دوستان و حتی گاهی اساتید مون بهم میگن چی شده؟ چرا مثل همیشه نیستی؟ چت شده؟

سلام...

برای من هم جای سواله: چرا ادمی که عفت و حیایش بیشتر باشه ، زمینه ازدواجش دیرتر فراهم میشه؟؟؟

mehrant;582608 نوشت:
خواهش میکنم.
خوب تا الان مستجاب نشده دیگه...اگه شده بود حداقل چندتا گزینه وجود داشت که میرفتیم صحبت میکردیم و بررسی که ببینیم کدومش مناسب هست کدوم نیست
نه تو فامیل مون شاید من الان دارم اولین کسی هستم که تو این سن دنبال ازدواجم
وقتی برای اون خانم که باهاش نامزد کردیم و بعد بهم خورد به فامیل خبر دادیم هم تعجب کرده بودن و میگففتن چقدر زود؟؟؟
بعد از اون که بهم خورد هروقت میان و ما رو یا پدر و مادرم رو می بینن یا زنگ میزنن بهمون، همش میپرسن چی شد؟مورد دیگه ای پیدا نشد؟چرا نشد؟
این تکرا این حرفا هم خودش به نوعی...

بله واقها موافقم تکرار این حرفا روان آدمو میریزه بهم مخصوصا برا دخترای بیچاره باز پسرا جوریه که خودشون میرن دنبال دختر شما تصور کن خیلی از دخترا هستن که همش فامیل سرکوفت میزنن بهشون اصلا فکر نکنید که مشکل خودتونه خیلیییییییی از جوونا درگیر این مسائلن همین که فکر نکنید تنها هستید تو این موارد خودش روحیتونو خوب میکنه
بعدشم ماشاالله
آخه این چه منطقیه برادر من که چون هیشکی در نظرتون نیست و فعلا حتی هیشکی برای بررسی نیست پس دیگه هیچی
باور کنید ما هم تو فامیلمون دختری نبود هیچکسی رو نمیشناختیم به درد داداشم بخوره هر دختری هم بود مذهبی نبود که میگفت باااااااید مذهبی و مومن باشه و قبلا با پسری دوست نبوده باشه اینا که پیدا کردنش تو این زمون سخت بود
شما داستان ازدواج امام هادی (ع) رو بخونید که خداوند همسرشون رو از اون سر دنیا بهشون رسوندن دیگه اینجوری فکر نمیکنید

mehrant;582611 نوشت:
بله متاسفانه روحیه ام هم بهم ریخته...
طوری که تو بیمارستان که هستیم بدون اینکه حرفی هم بزنم دوستان و حتی گاهی اساتید مون بهم میگن چی شده؟ چرا مثل همیشه نیستی؟ چت شده؟

ان شاالله به حق امام علی خدا کمکتون کنه
ولی این چیزایی که میگید رو اکثر کسایی که میان نظرتون رو میخونن تجربه کردن اصلا فکر نکنید فقط شما اینجوری هستید
ان شاالله تلاش کنید راهکاراشو انجام بدید و دنبال این باشید روحیتون خوب شه به امید خدا زیاد اذیت نمیشید فقط میگم دیگه یه خورده دیدتون رو عوض کنید و این راهکارا رو انجام بدید که زیادم دیدم تو اینترنت درست میشه ان شاالله

sarahh;582615 نوشت:
بله واقها موافقم تکرار این حرفا روان آدمو میریزه بهم مخصوصا برا دخترای بیچاره باز پسرا جوریه که خودشون میرن دنبال دختر شما تصور کن خیلی از دخترا هستن که همش فامیل سرکوفت میزنن بهشون اصلا فکر نکنید که مشکل خودتونه خیلیییییییی از جوونا درگیر این مسائلن همین که فکر نکنید تنها هستید تو این موارد خودش روحیتونو خوب میکنه
بعدشم ماشاالله
آخه این چه منطقیه برادر من که چون هیشکی در نظرتون نیست و فعلا حتی هیشکی برای بررسی نیست پس دیگه هیچی
باور کنید ما هم تو فامیلمون دختری نبود هیچکسی رو نمیشناختیم به درد داداشم بخوره هر دختری هم بود مذهبی نبود که میگفت باااااااید مذهبی و مومن باشه و قبلا با پسری دوست نبوده باشه اینا که پیدا کردنش تو این زمون سخت بود
شما داستان ازدواج امام هادی (ع) رو بخونید که خداوند همسرشون رو از اون سر دنیا بهشون رسوندن دیگه اینجوری فکر نمیکنید

نه نمیگم اصلا هیچی
میگم تا الان هرچی دعا کردم و از خدا خواستم ازدواجم رو فراهم کنه با همسری که به صلاحم باشه نشده
معاوم نیست حالا در نوع دعا کردن من مشکلی هست،یا آیا گناه خاصی رو انجام دادم که مجازاتش اینجوریه که باید دعام مستجاب نشه،یا اینکه خدا نمیخواد فعلا من ازدواج کنم و زمانش دیرتر از اینهاست،یا....
نمیدونم

البته شما حق داریدا محیط بیمارستانا نابوده
خوشبختانه پاکدامنی صفتی است که می توان آن را در خود ایجاد کرد و پرورش داد. برای ایجاد این تغیر هم مانند هر تغییر دیگری، اولین شرط خواست خود فرد است، یعنی تا وقتی که یک نفر نخواهد رفتارش را تغییر دهد، از دست زبده ترین روان شناسان نیز کاری ساخته نیست. اما در صورتی که تصمیم به تغییر سبک زندگی تان بگیرید، می توانید با کمک روان شناسان و استفاده از راهکارهای زیر این صفت مثبت را در خود ایجاد کنید.

taranom63;582614 نوشت:
سلام...

برای من هم جای سواله: چرا ادمی که عفت و حیایش بیشتر باشه ، زمینه ازدواجش دیرتر فراهم میشه؟؟؟

نمیدونم واقعا چرا این جوریه...
میخواستم برای گرفتن جواب همین سوال هم یه تاپیک بزنم و کارشناسان محترم نظر خودشون رو بگن...

متاسفانه من نمیتونم ویرایش کنم دستمم میوره پیام زود ارسال میشه مجبورم چند بار نظر بذارم
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=184304 مثلا این لینک کامل نگفته ولی بد نیست اینم بخونید قبلا سایتای بهتری دیده بودم که الان میذارمشون

http://www.porseman.org/q/show.aspx?id=24020 این سایت خوبه

sarahh;582623 نوشت:
متاسفانه من نمیتونم ویرایش کنم دستمم میوره پیام زود ارسال میشه مجبورم چند بار نظر بذارم
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=184304 مثلا این لینک کامل نگفته ولی بد نیست اینم بخونید قبلا سایتای بهتری دیده بودم که الان میذارمشون

ممنون.
این متن رو خوندم.
صحبتهای خوبی رو مطرح کرده بود اما اکثرش رو که الان دارم رعایت میکنم خودم...
دوستانم که کسایی هستن که از لحاظ شخصیتی و عقاید مثل خودم هستن..دوستی که مخالف با عقاید و نظراتم باشه ندارم
دعا و نماز و مناجات هم که در نظرات بالایی گفتم
سعی هم میکنم تا میتونم نماز ها رو اول وقت و حتی الامکان به جماعت بخونم
مکان های زیارتی میرم
سعی کردم گناه ها رو ترک کنم...مثلا خیلی سعی میکنم که غیبت نکنم و در حضور من کسی غیبت کسی رو نکنه
اما...

http://moshavereh.porsemani.ir/content/%D8%AA%D8%A7%D8%AE%DB%8C%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D9%88-%DA%A9%D9%86%D8%AA%D8%B1%D9%84-%D8%BA%D8%B1%DB%8C%D8%B2%D9%87
اینم خوبه
ولی به نظرم اینا رو که خوندید تو گوگل سرچ کنید تااااااااااا دلتون بخواد مطلب میاره
میدونید دست خودتونه دیگه یه یا علی بگید به خودتون کمک کنید زیاد اذیت نشید با انجام راهکارش
ان شاالله که خدا به شما و همه جوونا کمک کنه به حق مولا

mehrant;582626 نوشت:
ممنون.
این متن رو خوندم.
صحبتهای خوبی رو مطرح کرده بود اما اکثرش رو که الان دارم رعایت میکنم خودم...
دوستانم که کسایی هستن که از لحاظ شخصیتی و عقاید مثل خودم هستن..دوستی که مخالف با عقاید و نظراتم باشه ندارم
دعا و نماز و مناجات هم که در نظرات بالایی گفتم
سعی هم میکنم تا میتونم نماز ها رو اول وقت و حتی الامکان به جماعت بخونم
مکان های زیارتی میرم
سعی کردم گناه ها رو ترک کنم...مثلا خیلی سعی میکنم که غیبت نکنم و در حضور من کسی غیبت کسی رو نکنه
اما...

نه فقط این سایت رو نخونید خیلی مطلب بخونید چون این سایته خیلی سطحی گفته میدونید من یه مدت سایتا رو گشتم خوندم خیلی مطالب خوبی داشتن سرچ کنید خودتون با حوصله بخونید مثلا این لینک دومی که گذاشتم خیلییی بهتره و توضیحات بیشتری داده همونی که مربوط به نهاد رهبریه
بعدش من یه نظری هم خودم دارم فقط نباید دعا کرد دعا یه پشتوانه معنویه که حالتون رو بهتر میکنه باید هم دعا کنید هم برید راهکارایی رو انجام بدید که زیاد فرصت نکنید به این مسائل فکر کنید یه روزه هم نمیشه برادر من باید تمرین کنید که زیاد فکر نکنید خودتون رو مشغول کنید برید ورزش صبحا کلی مطالب هست من بازم لینک میدم اما تو گوگل خیلی راهکار هست خیلی زیاد یه سایت دو سایتم نخونید همه سایتا رو نگاه کنید
منظورم اینه فقط دعا اثر نداره شما از صبح تا شب برو دعا کن بعد باز بیا بشین به این چیزا فکر کن نمیشه که دوباره میشه همون آش و همون کاسه باید از ته دلتون بخواین به خودتون کمک کنید هم دعا کنید هم تلاش کنید و راهکارایی که داده شده رو پیش بگیرید عجله هم نکنید چون با یکی دوروز خوب نمیشه به خودتون چند وقت فرصت بدید
و تا نشد ناامید نشدی چون وقت میبره انتظار نباید داشت زود برطرف شه
اما شما از صبح تا شب بشی

منظورم این هستش که به عنوان مثال
برا خودتون برنامه بریزید ورزش کنید پاین راهکار مثاله مثلا بشینید بازی کامپیوتری کنید که سرگرمتون کنه یه مدت به این چیزا فکر نکنید منظورم بازی کامپیوتری نیستا من چون خودم بازی خیلی سرگرمم میکنه و همه تمرکزمو میگیره مثال میزنم یعنی یه کاری که دوست دارید مثلا نقاشی بکشید کتابای خوب بخونید ورزش کنید برید بیرون گردش بشینید تلویزیون نگاه کنید یه برنامه متنوع برا خودتون بریزید نشینید زیاد فکر کنید به این چیزا اولش سخته یه مدت که فکر نکنید تمرکزتون میره رو کارای دیگه بعدش ان شاالله خانوادتون یه مورد خوب پیدا میکنن

چندتا از راهکارهایی که این لینکها مطرح کرده بودن رو می نویسم هم شاید به درد دوستان دیگه بخوره و هم روی بعضی هاشون بحث دارم:

وقتي به رختخواب برويد که کاملاً خسته و آمادة خواب هستيد.: رعایت میکنم و معمولا خسته هستم و موقعی که میرم رختخواب مدتیه که هرشب یه سوره قرآن میخونم یا با هندزفری موبایل گوش میدم یا دعای توسل میخونم و...معمولا هم حدود ساعت یک شب میرم بخوابم
حتماً براي اوقات بيکاري و فراغتتان برنامه اي داشته باشيد.:
خیلی اوقات فراغتی نداریم و برنامش هم منظم نیست...بیشتر هم تو اوقات فراغت سعی میکنیم خستگی در کنیم!
اگر مي توانيد هفته اي يک يا دو روز روزه بگيريد( البته به شرطي که برايتان ضرر نداشته باشد) و اگر نمي توانيد ميزان غذايتان را کمتر وفاصله بين وعده هاي غذايي تان را بيشتر نماييد.:
دوست دارم ولی خانواده اجازه گرفتن روزه مستحبی بهم نمیدن.چون چندبار در ماه رجب و شعبان روزه مستحبی گرفتم و خیلی لاغرتر از وضعیت فعلیم شده بودم و لباسهام همه برام گشاد شده بودن...
تلاوت قرآن:
سعی میکنم هر روز یک صفحه قرآن با معنی بخونم و هرشب هم قبل از خواب یا قرآن میخونم یا گوش میدم
به نمازهايتان اهميت خاصي دهيد، ودر هيچ شرايطي آن را ترک نکنيد:
رعایت میکنم و سعی میکنم اول وقت و حتی الامکان به جماعت بخونم
روش هاي مؤثر در بالا بردن توانِ انتظار کشيدن و تحقق خويشتنداري جنسي است و براي رسيدن به خويشتنداري جنسي، وبالا بردن توانِ انتظار کشيدن،دو مهارت را بايد به کار برد .
مهارت اول:کاهش تماس:مراد از کاهش تماس، به حداقل رساندن تماس هاي بي دليل وغير موجه با اشياء يا افرادي است، که شما بيشتر توسط آنها دچار آسيب مي شويد:
اگر منظور دوستان بد هست که چنین دوستانی ندارم.ولی اگه منظور پرهیز از برخورد با نامحرم هست،این مورد رو بیرون از محل کار میشه رعایت کرد ولی در بیمارستان خیر.وقتی تو بیمارستان یه مریض خانم نامحرم به ما مراجعه کرده و بیماری داره که باید حالا هرجایی از بدنش معاینه باشه،آیا میشه گفت نه من تو رو معاینه نمیکنم؟یا وقتی در کشیکها مسولیت یه بخش با مثلا حدود سی بیمار به ما سپرده شده اگه یه بیمار خانم مشکل پیدا کنه آیا میشه گفت این خانم نامحرمه پس معاینش نمیکنم تا فردا که یه نفر خانم پیدا بشه و بره معاینش کنه؟؟پس این مورد خیلی برای ما قابل رعایت کردن نیستش در محل کار...
مهارت دوم : پرهيز از عوامل تحريک کننده غريزه جنسي:ا به چند عامل اصلي که بايد پرهيز شود، اشاره مي کنيم.

1ـ پرهيز از فكر و ترسيم صحنه‏هاى محرك در ذهن و خيال:
2- پرهيز از نگاه هاي حرام(چشم چراني) :
مدتهاست که با خودم تلاش کردم و حتی الامکان این کار رو نکردمو رعایت کردم
3- پرهيز از دوستان منحرف و ناباب:
چنین دوستانی ندارم و دوستانم از لحاظ شخصیت و عقاید مثل خودمن
4-پرهيز از محيط‌هاي آلوده و ناسالم:سايلي از قبيل بدحجابي، روابط ناسالم و آزاد دختر و پسر، برخي از سريال‌هاي تلويزيوني و فيلم‌هاي خارجي و هم چنين استفادة نادرست از اينترنت و يا ماهواره در تحريک شهوت و غريزة جنسي جوان مؤثر است. م
اهواره که ما نداریم.تلویزیون هم خیلی کم نگاه میکنم مگر بیشتر برای تماشای فوتبال.اینترنت هم خوب بیشتر سایتهای مثل این سایت میام.
پرهيز از بيکاري و نداشتن برنامه براي اوقات فراغت:
ما که بیکاری خیلی کم داریم و وقت آزادمون بیشتر به استراحت و رفع خستگی ناشی از کشیکهای بیمارستان میگذره یا درس خوندن...
پرهيز از دوستي با جنس مخالف:
رعایت میکنم و دوست جنس مخالف ندارم
پرهيز از تنبلي و روي آوردن به ورزش ساده ولي مداوم:
سخته بخاطر منظم نبودن برنامه کار و کشیک های ما
اجتناب شديد از گوش دادن به آوازها و موسيقى‏هاى تحريك‏كننده و مبتذل و همچنين گوش سپردن به سخنان تحريك‏آميز.:
این رو هم خخودم رعایت میکردم و گوش نمیدم به چنین چیزی
پرهيز از انزوا وتنهائي
: خوب چطور تنهایی رو به هم بزنم؟ دوستانم که وقت شون مثل خودم درگیره و وقت چندانی با دوستان بودن ندارم.در فامیل هم که پسر همسن و سال خودم فقط یکی دو نفر داریم که اونم در شهرهای دیگه زندگی میکنن.رفت و آمد خانوادگی چندانی هم با فامیلها مون نداریم...

http://moshavereh.porsemani.ir/content/%D8%AA%D8%A7%D8%AE%DB%8C%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D9%88-%DA%A9%D9%86%D8%AA%D8%B1%D9%84-%D8%BA%D8%B1%DB%8C%D8%B2%D9%87
این لینک هم خوبه انتهای مطلب کتاب هم معرفی کرده
ببخشید من اینقدر نظر میذارم آخه نمیتونم خوب منظورمو برسونم باید زیاد توضیح بدم
میدونید منظورم این نبود که دعا و قرآن زبونم لال اثر نداره بلکه بهترین پشتوانه است ولی ببینید شما مثلا میفرماید میرید زیارتگاه نماز میخونید روزه میگیرید(راستی روزه خیلی خوبه) دیگه باید بسپارید به خدا و تلاش کنید هرگز نباید اجازه بدید فکرای ناامید کننده بیاد سراغتون خیالتون راحت باشه که خدایی که حواسش به روزی یه جوجه هست شدیدا حواسش به شما هم هست خیالتون راحت باشه استرس و ناامیدی وقتی توکل درست باشه معنی نداره. برا همین میگم یکم دیدتون رو عوض کنید البته به قول شما حرفای بقیه و فامیل هم اثر داره که اگه همش به خودتون یادآوری کنید خدا بهترین رو بهتون میرسونه نمیذاره به مرور زمان ناراحت و ناامید و افسرده بشید یعنی مدام به خودتون امید بدید

sarahh;582638 نوشت:
http://moshavereh.porsemani.ir/content/%D8%AA%D8%A7%D8%AE%DB%8C%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D9%88-%DA%A9%D9%86%D8%AA%D8%B1%D9%84-%D8%BA%D8%B1%DB%8C%D8%B2%D9%87
این لینک هم خوبه انتهای مطلب کتاب هم معرفی کرده
ببخشید من اینقدر نظر میذارم آخه نمیتونم خوب منظورمو برسونم باید زیاد توضیح بدم
میدونید منظورم این نبود که دعا و قرآن زبونم لال اثر نداره بلکه بهترین پشتوانه است ولی ببینید شما مثلا میفرماید میرید زیارتگاه نماز میخونید روزه میگیرید(راستی روزه خیلی خوبه) دیگه باید بسپارید به خدا و تلاش کنید هرگز نباید اجازه بدید فکرای ناامید کننده بیاد سراغتون خیالتون راحت باشه که خدایی که حواسش به روزی یه جوجه هست شدیدا حواسش به شما هم هست خیالتون راحت باشه استرس و ناامیدی وقتی توکل درست باشه معنی نداره. برا همین میگم یکم دیدتون رو عوض کنید البته به قول شما حرفای بقیه و فامیل هم اثر داره که اگه همش به خودتون یادآوری کنید خدا بهترین رو بهتون میرسونه نمیذاره به مرور زمان ناراحت و ناامید و افسرده بشید یعنی مدام به خودتون امید بدید

حالا در نظر بالای نظر شما یه توضیحاتی رو دادم...اونا رو بخونید
بله غیر از خدا که آدم امید دیگه ای نداره

داستان ازدواج امام حسن عسگری و حضرت نرجس دختر امپراطوری روم

http://elahiat14.blogfa.com/post/42
اینم بخونید خوبه
میدونید دعا باید با اطمینان باشه باید به خدا یقین داشته باشید حواسش بهتون هست صبر داشته باشید

بنده در ان تایپک هم جواب کوتاهی داده بودم ولی دوباره میگویم چرا موضوع ازدواجتان را به امام جماعت مسجدتان نمیگویید .شما این کار را بکنید واگر جواب نگرفتید با بزرگان واقوامتان صحبت کنید ......گر زحکمت ببندد دری ....... زرحمت گشاید در دیگری

سفیر عدالت;582643 نوشت:
بنده در ان تایپک هم جواب کوتاهی داده بودم ولی دوباره میگویم چرا موضوع ازدواجتان را به امام جماعت مسجدتان نمیگویید .شما این کار را بکنید واگر جواب نگرفتید با بزرگان واقوامتان صحبت کنید ......گر زحکمت ببندد دری ....... زرحمت گشاید در دیگری

امام جماعت محله مون نه ولی امام جماعت مسجد دانشگاه مون میدونه و جریانات رو کامل براش تعریف کردم
یه روحانی هم که از دوستان پدرمه و روحانی کاروانهای زیارتی هست هم میدونه و به دنبال مورد مناسب میگرده اما ایشون بعد از حدود پنج شش ماه حتی یه مورد هم پیدا نکرده...
خانواده هم که کاملا همه میدونن...

sarahh;582624 نوشت:
http://www.porseman.org/q/show.aspx?id=24020 این سایت خوبه

این لینک رو هم خوندم و راهکارهایی که گفته بود رو تقریبا همه رو رعایت میکنم

mehrant;582644 نوشت:
امام جماعت محله مون نه ولی امام جماعت مسجد دانشگاه مون میدونه و جریانات رو کامل براش تعریف کردم
یه روحانی هم که از دوستان پدرمه و روحانی کاروانهای زیارتی هست هم میدونه و به دنبال مورد مناسب میگرده اما ایشون بعد از حدود پنج شش ماه حتی یه مورد هم پیدا نکرده...
خانواده هم که کاملا همه میدونن...

یه کاری کنید شما گفتید یکی از شرایطتون اینه که دختره هم رشته خودتون نباشه پس یه کاری میتونید بکنید به نهاد رهبری دانشگاهای دیگه هم بگید من دیدم خیلیا زود جواب گرفتن مثلا برید به نهاد رهبری دانشگاههایی که رشته های فنی یا چیزی که شما میخواید اطلاع بدید دفتر دارن اسم مینویسن شرایطتون رو می پرسن اگه کسی بود بهتون معرفی میکنن

mehrant;582637 نوشت:

حتماً براي اوقات بيکاري و فراغتتان برنامه اي داشته باشيد.: خیلی اوقات فراغتی نداریم و برنامش هم منظم نیست...بیشتر هم تو اوقات فراغت سعی میکنیم خستگی در کنیم!پرهيز از بيکاري و نداشتن برنامه براي اوقات فراغت: ما که بیکاری خیلی کم داریم و وقت آزادمون بیشتر به استراحت و رفع خستگی ناشی از کشیکهای بیمارستان میگذره یا درس خوندن...پرهيز از تنبلي و روي آوردن به ورزش ساده ولي مداوم: سخته بخاطر منظم نبودن برنامه کار و کشیک های ماپرهيز از انزوا وتنهائي: خوب چطور تنهایی رو به هم بزنم؟ دوستانم که وقت شون مثل خودم درگیره و وقت چندانی با دوستان بودن ندارم.در فامیل هم که پسر همسن و سال خودم فقط یکی دو نفر داریم که اونم در شهرهای دیگه زندگی میکنن.رفت و آمد خانوادگی چندانی هم با فامیلها مون نداریم...

یه چیزی همین که سرتون خیلی شلوغه و کار و درس و مشق دارید خودش خستتون میکنه .همین پرهیز از بیکاریه.اما هر چقدرم کار داشته باشید روزی نیم ساعت نامنظم هم شده ورزش کنید.روزی نیم ساهت فقط هر وقت وقت کردید.
در مورد کارتون اصلا بیمارای خانوم رو هم بی خیال شیم این همکارای خانوم تو بیمارستانا انقدر وضعشون افتضاح هست که کافیه انگار اومدن عروسی
نه منظورش اینه زیاد مثلا تو اتاقتون تنها نمونید با مادرتون حرف بزنید سرتون رو گرم کنید به کاراتون برسید برید تو حال بشینید پیش اونا و از این چیزا
راستش اینجوری که شما همه چیزو رعایت میکنید
فقط من یه چیزی به ذهنم میرسه اونم اینه که همونی که عرض کردم سعی کنید نگرشتون رو عوض کنید و به خودتون امید بدید تلاشتونم رو هم که میکنید ان شاالله هر چه زودتر خدا قسمتتون رو بهتون برسونه
یعنی خودتون بشینید پیش خودتون بگید چیکار کنید که روحیتون خوب میشه یعنی به خودتون امید بدید فکرای منفی نمیشه و دیر شد نکنید یکم رو فکرتون کار کنید که چطوری خودتون رو با انرژی و امیدوار نگه دارید

بعد یه نکته ای هم که هست مثلا اگه میبینید ناامیدید و ناراحت از اینکه دعاتون مستجاب نشده برید راهکارای ناامیدی رو هم بخونید
راهکارای مثلا افسردگی ناامیدی و ناراحت بودن به خاطر مستجاب نشدن دعا اینام راهکاراشو داره
مثلا مشاورین محترم همین سامانه ملی پاسخگویی به سوالات کمکتون میکنن که چطوری از ناراحتی و ناامیدی در بیاین
شما که راهکارهای کنترل خودتون رو انجام میدید الحمدلله برید راهکارای درست برای امیدوار شدن و روحیه گرفتنتون رو پیدا کنید خیلی موثره تو همین سایت بپرسید بهتون مشاوره میدن

مثلا من در یه مورد مراجعه کرده بودم یکی از راهکاراشون برای اینکه همش آدم به یه موضوع فکر نکنه این بود که یه ساعتی تعیین کن بگو فکرامو تو اون ساعت میکنم بقیش رو کارای دیگت تمرکز داشته باشی
حتما به بخش مشاوره برید تو این بخشای روان شناختی کمکتون میکنن که امیدوار و با انرژی باشید
بخش اعتقادی که فووووووق العاده است واقعا کارشناسایی که گذاشتن همیشه براشون دعا میکنم برید از اونا بپرسید دعاتون مستجاب نمیشه ناراحتید انقدر براتون حرف میزنن که چرا دعات مستحاب نشده امیدواری واقعی میدن بهتون

sarahh;582651 نوشت:
یه کاری کنید شما گفتید یکی از شرایطتون اینه که دختره هم رشته خودتون نباشه پس یه کاری میتونید بکنید به نهاد رهبری دانشگاهای دیگه هم بگید من دیدم خیلیا زود جواب گرفتن مثلا برید به نهاد رهبری دانشگاههایی که رشته های فنی یا چیزی که شما میخواید اطلاع بدید دفتر دارن اسم مینویسن شرایطتون رو می پرسن اگه کسی بود بهتون معرفی میکنن

عذر میخوام بابت دیر جواب دادن...چون همین امروز هم در بیمارستان کشیک هستم و وقتی فرصت آزاد پیدا کنم و بیماران کاری نداشته باشن وقت میکنم بیام توی اینترنت.
بله این هم یه روش هست که قبلا هم چند دفعه بهم توصیه شده ولی خانواده اصلا این روش رو قبول نمیکنن
به محض اینکه بهشون این پیشنهاد رو بدید عصبانی میشن و میگن نه این راهش نیست ما دختر از اینجور جاها نمیگیریم
دلیلشون هم اینه که میگن چون اصلا ندیدیم و نمیشناسیم شون
به عبارت دیگه پدر و مادرم فقط پیشنهادات کسانی رو که قبولشون داشته باشن و بشناسن شون میپذیرن
فرضا اگه یکی از دوستان مورد اعتماد پدرم یا آشنایان مورد اعتماد یه دختر رو معرفی کنه قبول دارن
ولی اگه مثلا فلان استاد دانشگاه یا مثلا همین نهاد نمایندگی یه نفر رو معرفی کنه میگن نه ما از کجا بشناسیم شون

sarahh;582660 نوشت:
یه چیزی همین که سرتون خیلی شلوغه و کار و درس و مشق دارید خودش خستتون میکنه .همین پرهیز از بیکاریه.اما هر چقدرم کار داشته باشید روزی نیم ساعت نامنظم هم شده ورزش کنید.روزی نیم ساهت فقط هر وقت وقت کردید.
در مورد کارتون اصلا بیمارای خانوم رو هم بی خیال شیم این همکارای خانوم تو بیمارستانا انقدر وضعشون افتضاح هست که کافیه انگار اومدن عروسی
نه منظورش اینه زیاد مثلا تو اتاقتون تنها نمونید با مادرتون حرف بزنید سرتون رو گرم کنید به کاراتون برسید برید تو حال بشینید پیش اونا و از این چیزا
راستش اینجوری که شما همه چیزو رعایت میکنید
فقط من یه چیزی به ذهنم میرسه اونم اینه که همونی که عرض کردم سعی کنید نگرشتون رو عوض کنید و به خودتون امید بدید تلاشتونم رو هم که میکنید ان شاالله هر چه زودتر خدا قسمتتون رو بهتون برسونه
یعنی خودتون بشینید پیش خودتون بگید چیکار کنید که روحیتون خوب میشه یعنی به خودتون امید بدید فکرای منفی نمیشه و دیر شد نکنید یکم رو فکرتون کار کنید که چطوری خودتون رو با انرژی و امیدوار نگه دارید

والا هر روز اینقدر تو بخشهای بیمارستان درحال راه رفتن یا سرپا ایستادن هستیم که تو خونه حوصله ورزش هم ندارم! البته خودم رو میگم اینجوری ام بقیه رو نمیدونم.
بله وضع همکاران خانوم که...خیلی نادر {حداقل در شهر و دانشگاه ما} میتونید خانوم دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی{با تمام زیرشاخه ها،پزشکی و پرستاری و..} پیدا کنید که واقعا حجاب رو رعایت کرده باشه و مذهبی باشه و رعایت حرمت های بین محرم و نامحرم رو بکنه.
ولی مساله بیماران خانوم هم مهمه...کاش برای این مساله هم راه حلی وجود داشت...آخه هرجا سوال میشه که برای دوری از تحریک چه کنیم میگن با نامحرم ارتباط رو به حداقل و به حد ضرورت برسونید...ولی ما که شغلمون اینه چیکار کنیم؟ یه بیمار رو باید بهش نگاه کنیم،باید معاینه اش کنیم و... اینطوری ما خیلی از همسن و سالان خودمون در رشته ها و شغلهای دیگه ارتباطمون و میزان مواجهه مون با نامحرم بیشتره...
و نمیشه هم این ارتباط رو کم کرد و مثلا در کشیک کاری به کار بیماران خانوم نداشته باشیم چون از لحاظ پزشکی و از لحاظ قانونی وقتی ما کشیک یک بخش هستیم مسولیت تمامی بیماران اون بخش به عهده ماست نه فقط بیماران همجنس خودمون...
بله من کلا عادت ندارم تو اتاق تنها باشم بیشتر پیش پدر و مادر میشینم
خوب منم همینو میگم خیلی از راهکارهای ارائه شده رو رعایت میکنم اما هنوز مشکل هست و آرامش ندارم

sarahh;582661 نوشت:
بعد یه نکته ای هم که هست مثلا اگه میبینید ناامیدید و ناراحت از اینکه دعاتون مستجاب نشده برید راهکارای ناامیدی رو هم بخونید
راهکارای مثلا افسردگی ناامیدی و ناراحت بودن به خاطر مستجاب نشدن دعا اینام راهکاراشو داره
مثلا مشاورین محترم همین سامانه ملی پاسخگویی به سوالات کمکتون میکنن که چطوری از ناراحتی و ناامیدی در بیاین
شما که راهکارهای کنترل خودتون رو انجام میدید الحمدلله برید راهکارای درست برای امیدوار شدن و روحیه گرفتنتون رو پیدا کنید خیلی موثره تو همین سایت بپرسید بهتون مشاوره میدن

خیلی از راهکارها همین هایی هست که اینجا هم گفته شد.مثلا اگه بپرسم حتما خواهند گفت:
ارتباطت رو با خدا بیشتر کن - دوستان با خدا داشته باش - ورزش کن - قرآن بخون و..
خوب همین ها رو که خودم رعایت میکرددم تا به حال

خوشبحالت که شرایط ازدواج داری
من که نه کار دارم نه پول
برای همین تا آخرعمر باید پاکدامنی کنم
لعنت بر روزگار

موضوع قفل شده است